بگيرم ياد را شدن آدم آمدهام
نخريد صفركيلومتر اتومبيل
نخوريم چي بخوريم ، چي
بگيرم ياد را شدن آدم آمدهام
احتمالا كه عينكيها از آنها "كنيد جدا رو عينكيها"
عينكيها.ميكنند استقبال گونه اين ظريفترند سربازاني
ميكنند نگاه من به چرا.نيستم عينكي كه ميشوندمن جدا
پنهاني داوود
سر از را سالهاش دو دوران كه آنها از خيلي براي سربازي
جواني هر از اگر.دارد را خودش خاص خاطرات گذراندهاند
چيزها خيلي بپرسيم دوران اين مورد در رفته سربازي به كه
اتفاقات از صادقانه برداشتي ما روايت.دارد گفتن براي
نظامي بعد به مطالب اين.روزهاست آن از بخشي روزمره
پرتاب فضا اين به غافلگيرانه راوي.نميكند اشاره موضوع
خاطر به را چيزهايي ملايم طنزي با تا ميكوشد حالا و شده
.ميبيند جديد خانوادهاي در را خود او.بسپارد
كه من اما شوم آدم مادرم گفته به تا سربازي آمدهام من
تاكيد او اما.گفتهام هم مادرم به را اين نميشوم ، آدم
خطرناكتري تصميمات برايم نشوم آدم هم اينجا اگر كه كرده
آن و اين از لابد)..بگويم طور چه.گرفت خواهد
با خود فرزندان تنبيه براي گاهي مادرها كه شنيدهايد
احتمال ديگر ، بله ("ميدهم زنش" كه ميكنند تاكيد حالتي
شدت همان با).ميدهم زنش:باشد گفته مادرم كه دارد هم
كه من اما ؟!چي ؟!زنم ديگر ، ميدهد زنم آره ، (تاكيد در
.نميشوم آدم
در كه لابد ، فهميده هم پادگان دژبان حتي را اين گمام به
مرا ما نفره 50- جمع 60 به نگاه يك با برخورد اولين
حالت به استراتژيك دستور يك در داده ، قرار خطاب مورد
در من كه است اينگونه و.ميكند دعوت سينهخيز و درازكش
وارد افقي حالتي با كه عمودي آدمها مانند نه ورود ، بدو
ايراد اين !نميشوم آدم كردم عرض كه من). ميشوم پادگان
(برميگردد خودم به
"نيگا رو آشخورا"
شما.ميگويند مقدم خير گونه اين كه بندهاند همرزمان)
خاطر به را قيافههاشان ميكنم سعي (نكنيد توجه آنها به
كمي.پهن چانه با است سبيلو يكي اين..بسپارم
قيافهاش به.دارد مشكي سردوشي.كثيف و سياهسوخته
.نيست اماباشد قباد يا غلام مراد ، اسماش كه ميآيد
در).ميسپارم خاطرش به گونه اين من.است صفر سرباز لابد
(گرفت خواهم را حالش آتي روزهاي
.نكنه نيگا رو جايي جلويي ، نفر كله جز هيشكي.صف صف ، به"
اين با دارد سمتي چه نميدانم كه مافوق نيروهاي از يكي
ميخواستهتشريف حتما) ميآيد سراغمان به بيان
اسم (است نچرخيده زبانش اما بگويد خيرمقدم را ما فرمايي
كه است اين سعيمان.نميسپاريم خاطر به را يكي اين
سكوت البته) نميزنيم حرف ما.نگيريم جدي هم را قيافهاش
اين) ميگويد را اين لبمان زير زمزمههاي (نميكنيم هم
سمتي به را ما ويژه مراسم اين از پس (نگوييد كسي به را
همراهمان عقابي بيني با اوليه دژبان همان.ميكنند هدايت
به شنيده چيزي (نرود يادتان لب زير زمزمههاي) ميشود
(غضبناك). ميكند نگاهمان برگشته كه گمانم
..ببرمتون سينهخيز جا همين ساعت ، دو كه نكنيد كاري -
.نميكنيم كاري ما خدا به.
