|
تاريخ وفهم فرهنگي مطالعات
امري نيست ، فرهنگ از تعريفي دادن حاضر مقاله هدف:اشاره
آغاز فرض اين از نويسنده.باشد متداول بسيار شايد كه
و ارتباطي اطلاعاتي ، فنآوريهاي گسترش با كه ميكند
به بيستم سده نيمههاي از شايد حاضر ، عصر در رسانهاي
ايدئولوژي و سياست اقتصاد ، و فرهنگ ميان پيوند سو ، اين
بر كه رشتههايي رو اين ازاست شده آشكار پيش از بيش
بوده ، فرهنگ با مرتبط كه حوزههايي يا و فرهنگ مقوله روي
اتخاذ از ناگزير ميپردازند ، مطالعه و بررسي به
نويسنده.گرديدهاند باب اين در تري متنوع چشماندازهاي
فرهنگي مطالعات ;مكتب دو رهيافت بررسي به اساس ، همين بر
.ميخوانيم هم با.ميپردازد فرانكفورت و انگلستان
انديشه و فرهنگ گروه
حوزه ميان پيوند و ارتباطي تكنولوژيهاي گسترش با همراه
عرصه در آنها گسترده تاثيرات ظهور و اقتصاد و فرهنگ
بر قبلا كه جامعه شناخت در محققان نظرگاه اجتماعي ،
داشت تكيه...و اقتصادي جبرگرايي مانند تكعلتي ديدگاه
.شد داده سوق ديالكتيكي و عاملي چند ديدگاه يك سمت به
به رجوع با بيستم قرن نظريهپردازان از برخي كه بهطوري
ماركس انديشههاي هگلي ريشههاي همچنين و وبر انديشههاي
به سويي از و اقتصاد بر آن تاثير و فكر و انديشه نقش به
تودهها تحميق جهت در فرهنگي نهادهاي از سوءاستفاده
بازتوليد و مصرف توزيع ، توليد ، جريان به آنهاپرداختند
جهت در سرمايهداران سوگيري از انتقاد با و داشته اشاره
به اعتقاد بازار قانون مطابق كه ((فرهنگ صنعت)) ايجاد
توليد براي بيشتر مصرف و بيشتر مصرف براي بيشتر توليد
فرهنگ)) شكلگيري در صنعت اين مخرب تاثير بر دارد ، بيشتر
در كلي بهطور كه ديدگاهها اين.كردند تاكيد ((توده
چارچوب در ميگيرند جاي انتقادي مطالعات زيرمجموعه
مطالعات مكتب فرانكفورت ، مكتب مانند خاصي فكري مكتبهاي
اقتصاد مكتب و فرانسه ساختارگرايي مكتب انگلستان ، فرهنگي
ضرورت.شدند برخوردار خاصي برجستگي از رسانهها سياسي
از آنها كه است نقدي از برخاسته انديشهها اين بررسي
بهويژه و ارائه ميكنيم زندگي آن در ما كه مدرني جامعه
غالب فرهنگ نبودن مطلق بر فرهنگي مطالعات كه است تاكيدي
غالب فرهنگ با مبارزه شيوههاي آن براساس و داشته قدرت و
مكتب دو بررسي به مقاله اين در.ميدهد نشان ما به را
.ميپردازيم فرانكفورت مكتب و فرهنگي مطالعات
چگونه فرهنگ عرصه به انتقادي رويكردهاي كه است اين مسئله
خروج براي آنها انديشههاي چقدر و مينگرند مدرن جهان به
مكتب ديدگاه.است راهبردي نظام اين نابرابريهاي از
چون دانشمنداني افكار در ريشه انگلستان فرهنگي مطالعات
دارد (1869)((آنارشي و فرهنگ)) كتاب مولف ،((ماتيوآرنولد))
،(عالي)ظريف فرهنگ:نوع سه به را فرهنگ آن ، در وي كه
تقسيمبندي (مبتذل) خشن فرهنگ و (معمولي) متوسط فرهنگ
از را تاثير بيشترين مطالعات اين اما (1).بود كرده
