و پيشكسوت استاد آبچوري علي با وگو گفت
كنار كاش ندارد ، عاقبت :قشمه نوازنده
!مي‌گذاشتم
كاري پيشنهاد دو فجروطرح جشنواره‌موسيقي
ارزنده
اركستر خواننده جمشيدي فاضل از نوشته‌اي
!!اصيل خوانان پاپ با سخني ;ايران ملي
و پيشكسوت استاد آبچوري علي با وگو گفت
كنار كاش ندارد ، عاقبت :قشمه نوازنده
!مي‌گذاشتم
شجريان آواز با"كوير سكوت ، شب ، " نوار كه زماني ;درآمد
كردهاي محلي سازهاي از يكي قشمه‌كه نام آمد ، بازار به
بسزا شهرتي است ، (قوچان و شيروان بجنورد ، ) خراسان شمال
فجر دهه ايام چون مختلفي مراسم در نيز آن از يافت ، پيش
اهل ميان در كه مي‌شد استفاده جشنواره‌ها در ساز اين از
در (يزداني علي) آبچوري عليبود شده شناخته سازي فن ،
جشنواره‌ها از بسياري نيز و "كوير سكوت ، شب ، " نوار
.هست و بوده ساز اين نوازنده
_ سكونتش محل يعني _ بجنورد در را او ترتيب هر به
.نشستيم گفت‌وگو به و يافتيم
اكبرياني محمدهاشم:از گفت‌وگو
كرديد؟ شروع را زدن قشمه سالگي چند از و داريد سال چند
هم قدر آن.كردم شروع سالگي از 1210 و هستم ساله 70-
روستايمان در وقتي بچگي زمان در كه داشتم علاقه قشمه به
ني دنبال من مي‌رفتيم ، دشت و وكوه بيابان به دوستان با
.مي‌زدم و مي‌كردم درست قشمه و مي‌گشتم آب جوي كنار در
داد؟ آموزش شما به هم كسي
.هيچكس-
است؟ مهم آموزش حد چه تا قشمه گرفتن ياد براي
داشته علاقه و استعداد خودش فرد بايد.اندازه‌اي تا-
كه خودم من.نمي‌گيرد ياد آموزش با اصلا وگرنه باشد
.رسيد اينجا به تا زدم و زدم فقط نداشتم ، سواد اصلا
.است نياز مورد همه از بيشتر چيزي چه قشمه نواختن براي
نفس به نياز فقط است ، بادي ساز يك چونداشت نفس بايد -
و بزنند نمي‌توانند دقيقه ده از بيشتر بعضي‌ها الان.است
.گذاشت زدن قشمه نمي‌شود را اين اسم
داريد؟ شاگرد الان شما خود
.هستند نفر 1510-
مي‌دهيد؟ آموزش چطور
مي‌كنند نگاه انگشتها به آنها و مي‌زنم را آهنگ‌ها من -
انگشتها حركت درمورد هم من خود البته.مي‌گيرند وياد
را آهنگ يك اول بگيرند ، ياد كه اين براي و مي‌دهم توضيح
به مي‌رويم بعد و بگيرند ياد تا مي‌كنيم تمرين قدر آن
.ديگر آهنگ سراغ
چيست؟ مي‌زنيد قشمه با كه آهنگهايي اسم
هم آهنگ‌ها اين.ديگر چندتاي و دژنه مقام ، هرايي ، لو ، -
.رسيده‌اند امروز به قبل تا 500سال از 200 تمامشان
بگيرند؟ ياد توانسته‌اند اندازه چه تا شما شاگردان
.نيستند كامل ولي نيست ، بد -
داريد؟ بچه تا چند
تعداد البته.پسر تا سه و دختر تا چهار.تا هفت -
.(مي‌خندد) نمي‌دانم را نوه‌هايم
چيست؟ درآمدتان منبع
.قشمه همين -
هست؟ نيازهايتان جوابگوي
ولي بود ، نمير و بخور لقمه يك بودم وقتي‌جوان اصلا ، -
فقط روز شبانه جواني 34 در بار مي‌آيديك يادم.نه الان
.عجايباست از يكي خودش مي‌كنم ، فكر الان كه مي‌زدم قشمه
