عطف نقطه در ايران صنعت
شود مي نزديك ايران صنايع سازي نو
خود وعده به معادن و صنايع وزير جهانگيري اسحاق: اشاره
صنايع نوسازي طرح جاري هفته از روز نخستين در و كرد وفا
كه برنامهاي طبق.كرد تقديم رئيسجمهوري به را ايران
معاون حسيني دوست احمد امروز است ، داده صنايع وزارت
تشريح را طرح اين جزئيات است قرار وزارتخانه اين توليدي
كارشناسان.شد خواهد ارائه فردا آن گزارش و خبر كه كند
بيم.ميبرند سر به اميد و بيم در اكنون صنعتي و اقتصادي
عمل در صنايع نوسازي طرح ميدهند احتمال چون دارند ،
و يابد تداوم گذشته روند باشدو نداشته چنداني فايده
صنعت بخش در را نويي شرايط تازه طرح شايد كه اميدوارند
مجلس و دولت در طرح اين كه زماني تا امروز از.كند حاكم
حاضر گزارش.گفت سخن و نوشت آن درباره ميتوان شود تصويب
را اقتصادي كارشناسان و صنايع صاحبان از برخي ديدگاه
.است داده شرح ايران صنعت درباره
صفت جنان محمدصادق
و فعالان صاحبنظران ، توسط شده انجام گوناگون بررسيهاي
شرايط و وضعيت درباره كشور اقتصادي مسئولان و مديران
مهم بسيار پديده اين ميدهد نشان ايران صنعت فعلي
گرفته قرار عطف نقطه در مختلف جهات از سياسي اقتصادي ،
با ايران اقتصاد برجسته كارشناس عظيمي حسين دكتر.است
هيچ تقريبا" كه ميكند داوري ايران صنعت درباره تدقيق
خارجي محصولات با داخل در حتي بتواند كه نداريم محصولي
جهت از كه است اين عظيمي دكتر داوري معناي ".كند رقابت
قعر نقطه به ايران صنعت توليدات ، كيفيت در رقابتپذيري
كشور صنعتي توليدكنندگان پيدرپي گلايههاي.رسيدهاست
كه ميدهد نشان..و پايين تعرفههاي بيرويه ، واردات از
صنعت شرايط با حد چه تا كشور اقتصادي كارشناس اين داوري
.ميكند تطبيق ايران
مديريت و اقتصاد دانشكده رئيس مشايخي علينقي دكتر
بررسي ديگري زاويه از را ايران صنعت شريف ، صنعتي دانشگاه
و تحقيق مساله ايران صنعتي واحدهاي در:مينويسد و كرده
بين در جهت اين از و است توجه مورد حد كمترين در پژوهش
نامساعدي بسيار وضعيت در صنعتي توسعه نو حتي كشورهاي
ايران صنعتي توليدات كه است دليل همين به و دارد قرار
اقتصادي كارشناس اين.ندارند را لازم نوآوري و كيفيت
دارد اسفناكي شرايط ايران صنعتي مديريتي نظام:ميافزايد
زيادي فاصله شده شناخته معيارهاي با مديران انتخاب و
.دارد
در:ميگويد نيز ايراني اقتصاددان اديب محمدحسين دكتر
حتي كشورهايي در توسعه سوم موج ورود شاهد دنيا كه حالي
از بسياري است ، خود صنعت بخش در ايران كشورهاي مشابه
گرفته كار به تكنولوژي سطح نظر از ايران صنعتي رشتههاي
وضعيت ايناست صنعتي توسعه دوم موج به مربوط هنوز شده
رقبا با مقايسه در ايران صنعتي توليدات تا است شده موجب
.گيرد قرار نامساعدي وضعيت در
جنبه يك به اسلامي شوراي پژوهشهايمجلس مركز كارشناسان
رسيدهاند نتيجه اين به و كرده توجه موضوع اين از ديگر
صنعتي وزارتخانههاي در شاغل انساني نيروي و تشكيلات" كه
اعمال و تكنولوژيك و صنعتي سياستگذاري براي لازم ظرفيت
