كار بازار در زنان كمرنگ حضور
خشونت از مهلك‌تر زنان عليه رواني خشونت
است جسماني
كار بازار در زنان كمرنگ حضور
:اشاره
از يكي كه اجتماعي فعاليتهاي در زنان مشاركت ميزان
شرايط با ما كشور در مي‌شود محسوب جوامع توسعه شاخص‌هاي
ويژگي از ايران كار بازار.دارد توجهي قابل فاصله مطلوب
اغلب به نسبت كار نيروي كل نرخ‌مشاركت بودن پايين
ساير از مردان با مقايسه در زنان ناچيز مشاركت و كشورها
كل از از 85درصد بيش كه طوري به مي‌شود ، متمايز كشورها
بودن پايين.مي‌دهند تشكيل كشوررامردان فعال جمعيت
محدوديت‌هاي و موانع از ناشي كار بازار در زنان مشاركت
توانايي عدم جامعه ، در موجود عرف و اجتماعي فرهنگي ،
قابل وتفاوت كافي شغلي فرصتهاي ايجاد براي كشور اقتصاد
زنان سهماست زنان به نسبت مردان مزاياي حقوق‌و توجه
بررسي بحث‌و موضوع آن مشكلات و موانع كارو بازار از
نظرتان از زير گزارش در كه است مختلف صاحبنظران
.مي‌گذرد
آمار زبان به زنان فعال جمعيت
متوسط با نفر از 7841هزار سال 1345 ، فعال‌در جمعيت
سال 1378 در نفر به 18178هزار سالانه 6/2درصد رشد
هزار از 1033 زنان فعال جمعيت حال همين در يافته ، افزايش
افزايش سال 1378 در نفر هزار به 2460 سال 1345 نفردر
زنان فعال جمعيت سالانه رشد ديگر عبارت به است ، يافته
.مي‌باشد درحدود 7/2
:مي‌گويد خصوص اين در اقتصاد دكتراي فليحي ، دانشجوي نعمت
سالها تمامي در فعال جمعيت كل از زنان فعال جمعيت سهم
در سهم اين كه است حالي در اين و بوده درصد از 15 كمتر
مطالعات طبق و است درصد تا 45 بين 35 كشورهاي‌جهان اغلب
ماند نخواهد پايدار روند اين سالهاي‌آتي شده‌در انجام
و مي‌شوند كار بازار وارد بيشتري سرعت با زنان و
نفر زنان‌از 2460هزار فعال جمعيت كه مي‌شود پيش‌بيني
به 3536هزار درصد سالانه 5/7 رشد متوسط سال 78با در
رشد كه است حالي در اين.يابد سال 83افزايش نفردر
دو اين مقايسه و است كارمردان1/3درصد نيروي عرضه
زنان براي بيشتررا شغلي ايجادفرصتهاي به نياز رقم ،
مي‌تواند زنان براي پيش‌بيني اين البته.مي‌دهد توضيح
روند ادامه صورت در و شود محسوب حداقل يك عنوان به
زنان نيروي‌كار عرضه فعلي اجتماعي و اقتصادي ساختارهاي
.رفت خواهد فراتر نيز رقم اين از
ترتيب به سال 78 در زنان و مردان مشاركت نرخ وي ، گفته به
نرخ كه مي‌شود پيش‌بيني و است درصد و 10 معادل 4/62
كه يابد افزايش درصد به 9/12 سال 1383 در زنان مشاركت
تا 45)جهان كشورهاي اغلب در مشابه رقم به نسبت نرخ اين
.است پايين بسيار (درصد 65
زنان بيكاري نرخ
نرخ از تاكنون سال 45 از زنان بيكاري نرخ آمار ، اساس بر
در كشور اقتصاد ديگر عبارت به بوده بيشتر مردان بيكاري
زنان شغلي‌براي فرصتهاي ايجاد در گذشته سال طول 35
كه صورتي در:است معتقد فليحي.است نداده صورت اساسي كار
سال 83معادل در را زنان بيكاري نرخ بتواند كشور اقتصاد
سالانه صورت اين در كند تثبيت (درصد يعني 9/16) سال 1378
سوم برنامه طي در زنان براي شغلي فرصت هزار بايد 179
رونق سالهاي بهترين در كشور اقتصاد كه حالي در شود ايجاد
ايجاد زنان براي شغلي فرصت هزار سالانه 78(7565)اقتصادي
.است كرده
برنامه‌ريزي و مديريت سازمان كارشناس اميني ، عليرضا
نرخ ازكاهش بخشي:مي‌گويد زنان بيكاري نرخ خصوص در كشور
و زاد افزايش دليل به است ممكن زنان كار نيروي مشاركت
كاهش كارفرما يا و شوهر اراده اثر بر ديگر بخشي و ولد
