آينده نسلهاي حقوق و مصرفگرايي فاجعه
باسازندگان محيطزيست هواداران رويارويي
اروپا سد بزرگترين
آينده نسلهاي حقوق و مصرفگرايي فاجعه
تا است شده موجب طبيعي منابع از مصرفي جامعه بهرهكشي
يا و شدن مسموم شدن ، تهي معرض در هوا و آب خاك ، جنگل ،
گيرند قرار ماهيت ناپذير برگشت تغيير
انسانها روزمره زندگي كه تحولي بنياديترين و سريعترين
گرايش و مصرفي زندگي شيوه است بوده مواجه آن با تاكنون
گذار اين گزنده طنز.است بوده موجود منابع مصرف به جوامع
به -مصرفي جامعه اين پاخاست به كه است آن در شتابنده
خرد فشارهاي بر علاوه -ما اخير نسل دو يكي در خصوص
براي هم خاطري رضايت محيطزيست ، بر كاري آسيبهاي و كننده
كمبودهاي مصرفگرايي فريب.است نياورده ارمغان به آنها
در اما نميكند ، جبران را جامعه رواني و روحي اجتماعي ،
ويرانتر را محيطزيست و آزردهتر را بشر روح حال عين
سوختن ، و بريدن شيوه با طمعكار سودجويان كه چرا ميسازد ،
گلههاي ميگشايند ، پرباران جنگلهاي درون به را خود راه
مناطق آن و ميكوچانند حاشيهاي و فقير مراتع به را خود
كشاورزان شرايطي چنين در ميكنند بدل بيابان به را
قدرت معرض در را آنها پرشيب زمينهاي كاشتن با خردهپا
كه مواقعي در درست صيادان ميدهند ، قرار باران فرساينده
و ولد موسمزادو چون مواقعي -دهند انجام صيد نبايد
هر آبي ذخاير تا ميكنند صيد به اقدام -ماهيان تخمريزي
شكار با هم شكارچيان نهايت در و گردد تهي پيش از بيش روز
آبي شايد تا ميكشند نابودي به را وحش حيات بيرويه
...كه افسوس ولي بپاشند خويش طمع برآتش
سه به را جامعه يك مختلف اقشار كلي تقسيمبندي يك در اگر
تناسب ، به هركدام كنيم تقسيم ثروتمند و متوسط فقير ، دسته
ميگيرند برعهده را طبيعي منابع تخريب و آلودگي از سهمي
اين در را بومشناختي صدمههاي بتوان كه است مشكل هرچند)
نادارها مثال ، عنوان به.(نمود مقايسه سهگانه اقشار
سال در كربن تن دهم يك آزادسازي مسئوليت معمول بهطور
مصرف قشر و تن نيم متوسط قشر دارند ، را فرد هر توسط
نحوه اينميكنند وارد اتمسفر به را كربن تن كننده 5/3
و دارا عميقي شكاف امروزي جامعه در كه است شده باعث مصرف
را خودش اثرات نيز شكاف اين.كند جدا هم از را ندار
.است داده نشان وضوح به طبيعي برجهان
آن پيشرفت نمايانگر كه مصرف گيرنده اوج خط جامعه هر در
صدمات گرفتن اوج شاخص ديگري ديدگاه از است جامعه
منابع از مصرفي جامعه بهرهكشي.هست نيز زيستمحيطي
تهي معرض در هوا و آب خاك ، جنگل ، تا است شده موجب طبيعي
قرار ماهيت ناپذير برگشت تغيير يا و شدن مسموم شدن ،
.گيرند
:است گفته گرايي تقبيحمصرف در ارسطو اين از پيش قرن 23
گذشت 2300 از بعد امروز و "است ناپذير سيري بشر آزمندي"
محرك چوب به افزون روز اشتهاي گفته ، اين زمان از سال
اين با و است شده جنگلها در جاده كشيدن به كاران مقاطعه
انقراض به محكوم را گونهها از بيشماري تعداد شيوه
;برداشتهاند را كانيها زمين ، جامد پوسته از ;نمودهاند
