تفسيرآياتحجدرقرآنكريم
:گفتند او به ملائكه كرد ، هبوط زمين برروي آدم كه هنگامي
قبل سال ما 2000 زيرا كن طواف خانه اين اطراف در آدم اي
كرديم طواف تو از
:اشاره
مسلماني هر.است اسلامي جامعه وحدت از عظيم نمايشي حج
زندگي وپيوندهاي بندها و قيد همه از شدن رها با است موظف
.كند شركت عظيم نمايش اين در گيها روزمره همه از پرهيز و
همه از و بزدايد خود از است نشان و رنگ كه را آنچه همه
برتريجوييها و طبقات و نظامها پوچ و خيالي مرزهاي
و پاك سراپا و يكرنگ حج ، ميزان ترازوي در و بگذرد
تمام با ابراهيمي حج باشكوه صحنه در و گيرد قرار سفيدپوش
باشد اسماعيل و هاجر ابراهيم ، عظيم خاطره بخش تجسم وجود
خدا راه در و كند عمل گونه ابراهيم نيز خود زمانه در تا
آنچه همه ابراهيم چون و بخرد جان به هاجروار را سختيها
اسماعيل مانند و كند قرباني خدا براي ميدارد ، عزيز را
.شود عشق قربانگاه راهي
چرخش يگانگي ، و وحدت برابري ، و تساوي از است نمايشي حج
بر غلبه و نفس بر پيروزي براي تمريني و محور يك حول
انجام كه است شرط اين به اينها همه و نفساني خواهشهاي
.باشد همراه خداوند دستورات به آگاهي و علم با حج ،
نميگويند ، حج را ، قصدي هر اما.است قصد معني به"حج"
در.باشد تكرارپذير كه ميشود گفته حج قصدي آن به بلكه
معني امااست "مكرر قصد" معني به لغت در حج واقع
از گروهي.است ديگري چيز اسلام مقدس شرع در حج اصطلاحي
انجام براي كردن خدا خانه قصد" را حج اسلامي مفسرين
كردهاند تعريف "خدا خانه سرزمين در خاص اعمالي و مناسك
دانستهاند مناسكي مجموعه براي اسمي را حج ديگر برخي و
در و ميشود انجام (عرفات مشعر ، منا ، ) خاص مشاعري در كه
اما.نيست كردن خدا خانه قصد تنها معني اين در حج واقع
و شناخت باب از كه است شده وارد اشكالاتي تعاريف اين بر
.دارد يادآوري به نياز معرفت ،
قصد فقط حج اگر":كه است وارد اشكال اين اول تعريف بر
چه تعريف اين در حج اعمال انجام پس است "كردن خدا خانه
را حج زيرا.است ناقص تعريف اين واقع در دارد؟ جايگاهي
نيت تنها ، حج ، تحقق براي كه حالي در كرده تعبير قصد به
.است "عمله من خير المومن ، نيت" گرچه.نيست كافي كردن حج
مجموعهاي اگر كه است وارد اشكال اين نيز دوم تعريف بر
اعمال اين از برخي ندادن انجام بناميم ، حج را اعمال از
شخص را اعمال برخي كه حالي در.شود حج ابطال موجب بايد
مستحبات مانند) نميشود هم باطل او حج و نميدهد انجام
.بگيرند جايي حج تعريف در نبايد اعمال اين پس (حج
جا به و كردن خدا خانه قصد را حج برخي تعريف ، سومين در
اين در.كردهاند تعريف خاص مشاعري در خاص اعمالي آوردن
مشاعر" قيد هم و "اعمال انجام" هم آمده ، "قصد" هم تعريف
.ميرسد نظر به جامعتر و كاملتر تعريف اين كه ،"خاص
حج انواع
افراد حج -قرآن 3 حج -تمتع 2 حج -است1 نوع سه حج
خلاف بر.است حج بر مقدم عمره آن در كه است حجي تمتع حج
افراد دليل اين به را افراد حجقرآن و افراد حج
اين به را قرآن حج و ندارد عمره با ارتباطي كه گفتهاند
حاجي يعني.است ذبح نزديك احرامش كه گفتهاند قرآن دليل
.ميگذارد حيوان روي علامتي و ميبرد خود با را قربانياش
;هست تلذذ آن در كه گفتهاند تمتع رو آن از را تمتع حج
در.ميكند نگاه آينه به احرام از بعد و عمره در كه چرا
لبيك فقط حاجي و نيست قرباني به نياز ديگر افراد حج
. ميگويد
.عتيق نام به است محلي عراق اهل براي تمتع عمره حج ميقات
مردم براي و يلملم نام به است مكاني يمن مردم براي و
ميقات ، مدينه مردم براي.است قرنالمناظر ميقات محل طائف
-.است جعفه نام به محلي ضرورت وقت در و شجره مسجد محل
منزلشان كه كساني براي -است شام اهل ميقات اصل در جعفه
حج ميقات و است خانهشان ميقات ، نزديك ، محل عرفات به
.ياحديبيه تتميم يا است حجرانه عمرهشان