اسامي تا ميگيرند را دفترچههامان اداري واحد يك در
خاطر به هم را قيافههامان لابد) شود بايگاني دفاتر ثبت
(مينگرند را ما چگونه بدانيد اگر ميسپارند ،
ميبرندمان.است دستور يك اين "آرايشگاه" ببرينشون
انتظار باسابقه سربازاني آنجا.كنند كچلمان تا آرايشگاه
دستشان به را خدا گمشده برههاي ما.ميكشند را ما
صف به.ميشويم كچل.واگيرند سرمان از پشم تا ميسپارند
.ميشويم تقسيم ميشويم ،
احتمالا كه عينكيها از آنها "كنيد جدا رو عينكيها" -
عينكيها.ميكنند استقبال گونه اين ظريفترند سربازاني
.ميكنند نگاه من به چرا.نيستم عينكي كه من.ميشوند جدا
.ميشويم جدا ريزهها ما "كنيد جدا رو ميزهها ريزه" -
.ميبرند آسايشگاه سمت به را ما
از يكي اسكان محل اينجا.ميكنند تقسيم گروهان چند به
را سربازي شب اولين.ميشويم دو گروهان ما.گردانهاست
.بگذرانيم ساختمانها از يكي در موقت طور به است قرار
است سربازي شب اولين.ميكنند تقسيممان دوباره فردا
...ديگر
مكاني در حضور از ناشي دلهره با سفر خستگي رگهامان در
.چگونهايم نميدانم كه گمانم به.ميشود همراه غريب
.تختها رديف ما و شدهاند هم رديف تختها
"بشين"
"پاشو"
.ميشود اجرا و صادر ناديده جاهاي از نامريي دستورهاي
در ميخواهند همه انگار).ميشويم پا هي.مينشينيم هي
(.باشند داشته سهمي ما آدمسازي نيك بسيار فعاليت اين
حساب به را اين).ميكنيم زمزمه چيزهايي لبهامان با
.(نشدهايم آدم هنوز كه ما نگذاريد ، بيادبي
"...سه بشمار دو ، بشمار يك ، بشمار.برپا سه بشمار"
.ميكنند بيدارمان بيان اين با اقامت روز اولين صبح در
(كيست؟ ديگر اين)
ستارههايي از تراشيده ، ريش پر ، صورت بلند ، قد با آقايي
مافوق و دارد مقامي كه برميآيد چنين گذاشته بردوش كه
.ايستادهايم تخت كنار همه ما.ماست
(مينشينيم) "بشين"
(ميشويم پا) "پاشو"
(...) "بشين"
(...) "پاشو"
كه ميشود شنيده چيزهايي) زمزمه پر لبهاي هم باز
(.نميگويم
آقاي.ميپذيريم موبهمو را دستورها ما بگويم هم را اين
.ميخندد دارد كه فهميده را اين انگار هم ستاره با
(ممنون خيلي متشكريم ، بله) "نيگا آشخورارو"
ديگري چيز كسي) شويم سرباز آمدهايم ميگويند ما به
(شوم آدم تا فرستاده مرا مادرم نميدانند آنها.نميگويد
اين آغاز.دارند تحرك ميشوند بيدار كه صبح از سربازان
در).ميشود شروع توالت صف در ايستادن زمان از تحرك
دستگاه شش از.روبهروييم بغرنج مسئله يك با ما اينجا
صفهاي 100 ديگر تاي سهخرابند دستگاه سه گروهان ، توالت
كداممان هيچ ميفهميم ما كه اينجاست تازه).دارند نفري
(!بد چهنداريم اعتقاد ديگران حق و گذشت به
حضورمان هرچه.ميگيريم ياد چيزها خيلي كمكم ما
مثلا.ميرود بالاتر هم مطالب يادگيري ميشود ، پررنگتر
هر نشانه به.بگذاريم علامت كلاهمان زير كه ميگيريم ياد
اين شعاع.ادبي مطالب.مينويسيم شعر ضربدر ، يك ماه
.ميگيرد فرا هم را بچهها تختخواب حتي و ديوارها اتفاق ،
منظور (گرفتهايم اشتباه كاميون پشت با را كلاهمان ما)
