آموزش جهاني شبكه و فرهنگها وگوي گفت
و بينظمي با مقابله در اطلاعات گسترش
اغتشاش
متعادل بينالمللي روابط كار و ساز
آموزش جهاني شبكه و فرهنگها وگوي گفت
اسلامي جمهوري محترم رئيس محمدخاتمي سيد آقاي: اشاره
(سال 1377 شهريور) سال 1998 سپتامبر در خطابهاي ايران
.كرد ايراد ملل سازمان عمومي مجمع در
سال 2001 كرد ، خودپيشنهاد سخنان دنبال به خاتمي آقاي
ناميده تمدنها گفتوگوي سال ملل ، سازمان سوي از ميلادي
ضروري گامهاي نخستين گفتوگو اين با كه اميد اين با شود ،
.شود برداشته جهان در وآزادي علم وگسترش عدالت تحقق براي
دور راه از آموزش جهاني شبكه طريق از امروز كه ميدانيم
ميكنند ، نظر تبادل هم با ميشوند ، نزديك هم به دنيا مردم
اين حل در را يكديگر و ميشوند آگاه هم مشكلات از
خود كه تجربههايي و مفاهمه و گفتمان طريق از مشكلات
ودوستي صلح دور راه از آموزش.ميكنند ياري داشتهاند ،
با گفتوگو با علمو زبان وبا ميآورد خانهها به را
نزديك هم به را قلبها انسانهاست ، جهاني زبان كه زبان اين
.ميكند
عنوان به دور راه از آموزش كه است آن بر حاضر مقاله كوشش
تفاهم براي راهي ميتواند جهاني آموزشي شيوه يك
وانسانها باشد جهان در فناوري و دانش گسترش و بينالمللي
.كند ياري مودت و وآرامش صلح از سرشار جهاني ساختن در را
وانديشه فرهنگ گروه
ملل فرهنگي و آموزشي علمي ، سازمان كل مدير مايور فدريكو
منطقهاي سمينار تشكيل مناسبت به پيامي در (يونسكو)متحد
سال بهمن) سال 1998 فوريه در كه آينده قرن در عالي آموزش
:داشت اظهار شد ، برگزار تهران در (1376
مخاطره به انساني پايدار وتوسعه صلح كه دنيايي در"
مشكل اين براي حلي راه يافتن براي جستجو است ، افتاده
سياستگذاران و دولتها.ميكند مطالبه بيشتريرا فوريت
رفاه كه دارند نياز مطمئني علمي مباني به سطوح درهمه
عالي آموزش كه دارند اذعان همگاناست وابسته بدان مردم
:دارد حياتي نقش چالشها اين با مقابله در خاص دليل دو به
كمك بحثها هدايت به كه عالي آموزش اخلاقي رسالت سو يك از
نشان كه برابريرا و عدالت واصولدموكراسي ، ميكند
سوي واز مينمايد حفظ است ، مسئولانه اجتماعي شهروندي
بود خواهد آن ضامن عالي آموزش ومعنوي فكري رسالت ديگر ،
روزآمد و پرداخته و ساخته مداوما فني ودانش معلومات كه
تحول حال در جهان پيچيده و متنوع نيازهاي بتواند تا شود
(مايور ، 1)".سازد برآورده را امروز
ايران اسلامي جمهوري رئيس سيدمحمدخاتمي آقاي ديگر سوي از
سال شهريور) سال 1998 سپتامبر در كه خطابهاي در نيز
طريق به كرد ، ايراد ملل سازمان عمومي مجمع در (1377
:داشت اظهار ايشان پرداخت ، موضوع اين بيان به ديگري
هستو و بوده روشن رستگاري تمناي با آدمي هستي چراغ"
و حكيمان آموزش موضوع نيز و الهي پيامپيامبر جوهر
با.است نبوده رستگاري جز چيزي نيز بشر برجسته مربيان
ميآزارد ، را دل تاريخ پيداي ساحت در آنچه همه اين
كساني ، كه روز آن از...است آدميان بختي سياه و محروميت
كه آن نه بياورد "توانايي" كه دانستند آن را حقيقي علم
به مدت اين درنميگذرد بيش قرن چند كند ، مهار را قدرت
او شخصيت اعتلاي و انسان رستگاري خدمت در علم اينكه جاي
قرار وگروههايي افراد خدمت موارددر بيشتر در باشد ،
در.نميانديشند"فايده" و"سود" آئين به جز كه گرفته
شده بشر نصيب كه بزرگي پيشرفتهاي عليرغم قرن چند اين
..است چشيده را تبعيض و تلخي طعم هميشه از بيش انسان است ،
كه وتاروزي است وچندشآور زشت جهان ، از تصوير اين.