.نداشتم خوبي وضع هم زمان همان حال اين با
نمي‌شود؟ تامين تان نياز حاضر حال در يعني
هفتاد كه اين با.منزل‌مي‌خريدم و خانه كه مي‌شد اگر -
در هنوز ولي كرده‌اند ، ازدواج هم نوه‌هايم و دارم سن سال
مثل كوچكي شهر در هم آناجارهايمينشينم خانه
خانه اجاره همين در.نيست هم‌گران خيلي خانه كه بجنورد
.مانده‌ام بدهم تومان هزار ماهي 30 بايد رهن پول جز به كه
قشمه سراغ هم باز مي‌شديد ، جوان دوباره الان اگر
مي‌رفتيد؟
.ابدا و اصلا -
چرا؟
و مي‌آيند كه جوانهايي به را اين من.ندارد عاقبت قشمه -
قشمه‌نرويد ، سراغ كه مي‌گويم مي‌گيرند ياد من از را قشمه
.ندارد عاقبت
قشمه‌زدن قبل سالها چرا مي‌دانستيد را موضوع اين كه شما
نكرديد؟ رها را
.نداشتم چاره.بروم كه نداشتم ديگري كار -
دارند؟ را نظر همين هم شما اطرافيان بقيه
قبل ، سال شايد 3020 قبل ، سالها كه بودند افرادي.بله -
تو حرف كاش مي‌گويند الان و يادگرفتند را قشمه‌زدن من از
.مي‌گذاشتيم راكنار قشمه و مي‌كرديم گوش را
كار اگر هستيد ، كار اين استاد و داريد الان كه وضعي در
راكنار قشمه باشد ، بهتر درآمدش كه كنند پيشنهاد ديگري
مي‌گذاريد؟
.نكنيد ، شك حتما -
هستيد؟ بيمه
ارشاد و نمي‌گيرم حقوق.است ارشاد پوشش زير من كارهاي-
ارشاد از قبل ، سال نمي‌دهد60 مارا بيمه حتي‌پول
همان از ولي مي‌دهيم ، را بيمه پول ما شويد ، بيمه گفتند
هم نامه چندبار حتي.مي‌دهم خودم الان تا و ندادند اول
در نيكي مرد الان البته.نشد ولي نوشتيم خراسان ارشاد به
.مي‌كند پي‌گيري دارد كه هست بجنورد ارشاد
كرده‌ايد؟ سفر شهرهايي چه به
سازمان طرف از زيادي شهرهاي اما نيست ، يادم همه‌اش-
.رفته‌ايم اسلامي تبليغات
همكاري "كوير سكوت ، شب ، "كاست در شجريان آقاي با شد چطور
كرديد؟
بزرگ درهتل برنامه اجراي براي فجر دهه روزهاي سال 78 -
مراسم اجراي براي كارما كه روز سه دو از پس.بوديم تهران
برگزاري ايام در هم بار چند كه - شجريان آقاي شد ، تمام
از كه ندادند اجازه من به و آمدند موسيقي اجراي و مراسم
ايشان منزل به و آمدند -بروم ايشان با و شوم خارج گروه
.كرديم پر نوار و رفتيم
نداشتيد؟ قبلي تمرين و هماهنگي
هماهنگ شجريان آقاي صداي با را قشمه صداي من.نه -
من بخواند ، كه طور هر خواننده‌اي هر الان.مي‌كردم
.بزنم قشمه او با هماهنگ مي‌توانم
بود؟ چطور نوار از استقبال
تماسي هيچ آن از بعد شجريان آقاي اگرچه.بود خوب خيلي -
من و ندادند كه حق‌الزحمه.كنيم احوالي و حال كه نگرفتند
من حتينداشت كاري تلفن يك ولي نبودم ، آن دنبال خيلي هم
ولي گذاشتم پيغام و گرفتم تماس ايشان دفتر با بار سه دو
.نزدند تلفن متاسفانه
مي‌زنيد؟ هم جديد سبك به موسيقي قشمه ، با
مي‌زنم آهنگي هر من.كرد را كار اين نمي‌شود اصلا -
.است پيش سال تا 500 به 200 متعلق و است اصيل
مي‌زنند؟ قشمه شهرها كدام در
