كارنامه بورقاني احمد با گو و گفت
خاتمي دولت در مطبوعات
طبيعي منابع به ريال ميليارد سيل 65
زد خسارت گلستان
از ديگر خوشهاي مرگ كهنه داس هم باز
برچيد همشهري
مهدي درگذشت روزنامهنگاران صنفي انجمن
گفت تسليت را بهشتيپور
كارنامه بورقاني احمد با گو و گفت
خاتمي دولت در مطبوعات
در كه همان)ميدانند خاتمي دولت "پيشاني" را مطبوعات
رياست دوره نخستين (خورد چروك و چين بسي سالها اين
آزمون او روزها ، همين و است رسيده پايان به خاتمي جمهوري
بنگريم تا است مناسب فرصتي.ميكند آغاز را ديگري
اين در.نهادند سر پشت چه گذشته سال چهار در مطبوعات
پي در كه است شده گويي و بورقانيگفت احمد با زمينه
آشناست ، "اطلاعرساني" و "خبر" مقوله با او. است آمده
بوده اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاون مدتي
به مجلس ، قرمز صندليهاي از يكي بر هماينك و است
.ميانديشد قانونگذاري
بپرسيم كارشناس يك بهعنوان شما از ابتدا بگذاريد*
چيست؟ اخير سال چهار در مطبوعات حوزه تحولات مهمترين
مهمي تحولات شاهد گذشته سال چهار طول در مطبوعات حوزه -
بهويژه مطبوعات توسعه كمي ، شاخصهاي لحاظ بهاست بوده
حدودي تا و چشمگير رشد يك خاتمي آقاي دولت اول سال دو در
صادر مجوز نشريه براي 281 سال 76 ، دراست داشته بينظير
و بود شده صادر سال آن اول ماه در6 مجوز شد ، 140
هم مجوز و141 ميشود محسوب قبلي دولت كارنامه درواقع
.شد صادر خاتمي آقاي دولت در
صادر اول ماهه در 6 كه مجوزي آن140 از توجهي قابل بخش
امر همين.شد لغو پروانهشان و نشدند بودمنتشر شده
مشخصي سياست براساس مجوز صدور نوع آن كه ميدهد نشان
تعداد برعكس ، خاتمي آقاي دولت اول ماهه در6 اما نبود
منتشر گرفتند ، مجوز كه نشرياتي و روزنامهها از قليلي
.نشدند
مطبوعات توسعه نماد شاخصترين دوره ، اين در من ، نظر به
خاتمي آقاي دولت اول سال دو من.شد متجلي روزنامهها در
صاحب اولا آن در كه ميدانم روزنامهها طلايي عصر را
تيراژ درثاني شديم ، محلي و سراسري روزنامه از50 بيش
ميليون يك حدود از يعني رسيد برابر سه حدود به مطبوعات ،
آنكه سوميافت افزايش روز در نسخه ميليون سه از بيش به
در حتي يعني بود بينظير بهنوعي منتشره نشريات تنوع
كيفي و كمي گسترش يك شاهد هم عامهپسند نشريات حوزه
و مخاطبان جذب زمينه نشريات ، اين كه ميدانيد شما.بوديم
سياسي ، نشريات حوزه در.هستند روزنامهخوان افراد تربيت
دهها مقاطعي در پيوست ، وقوع به قابلتوجهي رونق
منتشر كشور در انديشه و حرف صاحب و وزين سياسي هفتهنامه
و مثبت بسيار تحول يك كه بگويم ميخواهم.ميشد
افتاد اتفاق مطبوعات تيراژ و عناوين تعدد در قابلتوجه
تحولات نيز كيفي لحاظ به.بود بينظير تقريبا كه
مطلوب فرآيند به بايد همه از بيش.افتاد اتفاق عمدهاي
تقويت با آن در كه كنم اشاره دوره اين در اطلاعرساني
از كه نبود خبري و حادثه هيچ تقريبا اطلاعرساني ، حوزه
.بماند دور مطبوعات چشم
