جوانان جرائم تشديد در زندان نقش
عنوان به حكومتها سوي از كه هستند هنجارهايي قوانين ،
تعريف كنند پيروي آنها از بايد شهروندان كه اصولي
از نميكنند پيروي قوانين از كه كساني عليه و شدهاند
قانون كه جا هر.ميشود استفاده رسمي اجرايي ضمانتهاي
تعريف سادهترين كه زيرا دارد ، وجود نيز جرم دارد ، وجود
.ميكند نقض را قانون كه رفتاري شيوه هر از عبارتست جرم
خصلتي اساسا جرم تبيين براي كوششها نخستين از برخي
را مجرمان انواع بودند ، معتقد و داشتند زيستشناختي
تشخيص...و چشمها ماهيچهها ، جمجمه ، شكل روي از ميتوان
شدهاند ، بياعتبار كاملا عقايد اين امروزه چه ، اگر.داد
ميپذيرد تاثير زيستي ساختمان از جرائم كه فرض اين لكن
.است شده بيان گوناگون لفافههاي در مكررا
خاص انواع با را تبهكاري جرم ، شناختي روان نظريههاي
اندكي تعداد در كه ميكنند اظهار و ميدانند مربوط شخصيت
ظهورميكند "رنجور -روان" يا اخلاقي غير شخصيتي افراد از
.ميشوند جرائم مرتكب رنجور روان افراد آن نتيجه در كه
بايد جرم رضايتبخش تبيين يك كه ميرسد نظر به چنين
نهادهاي به جرم ماهيت زيرا باشد ، شناختي جامعه تبيين
تبيين براي جامعهشناسان دارد ، بستگي جامعه اجتماعي
نارسا ، شدن اجتماعي حسب بر مجرمانه رفتار بر موثر عوامل
اين از يكي برحسب.برگزيدهاند را مختلفي شيوههاي
نشدهاند ، اجتماعي صحيحي صورت به كه افرادي شيوهها ،
و نميكنند جايگزين خود شخصيت در را فرهنگي هنجارهاي
نامناسب و مناسب فرهنگي رفتار بين نيستند قادر بدينسان
است اين شده گرفته كار به كه دومي شيوه.شوند قائل تمايز
انحرافي رفتار چگونه منحرف فرد نخست شود معلوم بايد كه
صور از بسياري كه معتقدند جامعهشناسان.است آموخته را
فرايند اين و ميشود منتقل ديگر فرد به فرد ازيك جرائم
وضعيت هر در كه است مكانيسمهايي همان متضمن آموزشي
با برخورد شيوه سومين.هستيم روبهرو آن با ديگر آموزشي
بين موجود نارساييهاي نتيجه تبيين جرم ، و انحراف موضوع
به فقط نه جامعه هراست جامعه اجتماعي ساخت و فرهنگ
افزون بلكه است ، معيني و مجاز هدفهاي داراي فرهنگي لحاظ
شدهاي تاييد ابزارهاي داراي نيز اجتماعي لحاظ به آن ، بر
دست وسايل اين به فرد هرگاه.است اهداف آن به رسيدن براي
او ، براي كجروي و مجرمانه رفتار بروز احتمال نكند ، پيدا
.داشت خواهد وجود نبود ، اين عنوان به
جرم درباره شناختي جامعه تفكر جنبههاي ازمهمترين يكي
با هنگامي جوانان.است جامعه در بيهنجاري وجود بر تاكيد
مناسبي اخلاقي نظام كه ميشوند روبهرو بيهنجاري وضعيت
چه كه نميدهند تشخيص شرايطي چنين در و باشد نداشته وجود
ديگر عبارت به.است غيرمناسب رفتاري چه و مناسب رفتاري
توسط آنكه بي سنتي هنجارهاي و معيارها ما امروز جامعه در
معيارهاي و ميشوند تضعيف شوند ، جايگزين جديدي هنجارهاي
زندگي حوزههاي در رفتارجوانان راهنمايي براي روشني
شخصيت در فرهنگي نتيجههنجارهاي در ندارد وجود اجتماعي
زماني همچنين.ميكند عمل بيريشه او و نكرده رسوخ جوان
واقعيات با فرهنگي انتظارات و شده پذيرفته هنجارهاي كه
واقعيات با فرهنگي انتظارات و گيرد قرار تضاد در اجتماعي
جوانان رفتار نحوه شود ، بر ناسازگار و ناهماهنگ اجتماعي
در زيادي حدود تا و) آمريكا جامعه در.ميآيد وارد فشار
