كنيم تبديل جهش به را فرصتها
زاويه
كتابخانه
كنيم تبديل جهش به را فرصتها
را مسايل اين به كردن فكر جرات حتي كسي پيش سال صدها
امثال كه نخبگاني و نشود نهادينه جنبش اين اگر اما نداشت
ابرو تاتوي رااز خود پيروان ميدهند تشكيل را جلسات اين
ثمر به نميتوانند قطعا نكنند برحذر بيني جراحي و
برسانند
رحيمي مهتاب
روز عنوان به جهان سراسر در كه است روزي مارس ، هشتم
يادآور زن جهاني روز است ، شده گرفته نظر در زن جهاني
كسب و عدالت و برابري به دستيابي براي تلاش و مبارزه
كشور دراست زنان عليه تبعيضها رفع و انساني مساوي حقوق
و نهادها توسط روز اين كشورها ، ساير چون نيز ما
جشنواره و مراسم سمينارها ، برگزاري با گوناگون انجمنهاي
.شد داشته گرامي
شهرستانها و تهران در (مارس هشتم) اسفند پنجشنبه 16
در فعال زنان از جمعي.شد پا بر مناسبت اين به مراسمي
تريبوني زن ، جهاني روز بزرگداشت مراسم در زنان حقوق عرصه
"خويش جنسيت پيرامون زنان ديدگاههاي" موضوع با را آزاد
.كردند برگزار
را آزاد ، تريبون اين در شركتكنندگان سخنان از بخشي
:ميخوانيم
اين با را خود سخنان نويسنده و شاعر سپانلو محمدعلي
:كرد آغاز جملات
است اين بودهام روبهرو آن با خود عمر تمام در كه آنچه
مردان هستند ، مرد و زن حقوق تساوي مخالف عملا كه مرداني
طول در و ميترسند زنان از آنها حقيقت در هستند ، حقيري
و سروري زور از استفاده و قوانين با كردهاند سعي تاريخ
آنها چرا بفهمم نميتوانم حتي و كنند تحميل را خود آقايي
مرداني هم تاريخ طول تمام در چون شدهاند ، پيروز
توفق نبوده ، لازم و نميترسيدهاند زنان از كه بودهاند
.كنند تحميل اجتماعي مقررات و سنتها قوانين ، توسط را خود
خانمهاي و راه اين مبارزان ميان در كه ، اين ديگر مسئله
كه كشور از خارج در خصوص به اخير ، سالهاي در ايراني
است ، كمتر رابطه اين در قانوني و حقوقي مسايل و تنگناها
از باشند مرد همچون كردهاند سعي كه هستند خانمهايي
به ميتوان چگونه.ميآيد پيش امر نفساني بعد زمان ، همين
آن و متضاد جنس دو اين كه حال عين در رسيد جامعهاي
و حقوقي لحاظ از و ميبرد پيش را انسانيت كه ديالكتيكي
را خود جنسيت استقلال بتوانند هستند ، مساوي هم با قانوني
از خصوص به آينده در كه است چشماندازي اين كنند ، حفظ
.ميشود ديده راه اين در فعال خانمهاي طرف
به بايد شود ، فراموش نبايد اصلاحي كوشش ايدهآلهاي اما
فرزندان تساوي راه در كه بينديشيم بزرگي مردان و زنان
سهم به كدام هر و كردهاند كوشش مرد و زن از اعم انسان
پيش ماست امروز كه آيندهاي طرف به را كاروان اين خودشان
آينده به را چيزي شد ، خواهيم گذشته كه مايي و بردهاند
.كرد خواهيم اضافه
در ايراني زنان كه است هيجانانگيز بسيار ميكنم فكر من
تفاوتي ميتوانند تاريخي پيشداوريهاي و چارچوبسنتها
زن از پيشرفتهتر ايراني زن و ايراني جامعه كنند ، ايجاد
زمان پس. شود سوار دوچرخه ميتواند هم كه است پاكستاني
بپردازيم اين به.بپردازيم اصلي آرمانهاي به كه است آن