ملي امنيت تقويت منزله به اطلاعرساني تقويت كه نيست شك
منابع از توجهي قابل خرداد ، بخش دوم از قبل.است
تشكيل خارجي فارسيزبان راديوهاي را مردم اطلاعاتي
خارجي راديوهاي اين سال چهار اين در كه ميدادند ، درحالي
فقط بلكه ميدادند ، خبر همه از اول كه نبودند
منابع ازطريق عمدتا اخبار.كنند تحليل ميتوانستند
اطلاعرساني شيوه اين و ميرسيد مردم اطلاع به داخلي
مناسبات ما ، خبرنگار حال هر به چون است ، بهتر يقينا
حال هر به و ميداند را حساسيتها ميشناسد ، را ما جامعه
از بخشي كه خارجي راديوي يك اما.است كشور و مردم دلسوز
ميگيرد ، ديگري كشور خارجه وزارت از را خود بودجه
وقتي.بماند بيتفاوت آن منافع و سياستها به نميتواند
ميگيريم ، مخاطبان اطلاعرساني حوزه از بيشتري سهم ما
.ميشود بيشتري تقويت ملي امنيت قطعا
جدي كاركردهاي از يكي كه هم اجتماعي نظارت حوزه در
ميدانيد شماافتاد قابلتوجهي اتفاقات است ، مطبوعات
بهويژه و جامعه فضاي سالمسازي در اجتماعي نظارت كه
.است موثر اندازه چه اجتماعي آسيبهاي كاهش
و دولتي بخشهاي اقتصادي عملكرد بر مطبوعات وقتي
اجتماعي ، نظارت مقوله درواقع ميكنند ، نظارت غيردولتي
نسبت كه است افتاده اتفاق دولت به هزينهاي تحميل بدون
سلامت و مشروعيت اعتبار ، از دولتي ، و رسمي نظارتهاي به
رسمي دستگاههاي هميشه تجربه ، بهاست برخوردار هم بيشتري
.نظارتاند محتاج خودشان نظارت ،
نشان آن در كه كردهام دريافت مجلس در را گزارشي من
سال77 ، نخست ماهه شش و سال 76 دوم ماهه شش در ميدهد
از خيلي.يافته كاهش شدت به بانكها تخلفات ميزان
بانكها ، با ناسالم روابط فاششدن هراس از بدهكاران
.كردهاند تسويه به اقدام خودشان
"ويژه گفتمان" يك خلق به كه است آن نظارت اين ديگر وجه
خواست چيزي هر نميتوانست كس هر ديگر كه كرد كمك درجامعه
بلافاصله ميرفت ، سوال زير نهادي يا فردي اگر.بگويد
و ميشد ابراز زمينه اين در مختلف ديدگاههاي از طيفي
در انضباطي درواقع.ميشد واگذار خوانندگان به داوري
ميدانستند افراد كه آمد پديد جامعه سياسي گفتمان
پاسخگو خود گفتههاي قبال در و بزنند حرف بايدمسئولانه
.باشند
در را مختلف نهادهاي توانستند مطبوعات كه گفت ميتوان
.نبود كوچكي اتفاق اين و كنند پاسخگو عملكردشان قبال
از ميتوان من نظر به و افتاد اتفاق كه ديگري مهم نكته
جامعه نخبگان پاي شدن كرد ، باز ياد تحول يك عنوان به آن
.بود روزنامهها به بهويژه و مطبوعات به
در نقادانه و كارشناسانه گفتوگوي و بحث جدي قلمرو يك
در فكر ، اهلبود تاملي قابل پديده كه شد باز مطبوعات
حوزههاي در كمتر و داشتند قرار حاشيه در نوعي به گذشته
دوم از پس كه فضايي در اما ميكردند اظهارنظر عمومي
خود ديدگاههاي تا يافتند فرصت نخبگان شد فراهم خرداد
.كنند مطرح جامعه فضاي رادر
بيشتري افزايش مطبوعات اعتبار و وزن كه بود آن نشان اين
سطحيگري نوعي با ژورناليسم اصولا آن از پيش چون.يافت
