هاوكينگ تولداستفان سال شصتمين جشن در
ميگويد اكتشاف
لذت از
تندرستي18 بحران
راهند در جديد هزاره خودروهاي
نوبليستها
گذشته هفته از ادامه
مدرنيت معناي پي در گيدنز آنتوني
فرهنگي گردش
زمان و هستي فيلسوف ;هيدگر مارتين
اصلاحات تاريخ از ديگر روايتي
روشنفكران و نويسندگان با
لاك جان آزادي انديشه و شريعت فرشاد
هاوكينگ تولداستفان سال شصتمين جشن در
ميگويد اكتشاف لذت از
در.است دچار لاعلاجي و نادر بيماري به هاوكينگ استفان
در را كارشناسي تحصيلات تازگي به كه هنگامي سال 1962
تحصيلات دانشجوي عنوان به و رسانده پايان به آكسفورد
انجام كه شد متوجه بود كرده نام ثبت كمبريج در تكميلي
.است شده دشوار بسيار او براي آسان و ساده كارهاي بعضي
از بيشتر و است صعبالعلاج او بيماري گفتند او به پزشكان
از جوان استفان خبر اين شنيدن از.نميماند زنده سال دو
موسيقي و الكل به و شد دلسرد و مايوس دانشگاهي تحصيلات
هويل خود راهنمايش استاد شنيد كه هنگامي.برد پناه
بر او راهنمايي قبال در مسئوليتي ديگر معروف كيهانشناس
او زيرا شد وارد او نحيف پيكر بر ديگري ضربه ندارد ، عهده
شدت او بيماري بعدها.بود آمده كمبريج به هويل خاطر به
و.برود راه عصا بدون نميتوانست كه طوري به كرد پيدا
چهارپايه عصاي از شد ناچار كه گرفت بالا چنان بيماري شدت
با حتي ديگر و كرد پيشرفت ديگر بار بيماري.كند استفاده
چرخدار صندلي روي و نبود حركت به قادر چهارپايه عصاي
به كسي كمتر كه طوري به گرفت شدت هم باز بيماري مينشست
بودند ارتباط در روز هر او با كه آشنايان و نزديكان جز
نامفهومي طور به كه كلماتي از را او منظور ميتوانستند
قابل كامپيوتر وسيله به اكنون او.دريابند ميكرد ادا
اينتل شركت توسط و است متصل چرخدارش صندلي به كه حملي
ميكند استفاده است شده ساخته و طراحي او براي اختصاصا
كامپيوتر همين وسيله به و كند صحبت اطرافيان با تا
با اما.ميشود منتشر جهان سرتاسر در او سخنرانيهاي
زندگي خوششانسي بزرگترين.بود خوششانس استفان همه اين
و مغز به آسيبي هيچ مرموز بيماري اين كه بود اين او
ويلد جين با او آشنايي.نكرد وارد او پولادين اراده
راجر و (راهنمايش استاد) ايكما دنيس ،(آيندهاش همسر)
را او زندگي مسير كه بودند اتفاقاتي نيز (همكارش) پنرز
.كردند دگرگون كلي به
فرهاديان سليمان
سال شصتمين كمبريج ، برجسته فيزيكدان هاوكينگ ، استفان
اكنون هاوكينگ پروفسور.گرفت جشن گذشته يكشنبه را تولدش
پيش مدتها كه مقامي - است رياضيات در لوكاس كرسي استاد
به اكنون و - بود آن عهدهدار نيوتن سرايزاك اين از
مطالعه را جهان بر حاكم اصلي قوانين كيهانشناس ، يك عنوان
.ميكند بررسي و
يكي عنوان به جهان سطح در او "زمان مختصر تاريخ" كتاب
بعضيها كه چند هرشد شناخته كتابها پرفروشترين از
;نرسد فروش به كامل طور به هرگز او كتاب كه ميكردند فكر
مشكل و پيچيده بسيار مفاهيم بعضي محتوي كتاب اين زيرا
و مقام چنان به امروزه هاوكينگ پروفسور همه اين با.بود
درجه اين به دانشمندي كمتر كه يافته دست اجتماعي منزلتي
ويژه ميهمان عنوان به كه طوري به.است رسيده محبوبيت از
.است بوده پرطرفدار تلويزيوني برنامههاي از بعضي موضوع
به سمپوزيومي و زندگي "مختصر تاريخ" بزرگداشت براي
اين در.شد برگزار كمبريج در او تولد جشن مناسبت
پنروز راجر سر او همكار هاوكينگ ، پروفسور خود سمپوزيوم
يان.كردند سخنراني بزرگ ستارهشناس مارتينريز سر و
او مورد در ستارهشناسي و فيزيك تحقيقات مركز از هاليدي
نه كه است دانشمنداني جمله از هاوكينگ استفان":ميگويد
شناخته خوبي به خود همكاران و دانشمندان ميان در تنها
مشهور علم سفير عنوان به نيز جهان كل در بلكه است شده
فيزيك و ستارهشناسي تحقيقات از بسياري پشتوانه او.است
"است انگلستان
از يكي كه ميدهد شرح خود وبسايت در هاوكينگ پروفسور
پنروز راجر سر همكاري با توانست كه بود اين موفقيتهايش
كه ميكند تاييد انيشتين عام نسبت تئوري كه دهد نشان
شده آغاز (Big Bang بيگبنگ) بزرگ انفجار از فضا و زمان
.ميپذيرد پايان سياهچالهها در و
كاملا سياهچالهها كه ميسازد خاطرنشان همچنين او
و ساخته منتشر خود از تابشهايي بايد بلكه نيستند تاريك
.شوند ناپديد نهايتا
يكي هاوكينگ استفان:گفت BBC به او مورد در ريز پروفسور
سياهچالهها مورد در خود فهم با كه است اشخاصي آن از
روي حوادث همچنين و گرانش از ما درك در را سهم بيشترين
.دارد جهان آغاز در داده
زندگينامه نوشتن در كه نويسندهاي ;گريبين جان دكتر
ترديدي:ميگويد BBC به كرد همكاري او با هاوكينگ استفان
آنها موفقيت در دانشمندان زندگي شرايط كه نيست اين در
نحو بهترين به او كه است واضح كاملا دارد سزايي به نقش
ندارد تفكر براي محدوديتي هيچ كه امر اين از ميتواند
.است كردن فكر او مسئله زيرا كند استفاده
فكر و نشستن:است اين ميدهد انجام او كه كاري تنها
شده منتشر او سايت وب وسيله به كه او اخير سخنرانيكردن
مشهور ساز خبر يك او از چگونه قلمش كه ميدهد نشان است
.است ساخته
سخنراني ژاپن در مثلا من كه هنگامي:ميگويد استفان