پيشرفت بر شده پذيرفته عموما ارزشهاي (ديگر جوامع همه
.دارد تاكيد عالي ماشين و خانه داشتن و درآوردن پول كردن ،
تاكيد مادي موفقيت روي بر ارزشها اين ديگر عبارت به
به دستيابي وسايل كه ميشود تصور جوامع اين در.ميكنند
بنابراين.است سختكوشي و نظمپذيري مادي موفقيتهاي
موفق ميتوانند هستند ، سختكوش واقعا كه افرادي اعتقاد ،
.چيست زندگي در آنان عزيمت نقطه كه اين از صرفنظر شوند ،
وضع در كه افرادي بيشتر زيرا نيست معتبر نظر اين واقع در
اجتماعي عدالت نبود خاطر به گرفتهاند قرار نامساعدي
جواناني نتيجه در.دارند پيشرفت براي محدودي بسيار فرصت
موفقيت براي گرفتهاند ، قرار نابرابر موقعيتهاي در كه
.ميزنند مشروع ، دست غير يا مشروع وسيله هر به مادي
كالا قاچاق سرقت ، به اقدام كه كساني از ديگر برخي همچنين
كه هدفي همان دنبال به درحقيقت ميكنند..و مخدر مواد و
ميكنند ، تلاش آن به رسيدن براي نيز جامعه اعضاي ديگر
در سختكوشي به آنكه جاي به اما.هستند ثروت افزايش يعني
را مبلغي ماه هر و بپردازند رسمي و آبرومند شغل يك
را سريعي و نو راه كرده ، عوض را خود نقش كنند ، پسانداز
روزه يك موفقيتآميز كار آنها ، نظر به.ميگيرند پي
آنها زندگي و بياورد ثروت تلاش سالها اندازه به است ممكن
.كند تامين هميشه براي را
جرائم درك براي جامعهشناسي رويكردهاي مهمترين از يكي
و فرد هر از تقريبا.است گرفته نام "برچسبزني" نظريه
زده سر انحرافي رفتار است ممكن او ، زندگي از لحظه هر در
را كساني سرنوشت كه هنگامي جامعهشناسان ، از بعضي.باشد
قرار ملاحظه مورد بودند شده بازداشت منحرف عنوان به كه
عامل مهمترين آيا كه شدند مواجه پرسش اين با دادند ،
خير ، يا است بوده او انحرافي رفتار واقعا فرد دستگيري
به منحرف برچسب مردم و است افتاده دام به كه شخصي آينده
كه همين.كند تغيير بارزي شكل به است ممكن ميزنند ، او
بدنام مجرم عنوان به شد ، زده كودكي به بزهكار برچسب
به آينده كارفرمايان و معلمان سوي از است ممكن و ميشود
همين و شود گرفته نظر در اعتماد قابل غير فردي عنوان
ورطه به بيشتر جوان آنگاه.شود رفتار او با نيز گونه
ميثاقهاي با فاصلهاش و ميكند سقوط مجرمانه رفتار
.ميشود زيادتر رسمي اجتماعي
منزلت هر از بيش اعتبارش و اهميت ،(برچسب نفس) برچسب خود
با را خود كه جواني.است آورده دست به فرد كه است ديگري
همان به است ممكن ميبيند ، شده زده او به كه چسبي بر
خود فرد كه همين.كند رفتار برچسب همان با مطابق و ترتيب
شد ، رفتار او با منحرف يك عنوان به و شناخت منحرف رافردي
تنها و ميكند دوري خود جامعه از فردي و اجتماعي نظر از
در.خوردهاند برچسب خودش مشابه كه ميپيوندد كساني به
.شد خواهد خودمدار كيش يك خود انحراف ، چسب بر جا اين
زندان اصلاحي نقش
در مجرمان رفتار اصلاح هدف با زندان به محكوميت مدتها
منظور به مجرمان بازپروري با يعني.است بوده ارتباط
يكي كردن زندان.قانون مطيع شهروندان به آنان تبديل
در ازشهروندان حمايت و خلافكاران مجازات ازشيوههاي
بخشيدن بهبود زندان نظام اساسي اصل اما.است آنان برابر
.است جامعه در مناسبي و هماهنگ نقش ايفاي منظور به فرد
در معيني زماني دوره براي كه كساني روي بر زندانها آيا
شواهد و مدارك دارند؟ تاثيري چنين ميشوند ، نگهداري آنجا
