تغيير نبايد اساسي قانون ساختارحقوقي
كند
مقدمهايبرقانونگرايي
رب حقوق
جهاني جام به صعود براي آمادهباش
است ضروري اداري انقلاب
فارغالتحصيلان حقوق از يبخ دولت
ميپردازد كار صاحبان
به را بيتجربه
دند برگزيده دانشآموزي وراهاي اعضاي
فردا مطبوعات
پاتوق
تغيير نبايد اساسي قانون ساختارحقوقي
كند
مقننه قوه اختيارات تحديد مورد در بحثي
:ارها
كه بودند مسائلي از اساسي قانون در قوا تعادل و استقلال
قواي و سياسي گروههاي نزاع محل همواره تهگذ سال چند در
قوه مقامات از برخي ميان اين دربودهاند سهگانه
اين اساسي قانون اصل 156 در اينكه بر اذعان با قضاييه
قواي كه تنددا تاكيد است ده عنوان مستقل قوهاي قوه ،
قضاييه قوه امور در نبايد (مققنه قوه مخصوصا) ديگر
لغو و نمايندگان تبازدا و احضار مسئله.كنند دخالت
علاوهبر كه بود مسائلي جمله از آنها پارلماني مصونيت
تا د موجب قضاييه و مقننه قواي روابط در تاثيرگذاري
اخطار حق از تهگذ سالهاي در بار اولين براي جمهور رئيس
قصد ذيل مقاله در نويسنده.كند استفاده اساسي قانون
انن اساسي قانون بر حاكم حقوقي نظام بازكاوي با تا دارد
سهگانه قواي جرايد در ده رمنت اظهارات برخلاف كه دهد
يكديگر ذيل در عمودي نظر از يكديگر از استقلال عين در
دو بر جمهوريت نماد عنوان به مقننه قوه و ميگيرند قرار
.است برتري و تفوق داراي ديگر قوه
زرگر عباس
دو با همواره اساسي قوانين وضع زمينه در قانونگذاران
گوناگون نهادهاي بين "قوا تعادل" اصلي يوه و مختلف نگرش
كوتاهي نگاه با ديگر عبارت به.كردهاند تنظيم را قدرت
نيمه و دموكراتيك ورهايك اكثر اساسي قوانين به
قوانين اين در كه ميرسيم نتيجه اين به جهان دموكراتيك
عنوان به "قوا تعادل" روش دو از تنها معمول بهطور
اساسي قوانين البته.است ده استفاده برتر راهكار
تاريخي و سياسي فرهنگي ، خصاتم به توجه با مختلف ورهايك
خوبي به اما هستند گوناگون تفاوتهاي داراي ورهاك آن
.كرد اهدهم آنها در را روش دو اين از يكي تفوق ميتوان
.هستند جدا يكديگر از عمودي صورت به قوا نخست ، يوه در
از قوا از هريك و ودمي تضمين قوه سه هر استقلال يعني
تعادل يوه اين.برخوردارند ديگر قواي كردن متعادل قدرت
"هيوم" و "هابز" چون مندانياندي ديدگاه از تربي كه قوا
ايالات مانند _ فدرال و متحد ورهايك در ميگيرد مهسرچ
دوم يوه.دارد كاربرد _ آلمان فدراسيون و آمريكا متحده
است يوهاي است ، نزديك "روسو" ديدگاه به كه قوا تعادل
دو و ميكند عمل ديگر قواي از برتر مقننه قوه آن در كه
قرار مقننه قوه زيرنظر افقي صورت به مجريه و قضاييه قوه
و واحد ورهايك در تربي قوا تعادل يوه اين.دارند
قوه كه است اين بر اعتقاد زيرا ميرود بهكار غيرفدرال
برخوردار ديگر قوه دو به نسبت تريبي روعيتم از مقننه
و تربي بسيار قوه اين بر مردم تاثير فرايند زيرا است ،
واضعان نيز ما ورك در.است ديگر قوه دو از كارسازتر
از گرفتهاند ، بهره "قوا تعادل" يوه اين از اساسي قانون
قانوني اختيارات از ما ورك در سهگانه قواي رو اين
قانوني اختيارات از مقننه قوه و نيستند بهرهمند برابري
ديگر عبارت به.است برخوردار ديگر قوه دو به نسبت تريبي
عنوان به مجلس _ ما ورك جمله از و _ دوم نوع ورهايك در
اختيارات رو اين از و ودمي ناخته جمهوريت نماد
.ودمي گرفته نظر در آن براي گستردهاي
حق اسلامي وراي مجلس":دارد تصريح اساسي قانون اصل 76
فوق اصل ".داراست را ورك امور تمام در تفحص و تحقيق
اسلامي وراي مجلس تفوق اجراي ضمانتهاي مهمترين از يكي
انن خوبي به اصل اين ديگر عبارت به.است ديگر قواي بر
است برخوردار اختياراتي از اسلامي وراي مجلس كه ميدهد
حق قوهاي هيچ.نيستند برخوردار آن از ديگر قواي كه
بلكه ندارد را اسلامي وراي مجلس امور در "تفحص و تحقيق"
عبارت به و ديگر قوه دو از ميتواند كه است مجلس اين
.كند تفحص و تحقيق "ورك امور تمام" صريحتر
برابر در نماينده هر":ميگويد نيز اساسي قانون اصل 84
و داخلي مسائل همه در دارد حق و است مسئول ملت تمام
".نمايد اظهارنظر ورك خارجي
ايفاي مقام در مجلس نمايندگان":دارد تصريح نيز اصل 86
و آزادند كاملا خود راي و اظهارنظر در نمايندگي وظايف
اظهار مجلس در كه نظراتي سبب به را آنها نميتوان
خود نمايندگي وظايف ايفاي مقام در كه آرايي يا كردهاند
".كرد توقيف يا تعقيب دادهاند ،
قانونگذار كه است اجرايي ضمانتهاي ديگر از فوق اصل دو
نظر در ديگر قوه دو بر مقننه قوه تفوق ساختن عملي براي
و داخلي امور تمام در اظهارنظر" حق كه چرا.است گرفته
وظايف ايفاي مقام" در كه آرايي مورد در مصونيت و "خارجي
نمايندگان به اختصاص تنها كردهاند رمنت خود "نمايندگي
.دارد مقننه قوه اعضاي و
ده ، عنوان اساسي قانون در كه ديگري توجه قابل و مهم اصل
.است نود اصل
قوه يا مجلس كار طرز از كايتي هركس" نود اصل براساس
را خود كايت ميتواند د ، با تهدا قضاييه قوه يا مجريه
به است موظف مجلس.كند عرضه اسلامي وراي مجلس به كتبا
كه مواردي در و دهد كافي پاسخ و كند رسيدگي كايات اين
رسيدگي است مربوط قضاييه قوه يا و مجريه قوه به كايت
را نتيجه متناسب مدت در و بخواهد آنها از كافي پاسخ و
اطلاع به دبا عموم به مربوط كه موردي در و نمايد اعلام
".برساند عامه
اعضاي نظارت براي را ديگري راهكار خوبي به نيز فوق اصل
به رسيدگي مرجع يگانه عنوان به ديگر قواي بر مقننه قوه
