عيد منزلت عالماندر و ائمه گزارشهاي
غدير
غديرخم عيد سالروز فرخنده ويژه
روزهاي آستانه و مانده نوروز به معدود ايامي :جستارگشايي
چه.است شده متبرك خم غدير عيد با پيوستگي در جاري ،
خاطرههاي زيرا است ، روزهايي مبارك چه و شادباش فرخنده
خاطر بهميكند زنده را نبوي معظم و درخشان عصر همان
شيعه ، مذهب دانشگاه بنيانگذار و دانش رئيس سخن آوريم
كه است روزي همان نوروز":فرمود كه را (ع)صادق امام
.گرفت پيمان خم غدير در مومنان امير براي (ص)اكرم پيامبر
وسايل) "...كردند اعتراف او ولايت به مسلمانان آنگاه
دلايلي ايرانيان پس (ص 288 جلد 5 ، شيخحرعاملي ، الشيعه ،
نو ، روزيدارند روز فرخنده اين سرور و شادماني در مضاعف
و پايدار فلسفهاي و تازه و دگرگون سالي ;كهن عهدي از
و يگانه حقيقتي و واقعه بر مجدد ، وتاملي نگرش ;عتيق
عيد اين باد فرخنده و روز فرخنده اين باد مبارك.واحد
اخير روزهاي در اما ،..كهن عهد اين باد بزرگ و بزرگ
و برجسته مردي براي قم و تبريز در نيز بزرگداشتي سمينار
نام با نامش كه اميني ، شيخعبدالحسين عالم ، يعني دانايي
ماخذ و منابع پژوهش با زندگيش و يافته عميق پيوندي غدير
الغدير" به اتكا با زير مقالهبود برقرار شده ، عجين غدير
ماخذ به نگاه با و "الادب و التاريخ و والسنت فيالكتاب
و غدير حقيقت درباره سنت ، اهل دانشور و ارجمند علماي
اعتقاد نشانگر و است شده نگاشته ولايت ، بزرگ عيد ارزش
به حقيقتجو و بزرگ عالمان بهويژه راستين ، مسلمانان همه
.است غدير واقعه براساس حضرت آن ولايت و (ع)علي فضيلت
معارف گروه
نجفي گودرز
از مسلمين و است مسلمين اعياد بزرگترين از يكي غدير عيد
روز اين (هجري دهم سال) غدير واقعه پيدايش سال نخستين
امروز به تا كه قرنهاست و سالها و ميگيرند جشن را بزرگ
در وعاظ و علما و گفته تبريك يكديگر به را مبارك روز اين
شعرا و پرداخته خجسته روز اين بزرگداشت و ذكر به منابر
ترانهها و اشعار (ع)علي مولا اولياء ، مدحسرور در
.ميسرايند
اختصاص غدير عيد كه است حقيقت اين گوياي مدارك و شواهد
فرق مسلمين از بسياري بلكه و است نداشته ايران و شيعه به
روز اين حال و گذشته در جهان كنار و گوشه در اسلامي ديگر
هند ، كشورهاي در.ميدارند و داشته گرامي را فرخنده
عيد عنوان به روز اين نامگذاري...و مصر عراق ، پاكستان ،
.است بوده آنجا مسلمين اتفاق مورد
صحابه و مورخان غدير ، عيد
پنجم قرن در كه ايراني بزرگ دانشمند بيروني ابوريحان
الباقيه آثار خود گرانسنگ كتاب ميزيستهدر قمري هجري
مورد اعياد از يكي را آن و نموده اشارت بزرگ روز اين به
درچنين مسلمين آري كه است نموده ياد اسلامي امت قبول
(1).ميپرداختند سرور و جشن به روزي
سرودهاي ضمن نيز سنت اهل دانشمندان از شافعي طلحهبن
براي است عيد روز خم غدير روز:ميگويد غدير روز درباره
ارجمند جايگاه در را علي (ص) پيامبر روز آن در اينكه
خود بعداز جانشين را او و نموده منصوب ولايت و امامت
و برتري خلايق جميع بر را او جهت بدين و است كرده معرفي
لفظ است ممكن كه معنايي هر لذا و...است بخشيده فضيلت
