و آهنگساز خرم همايون مهندس با وگو گفت
كادرشكني يعني موسيقي
;ويولون نوازنده
اصيل موسيقي بزرگ استادان از خرم همايون مهندس:درآمد
.ميرود بهشمار ايراني
درنواختن و بود صبا ابوالحسن استاد بنام شاگردان از او
خود بعدها چه اگر كرد ، دنبال را استاد روش ويولوننيز
زمره در و يافت دست خاصي سبك به نوازي بداهه در
.گرفت قرار برجستهكشور ويولونيستهاي
نيز آهنگسازخلاقي ويولون ، نواختن از جداي خرم همايون
.ميشود محسوب
و بارهخاطرات در صميمي و گرانقدر هنرمند بااين
شما نظر از كه است شده انجام وگويي گفت شده سپري زمانهاي
اينگفت نخست بخش وگو گفت بودن طولاني علت به.ميگذرد
منتشر را آن دوم بخش ديگر فرصتي ودر ميخوانيم را وگو
.كرد خواهيم
كودكيتان و داريد سال چند بگوييد ما براي خرم ، استاد *
گذشت؟ وچگونه محلهاي درچه
يك به نزديك اما.بوشهر در شدم سال 1309متولد در من
اولين.آمديم تهران به خانواده همراه به كه داشتم سال
و اميريهبوده خيابان در كرديم اقامت درآن كه محلهاي
خريد برايم مادرم كه ساده نيلبك يك با بودكه جا همان در
زمانها آن در كه را آهنگهايي كردم سعي وقت صرف با و
در كه سال دو يكي گذشت از بعد و كنم اجرا بود متداول
كه چوبهايي با ميشود من سالگي هفت زمان به مربوط واقع
زمان آن در -استفادهميكرديم آن غذااز پخت براي
اين روي بر را سيمهايي -نبود مرسوم گاز اجاق از استفاده
اين.كنم ترنم را نوايي آنها از تا ميكردم متصل چوبها
ما براي كه شخصي كه اين ميشودتا دائماتكرار قضيه
خان همايون اين كه كرد را مادرمشكايتم نزد ميكرد ، كار
براي خوب چوب چه هر كه چرا نگذاشته ، زندگي ما براي شما
آنها روي بر ميخ با و ميكند جدا را دارد وجود آشپزي
كه شد مسائلباعث اين حال هر به و ميكند وصل سيمهايي
نزديك مغازه به بود من در شوقيكه و ذوق خاطر به مادرم
ويولوناستاندارد ونه) ويولونكودكانه يك و برود خانه
زياد ، تمرين با توانستم من بخردو برايم (كودكان مخصوص
از برخي و بياورم بيرون آن از مطبوعي صداي كمي مدت ظرف
از يكي اينكه تا.بنوازم را دوران آن مشهور آهنگهاي
ويولون به مرا بياندازه علاقه كه خواهرم دوست روزها
نظرم به خرم گفتخانم و مادرم به كرد رو بود ، كرده درك
حيف و ويولوندارد در فوقالعادهاي استعداد شما همايون
استادي يك پيش كه است وبهتر برود هرز استعداد اين كه است
علاقهمند موضوع اين به فوقالعاده كه ومادرم كند كار
اتفاق مساله اين كه ميشوم خوشحال خيلي من گفت بود
دختر آننميشناسم را كسي خودم متاسفانه اما بيافتد ،
به شد معاصر غزلسراي شاعر ورزي ابوالحسن همسر بعدها خانم
نام ركني خانم فرح ايام آن در و فرحورزي خانم نام
با گفتم كه همانطوري و بودند بزرگتر من از والبته داشتند
هم من گفتند مادرم به ايشان بودند ، معاشر بزرگم خواهر
ويولونهستم آموزش مشغول صبا ابوالحسن استاد نزد اكنون
را همايون و پسفردابيايم يا فردا هستيد موافق اگر و
موافقت بلافاصله و شد خوشحال خيلي مادرم.ببرم استاد نزد
نزد ما پسفردا بلكه نه فردا و همانا موافقت و كرد
ده بچه يك كه ديد وقتيمرا صبا استاد.رفتيم صبا استاد
نگاهم خوب ابتدا بگيرد ياد ويولون ميخواهد ساله يازده