برد خواهيد پيش قدم با و قلم با را مبارزه اين شما كه
مردها با بايد خود كنار در كه باشيد داشته خاطر به اما
دو بين دشمني و شدن "مرد - زن" گرايش اين كنيد ، همكاري
.برد نخواهد جايي به را راه جنس
ايدهآلهاي اما باشيد قانع كوچك دستاوردهاي همين به
.نكنيد فراموش را خود
:گفت نيز جلسه اين در حاضر نگار سامگيس ، روزنامه بنفشه
خود به نسبت زنها ما خود كه است تبعيضي از من تاسف
كه نكردهايم فكر اين به هيچگاه كه حالي در هستيم قايل
زناني ببينيمشان ، نميخواهيم يا نميبينيم كه زنهايي آن
معمولا ما مادران و ميبنديم آنها روي به را خود چشم كه
زناني از بردن نام حتي و كردن صحبت شدن ، نزديك از را ما
دچار كه زنهايي و ميكنند خودفروشي هستند ، معتاد كه
دچار وضعيت اين به چرا ميكنند منع هستند اجتماعي آسيب
نداريم حق هم شوهرانمان نزد در حتي و خانه در.شدهاند
زنان اين تاييد به تا بياوريم زبان به مورد اين در حرفي
خودفروشي كه زني نكرديم فكر هيچگاه اما نشويم ، متهم
معتاد چرا و ميكند خودفروشي چرا است معتاد يا ميكند ،
آيا كنيم ، آگاه خود حقوق از نبايد را زنان اين آيا است؟
و شدهاند اجتماعي آسيبهاي دچار كه زناني شده فكري
حقوق از ميدهند انجام طاقتفرسا و سخت كارهاي كه زناني
اعتياد شدت از كه بينديشيم زني آن به كنيم؟ آگاه خود
.بايستد خود پاي روي نميتواند
او است ، ساله و 30 ادبيات فارغالتحصيل اعتمادي ، ساناز
:گفت جامعه در مرد و زن موقعيتهاي از
ميكنند تشويق را وي دهد انجام مهمي كار مردي روزي اگر
.كند ياري را وي ميخواهند همسرش از و
و داشت اجتماعي فعاليت خانه وظيفه كنار در زني اگر اما
از زنها حتي همه گرفت ، پيشي همسرش از و كرد كسب موفقيت
نكند ، ابراز را برتري اين و باشد ساكت ميخواهند او
جلوگيري زمان رفتن هدر از كه بينديشيم زناني به بياييد
رسيدهاند ، موفقيت به فرصتهايشان از استفاده با و كرده
پنهان را آن كه نخواهيم آنها از و كنيم تشويق را آنها
.كنند
چنين آزاد تريبون اين در و است پزشك ترابيمقدم بابك
سراسر در كمابيش زنان عليه تبعيض كه است اين واقعيت:گفت
گامهاي كه هست مسايلي ما كشور دارد ، در وجود جهان نقاط
دادرسي اطاله مسئله.است شده برداشته آن اصلاح ابتدايي
كه ميبينيم ما.است تبعيضآميز واقعا كه طلاق ، هنگام
شرايط در را خود همسر ميتوانند آزادانه و راحت مردان
قوانين.كنند رها حتي و دهند قرار ظالمانه و سردرگم
از گاه مجبورند زنان ولي نميكند ايجاد برايشان محدوديتي
.بگذرند نيز خود قانوني حقوق بسياري
كه است فرزندانشان قبال در زنان حقوق ديگر ، مسئله
نزد نميتوانند سال از 3 بزرگتر مذكر فرزندان متاسفانه
غربي استانهاي در مخصوصا خودسوزي مورد در باشند ، مادر
.برميگردد جوان زنان به اغلب كه داريم وحشتناكي آمارهاي
در و بوديم مواجه كشورمان در نيز مثبتي موارد با البته
و يافتهاند راه دانشگاه به فراواني زنان گذشته سالهاي
.رسيدهاند خوبي مشاغل به
مردان و زنان ميان كردن انتخاب حق ما كشور در چه اگر
