در تروريستي 11سپتامبر حادثه پيآمدهاي
اغما در سينماهاليوود
:گفتوگوبابهرامريحانيهنرمندپانتوميم
سلامتي نمايش ;پانتوميم
ممكن غير روياهاي به يافتن دست
در ايران معماري از نقاشي نمايشگاه
سعدآباد نگارخانه
قرن پرتلاطم بحرانهاي با كه هنرمندي
است آميخته بيستم
ايران عكاسي بررسي جلسات برگزاري
اردهال مشهد يادواره
غايب امروز شعر در احساس و عاطفه انسان ،
است
نيكوكاري جشنهاي و تلويزيون
ورزش عاشقان به سيما و صدا بياعتنايي
تلويزيون برنامههاي تماشاي و تاجيكها
ايران
يك وضعيت به نسبت آمريكا نگراني ابراز
روسيه تلويزيوني شبكه
ايتاليا در تلويزيوني برنامههاي درصد 70
است تبليغات
خورشيد دختران براي بزرگ جايزه
در تروريستي 11سپتامبر حادثه پيآمدهاي
دراغما سينماهاليوود
بر فيلم فقط 16 سال پايان تا فيلمسازي بزرگ كمپانيهاي *
زمان در فيلم با 68 مقايسه در رقم اين دارند پرده
است عظيم سقوط يك قبل سال مشابه
نابودي به منجر كه سپتامبر يازدهم تروريستي حادثه
بي فيلمنامه يك خود شد ، نيويورك معروف دوقلوي برجهاي
يك كه فيلمنامههايي دسته آن ازاست هاليوودي نقص و عيب
مردم.ميكنند آماده مداوم كار ماه چند طي متخصص گروه
حيرت ديدگان مقابل در سپتامبر يازدهم روز صبح نيويورك
استوديوهاي از يك هيچ كه ديدند را صحنههايي خود ، زده
يك.نيستند هم آن از نيمي خلق به قادر هاليوودي فيلمسازي
حال در مردم كه بگيريد نظر در را تابستان آخر آفتابي صبح
هواپيماي يك ناگهانهستند خود كار محلهاي سوي به حركت
از ميكند پرواز زمين به نزديك فاصلهاي در كه مسافربري
.ميشود رد مهيب صدايي با رهگذران و ماشينها سر بالاي
ارتفاع چنين در چرا هواپيما اين كه هستند متعجب همه
چشمشان و نكتهاند اين متوجه اذهان.ميكند حركت پاييني
با را آن برخورد ناگهان كه است پرواز حال در هواپيماي به
هواپيما برخورد.ميبينند جهاني تجارت ساختمان دو از يكي
نقطهاي در كه بود فيلمنامهاي اول بخش ساختمان ، با
.بود شده نوشته ناشناس افرادي توسط و هاليوود از دورتر
متوجه سريع خيلي جهان مردم بقيه هم و آمريكاييها هم
كه هوايي ، فاجعه و حادثه يك نه افتاده اتفاق شدندآنچه
آن در كه بهتي امااست تروريستي يافته سازمان حركت يك
برخلاف.ميساخت مشكل برايشان را باورش بودند رفته فرو
فاجعه كشتهشدگان از يك هيچ فاجعه ، سينماي فيلمهاي
صورت به.نشدند بلند خود جاي از زنده دوباره نيويورك
به آمريكا سراسر در كه نيويورك در فقط نه زندگي طبيعي ،
همه و بود شده محو سينما گيشههاي صف.درآمد تعطيل حالت
در.بودند شده ميخكوب خود تلويزيون گيرندههاي پاي
ميگفتند -قبلي هماهنگي بدون و صدا يك -همگان كه شرايطي
فاجعه سينماي فيلمهاي شبيه نيويورك شهر اتفاقهاي
از.خورد فاجعه ازاين عظيمي ضربه هاليوود است ، هاليوودي
.برد نام "هاليوود اغماي" عنوان به ميتوان حادثه اين
فاجعه ميگويند كشور اين سينماي كار كهنه دستاندركاران
تمام.است ممكن رويداد بدترين آمريكا ، اخير تروريستي
سپتامبر يازدهم از پس اكران ، جدول برنامههاي و طرحها
فيلمسازي استوديوهاي سوال مهمترين.است ريخته بهم كاملا
كنيم پرده روانه را فيلمها كدام كه بود اين فاجعه از پس
شركت دارد؟ نمايش سبز چراغ فيلم كدام فضايي چنين در و
عمومي نمايش آماده را فيلمي هيچ سال 2001 پايان تا سوني
دريم و ديزني و فيلم يك فقط ماير متروگلدوين.ندارد
روي كردن باز حساب.تا دو فقط يك هر نيولاين و وركس
هم اين از وارنر ، برادران و بيستم قرن يونيورسال ، فاكس
.است سختتر
پايان تا فيلمسازي بزرگ كمپاني نه مجموع محاسبات ، طبق
مقايسه در رقم اين.ميفرستند پرده روي فيلم فقط 16 سال
.است عظيم سقوط يك قبل ، سال آخر ماه سه در فيلم با 68
متوجه كه ميدهد نشان را خود بيشتر زماني وخامت اين عمق
مقايسه در كمي رقم قبل ، سال آخر ماهه سه فيلم باشيم 68
زماني ، فاصله همين در شده داده نمايش فيلمهاي تعداد با
.است قبلتر سالهاي در
وضعيت ، اين كه معتقدند فيلمسازي كمپانيهاي مديران
.استوديوهاست تاريخ در فيلم نمايش جدول شكل بدترين
نمايش فيلمهاي تعداد كاهش به اهميتي تماشاگران ظاهرا
در تعطيلات فصل.نميدهند سينماها سالنهاي در شده داده
آماده را خود نگراني با فيلم ، كنندگان پخش و است راه
.ميكنند جديد فيلمهاي مشتاق جمعيت با رويارويي
تجديدنظر اكرانهاي 2001 فيلمسازيدر كمپانيهاي
سال 2002 و آينده ماههاي در توليد وضعيت هنوز.كردهاند
.نيست مشخص
افت جز به شد ، وارد هاليوود به كه عظيمي ضربه راستاي در
مردم با را خود كردند تلاش استوديوها فيلمها ، فروش شديد
داشت احتمال كه كارهايي انجام از و كنند همراه ديده داغ
اولين.جويند دوري كند ، برافروخته و عصباني را آنها
با نوعي به كه بود فيلمهايي نمايش تعويق آنها اقدام
به توجهات تمام پس.داشت سروكار تروريسم و ربايي هواپيما
بابازي "جانبي آسيب" و (آلن تيم) "دردسربزرگ" سمت
تازه كه فيلم دو اين نمايش.رفت "شوارتزنگر آرنولد"
به نامعلومي مدت براي بودند ، كرده آغاز را خود تبليغات
چمدان كه است قصهگروهي اول فيلم.افتاد تعويق
يك سمت به را آنها چمدان اين و ميكنند پيدا اسرارآميزي
را او هم "آرنولد" جديد فيلمميكشاند تروريستي منطقه
در فرزندش و همسر كه ميكشد تصوير به مقامآتشنشاني در
درصدد او و ميشوند كشته تروريستها بمبگذاري اثر
.برميآيد انتقامگيري
و سينما رابطه موضوع ديگر بار يك نيويورك اتفاقهاي
مركز در را يكديگر بر دو اين تاثيرهاي و واقعي زندگي
ديگري از يك كدام كه است اين اصلي پرسش.داد قرار توجه
قضايا جز به جز و موشكافانه بررسي با ميكند؟ تقليد
.ميكند تقليد هنر از زندگي كه كرد استنباط چنين ميتوان
ديدگان حادثه كمك به سريع خيلي آمريكا سينماي هنرمندان
گروه اولين آمريكا بازيگران اتحاديه.شتافتند نيويورك
وارد دلاري ميليون چند چك يك اهداي با كه بود متشكلي
روز يك فروش هم آمريكا سينماداران اتحاديه.شد كارزار
.داد اختصاص نيويورك آسيبديدگان به را آمريكا سينماهاي
فجايع بازماندگان براي دلاري ميليون يك چكي "جيمكري"
و "ترنر كاتلين" ،"دنيرو رابرت".كرد امضاء نيويورك
نمايشي حركت يك عنوان به و پختند غذا "دروباريمور"
و حادثه محل در مستقر نشاني آتش ماموران جمع به همدلانه
هنرمندان دنياي كمكرساني ادامه در.رفتند آسيبديدگان
آنجلينا" ،"ديون سلين" نيويورك ، حادثه ديدگان آسيب به
اين در.شدند همراه ديگران با هم "گابريل پيتر" و "جولي
ميليون يك و داد انجام جالبي و بديع اقدام "جولي" بين
اخير اتفاقهاي جريان در كه افغاني مهاجران به دلار
"گابريل پيتر" و "ديون سلين".كرد هديه شدهاند ، آواره
شهرهاي از يكي در آسيبديدگان نفع به مشترك كنسرتي هم
.ميكنند اجرا آمريكا بزرگ
زنده برنامه يك در هم "كلي علي محمد" و "اسميت ويل"
فاجعه خواستند آمريكا مردم از و شدند ظاهر تلويزيوني
در كه اسميتنگذارند اسلام حساب به را نيويورك اخير
درباره خواست مردم از ميكند بازي را كلي نقش "علي" فيلم
تصميم و كنند فكر منطقي و معقول دست ، اين از فجايعي
به ميتوان حادثه اين در هم هنر دنياي تلفات ازبگيرند
"پركينز آنتوني" همسر كه او.كرد اشاره "برنسن بري" مرگ
دوقلو برجهاي به كه بود هواپيمايي مسافران از يكي بوده
.كرد برخورد
و هاليوود براي سوال اين سپتامبر ، يازدهم حوادث از پس
را خود كار تاكنون آيا كه شده مطرح آمريكا سينماي صنعت
هاليوودي فيلمهاي از بسياري در است؟ داده انجام درست
افتاد ، اتفاق سپتامبر يازدهم در چه آن مشابه صحنههايي
ميتوانند فيلمسازي كمپانيهاي تمامي تقريبا.دارد وجود
خود جديد فيلمهاي وضعيت از نگراني براي محكمي دليل
.باشند داشته
