|
|
باد در پيچيده اقليد
هيهيچوپان در شده گم ظهيري نسرين تندبادي ميان در.ايل چوپان هيهي ميان است ، شده گم شهر ميان است شده گم شهر.ميبرد تاراج به را خاكش بار هر كه ديرينه پيوندي كه ايلياتي زن دامنهاي نارنجيهاي و زرد ميان است شده گم شهر.دارد دشتهايش بهار هميشه گلهاي با زيبايش مناظر از را خود دوربين كام كه عكاساني فلاش نور دفن عكس كتابهاي ميان را آنها گاه آن و ميكنند سيراب كه ميگويم را اقليد شهراست شده گم شهر ميكنند به و داشت شهرت فارس استان كليد به دور چندان نه روزگاري جزيره نام به قديمي لغتنامههاي در بسيار جويبارهاي سبب بكر شهري به و كنيد انتخاب ميتوانيد شما.ميشد خوانده قبل و اصفهان تاريخي زيباييهاي ديدن از بعد.بگذاريد پا پس.نكنيد فراموش را اقليد كهن شيراز از بازديد از لباسهاي ببنديد ، سفر كولهبار بدهيد ، ما به را دستانتان گمشده بهشت به قدم ما با و نكنيد فراموش را پشميتان .بگذاريد چندان ميرساند ، اقليد شهر به را شما كه مسيري كردن پيدا از گذشتن از پس شيراز _ اصفهان جاده در.نيست دشواري كار اين.ميرسيد سورمق راهي سه به شما آباده و شهرضا شهرهاي .دارد قرار آباده شهرستان كيلومتري در 15 تقريبا راهي سه اقليد شهر سوي و سمت كوچكي تابلو سهراهي اين ابتداي در يكي شديد اقليد شهر وارد كه همين.ميدهد نشان شما به را كه است اقليد شهرداري هتل شهر اين بزرگ ساختمانهاي از هتل.ميكند فراهم مسافران اطراق براي را مناسب جايگاهي چهار براي و هزارتومان شبي 5 نفر دو براي اقليد شهرداري را مناسبي امكانات و ميكند دريافت هزارتومان شبي 8 نفر .ميآورد فراهم شما استراحت براي بياييد ماه ارديبهشت براي ماه بهترين ماه شهريور اواخر و ماه ارديبهشت اواسط به سال ديگر ماههاي در مردم.است شهر اين به مسافرت ميكنند مسافرت شهر اين به كمتر هوا برودت و سرما دليل وسايل به احتياجي شهر اين خنك تابستانهاي عوض در اما جانب از كه خنكي نسيم روز طول تمام در و ندارد خنككننده اوايل اگر اما.است فرحبخش بسيار ميوزد اطراف كوههاي همراه گرم لباس حتما پاگذاشتيد شهر اين به ماه فروردين تقريبا هم پشمي جورابهاي و دستكش پوشيدن باشيد داشته .است الزامي ايل سياه چادر:اول اقليد اطراف عشاير ديدن براي را خود مسافرت روز اولين با را شما شهر اين تلفني تاكسيهاي.دهيد اختصاص سادگي به شما و ميبرند قشقايي ايل چادرهاي به هزارتومان و دامنه از سبز پهنهاي بر را عشاير چادرسياه ميتوانيد پرچين و رنگين لباسهاي با كه عشاير زنان ببينيد ، كوهها با كه چوپاناني و برسردارند شير از پر ظرفهاي خود مشكهاي سردادهاند ، آوازبلند دوش بر آويزان نمدهاي پربركت ديگهاي كه پرآتش اجاقهاي چادرها ، كنار آويزان سياه چادر درون در جاجيم و قالي دارهاي و ميجوشانند را زن اگركرد خواهند پذيرايي گرمي به شما از همه و همه نان يا كشك از پر مشتي و دوغ از پر كاسهاي ايلياتي كرد تعارف شما به تابيده تابههاي روي شده پخته "تنيكه" و دارويي گياهان با كه كشكي مزه مطمئنا بخوريد ، حتما و جاجيم.كرد نخواهيد فراموش هرگز را شده آميخته پرعطر هميشه را ايلياتي سياه چادر پرقيمت ، فرشهاي و گبه خوشتان جاجيمي يا گبهاي طرح از اگر.