يك همراهي و حضور با خرداد دوم از پس اما بود ، مترادف
.بود روبهرو انديشه صاحب طيف
زميني نتيجهاش شوند ، رانده جامعه حاشيه به اگر نخبگان
قابل اتفاقات هم مخاطبان حوزه در.است انديشه و فكر شدن
طريق از مردم مطالعه ميزان افزايش.است افتاده توجهي
سرگرميها ساير وزن كاهش معناي به مجلهخواني ، و روزنامه
عمومي تفريح سالمترين مطالعه.است آنان فراغت اوقات در
.است ارزيابي و رويت قابل دقت با و خوبي به كه است
حكومت و حكومتكنندگان بين منطقي ارتباط يك درواقع
آن طرف دو هر كه ابزاري طريق از ميشود ، برقرار شوندگان
روزنامه ، هرميبينند را تاثيرگذارياش و ميشناسند را
مطالعه نفر توسط5 حداقل مجله هر و نفر سه توسط حداقل
.ميشود
مطبوعات.است مطبوعات به عمومي اعتماد افزايش ديگر ، نكته
پيام بتواند حكومت كه شدند تبديل كانالي به مدتي براي
يا كانال يك وجود.برساند مردم به طريق آن از را خود
براي پيام ، ارائه براي دسترس در و وثوق مورد ابزار
مطبوعات و است مفيد دو هر پيامگيرنده ، و پيامدهنده
.انتقال اين براي باشند امين واسطه مدتي توانستند
دوره در معتقدند ، پژوهشگران و دستاندركاران آنكه ديگر
شد گشوده ايران مطبوعات تاريخ از تازهاي فصل خاتمي آقاي
هيچ با تاريخي لحاظ به آن در شده انجام روشنگري ميزان كه
حتي يا و شهريور20 مشروطه ، دوران جمله از دورهاي
جاي به سالها ، اين در.نيست مقايسه قابل انقلاب ، اوايل
و تحليلي مطبوعات يك صاحب ما دورهها ، آن هتاك مطبوعات
.شد مرجع گروه يك به تبديل خودش كه شديم انديشه صاحب
مطبوعات ، شتابزده و كمي رشد كه معتقدند بسياري *
آن ، مهمترين شايد كه داشت همراه به هم سوئي پيامدهاي
خبر مقوله با مسامحه و بيدقتي نوعي رقابت ، از ناشي سرعت
بود حرفها و پيامها ارائه در شتابزدگي و رساني اطلاع و
و است مغاير روزنامهنگاري حرفه ماهيت با پديدهها اين و
بايد كمي ، افزايش براي تقاضا اين بر كه ميگيرند نتيجه
چيست؟ زمينه اين در شما نظر ميشد ، اعمال بيشتري نظارت
اصولا.ميبينم مثبت درمجموعه را كار برآيند من -
.نيست مستدل و علمي چندان شده حوزه اين به كه انتقاداتي
كه است نقص و كاستي بدون حاضر حال در حوزه ، كدام اولا
حوزهاي هيچ.نميبخشيم را مطبوعات بر كاستي و نقص ما
مشكلاتي بخش هر در و باشد مبرا خطا از مطلقا كه نيست
اين تخلفات و مشكلات با بعد بپذيريم را اصل اين اگر.هست
.ميكنيم برخورد واقعي بهطور هم حوزه
كه بود مطبوعات توسعه با غيرمنطقي برخورد اين درواقع
نبود حاضر كسي.بماند پنهان واقعي تخلفات تا شد باعث
دوگانه برخوردهاي.ميكنند اشتباه هم مطبوعات كه بپذيرد
.كرد سلب را مستدل و منطقي برخورد فرصت مطبوعات با
اگر كه داشت انباشته مطالبات يكسري ما جامعه ببينيد ،
ما متوجه بخشها بقيه در بيشتري ضايعات نميشد ، مطرح
.رسيد آرامش به مطبوعات كمك به مطالبات اينميشد
شد بدل مشكل يك به كه نبود مطبوعات توسعه اين درواقع