...حرفهاست اين و يادگاري
چيزي كه اينها تازه...و "بگذرد نيز اين" ،"مادر"
وسايلمان از بايد چگونه كه ميگيريم ياد حتي ما.نيست
يغلوي از گاهي ميتوان ديگر ، است سربازي.كنيم محافظت
.....و كرد استفاده غذا صرف براي هم ديگران
(ميگيريم ياد چيزها خيلي كمكم) كه ميگيريم ياد ما
(تاكيد قيد با) گاهي.شويم مريض صبحگاه به رفتن از پيش
فقط (تاكيد قيد با) گاهي.ميگيرد خوابمان پست سر گاهي
از را خود سهم و زده پادگان ميوه باغهاي به سري گاهي
رفتن رژه از فرار ما.ميكنيم مصرف موعد از پيش ميوهها
كنكور در كه ميگيريم ياد حتي ما.ميگيريم ياد هم را
ميكشيم سيگار.ميخوريم سرد چاي ما.كنيم شركت دانشگاه
پادگان غذاخوري سالن در كه ميگيريم ياد حتي ما...و
و بكشيم "هو" بايد سربازها از يكي ليوان شدن شكسته هنگام
اينها) ميشويم باحال خيلي كل در..ديگر چيزهاي خيلي
همه ، اين با.(بماند خودمان بين نميگويم ، مادرم به را
هم هنوز آموزش زمان در بودن آشخور از ناشي رواني فشار
وظايف انجام در بيوقفه تلاش.ميكند سنگيني بردوشمان
.ميكند كمرنگ را ما بودن آشخور لفظ كه است حربهاي تنها
شهري مرخصيهاي در كه بگيريم ياد بايد ما مثال عنوان به
پارك نزديكترين يا خلوت خيابان اولين به رسيدن با
دژبانهاي اسير احيانا تا كنيم عوض را خود لباسهاي
بگيريم ياد را چيز همه بايد خلاصه.نشويم شهر داخل فعال
.ميگيريم و
مادرم.گرفتهام ياد را اينها همه و سربازي آمدهام من
كه بوده اين او خواسته تنها بگيرم ، ياد را اينها نخواسته
به (.نميشوم آدم بودم گفته كه من اما) شوم آدم من
ترتيبي هر به اوباشد پيش در او خطرناك تصميمات گمانم
آن و اين از بماند ، خودمان بين)ميكند آدم مرا شده كه
(".ميدهم زنش" گفته كه شنيدهام
نخريد صفركيلومتر اتومبيل
حداقل.نيست جايي بد نيز شهرداري وفروش خريد مراكز
تصادف ، خودرو ، بدنه رنگشدگي از مراكز اين در كه اين
ميشويد مطمئن...و سند دزدي
مسئولان وعده به ميتوانيد شما اما نداريم جدي توصيه
آهسته و كنيد اعتماد خودرو قيمت كاهش احتمال بر مبني امر
قرضالحسنه حسابهاي قلك و فرش زير از را پولها آهسته
مهيا را سرپا خودرو يك خريد مقدمات و كرده خارج بانكها
.كنيد
بزنيد ورق را روزنامهها آگهي صفحات كه اين از قبل اما
مراكز در گشتوگذار صرف هم را جمعه روز يك احتمالا و
است بهتر كنيد شهرداري به وابسته خودرو فروش و خريد
ميزان چه با و منظور چه به را خودرو اين كه شويد مطمئن
.داريد نياز استفاده
كارشناس داريد شخصي استفاده هم كمي و كاركردن قصد اگر
توجه.دارد شما براي را پرايد و پيكان خريد پيشنهاد ما
كارخانههاي از پولي هيچگونه نگارنده باشيد داشته
.است نكرده دريافت سايپا و ايرانخودرو
...اما و
بر علاوه كرديد خريداري پيكان اگر:ميگويد ما كارشناس
از برگشت و رفت مسير طول در ميتوان شخصي نيازهاي رفع
احتمالا و كرده مسافركشي بيكاري ساعات و كار محل