اين زيرا نميگويم سخن جهان فروپاشي احتمال از ميكنم
هر من بنابراين.بگذارد اثر بورس بازار بر است ممكن امر
كه ميكنم متقاعد باشد داشته مالي توانايي كه را كسي
باشد قرار اگر حتي.دارد وجود فروش براي چيزي هم هنوز
طول سال بيليون بيست حداقل امر اين شود نابود جهان
است ممكن هم گات جهاني تجارت پيمان صورت اين در.ميكشد
.بپذيرد تاثير
لذت است ممكن":ميگويد كشف لذت مورد در هاوكينگ
نكته اما نباشد جسماني غرايز بعضي همپايه علمي اكتشافات
اكتشاف از حاصل خشنودي و رضايت احساس كه است اين مهم
".است پايدار بسيار
در او تولد مناسبت به كه هفتهاي يك كنفرانس در او
كه نيست لحظهاي مثل چيز هيچ":گفت شد برگزار كمبريج
هيچكس آن از پيش كه معمايي.ميكند كشف را معمايي انسان
جسماني غرايز با را كشف لذت من.نميدانست را آن جواب
".است بادوام كشف لذت مطمئنا اما نميكنم مقايسه
:ميگويد هنرمندان و دانشمندان از كثيري تعداد جمع در او
كار به و زنده امروز كه است من خوشحالي باعث اين"
طي در جهان از ما تصور.دارم اشتغال نظري فيزيك تحقيقات
كه هستم خوشحال بسيار من و است شده دگرگون گذشته سال چهل
".داشتهام فكر تغيير اين در كوچك چند هر سهمي
زيرا ميگذراند را نقاهتش دوران اكنون هاوكينگ پروفسور
به خود پرستار همراه به كمبريج در خود منزل از كه هنگامي
زمين به چرخدارش صندلي از بود حركت حال در شهر مركز سمت
به آمبولانس وسيله به را او.شكست رانش استخوان و افتاد
پنج شد مجبور او و رساندند كمبريج در بروك آون بيمارستان
.بگذراند بيمارستان در را روز
.گيرد قرار تراشئوتومي عمل تحت بايد گفتند او به پزشكان
در بايد و نمود بيهوش را او معمول مطابق نميتوان يعني
.بماند باقي هشيار جراحي عمل طي
مثل:ميگويد صميمياش دوستان به جراحي عمل مورد در او
گوش برقي مته يك خراش گوش صداي به داشتم من كه بود اين
خوبي كار بروك آون بيمارستان همه اين با اماميدادم
ديگر يكبار او البته گذاشت تنها گذشتهام با مرا كه كرد
به دانشكده سالن پلههاي راه از نيز آكسفورد در جواني در
ضعف بيماري همين اثر بر زياد احتمال به) افتاد زمين
خود نام حتي او.داد دست از را حافظهاش و (حركتي اعصاب
عادي حالت به وضع نهايتا اما.بود كرده فراموش نيز را
جهت اماآورد دست به مجددا را حافظهاش و بازگشت
كه آمد عمل به هوشي تست او از آسيبمغزي عدم از اطمينان
200- امتياز 250 تست اين در او بود باهوش افراد مخصوص
.بود او سرشار هوش از نشان كه گرفت
ويژه نشان بالاترين است توانسته تاكنون هاوكينگ پروفسور
علمي مقاله كثيري تعداد.كند دريافت دانشگاه از را علمي
.است كرده منتشر پرفروش كتاب سه و است نوشته
از است شده نقل زيادي داستانهاي استفان سرشار هوش از
يك از مشكل بسيار مسئله استفان 13 استاد روزي _:جمله
بيشترين كس هر تا داد دانشجويان به الكترومغناطيس متن
دانشجويان ساير.كند حل را مسئلهها اين از ممكن تعداد
استفان اماكردند كار مسئله اين 13 روي متوالي هفتههاي
به هنگامي موعود روز او.كرد موكول آخر روز به را كار
تا فقط 10 است توانسته كه بگويد تا كرد مراجعه دوستانش
است مانده باقي نشده حل تا و 3 كرده حل را مسائل از
مسئله دو حداكثر يا يك كدام هر همكلاسيهايش كه شد متوجه
كردهاند10 حل را
از يكي از را زيادي مسائل استفان اساتيد از يكي _
تعيين نبود استفان علاقه مورد چندان كه درسي كتابهاي
.دهد ارائه بعد جلسه در را مسائل حل تا خواست او از و كرد
نداد ارائه را شده تعيين مسائل حل بعد جلسه براي او اما
كرده تصحيح را كتاب متن در موجود اشتباهات تمامي بلكه
دانشجويش كه شد متوجه استاد هنگام اين در احتمالا.بود
است20 باهوشتر او از
:پينوشت
پونه ترجمه اوي ، مك (اول قدم) استفانهاوكينگ - و 2 1
شريفي
تندرستي18 بحران
پيامدها واكنشها ، فعالكنندهها ،
بهزاد محمود دكتر
اند ، (پسيكوسوماتيك) "تني روان" استرس از ناشي بيماريهاي
به تن بر (موقعيتها محركها ، ادراك) ذهن تاثر از يعني
متاسفانه.دارند ذهني زيربناي ديگر سخن به ميآيند ، وجود
فقط استرسزا عامل رفع و ريشهيابي جاي به امروز پزشكي
را مرضي علامات و دارو دادن با يعني ميكند علامتي درمان
.مينمايد رفع
:ميكند قطعي درمان مورد دو در فقط امروزي سنتي پزشكي
يك مولد عامل وقتي يعني.جراحي با و باآنتيبيوتيك
ميكروب آن ضد آنتيبيوتيك با شد ، شناخته ميكروبي بيماري
كه عضوي جراحي عمل با و ميشود درمان كاملا بيماري
.ميگردد تامين افراد تندرستي است بيمار
بلكه نميبرد بين از را بيماري عامل علامتي درمان
بيمار ، كه آنجا از ميدهد ، تخفيف را موجود ناراحتي
مقدار به رفته رفته بدنش بخورد ، دارو مرتبا است ناگزير
شود افزوده دارو مقدار بر بايد و ميشود حساس كمتر دارو
بيماري به نيز دارو جانبي عوارض حالت اين در.كند اثر تا
چهبسا و ميسازند پيچيدهتر را وضع و ميشوند افزوده
.ميكنند دشوارتر را درمانش و مزمن را بيماري
رواني عامل شناختن روانتني بيماريهاي درمان درست راه
زياد وقت و حوصله كار اين.است بيماري موجد (ذهني)
هر با كم وقت صرف يعني امروزي سنتي پزشكي با كه ميبرد ،