از و ماهي اقيانوسها ، از ;گوشت و غله مزارع ، از
برداشت شيرين آب زمين آبخوانهاي و درياچهها رودخانهها ،
خود با را اسم يك تنها ديگر طبيعي منابع تا نمودهاند
.هيچ ديگر و باشند داشته
سهمگيني عواقب و اثرات كوتاه مقايسه يك در بخواهيم اگر
نسبت به را است آورده وارد محيطزيست به مصرفي جامعه كه
مصرف كه) ديگر جوامع ساير يا و جامعه يك اقشار ساير
تعريف را "مصرف" واژه بايد ابتدا بسنجيم (دارند متعادلتر
از استفاده" معني به را "مصرف" واژه اقتصاددانانكنيم
در واژه اين تعريف اما ميبرند ، كار به "اقتصادي كالاهاي
:ميآيد مناسبتر بومشناسان بهنظر آكسفورد مختصر فرهنگ
هدر يا كردن تلف كردن ، نابود يا گرفتن آوردن ، چنگ به"
."كردن تمام دادن ،
اقتصادهايي كه گفت بايد اجمالي نگاه يك در و كلي بهطور
دارند عهده به را جهان مصرفي جوامع تامين مسئوليت كه
منابع به بشر آسيب عمده سهم آوردن وارد مسئوليت بايد
فسيلي سوخت مصرف مثلا.بگيرند برعهده هم را جهان مشترك
از حاصل كربنيك گاز دوسوم انتشار علت صنعتي كشورهاي در
.(است گلخانهاي اصلي گاز كربنيك گاز) سوختهاست اين
گوگرد اكسيدهاي چهارم سه جوامع اين در شده مصرف سوختهاي
.ميكند آزاد را اسيدي بارانهاي آورنده بهوجود ازت و
مضر شيميايي زبالههاي عمده قسمت كشورها اين كارخانجات
درصد آنها 99 نظامي تاسيساتميآورند بهوجود را جهان
آنها اتمي نيروگاههاي.است ساخته را دنيا اتمي كلاهكهاي
و است نموده ايجاد را جهان راديواكتيو ضايعات درصد 96
درصد آنها 96 كارخانجات و افشانها گازي ، كولرهاي
زمين ازون محافظ لايه كننده منهدم (CFC) كلروفلوروكربن
.ميسازد آزاد را
آب بار سه صنعتي كشورهاي متوسط شهروند هر برآورد يك طبق
هر از بيشتر آلومينيوم بار و 19 انرژي بار ده شيرين ،
.مينمايد مصرف توسعه حال در كشورهاي متوسط شهروند
بسيار قشر به شرايطي اثر بر جامعه يك مردم كه وقتي حتي
جهش آنها زيستمحيطي اثرات ميكنند صعود مصرفكننده
قسمت جامعه يك متوسط طبقه اگر مثلا.مييابد ناگهاني
كه) نمايند لباس و غذا خريد به محدود را خود بودجه اعظم
اين اينكه از پس ،(نيست توجه قابل آنها زيستمحيطي اثرات
را خود درآمد شدند تبديل مصرفي و ثروتمند طبقه به طبقه
بهكار نقل و حمل و سوخت برق ، خانهسازي ، در عمدتا
.دارند بيشتري زيستمحيطي صدمات همگي كه ميبرند
مصرفگرايي ، مقابل نقطه عنوان به بينوايي ، ديگر سوي از
مشكلات ساير نه و است زيستمحيطي مشكلات راهحل نه نيز
براي و بد مردم براي مورد اين بلكه ميكند ، حل را بشر
باعث نداري و تهيدستي فقر ، .است بدتر نيز طبيعي دنياي
و طبيعي منابع سوي به بشر افراد از بزرگي گروه هجوم
پيش سئوال اين حال.ميشود آنها تخريب و بيرويه برداشت
باعث (دو هر) ثروتمندي يا و بيچيزي اگر كه ميآيد
كرد؟ بايد چه پس ميشود محيطزيست انهدام
كننده تامين اكوسيستمهاي است قرار اگر:است ساده پاسخ
جامعه بمانند باقي نيز آينده نسلهاي براي كره اين حيات