.است كرده تعيين دادگستري محاكم از خار در
كايات خارج
از خار مرجعي استثنايي صورت به ماده دراين انونگذار خارج
اين و است كرده كايات به رسيدگي مسئول را قضاييه قوه
واضعان ذهن در مقننه قوه برتر جايگاه و نقش از حاكي خود
اختيارات از برخي فوق اصل سه از جدا.است اساسي قانون
اختصاص كه قانونگذاري امر جز به) مقننه قوه ديگر ويژه
اصل براساس:مردبر اينگونه ميتوان را (دارد آن به
و قراردادها مقاولهنامهها ، عهدنامهها ، " هفتادوهفتم
وراي مجلس تصويب به بايد بينالمللي موافقتنامههاي
خطوط در تغيير هرگونه تمه و هفتاد اصل ".برسد اسلامي
وراي مجلس نمايندگان چهارپنجم تصويب به منوط را مرزي
حكومت برقراري نهم و هفتاد اصل در.است كرده اسلامي
امكانپذير اسلامي وراي مجلس تصويب با تنها موقت نظامي
داخلي عوض بدون كمكهاي يا وام دادن و گرفتن همچنين.است
ميگيرد صورت اسلامي وراي مجلس تصويب با تنها خارجي و
.(تادمه اصل)
خارجي ناسانكار استخدام دارد اذعان دوم و تاده اصل
.پذيرد صورت اسلامي وراي مجلس تصويب با بايد تنها
با تنها دبا ملي نفايس كه دولتي اموال و بناها انتقال
.(سوم و تاده اصل) است امكانپذير مجلس تصويب
اختصاص نهم و تاده و تمه و تاده هفتم ، و تاده اصول
قوه بر مجلس نظارت مستقيم و علمي راهكارهاي تعيين به
كه درمييابيم فوق اصول به كوتاهي نگاه با.دارد مجريه
گرفته نظر در مقننه قوه براي قانونگذار كه اختياراتي
اين و است قانونگذاري خاص اختيار از فراتر بسيار است
عنوان به قوه اين برتري و رجحان نوعي از حاكي اختيارات
.است ديگر قوه دو بر جمهوريت نهاد
در اينكه بيان با قضاييه قوه مسئولان از يكي قبل چندي
است قوهاي قضاييه قوه":است آمده اساسي قانون اصل 156
نسبت قانونگذاران كه بود كرده نتيجهگيري چنين "مستقل
اين تهانددا قصد و تهدا ويژهاي نظر قضاييه قوه به
درحالي اينبگيرند نظر در ديگر قوه دو از برتر را قوه
قواي نام بيان از پس اساسي قانون اصل 57 در كه است
به ".يكديگرند از مستقل قوا اين":است آمده سهگانه
قوه سه هر براي را "استقلال" لفظ قانونگذار ديگر عبارت
حاكي خود خودي به نميتواند مسئله اين و است برده بهكار
مورد در كه درحالي.دبا قوا ديگر بر قوهاي برتري از
اعطا آن به قانونگذار كه گستردهاي اختيارات مقننه قوه
بر قوه اين تفوق مورد در را بههاي و ك هرگونه كرده
اين در ميرسد نظر به.ميبرد ميان از را ديگر قواي
حساسيت از اساسي قانون و 90 اصول 76 ، 84 ، 86 ميان
يا و محدوديت هرگونه كه گونهاي به.برخوردارند ويژهاي
و نظري بنيانهاي به ميتواند فوق اصول تنانگا ناديده
قانون حقوقي ساختار و بزند ضربه اساسي قانون تئوريك
دو رخدادهاي روند به كوتاهي نگاه با.زند برهم را اساسي
سياسي مكشهايك متاسفانه كه دريافت ميتوان تهگذ سال
معرض در همواره اصول اين اجراي كه است بوده گونهاي به
مسئله اين و بودهاند محدوديتهايي يا و بياعتنايي
قانون حقوقي ساختار برهمريختگي يا و تغيير خطر همواره
.تدا خواهد پي در را اساسي
مقدمهايبرقانونگرايي
مهديمهديزاده
به گام آن سنتي نوع از جامعه هرگاه
از نسبت همان به بايد دبا نهاده بوروكراتيك تلقي عرصه
آن عقلي مفهوم بر و كاسته قانون مفهوم سياسي ميزان
ود افزوده
آن با مرتبط مباح و "قانون" از فارغ ريهيچگاهب معه مباحث
،"قانون" نيز انساني جوامع بدويترين در حتي ;است نبوده
به مسائلي از آن تضمين چگونگي و آن از تخطي آن ، حاكميت
مينموده غولم خود به را آدميان ذهن كه ميرفته مار
امري آزاديها تزاحم ريب اجتماع در آنكه چه ;است
.هست و بوده اجتنابناپذير
تكامل مدنيت ، به بدويت از ريب جوامع رفتپي با متناسب
چه بوده ، بديهي و محسوس امري قانونگرايي و قانون هاندي
به وابسته كاملا مسئلهاي اجتماعي مفاهيم از تلقي آنكه
محيطي از و متفاوت ديگر مكان به مكاني از كه است محيط
.دميبا متمايز پيچيده محيطي به بسيط
ميان مهم تفكيكي در _ غرب هير ناسجامعه _ وبر ماكس
و اقتدار نوع سه ري ، ب جوامع در موجود اقتدارهاي انواع
:است نموده معرفي را جامعه يا سازمان سهگونه آن تبع به
كاريزماتيك جامعهاي به منجر كه كاريزمايي اقتدار نخست
موجب را سنتي جامعهاي كه سنتي اقتدار دوم ود ، مي
جامعهاي كه قانوني _ عقلاني اقتداري سوم و ميگردد
.ميآورد وجود به را بوروكراتيك
ويژگيهاي در هري كه است اقتداري كاريزمايي ، اقتدار
ويژگيها اين كه نحوي به دارد جامعه رئيس خص استثنايي
گويي چنانكه ميسازد متمايز جامعه افراد ديگر از اورا
رسم ، از ينا سنتي اقتدار.است استثنايي قدرتي داراي
سايه اركان همه بر سنت سنتي ، جامعه دراست سنت و عادت
انتخاب سنتها برپايه نيز رهبر حتي كه چنان است افكنده
فرمانروايي به دار فرزند كه جوامعي مانند).ودمي
برمبناي هم قانوني _ عقلاني اقتدار (.ميگردد برگزيده
وضع عقلاني يوهاي به كه است مقرراتي بودن قانوني
اين رهبران روعيتم حتي كه اندازه آن به تا دهاند
گردن دستورات به افراد.برميخيزد قانون از نيز جوامع
وظايفي طبق ميدهد دستور كه خصي معتقدند كه چرا مينهند
گرچه.مينمايد عمل ده تعيين مقررات و قوانين در كه
درواقع ، كه است انتزاعي تقسيم يك وبر ، تقسيمبندي اين
در اما دبا تهندا وجود ميتواند آن از خالص نمونهاي
نوع سه اين از يكي از حداقل نيز ، جامعهاي هيچ حال هر
آن تاريخ مسير در مهم مسئله.نيست جدا و فارغ اقتدار
جوامعي از ناخودآگاه يا آگاهانه ري ، ب جوامع كه است