تصدي هدف با تشكيلات اين زيرا.ندارند را آن بر نظارت
آمده وجود به ارز همچون كميابي منابع اداري تخصيص و امور
".ديدهاند آموزش و
كمبود و غيرمتخصص پرسنل مازاد با صنعتي وزارتخانههاي
بازار مطالعات صنعتي ، برنامهريزي زمينه در متخصص پرسنل
.هستند مواجه صنعتي طرحهاي ارزيابي و
از خارج دولتي شركتهاي معتقدند ، كارشناسان از گروه اين
جزيرههاي صورت به فرابخشي و بخشي دستگاههاي نظارت حيطه
و سوءمديريت دليل به و ميشوند اداره مستقل و جداگانه
گسترده مقياسي در ملي منابع اتلاف موجب اندك ، كارايي
رشتههاي از پرشماري تعداد كه كنيم توجه اگر.شدهاند
تملك در صنعتي بزرگ كارگاههاي ويژه به كشور صنعتي اصلي
خواهد روشن بيشتر ما داوريبراي اين معناي هستند دولت
.شد
نتيجه اين به اكنون ايران صنعتي و اقتصادي كارشناسان
دلايل به گذشته دهههاي در ايران صنعت كه رسيدهاند قطعي
قرار عطف نقطه در اكنون و گرفته قرار سرازيري در گوناگون
اين غير در دهد ، جهت تغيير ايران صنعت بايد اكنون.دارد
.شد خواهد كشيده تباهي به صورت
گذشت آنچه
ملتهاي و قومها تمدنها ، سرافرازي با توام ماندگاري راز
از و داده قرار آينده راه چراغ را گذشته كه است اين جهان
دسته آن.ميكنند استفاده شكل بهترين به خود تجربههاي
درس آن از و گرفته ناديده را تجربهها كه ملتها از
برايشان نكنند پيدا را راه اينكه احتمال نميگيرند ،
را فرصتي اكنون ايران ، صنعتي نوسازي.بود خواهد بيشتر
به و بيندازيم گذشته به دوباره نگاهي تا است كرده فراهم
مديران.رسيديم اينجا به چرا كه دهيم پاسخ پرسش اين
گوناگون مسائل كوران در اخير سالهاي در كه كشور صنعتي
محيط با را آن تعامل و بوده صنعتي تحولات به مربوط
ديگر كس هر از بهتر شايد كردهاند حس خوبي به بيروني
در 5 گروه اين.بدانند را شده ياد پرسش به مربوط پاسخ
كشور صنعت نوسازي طرح همايش جريان در و ماه 1380 شهريور
و صنايع وزارت توليد معاون حسيني دوست احمد رودرروي
گرفتند قرار صنعتي نوسازي طرح كنندگان تدوين از و معادن
.كردند اعلام اينباره در را خود نظرهاي و
در كه كشور صنعتي مديران قديميترين از يكي صابري مهندس
اين دولتي مديران از اسلامي انقلاب پيروزي نخست سالهاي
لوازم كنندگان توليد انجمن موثر عضو اكنون و بود بخش
:ميگويد و ميگذارد انگشت حساس نقطه يك به است خانگي
فقدان گيرد ، قرار سراشيبي در ايران صنعت تا شد موجب آنچه
شدن نهادينه بدون صنعتي توسعه.است كشور در صنعتي فرهنگ
.نيست ممكن آن الزامهاي و صنعتي فرهنگ
:گفت و كرد اشاره ديگر مهم بسيار مساله يك به آن از پس وي
و نقل و ندارد رابطه دنيا با كشور مالي سياست وقتي
مالي منابع تجهيز است ، قطع كشورها ساير با آن انتقال
.ميشود مواجه تنگنا با ايراني شركتهاي توسط نياز مورد
انحصاري صورت به نيز كشورمان در مالي منابع ديگر طرف از
منطقي تعامل تضعيف به سياست اين كه ميشود مديريت
در را صنعت و شده منجر مالي سياستهاي و صنعتي فعاليتهاي
.ميدهد قرار تنگنا
مساله يك به نيز پارس خانگي لوازم مديرعامل خاتمي مهندس