.بكاهد شدت به خود منابع مصرف از بايد ناچار به مصرفي
از استفاده سمت به وضع تغيير طريق از حدودي تا كار اين
از نيز حدودي تا و كيفيت با و مصالح كم بادوام كالاهاي
صنايع ، ساختار تجديد بهتر ، قوانين علمي ، پيشرفتهاي طريق
مبارزات و زيستمحيطي مالياتهاي كاري ، جديد پيمانهاي
.پذيرد صورت ميتواند مردمي گروههاي
كه ميكند اشاره زيستمحيطي اقتصاددان "دالي هرمن" آقاي
تباهي جهاني ، آلودگي ميزان رشد صرفا كه بخواهيم اگر"
رشد توقف) كنيم متوقف را زيستگاهها تخريب و شناختي بوم
(دارد ضرورت هم واقعا كه آنها ميزان خود كاهش نه و ميزان
زيستمحيطي عملكرد در آينده دهه چهار طي كه است لازم
اين لازمه و بگيرد صورت بهبود بار بيست جاري فناوريهاي
مصرف سرانه رشد فورا صنعتي كشورهاي اولا كه است آن كار
توسعه حال در كشورهاي به و كنند متوقف را خود منابع
جمعيت ثانيا و بدهند را عقبماندگيها جبران امكانات
".نشود برابر دو از بيش دوره اين طي در جهان
به رسيدن براي شده گفته نكات به توجه با و هرحال به
در را بشر زندگي اساسي نيازهاي بتواند كه محيطزيستي
دگرگون را خود ارزشهاي بايد نهايت در كند تامين آينده
پيچيده جهاني اقتصاد در.سازيم آيندهنگر را آنها و كنيم
را جهان هواي و آب اتومبيل ساده كردن روشن يك كه كنوني
بوم سالم زندگي فرمانهاي ميدهد ، تغيير غيرمحسوس بهطور
و قوانين ميان اين در اما ميزند ، صدها به سر شناختي
شناختي ، بوم معادلهاي يعني پايدار ، جامعه ارزشي اصول
در نسل هر كه ميگويند قوانين اين.هستند ساده پايدارو
آينده نسل چشمانداز آنكه بدون بكوشد خود نيازهاي تامين
.افكند مخاطره به نيازهايش تامين در را
حد از بيش شدن فرسوده كه است اين گفتار اين آخر كلام و
نشان ما جوامع نيازهاي كننده تامين طبيعي سيستمهاي
حد از بيش كره -زيست اين براي جهاني اقتصاد كه ميدهد
همراه مصرف نردبان بر بايد اكنون هم ما و است شده بزرگ
.كنيم حركت تعادل با
اثر در كه كرهاي جاي به ما نوههاي كه داريم دوست اگر
دهه چند ظرف اقليمش است ، گشته فقير ما پاش و ريخت و رفاه
شمارگونههاي گشته ، مسموم آبش و هوا شده ، دگرگون بهشدت
حيات زيستگاههاي و يافته كاهش شدت به زندهاش موجودات
عنوان به را كرهاي است ، شده پارهپاره و كوچك آن وحش
كه همانطور) باشد پرنعمت و زيبا كه ببرند ارث به مسكن
غروب ديدن امكان و (بردهايم بهره ازآن و بوده ما براي
گلستانها و آبشارها ديدن و آب بركناره زدن گام و خورشيد
در بايد باشد ، ميسر آنها براي هم طبيعت زيباي مظاهر و
و پيشرفت به ميل آنكه بدون كنيم نظر تجديد مصرف ميل
فكر پيش قرن يك كسي چه.كنيم رها را تميز تكنولوژي
از باشد عبارت تاريخ تمدن ثروتمندترين كه ميكرد
آنكه حال طبيعي ، منابع انهدام و آلودگي وسيع گسترشهاي
.است نكرده فراهم نيز را آنها سعادتمندي و رضايتخاطر
هر كه طبيعت دغدغهدار و دوستدار دو از زيبا جمله دو