به و كند رعايت بايد كه است احكامي تمتع حاجي براي
.ميشود اشاره آنها از مواردي
.پذيرد انجام حج ماههاي در بايد تمتع عمره -1
را طواف كه نيست درست ميآورد جا به تمتع حج كه كسي -2
حج خلاف بر.آورد جا به مشعر در وقوف و عرفات از قبل
.ميدهد انجام را طواف موقفين ، از قبل كه قرآن و افراد
و صفا بين سعي حج ، طواف بايد تمتع حج آورنده جا به -3
و دهد انجام يازدهم و دهم روزهاي در را نسا طواف و مروه
است ، صحيح او حج گرچه دهد ، انجام دوازدهم روز در چنانچه
آخر ، تا افراد و قرآن حج در لكن.است شده گناه مرتكب اما
هم گناه مرتكب و دارد را اينكارها فرصت هم ذيحجه
.نميشود
كريم قرآن در حج آيات از برخي تفسير اجمالي بررسي
للعالمين هدي و مباركا ببكه للذي للناس وضع بيت اول ان"
لله و امنا كان دخله من و ابراهيم مقام بينات آيات فيه
فان كفر من و سبيلا اليه استطاع من حجالبيت عليالناس
نخستين حقيقت ، در (عمران 97و96 آل)"العالمين عن غني الله
كه است همان شده ، نهاده مردم ، [عبادت] براي كه خانهاي
در.است هدايت ]مايه[ جهانيان براي و مبارك و است مكه در
كه هر و ابراهيم مقام[جمله از] است روشن نشانههايي آن ،
بر خانه ، آن حج خدا ، براي و ;است امان در درآيد آن در
راه آن سوي به بتواند كه كسي [البته] است ، مردم عهده
جهانيان از خداوند يقينا ورزد ، كفر كه هر و يابد
.است بينياز
:ميرسد نظر به ضروري ، مورد چند توضيح آيه اين بررسي در
معناي به "مكه":است آمده تفاسير در"بكه" كلمه تعريف در
.معلوم جايي در و مشخص وسعتي با سرزميني.است مكه سرزمين
گفته مكه سرزمين از قسمتي به (مكه وزن بر) بكه اما
محل "بكه" واقع در.دارد نام مسجدالحرام كه ميشود
.مكه سرزمين داخل در است مسجدالحرام
:است آمده معنا دو "به" بك فعل از "بكه"
(داد زحمت) كرد ايجاد تزاحم يعني "زحم" معني به "بك" -1
در مردم كه گفتهاند "بكه" مسجدالحرام به دليل اين به و
.ميكنند ازدحام و ميشوند جمع سرزمين اين
دليل اين به و كرد خرد كوبيد ، يعني "دق" معني به "بك" -2
و ظالم انسانهاي گردن كه ميگويند بكه مسجدالحرام به
.نميدهد فرازي گردن اجازه آنها به و ميشكند را جابر
براي كه خانهاي اولين همانا:للناس وضع بيت اول ان
(ص)پيامبر از كه است روايت.است "كعبه" شد وضع مردم عبادت
:دادند پاسخ ايشان كجاست؟ مسجد اولين:پرسيدند
.بيتالمقدس آن از بعد و است اولين مسجدالحرام
كعبه بناي همين خانه اولين آيا:شد سوال (ع)علي حضرت از
لكنه.بيوت قبله كان قد لا ، ":فرمودند پاسخ در ايشان است؟
".للناس وضع بيت اول
خانه اولين كعبه لكن.بود خانههايي هم آن از قبل نه"
."مردم همه براي است
:است آمده "بيت اول"مورد در نيز ديگري تعابير
كه بوده بنايي اولين كعبه:گفتهاند مفسرين از برخي
سپس.است شده بنا (ع)نبي ابراهيم توسط و شده ساخته
سپس.كردند تعمير و تجديد را خانه اين جرهم از افرادي
مجددا را آن امالته نام به عدهاي و شد منهدم خانه اين
تجديد را آن بعدها قريش و شد خراب دوباره سپس و ساختند
.كرد بنا
:است گفته چنين "بيت اول" تفسير مورد در بنعباس عبدالله
و شد زيارت نوح طوفان از بعد كه است خانهاي اولين كعبه
از ديگر عدهاي.گفتهاند بيت اول آن به دليل اين به
هنگام كه خانهاي اولين:گفتهاند باره اين در مفسرين
.است بوده كعبه شد پديدار آب برروي زمين و آسمانها خلقت
از قبل سال را 2000 خانه اين خداوند:ميگويد ابنعباس
تا بود ، پيدا و سپيد آب ، روي بر آن و آفريد زمين آفرينش
پديدار زمين برروي خانه اين و شد گسترده زمين كه زماني
در.شد آفريده كه است خشكي اولين مكان اين يعني.گشت
روي كهآدم دانستهاند خانهاي اولين را كعبه ديگر قولي
.است ساخته زمين
كرد ، هبوط زمين برروي آدم كه هنگامي:گفتهاند نيز و
