محتوا و نمايش بسترهاي هماهنگي
معاصر نقاشي در بحران:آغداشلو آيدين
ايران
محتوا و نمايش بسترهاي هماهنگي
آن مشخصات و مولف گرافيك درباره
كنكاشها ، از فارغ و روزمرهگيها و روزمرهگيها از خسته
آييم هم گرد دوستان با ديگر بار تا داد دست فرصتي شب آن
و دوباره دانشجويي ، روزهاي از يادي با استاد صحبت پاي و
...را عشق مكرر حديث و بشنويم را عشق باره چند
...و انواع و تاريخچه و بود كتاب جلد روي از صحبت باري
سنخيتي چه را گرافيك كه پرسيد دوستي استاد ، سخنان از پس
.گفت پاسخ استاد..و است؟ نقاشي با
به اما ميشد ، بحث تفصيل به اگر ميكشيد ، درازا به سخن
هم گرافيك آيا نقاشي؟ با است سنخيتي چه را گرافيك راستي
هنرترند؟ كداميك گرافيك؟ عرض هم نقاشي يا است نقاشي عرض
هنر براي تفضيلي صفت ميتوان آيا و چيست؟ هنر اصلا و
انواع به ميتوان را هنرها كه ميدانند همگان بود؟ قايل
سينمايي ، نمايشي ، تجسمي ، هنرهاي همچون برشمرد ، گوناگوني
كه واقعنمايانه هنرهاي و انتزاعي هنرهاي يا...و موسيقي
برخي و.آمدهاند بوجود پايهها اين بر سبكها از برخي
شد نوشتار اين نگارش موجب آنچه اما.قطب دو اين بين ديگر
نه كه آشنا پنجرهاي است ، ديگر پنجرهاي از هنرها ديدن
.كبود رنگي نه و است غباري آن شيشههاي بر
چه اگر صنعتي طراحي و معماري گرافيك ، هنرهاي كه ميدانيم
به (شرايطي با) هم زيبا هنرهاي جزو اما هستند ، كاربردي
نه عقل و حس و كوشش و كشش شعور ، و شور.ميآيند حساب
بلكه ميآيند ، حساب به هنري سبكهاي همه پايههاي تنها
پايهها اين بر منطبق خود هم هنري رشتههاي و شاخهها
در و است ترازو سنگين كفه انديشه هنرها برخي در.هستند
حس و عقل بر مبتني همه شالوده اما.احساس ديگر برخي
نخواهد هنر هرگز اثر يك اينها از يكي بدون كه است توامان
.بود
و انديشه يا شعور و شور بال دو با هم كاربردي هنرهاي
قضيه كاربردي هنرهاي در البته.ميرسند اوج به احساس
گرافيك مثل هنري بودن كاربردي محدوديتهاي.است متفاوت
به سفارشدهنده كه هنگامي از.ميشود آغاز ابتدا همان از
كه هنگامي تا ميدهد سفارش را ذهني موضوع طراح هنرمند
مجله ، و كتاب جلد از اعم ;ميگيرد تحويل را عيني محصول
راه سر بر بيشماري محدوديتهاي..و بستهبندي پوستر ،
سفارشدهندگان ، يا سفارشدهنده متفاوت سليقههاي.است
صحافي ، چاپ ، ليتوگرافي ، كاغذ ، قطع محدوديتهاي
اين از كدام هر كه...و عرفي و اجتماعي محدوديتهاي
و متشكلند ديگري درشت و ريز محدوديتهاي از خود بخشها
.است خارج نوشتار اين حوصله از آنها به پرداختن
و ايده محدوديتي بيهيچ و ميكند نقاشي آزادانه نقاش ،
و رنگ جهت از قيدي بيهيچ و سطحي و قطع هر در را افكارش
و دارد محدودي مخاطبان معمولا چون و ميكند اجرا فرم
و سانسور به تن نيست مجبور نميشود ، منتشر حتما كارش
گونهاي به ماجرا گرافيك در كه حالي در دهد ، خودسانسوري
.است ديگر
.هست محدوديت آزاديها ، اين همه جاي به گرافيك هنر در