داراي كه بوروكراتيك جوامعي سوي به سنتي يا كاريزماتيك
اين و ندميبا گذار حال در است قانوني _ عقلاني اقتداري
آن در كه حالتي از انساني جوامع كه معناست آن به
بر مبتني يا و استثنايي امري بر مبتني فرمانبرداري
تهانددا اعتبار قديم از كه سنتهايي به متداول اعتقادي
بر صرفا فرمانبرداري آن در كه ميكند گذر سويي به
اقتدار اعمال حق و موجود مقررات بودن قانوني به اعتقاد
اقتدار اعمال براي مقررات ، اين در كه است كساني
مجالي خود حركت اين چرايي از بحدهاند
اخوانده بحثدهاند
.ميطلبد مفصل
دستوراتي به جوامع اين از هريك در ودمي ملاحظه چنانكه
و معنا اما.ميگردد عمل "قانون" كلي و عام عنوان تحت
جامعه ، نوع سه اين از هريك در قانونگرايي و قانون ماهيت
و كاريزماتيك جوامع نسبت به بوروكراتيك جامعه در ويژه به
يك صرفا را آن بتوان ايد حتي كه است گونهاي به سنتي
بدايت در گرچه دقيقتر ، بيان به.بس و دانست لفظي تراكا
تكامليافته بوروكراتيك ، جامعه در قانون مفهوم امر ،
ايد اما ميرسد نظر ديگربه جوامع در قانون مفهوم
با كه مرد ده دگرگون و نو مفهومي را آن بتوان اساسا
تبيين.است متمايز كاملا ديگر جامعه دو در قانون مفهوم
اين در كه است بح مورد موضوع در مهم امري ينتمايز بحث
.ميپذيرد انجام زمينه دو در تنها مقال
را جامعهاي هر مقوم ركن دو "مردم" و "حكومت"اول
هر درميان" دوگي لئون معروف نظريه براساس.ميدهند كل
(ديگري جامعه هر يا دولت از اعم) انساني گروهبندي
و ميرانند فرمان كه آناني":دارند وجود افراد دوگونه
آناني و ميدهند دستور كه آناني ميبرند ، فرمان كه آناني
و زيردستان و زبردستان اعضا ، و روسا ميكنند ، اطاعت كه
ميان اين در."فرمانبران و فرمانروايان تحليل آخرين در
تنظيم و بيان را ركن دو اين ميان ارتباط نوع كه آنچه
به و جايگاه در سخن تمام اما ;است "قانون" مينمايد
.است مردم _ حكومت رابطه اين در قانون خاستگاه ويژه
به كه است مقرراتي مجموعه كاريزماتيك ، جامعه در قانون
تمامي و ميگردد صادر جامعه جانبرئيس از يكسويه نحوي
جامعهاي چنين در.هستند آن پذيرش به مكلف جامعه آحاد
در قانون جايگاه.مينمايند ايفا ورتيم يمردمنق
به حكومت از يكطرفه و بسيط رابطهاي مردم _ حكومت رابطه
به دل جامعهاي چنين در مردم.است (مردم _ حكومت) مردم
در.مينمايند رعايت را آنها و ميبندند صادره دستورات
گونهاي به يكسويه تقريبا رابطهاي نيز سنتي جامعه
كه ترتيب اين به.دارد وجود كاريزماتيك جامعه از متمايز
.مينمايند پيروي نموده تعيين سنت كه خصي از مردم
.ودمي روعم طريق دو از خص اين فرمانهاي
ميزان و معنا محتوا ، دقيقا كه سنتي توسط حدي ، تا (1
.ميكند تعيين را فرامين
آن مرز سنت كه جامعه رئيس اختيار و ميل توسط حدي ، تا (2
اول درجه در سنتي اختيار و ميل اين.ميكند تعيين را
.است وفاداري و اطاعت وظيفه بودن نامحدود بر مبتني
نسبت كمتر بساطت با مفهومي قانون سنتي جامعه در بنابراين
از است عبارت اول درجه در آن و است كاريزماتيك جامعه به
به قانونگذاري حق واگذاري با كه جامعه در موجود سنت
.است همراه جامعه رئيس
قانوني چارچوب در چيز همه بوروكراتيك ، جامعهاي در
قانون از را خود روعيتم نيز حكومت.مييابد معنا عقلايي
به.مينمايد اقدام قانوني صلاحيت قالب در و ميپذيرد
تنظيم "قانون" تفوق تحت مردم _ حكومت رابطه ديگر ، بيان
را خود جاي مردم ، _ حكومت بسيط رابطه اينجا ، در.ودمي
:ميدهد زير مركب رابطه به
مردم _ حكومت ;قانون
چنين به تن نيز كاريزماتيك تلقيهاي حتي جوامع ، اين در
حداكثر قانوني ، بستر تنها از نيز سنت و ميسپرند قالبي
.ميدهد وضع تغيير تقنيني منبع يك به
اين نيز جوامع اين در حال ، هر در كه برسد نظر به ايد
همچنان لذا ميپردازد قانون وضع به كه است حكومت
دقت اما دارد ، وجود مردم و حكومت ميان يكسويه رابطهاي
.بود خواهد امر اين نگررو بح ، دوم عرصه ر
:ودمي تقسيم قسم دو بر قانون تقسيمبندي ، يك در.دوم
.عقلي مفهوم به قانون و آن سياسي مفهوم به قانون
از صرفنظر حاكم قدرت تصميم هر به سياسي ، مفهوم در قانون
_ بگويد حاكم قدرت هرچه".ودمي اطلاق آن محتواي و ماده
يا مالياتي قوانين يا صلح پيمان يا جنگ اعلان از اعم
قاعده هر يا قاضي راي يا پاسبان دستور يا مدني قوانين
اين.است قانون _ دبا استوار آن بر راي آن كه قانوني
.ودمي تعريف آن تكوين امن برپايه منحصرا قانون مفهوم
."اراده" مگر نيست چيزي قانون
و محتوا اساس ، و پايه آن ، عقلي مفهوم به قانون در اما
حاكم قدرت تصميم هر نه".آن امن نه است قانون ماده
اينجا در قانون.او تصميمات صرفا نه و است قانون
معمولا) اخلاقي مسلم اصول از يكي متضمن است قاعدهاي
حال عين در لزوما نه و است "عقل" قانون ، .(مساوات اصل
حاكم قدرت از است ممكن عقلي قانون اينگونه."اراده"
".نيست چنين ضرورتا اما ود صادر
و سنتي جامعه كاريزماتيك ، جامعه سهگانه مراحل واقع ، در
مفهوم به قانون از گذار حاوي نوعي به بوروكراتيك جامعه
آنكه ، مطلب بيان.است آن عقلي مفهوم به قانون به سياسي
جدا جامعه رئيس اراده از قانون كاريزماتيك ، جامعه در
زيادي حدود تا نيز سنتي جامعه در ويژگي اين ;نيست
از نبايد نيز رئيس فرامين سنتي جامعه در گرچه پابرجاست ،
اصول حكم در سنت اجزاء و رود بيرون سنت چارچوب
امن _ سنت از منبع هم باز اما هستند ازمالرعايه
- بوروكراتيك جامعه اما.است حكومت يا حاكم اراده قوانين
