...آورد برقي اره تاجري
صفحه و همشهري روزنامه انتشار سال دهمين آغاز مناسبت به
محيطزيست
آورد برقي اره تاجري
كرد امضا را منظره يك پاي
سپهري سهراب
صفحه در شد ، منتشر همشهري روزنامه شماره هزارمين وقتي
در كه اميدهايي و بيمها از عنوان همين با محيطزيست
سخن بوديم ، روبهرو آنها به كشورمان محيطزيست حيطه
رواج شدت اين با شهري ساز و ساخت هنوز زمان آن در.گفتيم
گردانندگان هجوم معرض در چنين اين جنگلها و نيافته
صفحه تيتر انتخاب براي.بود نگرفته قرار چوب معاملات
عنواني همشهري انتشار سال دهمين آغاز ويژه محيطزيست ،
كه چرا نيافتيم ، "...آورد برقي اره تاجري" از بهتر
بيرويه توسعه براثر ما كشور زيست محيط زيانهاي بيشترين
ايران زنده طبيعت و باغها جنگلها ، آن قرباني نخستين كه
اين از مردم آگاهي اما ، .است آمده پيش ميباشند ،
صحنههاي در كشور جوان نسل فعال حضور و تلخ واقعيتهاي
ما كه است آورده بار به را اميدهايي محيطزيست ، از دفاع
.ميسازد دلگرم آينده به را
عباسي اسماعيل
تازه ، رويداد يك با ايران مطبوعات تاريخ سال 1371 پاييز
تمام روزنامه نخستينشد رو روبه توجهبرانگيز و جالب
.پيوست مطبوعات خانواده به "همشهري" نام با ايران رنگي
،(آزاد سخنگاه)مردم نامههاي شهر ، محيطزيست ، صفحههاي
و شناسنامه از بخشي صورت به نخست ، شمارههاي همان از
دستاندركاران.درآمد ايران صبح رنگي روزنامه اولين هويت
انتخاب كه ميدانند قلم اهل و نگاران روزنامه مطبوعات ،
پيوستگي براي تلاش و "محيطزيست" بهنام ثابت صفحه يك
روزها آن در اندازه چه تا تازگي بر علاوه آن انتشار
يك "محيطزيست" مقوله هنوز كه روزگاري در.بود دشوار
آلودگي -خفته هنوز هيولاي اين و ميشد تلقي "لوكس" موضوع
وسايل در را خود مرگبار سيطره و سمي دم -محيطزيست
در بود ، نداده بروز بايد كه آنچنان ايران جمعي ارتباط
نخستين تهران همشهري ، انتشار از پيش سال كه ، 7 حالي
پالايشگاه مازاد مازوتهاي سوختن حاصل كه را اسيدي باران
تا سياه ، لكههاي و كرد تجربه بود ، قم كوير در تهران
در بود ، بخشيده ابلقگون سيمايي شهر درختان برگ به مدتها
-دماوند جاده در سمي شيرابه افتادن راه به سالها همان
وحش پارك آهوان از شماري -تهران زبالههاي انباشت محل
كناره به آب نوشيدن براي كه را سمي مارهاي حتي و خجير
مهم ، رخداد دو اين اما.بود كشته بودند ، رفته جاجرود هاي
.نيافت گستردهاي بازتاب
آمدند كارشناسان
.داشت گوناگوني پيامدهاي همشهري ، در محيطزيست از دفاع
.شديم آشنا مردم زندگي و محيطزيست دوستدار كارشناسان با
تجربههاي و خاطرات و حرفها لابهلاي از و مرور به
پهناور سرزمين در محيطزيست ازواقعيتهاي گرانقدرشان
و نوشتهها سخنان ، اين گفت باز. يافتيم آگاهي ايران
سازمان در.نبود برميآمد ، كمهزينه دل از كه داوريها
خامدستي شايد.برانگيخت را سوءظنهايي محيطزيست حفاظت
دريافت از ناشي هيجانات و عبارات و واژهها كاربرد در ما
ليد صورت به روزنامهنگاران قول به كه اطلاعاتي و اخبار
محيطزيست صفحه در را محصولي ميآمدند ، هم پي از متراكم
.بود تحريككننده و تند گاهي كه مينشاند بار به
اما كشيد ، قضايي محاكم به كار و كرد بروز هم چالشهايي
