تقابل؟ يا تبادل فرهنگي تعامل
بحثانگيزترين از يكي بيترديد فرهنگي تعامل :اشاره
اين.است بوده كشورمان در اخير سالهاي موضوعات و مفاهيم
از بسياري و است برانگيخته را متفاوتي واكنشهاي موضوع
وارد عرصه اين در انديشهاي نخبگان و سياسي شخصيتهاي
مطرح را گوناگوني بررسي و ارزيابي موضعگيري ، و شدهاند
هرچند پژوهشهايي ، و مطالعات نيز پژوهش زمينه در.كردند
دليل به حال اين با.است شده ناقص ، انجام و پراكنده
و بينشي خطاهاي و طرف يك از موضوع گستردگي و پيچيدگي
داراي همچنان مقوله اين ديگر ، سوي از روشي ضعفهاي
.است بيشتر كنكاش و بررسي نيازمند كه است ابهامهايي
برخي شناخت و موضوع اين كردن روشنتر هدف با زير نوشتار
.است شده تهيه فرهنگي تعامل موضوع جنبههاي و زوايا
و ابعاد زمينهها ، بررسي فرصت اندك ، مجال اين در هرچند
تبيين و توصيف نداردو وجود پديده اين گوناگون پيامدهاي
.ميطلبد را بسياري اي رشته بين پژوهشهاي و مطالعات آن
انديشه گروه
مفاهيم تعريف و موضوع طرح :يكم
موضوع طرح (الف
هجوم مورد خود ، بارها طولاني تايخ در تاكنون ايران
بر سوار مقدوني اسكندر هجوم.است گرفته قرار همهجانبه
از يك هر.مغولان هجوم و تركان هلني ، هجوم تمدن بال
مرز اين در خويش فرهنگ بسط به نظامي غلبه از پس مهاجمان
است اين گفت ميتوان يقين به آنچه اما.پرداختند بوم و
و "ايران" بزرگ و كوچك هجوم دهها و حملات اين عليرغم كه
حياتاش به خود ويژه هويت با و مانده زنده "ايراني"
است اين ميشود مطرح اينجا در كه پرسشي.است داده ادامه
گذرا و گزيده پاسخي در چيست؟ ماندگاري اين رمز كه
با نظامي مقابله با ايرانيان آنكه اول:گفت ميتوان
ايرانيها به استقلال حفظ با را حكومت قدرت مهاجمان ،
.كردند اقدام ملي حكومتهاي تشكيل به خود و برگردانده
مهاجمان فرهنگ باارزش و مثبت عناصر ايرانيها ، آنكه دوم
خود ملي فرهنگ از قسمتهايي بر جد به اما كردند ، جذب را
فرهنگ استيلاي با جديدي فرهنگ و فشردند پاي زبان ، مانند
.افكندند پي ايراني
اصلي شاخصههاي از يكي عنوان به فارسي زبان ميان اين در
مثبت عناصر ديگر ، تعبيري بهماند زنده ما ملي فرهنگ
پيشينه با تا ماند سرزمين اين در جديد مهاجمان از فرهنگي
.شود گذارده نوين و پويا فرهنگي بناي و درآميزد ملي
سوي از زيراهجومجديد.نشد ختم جا همين به قضيه اما
ابزارها ، با فراگيرترو گستردهتر ، كه شد آغاز غرب
هجوم اين آغاز نقطه.شد انجام نوين شيوههاي و امكانات
را آن اوج نقطه اما كرد ، جستجو صفويه دوره در ميتوان را
در روس و ايران جنگهاي شروع از ميتوان تامل قدري با
و فرهنگ جديد ، داراي مهاجم.دانست قرن 19 آغازين سالهاي
ابزارها انواع از كه مهاجمي.است رنسانس از پس غرب تمدن