سياستمداران دست از را امور زمام وخردمندان حكيمان
را تصوير اين يكباره نميتوان درنياورند ، وآزمند كمخرد
(خطابه خاتمي ، )".داد تغيير
كردسال 2001 پيشنهاد سخنان اين دنبال به خاتمي آقاي
ناميده تمدنها گفتوگوي سال ملل ، سازمان سوي از ميلادي
ضروري گامهاي نخستين گفتوگو اين با كه اميد اين با شود
.شود برداشته جهاني آزادي و علم تحققوگسترش براي
گسترده شبكههاي با دور راه از آموزش ميان اين در
ياور و مددكار ميتواند جهان سراسر در خود آموزشي
تاييد مورد كه ايران اسلامي جمهوري محترم رياست پيشنهاد
.باشد ميلادي سال 2001 است ، در گرفته قرار جهانيان
و آموزش مفهوم به ابتدا است بهتر امر اين اثبات براي
داشته توجهي ،"دور راه از آموزش" شيوه وهدف معني نيز
:باشيم
فرآيند مثابه به را آموزش ميتوان تاريخي ، ديدگاه از"
براي مكانيسمي عنوان به خود كه كرد تلقي زيستي - اجتماعي
.است آمده بوجود بينانسانها وتفاهم حياتي تجارب اشاعه
از.كرد تضمين را گونهها بقاي و رشد آموزش ترتيب بدين
تشكيل را قبيلهاي آموزش اصول كه وتقليد اشاره صوت ،
واژهها تكامل آمد ، پديد وارتباطات انسان زبان ميداد ،
كلام طريق از سنتها انتقال امكان انسانها به وحافظه ،
قبايل ساكنين ميان در هنوز كه شيوهاي داد ، را شفاهي
نوشتههاي و علائم بعدها ، .است آفريقارايج در خاصي
انسانها ميان در رابطه ايجاد براي ديگري وسيله ابتدايي
ارتباط مهارتهاي پيشرفت با همزمان سرانجام و گرديد
بوجود اجتماعي تخصص يك عنوان تربيتبه و تعليم گفتاري ،
.(پنالور ، 3)".آمد
بايد نيز"باز آموزش" يا"راهدور از آموزش" درمورد
:بگوييم
است مبهمي عبارت ،"باز آموزش" يا"دور راه از آموزش"گرچه
در اما باشد ، داشته ميتواند يا و داشته متعدد معاني كه
به تبديل را عبارت درمفهوم ، اين نارسايي اين حال عين
را كثيري و متنوع واهداف انگارهها كه است نموده كلامي
به ابتدا همان از"آموزش" واژه واقع در.دربرميگيرد
مفهوم جاي به خودسازيبهتدريج و خودآموزي مفهوم
.است شده پذيرفته ضمني ، يادگيري و آموزگار توسط فرادهي
كلمه با مقايسه در"باز" يا "دور راه" يعني ديگر واژه
محدوديتها ، حذف يا و كاهش نويدبخش ،"بسته" و "حضوري"
وجود عدم يا و كاهش نيزيادآور و بوده تبعيضها و انحصارات
.بود خواهد تحصيلي رشتههاي ميان حصاري هرگونه
در بيشتري غناي و وسعت بيانگر واژه بهعلاوهاين"
در اساسي تحولي بروز و بوده تجربي و آموزشي رشتههاي
ودانشجو راهنما رابطه به آن تبديل و ودانشجو استاد رابطه
آموزش" مفهوم متداولترين بتوان شايدبشارتميدهد را
:كرد بيان صورت بدين را "باز آموزش" يا و "دور راه از
عدم دليل به آن از محروم افراد آموزش براي فرصتها خلق
كافي ، فرصت ودانشگاهي ، نداشتن آموزشي مراكز به دسترسي
(مكنزي ، 1)"اقليمي و شغلي محدوديتهاي و راه دوري
با ميتواند دور راه از آموزش چگونه كه مساله اين اما
وجود با:گفت بايد باشد ، داشته ارتباط تمدنها گفتوگوي
را اقليمي ظاهراپراكندگي دور ، راه از آموزش اينكه
،"مفاهمه" بر آموزشي شيوه اين اساس اما ميكند ، تداعي
اجمال طور به امري دلايلچنين.است"گفتمان" و"مباحثه"
:است شرح اين به
جلسات قبيل از مستقيم تماس ايجاد به مربوط خدمات -1
.اشكال رفع و مشورتي جلسات دستهجمعي ، درسي ، مباحثات
ارتباط قبيل از غيرمستقيم تماس ايجاد به مربوط خدمات -2
يا و گروه نماينده با يا فرد با فرد صورت به تلفني
.(تلفني كنفرانسهاي) دستهجمعي
برنامههاي پخش قبيل جايگزيناز ارتباطي خدمات -3
ويديو برنامههاي يا و شده ضبط يا زنده صورت به آموزشي
.آموزشي ماهوارههاي طريق از كنفرانس تله و كنفرانس
روزهاي درسي جلسات سمينارها ، قبيل از دورهاي خدمات -4
.تابستاني وكلاسهاي كارگاه هفته ، پايان تعطيل
به مردم جهاني و ملي سطح در امروزه ديگر سوي از