ديدهايد كشور كدام در:ميگويد و ميكند اشاره ديگر مهم
و انواع هم و بپردازند ماليات هم صنعتي كنندگان توليد كه
.بدهند گوناگون نهادهاي و سازمانها به را عوارض اقسام
كشور چوب همگن صنايع انجمن دبير آقاجاني عبدالعظيم
.ميزند را اول حرف ايران اقتصاد در نگري بخشي:ميگويد
بخش هر كه است شده موجب اقتصاد به سيستمي نگرش فقدان
اين از كشور صنعت.كند عمل تنها جزيرهاي مانند اقتصادي
.است ديده را آسيب بيشترين سياست
نيز خانگي لوازم و گاز شوراي اعضاي از رهنما فرهاد
در جمله از ايران اقتصاد در دولتي بخش شدن چيره:ميگويد
.است ايران صنعت ناكامي دلايل مهمترين از يكي صنعت ،
در بايد كه بانكي نظام بودن رقابتي غير اين بر علاوه
تضعيف در باشد داشته را اول نقش صنعت پولي نيازهاي تجهيز
.هست و بوده مهمي عامل بخش اين
آزمود نبايد را آزموده
منبع يك كه نفت صادرات از حاصل درآمد كه است اين واقعيت
زندگي در را خاصي رفتارهاي است ايران براي خداداد
يكي.است كرده حاكم ايرانيان اقتصادي و سياسي اجتماعي ،
نيز كارشناسان ميان در حتي نيز اكنون كه رفتارها اين از
با.است دولت عقل به حد از بيش اتكاي دارد ، طرفداراني
و پايهگذاري در دولت شكست گذشته سال در 50 اينكه وجود
اينباره در بازهم است ، مشهود خوبي به صنعت هدايت
.شويم بهرهمند آن مواهب و دولت از ميخواهيم
به اگر:ميگويد ايراني اقتصاددان طبيبيان محمد دكتر
آنكه بدون كنيم نگاه مكانيكي ديد از صنعتي نوسازي
تحليل ميكند عمل جامعه بطن در كه را اساسي سازوكارهاي
نوسازي به مكانيكي ديد.نميرسيم جايي به نهايت در كنيم ،
ما سوال به غلطي جواب و نميكند حل را مشكلي صنايع
ميگويند مثلاميافتيم اشتباه به و ميرويم كه ميدهد
معاف ماليات از را صنعت كلان و بگذارد قانوني دولت كه
كلان در سرمايهگذاري به قيمت ارزان وام دولت يا و كند
...و كند تزريق ارزي وام و ترجيحي ارز دولت ، يا بدهد صنعت
آينده در و بوده ناموفق و شده امتحان روشها اين تمام
منابع تزريق و اقدامها اينگونه بابود خواهد ناموفق نيز
و مييابد ادامه نابساماني و معضلات و شد نخواهد حل مشكل
اين در متاسفانه.ميشود ضايع كشور منابع گذشته همچون
.دارد وجود منافعي منابع ، كردن ضايع و بخششها و بذل
.شود تكرار دوباره اتفاقات اين كه ميكنند پيگيري عدهاي
افراد.ميشود تكرار روشها اين كه است سال حدود 100
كه كساني.ميبرند و بردهاند سود رانتها اين از خاصي
موفقيت عدم بر بايد ميانديشند كشور كلان منافع به
تاثير تحت و كنند توجه شده تجربه و شده آزمون روشهاي
.نگيرند قرار توجيهها اين
ببينيم را شدن جهاني
و امروز دنياي تحولات به توجه بدون كشور صنعتي نوسازي
جايي به راه ميشود ترسيم آينده در آن از كه چهرهاي
.برد نخواهد
در كشور صنعتي برنامهريزي مديران از امامي عليرضا دكتر
با بايد نخواهيم چه و بخواهيم چه:ميگويد اينباره
بايد و است مطرح شدن جهاني پديده.كنيم كار جهاني جامعه
ما رقابتي مزيتهاي.كنيم مشخص شرايط اين در را خود وضع