وجود تبعيضهايي شدن انتخاب هنگام در اما است ، يكسان
به دستيابي براي محدوديتهايي موارد برخي در و دارد
.دارد وجود مديريتي و اجتماعي عالي مشاغل
دليلي دارد ، سزايي به نقش سياست در زنان مسايل قطعا
مسايل مقابل و منافات در را مذهبي مسايل كه ندارد وجود
دين در مردان و زنان برابري خوشبختانه ببينيم ، زنان
مريم حضرت.است شده ديده اديان ديگر از بسياري و اسلام
جمله اين از يهود دين در فرعون زن آسيه و مسيح دين در
.هستند
با ميخواستم من:گفت خود احساس از پزشك عابديان ، بيژن
جنسيت با رابطه در مرد ، يك عنوان به خودم احساس بيان
.كنم صحبت خودم
مردان جنسي نفس به اعتماد كه نكنم اعتراف نميتوانم
از كه است مردي كمتر مردان ميان در و است بالا بسيار
ممكن من غيرآماري نگاه نظر از بجويد ، بيزاري خود جنسيت
انكار را نگاه اين كه باشند مردان بين در قليلي عده است
بهنفس اعتماد اين ميدانم من كه جايي آن تا اما كنند
ميكنم فكر و است ، بالا بسيار مردان ميان در اجتماعي
منتقدانهاي جمله بخواهم اگر كه است اين دلايلش مهمترين
ميگذارم احترام آن به هم بسيار كه زنان جامعه مورد در
عملكرد از تاريخ طول در آنان كه است كارنامهاي بگويم
با مردها ما كه نبوده قدر آن شايد.دادهاند ارايه خود
و شدن زاييده صرف در خود بودن مرد به كارنامه اين ديدن
.كرديم افتخار تاريخ طول در بودن
به مردان دعوت و احساسي نگاه و شعار با كارنامه اين و
اين ميتواند كه چيزي مهمترين.شد نخواهد پربار عدالت
گذشته از تاريخ طول در زنان عملكرد دهد تغيير را كارنامه
مورد در كلام زيبا دكتر.است حركت اين امتداد و حال تا
مطرح را اساسي بسيار سوالات ايرانيان ما عقبماندگي علل
براي سوالات اين به پاسخدادن ميكنم فكر من كه ميكند ،
چگونه ما" اسم به كتابي در.شود واقع مفيد هم زنان جامعه
عقبماندگي علت كه است اين سوال نخستين "شدهايم ما
جهان از منطقه اين در سومي جهان جامعه عنوان به ما جامعه
و است بنيادين بسيار سوال اين است؟ كشورها ساير پيشرفت
و ميكنند انتقاد هم "شدن داشته نگاه عقب" تئوري مورد در
مستعمره كشور يك ديد به ما به ديگر كشورهاي اگر ميگويند
آنها و نرفتيم ما چرا كردند استعمار را ما و كرده نگاه
.نكرديم استعمار را
كه نرسيديم خود درون در كمال و رشد اين به ما چرا
استفاده آنها از دارند ، برتريهايي چه جوامع اين ببينيم
علم كاروان در (ايراني يك عنوان به) ما سهم همچنين.كنيم
است؟ چقدر جهان تكنولوژي و پيشرفت و
را مختلف عرصههاي در ايران نقش و ايران ضعف علل اگر
به زنان جامعه مسايل به آن تعميم و پاسخ با كنيم بررسي
كمك آينده در رشد براي زنان جامعه به كه مسايلي از برخي
.رساند ياري ميتوان ميكند ،
را برابري اين من قلب كه _ باشيم برابري خواهان اگر
برابري مورد در ندارد لزومي كه كنم فكر و _ ميكند تصديق
در جنس دو اين كه است مسلم كنيم صحبت جنس دو اين انساني
ابزارهاي و متفاوت امكانات با و برابرند تكاملي سير