.است بجنورد مركزش ولي قوچان ، و شيروان بجنورد ، -
مي‌بريد؟ لذت هم خودتان مي‌زنيد ، قشمه وقتي
خوبي ساز قشمه.مي‌آورد در طغيان به را دل قشمه ، .خيلي-
ندارد عاقبت كه حيف ولي نشده‌ام خسته آن از وقت هيچ است ،
كنار حتما را آن بودم اول‌كار اگر همين براي و
.مي‌گذاشتم
يانه؟ است رفته قشمه دنبال كسي پسرهايتان از
.گذاشت كنار ولي مي‌زد ، هم خوب وانصافا مي‌زد قشمه يكي-
و بزنيم بخواهيم ما كه رسيدي كجا به زدي قشمه تو مي‌گفت
به اصلا هم پسرهايم بقيه.ندارد عاقبت كه گفتم.برسيم
همراه كه كوچكي دف)دايره يكي‌شان فقط.نيامدند قشمه سراغ
نزديكان و اقوام براي فقط هم آن كه مي‌زند (مي‌زنند قشمه
.نمي‌رود اصلا ديگران براي است ،
چرا؟
ساز ديگران براي اگر مي‌گفت.ندارد عاقبت مي‌گويد هم او-
طوري وبعد مي‌كند مزه دندانم لاي بدهند ، پول و بزنم
براي اصلا همين براي.گيرم مي را كار دنبال كه مي‌شود
اين [مي‌دهد ادامه آهي با همراه].نمي‌زند ساز ديگران
.ديگر است طوري
داريد؟ آشنايي موسيقي دستگاههاي با
.هستند چي نمي‌دانم اصلا.هيچ‌وجه به -
كنند؟ همراهي مي‌توانند سازهايي چه باقشمه
سازگاري تار مثل اصيل ساز حتي سازي هيچ با و دايره فقط -
ندارد
مي‌كنيد؟ همكاري دايره نوازنده عنوان به كساني چه با
با است سال پنجاه نزديك يعني.بودم نفر يك با اول از -
عوض دايره زننده اگر.دارد هم دليل.مي‌كنم كار ببي حسين
.بزنم قشمه نمي‌توانم و مي‌كنم گم را پنجه‌ها شود ،
كاري پيشنهاد دو طرح و فجر موسيقي جشنواره
ارزنده
جشنواره پانزده همانند فجر موسيقي جشنواره شانزدهمين
بهمن‌ماه در 29 كه اختتاميه مراسم برگزاري ضمن آن قبلي
.رسيد پايان ، به شد برگزار وحدت تالار در
اختصاصي نشريه با ارتباط در تحولي سال 79 جشنواره در
مطالب. است تقدير قابل كه بوجودآمده‌بود "آهنگ"جشنواره
پيدا گرايش عمقي‌نگري و پژوهش سوي و سمت به خبري حالت از
و صفحات تعداد نظر از محدود بضاعت با و بودند كرده
نظريات انعكاس در دست‌اندركاران سعي نشريه شمارگان
بديهي بود ، محسوس جشنواره در شركت‌كنندگان و موسيقيدانان
در مشكلات و معضلات آمده‌بعضي بوجود موقعيت است‌با
جهت كه گرديد مطرح علمي و سالم موسيقي يافتن تداوم زمينه
.باشد بررسي و اعتنا قابل بايد كشور موسيقي مسئولين
جهت تريبوني كمبود نشانگر مقطعي ، نشريه اين موفقيت البته
تمامي‌سال جهت دارد جا و است موسيقي به مربوط مسايل طرح
هم مشكلات چنانچه البته كرد ، چاره‌انديشي اين‌ارتباط در
موجب مسايل بعضي طرح حداقل نشود ، برطرف وسيله اين به
ژرف‌نگري رابه افراد و شد خواهد عمومي اذهان شدن روشن
از تجليل و موردقدرداني ودر.نمود خواهد تشويق
شاهد كه همانگونه:است ذكر قابل نكته‌اي موسيقيدانان
نوازنده ، از اعم موسيقي رشته تعدادهنرمندان هستيم
ليكن نيست ، معدود و محدود صورت بدان...و آهنگساز
