هنرمند يك غريبانه سرنوشت
بزرگداشت مناسبت به "كازان اليا" آثار و زندگي بر مروري
فجر فيلم جشنواره بيستمين در او
در پيش ، قرن نيمميرسيد نظر به جادويي آغاز يك مانند
پي در ساله ، كازان 38 اليا مارس 1948 ، بيستم اسكار شب
را كارگرداني بهترين جايزه خود ، اسكار نامزدي نخستين
افشاي.كرد دريافت "شرافتمندانه قرارداد" فيلم براي
از مقوله ، هفت در جايگاهي احراز با يهودي ضد جريانهاي
سينمايي 1948 اثر برترين عنوان فيلمبرداري ، بهترين جمله
شروعي تنها كازان شب آن پيروزي و كرد خود آن از را
عرصه در چشمگير حضور دهه يك از بيش براي دلگرمكننده
باابداع سال 1964 ، تا او فيلمهايبود اسكار
واقعگرايانه ، بازيهاي ارائه براي نوين معيارهايي
پيچيدگيهاي از رها تمايلاتي محكم ، نمابنديهاي
.دادند اختصاص خود به را اسكار نامزدي روانشناسانه ، 56
همكاري طومار "قارون آخرين" فيلم با سال 1976 در كازان
آن از پس سالهاي طول در و پيچيد هم در را هاليوود با خود
جريانهاي و حملات تحتالشعاع را خود هنري زندگي همواره
اصطلاح به شهادت نتيجه كه حملاتي يافت ، كارتي مك مخالف
.بودند ضدآمريكايي تحقيقات رسواي كميته برابر او دوستانه
موفق فيلمهاي ديگر از "شرافتمندانه قرارداد" گرفتن پيشي
بروكلين در نهالي" نوستالژيك خانوادگي تاريخچه كازان ،
نميتوانسته "بومرنگ" محاكمهاي جنايي تريلر و "ميرويد
.باشد آورده فراهم را كازان بيشتر موجباتخشنودي است
بر او تحسينبرانگيزتر حتي اجراهاي با مقايسه در زيرا
آرتورميلر "من پسران همه":سال 1947 در برادوي صحنههاي
موفقيتها اين ويليامز ، تنسي "هوس نام به اتوبوسي" و
هنگام كازان واقع ، در.ميرسيدند نظر به كمرنگ بسيار
دو اين تاثير تحت چنان "شرافتمندانه قرارداد" كارگرداني
به را فيلم توليد از پس امور و تدوين كه قرارداشت اجرا
كنار با نيز او.كرد واگذار بيستم قرن فاكس كمپاني مدير
حادثهاي اثر يك به را فيلم نشده ، تكميل قطعات چيدن هم
،"بزرگ آرزوهاي" بر را آن برتري موجبات و كرد تبديل ديدني
از كازان چند هر.آورد فراهم لين ، ديويد ممتاز اثر
بود ، سپاسگزار اسكار بيدريغ نعمت خوان سوي به شدن كشيده
مخالفت او با كسي چه اكنون و نداشت فيلم به چنداني اميد
"موضوعي" فيلمهاي ديگر از بسياري مانند فيلم ميكند؟
-نوراني سلحشوري ميكند ، تكيه نگهدارنده عصايي بر هاليوود
يهودي به تظاهر كه غيريهودي روزنامهنگاري مورد اين در
خاص جهان سوي به را تماشاگر دارد وظيفه كه -ميكند بودن
سينما عالم بزرگان اغلب كه زماني.شود رهنمون اقليت يك
تصفيه در سعي ظاهرفريب فانتزيهاي به آوردن روي با
موضوعات طرح مشتاق كازان داشتند ، داستانهايشان
در وحشت طاعون ، از هراس" درام در او.بود سوالبرانگيز
رقتبار زندگي به پرداختن با ،(1950) "خيابانها
تصوير به را تكاندهنده نوآر يك خردهپا ، كلاهبردارهاي
كه حالي در ،(1951) "هوس نام به اتوبوسي" با سپسكشيد
گستاخانه آنچنان را (هانتر كيم) ويليامز تنسي ي"استلا"
تلاش دههها حاصل يكباره گويي كه بود كرده تصوير
