روانشناسي نگاه از مولانا برآثار مروري
انسان جويي
نوينتعالي
دادگاههاي دادرسي آيين قانون فهرست
كيفري امور در انقلاب و عمومي
ايران درحقوق معنوي خسارات
راهكارهاي روزنامهنگاران آزاد تريبون در
كار دستور در مطبوعات از دفاع تازهايبراي
گرفت قرار صنفي انجمن
مشهد در زنان قتلهاي ملي امنيت كميسيون
كرد بررسي را
شدت مخدر مواد با مبارزه:قاليباف سردار
ميگيرد
هفتهنامه مديرمسئول محاكمه جلسه نخستين
شد برگزار عصرما
خواستار ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
شد مطبوعات نمايشگاه برگزاري
روانشناسي نگاه از مولانا برآثار مروري
انسان نوينتعاليجويي
روز يا ارديبهشتماه اول مناسبت به پيش ، سال يك حدود
هاشمي نوشتهجمال "روانشناسينوين و سعدي كتاب" سعدي ،
در.كرديم همشهريمعرفي روزنامه عزيز خوانندگان به را
نظر از (غيره و بوستان گلستان ، )سعدي آثار كتاب ، آن
آقاي ديگر عبارت به و شده تحليل غربي بنام روانشناسان
در ايرانيان روحيات از خوبي نماينده كه را سعدي ، هاشمي
روانكاوي اصطلاح به است ، سرزمين اين تاريخ مقطعياز
.بود كرده
و مولانا مكتب يا "سروش پيغام "كتاب ميخواهيم امروز
شما به است نويسنده همين جديد اثر راكه نوين روانشناسي
روانكاوي شيوه همان نگارنده اثر ، دراين.كنيم معرفي
جلالالدين دربارهمولانا سعدي مورد در را خود پيشين
برجسته روانشناسان نظريههاي و برده بلخيبهكار محمد
وين و براندن ناتانيل تا گرفته فرويد زيگموند از غربي
.است نموده بررسي مولانا حالات و احوال كاوش در را داير
آنان نظريههاي و مكتبها از كه غربي ديگر روانشناسان
راجرز ، كارل يونگ ، كارل:از عبارتند است شده بهرهبرداري
هورناي ، كارن پياژه ، اريكسون ، اريك برن ، اريك فروم ، اريك
و فرانكل ويكتور جيمز ، ويليام مزلو ، آبراهام پرلز ، فريتز
.آدلر آلفرد
معاصر روانشناس پك اسكات ":است آمده كتاب اين مقدمه در
برگزيدگان ساير و مسيح حضرت از بعد را مولوي آمريكايي
مولانا گفته اين بر و ميداند بشر بزرگترينمعلم خدا
اگر ميكند ، رشد نياز واسطه انسانبه:كه ميكند تكيه
در درخت.دهيد افزايش را خود نيازهاي كنيد رشد ميخواهيد
فلك شاخههايشسربه كه است آفتاب حرارت و نور جستوجوي
را زمين اعماق ريشههايش كه است آب جستوجوي ودر ميكشند
.ميآفرينند استوار و تنومند ودرختي ميشكافند
نميكنند ، متحول و متعالي را خود نيازهاي انسانهاييكه
وسيله به عاليتر نيازهاي كردن جايگزين در سعي ناگزير
زندگي.نمييابند رشد هرگز و مينمايند پستتر نيازهاي
لذا نيست ، غرايز تكرار و حيواني حيات از بيش چيزي آنها
".ندارند را آدميت عنوان شايستگي
يونگ ، كارل و مزلو آبراهام نيازهاي مراحل سلسله كه كساني
خوبي به خواندهاند ، را بيستم قرن برجسته روانشناس دو
با ندارند آگاهي كه آنهايي و ميبرند پي معني اين به
دانشمند دو اين.شد خواهند مطلع آن از اينكتاب مطالعه
نهايي و غايي هدف و محترم موجودي را انسان مولانا همانند
.ميدانند جويي تعالي را آدمي زندگي
تعاليجويي مراحل "سروش پيغام"نگارنده كتاب ، متن در
و ميكند مقايسه مزلو آبراهام مراحل سلسله با را مولانا
:ميگويد آن مرحله آخرين درباره
متعالي ، نفس به دستيابي عرفاني ، نشئه به نيل" منظور
نفس با انسان شدن يكي حق ، انوار و كائنات انرژي به اتصال
".است خويش خداگونه الهي وجه با و خود كيهاني
كه روانشناسي از شورانگيز مرحله اين در":ميافزايد و
مطرح مزلو ابراهام توسط و ميشود ناميده هستي روانشناسي
غذا ، مانند كمبودهايي رفع انسان انگيزه ديگر است ، شده
تعالي بلكه نيست اجتماعي "پرستيژ" يا جنسي ، مسايل مسكن ،
".ميشود ناميده فراانگيزش كه است جويي
-نامهاي 1 به كه ميشود مطرح جويي تعالي مرحله چهار سپس
-جنگجويي 3 -كتاب2 در شده برده بكار معناي به)ورزشكاري
.شدهاند خوانده وارستگي يا نفس تعالي -و 4 خدمتگزاري
عالي مراتب به نيل براي":ميگويد نويسنده مبحث اين در
و وسواسها از را خويش ابتدا بايد انسان روان ،
"پارازيت" نداهاي و سازد آزاد آموخته كه وسوسههايي
دروني و كرده لانه او ذهن ژرفناي در كه را بيروني مانند
.بشنود را دروني اصيل نداهاي بتواند تا كند بيرون شدهاند
به ناحق به كه را مانندي انگل سرطانگونه صفات و..