كه ميشود آشكار هنگامي گرافيكي هنرمندانه اثر يك ارزش
همچنانكه البته.باشيم واقف هنر اين محدوديتهاي به ما
ترازوي با ديگر هنرهاي و موسيقي شعر ، نقاشي ، در ميتوان
به دست ميتوان نيز گرافيك هنر در سنجيد ، را آثار نقد
واقعي هنرمندان همه.شناخت باز ناسره از را سره و زد نقد
به هنر اين خزفهاي و ناسرهها كه دارند اذعان گرافيك
دامنگير اكنون آنچه اهم.زيادند بسيار متعدد دلايل
.ارتجال و شيوهگرايي از عبارتند است ايران امروز گرافيك
.دارد ديگر فراغتي به نياز بخشها اين به پرداختن كه
كه رشته اين در واقعي هنرمند معدودي نبودند اگر اما
پاسداري هنر اين اصالت و حدود و حريم از ايثارگرانه
در تكرار ، و ابتذال محاق در اكنون فرهيخته هنر اين كنند ،
.بود پوسيده درون
را سفارشدهنده نياز تنها نه خود اثر هر با كه كساني
تغير و تعهد با هوشمندانه بلكه ميسازند برآورده
پيش موضوع از فراتر كه هنرمنداني.ميكنند فرهنگسازي
.مولف گرافيك طراحان يا مولف هنرمندان ميروند ،
محصولاتي و دارد بسياري شاخههاي گرافيك هنر كه ميدانيم
،( Lay out ) صفحهآرايي (Sign) نشانه.بيشمار
اعلان (ILLustration) تصويرسازي ،(Packaging) بستهبندي
...و (Catalog) كارنما ،(Bruchor) دفترك ،(Poster) ديواري
از كدام هر كه هستند گرافيك هنر شاخههاي و محصولات از
تقسيم ديگري بخشهاي به خود شاخهها و محصولات اين
.ميشوند
نقاشي و طراحي با گرافيك بخش همسايهترين شايد تصويرسازي
دارد فعال حضوري گرافيك محصولات بيشتر در چون و است
.باشد نوشتار اين بحث براي مناسبي ايستگاه ميتواند
(ب موضوع و محتوا (الف:جهت از را تصويرسازي نوشته اين در
ميكنيم بررسي نمايش ، و بروز بسترهاي (ت و قالب (پ مخاطب
"مولف تصويرسازي" يا "مولف گرافيك" يعني راه مقصد به تا
.برسيم
روي بر موضوع و محتوا به توجه با تصويرسازي انواع (الف
در ميتواند انتزاع و طبيعتگرايي قطب دو با محور يك
مثل باشد ، تجربي علوم تصويرسازي موضوع اگر.باشد حركت
نشان تصويرسازي هدف و..و شيمي و فيزيك و زيستشناسي
موظف طراح آن ، بهتر تفهيم براي موضوعها ، اين درست دادن
دوربين ، از دقيقتر ايبسا و عكاسي دوربين يك همانند است
در اما كند ، تصويرسازي طبيعتگرايانه را موضوع عينا
.ميكند فرق جريان نظري علوم و انساني علوم حيطه
:مينويسد تصور و تصوير كتاب در مميز مرتضي استاد
شامل شايد كه تصويرگري متنوع موضوعات به دقت كمي با"
به حدودي تا ميتوان باشد جداگانه مطلب و رشته دهها
تفاوت مثلا كه برد پي آنها بيان شيوه تنوع لزوم و اهميت
تصويرهاي با پزشكي كتاب يك متن براي تصويرسازي زمينه در
كتاب يك تاريخي ، كتاب يك تصاوير و مكانيك كتاب يك فني
كتاب يك ادبي ، اثر يك سياحتنامه ، كتاب يك جغرافيا ،
عكاسي ، ورزشي ، جزوه يك مدرسهاي ، تعليمات دوران آموزشي
..و اشعار مجموعه كودكانه ، لطيف و زيبا قصه يك لباس ، و مد
".باشد داشته تفاوت بايد اندازه چه.