و فيلمها نمايش تعويق طريق از فقط فيلمسازي كمپانيهاي
.نخوردهاند ضربه خود فيلمهاي از صحنههايي حذف يا
.آمريكاست در فيلم توليد اصلي مكانهاي از يكي نيويورك
غير حتي و -آمريكايي فيلمهاي اعظم بخش حقيقت ، در
كساني طبيعي ، طور به.ميشود توليد شهر دراين -آمريكايي
كار چه حالا داشتند ، مشاركت فيلمها اين توليد در كه
و خجالت ديگر سوي از و بيكاري سو ازيك كرد؟ خواهند
اين وقوع با كه - فيلمسازي كمپانيهاي اكثر شرمندگي
حادثه از بعد هفته يك -درآمد تعطيل حالت به كارشان فاجعه
ضريب اينبار البتهسرگرفتند از را فعاليتها دوباره
در) بود شده تيد سختگيريها و بالاتر كار امنيتي
ماموران شد باعث تلفني تهديد يك پارامونت كمپاني
تمام و يابند حضور درمحل ساعت چند بمب خنثيسازي
بازرسي مورد دقت به ميشدند ، استوديو وارد كه ماشينهايي
كاري عملا استوديوها ، بازگشايي وجود با اما (گرفت قرار
.نرفت دوربين جلوي
شدن گذاشته كنار باعث سپتامبر يازدهم واقعه ديگر سوي از
.است شده آنها كامل بازنويسي يا فيلمنامهها از تعدادي
سالهاي و ماهها طي هاليوودي فيلمهاي آيا كه نكته اين
تلخ حوادث به نسبت مثبت واكنشي و ميكند تغيير آينده
خواست و ذائقه به دقيقا داد ، خواهد نشان سپتامبر يازدهم
را جدي فيلمهاي جدي ، شرايط.برميگردد تماشاگران
برعكس اعمالي و كارها انجام حتي شرايطي ، چنين.ميطلبد
.ميطلبد داشته ، وجود لحظه اين تا چه آن
درباره صحبت از هاليوودي كمپانيهاي مسئولان از بسياري
.ميكنند امتناع تغييرات اين زمان و فيلمها تغيير چگونگي
قدرت و شدهاند شوكه آنها گفت ميتوان نظر ازيك
.ندارند تصميمگيري
پشت را تلاطمي پر روزهاي اخير ماههاي طي هاليوود
بيرمق فيلم توليد نيويورك ، فاجعه از قبل.است سرگذاشته
بازيگران اعتصاب تهديد از هنوز سينما صنعت.بود كمجان و
اما نشده ، فارغ -نپيوست وقوع به البته كه - نويسندگان و
كه اين براي -فيلمها سازندگان شد باعث اعتصاب به تهديد
به را خود توليد سريع خيلي -نشوند متوقف راه نيمه در
جيبها و است كم بودجهها حاضر حال در.برسانند پايان
.نيست جديد فيلمهاي توليد براي پولي بهار فصل تا.خالي
طبيعي كار فاجعه ، از پس هفته چهار سينما نمايش سالنهاي
اول هفته سه در فيلمسازي كمپانيهاي.سرگرفتند از را خود
فروش و نكردند سينماها پرده روانه مهمي فيلم فاجعه ،
تحليلگران كه گونهاي به بود ، پايين بسيار نيز فيلمها
در مدت اين طي فيلمها فروش هفتگي جدول گفتند اقتصادي
.است بوده سالجاري طول در خود حد پايينترين
فيلمهاي تماشاي براي را خود اشتهاي سينما تماشاگران اگر
ذهنها شد؟ خواهد چه باشند ، داده دست از تروريستي اكشن
براي تازهاي راههاي و دهند نشان خلاقيت خود از بايد
.كنند پيدا معقول و جديد كارهاي عرضه
پيلهوريان مهدي
:گفتوگوبابهرامريحانيهنرمندپانتوميم
سلامتي نمايش ;پانتوميم
نمايشي ، گونههاي همه در "ميم" كه كرد ادعا ميتوان
كنايههاي دلقكبازي ، حكايت ، طنز ، موراليته ، ، هجو فارس ،
است كرده رسوخ كوتاه ، نمايشهاي انواع همه و سياسي
...و سكوت ، محض تصوير ;است ناب نمايش نوعي پانتوميم
تئاتر اما.اندام يعني ;ابزارش با بازيگر ، يك هنرنمايي
بهسر مختلف فلسفههاي از مفرط سوءاستفاده در هنوز
ميبرد
خود اطراف با اصوات كمك با بگيرد ياد آنكه از قبل بشر
سر ، بين شود ، نائل زبان اختراع به و كند برقرار ارتباط
اعضاي همه كمك با و نداشت وجود فرقي زبانش و پا و دست
به را منظورش بود امكانپذير كه وسيلهاي هر و بدنش
خلقت قدمت با پانتوميم قدمت بنابراين.ميفهماند ديگران
و ايما و سكوت در بازي يا پانتوميم هنر.است يكي انسان
با رشته اين هنرمند كه است زيبايي و جذاب هنر اشاره
خود تماشاگر نظر و توجه جلب باعث خود تبحر و تكنيك
از هيچگاه كه است چيزي هنر اين بودن رازآلود.ميشود
اسرارآميز اين ميرسد نظر به كه چرا شد نخواهد جدا آن
بازي آن در پانتوميم بازيگر كه است سكوتي مشخصه بودن
اين زواياي از گوشههايي بتوان شايد اما....و ميكند
گفت ريحاني بهرام با منظور اين به.كرد روشن را زيبا هنر
.است عرصه اين مطرح هنرمندان از ريحاني.است شده گو و
،(دوم) نويسندگي ،(اول) كارگرداني جايزههاي برنده -
جشنواره دومين از (دوم) صحنه طراحي ،(سوم و دوم) بازيگري
سال 1378 نمايشي كانونهاي
تئاتر اجراي از 279 بيش در بازي و نويسندگي كارگرداني ، -
باز فضاي
خدا و:سالني نمايشهاي در بازي و نويسندگي كارگرداني ، -
خوشه ويتريني ، عقايد مسيح ، از بازجويي آفريد ، را زن
.بودم دوزخ ساكن اولين سبز ، روياي آبل 370 ، كهكشاني
دفاع سراسري يادواره هفتمين از كارگرداني اول جايزه -
و"كائينات زيباي فراز بر پرواز" نمايش براي مقدس
كوچهاي همچون" مثل ديگر نمايشي كار چند در بازي همچنين
وي.اوست عمده فعاليتهاي از شاملو ، سيروس كار "بيانتها
برگزيده نفر بهعنوان نيز پانتوميم دوم جشنواره در
.رابخوانيد وي گفتوگويبا.شد انتخاب
بقيه از بيش پانتوميم نمايشي ، مختلف شاخههاي ميان در *
شاد خيلي ميتواند ساختارش آنكه ضمن دارد ، اعتراض رنگ
چيست؟ از ناشي پارادوكسيكال ساختار اين.باشد
كه) طولاني و باسابقه پديده يك به اعتراض برچسب همين -
و زيبا هنر اين شده باعث (دارد بشر حيات با برابر قدمتي
را پديدهاي شما !نشود شناخته شايد و بايد كه آنطور غني
ديده آن در اعتراض عنصر كه دهيد نشان ما به جهان اين در
و غني نمايشي هنر يك بهعنوان پانتوميم اينكه كما.نشود
.است خود عصر مهم كيفيتهاي تمامي دربرگيرنده تاثيرگذار
موارد بسياري در كه) كلام حذف بهسبب پانتوميم ، هنرمند
و (روبهروست مختلف دستگاههاي ناظران شديد سانسور با
اندام و صورت حركات كمك به تنها مضامين ، و مفاهيم انتقال
اين او به كه قدرتيمييابد دست !مهيبي خلاقه قدرت به
و عصيان به دست بيزباني زبان با كه ميدهد را توانايي
در پانتوميميستها اكثر كه واقعيت اينبزند اعتراض
زنده يا و اعدام به محكوم زماني مختلف دورههاي
.ميشود ناشي امر همين از بودهاند آتش در سوزاندهشدن
!!باشيد شده راضي اميدوارم
ترسيد هنرمند كه شد خلق زماني پانتوميم ميرسد نظر به *
چيست؟ شما نظر.دهد باد به را سبزش سر سرخ زبان مبادا
زماني ويژه به.باشد ميگوييد شما كه اينطور هم شايد -
طوري پدرش نزد سپس و كشت را هابيل برادرش قابيل ، كه
از خبري هيچ و است بوده بيگناه انساني كه كرد وانمود
حال عين در و دقيقتر بياني به اما !!ندارد برادر قتل
انسانهاي را تاريخ نمايشهاي اولين اصيلتر ، و قديميتر
شكم سيركردن جهت شدند مجبور كه زماني كردند ، بازي اوليه
و حيوانات شكار به زندگي ، اوليه نيازهاي برآوردن و
شكار براي مدرني وسيله چون و بپردازند ديگر جانوران
شوند نزديك شكار به امكان سرحد تا بودند مجبور نداشتند ،
حيواني ماهيت و شكل به كه بود نياز كار اين براي و
چنين در !!بچرند حتي و بروند راه آنها درآيند ، مثل
تكلم ، و زبان وجودآمدن به و خط اختراع از قبل اوضاعي
ايجاد ارتباط يكديگر با بدن حركات وسيله به انسانها
پانتوميم بازيگران اولين ترتيب اين به.ميكردند
بودند ، حيوانات تاريخ ، تماشاگران اولين و اوليه انسانهاي
ميكردند ايفا را تماشاگر نقش هم (حيوانات) آنها درواقع
!شكاررا نقش هم و
ندارند؟ را شكار نقش تماشاگران كه الان چطور ، الان *
نمايش بليت فروش گيشههاي پشت در را ساعاتي تماشاگران -
نمايش ديدن براي را قابلتوجهي مبالغ ميگذرانند ،
نمايش تاريك سالن در را خود وقت ساعت دو ميپردازند ،
دور تنهايي در يا و دوستان يا و خانواده با همراه
كسلكننده و بيمحتوا نمايش يك با آخر دست و ميريزند
فرهنگ) عمومي فرهنگ در تاثيري هيچ كه ميشوند روبهرو
تصورات تمسخر ، و توهين از شما.ندارد (بالارونده