.نميآيد در جور روز هر در بيمار دهها ويزيت و بيمار
كه است اين آن و دارند جالبي ضربالمثل يك فرانسويها
كند بيماري معاينه صرف دقيقه پزشكي 5 اگر":ميشود گفته
با ;دارو وقت 3 صرف دقيقه با 10 ;ميدهد او به دارو چهار
;دارو يك وقت صرف دقيقه با 20 ;دارو وقت 2 صرف دقيقه 15
كند ، صرف بيمار از پرسوجو و معاينه به ساعت نيم اگر
".نميدهد دارويي
بيماري و استرس بين رابطه در استرس ، امروزي تئوريهاي
:شناختهاند مولفه سه
.پيامدها.3;واكنشها.2;كنندهها فعال.1
بالقوه احوال و اوضاع يا رويدادها كنندهها فعال
ميشوند استرسزا بالفعل هنگامي فقط ولي هستند استرسزا
را ذهن و تن هماهنگي كه كند واكنش چنان بدان فرد يك كه
.نمايد مختل
روانشناختي و فيزيولوژيكي پاسخهاي از عبارتند واكنشها
عامل به فرد هر واكنش بهنحوه استرسزا عامل به فرد
بعضي.ميشود استرس و تنش احساس باعث كه دانست استرس
نشان واكنشي ديگر بعضي و ميكنند واكنش شديدا كسان
ولي ميشويم ناراحت خويشاوند مرگ از ما مثلا نميدهند ،
درگذشتگان ستون در نميشناسيم ، كه كسي درگذشت خراندن از
تماشاي از يا.نميدهيم نشان واكنش وجه هيچ به روزنامه
بيگانه كشور دو فوتبال تيم دو هيجانانگيز نهايي مسابقه
ما در خورده شكست كه تيمي باختن اما ميبريم ، لذت بسيار
هزار صدها بلكه و دهها آنكه حال نميكند ايجاد اثري
مسابقه تماشاچي ميليونها حتي و مسابقه ميدان در تماشاچي
.ميشوند ناراحت سخت كشور آن تلويزيون در
و شديد واكنشي اگر.واكنشاند يك اثرات نتيجه پيامدها
سيگار مثل ناسالم رفتاري ميتواند پيامدش باشد ، مداوم يا
كشيدن ،
براي مخدر مواد يا الكلي مشروبات به بردن پناه
شدن آغاز ميتواند ديگر پيامدي.باشد هيجان فرونشاندن
كه داشتهاند معلوم اخير تحقيقات باشد بيماري نوعي
بردن پناه مثل ناسالم ، رفتارهاي باعث هم شغلي ، استرسهاي
.بيماري گوناگون انواع باعث هم و ميشود الكل به
استرس با مقابله و آرامش كسب راههاي
راههاي به توسل به اقدام از پيش بايد كه مهمي نكته
از ناشي تغييرات تمامي كه است اين شود ، دانسته آرامش كسب
و مختار خود عصبي دستگاه به مربوط رفتاري ، ) بدن در استرس
كسب روشهاي اعمال با يعني بازگشتياند (ايمني دستگاه
چنان استرس برابر در را ذهن و تن هماهنگي ميتوان آرامش
آن با مقابله قدرت و نينجامد بيجا پاسخ به كه كنيم حفظ
.بدهد ما به را
عبارتند استرس با مقابله و آرامش كسب راههاي مهمترين
اوتوژنيك تمرين.2;تنش از رهايي احساس تمرين.از1
تنفس تمرين.4;دهندهها آرامش تجسم تمرين.3;(تلقين)
.بيوفيدبك.6;انتظار بازي تمرين5;استرس حالت در عميق
راهند در جديد هزاره خودروهاي
اين سيدني المپيك 2000 دوماراتن مسابقه در شركتكنندگان
.بياندازند نگاهي آينده خودروهاي به كه داشتند را شانس
مسير كيلومتر طي 42 در را شركتكنندگان كه خودرويي
اما بود معمولي خودرويي ظاهر در و ميكرد همراهي مسابقه
از بلكه نبود داخلي احتراق موتور با خودروهاي نوع از
همان خودرو كه طوري به.ميكرد استفاده سوختي سلولهاي
دودهاي نه ميرفت پيش بيصدا و آهسته خود مسير در كه طور
بلكه گلخانهاي گازهاي نه و ميساخت خارج خود از بدبو
.ميشد خارج آن اگزوز از آب بخار كمي مقدار فقط
و سادهترين كه هيدروژن از خودروها اين محركه نيروي
سوختي سلولهاي ميشد تامين است طبيعت عنصر فراوانترين
جريان بخارآب به هيدروژن تبديل از استفاده با خودرو اين
.ميكردند تامين را نياز مورد الكتريسيته
جايگزين هيدروژن ميكنند پيشبيني كارشناسان از بسياري
خودروها ، اصلي سوخت و شده طبيعي گاز و بنزين گازوئيل ،
.باشد آينده دهه چند طي در كاميونها و اتوبوسها
در خودروسازي كارخانجات از بسياري نيز گذشته سالهاي طي
و كرده صرف مورد اين در را دلار ميليونها جهان سراسر
.دادند انجام زمينه اين در زيادي تحقيقات
باعث كه غليظي دودهاي:است بيشمار هيدروژن محاسن
از يكي كه دياكسيدكربن.ندارند را ميشوند محيطي آلودگي
و نميكنند توليد است زمين كره دماي افزايش اصلي عوامل
نگراني جاي نيز قيمت افزايش يا و نفت منابع كاهش بابت از
.نيست
آنها پاسخ بايد كه دارد وجود نيز اساسي سوال چند اما
اين از گسترده استفاده شاهد آينده در بتوانيم تا يافت را
:باشيم خودروها نوع
كنيم؟ تهيه چگونه را مصرفي هيدروژن _
كنند؟ سوختگيري چگونه خودروها _
كنند؟ ذخيره را سوختشان چگونه خودروها _
موجود انرژي از چگونه:دارد وجود نيز ديگري اساسي سوال
باشد؟ داشته را بازدهي بيشترين تا كنيم استفاده سوخت در
كه پيش حدود 100سال از داخلي احتراق موتورهاي
شدهاند جايگزين معمولي خودروهاي با اسبي كالسكههاي
به بسته را موتورها اين.ميگيرند قرار استفاده مورد
از سوختها انواع از كه داد تغيير طوري ميتوان نياز
تنها ميسوزد هيدروژن وقتي.كنند استفاده هيدروژن جمله
فسيلي سوختهاي مثل و است آب بخار ميشود توليد كه گازي
خبري هوا آلودهكننده گازهاي از گازوييل و بنزين همچون
.نيست
از يكي در را فناوري اين BMW اتومبيلسازي كارخانه
در را شده ساخته خودروي و گرفته كار به خود توليدات