محيطزيستدر حفاظت سازمان وقت رئيس اينها ، همه با
به نيت حسن با سازمان اين بر رياستاش پاياني سالهاي
.برد پي بود همراه هم خطا و آزمون با كه ما صداقت
از بسياري زمان آن در و كرد ايجاد سازمان اين در تحولاتي
حفاظت سازمان -خود خانه به محيطزيست زبدگان و كارشناسان
مسائل به پرداختن كه آن غرضبازگشتند - محيطزيست
همراه به نشيبهايي و فراز همشهري در ايران ، محيطزيست
.داشت
چالشها نخستين
مشكلات با منظر چند از همشهري محيطزيست بخش در
به تهران هواي آلودگي.ميشديم آشنا ايران محيطزيست
اين در زباله دفع و جمعآوري بحران ملي ، مسئله يك مثابه
شده ، حفاظت مناطق و ملي پاركهاي در جدي آشفتگي شهر ،
خصوص به گياهي و زيستي گونههاي انقراض گسترش به رو روند
جدي بحران يك به امروز)جنگلها از بيرويه بهرهبرداري
تبديل اثر بر خاك روزافزون فرسايش (است شده تبديل
آلودگي غيرمنطقي ، راهسازيهاي مراتع ، و اراضي غيراصولي
صنعتي ، و خانگي پسابهاي اثر بر خاك آب ، روبهگسترش
...(جنوب در فارس خليج و شمال در خزر درياي)درياها آلودگي
آمار فقر كه هنگامهاي در چالشها ، اين با رودررويي
و دقيق اطلاعرساني يك براي جدي مانع نخستين واطلاعات ،
اما.ميآورد همراه به يكجا را ياس و خستگي بود ، شفاف
و زيست محيط كارشناسان بخصوص روبهرشدمردم ، وعلاقه شور
راه ادامه به را ما و ميزدود را خستگيها اين دانشجويان
.ميداشت وا
توسط كه طرحهايي با همزمان همشهري روزافزون شمارگان
پلها ، جديد ، پاركهاي ايجاد صورت به تهران شهرداري
در رفتوآمد رواني براي معابر اصلاحهندسي و اتوبانها
زباله دفع و جمعآوري ساماندهي بخصوص ميشد ، انجام شهر
رفت ، پيش مبدا از زباله تفكيك مرز تا مواردي در كه شهري
.داشت بزرگي سهم شهروندي جديد اخلاق و فرهنگ ايجاد در
انبوه از همشهري ، انتشار نخست هفتههاي در كه مردمي
داشتند ، شكايت گذرگاهها و خيابانها و كوچهها در زباله
و باغچهها از شهر ، نگاهباني سبز فضاي از دفاع به مرور به
آموزهها ، همان ادامه در شدند ترغيب پاك ، وهواي گلها
سودجويان و دلالان آزمندانه هجوم از امروزمردم
براي شهر درختزارهاي و باغها باقيمانده به بيمسئوليت
سطور اين كه لحظه همين ودر گلهمندند بيرويه ساختوساز
تهران رومي پل محله ساكنان از گروهي شكايت ميخوانيد ، را
صدها تراشي پاك و باغ يك شبانه شدن قطعهقطعه بر مبني
اين در را برجهايي عنقريب كه كساني توسط آن كهنسال درخت
ارسال همشهري براي فاكس صورت به داشت ، خواهند برپا مكان
استادان از گروهي دهنده هشدار نامه و ماست روي پيش شده ،
بسياري گفتنيهاي تهران بهشتي شهيد دانشگاه كارمندان و
وساز ساخت هجوم زير تهران ، شمال ارتفاعات.دارد خود با
برود ، پيش اينگونه اگر است ، نفسافتاده تنگي به بيرويه
هم را اسون و شيرپلا گلوگاههاي تا دلالان نزديك آينده در
و آهن جنگل به دارآباد كه همچنان ميبرند ، وساز زيرساخت
"طلا"مثل زمين ولنجك و زعفرانيه در و است شده تبديل سيمان
برميآيد تيرآهن از باغي هفته ، هر و ميگردد دست به دست
.است پيوسته خاطرهها به اينك كه سبزي باغهاي جاي به
نو اميدهاي تشكلها ، برآمدن
سبز جبهه".شد آغاز همشهري در "زيست محيط" بحث وقتي