!نيست تماشاگر قشر به توهين اين آيا !داريد؟؟ رمانتيكي
ايجاد نوعي !است يكمي و بيست قرن شكار شكار ، نوع اين
نحوه در تغييري هيچ شكارگر ، آن در كه مبتذل و مضحك توازن
.است نكرده ايجاد تاكنون ، قبل سال هزاران از خود شكار
پايان به هنوز پانتوميم مورد در سوالاتم چونبگذريم *
كشور در نمايش كلي وضعيت به را مصاحبه شما و است نرسيده
كلاسيك شكل اينكه.بگوييد پانتوميم مورد در.ميكشانيد
منظور بود؟ چگونه تكاملش روند و شد آغاز كي از پانتوميم
.است پانتوميم تاريخچه بيان تقريبا من
كه كنيم اذعان واقعيت اين به مجبوريم اينجا در بله ، -
قرن در 20 خود وضعيت عاليترين در هماكنون نمايش ، هنر
:است آمده پلئياد دائرهالمعارف در.ميبرد بهسر اخير
تغيير زمان طي در ميشود ، ناميده "ميم" امروزه آنچه
و مفهوم هر انتقال معني به امروزه "ميم".است داده مفهوم
"ميم" ابتدا در ولي.است صورت و بدن حركت وسيله به مضمون
گونه يك به هم و ميشد اطلاق بازيگر يك به هم حال عين در
از مسخرهآميز تقليد يا "پارودي" اكنون كه تقليدي كمدي
مبتكر كه است اين بر فرض.ميشود ناميده جدي نمايش يك
از قبل پنجم قرن) سوفرون يوناني شاعر نمايش ، نوع اين
وجود نيز آن از قبل "ميم" مطمئنا ولي.است بوده (ميلاد
رومن:به ميتوان زيبا هنر اين پيشگامان ازاست داشته
ملقب) مورو -آنجهلازاري -آلارد -(بزرگ اسكات به معروف)
-كوسارد -ساكي پيير -برتران ميشل -پلاسيد -(كوچك آرلكن به
ژان -دبورو -گاسپا ژان -كياريني فليكس -بلانشارد
-روف لوئي -لگران پل -لوران فيليپ -مازوريه -باتيستلوران
مارسو مارسل -بارو ژانلويي -دكرو اتين -واگ ژرژ -سورين
نمايشي ، مختلف گونههاي تمام بين در.كرد اشاره...و
و سرگذشت !!متنوعترين حال عين در و عجيبترين پانتوميم
موضوع اين به لحظهاي است كافي.است داشته را تاريخچه
از خود مخاطبان تمام با است قادر پانتوميم كه كنيم فكر
...و پوست رنگ زبان ، مليتها ، از فارغ سرزميني ، و نژاد هر
به بازگشت نوعي پانتوميم درواقع نمايد ، برقرار ارتباط
تا و برميخيزد طبيعت از كه انساني.انسانهاست اصالت
محفوظ خود در را خويطبيعتدوستي حيات لحظه آخرين
.ميدارد
كلمه بعد و كرديد صحبت "ميم" مورد در شما.نشدم متوجه *
و شد اضافه "ميم" به چگونه "پانتو" پيشوند."پارودي"
ساخت؟ را پانتوميم
درواقع.شنيديم و گفتيم ميم !!ي چه تاريخ درباره ما -
وجودي معناي در "ميم".نشد اضافه ميم به هرگز "پانتو"
آكروبات -ميم بازيگر.است فراگيرنده بسيار كلمهاي خود
عنتري ، لوطي شعبدهبازي ، ميكند ، طناببازي ;ميداند
اعجابانگيز ، حركات سيرك ، باله ، رقاصي ، دلقكبازي ،
ادعا ميتوان درواقع ميكند ، ...و آوازخواني ، تردستي
، هجو فارس ، نمايشي ، گونههاي همه در "ميم" كه كرد
همه و سياسي كنايههاي دلقكبازي ، حكايت ، طنز ، موراليته ،
از پانتوميم كلمه.است كرده رسوخ كوتاه ، نمايشهاي انواع
اين درواقع.است شده تشكيل Pan+To+Mime واژههاي تركيب
نهايت در را خود كار كه است متبحر ميميست يك براي نامي
.ميدهد انجام خلاقيت و زيبايي
علامت.ميكنيد بازي پانتوميم هم كلمات با انگار شما *
بازيگر يك اغراقآميز تعجب جاي كه ميگذاريد تعجب
به اصلا و مينويسد تاريخچه -را تاريخچه.است پانتوميم
اينكه مثلاست گذاشته تاثير هم شما صحبت نوع
شما زندگي كلا و سلوك فكركردن ، نوع در بودن پانتوميميست
...است گذاشته تاثير
و احساس و ذهن در سلوك و سير نيز و سكوت در زندگي !بله -
.است ساخته عامي و عادي ساده ، !!كاملن آدم يك من از تخيل ،
هستي به انسان نگاه نوع كه دارد را ويژگي اين پانتوميم
بايد فقط شما پانتوميم در.دهد تغيير را ديگر انسانهاي و
از يكي پانتوميم."فرض" تنها و تنها.كنيد "فرض"
.است بيستويكم قرن در نشاط و سلامتي راههاي زيباترين
!!!كنيد جستجو پانتوميم در نمييابيد ، كه را چه آن هر
!ميخواهيد چه ديگر.قصار جمله يك هم اين
گفته نمايشي مختلف گونههاي از چيزهايي حال به تا شايد *
گونههاي تقسيمبندي.نبود كامل يا شده كلاسه اما باشيد
كجاست؟ پانتوميم جايگاه و است چگونه نمايشي مختلف
كاملي تقسيمبندي است نشده موفق كسي هيچ امروز به تا -
مدعي كه هم كسي).دهد ارائه نمايشي مختلف گونههاي از
ميگذرد ، كه روز هر.(كند فكر بيشتر بايد است ، امري چنين
منظور اميدوارم.ميرود صحنه روي به نمايش از جديدي گونه
كمدي ، تراژدي ، به نمايشها دستهبندي ;تقسيمبندي از شما
سال بالغبر 500 كه مرحوم شكسپير چون.نباشد...و درام
كه تفاوت اين با ميكرد ، فكر همينطور نيز ميزيست پيش
و ميبرد "دوات" درون را "پر" يك نوشتن براي شكسپير
درمواقع و ميزد حرف الاغ و اسب از مسافرت براي مينوشت ،
.است شده دگرگون زندگي اكنون اما...مينوشت نامه دلتنگي
به مجهز نيز بنلادن و طالبان مانند متحجري گروه حتي
درباره اماهستند هوشمند بمبهاي و الكترونيكي وسايل
انواع مادر درواقع "ميم" !بگويم بايد شما ، سوال دوم قسمت
كرده اشاره هم !!قبلا موضوع اين به البته.نمايشهاست
.بودم
از استفاده در پانتوميم و تئاتر بين تفاوت بارزترين *
تفاوت ديگر (ميبينند چون ميدانند كه چيزي) است كلمات
چيست؟ نمايش گونه دو اين بين
ميكشاند ، كسالت و تنبلي به را مردم امروز تئاتر -
تجار ، بازاري ، محترم قشرهاي از امروزي ، تئاتر هنرمندان
تشكيل سياستمدار و سرمايهگذار فروشنده ، سرمايهدار ،
كه است تفاوتي مشخصترين و بارزترين اين خوب.شدهاند
ناب نمايش نوعي پانتوميمبدانيد را آن ميخواهيد شما
با بازيگر ، يك هنرنمايي..و سكوت !محض تصوير ;است
مفرط سوءاستفاده در هنوز تئاتر امااندام يعني ;ابزارش
مفرح جوابي پانتوميم.بهسرميبرد مختلف فلسفههاي از
.ماست عصر تماشاگر رواني و روحي نيازهاي به لذتبخش و
نيست ايران در پانتوميم و تئاتر جاري جريان منظورم *
اين به پرداختن.آنهاست تعريف و هنرها اين كليت بلكه
...ديگر مجالي براي بماند دعواها
به !!هنري فرهنگي موضوع يك درباره بحث نميكنم فكر -
و تئاتر درباره خواستيم هرگاه ما درضمن.بيانجامد دعوا
ما به را ديگر ، مجال وعده كنيم ، صحبت اينجا در آن وضعيت
ميرسد؟ كي مجال اين !مصاحبهگر آقاي.دادند
و نميشود تمام هم با دعوايشان هيچوقت هنر اهالي *
كه چيست ما تقصير.ندارند قبول را همديگر كار معمولا
بدانيم؟ را پانتوميم و تئاتر فرق ميخواهيم
يا هنر اهالي همان از بايد را پانتوميم و تئاتر فرق -
لحظاتي براي شود ، باعث سوال اين شايد پرسيد ، بزرگ اساتيد
را شما سوال پاسخ و بگذارند كنار را دعوايشان شده كه هم
طرح با !داريد؟ سراغ را اين از بهتر كاري شما آيابدهند
يكديگر يقههاي بزرگ اساتيد و هنر اهالي شما ، از سوال يك
اولين براي و كرد خواهند رها دارند ، دردست سالهاست كه را
.پرداخت خواهند ارزنده و مفيد كار يك به هنر تاريخ در بار
اين در مطرح اساتيد و شده وارد ايران به كي پانتوميم *
هستند؟ كساني چه زمينه
هنر اين درواقع.گفت را معيني و دقيق تاريخ نميتوان -
ديده برگشتند و رفتند فرنگ به كه كساني اولين توسط نيز
پانتوميم اينكه به توجه با.شد وارد ايران به سپس و شد
نيز هنر اين كه گفت ميتوان است ، اشاره و ايما زبان
كه جايي تا !!!است بوده ايرانيان نزد هنرها ساير مانند
و برجسته اساتيد ايران در رشته اين اساتيد تمام ميدانم
در رشته اين اساتيد از يكي مارسو ، مارسل.هستند متبحري
.دنياست
داريد؟ آينده براي برنامهاي چه *
،"مسيح از بازجويي" و "محبوبهام با وداع" كتاب چاپ -
و "بودم دوزخ ساكن اولين" سالني نمايش بردن صحنه بهروي
برنامه يك تصويب نيز و پانتوميم آموزشي كلاسهاي برگزاري
.تلويزيون در ساخت جهت (پانتوميم) نمايشي
نصيري آرش
ممكن غير روياهاي به يافتن دست