بر مبتني است جامعهاي _ د بيان نيز اين از پيش چنانكه
قانوني مبناي بر كه اقتداري ;قانوني _ عقلاني اقتداري
.دهاند وضع عقلاني يوهاي به كه است مقرراتي بودن
جامعه دومقوله ميان نميتوان مختصر ، اين در گرچه
و علي رابطهاي عقلي ، مفهوم به قانون و بوروكراتيك
تقارن ادعاي ميتوان لااقل اما نمود بررسي را معلولي
اصل ويژگيهاييهمچون با امر اين كه ساخت مطرح را دو اين
جوامع ، اين در.است درك قابل بوروكراتيك جامعه در تخصص
ره مردم اراده سوي به حكومت اراده از قانون واضع مقام
رابطه از ديگري نمود كه مردم _ حكومت رابطه تا ميپيمايد
.بجويد دوري قدرت فسادانگيزي خصيصه از است آزادي _ قدرت
اخلاقي اصولي گرو در دل (مردم از برخاسته) حكومت و مردم
متجلي قانون قالب در كه (ديني جوامع در) ديني و عقلاني و
.مينمايند اطاعت آن از و مينهند است ده
به نسبت ارزشگذاري از فارغ گرديد ، بيان كه آنچه از
وهله در كه آنچه آنها ، از حاصل جوامع و اقتدارها انواع
حي از جامعه دقيق ناخت گيرد ، قرار موردتوجه بايد خست
حيث
و هريك كارآيي چگونگي و ميزان و آن در موجود اقتدارهاي
فربه حد از بيش اقتدارهاي نمودن متعادل سوي به حركت سپس
جامعه ، واقعيات درك با بايد.است ته ، گ نحيف يا ده
اوضاع ، با متناسب و مناسب حد در تنها را اقتداري هرنوع
و حكومت ميان تعادلي رابطه امكان تا داد قرار توجه مورد
كه است بديهي.آيد فراهم جامعه استقرار آن بهتبع و مردم
كه ميكند ايفا "قانون" را نقش مهمترين زمينه ، اين در
:گيرد قرار مداقه مورد پيشگفته ، نكته دو زاويه از بايد
كاملا بايد مردم _ حكومت رابطه در قانون جايگاه.اولا
آن دروني اقتدارهاي از هريك وزن و جامعه رايط با متناسب
و دبا سنتي اقتدار با جامعهاي ما جامعه هرگاه.دبا
اوضاع و رايط با منطبق مردم _ حكومت يكسويه رابطه وجود
كاملا قوانين از محض اطاعت زمينه و جامعه ، احوال و
از بيش اقتدار ، اين به توجه ميزان هرگاه ;است فراهم
دبا رايط با انطباق غيرقابل و جامعه آحاد نگرش و خواست
كه آنچه" و "هست آنچه" ميان گسستي اهد كه است بديهي
قانونگريزي آن بازتاب حداقل كه آمده بهوجود "دبا بايد
بوروكراتيك اقتدار به حد از بيش توجه كه حال عين در.است
را قانون (مردمي خواست و نگرش سطح از تربي) جامعه يك در
به آن پيروي امكان كه مينمايد لوكس كالايي به تبديل
باب در را سخني چنين بود ، نخواهد فراهم فرهنگي لحاظ
.نمود بيان ميتوان آنها تركيب نحوه و اقتدارها يكايك
خواست مورد اقتدارهاي واقعي ميزان از برخاسته.ثانيا
آن عقلي و سياسي مفهوم دو در قانون مقوله به بايد جامعه
به گام آن سنتي نوع از جامعه هرگاه چنانكه ;نمود توجه
از نسبت همان به بايد دبا نهاده بوروكراتيك تلقي عرصه
آن عقلي مفهوم بر و كاسته قانون مفهوم سياسي ميزان
قوانيني وضع در حاكمان اصرار رايطي چنين در ود افزوده
بيش "تحكمي" جامعه ، ..و ديني اخلاقي ، اصول از فارغ
نيز آن به دادن در تن از افراد گريز موجب كه نبوده
.ودمي
كه آن ، عقلي مفهوم به قانون سياسي مفهوم از سير اين در
مردم اراده به حكومت اراده از قانون وضع امن آن در
:گيرد قرار نظر مد زير راهكارهاي بايد ميدهد جهت تغيير
مورد...و ديني عقلاني ، اخلاقي ، اصول ناسايي (1
قانون يعني جامعه ميثاق در آن انعكاس و جامعه خواست
اين با مصوب قوانين زدن محك امكان عملي لحاظ به تا اساسي
كه تقنيني مناسب ساختار ايجاد (گردد20 فراهم اصول
عملي لحاظ به را قوانين در مذكور اصول بازتاباندن امكان
نه و) حكومتي _ مردمي نهادهاي ايجاد (سازد30 محقق
در جامعه گوناگون اركان بر نظارت جهت در (مردمي _ حكومتي
.قانون عقلاني مفهوم تحقق مسير
رب حقوق
رب حقوق جهاني اعلاميه رح
متحد ملل عمومي مجمع دسامبر 1948 دهم مصوب
.دارد خصي امنيت و آزادي زندگي ، حق فردي هر:سوم ماده
از حمايت كه يافت دست نتيجه اين به ميتوان اول نگاه در
عنوان به حكومتها و است دولتها وظيفه فوق حقوق
،"زندگي" حق سه از بايد فوق ماده مخاطبان اصليترين
اين با.كنند حراست جامعه در افراد "امنيت" و "آزادي"
نقض حقوق اين دنيا نقاط از بسياري در اكنون هم حال
(سوم جهان مخصوصا) ورهاك از بسياري در وند ، مي
حكومت مخالف گروههاي افرادو مرگ از تريبي انههاين
آن از حاكي متحد ملل سازمان سالانه گزارشهاي.دارد وجود
به مخالفان حذف و خودسرانه اعدامهاي روند كه است
زيادي اميدواريهاي نميتوان و نيست كاهش روبه هيچوجه
كنجه.كرد ابراز اعمال اين قربانيان جمعكل كاهش براي
در رب حقوق نقض موارد وخيمترين و يانهترينوح جزو كه
جهان سطح در گسترده بهصورت است ديكتاتوري حكومتهاي
نيروهاي اوقات گاهي حتي كه گونهاي بهميكند خودنمايي
به راهكارهاي از يكي عنواني به آن از صراحت به امنيتي
.ميكنند ياد مجرمان ديگر و قاتلان سارقان ، انداختن دام
عنواني رسميترين "فني بازجوييهاي" عنوان اوقات اغلب
كنجهبهكار اعمال به يدنبخ روعيتم براي كه است
در بهخصوص و ديگر آدينههاي در "كنجه" مورد در.ميرود
.د خواهد ارائه تريبي توضيحات اعلاميه پنجم ماده زمينه
طبيعي حق يك عنوان به "زندگي" حق مورد در بايد آنچه اما
حق اين كه است اين گفت ميتوان انسان براي سلبناپذير و
.است جمع قابل ورهاك قوانين در اعدام مجازات با چگونه
با را اسلامي ورهايك در قصاص بين مرزبندي بايد جا همين
براي قضايي هياتي قبل چندي ساخت ، نرو اعدام مصطلح عنوان