از بسياري در اخير قرن دو در بودهو برخوردار امكانات و
مهاجم ايناست كرده نفوذ زيادي ملتهاي ميان و كشورها
هم را الفبايش حتي گاهي ما كه است صنعتي اقتصاد بر متكي
درمقايسه جديد مهاجم فرهنگ اينكه ديگر نكته.نميدانيم
پيچيده و قوي فرهنگي عناصر از پيشين مهاجم فرهنگهاي با
و علمي خويشروش فقرات ستون در بهويژه است ، برخوردار
شك بدون آن با مقابله كه است داده قرار را عقلگرايي
(1).است دشوار
به بيگانگان با ايرانيان فرهنگي تعاملات همه حال اين با
حكايت تاريخي واقعيتهاي.نميشود مربوط خارجي ، تهاجمات
جهان در فرهنگي تبادل تاريخ در ايران كه دارند آن از
فرهنگي ازمراكز يكي ايران.است داشته ممتاز نقش و جايگاه
تمدن پيشينه داراي كشورهاي ساير با كه بوده باستاني
فرهنگ گسترشاسلام ، با.است داشته مبادله و ارتباط
كه پديدآورد را فرهنگي نوزايي مقدمات اسلامي -ايراني
گرفت ، قرار استفاده مورد غرب و شرق در آن دستاوردهاي
.افتاد كارگر بسيار غرب فرهنگي تحول در بهويژه
مفاهيم تعريف (ب
كه هستند مطرح فرهنگي تعاملات زمينه در گوناگوني مفاهيم
در.هستند فرهنگي تهاجم و تبادل مفاهيم آنها مهمترين
تشابه ، است ضروري مفهوم دو اين پرداختنبه از پيش اينجا
.دهيم نشان مشابه مفاهيم ساير با را آنها پيوند و تفاوت
و ميرساند ياري موضوع بيشتر شدن روشن به امر اين زيرا
.ميكاهد شناختي و مفهومي خطاهاي از
آن ويژگي و فرهنگ -1
تعريفهاي داراي بنيادي مفاهيم از يكي عنوان به فرهنگ
، معنايي مختلف رشتههاي در انديشمندان و است گوناگوني
نخستين از يكي.ميدهند قرار استفاده مورد را آن از خاص
انسانشناس تايلور برنت ادوارد توسط فرهنگ از تعريفها
مجموعه را فرهنگ وي.است شده ارائه بريتانيايي مشهور
فنون ، و هنرها ، صنايع معتقدات ، معارف ، از پيچيدهاي
و رفتار عادات ، تمام بالاخره و سنن قوانين ، اخلاق ،
فرا خود جامعه از عضوي عنوان به فرد كه ميداند ضوابطي
برعهده را تعهداتي و وظايف جامعه آن برابر در و ميگيرد
تعريفهاي ساير و تعريف اين گرفتن نظر در با (2).دارد
.ميكنند تعريف مادي غير و مادي بعد دو به را فرهنگ مشابه
محسوس ، كه ميشود اطلاق پديدههايي مجموعه به مادي فرهنگ
است ، علمي و كمي موازين با اندازهگيري قابل و معمول
نقطه كه معنوي يا مادي غير فرهنگ و ابزارها و فنون مثل
ميشود گفته مسائلي و موضوعات به است مادي فرهنگ مقابل
و كرد اندازهگيري كمي موازين با را آنها نميتوان كه
مانند.كرد مقايسه و ارزيابي را آنها آساني به نميتوان
..و رسوم و ادبيات هنر ، زبان ، خويشاوندي ، ضوابط ، معتقدات ،
جامعه يك فرهنگي هويت كه هستند عناصر همين ترديد بدون.