و كودك كتاب تصويرگران آثار نمايشگاه برگزاري مناسبت به
مشهد در نوجوان
شاهد مشهد شهر كودك ، جهاني روز گراميداشت آستانه در
و پرشور دنياي و كودكان نمودن باور جهت اميدبخش حركتي
تضادها ، فراسوي از را توجه كه حركتي.بود آنان نشاط
مقوله به انكار غيرقابل گاه بيتوجهيهاي و گرفتاريها
هفته يك كه نمايشگاه اين.نمود نوجوانان و كودكان
را نوجوانان و كودكان ويژه هنري فرهنگي متنوع برنامههاي
عامل مدير پيام با افتتاحيه مراسم در داشت همراه خود با
پدرانو به خطاب نوجوانان و كودكان فكري پرورش كانون
همچنين و ايران نوجوانان و كودكان و هنرمندان مادران ،
سخنان و ايران اسلامي جمهوري در يونيسف دفتر دبيركل پيام
به همگي كه شد آغاز خراسان اسلامي ارشاد و فرهنگ مديركل
ابراز و نوجوانان و كودكان حقوق رعايت و مسائل اهميت
به را نوجوانان و كودكان توانستهاند اينكه از خرسندي
اين و سازند متعلق خود اميدوار و پرنشاط و شاد دنياي
و توسطكودكان مفرح و شاد افتتاحيهبسيار مراسم
اصولي و صحيح گامي حركت اين مطمئنا.شد اجرا نوجوانان
بچههاست ، اساسي و ابتدايي نيازهاي به توجه و شناخت براي
محيطي در و بودند كرده شركت خودشان جشن در كه بچههايي
قسمت هم با را شاديهايشان ديگر بار كودكانه دلچسب و شاد
بار را زيستن شادمانه آنان كنار در هم بزرگترها و كرده
.كردند باور ديگر
نگاههاي و خندهها و شيرين صداي كه زمانهاي در راستي به
و هواپيماها ماشينها ، سرسامآور غرش در كودكان معصوم
و پدران گرفتاريهاي و شده گم امروز مرز و بيحد تكنولوژي
فعاليتهاي سوي به شام تا صبح از را آنان كه مادران
تنها پيش از بيش واقعا بچهها است ، دوانيده زندگيشان
به بزرگترها ما انساني رسالت و وظيفه حالا ماندهاند ،
ادبيات و هنر دلسوختگان و دستاندركاران و مسئولان خصوص
دارند كه شرايطي هر در و شغلي و كسب و مقام هر در كودكان
برنامهها ، اينگونه ادامه.است كرده سنگين و خطير بسيار
به سخنرانيها و سمينارها همايشها ، نمايشگاهها ، برگزاري
در نوجوانان و كودكان سرپرستان و اولياء حضور خصوص
پرواز و رهايي شوق داشتن باور باعث برنامهها اينگونه
كودكان شيرين و ممكن غير روياهاي و رمز و راز پر تخيلات
متعلق خودشان سالم و زيبا دنياي به را بچهها ميتواند
.سازد
كودكي زيباي باغ معطر و طراوت پر گلهاي بياييد مادر پدر ،
از و دريابيم گلها شدن پژمرده و خزان رسيدن از قبل را
.نماييم حراست و نگهباني آنان
در هنرمندان نوجوان ، كودكو كتاب تصويرگران نمايشگاه در
و كودكان فكري پرورش كانون با خود ساله چهل فعاليت
و درد و عشق سر از را خود دلهاي درد و حرفها نوجوانان
است شده بيان تصوير زبان با كه حرفهايي زدهاند ، اشتياق
ميراث راستي به كه ارزش با و گرانقيمت آثار اين كه
حمايت و تلاش پرتو در ماست اسلامي ايران هنري فرهنگي
تصويرگر هنرمندان از دولتمردان حمايت و كانون مسئولان
.است بوده عرصه اين در آنان تلاش و دلگرمي باعث كه بوده
شناخت به توجه با هنرمندان كه است دنيايي تصويرگري عرصه
.آفريدهاند كودكان يكرنگ و شيرين و شاد دنياي و كودكان
هنري فرهنگي فعاليتهاي بيشتر هرچه برگزاري اميد با
.ايران سراسر در كودكان
محمدي خواجه حميدرضا
نوجوان و كودك كتابهاي تصويرگر
در ايران معماري از نقاشي نمايشگاه
سعدآباد نگارخانه
پانزدهم از ايران ، مختلف مناطق و معماري از نقاشي اثر 40
.است درآمده نمايش به تهران سعدآباد نگارخانه در آذر
تاريخ مطالعه از كه است تخيل و آثار ، احساس اين خلق اساس
سياحان از بازمانده تصاوير و نوشتهها در تفحص و تحقيق و
باستاني آثار از ملهم نيز و خارجي و ايراني جهانگردان و
آثار اين.است مانده ، جا به ايران معماري از هماكنون كه
www.saadabadgallery.com نشاني به اينترنت سايت روي بر
.بود خواهد رويت قابل نيز
قرن پرتلاطم بحرانهاي با كه هنرمندي
است آميخته بيستم
پاريس در "تاسليتزكي" آثار نمايشگاه برپايي مناسبت به
.شد ساله 90(مهرماه) سپتامبر ماه "تاسليتزكي بوريس"
سابق اسير و فرانسه مقاومت نهضت اعضاي از او
پشت در پرتره كشيدن با را خود زندگي كه بود نازيها
.افكند مخاطره به "اس.اس" ماموران باطله كاغذهاي
در رويتر خبرگزاري اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
پاريس در نقاش اين آثار نمايشگاه مناسبت به گزارشي
بحرانهاي با سالخورده هنرمند اين زندگي كه نوشت
.است شده آميخته بيستم پرتلاطم قرن
مثل گوناگون گالريهاي در هنرمند اين نقاشيهاي
پاريس در پمپيدو مركز و مسكو "پوشكين" لندن ، "تيت"
"تاسليتزكي" فرانسه هنر دنياي اما است شده آويخته
گاهي و سازشناپذير موضوعات از استفاده خاطر به را
فرانسه كمونيست حزب با همراهي علت به اوقات
.است گرفته ناديده
عمل و هنر با را زندگياش كه يهودي هنرمند اين
كمونيست حزب نظارت تحت آثارش اخيرا آميخته درهم
پاريس در بوده آن همراه سالگي از 24 وي كه فرانسه
.آمد در نمايش به
مادرش.آمد بهدنيا پاريس در سال 1911 در "تاسليتزكي"
از پس كه مهندس يك پدرش و بود زنانهدوز خياط
پاريس به تبعيد حالت به روسيه سال 1905 انقلاب
را او مادرش و داد دست از اول جهاني جنگ در را پدرش.آمد
ركود" دوران در مادرانه حمايت اين و كرد بزرگ
.داشت ادامه "اقتصادي
با مبارزه سرگرم اروپا كه سالهاي 1930 در وي
دوم جنگ در و كرد فعاليت زمينه اين در بود فاشيسم
.كرد شركت سوسياليست يك عنوان به جهاني
و گريخت زندان از او اما كردند دستگير را او آلمانها
دست دولت بعد چندي و پيوست مقاومت نهضت به
"بوخنوالد" به سال 1944 در را وي "ويشي" نشانده
.بازگرداند
بعد ، به زمان آن از و دوران آن تمام در
هايش نقاشي محور را ستم جنگو با مبارزه "تاسليتزكي"
.قرارداد
به آثارش نمايشگاه گشايش مراسم در "تاسليتزكي"
در صلح برقراري براي هميشه من:گفت خبرنگاران
اهميت زمان هر از بيش اكنون امر اين و جنگيدهام جهان
.است يافته
همراه بوخنوالد بازداشتگاه در كه "دوران پل"
تلاش ما:گفت هنرمند اين درباره بود ، تاسليتزكي
طرح اما كنيم تهيه مداد و كاغذ او براي تا ميكرديم
حتمي او اعدام ميشد دستگير وي اگر و بود ممنوع زدن
.بود
بر اوقات گاهي هنرمند اين كه كرد يادآوري "دوران "
بود ، نازيها بازي كاغذ محصول باطلهكه كاغذهاي روي
.ميكرد طراحي
.بود مهم ما براي ميزد طرح او آنچه:افزود وي
عكس نميتوانستيم ما.بودند ما شاهدان او طرحهاي زيرا
.بود دقيق سابقه يك حفظ راه تنها او طرحهاي و بگيريم
.بودند اميدواري و واقعيت سند آنها
سال 1936 نقاشي "تلگرام" همچنين نمايشگاه اين در
درباره نظامي بيانيه كه ميشود ديده "تاسليتزكي"
بهدست اسپانيايي شاعر "لوركا گارسيا فدريكو" مرگ
.اسپانياست داخلي جنگ در "فرانكو ژنرال" فاشيستهاي
از پس فرهنگ وزيران نخستين از يكي "سمپرون خورخه"
رسيد ، پايان به سال 1975 در حكومتش كه فرانكو رژيم
.بود "تاسليتزكي" بند هم
آثار نمايشگاه در ديگر بار سال از 30 پس كه سمپرون
از يكي در ما:گفت كرد ، ديدار او با تاسليتزكي
هم كمي و تلاش و كار يكديگر دركنار كارگري دستههاي
.ميكرديم زندگي
در هنرمند اين با ديگر بار سال از 30 پس كه "سمپرون"
هايش طرح با بوريس:گفت ميكرد ديدار نمايشگاه اين
و ميانداخت مخاطره به را خود (اردوگاه) زندگي از
ميگذشت ارودگاه در كه آنچه از بزرگي شاهد كارهايش
.بود
در كه طرحهايي كشيد ، طرح بوخنوالد 111 در "تاسليتزكي"
او براي را آمريكا "بلومنتال بنياد" جايزه سال 1946
سال نودمين مناسبت به آثار اين و آورد ارمغان به
.است شده منتشر كتاب يك در وي تولد
ادامه بوخنوالد از آزادي از پس را كارش هنرمند اين
كاغذ روي به را تصاويري و كرد سفر الجزاير به ويداد