شدن تصوير قابل ظاهرا كه هستند موضوعات از سري يك" و
كه موضوعاتي كلي طور به و فلسفه يا موسيقي مثل نيستند ،
"...و ندارد وجود تصويري معادلات آنها مفاهيم در ظاهرا
و "طراح نگاه نوع" از بزرگي بخش تصويرسازي مخاطب (ب
تعيين را "نمايش و بروز بسترهاي" حتي و "تصويرسازي قالب"
و تحصيلات نژاد ، جنس ، سن ، به توجه با طراحميكند
مخاطب باورهاي و مذهب جغرافيايي ، منطقه عمومي ، آگاهيهاي
شده ، ساخته تصوير با مخاطب نهايتا كه ميكند تصويرسازي
پيرمرد با كه تصويري مثال براي.كند برقرار بهتري ارتباط
براي شايد ميكند برقرار مناسبي ارتباط آلماني ساله 70
مردم" مثلا يا.نباشد فهم قابل زاهداني ساله كودك 7
اين بدون هستند ، همگوني و يكدست نژاد كه جهت آن از ژاپن
بياورند ، زبان به را چيزي هر كه باشد داشته لزومي كه
چيز همه كه ندارند دوست آنها.ميكنند درك را يكديگر
ميآيد خوششان تصويري از خاص بهطور و باشد صريح و واضح
به.كند القا را متعددي معاني و بوده بغرنج و پيچيده كه
پيدا صريح و مستقيم شكل ندرت به تبليغات دليل همين
درجه در مييابد ، انتقال آن بهواسطه كه ايماژي و ميكند
تبليغي آثار اغلب كه روست اين از دارد قرار اهميت اول
".برخوردارند سرگرمي و طنز مايه از ژاپني
و مباني همه شامل (تصويرسازي) گرافيكي اثر يك قالب (پ
ليآوت ، تركيببندي ، رنگ ، فرم ، است ، تجسمي هنرهاي مبادي
چون كه طراح امضاء جاي حتي و ايده خلاقيت ، بافت ، تكنيك ،
در آن از خواندهايم و شنيدهايم بسيار زمينهها اين در
.ميگذريم
انواع از يكي معمولا كه نمايش و بروز بسترهاي (ت
انواع كتابها ، مطبوعات ، مثل هستند گرافيك محصولات
مثل رسانههايي نمايش صفحات يا و كاتالوگ و بروشور
ارتباط...و تبليغاتي تابلوهاي سينما ، رايانه ، تلويزيون ،
درست ارتباط همچنين دارند ، "مخاطب" و "قالب" با نزديكي
"محتوا و موضوع" با گرافيكي آثار "نمايش بروز بسترهاي"
.كنند گوشزد ناشران به بايد هنري مديران كه است نكتهاي
انتشار ، ترتيب قطع ، همچون نكاتي نشريات ، مورد در مثلا
با بايد...و صحافي نوع صفحات ، تعداد كاغذ ، جنس رنگ ،
.باشد هماهنگ "قالب" و "مخاطب" ،"موضوع و محتوا"
ارتباط آن در كه است اثري گرافيك كامل و سالم اثر يك
بسترهاي" و "قالب" ،"مخاطب" ،"محتوا و موضوع" بين منطقي
اين كلي هماهنگي البته.باشد شده برقرار "نمايش و بروز
و تعهد و دانش بر علاوه پ و ت ب ، الف ، يعني مورد چهار
يا سفارشدهنده همكاريهاي و همفكري گرافيست ، مسئوليت
.ميطلبد نيز را هنري مدير و سفارشدهندگان
هنر از نوعي طرح است ، نوشتار اين اصلي موضوع آنچه اما
سخن ديگر به.است كامل اثر يك از فراتر كه است گرافيك
هماهنگي و كامل سلامت بر علاوه گرافيك اثر يك اينكه
مورد موضوع از پيشگامتر حتي ميتواند ت تا الف عناصر
ظاهر كامل و جامعالاطراف صورتي به و كرده حركت سفارش
...":ميگويد "تصور و تصوير" كتاب در مميز مرتضي.شود
و دنبالهروي دهد انجام مطلقا نبايد تصويرگر كه را آنچه
داشته ياد به هميشه و است موضوع لغت به لغت تصويري ترجمه
سفارش مورد موضوع به را تازهاي ابعاد كارش با كه باشد
".كند اضافه
عرصه در ماندگاري شاهكارهاي كه هنرمنداني نيستند كم
متن براي حاشيهاي چه اگر كه آثاري آفريدهاند گرافيك
عيار و فخامت با گاهي و متن عرض هم اما هستند ، سفارش
.جلوهگرند متن خود از باارزشتر هنري بالاي
فرهنگي ، پيامهاي با اجتماع خدمت در است هنري گرافيك
آن نوع عاليترين مولف گرافيك و.تجاري و سياسي اجتماعي ،
متن براي حاشيه ارجمندترين امانتداري ، عين در كه است
.است جامعه
اديبي فرزاد
معاصر نقاشي در بحران:آغداشلو آيدين
ايران
:گفت مشهد جهاددانشگاهي فردوسي تالار در آغداشلو آيدين
و دارد قرار بحراني دورهاي در ايران معاصر نقاشي
.است نقاشي مخاطبان به مربوط بحران ، اين اصلي دليل
سخن "ايران معاصر هنر با هفتهاي" مراسم در كه وي