نمايش به آلمان هانوور در E2000XPO بينالمللي نمايشگاه
.گذاشت
احتراق موتورهاي اصلاح براي كه است جا اين جالب نكته
عنوان به هيدروژن از بتوانند كه طوري به معمولي داخلي
نظر به لازم زيادي چندان تغييرات نمايند استفاده سوخت
.ميشود محسوب مزيت يك امر اين و نميرسد
از استفاده ميكنند فكر خودرو توليدكنندگان بيشتر
و نموده توليد الكتريسيته انرژي كه سوختي سلولهاي
كار به را الكتريكي موتور يك شده توليد الكتريسيته
اتومبيلهاي از استفاده.است بهتري انتخاب مياندازد
بايد كه است جا اين مشكل اما.است نويي بسيار فكر برقي
مجددا را خودرو باتري كوتاهي نسبتا مسافت طي از پس
برقي خودروهاي انبوه توليد از مسئله اين.نمود شارژ
.ميكند جلوگيري
از استفاده بتواند شايد سوختي سلولهاي از استفاده اما
باتريهاي برخلاف نمايد همگانيتر را برقي خودروهاي
در ميسازند ذخيره خود در را الكتريكي انرژي كه معمولي
توليد مداوم طور به الكتريسيته جريان سوختي سلولهاي
نوع اين ساخت به نيز فناوري در اخير پيشرفتهايميشود
كمك باشد معمولي خودروهاي در جاسازي قابل كه موتورها از
را وسيعي چشمانداز پيشرفتها اين.است كرده توجهي شايان
آلودهكننده كه برقي خودروهاي ;ميگستراند ديدمان افق در
نوع اين با سفر و دارند بالايي بازدهي نيستند ، هوا
.است لذتبخش بسيار خودروها
با هيدروژن ميرسد نظر به ساده سوختي سلول فناوري
ميكند توليد الكتريسيته و آب و ميدهد واكنش هوا اكسيژن
و اكسيژن نيز آب الكتريكي تجزيه يعني آن عكس واكنش
.دارد وجود مشكلاتي عمل در اما ميكند توليد هيدروژن
به نسبت سوختي سلولهاي مزيتهاي مهمترين از يكي
ميكنند استفاده هيدروژن از كه داخلي احتراق موتورهاي
سلول داراي اتومبيلهاي.است آن بالاي بسيار بازدهي
هيدروژن از مشخص ميزان يك از استفاده با ميتوانند سوختي
.كنند حركت داخلي احتراق خودروي يك برابر دو حدود تا
مهمترين اما دارد زيادي مزاياي سوخت عنوان به هيدروژن
.نمود ذخيره را آن ميتوان زحمت به كه است اين آن عيب
بايد بنابراين.است گاز عادي دماي در هيدروژن زيرا
بايد صورت اين غير در.نمود ذخيره فشار تحت را هيدروژن
.كرد سوختگيري مجددا كيلومتر چند هر طي از پس
زياد فشار تحت را هيدروژن كه است اين حل راه سادهترين
خودش خاص دردسرهاي نيز هيدروژن مايعكردن اما.كنيم مايع
از هم و مصرف را انرژي زيادي مقدار هم زيرا.دارد را
.است گران نسبتا كه دارد نياز تجهيزاتي به فناوري لحاظ
خودروهاي ويژه سوختگيري جايگاه E2000XPO نمايشگاه در
و ميكند توقف جايگاه جلوي در راننده.داشت وجود BMW
مشاهده و ميدهد فشار خودرو داشبورد از را دكمهاي
ميشود كنترل ليزر توسط كه روباتيك بازوي يك كه ميكند
خودرو باك دقيقه عرض 3 در و شده متصل خودرو سوخت مخزن به
زيرا باشد عايق بايد خودروها اين باك.ميكند پر را
.است سرد بسيار مايع هيدروژن
ذخيره خود در را هيدروژن ليتر حدود 140 خودروها اين باك
است كافي رانندگي كيلومتر حداقل 300 براي كه ميكنند
همين كه باشيد داشته ياد به اما قبول ، قابل آماري)
مسافتي ليتر با 95 ميتواند بنزين سوخت با خودروها
.(كند طي را برابر دو حدودا
از رفتند كار به سيدني المپيك در كه خودروهايي اما
حدود ليتري باك 75 با و ميكردند استفاده مايع هيدروژن
مزيت نشاندهنده كه ميكردند ، طي را مسافت كيلومتر 400
خودروها اين مشكل تنها پس.است فسيلي سوخت با خودروهاي
بالاي هزينه نتيجه در و سوختگيري براي لازم انرژي مقدار
.است آن
كه كنيم استفاده گازهيدروژن از كه است اين ديگر حل راه
سوختگيري بايد كوتاه مسافتهاي طي از پس صورت اين در
نتيجه به دانشمندان اخير تحقيقات اگرآيد عمل به مجدد
.كرد استفاده ديگري جديد فناوري از ميتوان برسد
كردهاند تهيه خاصي روش به را فلزات از بعضي دانشمندان
در را هيدروژن گاز خود حجم برابر حدود 100 ميتواند كه
كربن فلزات اين ساختمان در اگر مخصوصا) كند ذخيره خود
جديد باكهاي فناوري كشفيات اين (باشد رفته كار به نيز
.ميدهد قرار ما اختيار در را خودروها
نوبليستها
تامسون جان سرجوزف
(19401856)بريتانيايي فيزيكدان
Sir Joseph John Thomson
گازها1906 فيزيكرسانايي
اونز كالج به سالگي در 14 و شد متولد منچستر در تامسون
تحصيل از پس وييافت راه (كنوني منچستر دانشگاه) Owens
ترينتي كالج از بورسيهاي برنده علوم ، و مهندسي در
.رسانيد پايان به را تحصيلاتش سال 1876 در و شد كمبريج
اعضاي از يكي عمر پايان تا خود متعدد توانمنديهاي با او
آزمايشگاه در فارغالتحصيلي از پس.ماند باقي كالج
.پرداخت كار به (Rayleigh.J) ريلي جان نظر زير كاونديش ،
تحقيقات دانشكده به عملا را كاونديش آزمايشگاه او
.E رادرفورد ارنست سال 1919 در و كرد تبديل آزمايشگاهي
.شد كاونديش آزمايشگاه در استادش جانشين Rutherford
بررسي تامسون ، علمي كار برجستهترين و درخشانترين
لوله يك از استفاده با شد موفق وي.بود كاتدي پرتوهاي
موازنه طريق از را كاتدي پرتوهاي سرعت بلند تخليه
و الكتريكي ميدانهاي توسط شده ايجاد ناهمسوي انحرافهاي
.كند محاسبه مغناطيسي