خشم آتش است ، داده باد بر را سانسور كميتههاي
.برافروخت را آتشه دو كاتوليكهاي
كه بود بازيگري براي انقلابي روشي حقيقتگرايي ، منشا
از نقش ، يك در كامل رفتن فرو به بازيگر اعتقاد مانع
از.ميشد شخصيت ، دروني خصوصيات تا گرفته خارجي جزئيات
تا هافمن داستين از -هنرپيشهها از بسياري زمان آن
-پذيرفتهاند را روش اين تكنيكهاي -كاپريو دي لئوناردو
بازيگران خوبي به توانستهاند آنها از اندكي شمار اما
دوربين":گفت زماني كازان.سازند خود رام را آن كازان
كه است ميكروسكوپ يك است ، ثبتكننده يك از بيشتر چيزي
و خصوصيترين شما و ميرود افراد درون به و ميكند نفوذ
كردهام ، را كار اين من.ميبينيد را افكارشان مخفيترين
حتي بازيگرانم كه كردهام برملا را چيزهايي من
.ميكنند فاش خودشان درباره را آنها دارند نميدانستهاند
او.ميبرد لذت آينده نسل براي زدن حرف از كازان
مورد در ديدگاههايش از انبوهي با را خود زندگينامه
بود اين او اصلي "قانون".است انباشته كارگرداني روشهاي
فليني فدريكو كه آنچنان تاريخ ، از اجرا تحميل جاي به كه
.بكشد بيرون بازيگر درون از را آن ميكوشيد ميكرد ، عمل
بيرون آنها از را چيزي نميتوانيد شما":است نوشته او
قاعده اين مبناي بر ".باشد وجودشان در كه اين مگر بكشيد
به را آنها او ميورزيد ، عشق بازيگرانش به كازان كلي ،
از و ميپيوست آنها به پيادهروي در ميكرد ، دعوت شام
سپس.ميشد جويا ترسهايشان و غمها شاديها ، ارتباطها ،
به جمع بر نفوذ براي را شخصي مسائل آن تمام بيباكانه
.ميگرفت كار
براي را زن دوم نقش بازيگر بهترين اسكار كه "هولم سلست"
در نوگرايي ، از بيزار و متعصب سردبيري ،"آن" نقش در بازي
ياد به":ميگويد كرد دريافت "شرافتمندانه قرارداد"
كسي نزد او.بود زيركاه آب و رازدار خيلي او كه ميآورم
كس گوش در چيزي سپس ميكرد ، زمزمه گوشش در چيزي و ميآمد
هنوز شما حركت ، :ميزد فرياد او وقتي.ميگفت ديگري
شخص آن به چيزي چه كه كنيد ميكرديدكشف سعي داشتيد
نتايج به رسيدن براي لزوم ، صورت در كازان ".است گفته
مثلا.ميكرد حكومت و ميانداخت تفرقه دلخواه ،
نقش اولين كه تازهكاري هنرپيشه جيمزدين ، كه ميدانست
كشاورزي ديده زجر پسر عنوان به را برجستهاش
كرد ، ايفا كازان (1955) "بهشت شرق" در (ماسي ريموند)مستبد
مسن بازيگر خود ، به مربوط سطرهاي مكرر كردن خراب با
فكر":گفت بعد سالها كازان.است كرده ديوانه را مقابلش
به ميكردم؟ كار وضعيت اين به دادن پايان براي ميكنيد
از كردن وراجي حال در من...زدم دامن آن به من وجه ، هيچ
سطور آن چند هر نگرفتم ، فيلم آنها از لعنتي سطرهاي آن
كه بود نفرتي..گرفتم فيلم آن از من كه چيزي بودند ، خوب
".داشتند يكديگر از آنها
آكادمي اما بيايند ، خشم سر بر گاه بود ممكن او بازيگران
طول در او بازيگر انتخاب 21 و بود كازان روش شيفته
درام زن هنرپيشه هر 3.است مدعا اين بر شاهدي سالها
در استانلي نقش ايفاي براي براندو ،(1949) "پينكي" نژادي
"زاپاتا باد زنده" براي نيز و "هوس نام به اتوبوسي"