سازد دور كردهاند رخنه و افكنده پنجه او معنوي موجوديت
جاي در و ".شود ظاهر او انساني شفاف و واقعي مقام تا
و ناخالصيها از ناشي آدمي گرفتاريهاي و غمها":ديگر
اين منشا و مسبب خود او و اوست خود وجود در آلودگيها
.است برون جهان از كه ميپندارد غلط به اما غمهاست
چنانكه.است درون خيال انعكاس برون جهان در چيز همه...
و كينه در باغ در ديگري و است شاد زندان گوشه در يكي
.است درون در درد و لذت منبع بنابراين..اضطراب
به تنها و است چگونه اشياء حقيقت نميدانيم ما چون...
راطوري آنها چرا داريم ، آگاهي آنها درباره خود تصورات
"گردد؟ ما نيرومندي موجب كه نياوريم تصور به
مولانا مكتب از برگيري با هاشمي جمال ديگر جاي در
اضداد بين خود نفس در كه است كسي متعالي انسان":ميگويد
حتي.سازد محقق را آنها خلق از هدف تا نمايد ايجاد سازش
آفرينش دستگاه كه آفريد دليل اين به را شيطان خداوند
نقش و خداگونه وجه بين تصادم و تضاد از و باشد كامل
حس شيطاني ارزشهاي و الهي ارزشهاي ديگر عبارت به اهريمني
".شود شكوفا بنيآدم در رستگاري و تقوي هشياري ،
ويكتور دكتر قول از اختيار و جبر مبحث در كتاب نگارنده
و اختيار زير خارج جهان رويدادهاي":ميگويد فرانكل
حيطه در رويدادها اين به واكنش اما نيستند ، ما اراده
با ميخواهيم كه نحوي هر به كه هستيم آزاد و ماست اختيار
از نميتواند هيچكس كه است آزادي اين و كنيم برخورد آنها
معنوي مثنوي داستان از 30 متجاوز نويسنده اين "بگيرد ما
اينجا در ما كه داده قرار روانشناسي ذرهبين زير را
تعاليجويي براي كه را اردكها جوجه و خانگي مرغ داستان
نظريه به بايد ابتدا اما.ميآوريم است حياتي انسان
روانشناس برن ، اريك توسط شده ابداع متقابل ، رفتار تحليل
:بپردازيم معروف ،
ابعادي داراي انسان شخصيت كه است اين بر قائل روش اين"
.ميشود ناميده"بالغ" و "كودك" ،"والد" كه است سهگانه
و بروني تعليمات طريق از كه است شخصيت از بخش آن "والد"
"ديگران اين".ميگيرد جاي كودك ذهن در ديگران از آموخته
و ميباشند "كودك بهتران ما از" و "بزرگترها همه" شامل
عمو ، مانند آنها جانشينهاي يا مادر و پدر بر مشتمل
دوستان و بزرگتر برادر يا خواهر عمه ، خاله ، دايي ،
غيره و كودكستان مربي مذهب ، جامعه ، فرهنگ خانوادگي ،
.ميگردد
و تشخيص و تبعيض بدون را اطلاعات و آموزشها اين كودك
ترديد آنها صحت در و ميسپارد ذهن به تميز و تصحيح
و ندارد را آنها معاني فهم و درك توانايي زيرا.نميكند
كه ميكند فرض چرا و چون بدون و محض حقيقت را آنها
صادر بزرگترها سوي از كه مطلق هستند رفتارهايي و احكام
گفتارها ، كليه و هستند ايمني و سلامت متضمن و ميشوند
.برميگيرند در را قوانين و اخطارها كردارها ،
و امر جفاها ، ظلمها ، همچنين شخصيت ، "والد" جنبه در
كردنها ، ترش روي خندهها ، نوازشها ، محبتها ، نهيها ،
ثبت كودك ضمير در صوت ضبط نوار همچون همه ستيزهجوييها
بازنواخته بيگاه و گاه انسان عمر طول تمام در و ميشوند
.ميدهند قرار تاثير تحت را بالغ انسان رفتار و ميشوند
پاسخهاي و واكنشها كه است انسان از جنبهاي آن "كودك"
زمان در انسان چون.ميدهد تشكيل را برون جهان به كودك
و حالات نميتواند و است ناتوان و ضعيف طفوليت
و محركها به جهت اين به كند ، بيان را خود خرسنديهاي
اين و ميگويد پاسخ احساس وسيله به بروني رويدادهاي
