زنان عليه سهمناك حربهاي مردان طلاق حق
مالي مسائل مورد در زوجها اشتباه 5
زنان عليه سهمناك حربهاي مردان طلاق حق
داشت ميل كه زمان هر ميتواند مرد":ميگويد قانون
" دهد طلاق را همسرش
مورد در متعدد بحثهاي شاهد اخير سالهاي اگرچه:اشاره
در مشكلاتزنان از يكي و بودهايم زنان حقوق تضييع
حق مرداناز مطلق برخورداري از ناشي قضايي محاكم
حمايتهاي عدم با همچنان زنان اما است ، بوده طلاق
پي در كه مطلبي.هستند روبهرو تاثيرگذار و جدي قانوني
خديجه و نراقيان مينو توسط كه است گزارشي ميآيد
.است شده تهيه اسلامي جمهوري خبرگزاري در روزبهاني
رفته دست از حقوق اعاده براي پرشماري زنان
درهاي پشت نيز و تلاش سالها حتي و ماهها روزها ، خويش
نبود اما ميكنند ، سپري را عمرخويش قضايي محاكم
و سو يك از كافي قانوني حمايتهاي و شفاف قوانين
را آنان ديگرسو ، از مردان به دادهشده قانوني قدرت
.ميكند مواجه متعددي سدهاي و موانع با
اعلام و دادگاه به مراجعه با بانوان از بسياري
بيشتر يا سال دو يكسال ، مدت به همسرانشان حضور عدم
بر زندگي بار كه باوجودي اما ميدهند ، طلاق دادخواست
زندگي ادامه براي تكليفشان بايد و است خودشان دوش
انحاي به و سرگردانند دادگاهها در باز شود ، مشخص
.ميشود اندازي سنگ آنان مشكل حل در مختلف
حق اگر كه عقيدهاند ، اين بر حقوقي كارشناسان برخي
اسلامي حكومت است ، مردان اختيار در شرعي بطور طلاق
ميتواند تكميلي قوانين و حمايتي چترهاي قراردادن با
.برهاند پيچيده و مضاعف مشكلات از را زنان
برخي كه باورند براين همچنين كارشناسان اين
مردان براي را طلاق حق ميتوانند هم موجود قوانين
.هستند ناكارآمد شفافيت ، عدم دليل به اما كنند ، محدود
امكان زنان به حرج و عسر قانون مثال ، براي
عملا آنان اما ميدهد ، را خاص شرايط در طلاق تقاضاي
موانعو با قضايي محاكم در خويش ادعاي اثبات در
.ميشوند مواجه غامضي مشكلات
دادگاه به مراجعهكننده زن صدها از يكي سمريم
مردان براي دادن طلاق:ميگويد باره اين در خانواده
براي بايد زنان اما است ، سهل بسيار ناحق به حتي
دادگاههاي در را موانعبسياري خويش حق اعاده
در نيز اوقات از بسياري و گذارند سر پشت خانواده
به پيش از تر سرخورده موجود بستهاي بن با برخورد
.بازگردند خويش تحملناپذير و تلخ زندگي
با زندگي ادامه براي تحمل نبود آيا او ، گفته به
خانه از طولاني غيبتهاي با كه مردي معتاد ، مرد
عدم است ، داده قرار زن بردوش را زندگي بار تمامي
شتمهاي و ضرب با كه مرداني با زندگي بهادامه تمايل
مسايلي و ميكنند تنگ خويش همسران بر را عرصه دايمي
جدايي براي كنندهاي قانع دلايل باز قبيل اين از
ادامه زن اين نيست؟ قضايي محكمه در همسرش از زن
متوجه مشتركم زندگي از سال چند گذشت از پس:ميدهد
زندگي ، به علاقه دليل به است ، معتاد همسرم شدم
ترك بار پنج از بعد ولي كند ترك كه كردم تشويقش