سياسي ، زمينههاي در گروهي.شدهاند تقسيم گروههايي
گروهي و يافتهاند دست پيشرفتهايي به واجتماعي اقتصادي
بقا ادامه براي زندگي سطح حداقل به دستيابي براي ديگر
مذكور دوگروه كه شاهديم اينك خوشبختانه.ميكنند تلاش
حس ايجاد همچنين و نيافته توسعه كشورهاي تعالي به نسبت
در.دارند مشتركي نظريات ومباحثه گفتمان طريق يگانگياز
دهكده ساكنينيك همگي كه ميدانند مردم جهان ، سرتاسر
مشترككه سرنوشت و علائق ساكنينيبا هستند ، جهاني
حفظ و ميباشند بقا ادامه براي مسئوليتيمشترك خواهان
مفاهمه ، مودت ، صلح ، طريق از تنها آن وتداوم بقا اين
ميتواند دور ، راه از آموزش و است گفتمانميسر و مباحثه
.كند ايفا موثري نقش امر دراين
و قلمرو عنوان به ديگر آموزش" دور ، راه از آموزش شيوه با
امروز.نميرود شمار برگزيدهبه افراد از اقليتي انحصار
گشوده دنيا سرتاسر در جامعه افراد عموم براي آموزش درهاي
پيشين انحصارطلبانه تفكر جانشين ومردمسالاري است شده
(پنالور ، 7) ".است شده
دور ، راه از آموزش جهاني شبكه طريق از امروز ترتيب اين با
نظر تبادل هم با ميشوند ، نزديك هم به دنيا مردم
حل در را يكديگر و ميشوند آگاه هم مشكلات از ميكنند ،
ياري داشتهاند ، خود كه تجربههايي طريق از مشكلات
خانهها به را دوستي و صلح دور راه از آموزشميكنند
كه زبان اين گفتوگوبا با و علم زبان با و ميآورد
در.ميكند نزديك هم به را قلبها انسانهاست ، جهاني زبان
دور راه از آموزش ويكم ، بيست قرن در جهاني كوچك دهكده
واز ميبرد مردم ميان به را وتكنولوژي فن علم ، كه است
يك سوي به را آنها آنان ، آگاهيهايعلمي بردن بالا طريق
بيشتر آرامش با همراه و عادلانه موفقتر ، بهتر ، زندگي
.ميكند هدايت
جهاني.است چندپارهاي جهاني نظم به ورود حال در دنيا"
عين در اما ميدهد ، قرار يكديگر با تماس در را ما شدن
و درآمد سطوح جوامعو عميق فاصلههاي و شكافها حال
دانش كاربري و توليد ميان فاصلههاي همه از مهمتر
كه دارد وجود واقعي خطر اين.ميكند زيادتر را واطلاعات
يكي:سربرآورد جهان با ارتباط و نگرش شيوه دو با تمدن دو
ديگري و واطلاعات دانش كاربري و توليد براساستوان
بدون خارج ، از اطلاعات و دانش منفعلانه دريافت براساس
(ساگاستي ، 7) ".باشد آنها واصلاح تغيير به قادر كه آن
و وتجارت اقتصاد شدن جهاني امروز ، دنياي در حال هر به
ارتباطات ، شدن جهاني وبويژه انساني وابستگيهايمتقابل
گسترش.ميكند تاييد را جهاني همگاني آموزش يك لزوم
تربيت موجب جهان ، سراسر در دور راه از آموزش
موفق ورود براي جديد مهارتهاي و كيفيت با دانشآموختگاني
بهكارگيري".ميشود بينالملل و داخلي كار دنياي به
ورود براي جهاني فزاينده تقاضاي دور ، راه از آموزش سيستم
را توسعه حال در كشورهاي در بهخصوص عالي ، آموزش به
تطبيق و انتقال به را جامعه مبرم ونياز ميبخشد سهولت
برطرف ممكن حد تا كشورها اين در پيشرفته فناوري و دانش
(دلور ، 9)".ميسازد
توسعه دانش ، گسترشمرزهاي به ميتواند دور راه از آموزش
در كشورها علمي وضعيت واعتلاي فناوري و علوم ارتقاي و
كشورهاي برابر استفاده و بينالمللي و منطقهاي ملي ، سطح
در راه اين از و كند كمك علمي فرصتهاي از توسعه حال در
انساني ، موفق منابعنيروي تربيت و انساني وتعالي توسعه
در مشاركتموثر دور ، راه از آموزش آموختگان دانش.شود
معضلات وحل جامعه اقتصادي سياسي ، فرهنگي ، پايدار توسعه
وآنچه گرفت عهدهخواهند بر را فردا دنياي اجتماعي
سيستم در است ، ناميده پيشگام دانشگاه يونسكو ، سازمان
.شد خواهد متجلي دور راه از آموزش
اسلامي جمهوري رياستمحترم سخنان به ديگر بار اكنون
گفتوگويتمدنها پيشنهاد هنگام به ملل سازمان در ايران
دور راه از آموزش گسترش در را آن تحقق و بازميگرديم
.ميكنيم بررسي