مركز به" ايران در رب حقوق وضعيت مورد در گزارش ارائه
در يپرس به پاسخ در بود كرده سفر "متحد ملل رب حقوق
نه آن كه كرد اعلام ايران مجازات قانون در قصاص حكم مورد
جزو استو افراد خصوصي حقوق جزو بلكه حكومتي مجازات يك
رو اين از.است فردي حق يك و نميگيرد قرار عمومي حقوق
حقوق ذيل در معمولا كه اعدام مجازات مورد در حما بحث
بح از فارغ ودمي وضع ورهاك قوانينمجازات در و ي
بحث
نظريه با نسبتي و است اسلامي ورهايك حقوق در "قصاص"
.ندارد دارد ، جامعه در احياء و حيات نقش كه قصاص روعم
معاهدات و بيانيهها وجود با اعدام مجازات مورد در
در مجازات اين كردن محدود براي كه گوناگوني الزامآور
خصم اجماع به جهاني جامعه هم هنوز دارد وجود جهان
اعمال اعدام مجازات هم هنوز كه ورهاييك در.است نرسيده
استدلال اينگونه مجازات نوع اين مدافعان ود ، مي
به كه كساني تنبازدا براي اعدام مجازات كه ميكنند
سوي از.است مفيد وندمي وسوسه ابهيم جنايتهاي ارتكاب
يا و تباها اثر بر كه بيگناهي افراد تعداد ديگر
تريبي تامل با تا ودمي موجب وندمي اعدام سهلانگاري
عمومي افكار واكنش مورد در.ود گفته سخن زمينه اين در
احساسات بر مبتني تربي واكنشها اين كه گفت ميتوان نيز
يا و خطاها.است بوده نيز متضاد متفاوت ، موارد در و
بيگناهان ناعادلانه مرگ به كه سركوبگر نظامهاي فجايع
اين با را عمومي افكار كارآ مخالفت گاهي ميانجامد
توسط بزرگي جنايتهاي وقوع گاهي و برميانگيزد مجازات
اين مدافع واكنشهاي بروز موجب تبهكار گروههاي و رارا
افراد نظرات ديگر عبارت به.ودمي مردم ميان در مجازات
رويه.است احساسات تابع تربي مجازات نوع اين مورد در
و دولتها كه است بوده بدينگونه نيز ورهاك اكثر معمول
در كه مختلفي ضرورتهاي به توجه با قانونگذار قواي
تصميمگيري زمينه اين در ودمي احساس قانون وضع هنگام
.ميكنند
در اعدام مجازات كه گرفت نديده نميتوان را اين اما
در تا دارد تريبي رونق سركوبگر نظامهاي حكومت زمان
در گوناگوني اسناد وجود هرحال در."مردمسالار" نظامهاي
در مسئله اين كه ميدهد انن اعدام مجازات الغاي مورد
مهمي جايگاه رب حقوق مورد در بينالمللي تاملات چارچوب
حقوق مقاولهنامه دومين:از عبارتند اسناد اين.دارد
معاهده به الحاقي مقاولهنامه ،(1989) سياسي و مدني
م ماره مقاولهنامه و (1990) رب حقوق آمريكايي
فوق اسناد.(1983) رب حقوق اروپايي معاهده به مربوط
.هستند الزامآور عضو ورهايك براي
جهاني جام به صعود براي آمادهباش
وبهاآ كنترل براي ورك انتظاميسراسر نيروي ماموران
به ايران فوتبال ملي تيم صعود از پس احتمالي اختلالات و
.درميآيند باش آماده حال به جهاني جام
اجتماعي و امنيتي امور مسئولان ما ، خبرنگار گزارش به
ملي تيم پيروزي احتمال به توجه با ورك استانداريهاي
به ايران تيم صعود و بحرين فوتبال تيم بر ايران فوتبال
كنترل براي تدابيري فكر به اكنون هم از جهاني جام
.هستند هموطنان ساير براي اطپرن فضاي ايجاد و وبگرانآ
در اتيااغت و حواد بروز از پس است ، گزارشحاكي ين حوادث
حدود دستگيري و ايران فوتبال ملي تيم تهگذ بازي پايان
مسئولان تهران ، در عمومي نظم زنندگان برهم از نفر 400
ور ، ك سراسر استانهاي تامين وراهاي و انتظامي نيروي
ملي تيم پيروزي از پس اطپرن فضاي حفظ ضمن تا دارند تلاش
چنين در كه اخلالگراني و احتمالي حواد با وتبال حوادث
.كنند مقابله بزنند ، برهم را عمومي نظم ميخواهند رايطي
زودي به كه بود كرده اعلام پليس 110 فرمانده اين از پيش
نقش تهران تهگذ هفته وبآ در كه كساني از ديگر نفر چند
.وندمي تبازدا تهاند ، دا
انتظامي - سياسي مديركل ،"تعالي علي" ديگر ، سويي از
:كرد اعلام تهران استان
گروههاي ترغيب و ويقت با است درصدد تهران استانداري
جمله از.كند كمك مردم ادماني ابراز به مردمي مختلف
سرود اجراي ده ، ديده تدارك وي گفته به كه برنامههايي
اداره همچنين.است موسيقي گروههاي توسط هر ميادين در
از جلوگيري براي است قرار بزرگ تهران رانندگي و راهنمايي
به را ويژهاي طرحهاي هر ، اصلي معابر در راهبندان
نبهيك كه ميرود انتظار ترتيب اين به و درآورد اجرا
سر به كامل آمادهباش حالت در تهران (مهرماه 29) آينده
.برد
است ضروري اداري انقلاب
"هريهم" با گفتوگو در وصاحبنظران ناسانكار
:تاكيدكردند
فغاني بهروز مهران
و سازمانها دستگاهها ، بدنه در كارمندي نظام ناكارآمدي
در اصلاحات عار با كه دولتي براي دولتي ، ركتهاي
را بلندي گامهاي فرهنگي و اقتصادي مدني ، عرصههاي
پرهزينه و سنگين د ، مي تصور كه آنچه از بيش ته ، بردا
متاسفانه صاحبنظران ، و ناسانكار اذعان به.مينمايد
درون مختلف دلايل به بنا دولت كارمندان وقت و توان تربي
ارائه ناكارا و بطالت كل به كيلاتيت بيرون و سازماني
جزيرههايي صورت به آنان نهفته استعدادهاي تمام و ودمي
اين.ودمي مصرف نامنسجم و ناهمگون اتفاقي در كه درآمده
به نسبت ناسانكار و صاحبنظران توجهات كه است درحالي
در كارمندان ، ناكارآمدي دلايل تحليل و مطالعه بررسي ،
اجتماعي ، بحرانهاي رفع و مسائل پيگيري هياهوي ميان
.ميكند جلوه كمرنگ ور ، ك فرهنگي و اقتصادي سياسي ،
دستهجمعي كار روحيه نبود
در اسلامي وراي مجلس نماينده "كوزهگر محمدعلي"
و كاركنان ناكارآمدي دلايل پيرامون "هريهم" با گفتوگو
يك صورت به ميتواند امر اين:ميگويد دولت كارمندان
كه چراگيرد قرار بررسي مورد جامعه در اساسي معضل