كلان سياستهاي نظر از.بشناسيم را آن بايد و است محدود
.رويم پيش صنايع نوسازي با هماهنگ بايد
نداريم فرصتي
.است عيار تمام ضرورت يك ديگر اكنون ايران صنعتي نوسازي
گمراهيها ، ترديدها ، با اقدام اين كه صورتي در
ديگر شود مواجه خاص سليقههاي با مطابق عمل سردرگميها ،
.بماند بازار در تا نميماند كشور صنعت براي فرصتي
:ميگويند باره اين در مجلس پژوهشهاي مركز كارشناسان
اندكي فرصت ما كنوني جهاني محيط در كه است اين واقعيت
دنياي با خود تكنولوژيك شكاف كردن پر و صنعتي حمايت براي
گمان كه باقيمانده فرصت اين از اگر و داريم پيشرفته
نكنيم ، بهرهگيري درستي به باشد سال تا 7 تنها 5 ميرود
در و نميآوريم دست به مناسبي جايگاه جهاني كار تقسيم در
و شد خواهيم تبديل نفت محصول تك صادركننده به وضعيت اين
ودر ترتيب اين به.ميدهيم دست از را شدن صنعتي شانس
زيان معرض در نبريم ، سود شدن جهاني فرصتهاي از كه صورتي
.ميگيريم قرار دركشور صنعتزدايي از ناشي
نوسازي و گسترش سازمان معاون مسگريان حقيقي داور دكتر
با ايران صنعت رويارويي نگران:ميگويد نيز ايران صنايع
در صنعت جمله از اقتصادها آزادسازي روند.هستم دنيا
زمينه اين در ما و است شده آغاز است سال چندين دنيا
تا است مانده ايران صنعت براي اندك فرصتعقبافتادهايم
.دهد تطبيق جهان صنعتي تحولات با را خود شرايط
كرد نبايد چه
اجتنابناپذير ضرورت يك مثابه به كشور صنعتي نوسازي
بخش در بايد.است گوناگوني عوامل اجراي و طراحي نيازمند
و سازگار تعامل.پذيرد صورت متعددي اصلاحات صنعت بيروني
با بازرگاني مالياتي ، ارزي ، پولي ، سياستهاي مسير هم
صنعتي سياست كه صورتي در.است ضرورت يك صنعتي سياستهاي
را قبلي خورده شكست راه شود سازگار بيروني محيط با كشور
راه مالياتي سياستهاي كه زماني تا.رفت خواهيم ديگر بار
به بخش اين به و ميكند ناهموار را صنعت توسعه و رشد
مصادره خود نفع به را آن تا ميكند نگاه شكار يك مثابه
خارجي سياست كه حالتي در.نيست ممكن صنعتي رشد كند ،
دنياي با كشور صنعت تعامل مسير كردن هموار توانايي ايران
بيمعني صنعتي ازنوسازي گفتن سخن ندارد ، را خود اطراف
با خاطر آسودگي با بتوانند بايد كشور صنعتي واحدهاي.است
بانكي سياستهاي اگر.باشند داشته مشاركت خارجي شركاي
امكان حد در و سهولت به صنعتي واحدهاي نباشدكه گونهاي
كاغذ روي تنها صنعتي نوسازي كنند استفاده مردمي منابع از
است كارهايي اقدامها ، اين همه از مهمتر اما...و ميماند
مهمترين از يكي.داد انجام نبايد صنعتي نوسازي براي كه
توليدات قيمتهاي كنترل داد انجام نبايد كه اقدامهايي
.است صنعتي
اينكه دليل به گذشته دهههاي در دولت كه است اين واقعيت
اين به را امتيازها برخي حمايتكند صنعت از خود زعم به
جلوگيري ترجيحي ، ريالي و ارزي وامهاي دادن.است داده بخش
مقابل ، در..و كشورها ساير صنعتي آزادتوليدات واردات از
مثابه به را قيمتها كنترل كه است داده خودحق به دولت
صنعت سوقدادن و قيمتها كنترل.آورد دست به امتياز يك