در كه كشور اين به را جهانيان توجه كه آورد
.كرد جلب بود فرانسه استعمار از استقلال آستانه
خلق را "متقابل ضربت" اثر سال 1961 در "تاسليتزكي"
به حمله حال در سگها همراه به را پليس كه كرد
آن در اثر اين.ميداد نشان بندر كارگران اعتصاب
و شد گذاشته نمايش به "پاريس پاييز سالن" در سال
.كشيدند پايين آنرا پليس رييس دستور به
و شد خلق سال 1967 در كه است او ديگر اثر "ناپالم"
"شيلي".ميدهد نشان را ويتنام جنگ به او اعتراض
كودتاي در كه است كساني يادآور كه اوست اثر ديگر
.رسيدند قتل به پينوشه ژنرال
در آبستره نقاشيهاي به رويآوري وجود با نقاش اين
.است وفادار فيگوراتيو نقاشي به همچنان بيستم قرن
كه است كرده اعلام هنر مورخ "پونياتوسكا تامارا"
حراجيها يا دلالان از را "تاسليتزكي" آثار نميتوان
يكي سال 1930 در پاريس موزه كه درحالي كرد ، خريداري
كارگران اثر اين در خريد ، را وي آثار مهمترين از
در "مونيخ پيمان" برضد كه شدهاند داده نشان اعتصابي
.كردند راهپيمايي سال 1938
هنرمند اين جنگ ، تجربههاي مخرب تاثير وجود با
او زندگي بوخنوالد در بازداشت دوران كه نداد اجازه
.كند تخريب را
محصور يا نشدم له دوران آن بار زير من:گفت وي
آن كه نميخواهم هرگز و نميكنم زندگي دوران آن در
.گردد باز دوران
ايران عكاسي بررسي جلسات برگزاري
توسط يكشنبه روزهاي يكبار هفته دو هر عكاسي بررسي جلسات
.ميشود برگزار هنرمندان خانه در جوان سينماگران خانه
عكاسان صنفي انجمن همكاري با كه آذر يازدهم روز جلسه در
مورد ايران در مطبوعات عكاسي ;شد برگزار ايران مطبوعات
.گرفت قرار بررسي و بحث
و راد اسلامي زرافشان ، منوچهردقتي ، و رضا ملكي ، عباس
عكاسان صنفي انجمن دبير عابدي عليرضا همراه به بايرامي
به كه بودند جلسه اين در كنندگان شركت ايران ، مطبوعات
.پرداختند ايران مطبوعات عكاسي مشكلات بررسي
مطبوعات عكاسي فعاليت شيوه مقايسه روي تاكيد ضمن عابدي
عكاسي چرا كه كرد مطرح را پرسش اين انقلاب ، از بعد و قبل
كارفرماياني زيرنظر ناچارند عكاسان و شده جناحي مطبوعات
بروز اجازه و كنند كار سياسي انديشههاي و ايده با
ندارند؟ را خلاقيتهايشان
را فعاليت ميدان ايران ، مطبوعات عكاسان صنفي انجمن دبير
:گفت و دانست محدود مطبوعاتي عكاسان آزادانه كار براي
مطبوعات در ما خبري خوب عكسهاي كه شده باعث مساله اين
سايتهاي روي اكثرا و باشند نداشته چاپ براي جايي داخل
.شوند ديگر كشورهاي خوراك و رفته اينترنت
از جلوتر را ايران عكاسي وضعيت -عكاس -بايرامي محمد
در را ايراني بنام عكاسان حضور او.كرد ارزيابي سينما
.دانست افتخار موجب جهان سطح
عكس ، انتخاب عكس ، سردبير حوزههاي در اطلاعاتي منبع فقدان
مشكلاتي ديگر از خبري عكاسي مقوله شناخت و سياستگذاري
آن با ايران مطبوعات عكاسي راد ، اسلامي نظر به كه است
حرفه اين وارد هم تخصص بدون افراد بنابراين و است مواجه
.ميپردازند فعاليت به و ميشوند
اردهال مشهد يادواره
اردهالدر مشهد مذهبيقاليشويان -سنتي مراسم يادواره
.شد برگزار نياوران موزه كاخ اختصاصي سينماي سالن
مقدس آستانه فرش نمايش و عكس نمايشگاه شامل مراسم اين
.بود (ع)باقر محمد امام عليابن حضرت
جمعه دومين در ساله هر قاليشويان مذهبي -سنتي مراسم
مهرماه ، يازدهم به جمعه نزديكترين در عبارتي به و مهرماه
حضور با (ع)باقر ابناماممحمد علي حضرت شهادت سالروز
خاص رسومي و آداب با اردهال مشهد در حضرت آن مشتاقان
.ميشود برگزار
غايب امروز شعر در احساس و عاطفه انسان ،
است
نويسنده و شاعر اشكوري سادات كاظم با گفتوگو
:اشاره
از پس نسل شاعران از متولد 1317 اشكوري ، سادات كاظم
را روزنامهنگاري و نويسندگي شعر ، بر علاوه اونيماست
احمد با همكاري.است كرده تجربه امروز به تا دهه 1340 از
و آدينه مجلههاي نهادن بنيان و خوشه مجله در شاملو
اين نويسندگان و شاعران از چند تني اتفاق به سخن دنياي
در تحقيقاتي اشكوري سادات.اوست فعاليتهاي از زمان ،
مهمترين مردم و طبيعت و است داده انجام مردمشناسي زمينه
.خوانيد مي كه است شده يي گفتوگو او با.اوست ذهني دغدغه
فعاليت سال چهل از بيش طول در شما اشكوري ، سادات آقاي *
به برميگردد كه كردهايد منتشر داستان مجموعه سه ادبي ،
منتشر شما از ديگري داستان ، مجموعه آن از پس چرا دهه 50 ،
است؟ نشده
زماني يعني دور ، زمانهاي از هم ، با را داستان و شعر من -
زمان ، آن دركردم آغاز ميخواندم ، درس دبيرستان در كه
داستان انشا ، جاي به يا و داستان قالب در را انشا
تا دادم ادامه هم با را داستان و شعر سالها و مينوشتم
گرايش شعر به انگار كردم احساس تدريج به اما.سال 1350
البته.است بهتر بپردازم شعر به اگر شايد و دارم بيشتري
.داشت تفنني جنبه بيشتر كه دادم ادامه هم را داستان نوشتن
زمينههاي در آغازين سالهاي در است ممكن آدمي حال ، هر به
بگيرد تصميم بايد كه ميرسد زماني ولي بزند ، قلم گوناگون
تمامي به پرداختن كه چرا دهد ، ادامه جديتر را يكي كه
اصطلاح به بخواهد كسي اگر و است دشوار نوشتاري شكلهاي
بنويسد ، چيز همه و بپرد شاخه آن به شاخه اين از مرتب
.شد نخواهد موفق مسلما
داستان ، چون مختلفي مقولات به مثال ، براي شاعر ، يك كه اين
دنيا ديگر جاهاي در بپردازد ، تحقيق و مقاله نمايشنامه ،
جديتر را زمينهها از يكي است بهتر اما است ، مرسوم هم
نوعي حال هر به.دهد قرار حاشيه در را بقيه و دهد ادامه
از يك كدام در ببرد پي آدمي تا است لازم هوشياري
.است موفقتر نوشتاري مقولههاي
آغازين كارهاي شد ، چاپ من از زمانها آن در كه داستانهايي
كار ارزش درباره نميتوان آغازين كارهاي براساس و بود
كوتاه داستان اصطلاح به من طرفي از.كرد قضاوت كسي
.ميشود نزديك بلند شعر به گاهي كوتاه داستان و مينوشتم
بلند شعر به كه هستند كوتاهي داستانهاي ساختاري ، نظر از
داستان به كه هستند بلندي شعرهاي كه چنان ميمانند ،
.شبيهاند كوتاه
هم داستان اگر دارند ، سروكار شعر با كه كساني اغلب
دليل به داستانشان ، و شعر و مينويسند شاعرانه بنويسند ،
.ميشوند هم شبيه ميگيرند ، سرچشمه منبع يك از كه اين
سال 1347 تا كه اشعاري يعني شما ، نخست دفتر دو در *
به زبان و محتوا لحاظ از كه دارد وجود اشعاري شده سروده
نظرتان.شبيهاند فروغ و سپهري شاملو ، چون شاعراني اشعار
چيست؟ باره دراين
روزگار در مسلما.نميكنم تكذيب را موضوع اين من.بله -
تقليد البته.ميپذيرد تاثير چيزها بسياري از آدمي جواني
مطلوب معنا يك به تاثير اما مذموم ، و است ديگري مقوله
از ميرود كار به امروز كه معنايي به تاثيراست
.است نويسندگي و شاعري كار آغاز در كه است كسي ويژگيهاي
ثبت ذهن در ميخواند كه را آنچه هر آدمي دوره اين در
بديهي.ميآورد كاغذ روي شكل همان به حتي گاهي و ميكند
اين.يابد دست مستقلي زبان به تا بگذرد مدتي بايد كه است
مثال براي.ميكند صدق معاصر شاعران بيشتر درباره امر
يا و نيماست تاثير تحت شدت به جوانياش شعرهاي در شاملو
تاثير تحت جواني روزگار در خويي اسماعيل و كدكني شفيعي
.هستند ثالث اخوان
آغازين تاثيرهاي.هست آدمي با پايان تا تاثير حال هر به
و او مطالعات نگرفتن شكل و شاعر بودن كمتجربه دليل به
گذشت با ولي ميشود ، ديده وضوح به مستقل زبان نداشتن
من بنابراين.ميرود عمق به سطح از تدريج به تاثير زمان
سال از كه ميكنم گمان ولي نميكنم تكذيب را تاثير اين
.يافتهام دست مستقل زبان يك به 1350
ميشود ديده قبلتر كمي و شما نسل هم شاعران ميان در *
كلاسيك شعر با هم شاملو و نيما چون پيشرويي شاعران كه
در ولي گرفتند ، پيش در را نويي راه سپس و كردند آغاز
است ، 1337-شعرهاي 41 از منتخبي كه شما شعر دفتر نخستين