.ميدهند تشكيل را
آنها مهمترين كه است متعددي ويژگيهاي داراي فرهنگ
.است (بودن اجتماعي) بودن مشترك و انتقالي اكتسابي ،
ويژگي سه هرسكوويتس ملويل شده ، ياد ويژگي سه بر علاوه
گزيده كه برميشمارد فرهنگ براي (پارادوكسيكال) دوگانه
(3):از عبارتند آنها
عمومي ميراث عنوان به فرهنگ.است خاص ولي عام ، فرهنگ -1
بودن ، عام وجود با.است عام انساني جوامع تمام در مشترك و
خويشاوندي ، ضوابط داراي جامعه و قوم گروه ، هر فرهنگ
مختص هنر و ادبيات زبان ، اعتقادي ، مناسك اقتصادي ، شيوه
.است خود به
و اجتماعي پديدههاي تمام.است ثابت ولي متغير ، فرهنگ -2
با مطابق و مكاني و زماني مقتضيات بنابر غيراجتماعي
.هستند تحول و تغيير دستخوش انساني ، تجربيات و نيازها
متغيرهاي از هيچيك در كلمه فيزيكي مفهوم به ثبات
.هست نيز ثابت كه است تغييرات همين و نميشود يافت فرهنگي
به فرهنگي زمينههاي در تحول و تغيير كه است اين علت
ملاحظات و مشاهدات در كه ميپذيرد صورت آرام و كند قدري
.ميرسد نظر به ثابت تقريبا و نيست محسوس روزمره
حيات تمام فرهنگ.است اختياري ولي اجباري ، فرهنگ -3
طور به را خود بندرت ولي دربرميگيرد ، را ما اجتماعي
و جامعه ناگزير ، آدميميكند تحميل ما افكار به آشكار
گرفتن نظر در با ولي ميآموزد ، را آن بر حاكم فرهنگ
چارچوب در خود اجتماعي و رواني فكري ، جسماني ، خصوصيات
است مختار و نميماند باقي ميآموزد ، جامعه از كه آنچه
.بگذارد فراتر پارا كه
فرهنگي دگرگوني -2
و آداب و ارزشها سنتها ، كردن رها به نسبت مردم چند هر
تازه رسوم و ارزشها و سنتها پذيرش براي خود رسوم
كه است فرهنگي كمتر هستند ، اما سختگير و انعطافناپذير
است بديهي.باشد نشده دگرگونيهايي دچار تاريخ طول در
عناصر كه جا هراست متفاوت دگرگوني اين ميزان و روشها
و محتوا و شوند ظاهر فرهنگ در نو مجموعههايي و جديد
رفتاري جديد شيوههاي افراد و كنند دگرگون را فرهنگ ساخت
فرهنگي دگرگوني بپذيرند ، را ابزارها و امور با برخورد و
كه ميشود دگرگون زماني فرهنگ حال اين با.ايجادميشود
باشد داشته وجود ارتباط و سازگاري فرهنگ درون عناصر بين
وجود سازگاري فرهنگ دروني و بيروني شرايط بين سرانجام و
(4).باشد داشته
فرهنگي اشاعه -3
دارد ، خارجي منشا كه فرهنگها دگرگوني شيوههاي از يكي
فرهنگ يك از دانش نشر به فرهنگي اشاعه.است فرهنگي اشاعه
يك دردرون مختلف گروههاي ميان دانش پخش و ديگر فرهنگ به
كه ميگيرد صورت وقتي فرهنگي اشاعهميشود گفته فرهنگ
يا هنجارها افكار ، ارزشها ، ملت يك يا اجتماعي گروه يك
(5).ميپذيرد را ديگر ملت يا گروه مادي زندگي شيوههاي
عناصر هضم و جذب قدرت فرهنگپذيرنده اگر حالت اين در
داشته را فرهنگها ديگر ناسازگار عناصر دفع قدرت و مفيد
.بود خواهد مثبت فرهنگي اشاعه از ناشي دگرگوني باشد ،
فرهنگپذيري -4
برخلاف كه است فرهنگي دگرگوني از ديگري شيوه فرهنگپذيري
فرهنگپذيري ، فرآيند در.دارد داخلي منشا فرهنگي اشاعه
و سنت قوانين ، باورها ، ارزشها ، زبان ، ديني ، نهادهاي
به ازگروهي رسمي غير و رسمي نهادهاي ازطريق اينها مانند
از ناشي است ممكن فرهنگپذيري.مييابد انتقال ديگر گروه
در ناهماهنگي و اجتماعي نظام در ساختاري تغيير نوآوري ،
و گروهها و افراد شرايط اين در كه باشد فرهنگي نظام
(6).ميپذيرند خود فرهنگي مجموعه در را جديدي عناصر
فرهنگي تبادل -5
مطرح فرهنگي تعامل مجموعه زير در كه مفاهيمي از يكي
فرهنگي ، تبادل اصلي فرض پيش.است فرهنگي تبادل ميشود ،