.ميافتاد اتفاق مقطع همان در بايد كه بود ضرورتي يك بلكه
ميگشتند وسيلهاي دنبال همه.شد مشكلساز بسياري براي
در حزبي.كند بيان را آنها نظرات بتواند ساده و سهل كه
و باشد حرفها اين بيان مناسب محمل بتواند كه نبود جامعه
نتيجه در.نبود مهيا حزبي و صنفي فعاليتهاي براي فضايي
ديدگاههاي طرح و گفتوگو و بحث بستر مناسبترين مطبوعات
.كشيدند دوش به را احزاب بار از عمدهاي بخش و شد مختلف
.بود حزب يك با برخورد روزنامهها ، درواقع با برخورد
جدي مسايل از يكي مطبوعات ، حوزه در مجوز صدور مساله *
حال در هم و داشتهايد اجرايي فعاليت مدتي هم شما.است
نظام شما نظر به داريد ، را قانونگذار نقش مجلس حاضر ، در
به مردم دسترسي كه درحالي مييابد ادامه كي تا مجوز صدور
و ميشود بيشتر روزبهروز اينترنتي نشريات و اينترنت
كمتر؟ مجوزها اعتبار
گذشتهايم مجوز صدور مرحله از ما عمل ، در من ، نظر به -
فناوري و ارتباطات توسعه.داريم ثبتي رژيم يك به نياز و
دست نظام اين از ميكند ، حكم ما به اطلاعات
از عدهاي همواره ما صورت اين در زيرا.بگذريم وپاگير
.ميكنيم دور مطبوعاتي مديريت اصلي حوزه از را فن اهل
تا ميكنند استخدام را افرادي صاحبامتياز ، عده يك هميشه
امر اين.كنند اداره يا و آورده پديد آنها براي را نشريه
معمولا دارند مجوز كه آنها ندارد ، خوبي چندان تبعات
آدمهاي با چالش و تضاد در مدام و ندارند حرفهاي صلاحيت
"حداقلي" نگاه يك ارشاد ، در ما.ميگيرند قرار حرفهاي
توجه ويژگيهايي به فقط يعني مجوزهاداشتيم ، صدور به
شده ، قايل مسئول مدير براي مطبوعات قانون كه ميكرديم
.داشت قرار خود حداكثر در بررسيها اين قبلا آنكه حال
راي يك فقط نظارت هيات در ارشاد هست ، هم ديگري جاي مشكل
فعلا گرفته تصميم نظارت هيات كه است مدتي الاندارد
مستندي ، و قانون كدام براساس و چرا دهد كاهش را مجوز صدور
.است شده سلب مردم از و ديگران حقاز اين
از سمت به عمل در ما كه است آن فعلي واقعيت حال هر به
درجهاي به ما.ميرويم پيش مجوز صدور نظام كارافتادگي
ترس.نشويم بحران دچار تيتر يك با كه رسيدهايم بلوغ از
را تغييري هر بتوانند مطبوعات طريق از عدهاي ، اينكه از
غيرواقعي شناخت نشانه و بيمورد كنند ، ايجاد جامعه در
.است جامعه از
رواج كرديد ، اشاره آن به هم شما كه نكاتي از يكي *
كه ميدانيد شما بود ، سالها اين در مطبوعات حزبي كاركرد
است ، متفاوت خيلي مطبوعاتي رسالت با سياسي كار ماهيت
را عموم منافع بايد ديگري و ميبيند را گروهي منافع يكي
فاشسازي وظيفهاش ديگري و ميكند پنهانكاري يكي ببيند ،
به ميشوند ، جمع يكجا وقتي متعارض ، كاركرد ايندو.است
نميرسد؟ آسيب روزنامهنگاري فعاليت به شما نظر
و نميشديم روبهرو گسترده توقيف آن با اگر من نظر به -
خودش درجايگاه چيز همه مييافت ، ادامه پرطراوت تنوع آن
.ميشد مشخص غيرحزبي از حزبي روزنامه فرق.ميگرفت قرار
نتيجه در ميشد ، معلوم روزنامهنگاري حرفهاي الزامات