يكي انحراف از استفاده و كاتدي پرتوهاي سرعت سنجش با او
بار ميان نسبت الكتريكي ، يا مغناطيسي ميدانهاي از
.كرد برآورد را كاتدي پرتوهاي (m) جرم به (e) الكتريكي
و تخليه لوله درون گاز جنس به m/e نسبت كه دريافت تامسون
مقدار هزارم يك از كمتر آن مقدار و ندارد ربطي كاتدي فلز
مايعات در موجود هيدروژن يونهاي براي شده تعيين
از شماري الكتريكي بار بعدها وي.است شده الكتروليز
تخليه كه نمود مشاهده و كرد اندازهگيري را منفي يونهاي
كه كرد ثابت سرانجام او.است اندازه همين به نيز گازي
ذرات اين و شدهاند تخليه منفي ذرات همان كاتدي پرتوهاي
نيز شده شناخته اتمهاي كوچكترين از اندازه لحاظ از
در _ جديد مفاهيم سوي به دريچهاي كشف اين.كوچكترند
.گشود دانشمندان روي پيش اتمي زير ذرات بررسي و اتم مبحث
اتمهاي از كوچكتر اجسام كشف آوريل 1897 در تامسون
.رسانيد اطلاع به را هيدروژن
يوگن كانالي پرتوهاي بررسي او ، كارهاي ساير جمله از
نام مثبت پرتوهاي را پرتوها اين وي.ميباشد گلدستاين
پرتوهاي انحراف از زمينه اين در مطالعاتش طي در و نهاد
جداسازي براي الكتريكي و مغناطيسي ميدانهاي در مثبت
m/e نسبت همانند يونهاكرد استفاده مولكولها و اتمها
اين از استفاده با تامسون و شكلند سهمي نمودار داراي
فرانسيس بعدها.كرد تعيين را نئون 22 ايزوتوپ آرايش
نگار طيف و داد ادامه را كار اين Aston.W.F آستون دبليو
.رسانيد بهرهبرداي مرحله به را جرم
دانشگاههاي در گستردهاي طور به تامسون علمي مقالات
خودنوشت نامه زندگي و گرفت قرار استفاده مورد بريتانيا
.شد منتشر در 1936 بازتابها و خاطرهها نام با او
برروي كار براي را فيزيك نوبل جايزه در 1906 تامسون
به ملقب در 1908 و ساخت خود آن از گازها الكتريكي رسانش
.گشت شواليه نشان دريافت
گذشته هفته از ادامه
او.كرد كنارهگيري انيستو رياست از سال 1904 در كخ
شمال در مرگي گاو بيماري بررسي به خود عمر آخر سالهاي
بيماري و جاوه در مالاريا هند ، در خياركي طاعون آفريقا ،
.پرداخت آفريقا غرب در خواب
يا پزشكي نوبل جايزه دريافت به موفق سال 1905 در او
از مهمتر شايد.شد سل درباره كشفياتش براي فيزيولوژي
.باشد كخ اصل فرمولبندي او كشفيات تمامي
علت زيستمند يك كه اين اثبات براي كه كرد اعلام كخ
آزمايش موارد تمام در را آن ابتدا بايد است بيماري
سپس.كرد پيدا بودهاند مبتلا مذكور بيماري به كه شدهاي
با آيا كه اين بالاخره و شود تهيه خالصي كشت آن از بايد
يا است بيماري ايجاد به قادر هم باز ميكروب نسل چند گذشت
شد فرمولبندي در 1890 بار نخستين براي اصولي چنين خير؟
.شد بنيانگذاري علمي كار عنوان به باليني باكتريشناسي و
مدرنيت معناي پي در گيدنز آنتوني
مدرنيت معناي
گيدنز آنتوني با گفتوگو
سعيدي علياصغر:ترجمه
كوير:ناشر
تومان قيمت1900
انگليسي ، جامعهشناس گيدنز ، آنتوني شدن گمارده از سال شش
.ميگذرد لندن سياسي و اقتصادي علوم مدرسه مديريت به
اجتماعي و سياسي داغ بحثهاي كانون سالهاست كه مدرسهاي
گرايشهاي بر فراواني مستقيم تاثيرات و است جهان در
.است نهاده انگليس كشور حاكمان سياسي اقتصادي ،
با شكوفايياش اول دوره در مدرسه اين است معتقد گيدنز
عرضه جهان به را رفاهي _ دولت انديشههاي بوريج ، مديريت
به را فونهايك انديشههاي هم دوم دوره در و است كرده
مارگارت كه انديشههايي ;است رسانده جهانيان تمام گوش
خط تمام در را آنها انگلستان ، وقت نخستوزير تاچر ،
گيدنز ، تعبير به حالابست كار به خود دولت مشيهاي
آن در كه دورهاي.است شده خود سوم دوران وارد مدرسه
و كند مطرح را "سوم راه" انديشه دارد قصد گيدنز آنتوني
عظيم قطبهاي از يكي به تبديل را مدرسه اين هم باز
كه مدرسهاي ;كند جهان سراسر در آموزشي و پژوهشي تحقيقي ،
از كه را ، علمش فلسفه اطريشيتبار استاد صداي خاطره هنوز
.دارد خاطر به بود ، شده "سر" لقب به ملقب ملكه ، سوي
گيدنز ، آنتوني با گفتوگو هفت مجموعه حاضر كتاب
تاكنون.است انگلستان معاصر اجتماعي فيلسوف مشهورترين
كارگر حزب فكري شخصيت مهمترين اين از بسياري آثار
هنوز فارسيزبانان اما.است شده ترجمه فارسي به بريتانيا
"جامعه شالوده" يعني او آثار مهمترين ترجمه منتظر بايد هم
"راست و چپ وراي" و "تاريخي ماترياليسم بر معاصر نقد" ،
آشنا ساختيابي يعني گيدنز نظريات گوهر با تا بمانند
.كنند درك خوبي به نيز را "سوم راه" از او منظور و شوند
به گيدنز پاسخهاي حاصل كتاب ، آغازين گفتوگوي شش
سياست علم استاد پيرسون ، كريستوفر كه است پرسشهايي
در پيرسون سوالاتاست كرده مطرح ناتينگهام دانشگاه
در و ميشوند مربوط گيدنز علمي حرفه و زندگي به ابتدا
يعني گيدنز توسط شده مطرح ايدههاي مهمترين به ادامه
راست و چپ وراي سياست و مدرنيت از بحث ساختيابي ، نظريه
.ميپردازند
به گيدنز بار اين.است برگشته ورق هفتم گفتوگوي در اما
تا است رفته انگليسي مالي ارشد كارشناس ساروس جرج سراغ
سالهاي مالي بحران در كه شود جويا را مردي نظريات
.طلبيد مبارزه به را انگلستان مركزي بانك نود ، دهه پاياني