است ساخته پررونق ايليايي مرد باشيد مطمئن بخريد را آن و نكنيد دريغ آمد تهيه مناسب قيمتي با را گران تحفهاي شما و نيست طمع پر فراموش را فيلمبرداري و عكاسي دوربين راستي.كردهايد و كردهاند عادت فيلم و عكس گرفتن به ايلياتيها نكنيد چادر اطراف در اگر.ميپذيرند راحتي به را شما درخواست نكنيد ، تعجب ديديد متعدد پژوهاي و پاترول قشقايي ايل سياه مردان ندهيد ، پز آنها به هم موبايلتان با لطفا است همراهشان موبايل ميشوند ، سوار پاترول امروز ايليايي است جالب.دارند چادرهايشان در ويديو و رنگي تلويزيون و موبايل فيش درخواست مردان اين از نفر هزار حدود 5 بدانيد كه غروب نزديكداشتهاند شهر اين مخابرات اداره از مجدد را خوشمزه دوغ و كشك خريد البته برگرديد است بهتر ميشود .نكنيد فراموش سوغات عنوان به ميريزند اشك كه گلهايي شهرستان كوه قله بلندترين يعني بل قله دامنههاي نشاني از پر كوه اين دامنههاي ماه ارديبهشت در.بخواهيد را عطر و ميشود لذيذ و بزرگ قارچهاي و معطر دارويي گياهان را خوشي طعم شما غذاي براي قله اين دشتهاي كوهي پيازهاي كوه اين دامنه در كه سبزيهايي از يكي.ميآورد همراه به .است "كارده" سبزي ميشود يافت درست كارده آش نام با را آشي كارده سبزي با اقليدي زنان كه تفاوت اين با است تبريزيها دوغ آش شبيه كه ميكنند اين سبزي حقيقت در.است برنده و تيز بسيار آش اين سبزي .نباشد آن جويدن به احتياجي تا ميكنند ريز بسيار را آش تا باشيد مواظب شديد دعوت كارده آش كاسه يك خوردن به اگر را آش اين از قاشقي اگر اما نجويد را آن درون سبزي از بازديد.كرد خواهيد طلب نيز ديگر كاسهاي حتما خورديد فراموش فصل اين در را تبرز "اشك" گلهاي از پر دامنههاي كه هستند وارونهاي لالههاي همان اشك گلهاينكنيد دستهاي ميتوانيد است ، جاري اشك قطرههاي آنها از مدام درون روز تا 5 گلها اين بچينيد ، را وحشي گلهاي اين از كنيد پيدا را گمشده بهشت كنيد سعي.ميآورند دوام آب در 60 براق تنگ نام به كوهستاني منطقهاي لقب بهشتگمشده كه است برآمده كوه دو براق تنگ. است اقليد شهر كيلومتري از يكي كه ميآيد فرود آبكشي ، آب چون آن قلههاي از از.است آورده وجود به را ايران طبيعي مناظر بديعترين .كردهاند ديدن نيز جهانگردان از بسياري براق تنگ بخوريد هم قدمگاه و سياه چفر رسولالله ، چشمههاي آب از .داد خواهد قلقلك را گلويتان آب اين گوارايي باشيد مطمئن ميشود برآورده كه آرزويي .ببريد خود با اقليد شهر به رفتن هنگام را آرزوهايتان را شما آرزوي "دول دول" سنگ كوفتن ميگويند اقليديها .بگيريد را منطقه اين نشاني پس كرد ، خواهد برآورده به وقتي ميشناسند خوبي به را محل اين اقليدي جوانهاي هم به را سنگها ميتوانيد آنها با همراه رسيديد جا آن .بكوبيد اسفند بركت به حليمي ضرر افتاد اقليد شهر به شما گذر ماه اسفند اگر كجاي هر در ماه اسفند اول روز صبح باشيد مطمئن نكردهايد پزان حليم.ميكنند پذيرايي شما با حليم از باشيد شهر اسفند اول روز آن طبق كه كهن و قديمي بسيار است آييني گذاشته بار حليم ديگهاي خانهاي هر در سال هر ماه .كند بار پر را زندگي آينده سال در گندم بركت تا ميشود و پيچ در پيچ كوچههاي در ماه اسفند اول از قبل روز عصر روي اغلب كه حليمي ميپيچد ، حليم بوي اقليد كاهگلي بهمنماه روز آخرين غروب.ميشود پخته هيزمي اجاقهاي جشن را اسفند آمدن كه شنيد خواهيد را اقليدي كودكان آواز .