شهري جامعه در زندگي روشنهاي سايه
در آسيبها و انحرافات بروز در موثر عوامل به نگاهي
بزرگ شهرهاي
;اشاره
.است جهاني فرآيندي معاصر دوران در شهرنشيني و شدن شهري
كشورهاي در حتي جديد عصر در شهرنشيني گسترش و توسعه
گذشته ، قرن نيم در بويژه سوم جهان
شهرنشين مناطق در را وسيعي فرهنگي -اجتماعي دگرگونيهاي
با برخورد و دگرگونيها اين به توجه كه است آورده بوجود
مناطق ، اينگونه در جمعيت تراكم و ازدحام از ناشي مسائل
برنامهريزي كار بويژه.ميرسد نظر به مهم و ضروري بسيار
-اجتماعي ويژگيهاي و شهري محيط دقيق شناسايي بدون شهري ،
و غيرممكن شهرنشيني ، از ناشي مسائل و شهرها فرهنگي
.مينماياند ناكافي
اصلي هسته و مدنيت و تمدن كانون شهرها اينكه به توجه با
نوآوري و توسعه و صنعت پيشگام فنون ، و علوم گسترش و رشد
و جرايم و انحرافات مركز هم طرفي از چرا ميباشند ، ...و
انحرافات آيااين و خشونتهاست؟ و بزهكاريها و قتلها
محيط خود اينكه يا انسانهاست؟ تراكم از ناشي فقط
در كه نوشتاري است؟ موثر بزهكاريها بروز در هم اكولوژيك
و انحرافات بروز در موثر عوامل بررسي به ميآيد پي
در مستقل متغير عنوان به را شهر و پرداخته شهري آسيبهاي
هدفش و قرارداده وابسته متغيرهاي يا عوامل با رويارويي
مطالعات در جديد عنواني تحت آنهاست ميان ارتباط تبيين
پاتولوژي" اسم به ،(ايران در بويژه) شهري جامعهشناسي
."شهري
جامعهشناسي ارشد كارشناس مقدميان ابراهيمي محمود
متعددي تعاريف دليل همين به بعدي ، چند است پديدهاي شهر
و جامع تعريف يافتن كه طوري به است گرفته صورت شهر از
:چون متنوعي و عمده ملاكهاي به توجه با شهر از مانع
.است مشكل بسيار معيشت ، نوع و مشاغل نوع اقتصاد ، جمعيت ،
كه ميكنيم بسنده شهر از كلي تعريف يك به ما هرحال به
معين فضايي در انسانها از عظيمي انبوه دائمي تجمع شهر ، "
پيچيده بسيار اجتماعي زندگي مركز يك صورت به كه است
.(ص 5 توسلي ، 1374 ، ) "است درآمده
انقلاب عصر به تاريخ در را شهرنشين جوامع پيدايش
گردآوري و شكار مرحله از انسان كه عصري يعني نئوليتيك
منابع و نهاد قدم زمين از بهرهبرداري عصر به خوراك
در دهات گسترش و نشيني يكجا براقتصاد را خود معيشتي
شكويي ، ) ميكنند منسوب نهاد ، بنا هند و مصر بينالنهرين ،
دوره اين در تكنيكي تكامل افزايش به توجه با (ص 70 1352 ،
جماعات زمين ، از بهرهبرداري در انساني مهارتهاي و
كه آمد ، هم گرد نئوليتيك دوره يكجانشين جوامع زياديدر
ساير به مردم از عدهاي غذايي ، توليدات افزايش نتيجه در
تقسيم به كه ،(شكوئي ، 1352) شدند هدايت اقتصادي بخشهاي
شهرها ويژگيهاي از كه مشاغل ، و حرفهها تنوع و كار
:انجاميد ميباشد ،
و بينالنهرين در شهرها نخستين اينكه به توجه با
ميلاد از قبل سال هزار هشت تا پنج حدود در خاورميانه
،(ص 71 شكوئي ، 1352 ، ص 96 ، توسلي ، 1374 ، ) شدهاند پيدا
صنعت ، توسعه بدنبال حاضر ، عصر در شهرها بيسابقه رشد اما
جمعيت ، سريع رشد با همراه و افتاده اتفاق نوزدهم قرن در
متراكم و غولآسا و بزرگ شهرهاي گسترش و ظهور شاهد ما
سابقه صنعتي انقلاب و نوزدهم قرن از پيش تا كه هستيم