پساندازتان اگر اما كرد پرداخت را باقيمانده قسطهاي
سادگي به كنيد خريداري پرايد كه داد را اجازه اين
را خود پرايد معتبر خودرو آژانسهاي از يكي در ميتوانيد
.بگيريد كار به
خريد هنگام در دارد تاكيد همچنان ما كارشناس اما و
لاستيكها و خودرو بيمه رنگ ، همچون مواردي به خودرو
.كنيد توجه حتما
هم خودرو بيمه قيمت شديد افزايش خاطر به حاضر حال در
و بوده بيمه دو هر داراي خودرويي اگر ثالث شخص هم و بدني
روي قطعا باشد زياد يا كامل نيز آن بيمه باقيمانده مدت
زاپاس لاستيك و لاستيكها به.است تاثيرگذار خودرو قيمت
.باشد نشده صاف چندان و بوده سالم تا كنيد توجه حتما هم
افزوده خودرو قيمت روي باشد سالمتر خودرو لاستيك هرچه
.ميشود
كاركرد كيلومتر كنيد فراموش نبايد هرگز كه را نكتهاي
مقايسه خودرو مدل با را خودرو كاركرد كيلومتراست خودرو
ماه هفت با بالا مدل خودرويي آمده پيش گاهي.كنيد
ما كارشناس.است كرده حركت خودرو يك سال معادل 5 كاركردن
.شد خواهد مواجه مشكل با خودرويي چنين قطعا است معتقد
كيلومترشمار و بوده وارد زياد كمي افراد ، از بسياري اما
با مورد اين در باشيد مراقب ميكنند ، دستكاري را خود
.نشويد مواجه مشكل
به هم ما كارشناس و شنيدهايم بسيار اما نميگوييم ما
ساخت صفر خودروي خريد از ممكن حد تا ميكند توصيه شما
.دارد مشكل بسيار معمولا چون !چرا؟.كنيد خودداري داخل
هم روغن قطره يك معمولا صفر خودروهاي فرمان جعبه در
و كيلومترشمار و لاستيكها و چراغها يا نميشود يافت
به ناچاريد شما و دارد مشكل همه و همه...و بنزين آمپر
در را خود خودروي هفته يك تا خودرو دريافت محض
رفع اوليه اشكالات بلكه تا بخوابانيد مجاز نمايندگيهاي
ديگر يكسال تا شد رفع اوليه مشكلات كه اين از بعد.شود
به پس.هستيد آن شده كشف تازه ايرادهاي و عيب پي در
دوري صفر خودروي خريد از و كنيد گوش ما كارشناس توصيه
را صفر ماشين آنها تا بدهيد ديگران به را فرصت اين.كنيد
.دهند تحويل شما به قيمت اختلاف كمي با و كرده سرويس
خودرو رنگ كه باشيد داشته توجه خودرو خريد حين در
بوده فابريك و سالم هنوز صندليها تودوزي.باشد فابريك
تاثيرگذار خودرو نهايي قيمت روي صورت غيراين در چون باشد
باند ، ضبط ، همچون تجهيزاتي نصب باشيد مطمئن اما است
تشويقكننده عامل فقط شايد رينگ و چرخ قفل زاپاسبند ،
.نيست تاثيرگذار خودرو نهايي قيمت روي چندان اما باشد
خودرو قيمت روي پژو 206 رينگهاي ميشود گفته البته
سپر تغيير اما.است الزامي آن به توجه و داشته تاثير
تبليغات عامل عنوان به فقط و نبوده مهمي امر چندان پيكان
حكم فقط هم گازي چراغهاي و كمكفنر حتي ميشود استفاده
.دارد خودرو فروش و خريد براي را بازارگرمي
قطعا ميخريد؟ را خودرو كسي چه از ;نكته مهمترين حالا
دكتر خانم يك به متعلق خودرو اين كه نكنيد باور هرگز
احتمال چون برميگشته و ميرفته مطب تا آن با فقط و بوده
.باشد شده واقع ورامين شهر سوي آن دكتر خانم اين مطب دارد