ناميده "درون كودك" و ميگردند ضبط او درون در احساسها
(.ميشنود يا ميبيند آنچه به او احساسهاي يعني).ميشوند
در است ممكن نابهنجار و نامناسب محيطي شرايط جهت اين به
موجب عمر يك كه آورند پديد رواني زخمهاي و احساسها او
كه دليل اين به گردند ، وي شخصيتي اختلالات و او گرفتاري
به را حق كه است مستعد همواره و است ضعيف و ناتوان كودك
و ظالمانه آنها رفتار آنكه ولو بدهد بزرگترها جانب
و گناهكار فردي را خود هميشه جهت اين از و باشد نابهنجار
در البته.است شدن ادب تنبيهو مستحق كه ميداند نادان
مانند دارد وجود مثبت استعدادهاي از سرشاري منبع كودك
همچون كه غيره و خلاقيت ابداع ، خودانگيختگي ، سرزندگي ،
كودكي فوق ، لحاظ به است ، نهفته كودك درون در گنجينهاي
مثبت استعدادهاي همه با بودهايم گذشته زمان در ما كه
كينه ، و خشم رنج ، و درد مانند منفي صفات نيز و فوق
هنگام به غيره و سردرگمي تحقير ، خجالت ، برآشفتگي ،
بيگاه و گاه ضبط اين و است موجود ما درون در بزرگسالي
.ميدهد قرار تاثير تحت را ما زندگي و ميشود بازنواخته
آرام و رام درون كودك اين بزرگسالي اگردر لحاظ اين به
خلاقيتها موجب ميتواند گردد ادغام انسان وجود در و شود
باعث صورت اين غير در و باشد طبيعي منشالذتهاي و
رفتارهاي.ميگردد رواني اختلالات و شخصيت نابهنجاري
بروز مواقع برخي در بزرگسالان كه لجاجتهايي و كودكانه
.است درون كودك غليان و جوش واقع در ميدهند
در سعي كه ميشود گفته انسان از جنبهاي به "بالغ"
خود آگاهي نيروي وسيله به برون جهان مسائل با برخورد
و ادغام را شده جمعآوري اطلاعات ميكوشد و ميكند
در و بسنجد خود ذهن با را آنها سقم و صحت و كند پردازش
ميتواند و ميكند عمل كامپيوتر يك مانند مغز اينجا
و يافتهها و شده آموخته او به آنچه بين تفاوت
جنبه اينكند نقد را آنها و دهد تميز را خود احساسهاي
اين و ميكند كار به آغاز ماهگي ده از پس كودك تفكر از
موجودي به منفعل موجود يك از رفته رفته كه است هنگامي
منفعل موجود يك صرفا درمييابد وي ;ميشود بدل فعال
اشياء ماهيت درك و كشف در سعي و نيست خارج جهان به نسبت
جهان حقايق كشف در فعال شركت و رفتارها و پديدهها و
را زندگي حقايق ميتواند انسان "بالغ" طريق ازميكند
احساس كه را آنچه يا شده داده ياد او به كه گونه آن
تميز مينمايد استنباط و كشف خودش كه گونه آن از ميكند
را "والد" اطلاعات كه است اين بالغ وظيفه كل در.دهد
يا و معتبرند هنوز اطلاعات اين آيا بداند تا كند بررسي
بايد كودك اطلاعات نيز و شوند بهنگام بايد و هستند قديمي
و معقول احساسها اين آيا بداند تا بسنجد را (احساسها)
.نه يا هستند مكان و زمان مناسب
خانگي مرغ داستان
اردكها جوجه و
را خانگي مرغ آن مثال "والد" جنبه تشريح براي مولانا
اردك ، جوجهها و ميگذارند اردك تخم او زير كه ميآورد
راه خشكي در مادر تقليد به جوجهها و است مرغ مادر اما
را او و ندارند را كردن شنا و آب به ورود جرات و ميروند
ميل و درياست (بالغ جنبه) تو واقعي مادر كه ميدهد پند
جنبه) منفعل تقليدي جز خشكي ميل اين و درياست تو واقعي
به و كن شهامت و بنما رها را كاذب ميل اين.نيست (والد
تو والد جنبه اگر و (درياب را خود بالغ) شو وارد دريا
به و گرد باز خود طبيعت به و مده گوش ترساند آب از ترا
.شو متصل (بالغ جنبه) خود اصيل نيروهاي