افراد اين شناسايي مورد در جامعي بررسي و تحقيق متاسفانه
طبعا و نمي‌آيد عمل به جامع صورت به كشور نقاط تمامي در
مشخص تعدادي ميان در قدرداني‌ها اين گردش شاهد سال هر ما
كمي تحقيق و تفحص با را تجليل‌ها دايره مي‌توان.هستيم
اضافه هم ديگري اسامي محدوده اين در و داد وسعت بيشتر
.كرد
ارشاد وزارت اركسترهاي همين ميان در حاضر حال در
يا سال بيست از بيش كه هستند نوازندگاني..يا و اسلامي
و مي‌نمايند همراهي را خودگروهها ترنم‌ساز است‌با بيشتر
ايفا موثر نقش‌هايي هياهو از دور و صادقانه بسيار
يا و نمي‌دانيم را آنها نام حتي ما و مي‌نمايند
سعي وجود باتمامي عزلت و انزوا درگوشه‌هاي كه هنرمنداني
كمي با دارند ، را سالم و اصيل آموزش‌موسيقي و حفظ در
.كرد تجليل هم آنها واز يافت را هنرمندان اين مي‌توان دقت
تاثير افراد روحيه در تجليل روانشناسي لحاظ از زيرا
هستيم آنها ياد به كه است مطلب اين نشانه و دارد بسزايي
خالصانه كه افرادي است واضح.داريم خاطر به را خدمتشان و
بوده‌اند فعال زماني دوره در يا و هستند مشغول خدمت به
روندكلي در تاثيري يا و وقفه تجليل عدم يا و تجليل
قدرشناسي حس نشانگر لكن داشت ، نخواهد دنبال به هدفشان
تمامي به نسبت مجدد احترام ضمن بنابراين است ، جامعه
براي ديگر مناسبت‌هاي به يا و جشنواره طي كه هنرمنداني
احترام ومورد كردند ، حس را وحدت تالار صحنه بار چندمين
هم گونه اين بايد كه شدند واقع حضار و تشكرمسئولان و
گونه اين در مي‌شوم متذكر را نكته اين هم باز باشد ،
است ، كشور نقاط اقصي از ايرانيان تمامي به متعلق كه مراسم
محدوده و دايره مي‌شود ، جنبي‌انجام تجليل‌هايي چنانچه
و نيفتد قلم از نامي احيانا تا بخشيم وسعت طريقي به را
جشنواره‌ها زيرا نشود ، سپرده فراموشي بوته به خدمتي
افرادي خدمت و نام نمودن مطرح جهت مناسبي موقعيت نوعا
فعاليت خالصانه گمنام‌ليكن ظاهرا صورتي به كه است
وتاثيرگذاري عملكرد محققاني توسط است ضروري و مي‌كنند
.شود آنها از نامي ذكر وحداقل گردد طرح و كشف آنان
طاهري معصومه
اركستر خواننده جمشيدي فاضل از نوشته‌اي
!!اصيل خوانان پاپ با سخني ;ايران ملي
يك آن جريان در كه كانادا سفر از بازگشت از پس اخيراو
با را ايراني اصيل موسيقي برنامه تنها البته و برنامه
كردم ، اجرا كانادا ايراني‌مقيم هنرمندان همكاري
به علاقه‌مندان هم‌چنين و ايراني دوستان با ديدارهايي
ايرانيان كه ايرادي عمده‌ترين.داشتم سرزمين‌مان موسيقي
دسته آن به داشتند ايراني ، موسيقي به آشنا و علاقه‌مند
صداي شبيه‌سازي با ايران در كه بود خوانندگاني از
برخورد در و مي‌كنند فعاليت خارج‌نشين خوانندگان
صورت به كه خوانندگان اين آثار با كانادا مقيم ايرانيان
فوق‌العاده‌اي چيز مي‌گردد منتشر فشرده لوح و كاست
آثار اين به كنجكاوي صرف به بسياري و نمي‌شود مشاهده