و علمي جامعهشناسي ميان مجددي ارتباط دارد قصد گيدنز
آن با مدرن دولتهاي كه كند برقرار سياسياي اصلي مشكلات
تا هنوز او طرح ابراين مارتين گفته به گرچه ;هستند مواجه
راههاي به كه هركس البتهدارد فراواني فاصله شدن كامل
و باشد علاقهمند سياسي برنامههاي بر روشنفكران تاثير
با چگونه جامعهشناسانه مفاهيم بداند بخواهد كه كس هر
چشماندازي تماشاي به بايد مييابند ، پيوند روزمره زندگي
.است نهاده خود معاصران چشمان پيش گيدنز آنتوني كه بنشيند
فرهنگي گردش
اوستا پايگاه
www.avesta.org/avesta.html
ادبي جواد محمد
:ميشود آغاز ذيل جمله با اوستا سايت
نفوذ و است جهاني اديان قديميترين از يكي زرتشتي دين
بشري زندگي مختلف زواياي بر فراواني مستقيم و غيرمستقيم
.است گذاشته
مقدس كتب بخشهاي مهمترين اوستا ، كامل متن سايت اين در
در اطلاعاتي پهلوي ، زبان به ديني متون از بسياري زرتشتي ،
طريق از غير آنها به دسترسي كه متوني زرتشت ، دين مورد
.دارد وجود غيره و است امكانپذير ندرت به سايت اين
other, pahlavi,) دارد وجود كلي بخش سايت 3 اين در
(Yasna) دارد وجود avesta بخش در كه پيوندي اولين (avesta
و ميباشد قرباني يا پرستش معني به كه است (يسنا)
بعدي پيوند.ميدهد تشكيل را اوستا بخشهاي مهمترين
همه از استمداد معني به (ويسپرد) Visperad به مربوط
پيوند.است نماز آداب در كوچكي كتاب كه است خدايان
روحاني نظامنامه كه دارد وجود هم (ونديداد) Vandidad
مطالب پارهاي كه ميباشد ديني آداب مقررات به مربوط
.ميشود شامل نيز را اخروي مباحث و تاريخي كيهاني ،
اوستا مهمتر و مفصلتر قسمت رفته هم روي شده ياد بخش سه
اين از يك هر به ورود با كاربر كه ميدهند تشكيل را
كه قسمتهايي در منظم صورت به را مربوط اطلاعات پيوندها
هم از شماره وسيله به كه (دستور) Fargard عنوان با
ميتواند انگليسي و اوستايي زبان دو به هستند متمايز
دستورات اين از كدام هر روي بر كليك با نمايد ، مشاهده
اختيار در دستورات شرح همراه به كاملي و جامع اطلاعات
.ميگيرد قرار كاربر
دارد اختصاص (Pahlavi) پهلوي زبان به سايت اين دوم بخش
زبان به مقدس ادبيات) شده بيان بخش اين سرفصل در كه
پيوندهاي هم بخش اين در (.است شده محافظت ميانه پارسي
جهنم و بهشت با ديداري (Arda viraf).دارند وجود متعددي
Chidag Andarz...زرتشت ، جهانبيني (Bundahishn)
پيرامون ديني جواب و سوال كتاب و مذهبي پرسشنامهاي
احكام پيرامون (Dadestan-i Denig) زرتشتي ، مذهبي تعاليم
حكمت روح عبارت با كه (Menog-i Khrad) زرتشتي ، ديني
و زيرمجموعهها غيره ، و ميكند بيان را مبسوطي توضيحات
.است بيشتر ديگر بخش دو از بخش اين پيوندهاي
اطلاعات شامل شده مشخص (Other) سرفصل با كه سوم بخش در
.است پيشين بخش دو با مرتبط اما جانبي
Old persian):است توجه قابل نيز بخش اين پيوندهاي
آغاز (ميآيد من كمك به اهورامزدا) شعار با كه (Texts
Pazand Book of))ميشود ،
Qissa-i) ميپردازد پاياني هزاره پيامبران بر كه Jamaspi
هند كشور به زرتشتيان مهاجرت تاريخ بررسي كه (Sanjan
و نامهها تشريح به كه (Persian Rivayats) ميباشد ،
تا پانزدهم قرن بين شده نگاشته مذهبي دستورالعملهاي
.غيره و ميپردازد هفدهم
دين پيرامون كلي اطلاعاتي حاوي كه بخش سه اين از پس
نمونههاي بود آن تفاسير و متون بر ناظر بيشتر و زرتشتي
.دارد وجود اوستايي و پهلوي زبان از مذهبي خطي
با دارند وجود نيز ديگري فرعي بخش سه خطوط اين ذيل در
:عناوين
زرتشتيگري پيرامون اطلاعات - 1
منابع - 2
مذهبي تشريفات - 3
ساله هزار پيامبران مثل مسايلي با بخش سه اين در كاربر
تقويم زرتشت ، دين دشوار اصطلاحات فرهنگ باستان ، زرتشت
فزانا از محافظت كميته تاريخي و تحقيقاتي مجله اديان ،
پوشيدن تشريفات شمالي ، آمريكاي زرتشتي لغتنامه ،(Fezana)
غيره و (The Kusti ritual) نماز هنگام به مقدس رشته
.ميشود روبهرو
اصلي عناوين تحت نيز ، فرعي بخش سه اين از پس كاربر
جهت ديگري پيوندهاي و اوستايي زبان پيرامون اطلاعاتي)
اوستايي ، فونتها:آيكونهاي از ميتواند (شدن علاقهمند
آتشگاه ، اوستا ، ادبي و ريشه هم واژههاي اوستا ، در اصلاح
دين جهاني سازماندهي پرستان ، آتش مطلوب ، زرتشتي دين
.بگيرد بهره غيره و زرتشت
انتخاب ونديداد از كه زير جمله با سايت اين اصلي صفحه
:مييابد پايان شده
و شود نايل مهتري به عهد آن واسطه به ذهنت و روح شايد
.گردد اجين معنويت از خطي با شبانگاهيت لحظات تمام
زمان و هستي فيلسوف ;هيدگر مارتين
هيدگر مارتين
كاكلمانس.جي.جوزف نوشته
ديباج موسي:ترجمه
حكمت:ناشر
تومان قيمت1950
هيدگرشناس و مسيحي كشيش مككواري ، جان كوچك كتاب ترجمه
با آشنايي براي بود بابي فتح فارسي ، زبان به برجسته ،
تعصبات از كه فلسفه ، مورخان از بسياري كه فيلسوفي تفكرات
قارهاي و آناليتيك به بيستم قرن فلسفه تقسيم از ناشي
گذشته قرن بزرگ فيلسوف سه از يكي را او بركنارند ،
.ميدانند
به علاقهمند فارسيزبان كتاب ، اين ترجمه از پيش تا
معدودي اساتيد برخي درس كلاس سر بر بايد يا هيدگر افكار