همان خدا رسول شخص به نسبت باشد داشته آن بر دلالت مولي
و عالي است مرتبهاي اين و قرارداده (ع)علي براي را معني
بدان را جناب آن كه شامخ است مقامي و رفيع است جايگاهي
هنگام و عيد روز ، روز اين جهت همين به و نموده مخصوص
...گشته او دوستان مسرت و انبساط موسم و شادماني و سرور
(2)
تمام اشتراك خود جمله اين:مينويسد اميني علامه مرحوم
خواه مينمايد ، ثابت روز اين گرفتن عين رادر مسلمين
(ع)علي به خواه و برگردد (ص)پيغمبر به (او دوستان)ضمير
دوست را (ع)علي مسلمين همه زيرا است ، حاصل مقصود باز
و ميدانند پيغمبر بلافصل اوراجانشين كه آنها چه دارند
(ص)خدا رسول خليفه چهارمين را حضرت آن كه آنها چه
با كه نيست كسي مسلمين فرق تمام ميان در.قراردادهاند
از ناچيزي تعداد جز باشد داشته دشمني و عداوت سر جناب آن
(3)شدهاند خارج اسلام دين از آنها خوارجكه
پيامبر:مينويسد سنت اهل نامي مورخ خلكان ابن همچنين
به وقتي الوداع حج در مكه از بازگشت هنگام (ص)اكرم
او و بست برادري عقد (ع)علي و خود ميان رسيد ، غديرخم
و دانست (ع)موسي حضرت براي هارون همچون خود ، براي را
را دشمنانش و بدار دوست را دوستدارانش خدايا":فرمود
"خواركن را خواركنندگانش و باش ياور را يارانش بدار ، دشمن
حال شرح در(4).است خاصي دلبستگي روز اين به را وشيعه
چنين (مستنصر پسر مستعلي)نصر احمدبن ابوالقاسم زندگي
شده واقع خم غدير عيد روز در نامبرده با بيعت:است آورده
شرح در و (5)است هجري سال 487 به ذيالحجه هجدهم آن و
عبيدي الله با مستنصر علي محمدبن تميم ابو زندگي و حال
سال ذيالحجه هجدهم تميمشبپنجشنبه ابو:آورده چنين
شب يعني عيدغديراست ، شب شب ، اين..يافت وفات 487
(6).است خم غدير عيد آن و ذيالحجه
از را غدير شب آنكه از پس (سنت اهل دانشمندان از)ثعلبي
و:ميگويد شمرده امت نزد در مشهور و بنام و مصاف شبهاي
خمبر غدير در (ص) خدا رسول آن فرداي كه است شبي اين
كنت من":فرمود خود خطبه ضمن و خواند خطبهاي شتران جهاز
و عاداه من وعاد والاه من وال اللهم مولاه فعلي مولاه
بزرگ را شب اين شيعه "خذله من واخذل نصره انصرمن
بسر عبادت به قيام و شبزندهداري به را آن و ميشمارند
(7)...ميبرند
الله رضي)علي فرزندان و..:مينويسد نامي مورخ مسعودي
بزرگ را (غدير عيد) روز اين او ، پيروان و (عنه
(8)ميشمارند
و شيعه از اعم مسلماني هيچ بزرگبر روز اين اهميت آري
و عالم صدها بلكه دهها و نيست و نبوده پوشيده سني
به خود ونوشتههاي كتب در سنت ، اهل برادران از دانشمند
نمودهاند اشارت اسلام تاريخ اهميت با و خطير واقعه اين
مدارك و دلايل با را آنها اسامي علامهاميني مرحوم كه
اهل.است آورده (يكم مجلد) الغدير كتاب در متقن و معتبر
و ارزشمند كتاب اين به ميتوانند حقيقت طالبان و تحقيق
صحابه اكابر از كه پيداست ناگفته و.نمايند رجوع تحقيقي
كه خود روايات و احاديث در بارها نيز تابعين و خدا رسول
روز اين به بودند شنيده اسلام مكرم نبي شخص از بعضا
.و (10)خلدي ابوسعيد و ابوهريره كه نمودهاند اشارت ميمون
.هستند آنها جمله از..