همشهري تولد از پيش كه بود زيستمحيطي تشكل تنها"ايران
با مبارزه زنان جمعيت اما.بود گذاشته حيات عرصه پابه
اعلام همشهري ، انتشار سال دومين در زيست ، محيط آلودگي
زيست تشكلهاي فعالترين زمره در امروزه و كرد موجوديت
كوهستان ، زيست محيط از حفاظت جبهه.است ايران محيطي
در همه...و سبز آواي زيست ، محيط از حفاظت متخصصان انجمن
.پيوستند ايران زيستمحيطي تشكلهاي به سالها همين طول
در ارزندهاي سهم هم "حيوانات از حمايت ملي انجمن"
.است داشته وحش حيات از پاسداري
!...تفاهم سوء تفاهم ، سوء
محيطي زيست فعاليتهاي و انتشار از كه سالي ده طول در
هدف يك عنوان به "پايدار توسعه" است ، شده سپري همشهري
شالوده هدفي چنين آنكه از پيش اما.است شده مطرح مهم
مدافعان به نسبت گماني بد شود ، توسعه برنامههاي اصلي
از بعضي.ميشد مطرح رايج باور يك صورت به زيست ، محيط
هم هنوز شايد)بودند پندار اين بر صنعت ، دستاندركاران
سازندگي و توسعه روند زيست ، محيط از دفاع كه (!باشند
آلودگي مثل مواردي كه ازآن پس اما ميكند كند را كشور
اجتماعي معضل يك صورت به..و دورود اراك ، تهران ، هواي
كه توسعهاي روند در نهادن گام كه دريافتند شد ، نمايان
.است اجتنابناپذير باشد ، كشور زيست محيط با سازگار
هم هنوز كه "شمال آزادراه"مورد در پرشور و داغ بحثهاي
خصوص در متضاد ديدگاه دو برپايه واقع در دارد ، ادامه
طرحهاي كه ميگويند زيست محيط مدافعان.گرفت شكل توسعه
موازين با بايد ملي سطح در و كلان صورت به بخصوص راهسازي
بسيار زيانهاي صورت اين غير در باشد ، هماهنگ محيطي زيست
نسلهاي و فعلي نسل كشور ، به را برگشتناپذيري و سنگين
اين تنها برآنند كه كساني اما كرد خواهد تحميل آينده
معروف قول به بياورند ، در اجرا به را پروژهها قبيل
كه است اين اصلي مشكلنيست حرفها اين بدهكار گوششان
تعقيب را "آني" حتي و اكنون امروز ، "منافع" تنها بعضيها
فرزندان واقع در كه آينده نسلهاي منافع به و ميكنند
به سوداگرانه ، روحيه اين.ندارند توجهي هستند هم آنها
در بخصوص كشور جنگلهاي سريع نابودي نگرانكننده روند
درياچهها ، و رودخانهها وسيع آلودگي شمالي ، استانهاي
مختلف مناطق در (اكوسيستم) زيستي تعادل افتادن بهخطر
بيرويه گسترش حياتوحش ، عرصه روزافزون شدن محدود كشور ،
وسيع آلودگي و روستاها شدن متروكه و شدن خالي شهرنشيني ،
.شود مي منجر شهرها هواي نگرانكننده و
...كلانشهر
جامع طرح نبود.ميشود بزرگتر ميگذرد ، كه روز هر تهران
امكان فرصتطلبان به شهري محدوده نبودن مشخص و تفصيلي و
شمال ، در را نابههنجار و بيرويه ساز و ساخت كه است داده
كه حالي در.بخشند تداوم تهران غربي شمال و شرقي شمال
كلان تهران ، فاضلاب و آب شركت رسمي اطلاعيههاي برپايه
ساز و ساخت است ، روبهرو آب كمبود بحران با تهران شهر
و قلع.دارد ادامه همچنان آب روزافزون تقاضاي و بيرويه
روستاهاي بافت شكستن درهم و باغچهها باغها ، قمع
و ناپايدار توسعه اين پيامدهاي نخستين از شهر ، پيرامون
جنونآسا ، ساختوساز اين قبل از كه آنها.است نابهنجار
در برنميتابند ، را انتقادي هيچ ميرسند ، كلان سودهاي به
حتما كنوني ، روند ادامه با شهر اين در زيستن كه حالي