يا و جالب برايشان موارد پاره‌اي در و مي‌كردند مراجعه
چه به شبيه‌سازي يا و شباهت همه اين كه بود برانگيز سوال
فضاي از كه آنها براي البته كه مي‌گيرد؟ منظورصورت
اين در كه ما براي و است آور تعجب هستند دور كشور فرهنگي
پديده و نيست ناشناخته‌اي و مبهم موضوع خيلي هستيم ، كشور
اين دست‌اندركاران انگيزه‌هاي و پاپ‌خواني فعلي‌و پاپ
.بگذريم...است روشن و دراز مقوله‌اي رويه
في‌نفسه كه خوانندگان از دسته اين با بنده سخن روي اما
با سخن روي بلكه نيست ، نيست ، وارد ايرادي برخودشان
و خوانندگان بگويم بهتر يا و هنرمندان پاره‌اي
با آشنايي‌شان ابتداي از و سالها كه است آهنگسازاني
و نشسته‌اند ما ملي موسيقي گرمابخش آتش كنار در موسيقي
؟!پاپ اصطلاح‌موسيقي به بازار كه اكنون و بهره‌برده‌اند
پاپ داغ بازار در و وادي‌عزيمت‌كرده آن به است شده گرم
.گزيده‌اند منزل
قابليت‌هاي كه ندارند اطلاع دوستان اين راستي به آيا
و محتوا لحاظ از چه است ميزان چه ما موسيقي در موجود
موسيقي در موجود وريتم‌هاي فرم لحاظ از چه و ملودي‌ها
متناسب ما موسيقيدانان اگر كه نمي‌دانند آيا و ايراني
شناخت هم‌چنين و امروزين نيازهاي و زمان درك با
جامعه ضرباهنگ‌حركت از ناشي كه جامعه فرهنگي ضرورت‌هاي
پاسخ جامعه ، نياز از عمده‌اي بخش به كنند ، ماست ، حركت
كم كه هم‌مي‌دانند خوب و مي‌دانند كه شد ، خواهد داده
را ديگران مسئوليت رفع موسيقيدانها پاره‌اي كاري
.نمي‌كند
مي‌دانند را ما ملي قابليت‌هاي كه ما هنرمند دوستان
رنگ كه مي‌كنند اجرا را اثري اتفاق برحسب و هرازچندگاهي
مدت فعاليت اين البته و دارد را ما اصيل موسيقي از وبويي
عمده بگويم بهتر يا بعدي‌شان ، آثار و نمي‌پايد زيادي
از عطري هيچ نه و گسترده رنگهاي از رنگي نه آثارشان
بهتر دوستان اين.ندارد را ما موسيقي‌ملي عطرهاي
موسيقي ايشان‌با علاقه و آشنايي نبود اگر كه مي‌دانند
پاپ صرفا دوستان و ايشان بين نبوديم قائل فرقي و ما
سرزمين اين موسيقي با حال و گذشته در آشنايي هيچ كه خوان
بهتر باز و نمي‌كرديم وارد ايشان به نيز انتقادي ندارند ،
نمي‌دانند كه كساني به نسبت مسئوليت‌شان كه مي‌دانند
.است سنگين‌تر
ونياز موجودي تنها ما اصيل و ملي موسيقي بگويم نمي‌خواهم
رقابت و تنوع ابعاد همه در جامعه هر نياز.ماست زمانه
و رنگ‌هاست تفاوت مثل جامعه در موسيقي انواع وجوداست
موسيقي در اندوخته و سرمايه همه اين با اما است ، ضروري
كه كنند مهاجرت ديار اين از كساني كه است حيف كشورمان
كساني تمام من.كنند سرمايه‌گذاري و بمانند مي‌توانند
بهره (ملي موسيقي)ملي سرمايه اين گرمابخش آتش از كه
اهل كه هنرمنداني.مي‌كنم هم‌نشيني به دعوت را برده‌اند
و دود شهر به و كنند ديار نبايستي‌ترك ولايت‌اند اين
.بزنيد سري خود ديار بهكنند سفر هياهو و غربت و غبار
|