دو حالا اينكه ضمن رفت ، مخدر مواد سراغ به هم باز
كارهاي دنبال مرتب نميتوانم ديگر دارم بچه تا
.باشم او به مربوط
و من سال پنج اين مدت تمام در:ميكند اضافه زن
خرج فكر به اصلا او بودهايم ، تنها اغلب فرزندانم
را زندگي پدرم كمك با من و نبود خانه مخارج و
بهخاطر ميشد پيدايش خانه در هم اگر ميگذراندم ،
به را بچهها و من و ميكرديم بحث و جر خرجي
را چيزي يا و ميگرفت كتك باد به مختلف بهانههاي
.ميكرد خارج خانه از فروش براي
ميريزد اشك آرامي به گذشته خاطرات يادآوري با وي
ممكن غير برايم اي زندگي چنين تحمل ديگر:ميگويد و
چون و كردم طلاق تقاضاي و گرفتم وكيل بود ،
و نيست دادن طلاق به حاضر وجه هيچ به ميدانستم
داد ، نخواهد من به را فرزندانم حضانت طلاق ، صورت در
براي دردسر بدون كه صورتي در گفتم او به رو ازاين
به را بچهها حضانت و شود جدايي به حاضر من و خودش
مهريهام و شخصي خانه مقابل در هم من بسپارد ، من
.ميبخشم او به را
گذشته هفته:گويد مي است ميانسالي زن كه نيز ر.فريما
به و كرد بيرون خانه از را فرزندم دو و من همسرم ،
.نكرد توجهي بيچارهام وبچههاي من التماسهاي
يك از او:ميگويد شوهرش رفتار اين توضيح در ر.فريما
و بود مستغلات و املاك صاحب و متمول بسيار خانواده
و فقط و نبود كردن كار به حاضر هم دليل همين به
يك هم حاضر حال در و ميكرد خوشگذراني و تفريح فقط
.معناست تمام به الكلي
را فرزندانم و من نيز اكنون هم:ميافزايد وي
كند فراهم را زندگي هزينه نميتواند اينكه بهبهانه
بيرون خانه از است خودش زندگي گذران به قادر فقط و
وضعيت و كردم شكايت دادگاه به او از اينكه با.كرد
عملا دادگاه اما كردم تشريح را زندگيام نابهنجار
عسروحرج دادخواست بايد گفت ، و نداد اثري ترتيب
ثابت همسرم با زندگي ادامه در نيز را آن و بدهم
افراد و كارشناسان از بسياري كه حالي در كنم ،
سوي از حرج و عسر اثبات كه باورند براين باتجربه
.است ناممكن موارد بسياري در و سخت بسيار زن
حق قانون ، اينكه مورد در جمشيدي حسن حجتالاسلام
در مطلب اين:گفت است داده مردان به را طلاق
كه است آمده صورت اين به مدني قانون ماده 1133
مطلقه را همسرش داشت ميل كه زمان هر تواند مي مرد"
".نمايد طلاق به
ولي:افزود ادامه در خانواده مجتمعقضايي معاون
مصوب طلاق مقررات اصلاح قانون واحده ماده مطابق
تبصرههاي سال 1371و در نظام مصلحت مجمعتشخيص
را زن قانوني و شرعي حقوق تمامي بايد مرد مربوطه ،
دفاتر در زوج طلاق صورت غيراين در نمايد ، پرداخت
.نميگردد ثبت طلاق رسمي
در وحرجش عسر اثبات صورت در زن:كرد تاكيد وي
مطلقه را خود و خارج زوجيت قيد از ميتواند دادگاه
ضمنحفظ دادگاه مسئله ، اين اثبات صورت در و نمايد
اين كه ميكند طلاق به مجبور را مرد زن ، حقوق
.است شده ذكر مدني قانون و 1130 ماده 1129 در موارد
از:افزود قانوني مواد اين بيشتر توضيح در جمشيدي