اروپا ، در صنعتي انقلاب و (ص 10 توسلي ، 1374 ، ) است نداشته
جوامع تكامل به ميتوان آن نتايج از كه بود جالبي پديده
.(ص 78 شكويي ، 1352 ، ) كرد اشاره امروزي ، شكل به شهري
به مربوط شهرها رشد تمام تقريبا م سال 1900 از قبل
رشد در افزايش آن از بعد سال پنجاه.بود غرب شهرهاي
در آنها رشد اصلي دوره اما آمد ، پديد سوم جهان در شهرها
.(ص 595 گيدنز ، 1374 ، ) است بوده گذشته سال چند و چهل طول
چهل دهه ارضي اصلاحات از ايران معاصر دوران شهرنشيني
دوره همين مقارن هم شهري مشكلات بيشتر و ميشود آغاز
صص 62و حساميان ، 1375 ، )ميباشد "سريع شهرنشيني" يعني
شهرنشيني توسعه و بزرگ شهرهاي بسوي گرايش هرحال به.(59
و گرفته صورت شهرها به روستائيان مهاجرت اثر در بيشتر كه
جو ويژه ، مناطق و شهر اطراف نامساعد شرايط در سكونت
به آنها گسترش سپس و اجتماعي آسيبهاي توسعه براي مساعدي
.ميآورد بوجود را شهري نقاط همه
:اجتماعي شناسي آسيب ديدگاه از روستا و شهر مقايسه
نابساماني از انديشمندان و متمادي ، متفكران قرون طي در
روستايي زندگي از مقايسه ، مقام در و داشته آگاهي شهرها
شهرها فساد درباره مثلاهزيود.كردهاند تمجيد و تعريف
وجود اشاراتي ضمن روميان و يونانيان.است كرده اظهارنظر
متقدمان ميان در.متذكرشدهاند را درشهرها جنايت و جرم
به متعلق مقايسهها معظمترين و بهترين
اثر در وي.است عرب نامي جامعهشناس و مورخ خلدون ، ابن
اظهار چنين تحليلي و تجزيه ضمن"العبر" خود معروف
صورتي در هستند نيكويي خصايل داراي ايلات:است نظركرده
را انسان شهرها آغشتهاند ، جنايت و جرم به شهريان كه
علاوه (.ص 302 شيخاوندي ، 1373 ، ) ميآورد بار ترسو و ضعيف
باديه مرحله دو نيز ديگري شناسان جامعه ابنخلدون ، بر
منفي خصايل شهرنشينيبا و طبيعي و مثبت خصايل با نشيني
وجهي سه يا و وجهي دو نظريههاي صورت به را نامطلوب و
ضديت ميان آنان اكثريت بيان لحن در و ميكنند طبقهبندي
ستايش و دارد همراه كه تباهي و فساد دليل به شهرنشيني با
مطلوبيت و روستائيان و نشينان باديه براي خصالي نيكو و
آن ايدهآل تيپ نحوي به كه است گرفته قرار بحث مورد آن
تونيس ، نظر منظور "جامعه و اجتماع"در ميتوان را
مورد در زيمل نظريات از ميتوان همچنين.كرد ملاحظه
كه ردفيلد و ورث لونيس و شهرها كلان روانشناختي مشكلات
نام كردهاند مطرح را شهري جامعه به قومي جامعه از گذر
(شافت گماين) اجتماع حال هر به.(ص 80 توسلي ، 1374 ، ) برد
همبستگي و اتحاد مظهر و صنعتي ماقبل زندگي ميتوان را
را (شافت گزل) جامعه و دانست مطلوب و ساده و انسانها
خشن و سنتها و ارزشها ناهمگوني و شهرنشيني و صنعتي حيات
آنها از اينجا در كه صاحبنظراني.كرد قلمداد نامطلوب و
نيز شهر روانشناختي نظريه ازاصحاب نوعي به شده ، ياد
شهرنشينان ، رواني و رفتاري تمايزات به كه شدهاند محسوب
.پرداختهاند روستايي ، و ساده جوامع با مقايسه در
شهري ويژگيهاي برخي
:شهرنشينان و
جامعه ويژگيهاي از بايد شهرها ، ظاهري سيماي بر علاوه
انسانها جمعي كار دارايي ، و ثروت تراكم چون شهرها شناختي
و هنري و صنعتي مشاغل ايجاد و رفاه وسايل شدن فراهم و
آباداني و عمران بر علاوه كه برد نام نوآوريها و ابداعات