زبان تا كشيد طول چقدر حقيقتا.نميشود ديده كلاسيك شعر
يافتيد؟ را خود مختص
مثنوي و غزل ميگفتم ، شعر قديم قالب در آغاز در هم من -
را آنها ولي ميگويم ، شعرها اين از گاهي هم هنوز...و
.نميكنم چاپ و نميآورم شعرم دفترهاي در
شدم ، آشنا شعر جديد شيوههاي با دور سالهاي در وقتي
زبان و ذهن به موضوع بيان براي جديد قالب كه كردم احساس
آنچه برخلاف عرصه ، آن به ورود طرفي ازاست نزديكتر من
طول در كه اين براينيست سادهاي كار ميكنند تصور
من منظور و است شده تجربه آن زواياي تمامي تقريبا تاريخ
نيست ، قديم قالبهاي در گفتن شعر عرصه آن به ورود از
كنجكاو شعر وزن زمينه در حال اين با.است نوآوري بلكه
چند به حتي و گرفتم پي بود ، لازم كه حدي تا را آن و بودم
.آموختم علاقهمند جوان شاعران از تن
آن شناخت مستلزم پديدهاي هر در تغيير كه دارم عقيده
آن در نميتوانيم چيست ، وزن ندانيم وقتي يعني.است پديده
آشنايي گذشته موزون شعر با كه شاعريكنيم ايجاد تغيير
آن تغيير نحوه و آن زواياي به ميتواند بهتر مسلما دارد
شروع گذشته قالبهاي با همه بگويم نميخواهمبينديشد
بسياري كردم ، ولي شروع چهارپاره و غزل با من اما كنند ،
رو نو شعر به وقتي.نكردم چاپ را شعرهايم نوع آن از
من و بود پاره چهار روز ، متداول قالبهاي از يكي آوردم
كردم حس زود خيلي اما گرفتم ، قرار شعر نوع آن تاثير تحت
چرا.بگيرم فاصله بايد پيوسته بيتي دو يا چهارپاره از كه
با است ، فرانسه شعر از تقليدي كه اين با چهارپاره كه
افاعيل و ندارد فاصلهاي چندان ما شعر كلاسيك قالبهاي
نيمايي ، شعر در كه حالي در.ميشود رعايت آن در عروضي
جلوه ديگر بهگونهاي و دارد ديگري جايگاه عروضي افاعيل
.ميكشد درازا به سخن بپردازم آن به اگر كه ميكند
عبارت به و زادگاهتان ترك از سال از 30 بيش كه اين با *
در شدن مقيم و ناب و بكر طبيعت آن از شدن دور ديگر ،
جايگاه شعرتان ، در طبيعت به گرايش چرا ميگذرد ، پايتخت
دارد؟ خاصي
:كرد بررسي ميتوان گوناگون زاويههاي از را موضوع اين -
ميگيرند ، فاصله خود زادگاهي يا زندگي محيط از كه كساني -
در بسا چه.ميكنند برقرار ارتباط ندرت به جديد محيط با
بياموزند را اجتماعي رفتار و آداب جديد ، محيط با انطباق
به همچنان شخصي و ذهني لحاظ به اما ببندند ، كار به و
و جمع ميان در من كه گفت باشند ، وابسته خود قبلي محيط
به شهر در روستازادهاي ظاهرا يعني.است ديگر جاي دلم
انطباق.ميكند سير ديگري جاي در او ذهن اما ميبرد ، سر
در فرد.گيرد صورت آساني به كه نيست موضوعي محيط ، با
را آنچه باطن در اما ميشود ، مستحيل ظاهر به جديد محيط
حسرت.ميكند حفظ ميشود ، مربوط او گذشته و او به كه
طبيعي زيباي مناظر ياد به و ميخورد را گذشته زندگي
در اكنون و است كرده لمس را آنها نزديك از كه ميافتد
ظاهرا كه گذشتهاي به خشن و است پيچيده كه شهري جامعه
.ميانديشد است ، مهرباني و محبت از آكنده
زندگي نوجوانياش و كودكي خاطرات با آدمي ميگويند ، -
كه ميشود ثبت ذهن در چنان كودكي روزگار وقايع.ميكند
.نيست شدني پاك گويي
روستاي يك ساختهام ، خود ذهن در من كه روستايي اما -
در "ده آرمان" يك گفتهام هم ديگر جاي در.است تخيلي
اين به شعرم منتقدان از بسياري.است شهر ، آرمان مقابل
كه شعرهايم در موصوف روستاي كه نكردهاند توجه نكته
در است ، دشمني و كينه از خالي و مهرباني و پاكي از سرشار
.ندارد وجود دنيا جاي هيچ
خود نقش از غير به طبيعت اجزاي شعرم در اينها بر علاوه -
در سنگ مثال براي.دارند بهعهده هم را ديگري نقشهاي
تكبر و سرسختي و مقاومت نماد گاهي و است انسان گاهي شعرم
.ديگر پديدههاي طور همين و حوادث به بياعتنا و
چشم به من شعر در تنها طبيعت به گرايش حال هر به
انگار دنيا ، سراسر در امروز انسان بلكه نميخورد ،
هم دارد ، پاس را مادر طبيعت و بازگردد گذشته به ميخواهد
درختانديشي و سبزهخواهي فرياد كه ميبينيم رو اين از
و آرام محيط به انسان يعنياست بلند دنيا سراسر در
نوعي گرايش اين ديگر عبارت به.دارد گرايش طبيعت زيباي
.شهري بيماريزاي و دودآلود جامعه به دهنكجياست
انسان از اخير دهه دو يكي شعرهاي از بسياري در كه بگذريم
و عجيب واژگان جمع در گويي و نيست خبري احساس و عاطفه و
در انسان غيبت.است غايب انسان واژه بيمعني گاه و غريب
رخت شاعر وجود از نيز انساني اخلاق تا ميشود سبب شعر
كوشش و پندارد جهان محور را خود كه بهگونهاي بربندد ،
را پيشكسوتان حرمت و بگيرد ناديده را خود از پيش نسل
به وقتي خودمحوري بلاي.آورد شمار به اباطيل از باطلي
كه كند تصور چنين كه واميدارد را او بيفتد ، آدمي جان
و بگويند شعر و بزنند حرف و كنند فكر او مثل بايد همه
.بگذريم.بگذرانند روزگار او مثل خلاصه
در.است تعداد كم و كمرنگ عاشقانه مضمون شما ، شعر در *
داريد؟ نظري چه باره اين
در من كه ميكنم عرض اما.باشد طور اين نميكنم فكر -
و سياسي حوادث از سرشار كه ميكردم چاپ شعر دورهاي
از بسياري مضمون ،(501330) دوره اين در.اجتماعيبود
تحت را آدمي فضا اين و بود اجتماعي و سياسي مسائل شعرها
هم سالها آن شعرهاي ميان در گرچه.ميداد قرار تاثير
اين حال هر به.ميشود پيدا عاشقانه رگههاي گاهي
نفر يك ذهن مثال براي.آدمي زبان و ذهن به برميگردد
آماده فردي و عاشقانه شعر براي ديگري و اجتماعي شعر براي
مخاطب و شاعر بين رابطهاي امروز ، شعر در اگر.است
به شاعر كه است اين شايد دلايل از يكي نميشود ، برقرار
زده حرفي و است نبوده او ذهن ذاتي كه پرداخته مقولهاي
.است برنخاسته دل از اصطلاح به كه
به است بهتر نكرده ، خوش جا كسي ذهن در عشق اگر بنابراين
به عشق البته.بپردازد است نزديكتر ذهنش به كه مقولهاي
به و دارد خاصي جايگاه شاعران شعرهاي تمام در معنا يك
به عشق و انسان به عشق.ميشود متجلي گوناگون صورتهاي
به عشق تنها كه ندارد لزومي و است عشق نوعي هم عام معناي
انسان ستايش به آدمي وقتي پس.شود شمرده عشق مخالف ، جنس
را حيات و انسان به عشق ميگويد ، سخن او از و برميخيزد
را خود جان كه مبارز انساني ستايش يا و ميزند فرياد
از مقولهاي مياندازد ، خطر به ديگران حقوق احقاق براي
صفات بلكه نميشود ، توجه انسان جنس به آن در كه است عشق
.ميگيرد قرار مدنظر انساني
سخن دنياي و آدينه مجلات شكلگيري نحوه از*
.بگوييد"سهشنبه شاعران" معروف خصوصاجلسات
نوعي به كه ميشد تشكيل جلساتي شصت ، دهه اوايل در -
جلسهاي داستاننويسان.بود نويسندگان كانون هستههاي
بود گذاشته بنيان را آن گلشيري هوشنگ زندهياد كه داشتند
كه گروهي طور همين و ميشد تشكيل پنجشنبه روزهاي در و
جلسه آن بنيانگذار واقع در و ميآمدند گردهم چهارشنبهها
داديم تشكيل جلسهاي سال 1364 در هم ما.بود براهني رضا
براي زمستان 1364 ، در ما گروه."سهشنبه شاعران" نام به
حميدرضا حضورآقايان با را خود هفتگي جلسات بار ، نخستين
و نصيريپور غلامحسين محمدمحمدعلي ، رها ، اسماعيل رحيمي ،
عمران خليلي ، عظيم آقايان مرور به.كرد آغاز اينجانب
فرامرز مجابي ، جواد مختاري ، محمد زندهياد صلاحي ،
.شدند اضافه جمع اين به ترتيب به باباچاهي علي و سليماني
بعد و شد حاضر جلسه در كوتاهي مدت تنها چاهي بابا آقاي
سال ، ده مدت به كه جلسهها اين در.رفت خود كار دنبال به
شعر يافت ، هم ادامه ماهيانه آن از پس و هفتگي ابتدا
كه شاعراني از هم و ميكرديم نقد و ميخوانديم را خودمان
بررسي و نقد به و ميكرديم دعوت بودند كرده منتشر كتابي
.ميپرداختيم شاعران آن اثر
روحيه كه اين نخست.داشت مهم دستاورد چند جلسهها اين
چون كه اين ديگر و ميكرد تقويت ما در را انتقادپذيري
و دانش ارتقاي به شاعر ، نقد همينطور و ميشد آرا تبادل