انسان":كه كردند تاكيد خود سخنان بهدنبال خاتمي آقاي
باشد گرفتار هستي شونده تكرار هميشه ادوار چنبر در چه
تاريخ چه را تاريخ و تاريخي زمان ايام و آنات در وچه
قهرمان وچه توليد شيوه چه نفساني ، سوابق چه پيشببرد ،
كه ايمان اكسير با فقط كه است آن مسلم نكته مرد ، ابر
و دست وقديماز جديد قيدهاي شدن برداشته" از است عبارت
سلطه از يا"ازلي" تكرار دايره از ميتوان ،"آدمي پاي
.آمد فراز رهايي و فراخنايآزادي به تاريخي ، ضرورت
انتخاب امكان كه است آزادي حياتبخش نفس با همچنانكه
بسرايد چنين ميتواند او و ميشود فراهم وايمان معنويت
كوه به اگر" يا و "گردد مرادم غير ار زنم هم بر چرخ":كه
و فهم چنين با ".گردد چنين شود ، فكنده دريا به كه بگويد
انسان فضيلت و كرامت از ميتوان كه است آزادي از تفسير
هجوم برابر در هم و دولتها سياسي استيلاي برابر در هم
را تاريخ كردوسير دفاع سرگشتگي و نوميدي مسموم بادهاي
(خطابه خاتمي ، )".دانست آزادي سوي به
در علم" جهاني كنفرانس شركتكنندگاندر رابطه همين در
بوداپست در كه نيز "نوين تعهدي:ويكم بيست سده
ژوئيهسال 1999 اول لغايت ژوئن تاريخ 26 از (مجارستان)
علمي آموزشي ، سازمان زيرنظر(سال 1378 ماه تير تا 11 6)
.آي.سي) علم بينالمللي شوراي و (يونسكو)متحد ملل وفرهنگي
تاكيد نهايي ، بيانيه از قسمتي در تشكيلشد ، (اس.يو
:كردندكه
وهمبستگي ، مشاركتي ارزش به بايد يكم و بيست قرن علمدر"
شود تبديل باشد ، مردم تمامي منافع دربرگيرنده كه نحوي به
عرضه اجتماعي طبيعيو پديدههاي فهم براي قوي ابزاري و
بين پيچيدهترموجود همواره روابط كه بهتدريج و كند
بزرگتري نقش ايفاي به دربرميگيرد ، را زيست محيط و جامعه
دانش به دستيابي اينكه"و "شود خوانده فرا آينده در
آموزش ، حق از جزيي مسالمتآميز اهداف با علمي ،
و است زن و مرد هر كهحق ميشود محسوب سنين ، ازكوچكترين
استعدادهاي انساني ، ايجاد توسعه لازمه علوم آموزش اينكه
و"است آگاه و فعال شهرونداني آموزش و درونزا علمي
آن از كه دليلكاركردش به اقدامعلمي ، ":اينكه بالاخره
وجامعه طبيعت عميق و نظاممند مساله يك است ، جدانشدني
.ميگردد نوين دانشهاي به رسيدن به منجر كه ميشود محسوب
و روحانياند و فرهنگي آموزشي ، غناي عوامل دانشها اين
.ميشوند اقتصادي مفيد وكارهاي فناوري پيشرفتهاي منبع
درونزاباشيم ، پيشرفت و توسعه تحقق خواستار چنانچه
آن ضرورتهاي از علمي وكاربردي بنيادي پژوهشهاي ارتقاي
".ميشود محسوب
همين تحقق جز چيزي نيز دور راه از آموزش هدفهاي واقع در
او تامينآزادي انساني ، كرامت علمي ، پيشرفت مسائليعني
.نيست ودانشمندان عالمان بر نهادن ارج و
جهاني آموزشي شيوه يك عنوان به دور راه از آموزش
و دانش گسترش بينالمللي ، تفاهم براي راهي ميتواند
ملتها بينشوآگاهي براساس تمدنها.باشد درجهان فناوري
براي را آدميان كه است آگاهي و علم اين و ميشوند ساخته
.ميسازد آماده ديگران با وتفاهم زندگي با رويارويي
و بيست قرن دم سپيده طلوع ودر ميلادي سال 2001 در اينك
گفتوگوي سال متحد ، ملل سازمان سوي از كه سالي يكم ،
اتفاق و اتحاد به ملتها همه كه سالي شده ، ناميده تمدنها
به تجاوز و كشي نسل و نابساماني و وجهل خشونت و زور عليه
علم توسعه شدهاند ، فراخوانده انسانها ، تحقير حيثيتو
ميتواند دور ، راه از آموزش جهاني طريقشبكه از ودانش
بر آرامش و صلح از سرشار جهاني ساختن در را انسانها ،
كند ياري مودت و تفاهم تنشزداييو و انساني كرامت اساس
قرن 21 صاحباصلي كه جوان نسل به توجه وبخصوصبا
پوياي انديشه و توان كردن باور وبا ميباشند ميلادي
قرن براي بهترودرخشانتر مراتب به آيندهاي نو ، نسل
.بزند رقم آينده
حسيني علايي مهدي دكتر
و بينظمي با مقابله در اطلاعات گسترش
اغتشاش