غدير داستان خلاصه
اسلام گرامي رسول شخص است مبرهن و مسلم آنچه تقدير هر به
خود غدير داستان چنانكه.است بوده عظيم عيد اين باني خود
خلاصه اطلاع مزيد براي ما و است مدعا اين گواه بهترين
:ميآوريم ذيلا سنت اهل دانشمندان كتب از را غدير واقعه
كه ميكند نقل ارقم زيدبن از مسندش در حنبل احمد امام
گردآمديم ، خم دره نام به درهاي در (ص)خدا رسول با:گفت
گزارديم ، حضرت با را نيمروز در آنگاه داد ، نماز دستور پس
درخت روي بر پارچهاي كه حالي در و خواند خطبهاي سپس
سوزان آفتاب تا باشد سايه در حضرت كه بودند كرده آويزان
شهادت آيا نميبينيد؟ آيا فرمود ، بتابد ، او بر كمتر
و سزاوارتر او خود بر مومني هر از من كه نميدهيد
مولاي من كه هر:فرمود !آري:گفتند همه هستم؟ اوليتر
هر باش داشته دوست خداوندا ، است ، او مولاي علي اين اويم ،
.بدارد دشمن را او كه هر بدار دشمن و بدارد دوست را او كه
را سخن اين تو آيا:گفتم زيد به من":ميگويد ابوالطفيل
آن زير كس هيچ كه من تنها نه:گفت شنيدي؟ پيامبر خود از
و خودشنيد گوش با را سخن اين اينكه جز نبود درختها
حضرت آن اينكه از پس و (11)ديد خود چشم با را پيامبر
دستور برگزيد ، خود جانشيني به خدا امر به را (ع)علي امام
كرار حيدر حضور به تهنيت و تبريك عرض براي مسلمين تا داد
براي گروه گروه گويان لبيك نيز مسلمين و شوند شرفياب
(ص) رسول حضرت و شدند مشرف حضرت آن نزد تهنيت عرض و بيعت
امتروز عيدهاي بهترين:فرمود مبارك روز اين درباره
علي كه كرد امر مرا خداوند كه است روزي اين و است غدير
هدايت او بوسيله ازمن بعد تا دهم ، قرار مسلمين رهبر را
(12)...كرد كامل را دين خداوند كه است روزي و جويند
(ع)علي امام به خلفا تهنيت و تبريك
به و بيعتكرده (ع)علي امام با كه اولينكساني جمله از
جناب عمر ، جناب ابوبكر ، جناب تبريكگفتند ، حضرت آن
و مهاجرين صحابهاز بزرگان ديگر و زبير و طلحه عثمانو
(13).بودند... و انصار
:گفتند همامچنين امام آن بيعتبا حين وعمر ابوبكر جناب
مومنو كل مولي امسيت و اصبحت ابيطالب يابن لك بخ بخ
...مومنه
طارقبن نام به مسيحيان ، از يكي روزي:نوشتهاند مورخان
اگر خليفه اي:گفت دوم خليفه به مسلمين اجتماع در شهاب
و نعمتي اتممتعليكم دينكمو لكم اليوماكملت" آيه
مسيحيان ما درباره ،(آيه 3 مائده).دنيا لكمالاسلام رضيت
در روز آن ميگرفتيمو جشن روزرا آن ما بود شده نازل
انكار بنشهابرا طارق سخن اين كه مجلسكسينبود آن
حالتياز عمر جناب راوياننوشتهاندحتي چنانچه و كند
مسيحيبوده مرد گفتههاي تاييد از حاكي كه داد نشان خود
(14).است
(ع)معصوم امامان و غدير عيد
از روز همان در ساله هر عيد اين است ثبت تاريخ در چنانكه
سالگرد عنوان به و ميشد داشته مسلمينگرامي سوياغلب
امامان سوي از خدا امر به علي رسيدنامام خلافت به