(1956) "دال بيبي" كوچولوي دختر براي بيكر كارول ،(1953)
نقش به.(1961)"علفزار شكوه" در بازي براي وود ناتالي و
بيتي وارن عشق از اقتصادي بحران دوران در كه جواني دختر
اسكار دريافت نامزد همه است ، رسيده ديوانگي مرز به
(1952)"جمعيت در چهرهاي" در كازان.بودند بازيگري بهترين
ارتباطي شبكه يك آينده درباره هشداردهنده داستاني ،
به كه ستارهاي نقش در هم گريفيث اندي از اوليه ،
و پيچيده بازي يك ميشود تبديل فريب عوام سياستمداري
كازان كه را بزرگي آثار تمامي مشترك فصل.گرفت ديدني
يك دشوار وضعيت:كرد خلاصه ميتوان چنين اين آفريد
كازان براي موضوع اين جذابيت عامل كه است واضح.بيگانه
واقع ، دراست بوده او خود در بيگانگي احساس نوعي وجود
ويليامز تنسي جذب كازان مشترك ، احساس همين دليل به
تئاتريرا و سينمايي اثر شش دهه دو طول در و ميشود
نوشته زندگينامهاش در كازان.ميكند كارگرداني براياو
ميكرديم ، زندگي كه اصيلي جامعه در ما دوي هر":است
نام با كه كازاني براي شدگي طرد احساس ".بوديم بيگانه
او.شد آغاز زود خيلي آمد ، دنيا به "اوغلو كازان اليا"
با كه بود ساله چهار يوناني ، فرش تاجر يك پسر عنوان به
بدون او.كرد مهاجرت نيويورك به قسطنطنيه از خانوادهاش
شوم سايه سنگيني اغلب اما شد بزرگ يوناني لهجه از نشاني
عليرغم كازان.كرد احساس خود روي را مهاجر يك چهره
در ميكرد ، احساس جمع با آميختن براي كه عميقي اشتياق
آرامش احساس كمتر ماساچوست ويليامز دانشكده در تحصيل طول
زندگي ، از دوران آن افراطي انزواي": است نوشته او.كرد
".كرد تبديل انساني روابط زمينه در زيرك محقق يك به را او
ييل هنري مدرسه نمايش بخش به فارغالتحصيلي از پس كازان
يك ،"تيهتر گروپ" به منهتن در سال 1932 در سپس و رفت
ترتيب اين به و پيوست چپگرا ، و آزمايشي نمايشي گروه
.گرفت فرا را صحنه روي كار مقدمات
هم سينما قلمرو در رخنه براي و كرد آغاز تئاتر با وي
نقش ايفاي آنها يادماندنيترين به از كه كرد تلاشهايي
فيلم در كاگني جيمز مقابل در محل اهل سرسخت گانگستر يك
مقابل در شدن ميخكوب اما.است (1940) "فتح براي شهري"
به را كازان زودي به او سادهلوحانه و عصباني نگاههاي
جاي به ديگران بازي دادن شكل با كه رساند نتيجه اين
كسب بيشتري اعتبار ميتواند خود بازيهاي از گلهمندي
كه بود استعدادهايي برترين جمله از براندو مارلون.كند
در را او انفجار حال در تواناييهاي كازان.داد پرورش او
اجراي در و داد تشخيص ديگري كارگردان نمايش از قسمتي
.گرفت كار به را آن در 1947 "هوس نام به اتوبوسي"صحنه
اما بود ، بچه يك مانند موقع آن" براندو كازان ، نظر از
".بود او در زيادي خشونت
نيز) تئاتر صحنه بر استلا نقش بازيگر هانتر ، كيم گفته به
با كه بود كرده احساس كازان (سينمايي 1951 نسخه در
در كه دوبويي بلانش نقش به جسيكاتندي بازي كردن قرباني
براندو استانلي داد خواهد اجازه بود ديوانگي آستانه
او حاميان وقتي و كند خود آن از كاملا را برادوي اجراي
اين كازان كردند ، فراهم سينمايي نسخه يك براي سرمايهاي