و بشناسند را خود بتوانند بايد و شدهاند آفريده مختلفي
.بپردازند خود تعالي به
خود برترينهاي كه است اين زن جنس در مشكل يك من نظر به
.كردهاند عمل مرد يك مثل گفتهاند و ناميدهاند مرد را
است آن دليل به ميانديشم چنين مرد يك عنوان به من اگر
زن يك فرزند من آموختهايد ، طور اين ما به مادرها شما كه
اگر و داري فرق دختر يك با تو كه يادداد من به او و هستم
اصلاح خود جامعه در را نگاه اين آينده نسلهاي و نسل اين
ما جامعه آينده مردان كه هم شما پسر فرزندان قطعا كنند ،
.داشت نخواهند را نگاه اين بود خواهند
آغاز جهان سياسي عرصه در كه است بزرگي بازي ديگر ، نكته
عرصه در مردم كند ، انكار نميتواند هم كس هيچ و شده
به كه شود ايجاد رقابت اين اگر و علاقهمندند سياست
ميشود پيروز مرد ، يا زن كسي چه شطرنج صفحه عنوان
.بود خواهد ما جامعه اشتباه بزرگترين
قراردادن رودررو و مرد و زن به جامعه كردن قطبي دو
به را زيانآوري آثار و باشد بزرگي مصيبت ميتواند آنها
و بودم زن امروز كاش اي ميكنم آرزو اكنونآورد وجود
كامل همرنگي و باهمشكلي زنان جامعه در را انتقاد اين
كه هستم مخالفي جنس از من نكنند تصور تا ميكردم ابراز
مرا صداقت و كند ايجاد قرمز خط يا محدوديت ميخواهد ،
.كنند احساس
در مينگرم را آغازش و ميبينم را بزرگ بازي اين من
صدها ميدانم و كنم فكر آن به دارم اجازه كه زمانهاي
نداشت ، را مسايل اين به كردن فكر جرات حتي كسي پيش سال
اين امثال كه نخبگاني و نشود ، نهادينه جنبش اين اگر اما
و ابرو تاتوي از را خود ميدهندپيروان تشكيل را جلسات
.برسانند ثمر به نميتوانند قطعا نكنند برحذر بيني جراحي
سطح به و نشود نهادينه تا نخبگان سطح در جنبشي هر چون
.بود نخواهد اثرگذار نرسد عوام
را پاريس يا اروپايي آمريكايي ، كارگران جنبش اگر
برچسبي و ميخواستند را خود حق واقعا آنها ميبينيم
خواسته و باشند گرفته عاريت به ديگري جامعه از كه نبود
خودشان زنان حقوق بلكه.كنند تزريق خود جامعه به باشند
شده مجبور صنعتي زندگي واسطه به كه زناني ديدند ، را
قرار محروميت هزار مورد و بيايند بيرون خانه از بودند
اين داشتند وجود جا آن در كه دليري و نخبه زنان و گيرند
و كرده نهادينه خود زمان با متناسب و كردند درك را
.رساندند هم ثمر به را جنبششان
و هستيم مواجه غربي الگوي يك با ما امروز ، اما
تغيير بدون گاه و خود سرزمين با متناسب را آن ميخواهيم
مواجه بسياري مقاومتهاي با و بكنيم خود جامعه وارد
هستم برابري اين خواهان كه كسي عنوان به من ميشويم ،
.شود انجام درست بازي اين آنم خواهان
زنان كه است آن شود ، گرفته نظر در بايد كه پيشنهاداتي
آن شناخت در آن لاتغيير اصول و سياسي صحنه اين در
اين وارد خود ابزارهاي شناختن درست با و باشند واقعبين
.شوند صحنه
خود مخالف جنس قدرتگرايي در صرفا را خود جنس مشكلات
.نكنند جستوجو
از بعضي كنيم دقت ميبينيم جنس دو اين فيزيولوژي در اگر
انكار و است ، مرد ذات در چيزها بعضي و زن ذات در چيزها
.نميكند دوا را دردي هيچ آنها