وامامان ميشد سروربرپا و جشن و داشته گرامي معصوم
جشنو برپايي به مسلمينرا مكرر سفارشهاي در معصوم
هاي سفارش و توصيه مبارك روز اين در داشتنروزه سرور
.مينمودند موكد
غدير روز در(ع)علي خطبهامام
در و داشته غديرراگرامي روز نيز خود(ع)علي حضرت
جمعهايواقع كهدر) روز همان سالگرد در كه خطبهاي
:فرمودند مباركچنين عظمتو با روز آن درباره(بود شده
روزدو اين در مومنان گروه شما متعالبراي خداوند
ديگريقوام بدون آنها از يكي كه كرده جمع بزرگرا عيد
كند هدايت را شما است خواسته جهت پروردگاربدين ندارد ،
شما به را خود راه و گردد رهنمون سعادت و طريقرشد به و
بهرهمند را شما خود ، بخششهاي و عطايا از و دهد نشان
دلهاي شما تا قرارداد ، اجتماع روز شما براي را جمعهكند
را خود تن سرو و كنيد پاك شده كثافاتپر از كه را خود
.ظاهريبشوييد آلودگيهاي از
حضرت براي را خود هدف و مقصود غدير عيد روز در پروردگار
او فرمان تا داد فرمان را خدا رسول و كرد نازل(ص) رسول
تضمين و نترسد نفاق و مكر اهل از و مردمبرساند به را
حفظ منافقان برابرمكارانو در را حضرت آن جان كه كرد
معلوم و شد روزآشكار آن نفاقدر اهل شوم نيات.كند
را اكرم رسول حضرت دارند نظر در كه هستند گروهي گرديد
.برسانند آسيب مقدسش بوجود و كنند اذيت
و نفاق اهل كه كساني و ماندند بودندثابت حق اهل كه آنان
هم به خودرا دندانهاي و افزودند خود جهالت بر بودند كفر
و بانگ و كردند آغاز وگفتوگوهايي سخنان دادند ، فشار
آن در نيز گروهي.افزودند خود كفر بر برآوردندو فرياد
كهدلهاي حالي در كردند واعتراف اقرار زبانخود با روز
و دل با هم جماعتي و نداشت ايمان و يقين آنهاهرگز
(15).اذعاننمودند و تصديقكردند زبان
آريامروز:دادند ادامه چنين خود خطبه به امام آنگاه
بنيانهاي نماياندن روز امروز.است دين كاملشدن روز
.است ايمان حقايق بيان روز امروز.است نفاقوانكار
فيصله روزموعود امروزاست شيطان روزراندن امروز
.است بلندگرايان گشته فراموش روز امروز.است حق دادن
آزمون روز امروزاست ارشاد و دادن نشان راه روز امروز
امروز.است رهنمايان به رهنموني روز امروز.است مردمان
تمهيدهاي و زمينهسازيها و پوشيده مقاصد ساختن آشكار روز
آنان يعني است ، شخص بر (تصريح) نص روز امروز است ، ديگران
(ع)باقر امام (16)...روز امروز.را رهبري ويژهاند كه
سرداد ناله (عجز و ضعف سر از) روز چهار ابليس:فرمودند
شد ، فرستاده زمين به كه روزي گرفت ، قرار لعن مورد كه روزي
غدير روز و شده مبعوث نبوت به (ص) پيامبراكرم كه روزي
(17).خم
از جمعي به (ع)صادق امام كه ميكند روايت ليثي ابوالحسن
را روزي آيا:فرمود بودند حاضر خدمتشان در كه شيعيان
دين نور و كرده محكم بدان را اسلام خداي ، كه ميشناسيد
شيعيانمان و دوستداران و ما براي و ساخت ظاهر بدان را
رسولش فرزند و رسولش و خدا:گفتند داد؟ قرار عيد روز