را دارد تعبير و تفسير صفحه هزاران خود آنها از كدام
كه اميد.ميپرهيزم كلام اطاله از و ميكنم نقل عينا
آينده و انديشه به اندكي مارا گفته دو اين در تامل كمي
.دارد وا نگري
بركه بركناره خود يادداشت دفترچه در "توريو دويد هنري"
است چيزهايي آن با متناسب انسان ثروت":مينويسد "والدن"
".بگذارد وا خودشان حال به ميتواند كه
كه باشد جملهاي زيباترين جملهاش شايد كه "هيوايليتس"
:ميگويد باشم شنيده طبيعي مواهب از حفاظت باب در تاكنون
را زمينمان كره بايد داريم دوست را كودكانمان اگر"
آيندگان به زيبا و متنوع را آن و بداريم دوست دلسوزانه
ديگر سال هزار ده در بهاري گرم روز يك در تا وانهيم
كنند ، حس را صلح علفها از دريايي در بتوانند آنها
بتوانند ميآيد ، گلي ملاقات به زنبوري كه ببينند بتوانند
در را خوشي بتوانند و بشنوند آسمان در را پرنده يك آواي
".دريابند بودن زنده
مكيآبادي محمد
:ماخذ و منابع
انتشارات زاده ، وهاب عبدالحسين ترجمه كافيست ، چقدر *
مشهد ، 1374 دانشگاهي جهاد
انتشارات مخدوم ، مجيد دكتر ترجمه محيطزيست ، در زيستن *
تهران ، 1377 دانشگاه
همشهري روزنامه محيطي زيست مقالات *
باسازندگان محيطزيست هواداران رويارويي
سداروپا بزرگترين
،"تجو آلن" خشك نيمه منطقه در "آلكويوا" سدعظيم دريچههاي
درياچه بزرگترين ايجاد براي طولاني انتظار به و شد بسته
را كوچك دهكده يك طرح اين.داد پايان غربي اروپاي مصنوعي
.برد خواهد آب زير به هم
در پرتغال ، پايتخت ليسبون از فرانسه خبرگزاري گزارش به
برنامه يك طريق از ،"گوتراس آنتونيو" وزير نخست كه حالي
حدود 30 نمود صادر را سد دريچههاي بستن فرمان راديويي
به دست سد اين احداث به اعتراض براي محيطزيست هوادار
كه است باور براين پرتغال وزير نخست اما زدند تظاهرات
"تجو آلن" منطقه كشاورزي رشد به سد ، آبگيري فرآيند آغاز"
جمعيتي ، كم سرنوشت ديگر منطقه اين و كرد خواهد كمك
".داشت نخواهد را نسبي فقر و بيابانزايي
سال 1957 در كه سد اين احداث از رسمي مقامهاي منظور
شهر يك براي آب ساختن فراهم شد ، برنامهريزي ميلادي
.بود جديد صنعتي
خشكترين از يكي آلنتجو تشنه زمينهاي آبياري امروز ، اما
.ميباشد مدنظر بيشتر غربي اروپاي منطقه فقيرترين ، و
است متر كه 152 را خود عمق حداكثر سد اين كه هنگامي
خواهد تشكيل مربع كيلومتر گستره 250 به درياچهاي بيابد ،
آب زير به را حجر عصر نقاشي صدها و "لوز" دهكده كه داد
.برد خواهد
اطراف زمين هكتار هزار دارد 110 انتظار پرتغال دولت
تا البته.شود آبياري سد اين آب از استفاده با درياچه
زيرزميني آبياري شبكه كيلومتر هزار است 4 قرار سال 2025
اصله ميليون يك سد ساخت با اماشود احداث طرح اين براي
.رفت خواهد فرو آب زير به درخت
سوال زير را طرح اين كشاورزي منافع محيطزيست هواداران
و كند آبگيري عمق متر تا 139 سد اين كه ميخواهند و برده
و داده كاهش را رفته آب زير به سطح از نيمي نتيجه در
.دهند نجات را درخت هزار حداقل 400
|