.باشد يافته
تحميلي ، جنگ پايان با همزمان كه تا 70 سالهاي 65 دوره در
و زياد سرمايه‌گذاري‌هاي انجام بازسازي ، دوران شروع
در زنان حضور نفع به جامعه بر حاكم تدريجي تغييرنگرش
تنظيم برنامه‌هاي گرفتن قرار كار دستور در و كار بازار
افزايش درصد حدود 4/9 به زنان اشتغال سهم است ، خانواده
.مي‌يابد كاهش درصد به 4/24 زنان بيكاري نرخ و مي‌يابد
زنان اشتغال ميزان عوامل
عوامل به كشور در اشتغال ميزان كاريا نيروي تقاضاي
دستمزد توليد ميزان آن ، مهمترين داردكه بستگي متعددي
.است فن‌آوري و توليد عوامل ساير واقعي قيمت واقعي ،
را كشور در اشتغال ميزان عوامل اين اميني ، گفته به
بر علاوه زنان كار نيروي براي تقاضا مي‌كنند ، تعيين
از استفاده نسبي هزينه چون ديگري عوامل فوق‌به عوامل
بهره‌وري با قياس در مرد كار نيروي به نسبت زن كار نيروي
.دارد بستگي زن كار نيروي نسبي
نيروي از استفاده نسبي هزينه اگر:كرد اضافه كارشناس اين
يابد ، افزايش آن نسبي بهره‌وري با مقايسه در زن كار
در مثال عنوان به مي‌يابد كاهش زن كار نيروي براي تقاضا
كارگران براي امتيازاتي ايران ، اسلامي جمهوري كار قانون
تعداد كاهش به نهايت در كه است شده گرفته نظر در زن
آن نتيجه كه مي‌شود منجر معين دستمزد قبال در كار ساعات
با مقايسه در زن كار نيروي از استفاده هزينه افزايش
.است مرد كار نيروي
كه مي‌شود باعث جامعه بر حاكم فرهنگ اين ، بر علاوه
فعاليتها از برخي در زنان از نتوانند كارفرمايان
به فعاليتها از برخي ماهيت وبالاخره كنند استفاده
.نيستند آن انجام به قادر زنان كه است گونه‌اي
زنان براي شغلي فرصتهاي ايجاد ضرورت
داراي افراد براي اشتغال همانند زنان اشتغال مساله
ساختار با كشور اقتصاد و است اهميت حايز عالي تحصيلات
.نيست زنان براي شغلي فرصتهاي ايجاد به قادر فعلي
كمتر ورود معناي به زنان براي شغلي فرصتهاي ايجاد عدم
سالهاي در كشور جمعيت رشد چون نيست كار بازار به زنان
سالهاي در كه شده باعث جمعيت بودن جوان و تا 1365 1355
.شوند كار بازار وارد بيشتري سرعت با زنان آتي
و تورم افزايش‌نرخ و زنان تحصيلات سطح افزايش همچنين
در كه هستند عواملي جمله از درآمد توزيع نامطلوب وضعيت
.مي‌كند كار بازار وارد بيشتر را زنان آتي سالهاي
زنان براي شغلي فرصتهاي ايجاد عدم دارد ، تاكيد فليحي
به فرهنگي و اقتصادي اجتماعي ، نامطلوب عواقب مي‌تواند
براي مناسب سياستهاي اتخاذ بنابراين.باشد داشته دنبال
از زنان كار بازار به توجه و سوم برنامه اهداف تحقق
.مي‌رسد نظر به جامعه ضروريات
جهاني‌كار بازارهاي در زنان حضور
نه نشانه‌اي عنوان به همچنان بازآفريني‌زنان و فعال نقش
برخي.مي‌شود تلقي جهاني ، كار بازارهاي مطلوبدر چندان
را سياستهايي نظريه ، اين تغيير منظور به تلاش در دولتها
مسئوليت‌هاي و كاري مسئوليت‌هاي دادن انطباق هدف با
.كرده‌اند تصويب خانوادگي ،
به است ، كرده اصلاح را خود قوانين‌كار ژاپن ، كشور -
از را كارفرمايان كشور ، اكنون اين قوانين طوري‌كه
استخدام نيرو ، جذب امر در زنان تبعيض‌عليه هرگونه اعمال
در را محدوديت‌ها حذف مي‌كند ، همچنين منع شغل ارتقاي و
زنان براي شب كاري ياشيفت و تعطيلات اضافه‌كاري ، زمينه
.است شده باعث بالاتر ، يا و سال هيجده
ارتباط در را سازوكارهايي نيز و قوانين رشته يك چين ، -
از حفاظت به‌منظورتامين قوانين اين اعمال و نظارت با