ميدهد تسري انسان روح و جسم به را تمثيل اين سپس مولانا
و ملكوتي بعد را روح و مادي و حيواني بعد را بدن و
قوانين پيرو خانگي مرغ چون اولي كه ;ميداند غيرمادي
.است معنوي قوانين پيرو دومي و مادي خاكي زمين
و است اسير است ، مادي قوانين پيرو چون انسان جسمي بعد
معيني مقدار از بيش و ندارد چنداني سلوك و سير فرصت
گرسنه يا كند ، مكان نقل يا بجهد ، يا بدود ، نميتواند
بعد اما.ببرد لذت يا كند ، رنج و درد تحمل يا بماند ،
بشكند ، را موانع كند ، سير جا همه در ميتواند آدمي رواني
دست دوردست ، قلمروهاي به درنوردد ، را ناشناخته افقهاي
بالغ طريق از و ببرد فراوان لذت يا كند ، رنج تحمل يابد ،
زندگي اول دست و اصيل تفكر از ميتواند انسان كه است
انساني به بدل و كند كشف را زندگي حقايق و گردد برخوردار
و ديگران تفكر طريق از زندگي نه و گردد شايسته و برجسته
از و است "والد" ويژگيهاي از كه منفعل تقليد و تكرار
مبتذل و عادي امور از را پا كه ميسازد عادي فردي انسان
اين فراسوي به نيست قادر او ذهن و نميگذارد فراتر زندگي
اردك جوجه آن همانند.بينديشد جامعه رايج عادات و سنتها
آب به نهادن پا جرات هرگز ميكرد پيروي مادر از اگر كه
تقليد با را خود عمر تمامي و نداشت را آسمان در پرواز يا
.ميگذراند خشكي در مادر از
علوينائيني سيدسعيد دكتر
دادگاههاي دادرسي آيين قانون فهرست
كيفري امور
در انقلاب و عمومي
/اول 1379 چاپ/سوم خط انتشارات /محمدي حميد:نويسنده
تومان بها1200 /نسخه شمارگان 3300
مواد متن بر علاوه اصلياش ، عنوان برخلاف كتاب اين در
قانون مفيد و مختصر شرح ، كيفري دادرسي جديدآيين قانون
كه نويسنده.است شده ارائه آن بر وارد اشكالات همچنين و
مدرس و نظر تجديد دادگاه در دادگستري مجرب قضات از
با مرتبط قوانين ساير به استناد با ميباشد دانشگاه
ديوان عمومي هيات رويهقضايي وحدت آراي و كتاب موضوع
و قضائيه قوه حقوقي اداره نظريات همچنين كشور ، عالي
.است پرداخته قانوني مواد روشنتر تبيين به بخشنامهها
به آن ، از مردم عموم آسان استفاده امكان كتاب اين ويژگي
.ميباشد دادگستري به مراجعين خصوص
ايران درحقوق معنوي خسارات
1100/ اول 1380 چاپ /ققنوس انتشارات /پروين فرهاد دكتر
.تومان 1400/وزيري صفحه 224/نسخه
قوانين بررسي با تا است كرده سعي نويسنده كتاب اين در
اسلامي اساسيجمهوري قانون بهخصوص فعلي ، لازمالاجراي
خسارات فقهي ، منابع نيز و مدني مسئوليت وقانون ايران
آثار بويژه دادهو قرار تحليل و تجزيه مورد را معنوي
.نمايد تبيين را آن كيفري و حقوقي
به آنها عناوين كه است ، شده تنظيم فصل پنج در كتاب
ايراد ناشياز مبانيمسئوليت كليات ، :از عبارتند ترتيب
معنوي ، خسارت ايراد از ناشي مسئوليت اركان خسارتمعنوي ،
ناشي مسئوليت آثار و ايران مقررات در مسئوليتآور اعمال
.معنوي خسارت ايراد از
راهكارهاي روزنامهنگاران آزاد تريبون در
كار دستور در مطبوعات از تازهايبرايدفاع
گرفت قرار صنفي انجمن
شغلي امنيت و حرفهاي استقلال آزاد تريبون:اجتماعي گروه
صنفي انجمن محل در ديروز عصر روزنامهنگاران
.شد برگزار روزنامهنگاران
رئيس مزروعي جلسه اين ابتداي در ما خبرنگار گزارش به
استقلال و شغلي امنيت:گفت روزنامهنگاران صنفي انجمن
.است روزنامهنگاري كار براي اصلي شرط دو حرفهاي
مطبوعات واقعي كاركرد باشد قرار اگر است طبيعي:افزود وي