اعضاي كه بگويم بايد همه از مهمتر.كرد كمك ما آگاهي
اساسي نقش سخن دنياي و آدينه نشريههاي در جلسه اين
و جمع اين از نفر سه دو آدينه در بودند ، فعال و داشتند
حضور سهشنبه شاعران همه كامل ، دوره يك در سخن ، دنياي در
نشريه آن گردانندگان و دبيران شوراي اصطلاح به و داشتند
.بودند
و شعر زمينه در پيشكسوت يك عنوان به پايان در *
مسئول امروز كه ميانسالاني و جوانان به روزنامهنگاري
داريد؟ پيشنهادي چه هستند مطبوعات شعر صفحه
هم خودم حال شامل شايد كه دارم حرفها زمينه اين در -
دنياي و آدينه مجلههاي شعر صفحات مسئول مدتي كه ميشود
.بودم سخن
شعر چاپ و انتخاب در بيدقتي و سهلانگاري نوعي نظرم به
بوديم ، جوان ما كه زماني.ميخورد چشم به ما مطبوعات در
كه چنان نبود ، سادهاي كار ادبي مطرح مجلات در شعر چاپ
اين.شوند نايل مهم اين به تا ميكردند تلاش سالها برخي
تعالي در و كند مطالعه بيشتر شاعر تا ميشد سبب سختگيري
به را خود جاي امروز دقتها اين متاسفانه.بكوشد شعرش
.است داده ملاحظات نوعي
در خوشه مجله در را وقتم بيشتر من كه سالهاي 4746 در
اين كه بودم شاهد ميگذراندم ، شاملو ياد جاودان كنار
شاعري گاهي.بود سختگير و جدي شعر چاپ در چقدر بزرگ شاعر
داشت ، رفتن قصد كه هنگامي ميآمد ، مجله به رسمدار و اسم
قبلا كه را شعري و ميكرد بدرقهاش در ، جلوي تا شاملو
جيب در آرامي به بود ، گذاشته اختيارش در چاپ براي شاعر
شعري كه افتاد اتفاق بارها هم خودم براي.ميگذاشت شاعر
بهتر نكني چاپش فعلا گفت و نكرد چاپ و دادم شاملو به
انتخاب را يكي تنها شعر ، تا ده ميان از كه اين يا و است
مطرح ، مطبوعات برخي در متاسفانه امروز كه حالي درميكرد
و ميشود چاپ ملاحظات برخي يا رابطه روي از صرفا شعرها
معنا يك به شعر در زبان امروز كه است دليل همين به شايد
.است شده آن و اين دست بازيچه
عطائي شهاب:از گفتوگو
نيكوكاري جشنهاي و تلويزيون
;اشاره
تلويزيوني ، برنامههاي توليد ارشد كارشناس "فولادگر هما"
خيريه جشنهاي به مربوط تلويزيوني برنامههاي ارزيابي با
منظر از كه كرده ارايه را نقدي داخلي ، شبكههاي در
.است تعمق قابل كارشناسي
لازم تكنيكهاي كارگيري به مجري ، انتخاب شناسي ، مخاطب
جمله از پيام تبادل شيوههاي و مردم با ارتباط براي
هم با.است شده پرداخته بدان مقاله اين در كه است مواردي
:ميخوانيم را مطلب اين
مورد كالاي يك عنوان به دهه 1950 در تلويزيون كه هنگامي
فكر زمان آن مردم شد ، مردم خانههاي وارد جامعه نياز
مطرح و تاثيرگذار چنان آن بتواند شيء اين كه نميكردند
به فرهنگي -علمي مراكز و دانشگاهها در بعدها كه بشود
علتاين.كند مطرح را خود وعملي نظري زيرپايههاي عنوان
خاص ويژگي در ميتوان را ، مدت طولاني و سريع تاثيرگذاري
.كرد جستوجو -آن بودن شنيداري ديداري ، -تلويزيون
به ميشود ، درگير شما حواس تمامي با رسانه يك كه زماني
و مييابيد در را سوژه يا موضوع يك جنبههاي تمام خوبي
.است قدرتي چنين داراي كه است تلويزيون اين تنها امروزه
بايد آن از كننده استفاده كه مطبوعات ، رسانه خلاف بر
افراد براي رسانه بهترين تلويزيون باشد ، داشته سواد
.ميشود محسوب بيسواد
و تلويزيون جانبه همه تاثيرات فراخور به زمان همان از
حكومتها برنامهريزان و سياستگذاران آن عمومي جنبههاي
بيشترين ميتوان ازتلويزيون كه يافتند دست نكته اين به
فرهنگي ، سياسي ، ) تبليغات انواع براي را بهرهبرداري
مفاهيمي به مردم ، در "تصور" ايجاد با و نمود (...و تجاري
از تصورات اين بعضا.رسيد است ، سياستگذاران نظر مد كه
جا ونابه غلط بعضا و درست فكر ، يك شيءيا يك تبليغ
بازگشت شود ، عرضه درست موضوع يك كه زماني ميشدو عرضه
.برعكس و بود خواهد منطقي و درست نيز بينندگان سوي از آن
وارد تاثيرگذاري قدرت اين با تلويزيون كه است چگونه اما
ساختار مانند عواملي از بهرهبرداري قطعا ميشود؟ عمل
(..و نور موسيقي ، صدا ، تصوير ، از اعم)تكنيك ياموضوع قصه
اين تاثيرگذاري شكل در همه و همه و مجريان يا هنرپيشگان
.بود خواهند موثر پديده
به آنچه -تلويزيوني برنامههاي مختلف شكلهاي در هماكنون
حضور -باشد موثر چيزي هر از بيش شايد كه رسيده اثبات
تحقيقاتي اكثر در.است برنامه نوع در مجري هنرپيشهيا
با كه كردهاند اعلام برنامهها مخاطبين آمده ، عمل به كه
دارند ، وي با كه عاطفي رابطه و علاقهشان مورد چهره ديدن
بسياري در حتي.مينشينند خاص برنامه و تلويزيون پاي به
عمل يك نبودن اخلاقي يا بودن اخلاقي مخاطبين ، موارد از
علاقهشان مورد هنرپيشه و مجري به منوط را برنامه در
.دانستهاند
خود جامع تحقيق در (كورنل دانشگاه استاد) كندري جان دكتر
اين":ميگويد "دموكراسي براي خطري تلويزيون" عنوان با
در اخلاقي ارزشهاي كه هستند مجريان و هنرپيشگان
وجود بد ، افراد و خوب افراد.ميكنند هدايت را تلويزيون
و نميدهند انجام بد كار تلويزيون در خوبها اما دارند
".نميكنند خوب كار بدها
دامنههاي به بايد تاثيرگذاري ، قدرت اين به توجه با
نقدي نيز داخلي شبكههاي و تلويزيون در مسئله اين تاثير
رقابت تب سيما ، جشنوارههاي برگزاري با خوشبختانه.بزنيم
مطرح خوبي به تلويزيوني شبكههاي در كارشناسانه نگاه و
شناخت عدم از ناشي ضعفهايي ، موارد دربعضي اما.است شده
بخصوص برنامهها ، برخي ساختار در دورانديشي حتي و
براي كه ميخورد چشم به "نيكوكاري جشنهاي" برنامههاي
.است انكارناپذير هم مخاطبين
توليدكنندگان و شبكهها محترم مديران كه معنا بدين
كار به را مردم خود برنامههاي در ميخواهند برنامهها
چيزي هر از بيش اينان و كنند دعوت كمكرساني و خير
و هستند "زيبا ايده" اين انتقال براي "مديوم" يك نيازمند
توانمند مجريان" جز نيست كسي برنامههايي چنين اين مديوم
در كه بدانند بايد تلويزيون تهيهكنندگان يعني "متبحر و
كمكرساني وسيع اهداف با گسترده و آموزشي فرآيند يك
با و بيشتر احترام با مجري چقدر هر و شدهاند درگير
قطعا بپردازد ، گفتار و ايده اداي به بلندنظري و شكيبايي
و گذارد خواهد خود مخاطبين بر تاثيرواضحتري او منش نوع
.كرد خواهد جذب نظر مد موضوع سوي به را آنان
در تلويزيوني ازمجريان استفاده كه است لحاظ همين به
و گيرد قرار بيشتري مداقه مورد بايد مختلف برنامههاي
محتواشناسي با برنامهها محترم طراحان و شبكهها مديران
از استفاده به(رويدادها به متغير)مخاطبشناسي و برنامه
ودرك مطالعه كه است مشخص نيز خوبي به.بپردازند مجريان
.كرد خواهد كمك محتوا اين به نظرش مورد برنامه از مجري يك
از بسياري كه ميبينيم عملا كه است حالي در اين
برنامههاي در حتي زنده برنامههاي در تنها نه مجريها
بحث وارد مطالعهاي و اطلاعات كمترين با شده ضبط
نوع اين ميبينيم سادگي به كه است لحاظ همين به.شدهاند
فرهنگ نوع"لحاظ به نيز عام مخاطبين سوي از برنامهها
سياستگذاران ديگر سوي از.ميرود سوال زير "مجري كلامي
ازيك استفاده به نسبت بيشتري سختگيري به بايد تلويزيون
هر ترتيب اين به بپردازند ، مختلف برنامههاي در مجري
.بود نخواهد مناسب "بزرگي" برنامه هر براي "كوچك" مجري
چه هر توجه جلب تلويزيوني ، برنامهسازان اصلي مساله
سوي به دادن سوق و توجه اين كردن دائمي و مردم بيشتر
نظر در را انساني روانشناسي اگر.است برنامه پيام
كه ميشويم متوجه زودي به دهيم قرار كار مبدا و بگيريم
خسته زود و ساده خيلي مخاطبين.نيست سادهاي كار اين
براي پس.يافت خواهند گرايش بيتفاوتي به و شد خواهند
آن به و يابد تحول "تلويزيون"پيوسته بايد مخاطب توجه جلب
مجريان تربيت به و نكند بسنده داشته گذشته در كه چه
آسيبي مخاطب ، احترام به و ايده نفس به حداقل كه بپردازد
.نرسانند
ورزش عاشقان به سيما و صدا بياعتنايي
