مستشرقان احوال از بدوي روايتي
عبدالرحمان اثر مستشرقان ، دايرهالمعارف به اجمالي نگاهي
بدوي
كه كماهميت مسائل برخي ذكر به بدوي عبدالرحمان تعمد *
اين.است تاسف قابل بسيار ميدهد ، عربي و مذهبي تعصب بوي
ناديده:يك.است آشكار كاملا موضوع دو در حداقل مساله ،
گذر به تعمد و ايراني عرفان و علوم و پارسي زبان گرفتن
در سعي و شيعه برابر در جمود:دو و ;آن از اجمالي
آن استخفاف
چند تنهادانستن محدود ، و محلي درك از رهايي براي *
درك با و داد صيقل را انديشه بايد نميكند ، كفايت زبان
بدان شرقشناسي ، نقد و اسلامي فرهنگ غنيتر جنبههاي
بخشيد تازه استعلايي
كليات واجد كه مدخلي و مقدمه بدوي عبدالرحمن متاسفانه*
كتابش مدخلهاي اولويتبندي و گزينش دلايل و روششناسي
عدم و اسلام جهان شرق به وي توجه فقدان و ندارد باشد
به جبرانناپذير لطمهاي بخش ، اين مواريث با او آشنايي
است ساخته وارد وي كتاب
رضوي مسعود
به فرنگ در كه عرب شده شناخته پژوهشگر بدوي عبدالرحمن
براي شده شناخته چهرهاي است ، مشغول پژوهش و تحقيق كار
پژوهشهاي عرصه به ورود با وي درواقع.است ايرانيان
تدريج به فرهنگي ، كهن مواريث و متون زمينه در انتقادي
از گسترده و مفيد شناختي هم كه متخصصي عنوان به را خود
زبان چند هم و دارد اسلامي فكري سنت و عربي فرهنگ و ادب
روشهاي و آموخته آكادميك سطوح در و خوبي به را غربي
، بندد مي كار به بيش و كم را انتقادي پژوهش و تصحيح
درخور وزانتي او به البته دانش ، مايه اين.كرد معرفي
سنت با ارتباط در وي عمده و بزرگ مشكل اما ميبخشد ، توجه
از نيز او و است عربيت بر تمركز اسلام ، تمدني و فرهنگي
است ، ضعف دچار عرب محققان اكثر ميان در عمده فتور اين
بهويژه اسلامي ، فرهنگ عربي غير ميراث عظيم بخش با زيرا
زبانهاي از جدي آگاهيهاي فقدان اين.است بيگانه فارسي
نازل مستشرقين حد تا را او مقام..و اردو تركي ، فارسي ،
امثال و پارسي منابع از وي اطلاع مراجع كه چرا ميكند ،
حالت بهترين در كه است غربي شناسي شرق ارمغان همان ذلك ،
به رسد چه بود ، ميتواند داوري فاقد و مترجمانه بازنگاري
.نيست هم چنين اغلب آنكه
نام به كه -وي از معروفي كتاب اخيرا توصيف ، اين با
عنوان با -دارد اعتبار و شهرت "موسوعهالمستشرقين"
توسط طباطبايي صالح ترجمه به و "مستشرقين دايرهالمعارف"
ديگري كمرمق ترجمه البته.است رسيده چاپ به روزنه نشر
تجديد و تجديدنظر كه بود شده منتشر قبلا اثر اين از نيز
و انتخاب نظر اين ازميساخت ضروري را اثر اين ترجمه
آنكه خاصه.است بوده صحيح و بجا بسيار مترجم مجدد اهتمام
آشنايي عدم و است اندك مطمئن و موثق منابع زمينه اين در
از بسياري تاليفات و تحقيقات و تحصيلات مراتب و زندگي با
اعتماد ميزان و خوانندگان داوري بر ميتواند مستشرقين ،
.باشد داشته مثبت و مفيد تاثيري آثار ، اينگونه به آنان
شايسته ترجمه و آراسته چاپ مستشرقين ، عليرغم دايرهالمعارف
ارائه عدم آن و است فاحش نقيصهاي داراي آغاز در آن ،