دو اين تثبيت و دستيابي امكان بايد باشيم داشته را
.كنيم فراهم را خصوصيت
را خود نظارتي نقش بخواهند مطبوعات اگر:گفت مزروعي
با و باشند داشته خاطر اطمينان بايد حتما دهند انجام
.بزنند قلم آزادي
:گفت مطبوعات كاريكاتوريست نيكآهنگكوثر نشست اين در
و نيست مشخص روزنامهنگار جايگاه كه است اين اصلي مشكل
.ببخشد تعيين را جايگاه اين كه كند سعي بايد انجمن
ديگر از را مطبوعاتي و سياسي كار بين مرزبندي عدم وي
.كرد ذكر شغلي امنيت عدم دلايل
انجمن متاسفانه:گفت انجمن اعضاي از خاموشي صادق سپس
تمديد را شده بيكار روزنامهنگاران كارت كه دارد قانوني
شغلي امنيت بردن بين از جهت در حركتي خود اين و نميكند
.است
روزنامهنگاران از گيس سام بنفشه نشست اين ادامه در
ضايع او از حقي وقتي كسي هر:گفت شده توقيف روزنامههاي
حتي روزنامهنگاران متاسفانه اما ميكند اعتراض ميشود
.ندارند نيز اعتراض حق
به اشاره با وي.بود سحرخيز عيسي جلسه اين بعدي سخنران
مهمترين ميكنم فكر:گفت نشريات فلهاي تعطيلي سالگرد
زندانيان از دفاع براي جديد راههاي يافتن انجمن وظيفه
.است شده تعطيل روزنامههاي و مطبوعاتي
بانك تشكيل خواستار ملت روزنامه تحريريه از طباطبايي سپس
.شد بيكار روزنامهنگاران از ثبتنام براي اطلاعاتي
حال در:گفت سخناني طي بيات فريبرز نشست اين ادامه در
از سوءاستفاده شغلي امنيت تهديدكننده عامل مهمترين حاضر
رابطه اين در. است مطبوعات تعطيلي براي قانوني ابهامات
از استناد مورد موارد به راجع دارد وظيفه ارشاد وزارت
برخي صنفي انجمن كه دارد اشكالي چه و كند استفسار مجلس
از و كند صادر ارشاد وزارت به خطاب را خود بيانيههاي از
حقوق احقاق خواستار كشور فرهنگ متولي بعنوان نهاد اين
.شود صنفي
كند سعي مجلس با رايزني با خواست انجمن از همچنين وي
براي قانوني اهرمهاي دهد كاهش را مطبوعات تعطيلي عواقب
.كند طراحي را روزنامهنگاران از حمايت
در را پيشنهادها كرد اعلام مزروعي جلسه اين پايان در
.ميدهند قرار بررسي مورد و مطرح مديره هيات
مشهد در زنان قتلهاي ملي امنيت كميسيون
كرد بررسي را
جلسه در يكشنبه روز مشهد ، در زنان از تعدادي قتل موضوع
.گرفت قرار بررسي مورد ملي امنيت كميسيون
عضو و مشهد نماينده تاجرنيا علي همشهري خبرنگار گزارش به
وزير معاونين حضور به اشاره با ديروز ملي امنيت كميسيون
:گفت كميسيون جلسه در انتظامي نيروي فرمانده و اطلاعات
توقع كردند مطرح ذيربط نهادهاي كه اطلاعاتي متاسفانه
.نكرد برآورده را كميسيون
شكل به ذيربط نهادهاي توسط قتلها اين ريشهيابي:گفت وي
.دارد اعتراض جاي كه بود تحليل
موجب را حركات گونه اين با مناسب برخورد عدم تاجرنيا
اصرار به توجه با:گفت و كرد عنوان دولت اقتدار به خدشه
انجام بيشتري تلاشهاي ذيربط نهادهاي كه شد مقرر كميسيون
.كنند ارائه كميسيون به را آن گزارش و دهند
انگيزههاي بر مبني ذيربط نهادهاي نظر را مهم موضوع وي
:گفت و كرد عنوان قتلها اين در انتقامگيري نوعي و شخصي
كارهاي انجام و سوءسابقه داراي همگي كه قربانيان انتخاب
يكسان نحوه و بودند مشهد شهر به منتهي جادههاي در خلاف
پررفت محلههاي در اجساد قراردادن و آنها قتلرساندن به
واحد برنامهريزي با قتلها اين كه ميدهد نشان آمد و
.است شده انجام
به اشاره با ذيربط نهادهاي نمايندگان:گفت تاجرنيا