.ميشد مشخص غيرحزبي از هم كند حزبي كار ميخواست كه كسي
مطالبات آن.ميرفت آرامش روبه كه داشتيم شتابزدگي يك ما
ولي.ميشد شفاف چيز همه و آرام اندكاندك هم اجتماعي
براي لازم قوام و اعتبار آن نه و هست شغلي امنيت نه الان
به كردند كوچ مطبوعات از دوباره خيليهاحرفهاي كار
دوم شغل مطبوعاتي ، كار كه كسي.غيرتخصصي حوزههاي سمت
.ندارد هم را لازم خلاقيت اوست ،
اين ثمره ميگويد ، ديدگاه يك بورقاني ، آقاي ولي *
و يكديگر با مطبوعات پياپي تضاد و چالش حزبي ، كاركرد
.شماست ديدگاه خلاف اين است ، عمومي بياعتمادي كاهش
واقعي مفهوم به حزب نه ما كه است آن واقعيت ببينيد -
دارند ، را اكثريت راي كه احزابي.حزبي مطبوعات نه و داريم
صحبت آن از شما كه خطري اين.ميكنند منتقل را مردم نظر
به ما اولا.نميافتاد اتفاق هيچگاه عمل در ميكنيد ،
بكند ، حزبي كار نخواهد كه داريم روزنامهنگار تعدادكافي
را رويدادي چنين اجازه اساسا اجتماعي شرايط هم بعد
ديدگاه تبليغ درواقع ما جامعه در بيشتر ، تيراژ.نميداد
.است اكثريت
ميبينيد؟ چطور قضيه اين در را دولت نقش شما *
از دفاع پيشتاز كاملا دولت اول ، سال سه دو در -
مطبوعات ، تاريخ طول در بار اولين براي يعني بود ، مطبوعات
.بود ازخودشان جلوتر مطبوعاتيها حقوق از دفاع در دولت
دولت تلاشهاي ماحصل برشمردم كه دستاوردهايي از بسياري
وظايف اين از بسياري ميتواند و ميتوانست دولت اما بود ،
از امكانات توزيع شود ، حذف يارانهها اگر.كند واگذار را
از بخشي كند ، تغيير حقوقي رژيم و شود برداشته دولت دوش
حوزه اين در دولت و ميكند پيدا تغيير وظايف ، اين
با تواند مي مطبوعاتي معاونت من ، نظر به.ميشود كوچكتر
.بگرايد تعطيلي به اندك اندك خود ، بار كردن سبك
سمت به دوره اين در حركتها روند شما نظر به *
است؟ نرفته پيش فعاليتها و سياستها قانونمندشدن
اما است ، شده سختتر كه مطبوعات بر حاكم فضاي -
كه نيست جامعهاي الزاما خوب ، جامعه بگويم ، ميخواهم
و بشناسد را هنجارهايش بايد بلكه باشد داشته قانون زياد
كسي كه شود فراهم زمينهاي بايد.كند رعايت خوب را آنها
براي ما.بخورد واپس ميكند ، توليد مبتذل موسيقي كه
بلكه نداريم لازم قانوني منع مبتذل ، موسيقي با مبارزه
متعالي و اصيل موسيقي آن در كه شود ايجاد زمينهاي بايد
.كنيم تعريف را افترا و توهين نبايد حتما ما.كند رشد
سوءتفاهم دچار شدت به حوزه اين در كه ميبينيد ولي *
ميگويد ديگري و افتراست و توهين ميگويد يكي.هستيم
نيست؟
سياسي چيزي وقتي.برخوردهاست شدن سياسي دليل به اين -
اگر ابتذال با مبارزه.دارد لازم ثغور و حدود ميشود
باعث وگرنه كنيم فرهنگي را آن بايد.باختهايم شود سياسي
را خود بنجل كالاي تا ميشويم سوءاستفادهچيها تقويت
.بفروشند
بني ازفرزانه گو و گفت
هاشم
طبيعي منابع به ريال ميليارد سيل 65
زد خسارت گلستان
و جنگلها سازمان معاونت مقام قائم:اجتماعي گروه