ببينم را دستت گفت من به بعد گرفت ، خندهاش و كرد
كه آخر تا باباجونو گفت من به اول از استاد.باباجون
بهكار درموردم را باباجون كلمه ميرفتم خدمتش من
ويولون يك خوب خيلي گفت و كرد نگاه را دستمميبرد
به.كنيم تهيه ويولون كجا دادكه هم آدرس و بخريد برايش
استاندارد ويولون موقع آن.رفتيم بود داده كه آدرسي
چهارم ، دو نه بودو چهارم سه ويولون نه. نبود كودكانه
بزرگسال نوازندگان براي چهارچهارمكه ويولون جبرايك
زير ويولونرا كهوقتي اين جالب و خريدند برايم بود ،
قائمالزاويهاي مثلث يك من قد نسبت به ميگذاشتم چانه
آن با ميآورد بوجود غريبي و عجيب وضع يك كه ميشد درست
و رفتم صبا استاد خدمت كه كنم عرض.بنده كوچك خيلي اندام
نحوه از ايشان و كشيد طول سال چهارپنج حدود رفتن اين
راضي من توسط خودشان آثار اجراي و من ويولون نوازندگي
راديو به من و داد دست موقعيتي روزي كه اين تا بودند
ابراهيم توسط آمد عمل به امتحاني من از آنجا در و رفتم
اداره رئيس زمان آن ايشان و كند رحمتش خدا كه منصوري خان
آن در نوجوان يك عنوان به من و بودند راديو موسيقي
همايون كه كردند اعلام بعد روز چند و شدم قبول امتحان
برنامه راديو در ساعت فلان در ساله چهارده نوجوان خرم
نوجوان اين كه بودند زنگ به گوش همه و ميكند اجرا
چون من و بنوازد ويولون ميتواند چگونه چهاردهساله
مرا اسم اصلا و داشت علاقه خيلي همايون دستگاه به مادرم
اجراي اولين مادرم بخاطر گذاشت ، همايون خاطر همين به هم
كه بگويم بايد البته.دادم قرار همايون دستگاه در را خود
و بود راه اين در من مشوق هميشه مادرم مانند هم من پدر
خاطر به پدرم اما.گرداند شاد را دويشان هر روح خداوند
جدي كار يك عنوان به نميتوانست ايام درآن موسيقي كه اين
بود ممكن ميشد تلقي كار يك عنوان به هم اگر و شود تلقي
اصلي هدف و موسيقي از كه بكشاند راههايي به را شخص حتي
را موسيقي نميگويم من كه كرد توصيه من به شود ، دور آن
شود ، تحصيلت و درس از مانع موسيقي اگر ولي بگذار كنار
و نرسي داري موسيقي در كه والايي هدفهاي به حتي است ممكن
مسايل همه و كني كار موسيقي با جديتر صورت به نتواني
من در خيلي پدر حرف اين.فرابگيري را آن به مربوط علمي
اين.شد بيان هم مهرباني با كه آن بخصوص گذاشت ، تاثير
در و بخوانم دقت با خيلي را درسم ميكردم سعي من كه بود
دليل همين به و بودم ممتاز شاگردان از تحصيل دوران اكثر
كه بود رياضي رشتهام كردم تمام را دبيرستان كه موقعي هم
.رساندم پايان به را برق مهندسي رشته دانشگاه در بعدها
دريوزگي به موسيقي اين كه بود اين بخاطر اينها بيشتر
سروكار هنر اين با عاشقانه كاملا بتوانم من و نيفتد
.باشم داشته
كار به كه بود برق مهندس خرم همايون مهندس واقع در پس *
زمينه در آيا كه بگوييد حالاشد كشيده موسيقي
خير؟ يا كرديد پيدا اشتغال كار به بعدها هم تحصيليتان
رشتهام كه بود براين سعيام تمام من كه كنم عرض بله ، -
بتوانم اينكه براي كنم ، پيگيري جديت با اشتغال جهت را
به و بپردازم موسيقي به خاطر فراغ با مرتب فراغتها در
صورت به و بودم برق مهندس كرج سد در مدتها دليل همين