شده انجام قدرتمند شخص يك توسط افراد اين كشتن اينكه
دستگاههاي از محرمانه اطلاعات كسب به نيازي بودند معتقد
اعتقادي و سياسي اگر قتلها زيرا نيست ، انتظامي و قضايي
ميبايست كه داشت وجود بيشتري و مطرحتر نمونههاي بود
.ميرسيدند قتل به هم آنها
به نزديك را كشور وزارت نظرات ملي امنيت كميسيون عضو
.دانست مجلس كميسيون
قضيه ابتداي در كه كميتهاي اينكه به اشاره با تاجرنيا
و استان اطلاعات كل اداره اطلاع بدون بود ، شده تشكيل
گستردهشدن از پس:گفت است ، كرده تحقيق امنيتي مسئولين
كميسيون عضوشدند كار وارد نيز امنيتي مسئولين قضيه
بسيج و آگاهي دادگستري ، شامل را اوليه كميته ملي امنيت
.كرد عنوان
شدت مخدر مواد با مبارزه:قاليباف سردار
ميگيرد
خريد با:كرد اعلام انتظامي نيروي فرمانده:اجتماعي گروه
مواد با مبارزه روند موادياب ، سگهاي و جديد تجهيزات
.ميگيرد شدت كشور در مخدر
مخدر ، مواد با مبارزه قانون در تجديدنظر قاليباف سردار
با متناسب مجازات اعمال مبارزه ، شيوه در تحول
به مخدر مواد با مبارزه نكردن محدود و جرم نوع
در بايد كه دانست مهمي عوامل ازجمله را كشور داخل
.شود گرفته نظر در كشور كلان سياستهاي
بين درسراسركشور نفر هزار حدود 200:گفت قاليباف سردار
.هستند هروئين به معتاد سال تا 30 سنين20
:كرد خاطرنشان هروئين مصرفكنندگان به هشدار با وي
از درصد حدود 88 گرفته ، انجام تحقيقات اساس بر
.است ناخالص توزيعميشود كه هروئيني
ستاد اولويتهاي از هروئين با مبارزه:كرد تصريح وي
.است انتظامي نيروي مخدر مواد با مبارزه
:افزود درسال 79 مخدر مواد كشفيات به اشاره با وي
انتظامي نيروي توسط گذشته سال در مخدر مواد تن 5/188
تن حشيش ، 13 تن ترياك ، 27 تن كه 5/141 شد كشف
بوده افيوني مواد ساير بقيه و هروئين تن مرفين ، 5/5
.است
مخدر مواد با مبارزه ساختار:گفت قاليباف سردار
به بايد مسئول ارگانهاي همه و كند تغيير بايد دركشور
.كنند عمل خصوص اين در خود وظيفه
همسايه دركشورهاي دنيا مخدر مواد درصد افزود70 وي
ايران و ميشود توليد افغانستان در بهخصوص و ايران
مواد اين گذر پل بهعنوان جغرافيايي موقعيت بهخاطر
.ميرود بهشمار دنيا نقاط ساير به
هفتهنامه مديرمسئول محاكمه جلسه نخستين
شد برگزار
عصرما
سلامتي محمد محاكمه جلسه نخستين:اجتماعي گروه
شعبه در دوشنبه ديروز ما عصر هفتهنامه مديرمسئول
مرتضوي سعيد قاضي رياست به تهران عمومي دادگاه 1410
.شد برگزار
اركان تضعيف نظام ، عليه تبليغ مقدسات ، به توهين
عمومي ، اذهان تشويش قصد به اكاذيب نشر حكومت ،
گروههاي از حمايت و نظام مسئولان به توهين
.است سلامتي اتهامات جمله از غيرقانوني
ستاد انتظامي ، نيروي سيما ، و صدا مرتضوي ، سعيد قاضي
علي انتظامي ، نيروي اطلاعات حفاظت سپاه ، مشترك
نشريه مديرمسئول شاكيان را مدعيالعموم و حسينپناه
.كرد عنوان عصرما
اتهامات ماده 698 ، به استناد با صداوسيما وكيل
عمومي اذهان تشويش بهقصد اكاذيب نشر را سلامتي
.شد وي مجازات خواستار دادگاه رئيس واز كرد عنوان
نشريه مديرمسئول عليه صداوسيما شكايت اعلام از پس
.كند دفاع خود از خواست سلامتي از مرتضوي قاضي ما ، عصر
كنفرانس فيلم از قسمتي پخش درخصوص سلامتي محمد
انعكاس از صداوسيما شكايت و تلويزيون از برلين
مورد اين در ما:گفت اينباره در عصرما نشريه مطالب