و رفاهطلبي و تجملپرستي روحيه موجب شهر ، در
كلي طور به كه ميشود خاصي اجتماعي روابط و ظرافتخواهي
توسلي ، 1374 ، ) ناميدهاند "شهرنشيني رفتار و روحيه" را آن
به خلدون ابن مانند كه ديگري كسان نيستند كم.(ص 185
بدبينانه و منفي ديد با شهرنشيني ويژگيهاي و صفات
تغيير حدي تا سخنها لحن چند هر نيز امروزه.نگريستهاند
براي را ويژگيها همانگونه ديگري زبانهاي به اما كرده ،
عليرغم ماندن نشان و بينام:برشمردهاند شهرنشينان
و مدپرستي پولي ، اقتصاد فردگرايي ، جمعيت ، شديد تراكم
و رسمي روابط درگيري ، و رقابت تجددگرايي ، بياعتمادي ،
فشارهاي و اجتماعي پيوندهاي گسيختگي هم از شخصي ، غير
محيطهاي به كه است منفي ويژگيهاي برخي روحي ، عصبيو
.(ص 186 توسلي ، 1374 ، ) است شده داده نسبت پرتراكم شهري
به منجر درشهر زندگي تنها كه است واضح نكته اين اما
زمينه شهرها در موجود شرايط بلكه نميشود ، رفتار انحراف
دكتر.ميآورد فراهم انحرافي رفتار پيدايش براي را
آداب از مواردي "انحرافات شناسي جامعه" كتاب در شيخاوندي
از را ميشود ، اطلاق شهري درون پيچيده روابط به كه شهري ،
به كدام ، هر كردن عنوان ضمن كه دانسته شهرها ويژگيهاي
را كدام هر نقش و پرداخته آنها معرفي به خلاصه طور
.كرد خواهيم بيان شهرها در انحرافات درباره
:اجتماعي رفتار در هنجارها تناقضات.الف
قبيله نژاد ، سن ، نظر از ميكنند زندگي درشهرها كه مردمي
و ارزشها تلقي ، طرز علاقهمندي ، كار ، نوع ،(همبستگي)
با شهري ، زندگي ترتيب اين به.دارند تفاوت هم با آرمانها
نقاط ديگر مردمان (ايدئولوژيها) پندارها و ارزشها تنوع
موجود اختلافات آنها تجمع با و ميكند جلب خود رابه
گردآمدن محل كه بزرگ درشهرهاي بهويژه.ميشود تشديد
فرهنگ برخوردبا در افراد هستند ، گوناگون فرهنگهاي خرده
مخالف كه ميپردازند رفتارهايي به شهرها جاري و رسمي
.ميشوند تلقي هنجار
:فرهنگي سريع دگرگوني.ب
سريع دگرگوني نسلها ، بين تعادل اهميت به بيتوجهي
از نيز مراسم و آيينها رعايت عدم و فرهنگي و اجتماعي
پندار و انديشهها.ميآيد شمار به شهري زندگي خصوصيات
در نوگرايي يا مدرنيسم و ميشود روبهرو استقبال با نو
.ميافتند اهميت از سنتي عناصر و ميشوند خلق شهرها
را بعدخانواده شهري ، مدرن و نوگرا خانوادههاي مثلا
كشيد ميان به را (مرد و زن) جنس دو برابري فكر داد ، كاهش
.نهاد شدت روبه خانوادهها اين در نسلها بين تناقضات و
:اجتماعي تحرك.پ
تحرك) عمودي جهت دو در قابلتوجهي تحرك از شهرنشين جمعيت
تحرك) افقي و (پايين مراتب به نزول يا بالاتر گروه به
.است مند بهره (ميافتد اتفاق سطح يك در فقط كه است مكاني
مانند شخصي روابط كاهش به منجر گاهي اجتماعي تحرك
قدر هر و ميشود همسايگي و خانوادگي ارتباطات و دوستيها
يابدبه كاهش همسايگان و دوستان بين صميمانه روابط
آنان رفتار بر نظارت و افراد كنترل امكان اندازه همان
بروز در موثر عاملي فرايند اين خود كه ميشود كمتر
بهعمل سوئد و آمريكا در كه تحقيقاتي در.است انحرافات
پديدآمدن در تحرك يا و پويايي كه گشته آشكار است آمده
.دارد مجرميتدخالت زمينه
:(مادي تملك به گرايش) مالوندي.ت
جامعه نخستين ويژگيهاي از مالي و مادي تملك و ظاهرآرايي