مسئول بودم ، كيبلوي مسئول يعني ميكردم ، كار عملي
اداره در هم مدتي و نيروگاه مسئول همچنين و بودم كنترل
ميشود حقيقت در و ميكردم كار ايران ملي بانك تاسيسات
در هم خاطراتي و داشتم سروكار مهندسي كار با مدام كه گفت
.داد خواهم شرح باشد لازم اگر كه دارم مورد اين
كه موسيقي هنر و برق مهندسي بين رابطهاي ميتوان آيا *
صنعتي كار آيا كرد ، پيدا دارد سروكار احساسات و عواطف با
نميكرد؟ ايجاد تداخل شما هنري كار در
ميشوم دعوت سخنراني براي كه مختلف دانشگاههاي در -
چه واقعا كه ميپرسند من از را سوال اين دانشجويان
وضع يك گفتم.دارد وجود موسيقي و برق مهندسي بين نسبتي
دارند ، فركانس دو هر دارند ، يعني اينها دوي هر مشترك
بين هم شهر برق و دارد ثانيه در فركانس نتلا 435 مثلا
به شايد البته را اين.است ثانيه در فركانس تا 60 50
است اين هست كه آنچه ولي باشم ، گفته مزه با چيز يك عنوان
موسيقيدان يك براي پايه علوم درك من اعتقاد به كه
در يعني بدهد ، بسط بهتر را كارش كه باشد راهگشا ميتواند
اگر و بود خواهد علميتري درك يك موسيقي از دركش صورت آن
كه بود خواهد نهفته هم دانشي آن در ميكند ابداع را كاري
.ساخت خواهد علميتر را ابداعش
از بسياري اينكه براي ميكنم تاييد كاملا را شما حرف *
بين رابطه و خيام مثل بودند موسيقي اهل هم ما رياضيدانان
اما.است شده ثابت امري علمي نظر از موسيقي و رياضيات
پرداختيد ، ويولون فراگيري به صبا استاد نزد شما
كار علمي صورت به ايشان آيا كه بدانيم ميخواستيم
ميدادند؟ آموزش سنتي صورت به كه اين يا ميكردند
بينالمللي نت از استفاده شيوه اول از صبا استاد شيوه -
نداشتند ، قبول را سينه به سينه آموزش نحوه آن ايشان و بود
آقا و عبدالله آقاميرزا شاگرد خودشان كه اين با
اصيل موسيقي جوانب تمامي كه بودند آدمي و بودند حسينقلي
در البته.داشتند تسلط آن به و ميشناختند كاملا را ما
كلمه سنتي يا سنت كلمه كه بدهم توضيح است لازم اينجا
در كه اين يعني سنتي.وجه هيچ به نيست موسيقي براي درستي
شكني كادر كارش اصلا موسيقي كه اين حال و بودن كادر يك
داشته بينهايت و جلو سوي به حركتي بايد واقع در كه است
كلمه ، بهترين كه ميكنم توصيه همه به من اين بنابر.باشد
اصيل موسيقي ميگوييم وقتي.است ايراني اصيل موسيقي
و ميشود همين شامل هم فولكلور تمام كه اين يعني ايراني
يا.ميگيرد جاي موسيقي اين در داريم محلي موسيقي هرچي
ميرود ، كار به خيلي كه است مقامي موسيقي كلمه ديگر مورد
ما مگر چون است ، غلط صددرصد اصطلاحي اين كه حالي در
موسيقي كلا ما موسيقي اصلا داريم ، هم غيرمقامي موسيقي
حالا كه چهارگاه يا است سهگاه مقام در يا است مقامي
بگوييم محلي موسيقي به كه اين ولي ميگويند ، دستگاه
كه است نكتهاي اين و است اشتباه كاملا مقامي موسيقي
اصلا سنتي موسيقي كاربردن به كه كنم تاكيد اينجا بايد
اصيل موسيقي گفت بايستي و نيست ايراني موسيقي شان در
براي نبايد كه است مقامي موسيقي هم ديگري و ايراني
اعم ايران موسيقي تمام كه چرا شود استفاده محلي موسيقي
.ميگيرند جاي حيطه اين در موسيقيسازي و آوازي موسيقي از
استفاده ايراني اصيل موسيقي رديف كلمه از ميتوانيم ما