گرفتهاند گشاينده گردوي آويشن و آب در را فندق يا و بادام و گردو اقليديها نگه گلي خمرههاي در را آن ماه يك حدود و ميجوشانند ميآيد دست به چه آن.بيافتد جا اصطلاح به تا ميدارند عيد سفرههاي زينت معمولا كه است طعم خوش و معطر گردويي البته ميخورند مشكلات گشاينده عنوان به را آن و ميشود گردو به ابتدا پس كنيد امتحان ميتوانيد هم شما خود را بادام و گردو خريد اقليد به سفر در.داريد احتياج قيمتي با را سفيد مغزهاي با درشت گردوهاي نكنيد فراموش خودتان براي اگر البته يافت خواهيد اقليد بازار در مناسب گردو پربار باغهاي در را شما باشيد كرده پيدا دوستي براي كه حالا.كنيد انتخاب ميتوانيد خودتان و برد خواهد كه بخواهيد او از كردهايد پا و دست دوستي خودتان اين اهالي.روكند شما براي را اقليديها مخصوص "سورپريز" به خود با بدارند عزيز بسيار كه را مهماني شهر كورهاي كلوخ ، با آنها برد خواهند سيبزميني كشتزارهاي تا ميكنند پر را آن درون آتش و هيزم با و ميسازند كوچك را سيبزمينيهايي سپس شوند سرخ و داغ خوبي به كلوخها كوچك كوره درون كردهاند برداشت زمين همان از كه يكي زمين سطح با تا ميكوبند را كلوخها سپس و ميريزند گرماي با كه سيبزمينيهايي ساعت ربع يك از بعد.شود وقت هرگاه.ميدهند هديه خود مهمان به را شده پخته كلوخ جاجيم ، بزنيد اقليد بازار به سري فرارسيد اقليد از رفتن مناسب قيمت با را اقليد بومي زنان دستباف فرشهاي و گبه در قيمت برابر چند با جاجيمها و گبه همين يافت خواهيد مغازههاي به هم سري.ميرسد فروش به تهران بازارهاي عشاير زنان پرچين لباسهاي.بزنيد عشاير لباسهاي فروش خوش و بزرگ چارقدهاي و روسري و روشن و شفاف رنگهاي با .گرفت خواهد را شما چشم حتما شده زردوزي يا ابريشمي رنگ نيست ، ارزان چندان تصور برخلاف لباسها اين قيمت البته خواهيد پيدا حتما مناسبتري قيمتهاي با لباسهايي اما مطمئن بخريد را ابريشمي و بلند چارقدهاي از يكي اگر كرد ، .نميشويد پشيمان باشيد شهر يك طايفه ، سه ميكردهاند ، زندگي قديم از مختلف طايفه سه اقليد در دليل همين به كه ارجمان و الياسان اسلمان ، طايفههاي .ميشوند خوانده طايفهها همين نام به شهرستان اين محلات خنكترين دارد ، قرار فارس استان شمال در كه اقليد مردم كه ايران شهرهاي معدود از يكي و است ، فارس شهرستان خنككنندهاي وسيله نوع هيچ به احتياج آن تابستانهاي در در و اصفهان شيراز ، جاده كيلومتري در 18 اقليد.ندارند درجه و 30 عرض 55 و شرقي درجه و 52 جغرافيايي 42 طول قرار فارس شمال در و زاگرس ارتفاعات امتداد در شمالي سطح از متر دوهزار حدود شهرستان اين ارتفاع.است گرفته كيلومتر و 825 هزار حدود 6 شهرستان اين مساحت.درياست و سميرم شهرستان و چنار تنگه بين شمال از كه است مربع به مشرق از و مرودشت به جنوب واز صغار و بهمن دهستان با اقليد.است گرفته قرار مغرب از دنا ارتفاعات و سپيدان تقسيم دشت چهار به ارتفاعات قرارگرفتن نحوه به توجه بكان ، دشت ،(روم دشت) سرحد دشت اقليد ، دشتميشود در برف و باران بارش علت به دشتها اين در كه.منجغلو دشت در املاح رسوب با كه كوهها شستهشدن و ارتفاعات به منطقه براي آب پر زمينهايي و حاصلخيز خاكي است همراه .است آورده ارمغان |
|