فرانسوي متفكر پيربورديو با گفتوگو
شدن جهاني غوغاي
(پاياني بخش) ارتباطات انتقادي تئوريهاي
خاموش گروه تئوري بر نقد 3
فرانسوي متفكر پيربورديو با گفتوگو
شدن جهاني غوغاي
فرانس دي كالج استادنامدار ساله ، پيربورديو ، 70:اشاره
از كه است جامعهشناساني برجستهترين از ويكي پاريس در
.ميكند انتقاد شدن جهاني جديد نظام و بينالمللي نظام
سران 8 كنفرانس برگزاري اثناي در"اشپيگل"آلماني مجله
انجام وي با را گفتوگو اين درجنوا ، جهان صنعتي كشور
امكانات و وتوهمات ضعف نقاط از اينجا در بورديواست داده
و اروپا كه شدن باجهاني مخالف و اعتراضآميز جنبشهاي
.ميكند صحبت است ، برگرفته در را آمريكا
انديشه گروه
سران 8 كنفرانس برگزاري هنگام بورديو ، پروفسور آقاي*
به دست شدن جهاني مخالفان درجنوا ، جهان صنعتي كشور
بوده آنان گردهمايي بزرگترين ظاهرا كه زدند تظاهراتي
بيابيد عواملي ميتوانيد هم هنوز غوغا ، اين در آيا.است
بگيرد؟ را تظاهركنندگان جلوي كه
كرده خودجلب به را نظرها همه درگيريهابدبينم بسيار من
.ميبازد رنگ درگيريها اين برابر در تحليلي گونه هر.است
سرخ افراطيون و "هوليگانز"آنارشيستها فقط عمومي افكار
.ميشناسد را
گونه اين برابر در نتوانست روشنفكران مقاومت چرا *
بايستد؟ گروهي خشونتآميز رفتارهاي
زير نقش دستكم ، آنان ، يورشگر وسازمانهاي طلبان خشونت
كه را نيوليبراليسم قهرمانان آنان:ميكنند بازي را
در تا ميكنند وادار ميآيند نظر به مطمئن و عقلاني
ادامه خود خاص خشونت به شدن جهاني مخالفان با رويارويي
.دهند
احتمالا ويا وسيع اعتراضآميز جنبش ميكنيد فكر آيا *
شد؟ خواهد ايجاد طبقاتي كشمكشهاي از جديدي شكل
دگماتيسم ضد بر آنارشيستي واكنش از نوعي هنوز اينها
ميدهد اجازه محافظهكار دگماتيسم.هستند كار محافظه
متمدن ظاهري با و نوين جامهاي در ددمنش سرمايهداري
ميرسند باور اين به بيشتري مردمان تدريجا.شود احيا
اقتصادي -بشود بگذار - "فر له لسه" اصطلاح با "آزادي" كه
بر كه است اشغالگري سلاح نيوليبراليسم.ندارد تطابق
نظر به هدف بي كه -مقاومتي نوع هر عليه و اقتصادي حتميت
.ميكند صادر حكم -ميآيد
قرباني مقاومت نظام كه ميماند ايدز مثل نيوليبراليسم
.ميدهد قرار هدف را
سياست بدون سياست
هم از گرفتهبودند پيش در چپگرايان كه سياستي آيا *
است؟ فروپاشيده
دموكرات ، سوسيال نظامهاي جمله از و اروپا نظامهاي
خود سياستهاي وارد فراواني ميزان به را نيوليبراليسم
.است سياستشده بدون سياست نتيجه ، در كه كردهاند
عليه را آمادهاي نسخه است نتوانسته چپ جريان تاكنون *
مرده اروپا در سوسياليسم آيا.كند آماده نيوليبراليسم
است؟
سخن هنوز.دارد نمايشي نمود فقط سوسياليسم رسمي ، سياست در
واژگان به اينها اما ميشود برابري و برادري آزادي ، از
براي را عرصه سياستمداران ، واقع در.شدهاند بدل محض
آنان.بيابد را خود مجراي تا گشودهاند شدن جهاني
همگان عمومي مصالح و آزادي اصطلاحات از بيشرمانه
تابع را وهموطنانشان خود نتيجه در و ميكنند استفاده
قرار اقتصادي نيروهاي وبند وبيقيد خودسر نيروهاي
.ميدهند
را مالي بازارهاي قدرت نميتواند جهان در نظامي هيچ *
اختيار در فضاي از ميتواند چگونه سياست ، بگيرد ناديده
مالي ، بازارهاي اين با بينالمللي موجود تعامل برضد خود
كند؟ استفاده
نگاه.كرد تلقي عقبافتاده بايد را امر اين وقوع اكنون
در.ميبرد ميان از را "اتوپيا"نوع هر مساله ، به اقتصادي
نظر به ممكن ديگر چيز هيچ:است مطلوب هدف همان اين نتيجه