ركتهاي و سازمانها در جامعه كارمندي بدنه ترينبي
منسجم ، آموزشهاي نبود چون دلايلي و ودمي ديده دولتي
روحيه نبود و كارمند خانواده نيازمندي مالي ، تامين عدم
.ودمي كارمندان دن ناكارآمد به منجر دستهجمعي فعاليت
چهارنفر اگر كه است اين اروپايي ناسانجامعه اعتقاد
و توانمندي افزايش جاي به وند ، جمع هم دور ايراني
نفر ، پن به نفر چهار انرژي تبديل و خود هرهوريكار
نفر ،
روحيه كه چرا ميدهند ، كاهش نفر سه حد در را توان اين
و كارمند نفر سه وقتي كه حالي در.ندارد وجود جمعي كار
وند ، مي جمع هم دور آلمان مثل وريك انساني نيروي
انكار و كنند ارائه را نفر چهار انرژي و توان ميتوانند
.ميرسد نتيجه به قويتر ،
نبود آيا" كه سوال اين به پاسخ در مجلس نماينده اين
بهرهوري افت به منجر كارمندان عملكرد از دقيق ارزيابي
در موجود ارزيابيهاي متاسفانه:ميگويد ،"ودنمي آنان
صورت متناسب هدف و جهتگيري بدون ور ، ك اداري نظام
و ودنمي بهينه فعاليتها ، از هيچگونه و ميگيرد
مديران برخي سوي از صحيحي الگوهاي چون كارمندان
اداره يك در حضور ساعات قبال در فقط را خود نميبينند ،
بايد تا 14 صبح ساعت 8 از كه معتقدند و ميدانند موظف
يا داده انجام كه كارهايي قبال در نه كنند ، دريافت حقوق
.ميدهند
كاركرد براي نظاممند و خصم رويه يك اگر:ميافزايد وي
انجام كه فعاليتهايي قبال در حقوق دريافت و كارمندان
معضل كه ميرسد نظر به ود ، تدوين و تهيه ميدهند ،
اميدوار ميتوان و ده برطرف حدي تا كارمندان ناكارآمدي
.يابد افزايش قدري كارمند ، رق در بهرهوري كه بود
ندارند كارمندان از انتظاري مديريتها ،
و يونيدو سازمان دار ناسكار "آهاري نظر عليرضا" مهندس
مسئله:است معتقد نيز بهرهوري مديريت صاحبنظران از يكي
و تخصص نبود چون دلايلي در دولت كارمندان ناكارآمدي
و اختيارات واگذاري كارمندان ، مديريتها ، روزآمد اطلاعات
به كار دنن سپرده و غيرمتخصص افرادي به مديريتها
خلاصه كارمندان مالي نيازهاي تامين عدم و امر ناسانكار
.ودمي
اداري ، نظاموارههاي تربي در متاسفانه:ميافزايد وي
ضعف دليل به مديريتها و دهن سپرده كاردان به كار چون
خود ، ناسانكار و كارمندان از تصميمگيريها و تفكر
بدنه مجريان ندارند ، مفيدتر و تربي كاري ارائه انتظار
ولي كنند كار انگيزه با ميتوانند كه حالي در دستگاه يك
اين تداوم و ميپندارند ياثربخ و فايده از خالي را خود
.ميكند بروز ناكارآمدي كل به روند
و كارايي افزايش عوامل مهمترين از يكي:ميكند تصريح وي
اول درجه در معنوي انگيزههاي ايجاد كارمندان ، بهرهوري
زيرمجموعه از مديريتها چون و است دوم اولويت در مادي و
دهند ، گسترش و ايجاد را بهرهوري تفكر تا نميخواهند خود
نگيرد قرار امور رفتپي مبناي تخصص كه ودمي اين نتيجه
.ود اهدهم ضعيف دولت ، بدنه در بهرهوري و
افزايش تفكر و كاري وجدان اينكه بر تاكيد ضمن آهاري نظر
فرهنگ ، يك صورت به كارمندان ميان در بايد بودن بهرهور
كه بدانند بايد كارمندان:ميافزايد يابد ،
تروي و يابسترش
خدمات ارائه به موظف همواره تريم و رجوع ارباب مقابل در
حضور ميزان باب از نه ميكنند دريافت كه حقوقي و هستند
تريانم كه است خدماتي ارائه ميزان بابت بلكه اداره ، در
ارباب و مردم رضايتمندي و ميكنند دريافت (مردم عموم)
بهرهوري ميزان تعيينكننده تري ، م عنوان به رجوع
.است كارمندان
هايري عامل يك نفت ، درآمد به وابستگي
و آلمان و ايران دولتي انجمن دبير "رياحي محسن" مهندس
"هريهم" با گفتوگو در نيز بهرهوري مديريت دار ناسكار
غلي جايگاه و موقعيت از ناخت تنندا و بودن بيانگيزه
و ميداند دولت كارمندان ناكارآمدي در موثر عامل دو را
تامين منابع در معضل اين هري من نظر به:ميافزايد
نفت فروش به متوسل ما تهگذ دوران از كه است ورك بودجه
با متناسب كارمندان تا ده منجر امر اين و بودهايم
حقوق دارند ، خود اداره و سازمان در حضور از كه انتظاري
ميبايست بدانند كارمندان اگر كه درحالي.كنند دريافت
حقوق ميكنند ، ارائه رجوع ارباب به كه خدماتي براساس
سطح ارتقاي و بهرهوري افزايش براي قطعا دارند ، دريافت
.ميكنند تلاش تربي انفعاليتهاي
در فرهنگي بسترسازي و ايجاد لزوم به ارها با همچنين وي
ارتقاي و در:ميافزايد كارآمدي ، براي كارمندان ميان
كارايي افزايش براي مهمي عامل ميتواند نيز كاري وجدان
كارمندان مذهبي ههايري و اعتقادات حاضر حال در.دبا
كند ، مستحكم را نسبي كارآمدي مسئله توانسته ، زيادي حد تا
.دمي وخيمتر موجود ، وضعيت قطعا نبود هم موضوع اين اگر
ضرورت به گفتوگو اين از ديگري بخش در رياحي مهندس
جامعه غلهاي و حرفه ابعاد با ناييآ اوليه آموزشهاي
را آموزشها ابتداييترين بايد:ميگويد و ميكند ارها
كودكان و كرده روع اول كلاس از قبل حتي تحصيلي مقاطع از
كارآفريني ، غل ، اهميت چون آموزههايي و مفاهيم با را
صورت به بايد آموزشها اين.كنيم ناآ غيره و كارآيي
تمرين فضاي و ده كافته مطالب عمق تا دبا عملي و نظري
.آوريم فراهم آنان براي را
اداري نظام و كلان سطح در را "اداري انقلاب" تحقق وي ،
نيازمند تحول هرگونه:ميگويد و ميداند ضروري ورك
كه است واضح و است ابتدايي مطالعههاي و بررسي و تحقيق
مسئولان اگر ولي ود ، مي مواجه مخالفتهايي با كار اين
هستند ، بالا بهرهوري و كارمندان كارآمدي افزايش خواهان
بسيار حد تا كارمند از را خود تلقي و تفكر طرز بايد