دربردارنده كه است بدوي عبدالرحمن از زندگينامهاي
بوده مرد اين آراي و تاليفات و حيات از اجمالي شناختي
از جداي.شود آگاه او اعتبار و وزن از خواننده و باشد
مولف به مسائل ساير ميشود ، مربوط مترجم به كه سهو اين
مدخلها افزايش و اساسي تجديدنظر جهات اين از و است مربوط
عنوان كه است اثري ساختن معتبر براي اجتنابناپذير امري
با آن در اساسي و مهم مدخلهاي فقدان و دارد را "موسوعه"
اشاره مقدمه در درستي به مترجم.نيست مقبول توجيهي هيچ
ازجمله ;ميشوند ديده نيز كه كاستيهايي به مينمايد
نامآشناي مستشرقان از برخي درباره مقالاتي كتاب در آنكه
ويليام لائوست ، هانري آرنولد ، واكر توماس همچون معاصر
نيامده آدامز جوزف چارلز و ويلفرداسميت وات ، مونتگمري
مترجمان از معدودي آثار و زندگينامه حتي كه حالي در ;است
آن دليل و شده گنجانيده كتاب اين در ماروني روحانيون و
كتاب اين جامعيت براي اگر":كه است گرديده ذكر چنين نيز
ميان به كتاب اين در آنان از ذكري ابدا نبود ،
كه ميبود بهتر هدف اين برآوردن براي شايد و "نميآورديم
.ميكرد ياد معاصر خاورشناس مشاهير آن از اينان ، جاي به
كليات واجد كه مدخلي و مقدمه بدوي عبدالرحمن متاسفانه
كتابش مدخلهاي اولويتبندي و گزينش دلايل و روششناسي
عدم و اسلام جهان شرق به وي توجه فقدان اما ندارد ، باشد
به جبرانناپذير لطمهاي بخش ، اين مواريث با او آشنايي
و تاريخ باب در كه محققاني گويااست ساخته وارد وي كتاب
آسياي فرق و مذاهب و عقايد و ادب و زبانها و جغرافيا
پژوهيدهاند ، ..و قاره شبه مسلمان بخش و ايران و مركزي
محققان برخي مثال براي يعنينيستند اسلامشناس و مستشرق
...و پسرش و برتلس.ويوگني يا بارتولد.و.و نظير روس ،
ادبيات و تصوف" و "تركستاننامه" همچون مهمي آثار كه
بچكاي يرژي يا نگاشتهاند ايراني تمدن حوزه در را "تصوف
دارد ، ارزشمندي آثار تاجيكي و ايراني ادبيات در كه چك
شايد را ضعف اين.نداشتهاند ماروني محققان همتراز وزني
بتوان اسلام غيرعربي تمدن حوزه از مولف اطلاعات فقدان به
.نيست چنين كه ميدهد نشان ديگر قرائن اما كرد حمل
آنها امثال و شيمل ماري آن برتولداشپولر ، گوستاولوبون ،
كرد برابر دو آنها ذكر با را كتاب مدخلهاي بتوان شايد كه
در اين البتهندارند دائرهالمعارف اين در جايي نيز
بگيريم ناديده را ايزوتسو توشيهيكو امثال كه است صورتي
پژوهي قرآن و داشت ايراني حكمت و تصوف به تام توجهي كه
عليرغم و بود مجيد كلامالله معناشناسي حوزه در بينظير
.ميشود محسوب شرقشناس اعاظم از قطعا ژاپني ، خاستگاه
بايد را بدوي اثر شرقشناسان دائرهالمعارف اين هرحال به
آثار و آراء و احوال از گزينهاي عنوان به بدوي اثري
نكات و كتاب ارج حد ، اين دربيشتر نه و دانست مستشرقان
همه جستجوي نيز خواننده و ميكند جلوه بيشتر آن تازه
.داشت نخواهد توقع آن از را اطلاعات كامل يافتن و مدخلها
لازار ژيلبر نام جستجوي در ايراني دانشجوي يك اگر مثلا
اين به نبايد بجويد ، را شاهنامهشناس استاريكوف يا باشد ،