(پاياني بخش) سيستمي الگوهاي و ارتباط نظريههاي
اغتشاش و بينظمي
اول نمونه شانون كه سالي همان در يعني سال 1948 ، در
سابق استاد -"وينر نوربرت" رساند ، چاپ به را خويش نظريه
"ماشين و حيوان در ارتباط و كنترل يا سيبرنتيك" كتاب -وي
سازمان به اجمالي نگاهي خود كتاب در وينر.داد انتشار را
مبناي بر بزودي وي خود گفته به كه مياندازد آينده جامعه
اگر.شد خواهد بنيان "اطلاعات" يعني جديد اوليه ماده يك
جامعه" يك آرمانجديد يافتن تحقق منتظر مشتاقانه وي چه
ولي بود ، "نوين آرمانشهر" يك خودش قول به يا و "اطلاعاتي
هشدار نيز درست مسير از انحراف خطر بابت از اين ، وجود با
آنچه نابودسازي به طبيعت گرايش اغتشاش ، و بينظمي.داد
اجتماعي ، بينظمي و بيولوژيكي زوال تسريع و است منظم كه
كه ماشينهايي اطلاعات ، فقط.ميرفت شمار به واقعي خطر
ميتنند آنها كه شبكههايي و ميكنند پردازش را اطلاعات
وينر.كند مقابله اغتشاش و بينظمي به گرايش با ميتواند
يك در موجود اطلاعات كه همانگونه به درست":مينويسد
يك اغتشاش و بينظمي است ، سازمان مرتبه معيار سيستم
صرفا كدام هر ;است بيسازماني مرتبه معيار نيز سيستم
".است ديگري عكس
اطلاعاتي جامعه.باشد داشته گردش بتواند بايد اطلاعات
فرا مانعي كه باشد داشته وجود ميتواند صورتي در تنها
.نباشد بين در اطلاعات مبادله راه
اسرار ، يا تحريمها با اطلاعاتي جامعه تعريف ، طبق
سازگار كالا به آن تبديل يا اطلاعات به نابرابر دستيابي
ركود با مستقيم نسبت واغتشاش بينظمي پيشرفتنيست
نظري اظهار هرگونه از كه شانون ، خلاف بردارد پيشرفت
همچنان كه وينر ، نوربرت كرد ، خودداري جامعه تكامل درباره
جهاني جنگ توسط شده بازنمود توحش بازگشت از ناشي شوك در
و كرد تقبيح را اغتشاش و بينظمي خطرات سرميبرد ، به دوم
كنترل قالب در را "ايستايي هم ضد عوامل" قطعي صورتي به
او.نمود محكوم جامعه ، در ارتباطات شيوه بر سخت و سفت
بايد ديگر سيستمهاي همه از بيش كه سيستمي آن":مينويسد
اختيار در مستقيما نمايد ، كمك اجتماعي همايستايي به
و قدرت بازي به را علاقه بيشترين كه ميگيرد قرار كساني
".دارند ثروت
نامرئي دانشكده
رشتههاي از آمريكايي پژوهشگران از گروهي دهه 1940 ، در
رياضي ، زبانشناسي ، شناسي ، انسان چون متفاوتي كاملا
نظريه با كه كردند اختيار موضعي روانكاوي و شناسي جامعه
اين در مرجعي عنوان به رفته رفته كه شانون ، ارتباط رياضي
.داشت تفاوت درجه هشتاد و صد ميشد ، واقع قبول مورد زمينه
"پالوالتو مكتب" يا "نامرئي دانشكده" به كه گروه اين
باتيسون ، گريگوي ابتكار به و سال 1942 در داشت ، شهرت
گوفمن ، هال ، بردويستل ، با كه معروف ، انسانشناس
روي با آنان.گرفت شكل داشت ، همكاري ديگران و ويتسلاويك
پس الگوي از متابعت به خطي ، ارتباط الگوي از برگرداندن
.پرداختند وينر نوربرت توسط شده پيشنهاد دايرهاي و كنشي
مهندسان به بايد رياضي نظريه كه داشتند اعلام آنان
براي و آنان توسط كه چرا شود سپرده دور راه ارتباطات
در بايستي ارتباطات كه آن حال است ، شده طراحي آنان
اين خود الگوي از استفاده با و اجتماعي علوم چهارچوب
بودن بديع وينكين ييوز.گردد بررسي و مطالعه علوم ،
:مينمايد بازگو زير شرح به اجمال به را آنان ديدگاه
به تعامل وضعيت كوچكترين حتي پيچيدگي پالوالتو ، مكتب طبق
در فعال متغير سه يا دو به آن كاهش امكان كه بود گونهاي
ارتباطات زمينه در تحقيق.نبود امكانپذير خطي الگوي
سيستمهاي و چندگانه شرايط پيچيدگي ، سطوح لحاظ از بايستي
.پذيرد انجام مدور
توسط شده ايفا نقش ارتباطات ، دايرهاي پنداره اين در
.است اهميت حايز فرستنده نقش اندازه همان به نيز گيرنده
رويكرد از برگرفته الگوهاي و مفاهيم از استفاده با
پالوالتو تيم زبانشناسي ، و منطق از نيز سيستمهاو