تحت كتابي سال 1930 در كه گرفت ليويس.آر.اف انديشههاي
صنعت مسئله و نوشته ((فرهنگي اقليت و توده تمدن)) عنوان
كه ادبي مطالعات نوعي) ليويسيسم.نمود مطرح را فرهنگ
دفاع اصيلي آثار از (است گرفته ليويس نام از را عنوانش
(2).شود شهروندان اخلاقي تكامل باعث كه ميكرد
مكتب) بيرمنگام مكتب تاسيس و نظريات اين تكوين با
گرفت خود به نهاديني شكل فرهنگي مطالعات (فرهنگي مطالعات
فرهنگي مطالعات ليويس ، نخبهگرايانه مطالعات كنار در و
ميتوان مكتب اين برجسته اعضاي از.شد شروع عامهگرايانه
ادوارد و استوارتهال ويليامز ، ريموند هوگارت ، ريچارد به
لوئي افكار تحتتاثير انديشمندان اين.كرد اشاره تامپسون
سياسي كاركرد به آنتونيوگرامشي و رولانبارت آلتوسر ،
زيردستان آن در كه سلطهاي توصيف براي و پرداخته فرهنگ
سلطه اين به تن حاكم طبقه مشهود و ملموس تسلط بدون
كار به را گرامشي نظر مورد ((هژموني)) مفهوم ميدهند ،
آلتوسر چون ساختارگراياني تحتتاثير همچنين آنهاگرفتند
عنوان به رسانهها از آن در كه او نظريه از و دارند قرار
.گرفتهاند بهره ميكند ياد ((دولت ايدئولوژيك دستگاههاي))
توسط نيز آمريكا در فرهنگي مطالعات مكتب انديشههاي
در ميلز سيرايت.شد پيگيري ((جيمزكري)) و ((ميلز سيرايت))
تعامل از آن در و نوشت را ((قدرت نخبگان)) كتاب زمينه اين
سياستمداران ،(رسانهها صاحبان و سرمايهداران) سوداگران
جهت در (دفاع وزارت) نظامي سران و (كنگره و سفيد كاخ)
(3).كرد ياد آمريكا جامعه در سلطه ايجاد
يك شيوههاي دقيقا (4)انگلستان فرهنگي مطالعات مكتب
را مختلف ايدئولوژيهاي ميان برخوردهاي كه را فرهنگ
.ميدهد قرار بررسي مورد است داده تغيير و توليد ، بازتوليد
تحليل و تجزيه به توجه بيشترين فرهنگي ، مطالعات بين در
گروههاي علايق آن ، بهوسيله كه دارد اختصاص معانياي
بر را ايدئولوژيشان آنها و شده برجسته جامعه در مسلط
.كردهاند تحميل كمقدرت گروههاي
اين دليلش.ندارد ثابتي و پيوسته تمركز فرهنگي مطالعات
و تاريخي شرايط به علاقهمند فرهنگي مطالعات كه است
بنابراين ميگذارد ، تاثير جوامع زندگي بر كه است سياسي
از برخاسته كه شرايطي و ما موضوع به پاسخگويي براي
.كند تغيير مدام بايد است ، فرهنگي زندگي سياسي موقعيتهاي
ميكند بيان فرهنگي ، مطالعات برجسته محقق گروسبرگ ، لاري
تاريخ به پاسخگويي براي تلاش طريق از)) فرهنگي مطالعات كه
وجود سياسي مبارزات جهان در موضوعاتي چه اينكه براي و
تاريخ از ما دانش اينكه دليل به ((.است شده هدايت دارد ،
بنابراين ميكند ، تغيير پيوسته طور به سياسي مبارزات و
شرايط به بايد مسئوليتش از دفاع براي فرهنگي مطالعات
اصلي توجه كه است معتقد ((استوري جان))گويد پاسخ تاريخي
از دهه1970 در طبقاتي ، موضوعهاي به فرهنگي مطالعات
بهوسيله و داد اهميت جنسيت به كه فمينيسم بحثهاي طريق