تلويزيون ، از فيلم اين پخش از قبل و نوشتيم مقاله
.كرديم محكوم را كنفرانس اين برگزاري
برلين كنفرانس تحليلي مقاله در ما:گفت سلامتي
چهدليلي شده ، برگزار كنفرانس اين كه نوشتيم
ما مگر شود ، كشيده كشور داخل به موضوع داردكهاين
برگزار كنفرانسها اين از صدها سال هر ، بيكاريم
نميتواند انقلاب و كشور به صدمهاي هيچ و ميشود
پذيريم؟ صدمه ما مگر بزند ،
مشترك ستاد نماينده حسنيفرد از سپس مرتضوي قاضي
سپاه كل فرمانده صفوي ، رحيم سردار وكيل و سپاه
را عصرما نشريه عليه خود شكايت خواست پاسداران
.كند قرائت
يك با:گفت عصرما شاكي دومين بهعنوان حسنيفرد
و بيشترين كه ميبينيم نشريه اين به نگاه
اين توسط سپاه و نظام اركان عليه حملات شديدترين
.است گرفته صورت نشريه
ندارم ، قبول را اتهام:گفت ازخود دفاع در سلامتي
جمهوري خبرگزاري از نقل به كثيرالانتشار مطبوعات
هيچ به و كردند منعكس را صفوي رحيم سخنان اسلامي
سپاه كل فرمانده ازسوي سخنان اين نيز عنوان
.نشد تكذيب
احمد سرهنگ سوي از شكايت سومين دادگاه ، ادامه در
.شد قرائت انتظامي نيروي قضايي نماينده محققي
كوي حادثه مورد در درشماره 124 عصرما:گفت وي
قبيل از كلماتي از نيرو اين عليه تهران ، دانشگاه
به و كرده ياد انصار حامي و وحشيگري ددمنشانه ،
.است كرده توهين انتظامي نيروي فرماندهان و پرسنل
شكايت ناجا كه ميكردم فكر من:گفت دردفاع سلامتي
كه افتاد اتفاق واقعهاي چون ميگيرد پس را خود
رهبري معظم مقام و قرارداد تاثير تحت را مردم
.آمد بهدرد واقعه اين از قلبشان كه كردند اعلام
انتظامي نيروي برعهده واقعه اين مسئوليت:افزود وي
اتفاق واقعه اين كه داد اجازه نيرو اين زيرا بود ،
.افتد
كاربرده به الفاظ درمورد خواست وي از مرتضوي قاضي
.كند دفاع انتظامي نيروي عليه شده
حامي را انتظامي نيروي عنوان هيچ به ما:گفت سلامتي
بيان ، اين با كه كرديم سعي بلكه نكرديم معرفي انصار
تا كنيم مبرا قضيه اين از را انتظامي نيروي كليت
.نشود وارد صدمه نيرو اين به
پناه حسين علي نام به شخصي سلامتي خصوصي شاكي آخرين
.نداشت حضور دادگاه جلسه در كه بود
شماره مقاله از حسينپناه آقاي:گفت مرتضوي قاضي
نشريه اين كه است گفته و كرده شكايت عصرما 116
كرده متهم مذهبي تندرو جناح تئوريسين به را وي
.است
منتشر را مقالاتي صبح نشريه در وي:گفت سلامتي
سنگر به سنگر خرداد دوم جبهه كه مينوشت و ميكرد
بايد سياسي تشكل هر اينكه بهلحاظ و برود بين از بايد
اين تحليل بهعنوان نيز ما ميداد ، نشان واكنشي
.كرديم منتشر را مقاله
مطبوعاتي ، منصفه هيات اعضاي نظر با مرتضوي قاضي
را سلامتي آقاي عليه مدعيالعموم شكايت به رسيدگي
.كرد موكول ارديبهشت دهم آينده هفته دوشنبه روز به
خواستار ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
شد مطبوعات نمايشگاه
برگزاري
:گفت نگاران روزنامه صنفي انجمن رئيس نايب:اجتماعي گروه
برگزاري خواستار مطبوعات و روزنامهنگاران از بسياري
نمايشگاه چهاردهمين با همزمان مطبوعات نمايشگاه
.هستند تهران كتاب بينالمللي
:گفت ايرنا با گفتوگو در يكشنبه روز ارغندهپور كريم
اصحاب تقاضاي كردن مطرح با روزنامهنگاران صنفي انجمن
كوتاه فرصت در كه است اميدوار مسئولان به مطبوعات
.شود فراهم مطبوعات نمايشگاه برگزاري موجبات باقيمانده