برطرف را موجود كلاتم رفع زمينههاي و اصلاح بالايي ،
برگزاري فرآيند ، اين تحقق و مطالعه مسير در.كنند
و صاحبنظران حضور با ناسيكار ستهاين و همايشها
طبعا عقلايي مديريت و است ضرورت يك گاهي ، دان استادان
زيان و سود كه چرا.كند استقبال بايد حركتها اين از
.است همين در ورك منافع
پستهاي تا ميكند نهادپي بهرهوري ، افزايش براي وي
به امور اجراي روش اما ود ، حفظ دولتي صورت به بالا رده
.درآيد خصوصي كل
فارغالتحصيلان حقوق از يبخ دولت
ميپردازد كار بهصاحبان را بيتجربه
سازمان در فارغالتحصيلي كارورزي دوره گذراندن صورت در
جوانان ملي
را بيتجربه فارغالتحصيلان صنعتي كارگاههاي اگر
پرداخت دولت توسط افراد اين حقوق از يبخ كنند استخدام
.ودمي
ده استخدام افراد كه ميافتد اتفاق رايطي در امر اين
ملي سازمان در را فارغالتحصيلان كارورزي دورههاي
.ندبا گذرانده جوانان
كه عالي آموزش مراكز و گاههادان فارغالتحصيل جوانان
و هستند بيكار هنوز بيتجربگي يا و كمتجربگي اثر بر
چند كارورزي دورههاي در ميتوانند نيافتهاند غلي
نيرو ، وزارت همكاري با جوانان ملي سازمان كه ماههاي
ود ، مي برگزار مربوط وزارتخانههاي ديگر و صنايع وزارت
تواناسازي دورهها ، اين برپايي از اصلي هدف.كنند ركت
به.است جوانان براي تغالا زمينه ايجاد و كارورزان
تحصيلات كه فردي طرح ، اين برگزاري مسئول غلامي دكتر گفته
آموختههاي نتواند ايد رسانده پايان به را خود گاهيدان
نياز پاسخگوي و كند نزديك عمل به كار بازار در را خود
كه ميكند كمك فارغالتحصيل به دورهها اين و دبا جامعه
و درآورد كار صورت به آموزش دوران در را خود آموختههاي
.بياموزد عيني و عملي تجربه حقيقت در
درواقع و غيركلاسيك آموزش صورت به تجربه اين:افزود وي
فارغالتحصيل جويدان و است عمل و تئوري بين جمع
كار بازار و آموخته قبلا كه تئوري بين فاصله ميتواند
.ود كار عرصه وارد و كند پر را
جوانان ملي سازمان در كارورزي عنوان به كه ديگري يوه"
مديريت با آنها انجام كه است پروژههايي اجراي ده اتخاذ
كمتجربه فارغالتحصيلان و دبا مجرب مجموعه يا فرد يك
".بپردازند كار به گروه اين با همراه نيز بيتجربه يا
و پايه علوم فني ، تههاير كار ، روع براي:گفت غلامي
چنانچه است قرار و ده گرفته نظر در مديريتي تههاير
را لازم همكاري جوانان ملي سازمان با مربوط ، دستگاههاي
.ود برطرف محدوديتها اين آورند ، عمل به
در كه كرده قبول اورزيك جهاد خصوص اين در:افزود وي
با روستايي صنايع نياز مورد متخصص نيروهاي تامين زمينه
كند ، همكاري جوانان ملي سازمان با كارگاه در كار يوه
نگرفته درنظر كارورزان استفاده براي دقيقي محل هنوز اما
.است
انجام توافقاتي نيز صنايع وزارت با جوانان ملي سازمان"
صنايع بخش به را كارورزي طرح ظرفيت از يبخ كه داده
فارغالتحصيل كارگاهي اگر كه صورت اين به دهند ، تخصيص
تا صنايع 35 وزارت گيرد كار به را كمتجربه و بيتجربه
".كند تقبل كارگاه در را فرد حقوق از هزارتومان 45
اعلام از پس ميتوانند رايط واجد جوانان:گفت غلامي
ذيربط سازمانهاي به جمعي رسانههاي توسط موضوع اين
معرفي را خود دورهها اين در ركت جهت و كرده مراجعه
.كنند
حداقل 24 بودن دارا متقاضيان رايط جمله از وي گفته به
اغل نبايد كارورز همچنين و است سال حداكثر 27 و سن سال
.دبا
جذب تنها طرح اين بانيان هدف كه آنجا از:افزود غلامي
گاه ، دان نام است ، جوانان كردن توانمند و فارغالتحصيلان
روي بر تاثيري هيچ تحصيلي مدرك معدل حتي و تحصيل استان
.تدا نخواهد كارورزان گزينش
دند برگزيده دانشآموزي وراهاي اعضاي
متوسطه مقطع مدارس تمامي در دانشآموزي وراهاي انتخابات
در راهنمايي مدارس و 50درصد غيرانتفاعي و دولتي از اعم
.د برگزار ورك سراسر گاهآموز هزار سي
وزارت دانشآموزي فعاليتهاي مديركل يزدانپناه علينقي
بستري حقيقت در دانشآموزي وراهاي:افزود پرورش و آموزش
.است تصميمگيري و همفكري ورت ، م براي مناسب
اركتم براي تمريني عنوان به را دانشآموزي وراهاي وي
اركتم فرهنگ تعميق باع حركت اين:گفت و
كرد رزيابي باعث
در تحولات بسترسازي براي آن كردن قانونمند و دانشآموزي
.ودمي ورك اجرايي و مديريتي نظام
پرورش و آموزش وزارت دانشآموزي فعاليتهاي مديركل
تمركززدايي ، بر دليلي دانشآموزي وراهاي وجود:كرد تاكيد
در انعطافپذيري اختيارات ، واگذاري اركت ، م جلب
.است محوري مدرسه هاندي و آن اجراي و برنامهها
به تربيت و تعليم فرايند در را دانشآموزي وراهاي وي
:تدا اظهار و كرد ارزيابي اساسي نقش يك كننده ايفا عنوان
منظور به كه است صنفي نهاد يك مدارس در وراها اين
تاسيس دانشآموزان خودباوري و مسئوليتپذيري و اركتم
.پرداخت خواهد يپرور و يآموز مسائل به و است ده
در حركت اين با دانشآموزان:كرد انخاطرن يزدانپناه
فرهنگي و يورز اجتماعي ، علمي ، اعتقادي ، فعاليتهاي
همچنين دانشآموزان اولياء كمك با تا ميكنند تلاش مدرسه
ي ، پرور ي ، آموز كلاتم مدرسه دبيران و مديريت كادر
.كنند رفع را انضباطي
جناحي اقدام هر از مدارس در وراها اين:كرد توصيه وي
فعاليتهاي در ناسالم رقابتهاي و جامعه رايدر روهي رايج گروهي
چارچوب در نيز آنها تصميمات كه كنند پرهيز دانشآموزي
خصوص در يزدانپناه.ميگيرد كل پرورش و آموزش مقررات
كه مدارسي در:گفت مدارس در دانشآموزي وراي اعضاي
بين نفر ، پن هستند ، دانشآموز پنجاه و ارايدويست نفر ،