توجه مورد بايد نژاد اينكه بر مبني مدني حقوق پافشاري
فرهنگي مطالعات محققان پاسخ ، در.شد مختل گيرد ، قرار جدي
جنسيت و نژاد تاثير و ماهيت باب در تئوريپردازي به شروع
.كردند طبقه بر
فرهنگي ، مطالعات پردازان نظريه ديگر و گروسبرگ براي
گروههاي اينكه براي است مناسبي زمينه عمومي فرهنگ
گرفتن قرار زيردست از و داده توانايي خودشان به ستمديده
تحليل و تجزيه فرهنگي ، مطالعات محقق وظيفه.كنند جلوگيري
است سياسي و فرهنگي اقتصادي ، نهادهاي و عوامل شناسايي و
روابط و آن درون ويژه موقعيتهاي روزه ، هر زندگي شكل كه
به.ميكنند تنظيم را كليشان آرايش و آنها بين
براي انتقادي فهم يك كه است اين اصلي هدف عبارتديگر ،
تاثير چگونگي فهم براي و جامعه مسلط ساختارهاي در رفتار
فرهنگ ، يك اعضاي مادي و سياسي زندگي بر ساختارها آن
.كند ارائه ندارند جاي غالب درجريان كه آنهايي بهويژه
اصلاحطلبانه دستورالعمل يك از فرهنگي مطالعات محققان
هدف كه است كرده خاطرنشان ((تداستريپس)).ميكنند استقبال
بهطور بلكه نيست ، كردن نقد صرفا)) فرهنگي مطالعات
تخريب و بازسازي ساختن ، براي فعالانه مداخله معنيدارتري
مكاتب از آنها ((.است تاريخي و سياسي اجتماعي ، زمينههاي
را منفردي عامل هر كه متمايزند دليل اين به ديگر فكري
تحميل و غلبه در گروهها بعضي قدرت علت تشريح براي
.نميدانند كافي جامعه در ديگران بر ديدگاههايشان
فرهنگي مطالعات مكتب و فرهنگ
مطالعات تئوريپردازي براي اصلي مفهوم يك كه است آشكار
فرهنگ حوزه ، اين تئوريسينهاي براي.است فرهنگ فرهنگي ،
.ندارد اشاره معنويت يا خردمندي يا زيباييشناسي توسعه به
...سياسي بهطور فرهنگي مطالعات در فرهنگ)) عوض در
((.ميشود تعريف روزه هر زندگي رسوم و الگوها بهعنوان
علاقهمند بدان فرهنگي مطالعات محققان كه تعريف اين
بلكه نيست ، اجتماعي نخبگان حوزههاي در صرفا هستند
.دارد وجود عمومي فرهنگ در ويژهاي بهطور و همچنين
بر مبتني فرهنگ اول ، :دارد معنا يا وجه دو فرهنگ
دانشهايي و عقايد ارزشها ، ايدهها ، شامل كه ايدئولوژي ،
و فعاليتها و بوده مشترك جامعه ، اعضاي بين در كه است
دوم ، .ميكنند هدايت دارند وجود جامعه در كه را رسومي
و ملموس رسوم شامل كه جامعه از بهويژگيهايي فرهنگ
آئينهاي شامل ملموس رسوم.دارد اشاره ميشود واقعي
از:مشاهدهاند قابل سادگي به جامعه در كه ميشود فرهنگي
مجموع ، درتدفين مراسم و عروسي مراسم تعطيلات ، قبيل
كه ميشود افرادي تكراري فعاليتهاي شامل فرهنگ رسوم
داده نشان روزمرهشان زندگي شيوههاي طريق از را فرهنگ
.ميكنند وخلق
صورت دو به را فرهنگ بعد دو اين فرهنگي مطالعات محققان
-رسوم كه معتقدند آنها.ميبينند تقكيكناپذير و پيوسته
فرهنگ يك ايدئولوژي -روزمره انواع هم و اتفاقي انواع هم
ايدئولوژي اين برعكس ، و ميكنند حمايت و كرده منعكس را