براساس بيشتر مردمان كه است جامعه اين در زيرا.است شهري
تا ميگيرند قرار شناخت و توجه مورد خويش دارايي و ظواهر
به اشياء و ماديات كه جاست اين در):ذاتي شخصيت براساس
فيتيشيستي خصلت اشياء و كالا و ميدهند هويت افراد
قرار پرستش مورد بت همچون و ميكنند پيدا (سروري)
ديگران از شهرنشين افراد قضاوت ترتيب بدين (ميگيرند
و تفريح مسكن ، پوشاك ، تجملات ، مرئي ، مالي اشياء براساس
.ميگيرد صورت غيره
:فردگرايي.ث
شخصي منافع ديگران ، با خويش روابط در پيش از بيش شهرنشين
منافع ديدگاه از فقط را امور و ميدهد قرار ملاك را خود
احساس بنابراين.ميكند ارزيابي خردمندانه بهطور خويش ،
اجباري -عاطفي تعاون و همكاري جاي "من براي" و "من"
روزگار يا و سرور و جشن در فرد پس.ميگيرد را روستايي
نيز رقابت شهرها ، در فردگرايي گسترش با.تنهاست درماندگي
وجود شديدي مسابقه و رقابت كه جامعهاي در ميشود ، تشديد
باختگان شماره و انگشتشمار پيروزمندان تعداد دارد ،
رواني ناراحتيهاي زمينه جوامعي چنين در است بسيار
روبهرو ناكامي با بازندهها چون.ميآيد فراهم آسانتر
اضطراب و ميآورد بهوجود اضطراب ناكامي اين ميشوند ،
شهر در اينها بر علاوه.است بيماريهايرواني اكثر ريشه
است ، فردگرايي از جدا كه دارد وجود مخالفينيز جريان يك
نوع يك كه مينامد "تنها انبوه" را آن رايزمن ، ديويد
وجود با شهر در انسان.است شهر از ناشي فرديسازي
غريبه و ميكند حس تنها را خود جمعيت ، از انبوهههايي
.ميماند
:صميمانه روابط كاهش.ج
يك است متراكم جمعيت كه آنجايي در بهويژه شهري مناطق
صوري ، شهري روابط از ميآورد ، بسياري پديد ناآشنايي محيط
وبر ماكس و است ناپايدار و زودگذر
افراد كه نميدهد امكان جمعيت تراكم كه است معتقد
نبود.باشند داشته هم با متقابل عميق روابط بتوانند
روابط كاهش باعث شهر در افراد بين عميق و عاطفي روابط
آشنايان نظارت از ميشود گمنام فرد و شده افراد صميمانه
معيارهاي و هنجارها از انحراف براي زمينه شده ، رها
.(شيخاوندي ، 1373) ميشود بيشتر اجتماعي
مركز را كلانشهرها آلماني ، جامعهشناس زيمل ، جرج
بيش انسان كه چرا ميداند مدرن زندگي مسائل پيچيدهترين
رو اين از و است حسابگر و عاقل باشد عاطفي آنكه از
انسان ، دلزدگي.ميكند تحريك را او شديدا مختلف محركهاي
بي و ذهني روح بر عيني روح سلطه كاري ، محافظه و احتياط
و تجانس عدم ماشيني ، زندگي جريان در انسان هويتي
رشد آن ، ساكنين نامتجانس بافت دليل به شهرها ناهمگوني
در.كلانشهرهاست در زندگي پيآمدهاي ديگر از فقر فرهنگ
در شهرها اساسي مشكلات از يكي نيافته ، توسعه كشورهاي
با ذهنيتها رشد هماهنگي عدم يعني است فرهنگي تاخر
.(ص 191 توسلي ، 1374 ، ) وارداتي تكنولوژي
همه كه كرد استنتاج چنين نبايد فوق مطالب از حال هر به
همه همانطوريكه.هستند انحرافي زمينه داراي شهرنشينان
ارتباط) فقيرند مجرمان از بسياري ليكن نيستد مجرم فقرا
:گفت ميتوان نيز شهريان درباره ،(انحراف و فقر نزديك
در انحرافات از بسياري تخم ولي نيستند منحرف شهريان همه
شيخاوندي ، ) ميشود بارور آسانتر و زودتر شهرها زمين
.(ص212 1373 ،
دارد ادامه
|