كند ، استفاده آن از ميتواند زن كه وحرج عسر موارد
آمده مدني قانوني ماده 1209 در كه همسر عمدي ترك
ترك را مشترك زندگي عمد به مرد كه معنا بدين است ،
به مرد يا و آمد پيش قهري حوادث اگر اما.نمايد
.بود نخواهد قاعده اين مشمول شد گرفتار اسارت
و مخدر مواد انواع از يكي به مضر اعتياد ديگر ، مورد
زيرا ميكند ، وارد خلل زندگي اركان به كه است الكل
زندگي كانون و نداشته قوي اراده خود از معتاد شخص
از ميتواند زن مرحله دراين كه ميكند متزلزل را
.كند طلاق تقاضاي دادگاه
هتك نيز و زن عليه مرد هتاكي و شتم و ضرب از وي
ياد وحرج عسر موارد ديگر بهعنوان زن ، خانوادگي حرمت
و قانوني پزشكي گواهي ارايه صورت در زن:گفت و كرد
دادگاه از ميتواند موارد ، اين از هريك اثبات
.نمايد طلاق تقاضاي
اجازه بدون ديگر همسر اختيار:افزود همچنين جمشيدي
كه متعدد زنان بين عدالت اجراي عدم يا و دادگاه
عدم بالاخره و نيست تحمل قابل زن براي عرفا
ماه ، سوءاخلاق ، شش مدت به زناشويي وظايف ايفاي
و يكديگر از شوهر و زن توجه قابل مفارقت سوءرفتار ،
.نمايد فراهم را حرج عسرو موجبات ميتواند آن نظاير
از ميتواند قانوني امكانات با دادگاه مرحله ، دراين
مردي با زوجيت قيد از را او و كرده دفاع زن حقوق
.دهد نجات ندارد ، آشنايي زندگي الفباي با حتي كه
راههايي از يكي:افزود ادامه در مجتمعقضايي معاون
حق از آقايان استفاده مانعاز ميتوانند زنان كه
و تنظيم هنگام در خانمها كه است اين شوند ، طلاق
نكاحيه در مندرج اختيارات از ازدواج عقد ثبت
.بگيرند وكالت مرد از و كرده استفاده
به توجه و مطالعه بدون جوانان متاسفانه اما ،
و ميكنند امضا را آن شتاب با عقدنامه ، سند مندرجات
و درايت و حوصله ازدواج ، براي شتاب واقعاين در
طلاق چه اگر.ميكند سلب آنان اغلب از را دقت
خانه كانون حفظ جهت در بايد و است ناپسنديده امري
والدين پناه در فرزندان تا شود تلاش خانواده و
ارزشها و شكسته حريم اين اگر اما باشند ، مصون
.است مصلحت عين طلاق و جدايي شوند ، گرفته ناديده
به مادر كه دهد تشخيص دادگاه قاضي كه صورتي در
از جدايي فرزندان ، به شديد وابستگي و علاقه دليل
احراز و بررسي با ميشود ، حرج و عسر موجب برايش آنان
به شرايطي چنين در را حضانت كه است ممكن موضوع
.نمايد واگذار مادر
مالي مسائل مورد در زوجها اشتباه 5
متفاوت علائقشان و سليقه ولخرج ، زن محافظهكار ، مرد*
سفر به دارد دوست خانم ولي بخرد ماشين ميخواهد مرد.است
ازدواج از قبل و ابتدا از كه است آن راهحل بهترين.رود
.كنيد مطرح را خود مالي نگرشهاي
يا شكست باعث ميتواند و است انرژي نوعي هنر نظير پول
توافق به زود خيلي زوجها برخي.شود مشترك زندگي موفقيت
تا آمد رفتو هزينه از)هزينهها پرداخت در كه ميرسند
ناديده را موضوع سپس و باشند سهيم (برق و آب قبوض پرداخت
اختلاف پول از استفاده و توزيع مورد در كه وقتي ميگيرند