قرار تاثير تحت را اعضا عمل و عقيده احساس ، فكر ، فرهنگي ،
دموكراتيك ايدئولوژي مثال عنوان به.ميكند هدايت و داده
در افراد كه ميكند بيان را ملموس رسم اين متحده ايالات
ملموس رسم اين همزمان ، طور به اما دهند ، راي انتخابات
تقويت و كرده منعكس را دموكراتيك ايدئولوژي دادن ، راي
رسوم و غرب فرهنگ در هم سرمايهداري ايدئولوژي.ميكند
بازار وجود مانند برجستهميسازد ، قالبهايي در را خاصي
كردن اعطا و يكديگر سرگذاشتن پشت براي فردي كار و رقابتي
پول بنابراين شخصي ، ضرر آسيبيا براي دادخواهي در پول
جامعه يك در چيزها بسياري چگونه اينكه از است معياري
براي مبارزه همزمان طور به.هستند مسئله سرمايهداري
اجتماعي مقام و قهرماني موفقيتهاي جوايز ، ترفيعها ،
ارزشهاي شگفتانگيزي طور به كه هستند متضمن را خاصي رسوم
.ميكنند حفظ و كرده بيان را سرمايهداري
ايدئولوژيكي سلطه
اهميت فرهنگي مطالعات در نيز ايدئولوژيكي سلطه مفهوم
خاصي شهرت كه بريتانيايي محقق هال ، استوارت.دارد
مجموعهاي عنوان رابه ايدئولوژي دارد ، فرهنگي درمطالعات
واقعيت از را جامعه يا گروه يك برداشتهاي ايدههاكه از
به ايدئولوژي به همچنين اواست كرده تعريف ميدهند ، شكل
از گروه يك چگونه ميكند تعيين كه معاني از رمزي عنوان
محققان ديگر و هالدارد اشاره ميبينند ، را جهان مردم ،
با ايدئولوژيها ، فرهنگي ، هر در كه معتقدند فرهنگي
تئوري.دارند وجود واقعيت ، فهم از شيوههايمتناقضي
نيست ، متجانس فرهنگ ، يك كه است معتقد فرهنگي مطالعات
و شرايط تجارب ، كه ميشود مختلفي گروههاي شامل بلكه
را فرهنگ كلي فهم كه دارند متمايزي اجتماعي هويتهاي
.ميدهد شكل
برتري قدرت نوعي به كه است فرهنگ يك غالب ، ايدئولوژي
زندگي در مشخص لحظه يك افراددر از بيشتري وتعداد داشته
را سلطهاش غالب ، ايدئولوژي.ميكنند پيروي آن از فرهنگي
و كليساها اجتماعي ، مانند نهادهاي حمايت احساس ازطريق
اين.ميكند حفظ رسانهها و مجالس آموزشگاهها ، معابد ،
براي يكديگر با تعامل در يا و انفرادي صورت به هم نهادها
كردن ، سركوب براي و غالب ايدئولوژي به بخشيدن مشروعيت
عمل متضاد ، ايدئولوژيهاي كردن خاموش يا گرفتن ، ناديده
و هستند برجسته غالب ، علايق اينكه دليل به.ميكنند
براي ميشوند ، حمايت فرهنگي نهادهاي بوسيله قويا
فرصت يك كه است مشكل خيلي رايج فكري خط از خارج گروههاي
.آورند دست به عادلانه دادرسي
هستند ، غالب ايدئولوژي پرقدرت ابزار معمولا رسانهها
را غالب ايدئولوژي فرهنگي نهادهاي همه نه بسياري ، اگرچه
ارائه در ويژهاي طور به رسانهها اما ميكنند ، حمايت
طبيعي و شايسته بهنجار ، صورت به غالب گروههاي ايدئولوژي
قبيل از تلويزيوني ، برنامههاي.دارند توانايي
پخش پرمخاطب ساعات در كه اخباري يا كودكان برنامههاي
در هنجار عنوان به را بنيه وقوي سفيدپوست مردان ميشود ،