.است كرده تصويب آنان حقوق‌اشتغال تضمين و زنان كار حقوق
به خود ، كار قوانين تغيير با سال 1998 در آلمان ، -
تبعيضات قبال در كارفرمايان مسئوليت مجدد شكل تعيين
بدون كارفرما ترتيب ، بديناقدامكرد جنسيت ، با مرتبط
نقض‌قوانين با ارتباط در ميزان‌مسئوليتش گرفتن نظر در
است ، گرفته قرار موردتبعيض كه شخصي به بايد شده ، ياد
.بپردازد خسارت
خود ، كار قوانين اصلاح ضمن سال 1998 در شيلي ، -
نقش دليل به عليه‌زنان تبعيض انجام از را كارفرمايان
.كرد منع آنان ، بازآفريني
از شماري نيز ارث بردن حق و حق‌مالكيت با ارتباط در
گذراندن با ارمنستان و مغولستان بوليوي ، جمله از كشورها
با برابر حقوقي از مالكيت زمينه در را قوانيني ، زنان
و مرسوم اقدامات بدين‌ترتيب ، و ساختند برخوردار مردان
مالكيت براي را مردان كه كشورها اين در ديرينه سنت‌هاي
پي در.كردند اصلاح مي‌ساخت ، برتري‌برخوردار از زمين
برزيل ، سوئد ، چون كشورهايي همچنين كنفرانس‌پكن برگزاري
سوءرفتار عدم قوانيني ، تصويب آلباني‌با و آرژانتين هند ،
تضمين را كار محل در مرد و زن برابري اعمال و زنان عليه
.كردند
مادران‌را براي زايمان مرخصي به تسهيلات‌مربوط اتريش ، -
قائل تسهيلاتي‌را چنين يك نيز پدران براي و داده افزايش
نگاهداري براي مراكزبيشتري اين ، افزون‌بر.است شده
اختصاص آنان كاري ساعات تاسيس‌و شاغل مادران كودكان از
.است يافته
دستيابي خود قوانين اصلاح با سال 1997 ، در دانمارك -
.ساخت محقق زايمان مرخصي و شغل براي را مردان و زنان براي
مي‌توانند همسرانشان زايمان هنگام دانمارك‌به در مردان
.شوند مرخصي‌بهره‌مند هفته دو از
كه كرد تصويب را قانوني سال 1999 ، ايتاليا مجلس -
يا پدران سال ، زير 3 كودك داراي مردان و زنان آن براساس
و سال زير 12 فرزند داراي(والدين تك به‌عنوان) مادران
زندگي افتاده كار از شخص يك با كه بالاخره‌افرادي
.بود نخواهند شب شيفت در كردن كار مجبوربه مي‌كنند ،
در خانواده اجتماعي رفاه به مربوط قانون و كار قانون -
مربوط مرخصي‌هاي ارتباطبا در را مردان و هلند ، زنان
به است ، كرده برخوردار يكسان حقوقي از خانوادگي مسائل به
حمايت‌ها از شدن مادر هنگام به كشور اين در زنان كه طوري
.مي‌شوند برخوردار ويژه‌اي حفاظت‌هاي و
تقويت‌كارآيي‌هاي منظور ويژه‌به قوانيني وضع لزوم
.مي‌شود بيشتراحساس روز هر زنان ، اجرايي و حرفه‌اي
تدوين و تهيه با بايد دولتها هدف ، اين به رسيدن براي
به‌عنوان زنان كار و كسب امكان برنامه‌هايي و خطمشي‌ها
.كنند تسهيل را جمعيت از نيمي
"غفاري مريم "
خشونت از مهلك‌تر زنان عليه رواني خشونت
است جسماني
نشان بسياري پژوهشهاي:گفت روانشناس يك:اجتماعي گروه
نفر يك حداقل جهان ، در جمعيت‌زنان از نفر هر 5 از مي‌دهد
خشونت‌جسمي يا و تجاوز مورد زندگي‌اش از مرحله‌اي در
.مي‌گيرد قرار
"زنان عليه خشونت امحاي كميته" عضو نژاد ، نوابي شكوه
علت جهان ، در گسترده‌اي سطح در زنان عليه خشونت:افزود
بيماريهاي ويا باروري سن در آنان ناتواني يا و مرگ جدي
.است شده علاج غيرقابل گاه و شديد
پديدآورنده تنها نه را دختران و زنان عليه خشونت وي ،
:داشت اظهار و دانست بشر حقوق كه‌نقض بهداشتي مشكلات
معرض در جوان‌بارها دختران و باردار زنان از بسياري
.شده‌اند واقع شديد آميز خشونت حملات
ديد از زنان عليه خشونت بي‌ترديد:افزود نژاد نوابي
و قضايي پي‌گيريهاي گزارش حال اين است ، با محكوم همگان