دليل تنها اين":ميگويد هانتر.داد تغيير را موازنه
ميخواست او.بود فيلم ساختن با موافقت براي كازان
خاصي توجه كازان رو ، اين از "كند تصحيح را خود اشتباه
.داشت مبذول جديدش ، اول نقش بانوي ،"لي ويوين" با كار به
همسرش ، كارگرداني به) لندن در اجرايي در سابقا "لي"
با اغلب و بود شده عهدهدار را بلانش نقش (اوليويه لارنس
از.ميشد كشمكش دچار نقش تعبير چگونگي مورد در كازان
زيادي استعداد از لي ويوين نميكنم فكر"كازان ، ديدگاه
خوب كه اين براي او.بود مصمم بسيار اما بود ، برخوردار
اگر شايد كه بود سختكوش قدري به و ميكرد كاري هر باشد
".ميخزيد هم خردهشيشه روي ميشد لازم
تزلزل و فكري ثبات شكنندگي زمان ، آن در لي شخصي مشكلات
چشمه به را بازيگر اين ميتوانست زناشويي ، زندگي در
از اوكند تبديل كازان شدن غوطهور براي لايزالي
طرز به گاه و جالب كه روحي تخليه نوعي به "لي" برانگيختن
او بازي.نداشت ابايي بود ، انتقادآميز تحملي غيرقابل
را زن اول نقش بازيگر بهترين اسكار و منتقدان اعجاب
دوست ميچ ، نقش به مالدن ، كارل.آورد ارمغان به برايش
نقش بهترينهاي اسكار كوچك مجسمههاي هانتر و استانلي
از دور اندازه همان به نتايج اين.بردند خانه به را دوم
نفع به براندو اسكار از فيلم اصلي عوامل كه بودند انتظار
"كويين آفريكن قايق" در بوگارت آلفرتهمفري كاپيتان
كارگردان استيونس ، جورج به را بازي كازان و رفت كنار
.كرد واگذار "آفتاب در مكاني"
"دربارانداز" بر تكيه با كه بود كازان اين بعد ، سال سه
با فيلم.بود گرفته جاي آفتاب در اسكار شب در ،(1954)
اتحاديههاي به مربوط ننگآور حقايق بيرحمانه افشاي
از 10 بخش در 8 جنايتكاران كنترل تحت و فاسد كارگري
بهترين جمله از آورد ، بهدست جوايزي شده برگزيده مقوله
اوا" براي زن هنرپيشه بهترين براندو ، براي مرد هنرپيشه
اعتراف براندو نزد كه دختري نقش ايفاي خاطر به "ماريسنت
دومين عنوان به كازان ، براي كارگرداني بهترين و ميكند
سوي به مرد دوم نقش هنرپيشه بهترين اسكار.او اسكار
پرواز "پابرهنه كنتس"فيلم بازيگر ،"اوبراين ادموند"
را ديگري هريك رداستايگر و ليجيكاب مالدن ، كارل و كرد
.كردند حذف
سال 1954 "خوب هانتيگ ويل" بيان ، يك به ،"دربارانداز"
باد".بود شده رد استوديو به استوديو آن فيلمنامه.بود
مبناي بر حدودي تا را اثرش كه فيلمنامهنويس "شولبرگ
دو آنتوني ،"هوبوكن"، خبرچين "آنجي" واقعي رنجهاي
كشيش ،"كريران.ام جان" پدر و بارانداز كارگر وينچنزو ،
مديران رفتار" ميگويد ، بود نوشته بارانداز اصلاحطلب
تو گفتند ، من به آنها" ،".بود اهانتآميز استوديوها
داستان خاطر به را آن ميخواهي چرا داري زيادي استعداد
"كني؟ تلف اين مثل مسخرهاي
دقيق حال شرح عنوان به را "دربارانداز" كازان آيا اما
پرسروصداي توضيح يك عنوان به يا ساخت بارانداز كارگرداني
از شديدا فيلم كه آنجا از خود؟ زندگي مورد در تمثيلي
ميكند ، خبرچيني همكارانش عليه كه ميكند دفاع مردي موضع
تحقيق كميته برابر شهادتش از كازان دفاع عنوان به اغلب