در واقعا آنها كه حالي در ميدهد ، نمايش متحده ايالات
از گرفته صورت انتقادهاي وجود با.نيستند اكثريت
اقليتها هنوز اما تلويزيوني ، برنامههاي جهتگيري
يا زيردستان ، قربانيان ، جنايتكاران ، عنوان به غالبا
در.ميشوند داده نمايش محترم كمتر انسانهاي ديگر ازجهات
جهان از را ديدگاهي تلويزيون ديگر ، ملاحظات و موارد اين
.است خارج ((واقعيتها))با همخواني از كه ميكند عرضه
غالب ، ايدئولوژيهاي تقويت در تاثيرشان دليل به رسانهها
در.كردهاند كسب فرهنگي مطالعات در را گستردهاي توجه
دانشمندان توجه مورد مسئله تنهايي به رسانهها حال ، هر
مطالعات محققان دقيقتر ، بيان به.نيستند حوزه اين
سلطه چگونه بدانند كه علاقهمندند بيشتري دقت با فرهنگي ،
از و پيداميكند ادامه و شده حمايت غالب ، ايدئولوژيهاي
تغيير را آنها و كرده مبارزه ميتوانند چگونه آنها سويي
.دهند
مبارزه از خاصي دستگاه يك عنوان به رسانهها بنابراين ،
مبارزه نه مبارزه ، اين اما ميرسند ، نظر به ايدئولوژيكي
.شركتهاست بزرگترين مبارزه بلكه فينفسه ، رسانهها
مبارزه صحنه
و فرهنگ دارند عقيده فرهنگي مطالعات تئوريسينهاي
جريان در هميشه بالا ، انعطافپذيري بهدليل ايدئولوژي
كلي طور به فرهنگ.هستند تغيير براي موضوعي و بوده
جريان در اما نيستند ، ثابت خاص طور به غالب وايدئولوژي
حال در مبارزه به ((هال استوارت)).دارند قرار پيوستهاي
از صحنهاي))صورت به ايدئولوژيكي كنترل براي پيشرفت
مكرر هال.دارد اشاره ((برخورد از صحنهاي)) يا ((مبارزه
مطلق قدرت يا فرهنگها روابط شود فكر مبادا اينكه عليه
بايد آنها ميكندكه بيان او عوض ، در.ميدهد اخطار هستند
گرفتهاند قرار خاص تاريخي شرايط در كه صورتي همان به
دهه در متفاوتي هويت نژادي سركوب بنابراين ، .شوند فهميده
اين در دهه 1980 در آنچه به نسبت متحده ايالات در 1990
ميان مبارزه كه است معتقد او.كرد پيدا داشت ، كشور
كه صورتي به است ، ناپايدار پيوسته طور به ايدئولوژيها
حمايت از و كرده پيدا نظر اظهار فرصت متفاوت گروههاي
.ميشوند برخوردار فرهنگي نهادهاي
و غالب ايدئولوژيهاي با مخالفت فرهنگي مطالعات نظر از
به جايگزين جهانبينيهاي به بخشيدن مشروعيت براي تلاش
آشكار موسيقي جديد بخصوصانواع موسيقي ، در ويژهاي طور
عنوان به را رول و پانك راك ، موسيقي ((گروسبرگ لارنس)).است
.كرد مطالعه ميكند ، مخالفت غالب ايدئولوژي با كه عملي
از وسيعي مجموعه راك موسيقي گروسبرگ ، مطالعه به توجه با
را جامعه در جايگاهشان و جوان مردم هويت شامل مسايل ،
به رول و راك كه ميكند بيان گروسبرگ.ميكند بيان
همه زندگي در را آنها بخشيدهو انرژي جديد پيشامدهاي
.ميسازد اساسي
جبرگرايي برفراز
كه است فرض اين فرهنگي مطالعات از خاصي برجسته بعد يك
نكرده مشخص ايدئولوژيكي سلطه براي را منفردي دليل هيچ
كه معتقدند خردمندانه روايت اين به ديگران و هال. است