از گزينهاي تنها نه اثر ، اين زيرا كند ، رجوع اثر
گزينهاي فقط بلكه نميشود ، محسوب اسلام جهان مستشرقان
با.است داده قرار معرفي مورد را عربشناس مستشرقان از
كه مولف ، ويژه اطلاعات برخي از بهرهگيري اطلاع ، اين
بوده برجسته شرقشناسان با وي شخصي آشنايي محصول بعضا
.مييابد مضاعف ارزشي است ،
نيز ديگري فاحش خطاي اين ، بر علاوه بدوي ، عبدالرحمن
دائرهالمعارفنويسي روش و شيوه از را وي كه شده مرتكب
و شخصي اظهارنظرهاي از عبارت ناصواب اين.است كرده دور
پيشفرضهايي دچار را خواننده و است ارزشي استنباطهاي
چنين وارد نبايد دايرهالمعارفها معمولا كه ميكند
مبتني خاص روشي و برنهج اگر استنباطها ، اين.شوند مسائلي
در مترجم چنانكه اما داشت ، توجيه جاي ميبود ، البته
و است آشكار تناقضاتي داراي بعضا است ، كرده اشاره مقدمه
نالينو ، گلدزيهر ، باب در متناقض اظهارات اين از گوشهاي
توجه مورد مترجم مقدمه در..و ماسينيون نولدكه ، بكر ،
مترجم متعدد اشارات و توضيحات خوشبختانه.است گرفته قرار
روشنگر و گرديده مطالب تكميل موجب حدي تا مقالات ، ذيل در
.بود تواند خوانندگان اذهان
برخي ذكر به بدوي عبدالرحمان تعمد گذشته ، موضوع اين از
بسيار ميدهد ، عربي و مذهبي تعصب بوي كه كماهميت مسائل
كاملا موضوع دو در حداقل مساله ، اين.است تاسف قابل
عرفان و علوم و پارسي زبان گرفتن ناديده:يك.است آشكار
برابر در جمود:دو و ;آن از اجمالي گذر به تعمد و ايراني
كه حالي در بدوي عبدالرحمن.آن استخفاف در سعي و شيعه
اول ، دست منابع و مدارك فقدان دليل به مستشرقان ، اغلب
تمام ، از اشتياق با نداشتهاند ، شيعه از صحيحي اطلاع
تحقيقات مثال براي و ميكند ياد گلدزيهر امثال نظريات
آنكه حال (ص 525).ميشمارد فرعي امري شيعهرا درباره
آنها عرض در بلكه تسنن ، فرق روبهروي كاملا نه اگر شيعه
مجموعه و بوده مطرح همواره آنها از فراتر قدمتي با و
مواريث از سنگيني بسيار حجم نيز شيعه علماي آراي و آثار
در را عربي ابن گرايي تاويل كه حالي در بدوي.است اسلامي
درباره جالبي و بلند گفتار" عنوان با گلدزيهر ، تحقيقات
فرقههاي":ميكند اضافه ميدهد ، قرار توجه مورد "وي
سرآمد.داشتند روا فراواني مبالغه گرايش ، اين در افراطي
متن با كه ميدهد ارائه تفسير در روشي كه است شيعه آنان
(سمبليسم) نمادگرايي به و داراست ، را ارتباط كمترين قرآن
غوطهور قرآن آيات تاويل در چنان و دارد فراوان عنايتي
بدوي (ص 526)"نيست ميسر آساني به آن تصور كه ميگردد
شيوه شيعه ، مفسران كه ميشمارد مسلم را موضوع اين درحالي
ائمه ، اقوال به عنايت با و پسنديده بيشتر را روايي
صادق امام و باقر امام و (ع)ابيطالب عليبن بهويژه
متكلمان از بسياري كه رفتند پيش بدانجا تا عليهماالسلام ،
.مينمايند متهم ظاهرگرايي به را آنان عرفا ، و حكما و
و (ع)علي روايات به تمسك بدوي ، عبدالرحمن نظر به شايد
در بزرگواران اين شايد و است افراطي تاويل ،(ع)صادق امام
علماي زمره در گلدزيهر ، و بدوي عبدالرحمن يكسويه نظر