نقاشي دوسالانههاي از بعضي در من:افزود ميگفت ،
متاسفانه ولي ديدهام جوانان در شگرفي استعدادهاي
فاصله دور چندان نه گذشتههاي با ايران كنوني نقاشي
.دارد زيادي
بويژه و هنرمندان مشكلات هنري منتقد و نقاش اين
با ما هنرمندان:كرد تصريح و شد متذكر را نقاشان
دريافت امكان و هستند آشنا كمتر جهان معاصر نقاشي
سويي از ندارند ، را جديد كتابهاي و هنري مجلههاي
.است گران هنري كتابهاي
عدم ما ، امروز نقاشي مشكلات ديگر از:افزود آغداشلو
در تدريس براي باتجربه استادان بعضي از دعوت
در رسالتشان انجام در نقادان ناتواني و دانشگاهها
.است زمينه اين
منتقدان و روزنامهنگاران كه اين بيان با آغداشلو
بيان و ميدادند توضيح مردم براي را نقاشي بايد
حتما نيست قرار شعر و موسيقي مانند نقاشي كه ميكردند
مخاطب كه زماني تا:كرد تاكيد باشد ، چيزي يك شبيه
ميان شكاف و چالش نكند ، حركت هنرمند همراه ما
وظيفه ميان اين در و شد نخواهد پر مردم و هنرمندان
مورد در وي.است سنگين بسيار منتقدين و نويسندگان
عمده صفت دو ايرانيها:گفت ايران در هنر تاريخ
.نميشود ديده ديگر دو اين امروز متاسفانه كه داشتند
"تركيبكنندههاي" ايرانيان:افزود معاصر نقاش اين
را مختلف اقوام هنرهاي كه اينمعنا به.بودند بزرگي
ايراني كاملا كه ميآورند وجود به جديدي چيز و گرفته
.بود
"شناسي رنگ" را ايرانيان بارز صفت دومين آغداشلو
كشوري هيچ نقاشي و هنر در:داشت اظهار و عنوان آنها
آثار به نگاهي و است نرفته كار به رنگ ايران ، مانند
به دلفريب رنگهاي مجموعه كه ميدهد نشان مينياتوري
.ميزنند را آخر و اول حرف رفته ، كار
و بارز صفات تمام متاسفانه:افزود هنري محقق اين
از پس و بود مشهود قرن 19 اواخر تا ايرانيان شاخص
:داد ادامه وي.هستيم هنر عرصه در بحراني شاهد آن
غير توسط ايران هنر تاريخ مورد در آثار بهترين
.است شده نوشته ايرانيان
معاصر هنر آينده مورد در پرسشي به پاسخ در آغداشلو
جهاني نقاشي از ما تقليد حاضر ، حال در:گفت ايران
در جهاني هنر اينكه به توجه با و است شده زياد بسيار
برد ، سرمي به خود سياهچاله دوره در حاضر حال
.كرد ارائه دقيقي ارزيابي نميتوان
است ممكن پويا و زنده فرهنگهاي:افزود حال عين در وي
حركت به حال هر به ولي شوند ساكن و خسته دورهاي براي
.داد خواهند ادامه خود
هنر مورد در پرسشي به پاسخ در ايراني هنر محقق اين
فاصله در ايران در نگارگري:داشت اظهار نگارگري
معناكه اين به بود فعال قمري هجري تا 12 قرنهاي 8
در آغازو آن اصول قرن 11 در شد ، شروع و 9 قرن 8 در
.رفت بين از قرن 12
بود جهان دو به نگرش نوعي نگارگري ، :افزود آغداشلو
ادامه وي.ميزد را آخر و اول حرف رنگ ، آن ، در و
هنر شعر ، از پس كه ميگويم جرات به من:داد
اسلام از پس ايراني هنر دستاورد مهمترين نگارگري
از هنرمندان حاضر حال در كه اين بيان با وي.است
من:داشت اظهار كنند ، زندگي نميتوانند نقاشي راه
فروش راه از تنها كه ميشناسم را هنرمندي كمتر
.كند امرارمعاش بتواند آثارش
آثار خريد به مردم كم اقبال علت مورد در آغداشلو
آن دليل يك شايد:گفت داخلكشور هنرمندان نقاشي
را لازم فرهنگ كه است سريعآدمهايي شدن پولدار
ولي دارند ، را نقاشي آثار خريد توانايي آنها و ندارند
و داده دست از را خود بازار نقاشي كه كرد قبول بايد
.داشتهاند نقش امر اين در متعددي عوامل
سهراب سعيدي ، ابوالقاسم از هنري منتقد و نقاش اين
يكتايي و عربشاهي مسعود زندهرودي ، حسين سپهري ،
:گفت و برد نام معاصر نقاشي فاخر هنرمندان بهعنوان
نقاشي هنر عرصه در ديگر نفر چند همراه به افراد اين
از بعضي كار چند هر داشتند ، گفتن براي حرفي ايران
.بود گذشتگان آثار از متاثر بعضي و جهاني زباني به آنها
معاصر نقاشان كار در كه عمدهاي تفاوت:افزود وي
توجه ميشود ، مشاهده نقاشانگذشته و عباسي رضا چون
و جمعها به گذشتگان توجه و افراد به معاصران
جامعه نگرشهاي تغيير از نشان كه ميباشد محافل
.ميدهد
|