منفرد متغير چند صرفا نه و تعامل كلي وضعيت تا شد برآن
ارائه فرضيه سه آنها.دهد قرار مطالعه و بررسي مورد را
و رابطهاي فرايندهاي در ارتباطات جوهره اولا.دادند
بين روابط با مقايسه در عوامل خود) دارد قرار تعاملي
انسان رفتارهاي همه ثانيا.(دارند كمتري اهميت عوامل ،
واكنش يكديگر به نسبت كه روابط ، ) است ارتباطي ارزش داراي
به است ممكن ميكنند ، القا را مفاهيمي متقابلا و دارند
با ;(گردند تلقي ارتباطات از گستردهاي سيستم عنوان
افقيشان بافتهاي در شده گرفته پيامهاي توالي بررسي
رابطه) عموديشان بافتهاي و (متوالي پيامهاي زنجيره)
دست ارتباط منطق يك به ميتوان ،(سيستمها و عوامل بين
نشانهاي رواني اختلالات و بينظميها ثالثايافت
رواني عارضه دچار افراد بين آشفته و ناخوشايند ازارتباط
.است اطرافشان مردم و
و آگاهانه عملي ، كنش يك عنوان به شده جدا ارتباط پنداره
تشكيل را كاربردگرايانه شناسي جامعه شالوده كه عمدي ،
مستمر فرايند يك عنوان به ارتباط ايده با ميدهد ،
و ايما گفتار ، ) رفتاري الگوي تعدادي شامل و اجتماعي
جايگزين (افراد بين فيزيكي فاصله و چهره حالات اشاره ،
و(دست و سر حركات) اشاره و ايما پالوالتو تيمگرديد
كه داد نشان و قرارداد بررسي مورد را افراد بين فاصله
را مسائلي و مشكلات انسان رفتار در نادرست اتفاق يك چطور
جاي بافت ، تحليلهايميسازد برملا اجتماعي محيط در
مستمري فرايند عنوان به ارتباط.گرفت را محتوا تحليلهاي
گرفتن منظور به و ميدهد رخ مختلف سطوح در كه شد درك
توصيف را راهي بايد آن ، پژوهشگران از ناشي مفهوم و معني
عمل خاص بافت يك در رفتار متعدد الگوهاي كه نمايند
.ميكنند
پالوالتو ، تيم اعضاي از هال ، -تي ادوارد سال 1959 ، در
.ساخت منتشر "خاموش زبان" عنوان با را خويش اثر نخستين
بر را فرهنگي -ميان ارتباط مشكلات به خود رويكرد او
يك در خدمت مامور افسر يك عنوان به فردي ملاحظات مبناي
جنگ جريان در آمريكايي -آفريقايي سربازان از متشكل هنگ
ديپلمات ، افراد مربي يك عنوان به بعدا و دوم جهاني
قرابت شالوده كه حالي در "خاموش زبان" كتاب.ساخت استوار
يعني كدها ، يا رمزها و متعدد زبانهاي مينهاد ، بنيان را
هر مشخصه كه قرارداد بررسي مورد را خاموشي زبانهاي
مادي ، داراييهاي زمان ، زبانهاي:ميباشند فرهنگي
رسمي غير زبانهاي اين همه.توافق حصول و دوستي شيوههاي
آمده وجود به سوءتفاهم و نادرست درك ،"فرهنگي شوك" مايه
به كه ، ميشود متفاوت كدهاي يا رمزها داراي مردم ميان
و ضوابط به را مختلف نمادين مفاهيم و معاني مثال ، طور
.ميدهند نسبت گذرا يا مكاني سازمان مقررات
كلان شناختي جامعه الگوهاي كه زماني از يعني دهه 1980 از
قرابت تحليلهاي به شناسان جامعه و گرفت قرار حمله مورد
مكتب كننده تعيين و موثر نقش كه بود بعد به آوردند ، روي
به سرانجام تعامل ، عنوان به ارتباط نظريه در پالوالتو
.شد شناخته رسميت
بيدخت نورايي حسن:ترجمه- متلارت ارماند:نوشته
متعادل بينالمللي روابط كار و ساز
خوب و مناسب بينالمللي روابط پژوهشگرانداشتن:اشاره
.دانستهاند معاصر دوران در كشور يك ويژگيهايعمده از را
چگونگي ارزيابي به مختلف جنبههاي از پژوهشگران چه اگر
ضرورت آنها ، همه اما پرداختهاند ، بينالمللي روابط
كشور يك ملي و دروني منافع اولويت برپايه را آن ايجاد
.دانستهاند
روابط سازوكارهاي و پايهها تا شده كوشش زير مطلب در
هم با.رسد بر كنوني جهان در را متعادل بينالمللي
:ميخوانيم
انديشه و فرهنگ گروه
كشورهاي) جهان كشورهاي اكثر زندگاني محتواي در اينكه با
سراغ سياسي و فكري منظم روش و نظم از ميتوان كمتر (جنوب
درباره بحث به محتاطانه ميتوان حال اين با گرفت
روابط.پرداخت متعادل بينالمللي روابط مكانيسمهاي
كشورها مناسبات و ارتباطات به اجمالا متعادل بينالمللي