در همگاني رسانههاي.سرسپردگي و تسليم مگر نميآيد
در آنها.دارند بزرگي مسئوليت سرنوشت ، بااين رويارويي
اين.دارند مشاركت واجتماعي اقتصادي تكامل مساله طرح
كه -حتمي مساله يك عنوان به كه است سال ده فقط مساله
.است يافته ممكني آينده -شود مطرح بحث رويبساط بر بايد
اروپاي براي اجتماعي متحرك وضع ايجاد از هدف آيا *
است؟ توهمآميز همچنان گسترده
به تا كه -اجتماعي جنبشهاي باشدكه وضعي در بايد هدف اين
جهاني و ملي سطح در و آن خلال در -هستند گسسته امروز
اصلاح اروپايي كنفدراليسم يك بدون امر اين.شوند متحد
سنديكاها اين.يافت نخواهد تحقق سنديكاها بدون و شده
.آورند عمل به بيشتري انتقادهاي پيشين تجربههاي از بايد
كجا از مطلوب رويارويي.ميكنيد صحبت واعظان همچون شما *
بروكسل؟ يا پاريس برلين ، از:شد خواهد آغاز
ابتكارات بنيادهاي پراكندگي.است بزرگ مشكل همان اين
از نوعي به اينها كه ميدهد نشان شدن ، جهاني به معترض
نيز نظامها سرنگوني براي آمادگي.است شده بدل غليان
سامان و ميپذيرد نظم چگونه غليان اين اما.است موجود
.گويم سخن انقلاب ضد وجود از دارم ترديد من مييابد؟
ديگر مردم.ميشود مربوط اصلاحات ضد به بيشتر مساله
كمااينكه كنند ، تحمل را سياسي نمايش نميتوانند
مردم.نكردند تحمل را دين نمايش گذشته ، در پروتستانها
كه گونه همان به دارند گرايش صادقانهتر سياستهاي به
.داشتند گرايش صادقانهتر دين به پيشتر
اروپايي قاره دو
صداي به تا است خواسته گروه 8 سران از دوم يوحناپل پاپ *
جهاني آيامخالفان دهند ، فرا گوش فقرا به كمك براي دعوت
را يادشده سران و كاتوليك كليساي ميان اتحاد شدن ،
ميپسندند؟
مايل كليسا اين.نيست سرمايهداري خصم كاتوليك ، كليساي
از و سازد خود ازآن را نيوليبراليسم مزاياي از مشتي است
.درهمآميزد كاتوليسم با را نيوليبراليسم ميخواهد اروپا
.است "كشيشزده" سرمايهداري همان اين
تقويت و تثبيت خواستار فرانسه نخستوزير ژوسپن ليونيل *
عليه مقاومت جهت در ابزاري به آن تبديل و اروپا اتحاديه
درراس ميتواند فرانسه آيا.است گسيخته لگام شدن جهاني
گيرد؟ قرار تحرك اين
رويارويي سنتهاي از فرانسه تاريخي ، دلايل به توجه با
و داريم تخصص كردن انقلاب در مااست برخوردار بزرگي
ديگر جاي هر از ما ميان در اجتماعي كشمكشهاي تاكنون
از همواره آلمان چپ جريان رو اين از.است قويتر اروپا
حوزه به امر اين.است كرده الگوبرداري فرانسه
.دارد تعلق استفاده مورد تاريخي اسطورهشناسي
ندارد؟ بزرگي معناي اكنون حقيقت آن اما*
.است شده تبديل محض خطابهاي كلام يك به اكنون حقيقت آن
كه گونه همان ميگويد ، سخن مزدوج دوزبان به فرانسه چپ
قاره دو.است شده تقسيم دوبخش به نيز اروپا اتحاديه
پنهان ديگري پشت را خود آنها از يك هر داردكه وجود اروپا
همچون كه داريم را آمريكايي اروپاي سو يك از.ميسازد
اما است ، همپيمان و شريك آمريكا متحده ايالات با كانادا
باقي ابدي استقلال در نابرابر نيروهاي علت به كانادا
...است مانده
با كه ديگري اروپاي ميتواندبكند؟ چه دوم اروپاي *
سرمايهداري از متضادي نمونه اجتماعياش دستاوردهاي
است؟ انگلوساكسون
اين.دارد عملاوجود اروپا فدرال نيرومند كشور انديشه
انديشه ايناست پيداكرده فروتنانهاي شكل اكنون اتوپيا
آيا كه است اين پرسشاست برخوردار كافي قدرت از
حكومت اكنون كه كساني جز به البته -اروپايي سياستمداران
را انديشه اين تحقق نيروي و ميتواننداراده -ميكنند