داشته مختلف رديفهاي ميتوانند مختلف افراد تازه كه كنيم
رسيد ، بالايي حد به كه موسيقيداني هر چون باشند ،
را خاص نگرش و بيان رديف از گرفتن بهره با ميتواند
پيدا توسعه موسيقي كار كه است وقت آن و بدهد ارائه
همين به.ميرود بالا خلاقيتها و ابتكارها و ميكند
كاركرد ، ما با بينالمللي نت با اول از صبا آقاي دليل
انجام خلاصه بسيار را موسيقي تئوريك مسائل آموزش منتها
.ميداد
داشتيد؟ هم ديگري استادان صبا استاد جز به آيا *
كه داشتم را اين افتخار فقط ايراني موسيقي نظر از بنده -
در و نكردم رها هرگز را ايشان و باشم صبا استاد شاگرد
در اين بودم ، راديو در ويولون نوجوان نوازنده كه ايامي
ولي باشم ، داشته برنامه راديو در كه شد موقعيتي يك حقيقت
فعاليتي ديگر شدم ، دانشگاه و دبيرستان وارد كه بعدها
با هميشه و نكردم رها را استاد هرگز اما ;نداشتم درراديو
من به كه بود اواخر در تنها و بودم تماس در ايشان
همان در كه بروم نزدشان دوبار يا يك ماهي ميگفتند
كليدها آن با كه ميدادند من به را كليدهايي نشستها
چه ايران موسيقي كه شد متوجه و كرد باز را درهايي ميشد
ميتوانست آنها از هريك كه دارد خود در نهفتهاي رازهاي
استاد.باشد داشته همراه به بسياري نكتههاي و بحثها
من ولي بودند ، ايراني اصيل موسيقي در بنده تنهااستاد صبا
از اول بيشتر كردم استفاده هم ديگري استادان از
كلنل سنگي چاپ كتاب مثل داشتند استادان كه كتابهايي
نام به ايران موسيقي مسلم استاد وزيري علينقيخان
همچنين و است ارزشي با بسيار كتاب كه "نظري موسيقي"
وزيري استاد خلف شاگرد خالقي روحالله استاد كه كتابهايي
و بود جلد در 2 كه "موسيقي به نظري" نام به بودند نوشته
ميشد ، نوشته موسيقي راجعبه كه را ارزشي با كتابهاي اغلب
.داشتم زيادي علاقه مطالعه به اصولا چون ;ميخواندم
يك با ميكردم ، خدمت وظيفه افسر عنوان به من كه زماني
سرواني درجه زمان آن كه حسيني نام به شدم آشنا افسري
و كرد پيدا درجه ارتقاء سرهنگي تا البته بعدا و داشت
در و بود كرده تمام را تهران كنسرواتوار خودشان ايشان
موسيقي از مراتبي با داشتم ايشان با كه يكسالهاي تماس
من و داشت تاثير هم ايراني موسيقي اعتلاي در كه شدم آشنا
براي آن از بعد و نميكنم فراموش هم را ايشان زحمات
بزرگوار استاد مكتب از (هارموني علم)هماهنگي با آشنايي
موسيقياستاد عالي هنرستان در كه فرزانه فريدون آقاي
. بردم فراوان استفاده بودند ، هارموني
و شديد راديو وارد سالي چه كه بدانيم ميخواهيم استاد ، *
بود گرفته شكل سالها آن در راديو ايراني موسيقي بخش آيا
بودند؟ فعاليت مشغول راديو در ايام آن در كساني چه و
پانزده -چهارده نوجوان يك عنوان به من كه موقعي آن در -
نام به آقايي را راديو اداري بخش شدم ، راديو وارد ساله
مختلف زحمات كه ميكردند اداره منصوري ابراهيمخان
كه داشت وجود هم شورايي اما بود ايشان شانه روي موسيقي
بودند خالقي روحالله و صبا ابوالحسن استاد آن اعضاي از
نيز و بودند معروفي موسيخان استاد كه ميكنم تصور و
اظهارنظر و ميديدند را كارها حقيقت در كه معروفي ، جواد
آثار به شورا اعضاي كه نبود ضبط زمان آن اما ميكردند ،