به تا ميكردند ، تدريس حوزه اين در كه ميشدند حاضر
كلي گونهاي به البته فيلسوف ، اين درباره كه آثاري ترجمه
كتاب.ميكردند مراجعه بودند ، شده نگاشته مختصر ، و
گونهاي به اما است ، مختصر رساله يك تنها گرچه مككواري
مهمترين با گام به گام را خواننده منضبط و روشمند
.ميكند آشنا هيدگر وجودي دلمشغوليهاي و ذهني دغدغههاي
به ديگري مختصر درآمد هم ، كاكلمانس.جي.جوزف كتاب
براي كاكلمانس كتاب.است آلماني متفكر اين فلسفه
شمار به عمومي كتاب يك انگليسي ، و آلماني خوانندگان
هرچه درك براي نيست بد فارسيزبان خوانندگان اما ميرود
كتاب مطالعه به ابتدا آن ، در شده ارائه مطالب بهتر
و سقراطي از پيش فلسفه با هم اندكي و بپردازند مككواري
.شوند آشنا ارسطويي _ افلاطوني متافيزيكي نظام همچنين
هيدگر مارتين بيمارگونه موارد برخي در و تخصصي استفاده
بيحد ارجاعات و پسواژهها در مستتر معنايي ابهامات از
ترجمه كار استفادهاش ، مورد لغات ريشههاي به حصرش و
كه فارسي زبان مخصوصا ديگر ، زبانهاي به را او آثار
است ، نشده پرورده دست اين از افكاري بازتابندن براي چندان
معاصر فلسفه جدي خواننده دليل همين به.ميكند دشوار
اصل با هيدگر به مربوط آثار مطالعه ابتداي از بايد
شود آشنا هم انگليسي ، حداقل يا آلماني زبان به واژهها ،
كاربردهاي از ناشي مشكلات به مطالعاتش ادامه در تا
.برنخورد هيدگر فلسفه در لغات جادوگرانه
فصلي فيلسوفان ، معرفي در هيدگري سنت برخلاف كاكلمانس ،
فصلي.است داده اختصاص هيدگر زندگي و احوال شرح به هم را
تفكر كه ميآموزاند خوانندگان به بودنش مجمل عين در كه
چه تاثير تحت و است كرده رشد بستري چه در هيدگر
با متناظر كتاب بخشهاي عناوين.است بوده پيشزمينههايي
گرچه ;شدهاند انتخاب "زمان و هستي" در شده مطرح موضوعات
كتابها در كه پرداختهاند موضوعاتي به هم موارد برخي در
كه اين جالب.شدهاند مطرح هيدگر مستقل مقالات بعضا و
وجود به هيدگر آثار مطالعه در كه زبانشناسانهاي مشكلات
اين اهميت و نميشود محدود فارسي زبان به تنها ميآيد
مستقل صورت به حاضر ، كتاب از فصلي كه است حدي به موضوع
برگزيدهاش زبان با او فلسفه نسبت و هيدگر خاص زبان به
.است يافته اختصاص
رشته ايراني دانشجويان هم هنوز كه باشيم داشته خاطر به
زبان به را "زمان و هستي" صحيفه از برگي حتي فلسفه ،
ترجمه نهضت كه باشيم اميدوار و نخواندهاند فارسي
اين ترجمه براي مناسبي نامزدهاي ما ، كشور در نوخاسته
كه كتابي ;كند انتخاب مدرن انسان تاريخ دورانساز اثر
تنها بيستم ، قرن فلسفي كتاب پرسروصداترين عنوان شايد
.باشد آن شايسته
اصلاحات تاريخ از ديگر روايتي
ناكام اصلاحطلبان
كديور منوچهر
كوير:ناشر
تومان قيمت2800
ايران معاصر سياسي تاريخ بازخواني ناكام ، اصلاحطلبان
كه است بوده اين كتاب نويسنده هدف.است اصلاحات منظر از
سرزمينش ، نشيب و فراز پر تاريخ از داستاني روايتي در
بزرگ طلبانه اصلاح نيتهاي چگونه طرفي از كه دهد نشان
منجر بودهاند بسته ميهنشان تعالي گرو در دل كه مرداني
طرف از و است شده سياسي عمل عرصه در ماندگار نتايج به
چگونه خواه تماميت و استبدادي حكومتهاي مواجهه ديگر
پس گاه و نطفه در گاه را ، مردان شمار كم اين فعاليتهاي
جاي به نشاني تاك از نه و است كرده خفه انعقاد ، از
.نشان ازتاك نه و است گذاشته
برابر در آنچه كه كند آشكار تا است كوشيده كديور منوچهر
كالسكه چرخهاي راه سر بر و ميكند علم قد اصلاحطلبي
داراي گروه يك يا شخص يك ميگذارد ، چوب نوپايش كوچك
حضور كه است حاكميت از گونهاي بلكه نيست ، خاص مقاصد
هرقيمتي ، به ولو خويش ، بقاي به جز و نميتابد بر را ديگري
و شاهي فتحعلي لباس حاكميت اين خواه ;نميانديشد
شاهي رضا سلطنت قباي خواه و كند تن بر ميرزايي ناصرالدين
و كليديترين شايد.بيفكند دوش بر محمدرضاخاني و
كه باشد خوانندهاين براي كتاب آموزه محوريترين
دوره ، هر ملت با استبدادي حكومتهاي برخورد و مواجهه
ديگر صورت به صورتي از تنها و است داشته يكساني ماهيت
سيدالوزرا سر به فتحعليخاني استبداد آنچه.است شده بدل
كه است ستمي همان مقوله از آورد ، فراهاني مقام قائم
الحق نيز او كه فاطمي ، سيدحسين و محمدمصدق سر بر محمدرضا
.داشت روا بود ، عصرش وزراي اعاظم از
حولوحوش در آمده پيش وقايع تحليل و بررسي درپي كتاب
مقام قائم:ماست كشور تاريخ برجسته شخصيت پنج زندگاني
محمد مدرس ، سيدحسن اميركبير ، تقيخان ميرزا فراهاني ،
اين به مربوط مقالات ميان در گرچهفاطمي سيدحسين و مصدق
مطلقه قدرت عليه انقلاب كلي مبحث به هم مقاله يك اشخاص ،
تاريخ از گوشههايي وارسي به كه است يافته اختصاص
مقالات انتهاي به هم مقاله دو.ميپردازد مشروطه پرتلاطم
دوديدگاهي نقد گونهاي به كه شدهاند افزوده كتاب اصلي
نفت صنعت شدن ملي نهضت پيرامون اخير سالهاي در كه است
وفادار چندان را آنها كتاب نگارنده و است آمده وجود به
بر راي به تفسير مقوله از و نميداند نهضت متن به
.ميشمرد
آغاز اي صفحه اي 77 مقدمه با صفحه كتابدر 472 اول چاپ
.يابد مي ادامه ذيل هاي فصل باسر و شود مي