و انصاف انسجام ، اصل پايه بر مختلف زمينههاي و سطوح در
راستاي در و معنوي و مادي وجه دو گرفتن نظر در با عدالت
.ميگردد اطلاق پيشرفت و امنيت صلح ،
بينالمللي جامعه اعضاي كه نيست اين تعادل از منظور
و بمانند دارند قرار كه جايگاهي در معيني تقسيمات براساس
جابجاييها و جايگاه بلكه باشند موجود وضعيت محض تابع
به پويا و اكتسابي امري استعدادها ، و لياقتها براساس
توزيعي ، عدالت همچون مختلفي وجوه تعادل.ميرود شمار
زيست تعادل) طبيعي عدالت ،(ديالكتيكي) تركيبي عدالت
عدالت سياسي ، عدالت ،(فردي) انساني عدالت ،(محيطي
قضايي ، عدالت فرهنگي ، عدالت اجتماعي ، عدالت اقتصادي ،
تعادل) بينشي عدالت روشي ، عدالت ،(انرژي) قدرت تعادل
عدالت ساختاري ، عدالت سيستمي ، عدالت پويا ، عدالت ،(فكري
عدالت اصلاحات ، تعادل نسبي ، تعادل بينالمللي ، (تعادل)
.دارد استراتژيك (تعادل)
به.دارند يكديگر با محسوسي و جدي رابطه تعادل و نظم
اجتنابناپذيري همبستگي تعادل ، و نظم بين ديگر عبارت
بيمحتوايي و بيانضباطي بين مقابل ، نقطه در.دارد وجود
كشورهاي در تعادل و انضباط و نظم.دارد وجود همگرايي نيز
شامل را جهان جمعيت اكثريت كه توسعه حال در و مانده عقب
اينجا در نظم از منظور.است نشده نهادينه ميشوند
بينالمللي و منطقهاي نظم پايه كه است ملي نظم ترجيحا
ارتباطات شامل جنوب كشورهاي در بينظمي.ميشود محسوب
جنگ كوركورانه ، اعتماد ،(فكر قاچاق حتي) قاچاق و نارسا
مولد ، غير اقتصاد خارجي ، روابط و داخل در فرهنگي سرد
بدهيهاي شدن انباشته تبهكار ، گروههاي شدن بينالمللي
كلان بيتعادليهاي شدن جهاني دليل به (داخلي و) خارجي
خارجي ، و داخلي پيمانهاي به نسبت تعهد در ضعف اقتصادي ،
و داخلي مناسبات در (نامتوازن شركت) نابرابر شركاي
سياستهاي و اعلاني سياستهاي بين تعادل عدم بينالمللي ،
محاصره و روزمره تحقير تبعيضآميز ، تفاوتهاي عملكردي ،
عميق پوسيدگي توتاليتر ، رژيمهاي توسط مردم مخرب و خشن
آن به كه چيزي ترك از مردم مزمن ترس با همراه ساختارها
بيرويه ازدياد ،(شدهاند داده عادت يا) كردهاند عادت
منابع كمبود و محروميتها ،(اجتماعي توازن عدم) جمعيت
علمي ، دانش نابرابر توزيع ،(برخورداري نابرابر توزيع)
اين نخبگان روحي تعادل عدم تعصبات ، و احساسات طغيان
و نامتناسب و نامتعادل مواضع بر ماندن باقي كشورها ،
اطمينان عدم ،(مكان و زمان مقتضيات به توجه بدون) ظاهري
تحولات و دشمني حدگذراندن از و ستيزهجويي آينده ، به
بر مبتني كه ميباشد كشورها اين حكومتي سيستم در روبنايي
است وابسته يا بيبرنامه الصلاح ظاهر عناصر كارآمدن روي
از جلوگيري و عمومي فشارهاي كاهش منظور به بلدند تنها كه
افكار توجه مورد كلمات از مردمي ، حقطلبانه جنبشهاي
و بدهند بيهوده مانورهاي يا و كنند سوءاستفاده عمومي
.كنند سمبل را كارها بهاصطلاح
بينالمللي براي بزرگ قدرتهاي برخي تلاش ميان اين در
دولتهاي واداشتن تقليد به و خود نظر مورد الگوي كردن
و ارزشها نظام به توجه بدون معين رفتار يك از ديگر
ضعيف كشورهاي.ميافزايد بينظمي براين آنان هنجارهاي
مورد الگوهاي به تمكين عدم و بيتوجهي صورت در معمولا
گوناگون تنبيههاي و تحريم دچار بزرگ ، قدرتهاي نظر
عملا تحريمها اين البته و ميشوند سياسي و اقتصادي
به آسيا مثال عنوان به اينكه دليل به است امكانپذير
در مانده عقب كشورهاي مهد و جهان قاره بزرگترين عنوان
نهايت ، در تحريمها اين.است دلار نفوذ تحت منطقه يك واقع
.ميكند مجازات نشدهاند مرتكب كه جرمي براي را عادي مردم
اين به مسئله حل براي ميتوان احوال و اوضاع اين با
زندگانياي ميتوان چگونه كه انديشيد بينالمللي موضوع
و ناامني و باشد برخوردار كمتري تعادل عدم از كه داشت