كن طواف خانه اين اطراف در آدم اي:گفتند او به ملائكه
درباره همچنين كرديم طواف تو از قبل سال ما 2000 زيرا
بود خانهاي آدم از كعبهپيش جاي در ;شد گفته بيت اول
به خانه آن نوح طوفان در و ميگفتند "ضراح" آن به كه
.كنند طوافش ملائك تا شد برده آسمان
كرامت و فضل و شرافت نظر از خانه اين:آوردهاند ونيز
نقل ابوخديجه از ديگر روايتي در.بنا نظر از نه است اول
از را خانه اين خداوند:فرمودند (ع)صادق امام كه شده
بار بعد.بود درخشنده و سفيد دري چون و آورد فرود بهشت
آن پايه و اساس و برد آسمانها در خود نزد را آن ديگر
پيريزي خانه اين پايه و اساس آن ، امتداد به و ماند باقي
و ميشود وارد خانه براين ملك هزار هفتاد روز هر.شد
حضرت خداوند وقتي.برنميگردند آسمانها به ديگر
ابراهيم واقع در كرد ، كعبه ساختن مامور را (ع)ابراهيم
و".برد بالا مانده باقي پايههاي روي بر را كعبه (ع)نبي
(بقره 127)"اسماعيل و البيت من القواعد ابراهيم يرفع اذ
را ]كعبه[ خانه پايههاي اسماعيل و ابراهيم كه هنگامي"
"...بردند بالا
اين.است شريفه آيه اين واژههاي ديگر از "مبارك" واژه
.دارد مختلفي معاني "برك".شده گرفته "برك" ريشه از كلمه
.مستمر و كثير خير -2(بركه)چشمه -1
به كه كسي:كه است اين بكه براي صفت اين بردن كار به علت
كه كساني و نميشود درمانده و فقير عمر آخر تا ميرود حج
از چون كه مييابند دست غنا نوعي به ميآورند جا به حج
در متبرك فرد با كه كساني.است بركت با خداست خانه بابت
كسي نصيب بركت اين و ميبرند فيض او از نيز ارتباطند
دهد انجام خدا خانه زيارت قصد به را حج اعمال كه ميشود
بخشيده گناهانش كه است اين آن نتيجه و شود معتكف آنجا و
.ميشود بسيار او رزق و ميگردد دور او از فقر و ميشود
معناي به آيات آيه ، از قسمت اين در:بينات فيآيات
راهنمايي را آدمي كه است چيزي نشانههاي و دلالتها
.روشن واضح ، :يعني بين.ميكند
اگر كه ميشود مطرح سوال اين اينجا در:ابراهيم مقام
چرا پس شدهاند ، عطف هم به ابراهيم مقام و بينات آيات
صورت به ابراهيم مقام و آمده جمع صورت به بينات آيات
آيت فيه":ميآمد چنين آيه كه نبود صحيحتر آيا مفرد؟
از منظور كه باشد اين پاسخ شايد ؟"ابراهيم مقام بينه ،
كه امتي.است "امت" ابراهيم بلكه نيست نفر يك ابراهيم
سوال اين براي ميتوان.ميشود يافت آن در جمعيت نوعي
آياتي خود ابراهيم مقام اينكه آن و شد متصور ديگري پاسخ
چيدن ،(ع)ابراهيم حضرت پاي اثر:است جمله آن از كه دارد
آسيب از خدا خانه كردن حفظ.ديگر بعضي روي بر سنگها بعضي
...و مشركين
ديگري مطلب به سوال اين به پاسخ براي مفسرين از عدهاي
و آيات از خود ابراهيم مقام اينكه آن و ميكنند اشاره
قسمتهاي و دارد وجود -كعبه -"بكه" در كه است نشانههايي
.هستند بينه آيات از خود "امنا دخله ومن" مانند آيه بعدي
است ، معتقد -مقداد فاضل -كنزالعرفان كتاب نويسنده اما
زبان دستور نظر از:كه است اين سوال اين پاسخ بهترين
بلكه نيست بينات آيات براي بيان عطف ابراهيم مقام عربي
جاي الحرام جايبيتالله جاي كه چرا.آن براي است خبر
بياوريم دليل كه نيست نيازي ديگر و است (ع)ابراهيم پاي
.مفرد ابراهيم مقام و است جمع آيات چرا كه
يهوديان:كه آمده اينطور فوق آيه نزول شان در اما و
و ميدانستند كعبه و مسجدالحرام از برتر را مسجدالاقصي
بر را كعبه برتري دلايل آيه اين نزول با خداوند
و محل عنوان به كعبه از كه آنجا.ميكند بيان مسجدالاقصي
.ميبرد نام (ع)ابراهيم شيخالنبيين قدوم جايگاه
را ابراهيم دعاي آيه اين در خداوند:امنا كان دخله من و
:ميگويد خود خداي به ابراهيم كه آنجا.است كرده اجابت
(بقره 126)"امنا بلدا هذا اجعل رب"
.گردان امن شهري را [سرزمين] اين پروردگارا ،
"امنا كان دخله من و":ميگويد او دعاي اجابت در خداوند و
دارد ادامه
|