دستكم بود ، خواهد دشوار بسيار نيز آنها فرزندان براي
و كرد مرزبندي عوام و خواص ميان نميتوان را پاكيزه هواي
.ميكند تهديد را همه شهري ، محيطزيست آلودگي
چوب مزرعه نه جنگلها
ايران جنگلهاي كه باورند اين بر محيطزيست حفظ طرفداران
با.شوند چوب مزرعه به تبديل كه ميباشند آن از محدودتر
و كشور هواي و آب در جنگلها اين حياتي نقش به توجه
اين به عنايت با و ويرانگر سيلهاي شدن جاري از جلوگيري
جنگلهاي ارزشمند بازمانده تنها ما جنگلهاي كه واقعيت
.كرد حفظ را آنها بايد ميباشند ، زمينشناسي سوم دوران
هشدارها اين به بهايي كه كساني برقي ارههاي نفير اما
و شب ميانديشند خود بادآورده سود به تنها و نميدهند
گلستان ، شلمان ، آمل ، رودسر ، تنكابن ، هاي جنگل از روز
نام قالب در پاكتراشان و است بلند..و شفارود ماسال ،
ميگيرند ، پي را نابودكننده روند اين....گوناگون هاي
از دارند حق هم آنها فرزندان فردا كنند ، انديشه بيآنكه
.باشند داشته سهمي جنگلها اين
!تفاهم تفاهم ،
اكنون كه است قانوني تشكيلات يك محيطزيست حفاظت سازمان
.باشد داشته كشور محيطزيست از حفاظت در عمدهاي سهم بايد
و آب آلودگي از جلوگيري تهران ، هواي آلودگي با مبارزه
و زيستي گونههاي رفتن ميان از و جنگلها نابودي خاك ،
از پاسداري و شده حفاظت مناطق از مراقبت بهخصوص
كه همچنان اما است ، سازمان اين اصلي وظايف از حياتوحش
حسن از است ، فراتر شده گفته كارشناسي ، بحثهاي در بارها
محيط حفاظت سازمان كنوني ومسئولان مديريت وعلاقه نيت
انساني ، نيروي لحاظ از چه سازمان اين فعلي زيستتشكيلات
تخريب به توجه با فعاليتها دامنه و تجهيزات كارشناسي ،
در كه است ميراثي اين.نيست پاسخگو محيطزيست ، روزافزون
كنوني وضعيت به كنيد نگاهاست مانده باقي سازمان اين
روزافزون شمار و آنها سني ميانگين كشور ، محيطبانان
قويتر لحاظ هر از كه غيرمجاز شكارچيان و چوب قاچاقچيان
اعتبار تامين ايران ، محيطزيست از دفاع براي.مجهزترند و
با محيطزيست حفاظت سازمان ساختار در تجديدنظر كافي ،
نيروي تامين كارشناسان ، ارزنده تجارب از بهرهگيري
پشتيباني از معقول برخورداري و لازم تجهيزات و انساني
زيست تشكلهاي وجود.است ضروري كشور محيطي زيست تشكلهاي
نقد روش با مردم به متكي و نيرومند و مستقل فعال ، محيطي
در و است حياتي كشور محيطزيست برنامههاي در راهگشايي و
كشور محيطزيست عرصه در ها تشكل ترغيب و نقد واقع
حل براي زيست محيط حفاظت سازمان راه ميتواندچراغ
به تشكلها شدن تبديل.باشد محيطزيست معضلاتكنوني
از بخصوصي ايام در و نمادين صورت به تنها كه گروههايي
لازم وكارايي بازدهي كنند ، هماوايي رسمي تشكيلات با سال
. داشت رانخواهد
حال عين در و فعال قانونمند ، زيستمحيطي تشكلهاي حضور
محيطزيست حفاظت سازمان پشتيباني مورد بايد حتي مستقل ،
در نياز مورد انساني نيروي اعظم بخش كه چرا بگيرد ، قرار
تامين تشكلها همين طريق از محيطزيست از مراقبت حوزه
مشترك فصل محيطزيست ، حفظ به علاقه و انگيزه.شد خواهد
در كه است مرداني و زنان و نوجوانان و جوانان تمامي
دستكم نبايد را ملي سرمايه اينميآيند گردهم تشكلها
نيروها اين وبالندگي رشد براي لازم بستر وبايد.گرفت
.كرد فراهم
|