را هركس بلكه.كنند بعداظهارنظر و بدهند گوش شده ضبط
امتحان حضوري صورت به بود راديو در نوازندگي داوطلب كه
آقا اين مثلا كه ميكردند اعلام وقت آن و ميكردند
اوايل اين و تنها ساز يكي آن بزند ، اركستر در ميتواند
اركسترها اين كه بود هم اركسترهايي البته و بود كار
در من كردم عرض كه همانطوري اما داشتند مختلف خوانندگان
گفت ميشود بلكه نبودم راديو در را زيادي زمان موقع آن
در سلو ساز بر علاوه و كردم فعاليت آنجا در سالي دو يكي
اركستر در نواختن تا بودم هم منصوري ابراهيمخان اركستر
در را تحصيلاتم شدم مجبور كه بعدها اما بگيرم ، ياد هم را
از من براي بود فترتي دوران ديگر بدهم ، ادامه بالا سطوح
كار چون موسيقي ، كار نظر از نه ولي راديويي ، كار نظر
ابوالحسنخان خدمت در و داشت ادامه مرتب صورت به موسيقي
هم موسيقي نظري و تئوري مطالعات.داشت ادامه بودن صبا
مهندس وقتي و شد تمام بنده تحصيلات كه اين تا داشت ادامه
و نداشتم راديو به رفتن براي چنداني علاقه شايد شدم ،
حقيقت و بودم شده كار گرفتار چون نميكردم را فكرش زياد
نه ولي بودم ، شده علاقهمند خيلي هم برق رشته به اينكه
بود اين هدفم بلكه كنم رها را موسيقي ميخواستم اينكه
رسيدن قصد اصلا و بپردازم موسيقي به عاشقانه صورت به كه
با كه اتفاقي برخورد يك در كه اين تا نداشتم را شهرت به
اركستر يك رهبر خودشان ايشان و داشتم ميثاق خادم استاد
راديو در چرا شما گفتند و شنيدند مرا ساز شبي و بودند
ساز از سرشار زمان آن در من كه بگويم بايد و نميزنيد
هم قبلا من كه گفتند ميثاق خادم آقاي و بودم صبا استاد
.نميزنيد ساز راديو در چرا حالا اما شنيدهام را شما ساز
شاغل گفتند ايشان كه.نميكنم فرصت و هستم شاغل من گفتم
و ندارند يكديگر با منافاتي هيچ كردن موسيقي كار و بودن
زيادي وقت هم راديو در موسيقي تمرين يكبار هفتهاي
نگرفته جدي تصميم اما شدم متقاعد ظاهرا بنده.نميگيرد
آقاي كه آمد راديو طرف از حكمي ديدم اينكه تا بودم
تكنواز عنوان به ميثاق خادم استاد نظر بنابه خرم همايون
اينكه مثل من براي حتي.است شده انتخاب اركستر در ويولون
.بودند كرده تهيه هم دستمزدي يك
آهنگ ماندگاري صداهاي براي كه بوديد آهنگسازاني از شما *
شجريان خوانساري ، رشيدي ، قوامي ، جملهپروين ، از ساختيد
دسته اين با همكاريتان از برايمان كه ميخواستيم...و
بگوييد؟ خوانندگان از
اگر و ساختم آهنگ هنرمندان اين براي سال 1336 از بنده -
كه كساني براي شايد بگويم ساختهام كه را آهنگهايي نام
شنيدند را نوارهايش كه بعدي نسل يا و بودند زمان آن
من اشك" ،"شكسته ميناي" آهنگ مثلا كند زنده را خاطراتي
يا و "گلها ميان در" ،"ساقي اي شكست ساغرم" ،"شد هويدا
و "منم ديوانه منم زمانه رسواي" ،"اما آمد" آهنگهاي
،"خفت ميتوان غم بستر در توام از بعد" آهنگهاي همينطور
كه "گشتن بازيچه از خسته شد جسمم روحم ، " ،"ببين ساقي"
در امشب" ياآهنگهاي و ساختم خوانندگان از تن چند براي
آقاي براي وهمچنين "سحري پيك اي نفس يك" ،"دارم شوري سر
غم اي" شجريان آقاي براي ،"كجايي پري اي تو" آهنگ قوامي
...و "بگو
جاهد سيروس:گفتوگو
|