بسياري از زندانيان زيرا ندارند ، كه ميدهد نشان قويا
از تنها نه آنها.هستند دررنج محروميتها انواع
و مصاحبت مناسب ، درآمد از بلكه شدهاند ، محروم آزاديشان
و خودشان لباس پيشين ، دوستان و خانوادههايشان همدمي
بسيار وضعيت در غالبا آنها.محروماند ديگر شخصي وسايل
و سخت انضباطي روشهاي ناچارند و ميكنند زندگي شلوغي
.بپذيرند را روزانهشان زندگي يكنواخت و گروهي دستهبندي
با را زندانيان رفتار كه اين جاي به شرايط اين در زندگي
بين شكاف گسترش به گرايش كند ، سازگار جامعه هنجارهاي
.دارد خارج جامعه و زندانيان
سازش بابيرون متفاوت كاملا محيطي با ناچارند زندانيان
فرا درزندان كه را نگرشهايي و عادات و باشند داشته
.فراگيرند بايد كه است چيزهايي آن عكس درست اغلب ميگيرند
پيدا كينه معمولي شهروندان به نسبت است ممكن مثال ، براي
عادي امري عنوان به را خشونت كه بگيرند ياد كنند ،
اين كه كنند پيدا تماس باسابقه تبهكاران با بپذيرند ،
مهارتهاي و ميكنند حفظ نيز آزادي از پس را تماسها
چيزي چندان آنها درباره آن از پيش كه را مجرمانهاي
ميزان كه نيست شگفتآور بنابراين.كنند كسب نميدانستند
موسسات در قبلا كه جواناني سوي از جرم تكرار) جرم تكرار
نگران نحو به (بودهاند زندان يا خلافكاران اصلاح
.است زياد كنندهاي
موفق زندانيان اصلاح در زندانها نميرسد نظر به چه اگر
جرايم ارتكاب از را افراد است ممكن اما باشند ، بوده
افتادهاند زندان به عملا كه افرادي آنكه با.بازدارند
زندگي ناخوشايند شرايط نميشوند ، بازداشته جرم ارتكاب از
جرم به ارتكاب از را شهروندان ديگر است ممكن زندان در
براي ناشدني حل مسالهاي تقريبا جا اين در.بازدارد
افراد براي را زندانهادارد وجود زندان اصلاح طرفداران
به احتمالا درآوردن ناخوشايند كاملا مكانهايي صورت به
ميكند ، كمك جرم به ارتكاب از بالقوه متخلفان بازداشتن
بينهايت را زندانها بازپروري هدفهاي به دستيابي اما
زنداني باشد ، سخت كمتر زندان شرايط چه هر.دشوارميسازد
.ميدهد دست از بيشتر را بازدارندهاش اثر كردن
:پيشنهادها
:ميشود پيشنهاد ذيربط مسئولان به
جاي به شدهاند ، جرم مرتكب اولينبار براي كه جواناني -1
شرف قول قيد به يا آزمايشي طور به بروند زندان به اينكه
قيد به كه جواني داشت نظر در بايد همچنين.شوند آزاد
بايد است شده آزاد آزمايشي طور به رفتار حسن التزام
.باشد دارا را مشروع و طبيعي شكل به زندگي گذران وسايل
حد در بايد بنابراين دارند اجتماعي ريشه جرايم ، چون -2
پرور مجرم و جرمخيز جامعه ، كه شود فراهم موجباتي امكان
محيط سالمسازي براي كه اقدامهايي جمله از.نباشد
:از عبارتند داد انجام ميتوان مختلف ابعاد در اجتماعي
به لازم آموزشهاي دادن و خانواده قداست از پاسداري -الف
برابر در نوجوانان و جوانان از مراقبت براي خانوادهها ،
.اجتماعي مفاسد
جوانان كانونهاي ايجاد -ب
محروميتزدايي -ج
آموزشي برنامههاي اصلاح -د
.راهنمايي و مشاوره مراكز گسترش و تاسيس - _ه
دوران از عميقي شناخت بايد نوجوان و جوان اطرافيان -3
باشند داشته دوره اين در ارزشها تحول و بحرانها بلوغ ،
رفتار يا بزهكاري بر حمل را رفتاري مخالفت هرگونه و
به جوانان رفتار كه باشند داشته توجه و نكنند مجرمانه
.ميكند مطابقت بزرگسالان معيارهاي با ندرت
منظميتبار جواد
|