بخش كه است ضربهاي مهمترين حسابداري قيمتهاي سمت به
وصنعتگران ملت دولت ، شامل ايراني جامعه.است خورده صنعت
از جلوگيري و قيمتها كنترل كه باشند داشته توجه بايد
صنعت تا داد نخواهد اجازه هرگز قيمتها سيستم عملكرد
.شود نوسازي
زماني تا:ميگويد ايراني اقتصاددان طبيبيان محمد دكتر
نوسازي نپذيرد را قيمتها سيستم وكار ساز ايران صنعت كه
خطر كه است اهرمي قيمتها سيستم.نيست ممكن صنعتي
سر بالاي در همواره را ناكارآمدي صورت در ورشكستگي
صنعتي واحدهاي كه كرد كاري بايد.ميدارد نگه مديران
كاربستن به با مگر نيست ممكن اين و باشند پذير رقابت
شده ضعيف صنعتي كه است شده ديده گذشته در.قيمتها سيستم
به كندو عمل قيمتها سيستم كه ندادهايم اجازه و است
مانده كشور دست روي اكنون و دادهايم بيجهت كمكهاي آن
.است
ديگراز يكي به ايران صنعتي كارشناس بايزيدمردوخي دكتر
از نبايد:ميگويد و كرده اشاره كرد نبايد كه اقدامهايي
دست از را خود زيستمندي توانايي كه صنعتي واحدهاي
كه گونهايشود نبايد صنعتي نوسازي.كرد حمايت دادهاند
از برخي حتي و صنعتي واحدهاي بيرويه حمايتهاي با
از عادي زندگي براي را خود توانمندي كه صنعتي رشتههاي
كارشناس يك.بمانند سرپا قيمتي هر با.دادهاند دست
با برخورد در دولت:ميگويد نيز ايران سياسي اقتصاد
و صريح و بگذارد كنار را تعارفها بايد سرمايه صاحبان
دادن با نبايد دولت.كند بازگو را واقعيتها صميمي
سرمايهاي صاحب هر دل در جايي بخواهد زيانآور وعدههاي
اين سرمايه وصاحبان صنعتگران از حمايت معناي.باشد داشته
آنها ملي تواناييهاي از خارج وعدههايي دادن با كه نيست
.نگهداريم افراطي خوشبيني حالت در را
دولت حمايتهاي كه باشند داشته توجه بايد صنايع صاحبان
آنها براي مردم كيسه از همواره نميتوان و دارد مرز و حد
صنايع صاحبان با برخورد در نبايد دولت بنابراين.كرد خرج
.باشد داشته رودربايستي
سازمان كدام
شود؟ تاسيس جديدي سازمان است لازم صنايع نوسازي براي آيا
معتقدند كشور صنعتي و اقتصادي كارشناسان از بسياري
و گسترش سازمان وظايف مهمترين از يكي صنايع نوسازي
فراموشي به اخير دهه دو در متاسفانه كه است صنايع نوسازي
عامل هيات رئيس تركان اكبر كه همانطور.است شده سپرده
گسترش سازمان جديد رئيس معارفه مراسم در سازمان اين سابق
و گسترش سازمان برگشت براي را راه توسعه سوم برنامه گفت ،
.است كرده هموار خود اصلي وظايف انجام براي صنايع نوسازي
محوري نقش صنايع نوسازي در بايد سازمان اين ترتيب اين به
.باشد داشته
صنايع نوسازي و گسترش سازمان است؟ ممكن چگونه كار اين
خارج تحميلهاي اساس بر انقلاب پيروزي از پس سالهاي در
.است شده شركت تعدادي مالك و متصدي و متولي خود اراده از
.است كرده دور خود اصلي هدف از را سازمان اين بنگاهداري ،
كه خود اصلي وظيفه اجراي سمت به بايد گسترش سازمان اكنون
به توجه با سازمان اين.شود داده سوق است صنعتي نوسازي
را اجرايي محوريت ميتواند دارد كه ارزشمندي تجربههاي
.گيرد عهده بر صنعتي نوسازي در
|