.ميبرند پي امر اهميت به ميآيد ، پيش
.است متفاوت علائقشان و سليقه ولخرج ، زن محافظهكار ، مرد
.رود سفر به دارد دوست خانم ولي بخرد ماشين ميخواهد مرد
ازدواج از قبل و ابتدا از كه است آن راهحل بهترين
را شما ميترسيد شايد.كنيد مطرح را خود مالي نگرشهاي
منشور مانند.بدانند خودخواه يا خسيس حريص ، احمق ،
و توزيع نحوه نظير مادي مسائل مورد در متحد ملل سازمان
:كنيد جلوگيري زير اشتباهات از و برسيد توافق به كردن خرج
همسرتان به.ندارد ربطي شما به پول ميكنيد تظاهر *
وقتي ولي "بده انجام داري دوست كه كاري هر" ميگوييد
:ميگوييد و ميزنيد غر شود متضرر و كند اشتباه همسرتان
هر كردي ، سرمايهگذاري مسخره طرح آن در نميكنم باور"
پس حقيقت در".ميكردي را كار اين نبايد كه ميداند كسي
.ميدهيد كارشناسي نظر ضرر ، از
بر را مسئوليتها كليه زوجها از يكي ميدهيد اجازه *
ولي دارد زيادي مسئوليت مدير اين بنابر.بگيرد عهده
.نميآموزد را خرج و دخل و كردن هزينه نحوه شاگرد
خانوادهتان فرهنگ در اگر.است عجيب شما مادي نگرش *
چنين بايد يا ميدانيد برتر كارگر طبقه به را ثروتمندان
همسرتان اگركنيد مبارزه آن با يا بپذيريد نظريرا
ميدانيد؟ پايين طبقه از را او آيا داد ، دست از را كارش
داشته برنامه بايد كردن خرج براي.نداريد برنامهريزي *
.باشيد
دارد نياز انسان.است مشترك درآمدتان همه ميكنيد فكر *
هيچ.است مهم حقيقت پذيرش.باشد داشته خود براي پولي
.دهد جواب ديگري به پول قران هر براي نبايد انساني
و كنيد صحبت همسرتان با بايد كه ميدهد نشان پژوهشها
در دارد؟ مفهومي چه شما دو هر براي پول دقيقا دريابيد
.بود دعوا مالي مسائل سر بر هميشه صرفهجو آقاي خانواده
بسياري علت بيپولي و بودند دلخور هم از خانواده افراد
پول ارزش به صرفهجو آقاي.بود آنان اساسي اختلافات از
آن رفت ، پول دنبال بايد كه رسيد نتيجه اين به و برد پي
علت كردن خرج زيرا.كرد خرج نبايد ولي كرد پسانداز را
ولخرج خانم خانواده در.است مشاجرات و اختلافات اصلي
هدايا يكديگر كردن شاد و علاقه ابراز براي خانواده اعضاي
اگر.نيست كافي پولها اين او نظر به.ميدادند هم به
.نميآوريد دست به پول نكنيد ، خرج پول
روابط بر كه دارند پول به عاطفي وابستگي افراد بعضي
با مادي مسائل مورد در پس.ميگذارد تاثير خانوادگيشان
يكديگر قبول قابل و صحيح مالي نظرات وقتي.كنيد صحبت هم
.بگذاريد احترام هم نيازهاي به ميتوانيد كنيد ، درك را
حساب از كه دارد نياز باشد ، داشته مالي مشكل خانم اگر
احساس شود ، اخراج كار از آقا اگر يا.كند خرج پسانداز
پول.است ضروري صرفهجويي قبوض پرداخت براي ميكند
را روابط ميتواند ولي است فلز و كاغذ روي بر نشانهاي
به هم با افراد مختلف مسائل در اگر حتي كند ، خدشهدار
.برسند توافق
.باشيد داشته را آن حساب برسيد ، پولي به كه آن از قبل
مودب الهام:مترجم
|