اگر.بگيرد صورت ميتواند جهشي حركت دارم ، من كه نگاهي
استفاده با آمده ، پيش ما براي كه تدريجي فرصت اين در
و.كنيم تبديل جهش يك به را اين كردن حركت درست و مناسب
وسيله اين به را خود تاريخي عقبماندگيهاي اميدوارم
.كنيم اصلاح
سهم:گفت چنين و داشت شركت تريبون اين در نيز حقي مريم
آن شاخه محكمترين از روزي كه است دانهاي كاشتن من
.كرد خواهند آويزانم
را آن بيان گستاخي اينك كه برسيم جايي به بايد زنها ما
و خشونت سمينار اسفند روز 14 كرج دركردهام پيدا
حين در دارد ، گفتن جاي كه چيزي شد ، برگزار خانواده
را من توجه مسئلهاي قانوني پزشك و دادگاه و مصاحبهها
و اعتيادها كبوديها ، رفع از پس كه بود اين كرد جلب
او با كه زني ميدانستم برديم پي ديگري مسئله به تجاوزها
قدر اين حتما و ميشود خوب صورتش زخم جاي ميكنم صحبت
كه توهيني با اما كند رفع را گرسنگياش شب كه است نان
لگدمال كه عاطفهاي با بكند؟ بايد چه ميآزرد را روحاش
را گشته ايجاد كه روحي خلا آيد؟ كنار بايد چگونه شده ،
.كند پر بايد چگونه
كه ميرسند نتيجه اين به ما زنهاي اغلب ميان اين در
و ميكنند تحمل عمر يك پس ميكنند زندگي بچههايشان براي
جامعه و ما بود اين از غير اگر اما.ميكنند پيشه صبر
قوانين و شد باز راهها است ، قايل آقايان براي را حق اين
وارد مردها بر خدشهاي و ضرر كه دارد وجود نيز بسياري
چنين زنها براي انسان و زن يك عنوان به آيا اما نشود
جدي مسئله با چون كنيد ، فكر زنها اين به هستيم قايل حقي
و كنيد مشورت پزشكان با درگيرند رواني و روحي بيماريهاي
را آنها ميتوان چگونه و چيست زنان عمده مسايل ببينيد
.كرد رفع
نيز ايران هموفيليهاي انجمن اجرايي مدير قويدل احمد
زنان ديدگاه با رابطه در:گفت و گرفت قرار تريبون پشت
از منبعث ديدگاهي چنين كه نيست ترديدي خود جنسيت مورد در
زندگي آن در زنان كه است فرهنگي اجتماعي ، سياسي ، شرايط
كنيم ، حركت محدودي و بسته جامعه يك در ما اگر ميكنند ،
ميشود خودسانسوري دچار روزنامه يا خبرنگار كه طور همان
.ميشوند دچار وضعيتي چنين به نيز زنان
جامعه آن فرهنگي ديدگاههاي به دقيقا جنسيت به نگرش
با ميتوانند همه كه شده آغاز روندي امروز.برميگردد
.بپردازند اظهارنظر به بيشتري شجاعت
آن به بياييد ميكنم ، دعوت را زنان مرد يك عنوان به من
را آقايان و كنيد تجديدنظر داده باور شما به جامعه كه چه
هم كه چرا ميخوانم فرا زمينه اين در تجديدنظر به نيز
منبع يك به ما همه هم و است باز آن بينالمللي عرصه
.مييابيم دست نيرو از بيكران
مجموعه كنند ، پيدا جامعه در را خود واقعي سهم زنان اگر
برخوردار خود اهداف به رسيدن براي بيشتري توان از جامعه
كنند ، باور جامعه در ما مردان و زنان اگر.شد خواهد
ميتوانند و هستند پدر يا مادر هستند فرهنگساز كه كساني
كرده ايفا نقش جامعه سيستم و فرزندان سرنوشت در
.كنيم عمل و صحبت آزادانهتر ميتوانيم
زاويه
!شد خواهد آغاز دوباره افغانستان زنان سركوب
صالحي علي سيد