ديده به آنان سستي و انزوا به ميتوان وآيا سازند فراهم
كرد؟ نگاه تمسخر
اشپيگل:منبع / بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
(پاياني بخش) ارتباطات انتقادي تئوريهاي
خاموش گروه
تئوري بر نقد 3
.كنيم خلاصه را خاموش گروه تئوري از بحثمان دهيد اجازه
و داشته مردانه جهتگيري يك زبان كه كرديم بيان ابتدا
مردان تجربههاي كه را زبان چالشهاي و خاستگاه محققان
ناديده را است زنان به مربوط آنچه و كرده برجسته را
به كه است معتقد جاري تفكر.كردهاند رديابي ميگيرد ،
جهان توصيف و جوامع اغلب عمومي زندگي بر مردان سلطه دليل
شده حاكم مردان ادراك و تجربهها خودشان ، تصاوير نظر از
از زنان كه است اين آن تاثيرهاي از يكي نتيجه ، در.است
از بسياري شايسته طور به كه زباني سيستم يك طريق
سركوب نميشناسد اساسا يا نكرده منعكس را تجاربشان
فرهنگي گفتمان در مسئله اين وقتي بنابراين ، ميشوند
وقتي از.ميشوند نامطلوبي وضعيت دچار زنان ميشود ، داخل
جهتگيري يك داد ، شكل را فرهنگي شعور و معاني زبان ، كه
را فرهنگ اعضاي از نيمي تجارب بالقوه ، طور به مردانه
خاموش گروه تئوريسينهاي.ميكند تحريف يا گرفته ناديده
كه شود اصلاح طوري موجودمان زبان است نياز دارند ، عقيده
توجه و موردشناسايي كامل طور به را زندگيشان و زنان
به زبان ، هم و زنان بيان هم طريق اين از تا دهد ، قرار
رمزگذاري...باشد كامل جامعهاي كننده منعكس دقيق طور
افزايش باعث تنها نه زبان ، در زنان تجربههاي و علايق
تصويري نيز مردان به همچنين بلكه شد ، خواهد زنان نفوذ
.داد خواهد فرهنگي زندگي از كامل
خاموش گروه تئوري انتقادي ارزيابي
كه قراردارد ما توجه مورد خاموش گروه تئوري بر نقد سه
:از عبارتند
تئوري ، اين اولا ، :است اغراقآميز زنان ستمديدگي -1
كردن بزرگ دليل به فمينيسم ، كليتر تئوريهاي شبيه
.است گرفته قرار انتقاد مورد زنان ستمديدگي
بازهم كه انتقاد ، دوميناست سياسي نامناسبي طور به -2
داراي خاموش ، گروه تئوري كه است معتقد است ، شده شناخته
متهم را خاموش گروه تئوري منتقدان ، .است سياسي اهداف
اختيار بر مبني سياسي برنامه يك پيشبرد براي كه ميكنند
گروه تئوريسينهاي البته.ميشود استفاده زنان به دادن
را اين (انتقادي تئوريسينهاي ديگر همچنين و ) خاموش
ساختار تغيير براي سياسي برنامه يك به كه ميپذيرند
زنان و مردان بين نابرابري كاهش باعث كه نحوي به جامعه
گروه تئوريسينهاي وجود ، اين باهستند پايبند شود ،
چه اگرنميبينند تئوري در ارزشي مشكل خاموش
را كارشان در ارزشها آگاهانه دخالت معاصر تئوريسينهاي
در لاينفك جزء ارزشها آنها ، نظر در اما ميكنند ، تكذيب
اظهار انتقادي محققان بنابراين ، هستند ، تئوريها همه
متكي بايد اجتماعي زندگي به مربوط تئوريهاي كه ميدارند
.كنند تلاش جامعه بهبود براي و بوده برارزشها
گروه تئوري از نهايي نقد:هستند واقعبينانه غير -3
منحصر تنها انتقاد اين.گراست آرمان آن كه است اين خاموش
وارد انتقادي تئوريهاي بركل بلكه نيست ، تئوري اين به
تئوريهاي منتقدان از بعضي عقيده به توجه با...ميشود
-زبان بازسازي مثال براي -گسترده تغييرهاي انتقادي ،
شناخته بايد موجود نابرابريهاي چون نيستند ، امكانپذير
.شوند داده وفق و شده
و تجربهها كه شده بازسازي زبان تصوير در آن بسا چه
گذشته ، اين از.آرمانگراست نيز شود شامل را زنان تصاوير
كردن فكر نباشد ، ذهن از دور چندان ايده اين هم شايد