تا 28 از 18 تهران كتاب بينالمللي نمايشگاه چهاردهمين
.ميشود برگزار تهران در ماه ارديبهشت
وزارت تبليغاتي و مطبوعاتي معاون شهيديمودب ، شبان
برگزاري زمان كه كرد اعلام اخيرا اسلامي ارشاد و فرهنگ
.است شده موكول مهرماه از پيش به امسال مطبوعات جشنواره
مطبوعات و روزنامهها آمادگي گفتوگو ، اين در ارغندهپور
:افزود و كرد اعلام مطبوعات نمايشگاه برگزاري براي را
زمينه شدن فراهم براي كمكي هرگونه آماده مطبوعات اصحاب
.هستند نمايشگاه اين برپايي
اين تا امسال متاسفانه:كرد تصريح حال عين در ارغندهپور
برگزاري براي مسئولين برنامهريزي از نشانهاي هيچ لحظه
.است نشده مشاهده مطبوعات نمايشگاه
مطبوعات اصحاب بين در را نارضايتي نوعي وضع اين:گفت وي
برگزاري بر مبني سال هر نيكوي رسم چراكه كرده ايجاد
به:افزود ارغندهپور.است مانده معطل مطبوعات جشنواره
برگزار مطبوعات جشنواره گذشته سال در 7 كه دلايل همان
بهعنوان مطبوعات منطقهاي جشنوارههاي برپايي و ميشد
برگزاري لزوم ميشود ، ترغيب و تشويق صحيح سياست يك
به.دارد ضرورت كتاب نمايشگاه با همزمان مطبوعات نمايشگاه
بر پيش سال يك از كه مضايقي و محدوديتها وي ، گفته
نبود اصلي علت شده ، تحميل روزنامهنگاران و مطبوعات
برگزاري براي ارشاد محترم مسئولان سوي از انگيزه
.است نمايشگاه
گذشته سال در مطبوعات جشنواره نشدن برگزار درباره وي
.رويداد مطبوعات گسترده توقيفهاي بهدليل امر اين:گفت
نگاران روزنامه صنفي انجمن اعتقاد به:گفت ارغندهپور
و آينده روزهاي در مطبوعات نمايشگاه برگزاري ايران ،
فرصتي به مطبوعات مسابقه بخش برگزاري زمان كردن موكول
.ندارد تبايني يكديگر با مناسبتر
جشنوارههاي در نگاران روزنامه صنفي انجمن نقش درباره وي
تنها اخير سالهاي در انجمن اين:گفت گذشته در مطبوعات
عهده بر را مطبوعات جشنواره مسابقه بخش داوري مسئوليت
معاونت مطبوعات ، جشنواره برگزاري متولي و داشتهاست
.است ارشاد وزارت مطبوعاتي
سال در:گفت روزنامهنگاران صنفي انجمن رئيسه هيات عضو
نتايج مطبوعات جشنواره برگزاري عدم به توجه با و گذشته
انجمن توسط...و گزارش خبر ، زمينههاي در مقالات مسابقه
.شد اعلام روزنامهنگاران صنفي
معرفي مطبوعات ، مسابقه بخش برگزاري ارغندهپور گفته به
برگزاري حكم در ترتيب هر به كه بخشهايي و برتر اثرات
امسال طول در بهتري فرصت به ميتواند ميباشد ، جشنواره
.شود موكول
در گذشته ماههاي در ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
حاكم فضاي به توجه با كه كرد اعلام بسياري سئوال به پاسخ
را مطبوعات جشنواره برگزاري روزنامهنگاران بر كنوني
.نميداند مطلوب و ميسر
برگزاري زمان نبودن مطلوب موضوع طرح:گفت ارغندهپور
با روزنامهنگاران صنفي انجمن سوي از مطبوعات جشنواره
بسياري بيكاري و مطبوعات از زيادي تعداد توقيف به توجه
برگزاري:كرد تاكيد وي.شد اعلام روزنامهنگاران از
از جدا مسئله دو مطبوعات نمايشگاه و مطبوعات جشنواره
.هستند يكديگر
مطبوعات نمايشگاه همزمان برگزاري:گفت ارغندهپور
تا شود مي باعث كتاب بينالمللي نمايشگاه بههمراه
ديدن نيز مطبوعات نمايشگاه از بازديدكنندگان از بسياري
.كنند
برگزاري:گفت روزنامهنگاران صنفي انجمن رئيسه هيات عضو
حاضر حال در كتاب نمايشگاه بههمراه مطبوعات نمايشگاه
امروز روزنامهنگاري واقعيتهاي منعكسكننده ميتواند
.باشد جامعه
|