زنان بر ظلمي طالبان ، رعبآور حكومت سال پنج طي
آن نمونه كمتر تاريخ طول در كه شد داشته روا افغانستان
و جامعه از نيمي حقوق به دستدرازي.ميآوريم ياد به را
مضر ، جاندار يك حد تا "زن" انساني حيثيت فروكشيدن
بيهويتي بيمار را آن رسوايي بيرق كه بود شنيعي دستاورد
.ميكشيد دوش بر "ملاعمر" نام به
فتواي هفده به قريب خود فرمانفرمايي ايام در ملاعمر
شبه فرامين آن اساس بر كه كرد صادر زن موجوديت عليه رسمي
.شدند سپرده "سركوب" آيين مسلخ به بسياري زنان عقيدتي ،
.مردانند بيحقوق دستنشاندگان زنان ، :كرد اعلام ملاعمر
مدارس و زنان پزشكان مطب در گرفتن گل فرمان ملاعمر
حمامهاي درگاه كردن موم و مهر.كرد صادر را دخترانه
رواني مريض اين نبوغ محصولات از نيز دانشگاهها و زنانه
چندان ميبرد ، رنج جنسي و عاطفي مزمن دردهاي از كه بود
حجاب و كيسه در را چهارپايان شرمگاه حتي تا داد دستور كه
دارد ، كفاره زنان پاي صداي شنيدن:گفت ملاعمر.كنند نهان
نبايد زنان نام و است مذكر تاريخ واجبات از آنان زدن كتك
از را زنان براي شناسنامه صدور حتي شود ، رانده زبان بر
.كرد قلمداد فحشا امور
وخيم عواقب و تبعات كه زد دامن فرهنگي دوزخي به ملاعمر
اگر كه است سادهلوحيداشت خواهد ادامه سال دهها آن
سياست ، صحنه از "مجعول نام" يك رماندن با كنيم گمان
.شد خواهد محو نيز ملاعمريسم ستيزانه زن فرهنگ
بود ، جاهلي سنت همين قرباني حتي و برآمد نيز خود ملاعمر
ضمير زواياي پنهانترين به "كور تعصب شبح" همچون كه سنتي
زوديها اين به و است كرده نفوذ مذكر تاريخ ناخودآگاه
داد ، نخواهد كسي نشان را خود تاريكخانه و امن ماواي نيز
كردن فروكش از بعد نزديك ، آينده در و مقابل در اما
دوره از افغانستان ، مجددا در و منطقه در سياسي بازيهاي
مرگ ، مسند از ملاعمر رماندن با آيا.آمد خواهد در به كمين
افغانستان جامعه و حيات از نيز ملاعمريسم آداب و ميراث
ميرسند ، هم به تجربه و تعقل كه آنجا بست؟ برخواهد رخت
و زيانها مخوفترين.ميدهند منفي جواب پرسشي ، چنين به
دستاورد خود كه افغانستان نوين جامعه در ضربات عميقترين
و حيثيت تنها است ، سنت سات و سور و مدرنيسم سوغات برخورد
مجددا.داد خواهد قرار هدف را سامان آن زن هويت و حقوق
البته شد ، خواهد آغاز افغانستان در زنان تحقير و سركوب
،"تعصب شبح" همان جانب از كه حكومت ، سوي از نه وهله اين
كه مرداني توسط يعني كوچكتر ، حكومت هزار هزاران جانب از
به را زنان ورود تحمل و هستند خويش خانوار بلامنازع قيم
.ندارند تازه دوره
و رفتاري نمادهاي و غربي نيروهاي دستاورد ميان تقابل
و بومي هنجارهاي و مدرنيزم شارحان مقام در فرهنگيشان
افغانستان ملتهاي ميان در تربيتي رازهاي و سنتي رسوم
تنها آن كشاكش در كه است جامعه آن آينده معضل بزرگترين
ملاعمر ، دوره در اگر.شد خواهند قرباني (مجددا) زنان
زنان روح دوره اين در ميشد ، سركوب آشكارا آنان ، فيزيك
خواهد خودي تازيانه و طعنه خاكستر به خانه ، پستوي در
كه نيست ميراثي ملاعمريسم ، شيطاني جاذبه كه چرا نشست ،