سيصدوپنجاه از و نفر هفت سيصدوپنجاه ، تا پنجاه و دويست
مديريت و د خواهند انتخاب ورا عنوان به نفر نه بالا به
حكم يكسال مدت به اعضا اين از كدام هر براي نيز مدرسه
.كرد خواهد صادر
فردا مطبوعات
ودمي دادگاهي دايي علي:اگرانتما ;فردا &
كيوسك روي نبه كه اجتماعي يورز هفتهنامه اگران ، تما
يورز عكاس يك كايت از دارد يگزار آمد خواهد مطبوعات
مورد كه عكاس اين اگرانتما گزارش بنابر.دايي علي از
محلي هاداست جمعآوري با گرفته قرار دايي علي تم و ضرب
.دبك دادگاه به را تيمملي كاپيتان تا دارد قصد
بحرين به خبرنگاري اعزام با همچنين اگرانتما هفتهنامه
ملي ، تيم بازي آخرين از پس ويژهنامهاي در دارد سعي
.دهد قرار خوانندگانش دسترس در را كاملي اطلاعات و اخبار
استمرار اميد جمهور رئيس اساسي قانون تذكر:آبان فردا ، &
اصلاحات
رمنت آبان اول كه آبان سرمقاله در عليپور محمدحسن
قوه به جمهور رئيس اساسي قانون تذكر درباره د خواهد
قانون تذكر به قضاييه قوه رئيس واكنش":است تهنو قضاييه
اهميت تذكر ، اين علني اعلام خصوص به جمهوري ، رئيس اساسي
ايجاد و عمومي افكار بر آن تاثير و جمهوري رئيس اقدام
عين در.نمود كارترآ را اصلاحات استمرار براي اميدواري
نقض يعني مصداق ذكر با جمهوري رئيس اساسي قانون تذكر حال
دليل به مجلس نمايندگان از تعدادي پارلماني مصونيت
اما بود اساسي قانون و 86 اصول 84 طبق بر اناظهارات
.بود كلي جمهوري رئيس تذكر به قضاييه قوه رئيس واكنش
پاتوق
براي جديد راهحلهاي
خدمتسربازي خريد قانون
لغو كلاتم حل
نيروهاي كل ستاد توسط سربازي خدمت خريد قانون لغو با
كرده برنامهريزي آن براساس كه افراد از بسياري مسلح
ستاد مسئولان اريپاف اگرچه.دند كلاتيم دچار بودند ،
وراي مجلس نمايندگان آنان دلايل و مسلح نيروهاي كل
دن برطرف براي ولي است كرده متقاعد را دولت و اسلامي
.است ده يدهاندي راهحلهايي آمده پيش كلاتم
و اسلامي وراي مجلس در تهران مردم نماينده سعيدي ميثم
گفتوگو به ما با اينباره در ملي امنيت كميسيون عضو
.است پرداخته
بودجه قانون برخلاف ميتواند مسلح نيروهاي كل ستاد آيا &
بگيرد؟ سربازي فروش دن منتفي به تصميم
مازاد مسلح نيروهاي اگر كه است دهن قيد بودجه لايحه در
فروش به اقدام مازاد مقدار به ميتوانند تنددا نيرو
.كنند وظيفه نظام خدمت
كه است كرده اعلام مسلح نيروهاي كل ستاد رو همين از
را فروش ميتواند قانون براساس و ندارد نيرو مازاد امسال
و است كل ستاد خود موضوع تعيين مرجع واقع در.كند منتفي
.ميدهد او به را كار اين اجازه قانون
است؟ نكرده مخالفت تصميمگيري اين با اسلامي وراي مجلس &
مخالفتي مجلس زمينه اين در و است ستاد تصميمگيري مرجع
اگر كه بود اين ستاد به نمايندگان ايراد تنها ندارد
انتقاد اين.نكردند اعلام زودتر چرا تندندا مازاد نيروي
سوالاتي ستاد نمايندگان از و مطرح ملي امنيت كميسيون در
.ده
بود؟ چه باره اين در آنان پاسخ &
آنكه ضمن ميدهد ، آنها به را اجازه اين قانون ببينيد
مخالف طرح اين با اساسا مسلح نيروهاي كل ستاد اعضاي
بود بهتر ميكنيم فكر اما مخالفيم هم ما البته.هستند
فروش منع قانون اين و ميكرد صبر امسال پايان تا ستاد
.دمي اجرا آينده سال از سربازي
برنامههايي سربازي خريد برمبناي جوانان از بسياري &
.ميخورد بههم كل بدين كه تنددا خود براي
دفاع وزير اما تيمدا مدنظر هم ما كه بود مسئلهاي اين
انجام كه توافقي طبق كه كرد اعلام ملي امنيت كميسيون در
نظر در سربازي خدمت خريد متقاضيان براي تسهيلاتي ده
.است ده گرفته
در ميتوانند كردهاند ازدوا كه كساني آنكه جمله
ز ازدواج
خريد براي كه آناني و دهند انجام را سربازي خدمت خود هر
به ميتوانند دادهاند انصراف گاهدان از خود خدمت
.دهند ادامه خود تحصيل به و برگردند گاهدان
يدهبخ نيز بودند غايب حالا تا كه كساني غيبت همچنين
.است ده
فروش منبع از ورك كل بودجه از يبخ اينكه به توجه با &
ود؟نمي مواجه كلم با دولت آيا د ، مي تامين سربازي
.ندارد زيادي تاثير ورك كل بودجه در مقدار اين
فروش دوباره آينده سالهاي تا دارد امكان ميكنيد فكر &
ود؟ سرگرفته از سربازي خدمت
طور به مسلح نيروهاي كل ستاد كه آنجايي از.نميكنم فكر
بعيد بسيار قانون اين تبازگ است مخالف طرح اين با كل
.است
چيست؟ ستاد مخالفت دلايل &
كاملا ميگيرد ستاد كه ايرادهايي ناسي ، كار لحاظ به
بين وظيفه نظام خدمت فروش معتقدند آنان.است منطقي
نيروهاي بين تعارض اين و ميآورد بوجود تعارض سربازان
.ميكند ايجاد كلم وند عمل وارد بايد كه مواقعي در مسلح
نيروها ميان وقتي كه داده انن تجربه آنكه ضمن
در.ندارند را لازم كارايي آنان دارد وجود تفاوتهايي
مالي ضعف دليل به كه ميكند فكر جامعه از يبخ صورت اين
وظيفه انجام در همين براي د ، بك را پولدارها جور بايد
طبقاتي كاف ايجاد مسئله ، بزرگترينميآيد بوجود سستي
.است
خدمت فروش و خريد مسئله وقتي از ميگويند ستاد اعضاي
نيست ، برخوردار لازم يكدستي از مسلح نيروهاي ده مطرح
.ندارند را لازم كارايي موجود نيروهاي آنكه ضمن
مايحتا تامين براي دولت ورك جوانبودن به وجه
مايحتاج تامين &
ود؟نمي كلم دچار سرباز تعداد اين
با نيز مجلس نمايندگان طرح اين ساله چند اجراي از بعد
دچار دولت ايد كه ميدانيم ما و بودند مخالف قضيه اين
مسئله حل براي معتقديم اما ود بابت اين از كلاتيم
.ود اصلاح وظيفه نظام قانون بايد سربازي
|