وقتي از يعني.شد رايج دهه 1970 از قبل تغييرات ، درباره
:شود توجه جنسيتگرا زبان به كه كردند درخواست محققان كه
براي معرف يك عنوان به گستردهاي طور به الان ،"خانم"
ازدواج كه زناني از بسياري..ميشود شناخته زنان
تبار نام و تبارشان نام پيشوند يا تبارشان نام كردهاند ،
، نشريه و كتاب ناشران اغلب.ميكنند انتخاب را همسرشان
.دارند جنسيتگرا زبان براي كننده جلوگيري روشن سياست يك
تلاش - وبسترز مانند -جديدتر رايج نامههاي واژه
در مردانه جهتگيري و جنسي تبعيض كاهش براي آگاهانهاي
كه جنسي مزاحمت نظير اصطلاحاتي.گرفتهاند كار به زبان ،
در ميكند ، توصيف را زنان فرد به منحصر تجربههاي
.است شده وارد جامعه عمومي واژههاي
و زبان تغيير كه تئوريسينهايي است ممكن همه ، اين با
قرارداده هدف را اجتماعي روابط بر آن تاثيرات بنابراين ،
به زبان ساختار تجديد هدف.نباشند آرمانگرا خيلي بودند ،
يك شود ، شامل برابر طور به را مردان و زنان كه طوري
در را ما ناتواني ميتواند كه است توسعه حال در تجربه
.دهد قرار تاثير تحت قضاوت
فرهنگي مطالعات تئوريهاي
يك شيوههاي دقيقا فرهنگي مطالعات تئوريسينهاي...
را مختلف ايدئولوژيهاي ميان برخوردهاي كه را فرهنگ
قرار بررسي مورد است داده تغيير و توليد باز توليد ،
تجزيه به توجه بيشترين فرهنگي ، مطالعات بين درميدهند
علايق آن ، بوسيله كه دارد اختصاص معانياي تحليل و
بر را ايدئولوژيشان و شده ممتاز جامعه در مسلط گروههاي
فهممان كه دليل بهاين.ميكنند تحميل قدرت كم گروههاي
ميكند ، تغيير پيوسته طور به سياسي مبارزات و تاريخ از
به مسئوليتش از دفاع براي بايد فرهنگي مطالعات بنابراين
.گويد پاسخ تاريخي شرايط
فرهنگ فرهنگي ، مطالعات تئوريسينهاي ديگر و گروسبرگ براي
به ستمديده گروههاي اينكه براي بود مناسبي زمينه عمومي
جلوگيري گرفتن قرار زيردست از و داده توانايي خودشان
و تحليل و تجزيه فرهنگي ، مطالعات محقق وظيفه.كنند
(سياسي و فرهنگي اقتصادي ، ) آژانسهايي و عوامل شناسايي
و آن درون ويژه موقعيتهاي روزه ، هر زندگي شكل كه است
به.ميكنند تنظيم را كليشان آرايش و آنها بين روابط
براي انتقادي فهم يك كه است اين اصلي هدف ديگر ، عبارت
تاثير چگونگي فهم براي و جامعه مسلط ساختارهاي در رفتار
فرهنگ ، يك اعضاي مادي و سياسي زندگيهاي بر ساختارها آن
دست به ندارند ، جاي غالب جريان در كه آنهايي بهويژه
.دهد
خاموش ، گروه تئوريسينهاي و فمينيسم محققان همانند
اصلاحطلبانه دستورالعمل يك از فرهنگي مطالعات محققان
هدف كه است كرده خاطرنشان تداستريپس.ميكنند استقبال
طور به بلكه نيست ، كردن نقد صرفا" فرهنگي مطالعات
تخريب و بازسازي ساختن ، براي فعالانه مداخله معنيدارتري
دو از آنها ".است تاريخي و سياسي اجتماعي ، زمينههاي
گروه تئوري و فمينيسم تئوريهاي]ديگر مطالعاتي مكتب
را ، منفردي عامل هر يا جنسيت ، كه دليل اين به [ خاموش
تحميل و غلبه در گروهها بعضي قدرت علت تشريح براي
نميدانند ، كافي جامعه ، در ديگران بر ديدگاههايشان
و ايدهها فرهنگي ، مطالعات تئوريهاي فهم براي.متمايزند
صحنه" "ايدئولوژيك سلطه" "فرهنگ"; حوزه اين اساسي مفاهيم
ديدگاههاي همچنين و "غالب ايدئولوژي به پاسخ" و "مبارزه
تئوري دو مانند توان مي را تئوريها ، اين انتقادگران
جامعي نسبتا ارزيابي مورد "خاموش گروه" و "فمينيسم"
خواهد مستقلي مقاله در مطلب ، وسعت دليل به كه قرارداد
.آمد
آزاده خليل: ترجمه/وود جولياتي:نوشته
|