نشانههاي.بلرزد خود به صوتي ديوار چند شكستن با آسمانش
در زنان نسبي آزادي حتي ديد ، خواهيم زودي به را آن روشن
عدم باشد ، سنگين هزينه از عاري نميتواند جامعهاي چنان
و زنان اجتماعي و عملي فعاليتهاي يا حجاب كشف تحمل
آزار اين علائم ديگر از مذكر ، زنده تاريخ تعصبات
شكوفايي به مردسالاري بلامنازع فرهنگ.است بيرحمانه
سوي از زنجيرها گسستن.داد نخواهد فرصت زنان روياهاي
.بود خواهد آينده در آنان مخفي كشتار با برابر زنان
بيبند و سويي از جاهليت عهد رسوم زنگزده فنرهاي رهايي
خاص فرهنگي پشتوانههاي با ديگر ملل مجرد سربازان باري و
انطباقي هيچگونه افغانستان در اجتماعي هنجارهاي با كه
نسبت نافرماني و تازه فضايي در جوانتر نسل تولد ندارند ،
ملاعمريسم ، فرهنگ در برآمده نسل تحكمات به
مجموعه كه زد ، خواهد دامن را بحرانها مهارناپذيرترين
اين نبايد.ميزند رقم را زنان دوباره اسارت آن ، نتايج
نشان كه هست آشكاري قرائن.گرفت كم دست را هشدارها
در بلكه نشده ، ريشهكن اينكه نه ملاعمريسم ميراث ميدهد
نشان را خود رعبآور رخسار گوناگون ، اشكال به آينده ،
"دشمن" يك عنوان به "زن" به كه شيطاني ميراثي.داد خواهد
از بيش و پيش افغانستان دليل همين به.كرد خواهد نگاه
به باشد ، نيازمند بيگانه سربازان و صلح نيروهاي به آنكه
"زن" دريغا.است محتاج فرهنگي اثرگذار و گسترده عميق ، كار
!است زده ظلمت جهان مقدم صف قرباني همواره كه
كتابخانه
زنان فصل
كوشش به فمينيستي ، ديدگاههاي و آرا مجموعه زنان ، فصل
زمستان 80 ، اردلان پروين همكاري و خراساني احمدي نوشين
.شد بازار وارد نسخه تيراژ 3000 با
يافته اختصاص "خياباني زنان" موضوع به كتاب اين اول بخش
گزارش "زندان مامن تا خيابان هياهوي از" است ،
كه مقاله نويسنده خياباني ، دختران از است تكاندهندهاي
از متفاوت نگاهي با است برده سر به اوين در آنها با مدتي
دختران اين زندگي به ميشود ، ناميده جامعه غالب ديد آنچه
همان از ميدهد اجازه خواننده به نوعي به و مينگرد
.كند قضاوت و بنشيند تماشا به ديده ، او كه دريچه
بررسي و خياباني زنان قتل محكوميت گردهمايي گزارش
در زنان فرهنگي مركز توسط كه آن حقوقي و جامعهشناختي
سعيد دادگاه برگزاري آغاز با زمان هم:بانو فرهنگسراي
تشكيل را فصل اين بعدي قسمت بود ، شده برگزار حنايي ،
زنكشي ، پديده مانند موضوعاتي گردهمايي اين در.ميدهد
در مطبوعات نقش اسلامي ، مجازات قانون ماده 295 تبصره 2
عنكبوتي قتلهاي اجتماعي ساختار و عمومي افكار تهييج
.است گرفته قرار بررسي مورد
ريا و تعصب از يافته سازمان آميزهاي:عنكبوتي قتلهاي
آينده سحرهاي...دانا رييس فريبرز از مقالهاي عنوان
به از پس كه است كودكي دو احساس ريزش ميزنند ، سر چگونه
را تيرهاي دنياي حنايي سعيد دست به مادرانشان رسيدن قتل
را زندگيشان كوچك رنگينكمان كه نماياندهاند باز
.است كرده كوچكتر
با خراساني احمدي نوشين از كوتاهي داستان با فصل اين