آنها متقابل تاثيرپذيري و فرهنگي نظام چند يا دو مواجهه
تعامل در كه فرهنگي تغييرات اساس ، براين.است ازيكديگر
شده ايجاد گوناگون فرهنگي نظامهاي ارزشهاي و نهادها
هم خاص تاريخي دوره يك به و ميكند جلوه طبيعي امري است ،
مختلف نظامهاي بين ارتباطات موازات به و ندارد اختصاص
.ميشود تشديد نيز فرهنگي تبادل فرآيند
فرهنگي تهاجم -6
تصورات ، پندارها ، قلمرو در كه است هجومي فرهنگي ، تهاجم
شان تحريف براي و ما رفتار الگوهاي و گفتمانها نمادها ،
هدف ميرسد نظر به حال اين با.ميگيرد صورت ما انساني
از ورود آنان قصد.باشد قلمروها اين تحريف صرفا مهاجمان
فرهنگ ، مادي حوزههاي انديشه ، تصرف و فكر دريچه
كنترل نتيجه در و (مراتب سلسله و نهادها ابزارها ، )
به توجه با زيرا.است اجتماعي و فرهنگي ديگر زمينههاي
دارد ، وجود فرهنگي عناصر بين كه تنگاتنگي و نزديك رابطه
شوند ، ما انديشه و فكر حوزههاي تصرف به موفق مهاجمان اگر
آنها خواست گرو در خود به خود نيز ما مادي قلمروهاي
(7).كرد خواهد حركت
به خود ، شكل گستردهترين و شديدترين در فرهنگي تهاجم
فرهنگ يك حاميان و حاملان شده فعاليتبرنامهريزي معناي
مستقر و ديگر جامعهاي فرهنگي نظام پاشيدن هم از براي
فرهنگ جاي به خود پذيرش و نظر مورد فرهنگي نظام كردن
عملي چنين ضعيفتر حالت البته.است جامعه آن اصلي
فرهنگي عناصر يا و مجموعه يك بردن بين از شامل ميتواند
در امروزه آنچه.باشد هجوم مورد فرهنگي نظام در خاص
اينكه بدون است ، مطرح فرهنگي تهاجم عنوان تحت ما جامعه
چنين به معطوف ضمني طور به باشد ، شده آن از روشني تعريف
نوعي واقع در تعريف اين با فرهنگي تهاجم.است تعريفي
آن ، طريق از كه است بيگانگان از فرهنگي اشاعه
فرهنگ ميكنند سعي شده برنامهريزي طور به اشاعهدهندگان
حالت اين در.كنند تحميل ديگر جامعه به را خود
بيرون متعارف طبيعي و خودبهخودي حالت از فرهنگپذيري
تحميل بالاخره و تسخير و نفوذ براي زمينهاي به و آمده
وسيلهاي خود كه ميشود تبديل شده برنامهريزي فرهنگي
(8).ميباشد سياسي و اقتصادي اجتماعي ، كامل انقياد براي
شبكلايي عنايتي علي
دارد ادامه
:پانوشتها
نگاه كشورمان در غرب فرهنگي نفود و هجوم زمينه در -1
:به كنيد
در غرب نفوذ سياسي جامعهشناسي ;علي شبكلائي ، عنايتي
بررسيهاي و مطالعات دفتر در شده انجام پژوهش ايران ،
-اسلامي ، 77 تبليغات سازمان پژوهش و آموزش مركز سياسي
.1376
:است زير منبع از نقل به فرهنگ از تايلور تعريف -2
و فرهنگ زمينه در گفتارهايي:فرهنگشناسي ;چنگيز پهلوان ،
.ص 48 قطره ، 1378 ، نشر:تهران تمدن ،
مسئولين ، نگرش سنجش كاظميپور ، شهلا:پژوهش از نقل به -3
تهران شهر بالاي به ديپلم جمعيت و فرهنگي امور كارشناسان
معاونت بنيادي پژوهشهاي مركز فرهنگي ، تهاجم به نسبت
.اسلامي ، 1375 ارشاد و فرهنگ وزارت آموزش و پژوهش
آن ، ايجاد زمينههاي و فرهنگي اختلال ارمكي ، تقيآزاد -4
.صص 2624 ،(1374) شماره 6 دوم سال سنجش و پژوهش
اقتباس و ترجمه جامعهشناسي ، مباني كوئن ، بروس -5
ص 80 سمت ، 1372 ، :تهران فاضل ، رضا و توسلي غلامعباس
:به كنيد رجوع فرهنگپذيري مورد در بيشتر مطالعه براي -6
.صص 128103 پيشين ، منبع پهلوان ، چنگيز
سال سالم ، جامع فرهنگي تهاجم چيستان عضدانلو ، حميد -7
.صص 4946 ،(شهريور 1373)شانزدهم شماره چهارم ،
:تهران فرهنگشناسي ، زمينه روحالاميني ، محمود -8
.صص 104103 عطار ، 1368 ، انتشارات
|