زندگينامهاش در كازان چند هر.است شده تفسير ضدآمريكايي
شولبرگ نيست ، اشتباه هم كاملا تعبيري چنين كه ميپذيرد
مقابل در هنوز (است بوده شاهد يك كازان مانند نيز او كه)
تو بگويد ، كه نيامد من نزد هرگز كازان":ميايستد آن
ميگويي؟ چه كند توجيه مرا شهادت كه فيلمي ساختن درباره
مايلم آيا كه پرسيد من از او.نبود طور اين وجه هيچ به
بعدها وقتي.نه يا بسازم او با اجتماعي مضمون با فيلمي
.شدم شوكه ميكنند ، فكر چگونه آن درباره مردم كه شنيدم
درگيرش بارانداز كارگران آن كه را مسائلي افكار اين
".ميدهد جلوه اهميت كم بودند
"كارتي مك" عصر اوج در هاليوود اهالي توسط كه انتقادي هر
بعد دهه در او كار كيفيت مسلما باشد ، شده كازان متوجه
است نميتوانسته احتمالا و) است نميشده شامل را آن از
سياه ليست توسط كه افرادي كه كند كتمان را حقيقت اين
براي شايستهاي داوران هيچوجه به شدند گذاشته كنار
نوشته ،(1956) "دال بيبي" دلپذير كمدي.(نبودند اسكار
نوجوان عروس يك ننگآلود عشق مضمون با ،"ويليامز تنسي"
ايلاي)سيسيلي انتقامجوي رقيب توسط داشت امكان كه (بيكر)
چهار باشد شده اغفال (مالدن كارل) لودهاش شوهر (والاك
.كرد درو را اسكار نامزدي
،"آمريكا آمريكا ، " كازان ، سينمايي بزرگ تلاش آخرين و
و فيلمنامه بهترين نامزدي افتخارات 1963 ، ساير بر علاوه
.آورد ارمغان به او براي را كارگرداني بهترين
با كه ميرسد نظر به دهه ، سه از بيش گذشت با اكنون ، اما
اقباليها خوش آن كازان ، عليه افتراهايي شدن تيزتر و تند
از كازان خود امتناع و است گذاشته افول به رو
نوعي بدبينانه شكلي به رفتارش توجيه يا معذرتخواهي
نخستين كه ،"والاك ايلاي".است شده تعبير موهوم خودخواهي
كرد بازي كازان فيلمهاي در را خود سينمايي مطرح نقش
اختيار انزوا است ، داده انجام آنچه خاطر به":ميگويد
و برده نام افرادي از او كه است اين مساله.است كرده
داشت ياد به بايد امااست كرده نابود را زندگيها خيلي
آن ، از قبل سال ده درست كه بود دورهاي موقع آن كه
و كردند جمع كشور اين در را مهاجرين نه و ژاپني شهروندان
پشت را سختي دوران ما بردند ، جنگي اسراي اردوگاههاي به
كه است بوده مجبور و نخواست معذرت كازان اما.گذاشتيم سر
اين از غير اگر كه ميكرد احساس او.كند زندگي چنين اين
".شد خواهد نابود زندگياش كند كاري
كه محتاطي و بيباك بيريا ، سرشت:است كازان معماي اين
شهرت ماندگار ، تلالو ساخت ، برجسته نمايشنامهنويسي او از
در" به و گذشته به اگر كه طوري به شد ، سبب هم را او
سر بر كه كنيم نظاره را "براندو" و برگرديم "بارانداز
در كه كاري از":ميزند فرياد خود اتحاديه فاسد روساي
شگفتي جلوي نميتوانيم "خوشحالم دادهام انجام شما مورد
جسورانه گوشمالي يك فقط اين فيلم ، متن در.بگيريم را خود
در اما.است كرده فاش را آنها نام او كه است مرداني به
و ديدگاه اين.است اين از بيشتر چيزي كازان زندگي متن
كرد فتح را خود حرفه قلههاي كه است بزرگي كارگردان كلام
.زد رقم را خود غريبانه سرنوشت حال عين در و
|