شده تقديم رسيدهاند قتل به كه زني به 19 كه "ليلا" نام
.ميپذيرد پايان است
مقاله سه حاوي كه دارد نام "جنگ و زنان" كتاب ، دوم بخش
بشري تمدن زنانه ، تمدن عليه جنگ" ميباشد ذيل عناوين با
زنان هستم ، آمريكايي - فلسطيني زن يك من خانه ، تمدن و
"ايران در افغان زنان" سوم بخش."طالبان وارثان و افغان
همت به شهريور 1380 در 16 كه "غربت در افغان زنان" گزارش
بررسي هدف با ايران هنرمندان خانه در زنان فرهنگي مركز
در افغاني پناهندگان و آوارگان اجتماعي و حقوقي وضع
.ميباشد سوم بخش آغازين قسمت بود ، شده برگزار ايران
افغان زنان وضعيت مانند ديگري موضوعات بعدي مقالات در
مهاجران سيار كتابخانههاي از گزارشي:شهر اسلام در
آموزش ايران ، در افغاني مهاجران فرهنگي فعاليت افغان ،
.ميگردد مطرح افغان مهاجران اصلي معضل كودكان
افغان بيمار زن يك معاينه از پزشك يك صفحهاي دو گزارش
نظر به سانسور دچار و محتاط شده ، بريده كوتاه ، چند هر
است شدهاي حبس فرياد شرايط اين تمام عليرغم اما ميرسد
خواهد را گلو هم چند هر شد خواهد كشيده بالاخره كه
را مغزها هم و نشاند خواهد اشك به را چشمان هم سوزاند ،
هر تو ، و من ماه ، اي" كرد خواهد وادار بازنگري و تفكر بر
."همدرديم دو
و "شهري برنامهريزي و عمومي فضاي در زنان جايگاه"
مقالهاي دو عنوان "زنانه بهرهكشي و مد آرايش ، لوازم"
.ميدهند تشكيل را "نظر و انديشه" بخش كه است
داستان با كه است كتاب بعدي بخش عنوان ادبيات و زن
فضا كمي ديگري ادبي بخش هر مانند كتاب معرفي شعر ، كوتاه ،
.ميكند تلطيف را
با سپس و كلي طور به "زنان امن خانههاي" بعد بخش در
بررسي مورد آلمان و سوئد در زنان امن خانههاي بر نگاهي
.است گرفته قرار
:آمده مطلب اين از بخشي در
زنان براي شرايط حاكم ، قوانين براساس اخير دهه طي
اقامت شد ، تصويب در 1991 كه قانوني طبق است ، شده دشوارتر
كه زناني بنابراين است ، شوهرانشان به وابسته مهاجر زنان
خانههاي در و شوند رها خشونتآميز مناسبات از ميخواهند
به را آلمان در خود اقامت كار ، اين با بگيرند ، پناه زنان
در كه جديدي قوانين براساس اين بر علاوه.مياندازند خطر
جدايي صورت در مجبورند ، زنان است ، شده تصويب كودكان مورد
پدرانشان با را خود فرزندان منظم ملاقاتهاي امكان
ملاقاتها اين از مردان آنگليكا ، عقيده به.كنند فراهم
ميكنند استفاده خود همسران با مجدد ارتباط برقراري براي
وجود بادهند قرار شكنجه و آزار تحت را آنان باز تا
در استثنايي زنان ، خانههاي مسئولان شديد اعتراضهاي
.است نشده گرفته نظر در خشن مردان مورد
روستايي ، زنان تجربيات زنان ، عليه خانگي خشونت
مطرح مباحث ديگر از زنان جمعي دست فعاليت موفق نمونههاي
.ميباشد كتاب در شده
مارس به 8 هست نيز آن "ختام حسن" بحق كه كتاب خاتمه اما
.دارد نام تصوير روايت به 1357
ميكنم توصيه فقط و نميگويم تصاوير اين خصوص در چيزي
بودند نيامده دنيا به سال 57 در كه آنها خصوصا "ببينيد"
.بياورند خاطر به نميتوانند كه بودند كوچك قدر آن يا و
|