;اشاره
ملي مسابقات دادن پوشش نحوه از ورزش علاقهمندان از يكي
رشتههاي وجود با بيگمان.است كرده گلايه سيما و درصدا
گزارشهاي به سيما و صدا مخاطبان علاقه و ورزشي متنوع
ورزشي ، -فرهنگي رويدادهاي چنين برگزاري از لحظهاي
به توجه با ذيربط شبكههاي مديران ميرود ، انتظار
دست خبرهاي مخابره و گزارش تهيه خصوص در جوان ، مخاطبان
شده تهيه مطلب دهند ، خرج ويژهايبه اهتمام اول
پرداخته ورزش عرصه در موجود كاستيهاي و كم به منتقدانه
.است
عليپور- حسن
براي را مهمي وظايف فراگير رسانه يك عنوان به سيما و صدا
در مخاطبانش تا دارد برعهده جامع و پويا اطلاعرساني
.گيرند قرار جهان مهم رويدادهاي تازهترين جريان
عظيم خيل خواستههاي به گاه اخير سالهاي در متاسفانه
.است شده كمتوجهي سازمان دراين ورزش ، به علاقمندان
رويدادهاي كرد اشاره آن به ميتوان كه موارد همين از يكي
كشور دو در كه بود جهان قهرماني وزنهبرداري و كشتي
بيمهري مورد و شد برگزار پيش چندي تركيه و بلغارستان
صدا عملكرد به ابتدا.گرفت قرار سيما و صدا ورزش مسئولان
به امكانات كمترين با را گروهي خود قول به كه ميپردازيم
عليرضا" كشتي مستقيم پخش جريان در.بود كرده اعزام صوفيه
بارها ورزش ، راديو از كيلو وزن 63 فينال در "دبير
شده برقرار همراه تلفن طريق از كه صوفيه با تهران ارتباط
ورزش ، اصطلاح به راديوي شنوندگان اعصاب تا شد قطع بود ،
.شود دار خدشه حسابي
ميليون براي 70 ورزشي رويداد اين كه اين به توجه با
برخوردار ويژهاي اهميت از و رفته آنتن روي به ايراني
اين پخش براي را شايستهتري تدابير مسئولين چرا بود ،
همراه تلفن يك به فقط و بودند؟ نگرفته نظر در بازيها
اعزامي گزارشگر اختيار در سفارت كاركنان سوي از كه قرضي
.بودند كرده اكتفا بود ، گرفته قرار ورزش راديو
خبرنگاران زمان همين در ميدهدكه رخ حالي در حادثه اين
هر بودند ، كرده سفر افغانستان به كه سيما و صدا اعزامي
به ماهوارهاي خطوط سوي از را خود تصوير و صدا لحظه
اهميت از راديو مسئولين واقعا آيا.ميكردند ارسال تهران
در كه كرد باور ميتوان يا و نداشتند؟ اطلاع بازيها اين
را تسهيلاتي لازم پيشبينيهاي بدون بزرگ رويداد اين
بودند؟ نكرده فراهم گزارشگران و خبرنگاران براي
ذكر با تنها راديو مسئولين زمينه اين در متاسفانه
را مشخصي دليل و كرده توجيه عملكردخودرا عذرخواهي ،
اين مستقيم پخش مورد در مهمتر همه از و نكردهاند اعلام
پيدا تحقق هرگز امر اين كه سيما سوم شبكه از بازيها
!نكرد
بازيهاي پخش در سيما خوب حركت متاسفانه ، عملكرد اين
قهرمانان حضور آيا.برد سئوال زير را اروپايي مهم
اين مستقيم پخش براي كافي دليل نميتوانست كشورمان
زمان در حتي اخير سالهاي در نماند باشد؟ناگفته بازيها
پخش شاهد كمتر همواره المپيك ، بازيهاي برگزاري
.بودهايم فوتبال از غير به رشتههايي
نيز مشكلات اين به امور ، مجدد بازنگري با اميدواريم
.شود جلب بينندگان و شنوندگان كامل رضايت تا شود رسيدگي
تلويزيون برنامههاي تماشاي و تاجيكها
ايران
پايتخت دوشنبه شهر ساكنان بويژه تاجيكستان مردم
جمهوري سيماي برنامههاي پخش خواهان كشور ، اين
.هستند كشور اين در ايران اسلامي
بازتاب با خود شماره درتازهترين تاجيكستان نشريه
تكراري ، :نوشت آنان زبان از مردم خواسته اين دادن
از برنامهها پخش زمان بودن كوتاه و غيرمتنوع
كرده شاكي را كشور اين مردم تاجيكستان ، تلويزيون
.است
ديگر شهروند چند با گفتوگو ضمن تاجيكستان نشريه
و راديو برنامههاي پخش:است كرده خاطرنشان
يكديگر ، كشورهاي در تاجيكستان و ايران تلويزيوني
باعث و است زبان فارس كشور دو هر بهنفعمردم
.ميشود روابط تقويت و نزديكي
برنامههاي از تاجيكستان مردم انتقادهاي و گلايه
برنامه پخش كه است حالي در كشور اين تلويزيوني
دليل به روسيه تلويزيون شبكه دو از روزي شبانه
قطعشده پيش ماه نيم و يك از تاجيكستان بدهكاري
.ميكند پخش برنامه كشور اين در ساعت چهار تنها و
كه است تلويزيوني شبكه يك داراي فقط تاجيكستان
نمايش كه ميكند پخش برنامه ساعت روزانه 10
.ميدهد تشكيل را آن عمده بخش غربي سريالهاي
به تاجيك شهروندان از بسياري دليل همين به
امر اين كه آوردهاند روي ماهواره از استفاده
.باشد داشته بههمراه فرهنگي منفي پيامدهاي ميتواند
يك وضعيت به نسبت آمريكا نگراني ابراز
روسيه تلويزيوني
شبكه
ولادي در خبري كنفرانس يك در روسيه در آمريكا سفير
نگران آمريكا خارجه امور وزارت:گفت روسيه وستوك
.است روسيه تلويزيون شبكه 6 وضعيت
و پوتين مخالفان گروه به روسيه تلويزيون شبكه 6
بوريس آن اصلي سهامداران و داشته تعلق دولت
اويل لوك نفتي شركت و تبعيدي سرمايهدار برزوفسكي
.ميباشند
ابراز ورشبوو روسيه ، خبري رسانههاي گزارش به
شبكه اين مورد در اختلافات كه كرد اميدواري
وي.شود حل سياسي نيروهاي مداخله بدون تلويزيوني
خبري رسانههاي كه است آن خواستار آمريكا افزود ،
نداشته قرار فشاري هيچگونه تحت و مستقل روسيه
اويل لوك شركت طريق از دارد قصد روسيه دولت.باشند
.كند متوقف را تلويزيوني شبكه اين فعاليت
اين بدهكاري علت به گذشته هفته مسكو قضايي دادگاه
نفتي شركت علاقه عدم و لوكاويل به تلويزيوني شبكه
.داد راي آن انحلال به شبكه اين كار ادامه به
ايتاليا در تلويزيوني برنامههاي درصد 70
است تبليغات
درصد از 70 بيش شده ، استخراج آمار براساس
مهم تلويزيوني شبكه در 15 شده ارائه برنامههاي
معرفي و تلويزيوني تبليغات تجاري ، آگهيهاي ايتاليا
.است مصرفي كالاهاي
اصلي شبكه سه براي آمار اين گزارش ، اين براساس
به كه مديا مهم و خصوصي شبكه سه و دولتي تلويزيون
از30 بيش به است نزديك ايتاليا وزير نخست برلوسكوني
شبكههاي در تجاري آگهيهاي اصلي بخش.ميرسد درصد
با تبليغي گوناگون موضوعهاي حاوي ايتاليا تلويزيوني
.است زن گرفتن قرار محور
و استاني سراسري ، تلويزيوني شبكههاي از برخي همچنين
به ميرسد شبكه از 80 بيش به كه ايتاليا در محلي
به روز شبانه طول در را خود برنامههاي كامل صورت
برنامههاي فيلمها ، .دادهاند اختصاص كالاها تبليغات
در فوتبال مسابقات زنده پخش حتي و تلويزيوني
آگهيهاي تا قطعميشوند زماني كوتاه فاصلههاي
اين بر علاوه.شود پخش تلويزيوني شبكههاي از تجاري
اين گستردگي ايتاليا ، در تلويزيوني تبليغات ويژگي
بازيگري و گويندگي حرفهاي مشاغل تا شده سبب حرفه
به و شود برخوردار فراواني جاذبه از تبليغات بخش در
بخش.شود مطرح كشور اين در درآمد پر حرفه يك عنوان
تلويزيوني شبكههاي در تجاري برنامههاي اين ديگر
ضمير ارتباط كشف و فالگيري و فال ارائه ايتاليا ،
اين در كه است تلفني پاسخ و پرسش با انسانها پنهان
تلويزيوني مسابقههاي.دارد فراواني طرفداران كشور
تشكيل را شبكهها اين برنامههاي ديگر عمده بخش
كمترين مذهب ، موضوع با برنامههايي پخش و ميدهند
داده اختصاص خود به را تلويزيوني برنامههاي از حجم
.است
خورشيد دختران براي بزرگ جايزه
فيلم جشنواره سومين در خورشيد دختران: هنري گروه
جشنواره فيلم بهترين عنوان به را بزرگ جايزه براتيسلاوا
.داد اختصاص خود به
سومين در فارابي ، سينمايي بنياد عمومي روابط گزارش به
شد ، برگزار اسلواكي جمهوري در كه براتيسلاوا فيلم جشنواره
به دلاري هزار ده نقدي جايزه و فيلم بهترين بزرگ جايزه
كوثري جهانگير كنندگي تهيه به خورشيد دختران ايراني فيلم
.شد اهدا
نمايش با و ماه 1378 شهريور در شهريار مريم ساخته نخستين
جايزه تصاحب و مونترال فيلم جشنواره چهارمين و بيست در
در چشمگير سينمايي ، حضور رويداد آن اول فيلم بهترين
مورد جهان سراسر در و نموده آغاز را بينالمللي مجامع
.است گرفته قرار تماشاگران تحسين
|