.برسد ممكن حداقل به مختلف زمينههاي در شايع تهديدهاي
توازن و تعادل اصول ، و قدرت بين بايد ميرسد نظر به
و كننده تنظيم فرآيند يك در مسئله اين.شود برقرار
و اقتصادي اولويتهاي ميان روابط و سياست كننده متعادل
نخبگان آن طي كه شد خواهد حاصل امنيتي اولويتهاي
و نظم به اتكاء با عدالتخواه و جامعنگر و موازنهگر
سطوح در كاربردي و بنيادي سياستهاي بين دروني ، انتظام
برونمرزي جلوههاي.ميسازند برقرار تعادل تحليل ، مختلف
و ديپلماتيك فعاليتهاي تلاقي نقاط در را سياسي نظم اين
توام صلح كه نمود مشاهده ميتوان متعادل خارجي سياستهاي
فقدان.ميدهند گسترش را عدالت و بشر حقوق مراعات با
حذفي ، رقابتهاي و مجزا مجموعههاي به روابط در توازن
.انجاميد خواهد پيدرپي مناقشات و كشمكش و نظامي صفآرايي
ميبايست لاجرم متعادل بينالمللي روابط تحقق براي
ميشود موجب كه سطحي بينالمللي روابط از گريز راههاي
خود قانوني حقوق احقاق از (ملت آحاد و) ملتها از بسياري
.شوند بررسي دقت به كنند صرفنظر نااميدي و فشارها دليل به
متفاوت گونههاي نيازمند متعادل بينالمللي روابط
.است دولتي غير-دولتي و دولتي بين سطوح ميان همكاري
(متحد ملل فرهنگي و علمي تربيتي ، سازمان) يونسكو
در تحولات و فعاليتها كانون فرهنگي ، جهت از ميتواند
روابط بسط و تعميق ايجاد ، حياتي و مهم هدف به نيل راستاي
هدف.باشد دولتي غير سازمانهاي كمك با متعادل بينالمللي
و مدارا تحمل ، تكثر ، آن مبناي كه فرهنگي سازمان اين
توسعه طريق از جهان در امنيت و صلح به كمك است ، گفتوگو
تربيت ، و تعليم زمينههاي در ملل ميان همكاري و صلح فرهنگ
سطح در عمومي افكار احترام جلب منظور به فرهنگ و علوم
آزاديهاي و بشر حقوق قانون ، حكومت عدالت ، به نسبت جهان
زبان جنس ، نژاد ، جهت از تبعيض هرگونه بدون كه است اساسي
جهان مردم همه براي متحد ملل منشور موجب به مذهب يا و
با ملل آشنايي جهت در سازمان اين.است گرديده تاييد
بين از بينالمللي ، مبادلات و يكديگر سنتهاي و فرهنگ
افزايش براي مناسب زيست محيط ايجاد بيسوادي ، و جهل بردن
و آموزشي تسهيلات به دسترسي بهوسيله بينالمللي تفاهم
ميراث حفظ و دانشمندان كوششهاي به بخشيدن وحدت فرهنگي ،
اتحاد.مينمايد كوشش علمي و تاريخي آثار و هنري فرهنگي ،
فريبكار روشنفكران نه و) عدالتخواه و طلب صلح دانشمندان
براي سياسي و فكري خبرگان ائتلاف گرانيگاه ،(ظاهرساز و
به است بديهي.است جهاني امنيت و صلح تامين به كمك
(سياسي درگيريهاي) سياستزدگي و سياسي صبغه از كه ميزاني
واسطه به آن منطقهاي و ملي كميسيونهاي بهويژه يونسكو
برخي مخصوصا و دولتها منطقي غير رفتارهاي و دخالتها
فرهنگي روابط تقويت در آن نقش شود كاسته بزرگ قدرتهاي
است متعادل بينالمللي روابط زيربناي كه بينالمللي
روي بر را خود مثبت تاثير طريق اين از و شد خواهد بيشتر
دولتها سياست تغيير و روش تغيير طريق از زمينهها ساير
ملي ، عدالت به تقرب و جديد شرايط و اوضاع با مواجهه براي
.گذاشت خواهد بينالمللي و منطقهاي
كه است آن به منوط متعادل بينالمللي روابط تحقق
خود جاي سطحي ، ارزشگذاريهاي همچنين و سطحي اخلاقگرايي
;بدهند سياسي واقعگرايي و فرهنگي -تاريخي عميق درك به را
اهميت كشور و منطقه هر خاص شرايط براساس يكديگر شناخت به
جهان ، واقعيتهاي با مواجهه براي ;شود داده لازم
و همزيستي و اختلاط طريق از و شود ايجاد لازم آمادگيهاي
امنيت و ثبات عدم دهنده رواج سياستهاي فرهنگها ، نزديكي
توريسم ، تقويت تحريمها ، تعديل.شوند گذاشته كنار تدريج به
و محققان و هنرمندان اعزام دانشجو ، و استاد تبادل
و دوستي انجمنهاي تقويت و تاسيس و ديني و علمي دانشمندان
ميتواند (...و فرهنگي زمينههاي در) كشورها بين مودت
.نمايد تسهيل را مزبور اهداف به نيل
كرماني توكلي حميد
|