زنان به نسبت جسمي خشونتهاي مرتكب كه مرداني عليه پليسي
قربانيان زياد تعداد با قياس در شده‌اند ، دختران يا و
:كرد اضافه روانشناس اين.است نادر بسيار متاسفانه خشونت ،
وتقويت حفظ براي وسيله‌اي عنوان به خشونت بنابراين
استفاده مورد مرد مقابل در زن محض شدن تسليم و تمكين
.مي‌گيرد قرار
مطالعات مختلف ، جوامع در:افزود خشونت امحاي كميته عضو
بويژه خانگي خشونت با ارتباط در مقياس‌وسيع در زيادي
.است گرفته صورت جسماني خشونت
بين 16 حاكيست ، مطالعات اين:كرد تصريح نوابي‌نژاد دكتر
نزديك بسيار فرد يا و زندگي شريك توسط اززنان درصد تا 52
.گرفته‌اند قرار جسمي ياخشونت تجاوز مورد خانواده‌شان در
اطلاعات و آمار خشونت ، درصد توجه قابل افزايش رغم به
امر اين كه است محدود و نادر بسيار اين‌باره دقيق‌در
تحقيرآميز و منفي احساس و سو ازيك فرهنگي عوامل از ناشي
.است ديگر سوي از گزارش اين ارائه در زن
خشونت‌عليه درصد فراواني مورد در دقيق گزارشي كه مادامي
مطرح جدي صورت به مساله نباشد دست در دختران و زنان
و دولتها توسط اساسي اقدامات درنتيجه و شد نخواهد
آنجاست اساسي مشكل.شد نخواهد انجام غيردولتي سازمانهاي
را خود نفس ، اعتمادبه نداشتن دليل به زنان بيشتر كه
ديگر برخي.مي‌دانند مرد طرف از خشونت دريافت مستوجب
نسبت كه تجاوزي يا و خشونت بازگويي كه دارند آن نيزبيم
همسر سوي از بيشتر آزارهاي به مي‌شود ، روا آنان حقوق به
.گردد منجر
از جوامع از بسياري در عوامل ، اين همه بر افزون
خانگي خشونت با برخورد براي مشخصي قوانين ما جمله‌جامعه
نزديك بسيار افراد توسط و مقدس‌خانواده حريم در آنچه و
شرايط مجموعه اين احتمالا.ندارد وجود مي‌شود ، اعمال
و صنعتي جوامع در زن عليه خانگي خشونت مساله مي‌شود باعث
وي.نشود گرفته جدي شايد و بايد كه توسعه‌آنگونه حال در
رواني خشونت:گفت نيز خانواده در رواني خشونت خصوص در
منابع از محروميت محدوديت ، رواني ، مزاحمت‌هاي شامل
در دختر و زن وتعالي رشد راه در شخصي و مالي فيزيكي ،
. است خانه
به نسبت زشت كلمات كارگيري به و ، تحقير توهين همچنين
بين از نهايت در و او شمردن ارزش كم و شخصيت تضعيف زن‌و
مصاديق ديگر از زنان در نفس به واعتماد عزت‌نفس بردن
پناهگاه خانواده ، كه است درحالي اين.است رواني خشونت
در تربيتي ارزشي ، مهم نهاد يك و اجتماعي اخلاقي‌و عاطفي ،
شاديها ، و غمها باتمامي انسان كه است جايي و جامعه
تسكين‌آلام و مثبت نقاط تقويت براي شكستها و موفقيتها
آن به بخش آرامش و عاطفي دوستانه ، تعامل يك اميد به خود
توهين ، مانند رواني و عاطفي خشونتهاي اعمال.مي‌آورد پناه
مراتب به خانواده در دختران و زنان عليه وتحقير تهديد
.است جسماني خشونتهاي تحمل‌تراز غيرقابل و دردناكتر
.بين‌مي‌برد از را زن آرامش و امنيت عاطفي خشونت زيرا
خانگي‌درمورد خشونت زمينه در محقق يك كه پژوهشي در
خانواده مشاوره مراكز در خشونت قربانيان و زن مراجعان
بدترين كه بودند اعتقاد اين بر زنان درصد داده ، 85 انجام
جسمي خشونت صرف مرد از كتك‌خوردن جنبه دهشتناك‌ترين و
احساس و حالت‌ترس و "رواني خشونت" جنبه بلكه است ، نبوده
.كرده‌اند تجربه خوردن كتك حين در آنان كه است سرخوردگي
اين با مقابله و خشونت از پيشگيري براي لازم اقدامات
تقويت براي فرهنگ‌سازي دختران ، و زنان درباره پديده‌زشت
.است جنسيت از انسان ، صرفنظر ارزش و جايگاه
|