يا هرايدئولوژي براي پيوستهاي هم به و زياد بسيار دلايل
((overdetermination)) آنهااصطلاح.دارند وجود فرهنگي عمل
اجتماعي ، زندگي جنبههاي كردن مشخص براي را (چندعامليت)
دليل يك نتيجه اينكه جاي به كه ايدئولوژيكي سلطه شامل
كار به شدهاند ، معين متعدد دلايل وسيله به باشند مجزا
فرهنگي ، واعمال ساختارها از تعدادي بنابراين.ميگيرند
مطالعات مبحث نظر ازميكنند حفظ را ايدئولوژيكي سلطه
داشته عقيده كه نابجاست و لوحانه ساده بحث اين فرهنگي ،
بازتوليد چگونگي يا ايدئولوژي براي منفردي دليل هر باشيم
.دارد اهميت افراد عمل و فكر در آن تجسم و
ماركسيسم تاثير تحت قويا فرهنگي مطالعات دانشمندان اغلب
روي اصلي عامل عنوان به اقتصادي طبقه چون قراردارند ،
با.است شده بررسي آنها عمل وچگونگي افراد تفكر چيستي
اقتصادي ، ساختارهاي و سيستمها ماركسيسم ، تئوري به توجه
پايگاه مذهب ، سياست ، قبيل از زندگي ديگر جنبههاي همه
ماهيت.ميكند مشخص را جامعه يك كلي سيستم و اجتماعي
((روبنا)) ماركس كه را آنچه جامعه ، يك اقتصاد زيربنايي
و نهادها از يافته تركيب كه ميكند ، خلق است ناميده
سيستم كردن طبيعي و بازتوليد به كه است اجتماعي اعمال
.ميكند كمك است جامعه يك پايه كه اقتصاد واقعي
وسيله به عميقا فرهنگي مطالعات تئوريسينهاي اگرچه
اين آنها اما گرفتهاند ، قرار تاثير تحت ماركسيسم تئوري
را افراد عمل اقتصاد كه نميپذيرند را ماركسيسم عقيده
ديديم ، حال به تا ما كه همانطورميكند معين
زندگي كه دارند عقيده فرهنگي مطالعات نظريهپردازان
موثر عامل چند يعني.است (( Overdetermined))اجتماعي
.دارند وجود گروهي و فردي رفتار در متعامل و متداخل
سومين نژاد است ، ديگري عامل جنسيت ;است عامل يك اقتصاد
مذهب ;پنجم عامل عاطفي خوگيري ;چهارم عامل سن ;است عامل
فرهنگها چگونه اينكه فهم براي.آخر الي و است ششم عامل
يا غالب ايدئولوژيهاي توليد باز و بخشيدن مشروعيت براي
ميكنند ، عمل دائمي مبارزه صحنه در آنها كردن سرنگون براي
پيوسته هم به و پيچيده نيروهاي دقيق تحليل و تجزيه
.است ضروري
آزاده خليل
دارد ادامه
:منابع
ارتباطات ، انتقادي مطالعات جزوه كاظم ، دكتر معتمدنژاد ، -1
اجتماعي علوم دانشكده ارتباطات ، ارشد كارشناسي دوره
.تحصيلي 811380 سال اول نيمسال طباطبايي ، علامه دانشگاه
مشيرزاده ، حميرا ترجمه فرهنگي ، مطالعات سايمن ، دورين ، -2
ص 3 ،(1378) تهران پويان ، آينده نشر
معاصر ، دوران در جامعهشناسي نظريه جورج ، رتيزر ، -3
ص 89 ،(1374) علمي نشر ثلاثي ، محسن ترجمه
زير منبع از فرهنگي مطالعات مكتب مبحث از قسمت اين -4
:است شده اخذ
Jolia Twood,Critical communication Pheories; Communi
),c2000ation Pheory in Action , secondedition (
n281291orth carlina at chapel Hill. pp
|
|