عيد روز:گفتند.نه:فرمود است؟ فطر روز آيا.داناترند
جليلي و شريف روزهاي روز دو اين.نه:فرمود است؟ اضحي
آن ، و است اينان از برتر دين ، نورافشاني روز لكن هستند ،
(18).است هيجدهذيالحجه روز
:كردم عرض (ع)صادق امام به:ميگويد عمر بن مفضل
عيد:كردم عرض.عيد چهار:فرمود دارند؟ عيد چند مسلمانها
است؟ كدام چهارم عيد دانستيم را جمعه روز و اضحي و فطر
.است شرافتمندتر بزرگترو آنها همه از كه عيدي:فرمود
را اميرالمومنين (ص)پيغمبر كه است روزي آن و هيجدهم روز
.داد قرار مردم پيشواي را او و نمود نصب خود جانشيني به
است شما بر:فرمود چيست؟ روز آن در ما وظيفه:كردم عرض
گرچه بداريد ، روزه روز ، آن در خدا حمد و سپاس جهت به كه
پيغمبران همچنين و است شكر مستوجب ساعتي هر در خداوند
جانشيني به وصي كه روزي در كه ميفرمودند را خود اوصياي
روزه و كنند عيد را روز آن و بدارند روزه ميشود نصب آن
(19).است افضل سال شصت عمل از روز آن
پيامبر كه است روزي همان نوروز ترديد ، بدون:فرمود و
آنگاه گرفت پيمان خم غدير در مومنان امير براي (ص)اكرم
آنانكه حال به خوشا كردند ، اعتراف او ولايت به مسلمانان
پيمان كه آنها بر واي و ماندند پايدار ولايت آن بر
(20).شكستند
در و نو لباس پوشيدن روز غدير ، روز:فرمود (ع)امامرضا
(21).است سياه جامه آوردن
روز براي كسي هر پس.است زينت و آراستن روز غدير ، روز
را او بزرگ و كوچك خطاي هر خداوند كند ، زينت غدير ،
آنان ميفرستد ، او بهسوي كه فرشتگاني و ميآمرزد
سال غدير عيد تا را مراتبش و ميانگارند را او نيكيهاي
و است مرده شهيد دهد ، جان او اگر.ميبرند بالا آينده
(22).است زيسته خوشبخت كند ، زيست اگر
نجات آتش از (ع)ابراهيم كه است روزي غدير روز:فرمود و
روزي.گرفت روزه را روز آن برايشكرگزاري و كرد پيدا
و خلافت بهعنوان را (ع)علي امام ،(ص)رسول حضرت كه است
كرد آشكار را او وصايت و فضيلت و برگزيد مردم براي حكومت
.گرفت روزه را روز آن و
مثل دهد ، افطار را مومني روزهدار غدير روز در هركسي
.باشد داده افطار را گروهي كه است اين
ملاقات را برادرش مومني هرگاه و است تهنيت و تبريك روز
بولايه المتمسكين من جعلنا الذي الحمدالله":ميگويد كند
".عليهمالسلام والائمه اميرالمومنين
با خود ايماني برادران با غدير روز كس هر كه است روزي
نظر با قيامت روز نيز خداوند شود روبهرو خندان چهره
درهم يك كسي اگر روز اين در.كرد خواهد نگاه وي به رحمت
.است داده درهم هزار كه است اين مانند بخشد مستحقي به
روز منزلت و قدر مردم اگر سوگند خدا به":فرمود آنگاه
مصافحه آنها با دهبار روزي فرشتگان ميدانستند را غدير
از دارم ، كراهت كلام تطويل از كه نبود اگر و ميكردند
(23)".ميگفتم سخن بسيار امروز فضايل
.است موجود روزنامه دفتر در مطلب اين هاي پانويس: توضيح
|