از 65 بيش گلستان اخير سيل:گفت مراتعكشور
منطقه اين منابعطبيعي به خسارت ريال ميليارد
.كرد وارد
عين در خبرنگاران با گفتوگو در ديروز صمدي محمد
براي اعتبار ريال ميليارد كه 8/5 نشانكرد خاطر حال
منابع از حفاظت وي.است يافته اختصاص آن بازسازي
چنانچه:افزود و داد قرار تاكيد مورد را خاك و آب
در سيل بروز امكان نشود ، كافي توجه مسئله اين به
.دارد وجود همچنان گلستان استان
جنگلها از هكتار هزار كه 90 اين به اشاره با صمدي
دارد ، قرار حفاظتي برنامه تحت گلستان مراتعاستان و
و گياهي پوشش براي جنگلها سازمان:داشت اظهار
هزار خاك ، 40 و آب پايداري و زيستمحيطي برنامههاي
و حفاظت مراتعرا از هكتار هزار و 50 جنگلها از هكتار
.ميكند نگهداري
:كرد تصريح مراتعكشور و جنگلها سازمان قائممقام
و حفظ منابعطبيعي ، جامعمديريت طرحهاي تهيه با
كنترل و ذخيره ، مراتع و جنگلها سطح از توسعه
، مرتع و دام تعادل طرح اجراي آسماني ، نزولات
جاده مسير جامعنگري و جنگلها در روستاييان ساماندهي
و منابعطبيعي حفظ به ميتوان مشهد به گرگان
بين تعادل وي.كرد كمك خسارت بروز از جلوگيري
:گفت و كرد خاطرنشان را گياهي پوشش و دام چراي
از بيشتر مناطق ساير و گلستان استان دامدر تعداد
مرتع ، و دام بين نابرابري اين و است گياهي پوشش
.است گياهي پوشش مراتعو تخريب جهت عاملي
مراتع ، و دام تعادل براي:افزود مقام اين
به منجر كه است اجرا حال در و تدوين برنامهاي
.است شده دام زيادي تعداد خروج
از ديگر خوشهاي مرگ كهنه داس هم باز
برچيد همشهري
ناشناخته ديار به خود با را آدمها مرگ:ميگفت دوستي
آدم كه است اين و ميگذارد جا را آنان ياد اما.ميبرد
.ميگيرد خو مرگ با همنشيني به
را همشهري روزنامه صفحه 14 ديروز كه كساني همه
همكار درگذشت ":ديدهاند را تيتر اين خواندهاند ،
"حسينيزاده ميربهمن:همشهري روزنامه صميمي
خوب دارند آشنايي مطبوعات در كار با كه كساني همه باز و
هر ناآشناي اما مهم بخشهاي از يكي تصحيح ، بخش ميدانند
خوانده ، دقت به مطالب تمام كه جايي.است روزنامهاي
خطي داشتن دقت ، نظم ، بخش اين در.ميشود تصحيح و ويرايش
آگاهي و عمومي معلومات همه از بيش و بالا سوادي و خوش
يك نتخاب ا معيار ديگري چيز هر از بيشتر روز ، اخبار از
براي صفات اين همه مظهر حسينيزاده مرحوم و است مصحح
.مصحح تا بود معلم آنانيك براي او.همكارانشبود
ياد اما است ، خالي مطالب شناسنامه در او نام اگر امروز
.است باقي داريم دوستش كه ما با هميشه براي او
شاد روحش
مهدي درگذشت روزنامهنگاران صنفي انجمن
گفت تسليت
را بهشتيپور
صدور با ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
عرصه پرتلاش همكار تاسفانگيز درگذشت اطلاعيهاي
جامعه و وي خانواده به را بهشتيپور مهدي مطبوعات
همه از و گفت تسليت روزنامهنگاران خصوصا كشور فرهنگي
از تجليل با كه آورد عمل به دعوت مطبوعاتي همكاران
.دارند نگه زنده را او ياد خدماتش
|