از ايشان ، تاويليتر اطلاع و تمسك و نبودهاند اسلام
محاجه قصد !است اميرعلي نظير معاصراني يا و ابنعربي
:مينويسد "كوربن" مقاله خاتمه در كه آنجا اما نداريم ،
شيعه انديشمندان سهم خصوص در كوربن نگارنده ، نظر به"
انديشمندان حق اداي از مقابل ، در و كرده ، بسيار مبالغه
و ميشود محسوب بيانصافي كمال ".است نموده فروگذار سني
عاميانه نظري و اساساسطحي بلكه و علمياست روح فاقد
با آشنايي دليل به مستشرقان كه است آن امر حقيقت.است
باب اين در درستي داوري هيچگاه غيرشيعي ، منابع
خسرانهاي رهگذر اين از اسلامي تمدن و فرهنگ و نداشتهاند
در شيعه علماي سستي و ضعف البتهاست ديده جبران غيرقابل
ارائه درخور منابع و متون ارائه و شيعي منابع از حصر رفع
همين مورد ، اين در اما نيست ، چشمپوشي قابل وامروزين
بدوي نظير عربي ، فكر اعاظم بلكه مستشرقين ، فقط نه كه بس
و شيعه علماي حقيقي آراء و منابع از ناآگاهي دليل به نيز
بيراهه به چنان موضوع ، اين به شرقشناسانه رويكرد نيز
متالهان و متاملان برخي تحقيقات اندك كه افتادهاند
.ميپندارند مبالغه سنخ از و برنميتابند نيز را ژرفنگر
اهتمامي كه زماني تا بود ، خواهد وارد همچنان اشكال اين
گفتوگوي و منابع ارائه و پالايش به خود ما و شود جدي
.نماييم اقدام شيعي و ايراني آثار و فرهنگ باب در مستقيم
فرهنگ هيچ عرصه در كه ايران عرفاني ميراث عظيم حجم خاصه
جهان در را خود جاي تدريج به و ندارد نظير ديگري تمدن و
.ميكند باز معاصر
تا اقليمي تعصب و نگري يكسويه اين در بدوي عبدالرحمن
-تئودورنلدكه آثار و احوال ذيل در كه ميرود پيش بدانجا
مورد را نادروي و شاذ آثار -آلماني خاورشناسان بزرگ
در او ژرف آثار و مطالعات باب در اما ميدهد ، قرار توجه
ضمنا اينكه ، به ميكند بسنده فقط ايراني ، فرهنگ باب
و فارسي زبانهاي زمينه در" و آموخته هم را فارسي زبان
عطار ، و سعدي بهويژه ايراني شعراي آثار مطالعه با تركي
!".بود مشغول
ننهاده باقي ديگري مجال عربي ، مخطوطات به توجه گويا اما
ياد از نكته اين آنكه حال.رود فراتر اين از نلدكه تا
و مهمترين از يكي كه است نبوده اهميت درخور يا رفته
ارزشمند اثر شاهنامهشناسي ، عرصه در آثار درخشانترين
گفته به كه اثري.است "ايران ملي حماسه" عنوان با نلدكه
و مصادر شناخت براي آن مطالعه محققان ، از بسياري
اجتنابناپذير ضرورتي شاهنامه ، اعلام و زبان و ساختارها
مهم اين به را خود پژوهشهاي از مهمي بخش نلدكه.است
ادب و شاهنامه در پژوهش اثر ، اين نگارش با و داد اختصاص
چنين ذكرداد قرار تازهاي مسير در را فارسي حماسي
براي اما ميافزود ، بدوي عبدالرحمن اثر ارج بر نكاتي
كفايت زبان چند تنهادانستن محدود ، و محلي درك از رهايي
جنبههاي درك با و داد صيقل را انديشه بايد نميكند ،
استعلايي بدان شرقشناسي ، نقد و اسلامي فرهنگ غنيتر
برنميآيد ، بدوي عبدالرحمن امثال از مهم اين.بخشيد تازه
جستجو آن براي شايستهاي تدارك و تمهيدات بايد ما محققان
.كنند
|