كبير امير اديب ، سياستمداري مقام قائم الوزراء سيد
هنر ، مطلقه قدرت عليه انقلاب ، كفائي خود و استقلال
بسته شير آن ، كفائي خود و استقلال ، مصدق ، بودن مدرس
حسين سيد شهيد) آزادي و استقلال راه شهيد ، زنجير در
و نفت صنعت شدن ملي نهضت از زدايي غبار ، ( فاطمي
."بردند مي مصلحت مسلخ به را حقيقت وقتي" بالاخره
روشنفكران و نويسندگان با
ايساغوچي رساله ترجمه و خوانساري محمد
انساني علوم رشتههاي از يك هر در كه كساني تمام
با بيشك گذراندهاند ، را منطق دوره ايران ، دانشگاههاي
كه كتابي شدهاند ، مواجه خوانساري محمد "صوري منطق" كتاب
جدي تحول يك با كشور در را ارسطويي منطق تدريس شايد
در معرفت از شاخه اين تدريس در جديد نظامي و كرد روبهرو
درباب تحقيق و ترجمه مشغول خوانساري حاضر حال در.افكند
مشهور رساله ترجمه آنها از يكي.است منطقي رساله دو
و مشهور بسيار كتاب يك كه است ، فرفوريوس اثر "ايساغوچي"
تشويق به كه كتاب اين.است منطقي خمس كليات درباب مبنايي
در است ، شده نگاشته باستان روم سياسي رجال از فريساريوس ،
اولين كه ارسطو "مقولات" رساله فهم براي است كليدي واقع
.ميرود شمار به منطق درباب جدي رساله
است شده حدي به تفكر تاريخ در ايساغوچي رساله عظمت گرچه
مسائل همه حيطه به ورود براي دريچهاي را آن ميتوان كه
شهر به بخواهد كسي اگر خوانساري ، تعبير به.دانست منطقي
ايساغوچي ، باب از بايد حتما درآيد فلسفه و منطق پرعظمت
.شود وارد است ، ورود محل معناي به خود كه
و گرفت خواهد صورت عربي و فرانسه متن دو از ترجمه اين
.شد خواهد داده مطابقت يوناني زبان با هم نهايت در
رساله است ، مشغول آن ترجمه به خوانساري كه دومي كتاب
.ارسطوست "ارگانون" كتاب از رساله اولين كه است مقولات
كم ، جوهر ، يعني ارسطويي دهگانه مقولات از رساله اين در
بحث انفعال و فعال اضافه ، جده ، متي ، اين ، وضع ، كيف ،
كليه براي مرجع كتابي هم قديم زمانهاي همان از و ميشود
كه كتابي ;است ميرفته شمار به دانشمندان و پژوهان فلسفه
كتابي هيچ پيرامون تاكنون متفكران از بسياري بهزعم شايد
بسياري به رساله اين.است نشده جدل و بحث آن اندازه به
چند هم اخيرا و است شده ترجمه دنيا مختلف زبانهاي از
آلماني و انگليسي فرانسه ، زبانهاي به آن از مجدد ترجمه
فرانسه ترجمه دو از را كتاب اين خوانساري.است شده منتشر
ترجمههاي.ميگرداند بر فارسي به عربي ترجمه يك و
آن از هم عربي ترجمه و است پلوتيه و تريكو آن از فرانسه
دوران در ترجمه نهضت مترجم سرشناسترين اسحاقبنحنين ،
.است عباسيان خلافت
لاك جان آزادي انديشه و شريعت فرشاد
كه "آزادي انديشه و لاك جان" كتاب انتشار از ماهي چند
انديشه حوزه در فارسي زبان در تاليفي كتاب اولين شايد
اين كتاب ، نويسنده شريعت ، فرشاد هدف.ميگذرد باشد ، لاك
جان انديشه بنيانهاي و فكري مباني در كاوش با كه بود
كه بستري و او فكري زمينههاي پيش درك همچنين و لاك
روشن را نكته دو است ، گرفته شكل آن در او فلسفه و انديشه
لاك ، استدلالي اصول از بسياري دهد نشان اينكه اولكند
لاك از قبل فيلسوفان نظريه و الهي شرايع در كه است اصولي
توسعه و بسط صرفا او انديشه در و آمدهاند نيز
ريشههاي از برخي كه كند آشكار اينكه دوم يافتهاند ،
نيستند استوار و محكم تنها نه غربي دورانساز تمدن اصلي
در آنچه واقع در.پوسيدهاند و سست موارد بعضي در بلكه
استدلالهاي داشته پابرجاي را ليبراليسم بناي ما دوران
مبتني و گرايانه تجربه نقادانه ، نگرش بلكه است نبوده لاك
اين از پس كه است بوده آدمياني بسيار خطاي و سعي بر
.شدهاند ظاهر غرب در فيلسوفان ، ديگر و فيلسوف
طرح يك تدوين كار اندر دست حاضر حال در شريعت فرشاد
در كاوش به تحقيق يك قالب در دارد قصد او.است جديد
به اسلامي ، جمهوري وضعيت كه بپردازد پرسش اين حوزه
ايراني ، شيعي ، مباني از شده برگرفته حكومتي نظام يك عنوان
در مسلط حكومتي نظام عنوان به ليبراليسم ، با مواجهه در
داشت؟ خواهد وضعيتي چه غرب ، جهان
تفاوتهاي دليل به حكومتي نظام دو اين است معتقد شريعت
دارند ، خود فلسفي _ نظري مباني در كه بنياديني
به هم با ادعاهايشان از برداشتن دست بدون نميتوانند
مزايايي عقلانيت عرصه در آنها از كدام هر.برسند تفاهم
دليل اين اما مواجهند ، هم مشكلاتي با البته صد و دارند
به.بود نخواهد ديگري نفع به عرصه كردن خالي براي كافي
بازنگري يك با است قادر اسلامي جمهوري نظام شريعت عقيده
فكري دستگاه يك برساختن و خود تمدني مباني در اساسي
حكومت يك شاكله باستاني ، ايران و علوي تشيع بر مبتني
به است قادر كه بسازد را رواداري اصل بر مبتني آزاديخواه
بر مبتني ليبرال حكومتهاي كنار در بديل نظام يك عنوان
.آيد شمار به تلرانس ، اصل
شدن ، جهاني سياست به توجه با ليبراليسم ، شريعت نظر به
به نياز همواره كه است متناقض درون از خودشكن مفهومي
واقع در كامل ، شدن جهاني و دارد فتح براي فرضي دشمني
آمريكا تلاش سپتامبر يازده.است ليبراليسم روياهاي پايان
جاي به جديد عيار تمام دشمن يك كردن جايگزين براي بود
.شرق بلوك
|