ممكن موارد از بسياري در است معتقد ما كارشناس البته
فروش و خريد بنگاههاي در را خوبي بسيار اكازيونهاي است
بنگاهداران اين به احترام رعايت با اما بيابيد خودرو
خودرويي مراكز اين در گاهي كه داد را احتمال اين ميتوان
!شود فروش و خريد گرانتر
اين حداقل.نيست جايي بد نيز شهرداري وفروش خريد مراكز
دزدي تصادف ، خودرو ، بدنه رنگشدگي از مراكز اين در كه
معمولا مراكز اين در اما.ميشويد مطمئن...و سند
چون نميرسند تفاهم به خودرو قيمت روي خريدار و فروشنده
در.است پايينتر و كمتر بسيار شده اعلام كارشناسي قيمت
اين.نيست دادن تخفيف به مايل خيلي فروشنده مراكز اين
وكالتي هرگز را خودرو ;بپذيريد را ما كارشناس جدي توصيه
منصرف فروشنده موارد از خيلي در.نخريد قولنامهاي يا
حتي يا و !كند فوت شما خوششانسي از است ممكن حتي يا شده
را شما نازنين خودروي همزمان يا و برود كشور از خارج به
مطمئنترين قطعي صورت به خودرو انتقال.بفروشد نفر به 20
از بعد ببينيد را خودرو سند اول حتما راستي.است شيوه
گرفته تماس كرده اعلام انتظامي نيروي كه شمارهاي با آن
.بگيريد استعلام خودرو نبودن دزدي يا بودن دزدي براي و
نكنيد فراموش را فني نكات
توجه حركت هنگام گيربكس بودن سالم از شدن خاطرجمع براي
صدايي دنده سمت از باشد داشته مشكلي گيربكس اگر كنيد
.(هو) آواي با صدايي.ميشود شنيده
وارد هنگام حتما باشد داشته اشكالي اگر نيز ديفرانسيل
.شنيد خواهيد را ناهنجاري صداي يك يا دو دنده به شدن
انتخابي ماشين شويد مطمئن كه اين براي:روغنسوزي
هوايي اگر سوپاپ در كردن باز هنگام نه يا دارد روغنسوزي
بزند بيرون ميشود گفته كمپرس آن به كه سفيد دود مانند
روغنسوزي مقدار باشد زياد دود مقدار اگر دارد روغنسوزي
اگزوز از اگر ديگر نشانه و بالعكس و است زياد نيز ماشين
.دارد روغنسوزي شما ماشين هم باز بزند بيرون آبيرنگ دود
تصادف قبلا نظر مورد خودرو آيا كه اين از اطمينان براي
از استفاده با است شده نقاشي مجددا كه اين و نه يا كرده
اتومبيل نمايشگاههاي در كه كار اين مخصوص (مگنت) دستگاه
.شويد مطمئن ماشين رنگشدگي از ميتوانيد دارد وجود
چه بدانيد تا كنيد نگاه خودرو كيلومترشمار به حتما
براي فروشندگان از برخي البته.است داشته كاركرد مقدار
ابتدا در نداشته زيادي كاركرد خودروشان كنند وانمود آنكه
جا فروش هنگام و ميكنند باز را ماشين كيلومتر سيم
ماشين بودن سرحال و لاستيك به كردن نگاه ازميزنند
.برد پي آن به ميتوان
تعويض گلگيرها آيا كه كنيد نگاه كاپوت زدن بالا با
مشخص فالجوشها جاي باشد شده انجام تعويض اگر شدهاند
داخل از نباشد ، تصادفي ماشين جلو و عقب كنيد دقت است
مشخص سرشاسيها لهشدگي از كاپوت داخل و عقب صندوق
.ميشود
خوردن جوش و سقف رنگشدگي از باشد كرده چپ ماشين اگر
بدنه كنيد توجه حتما.برد پي آن به ميتوان ستونها
تعميرگاه چاله روي ماشين بردن با كه نباشد پوسيده ماشين
قيرپاشي يا و پوسيدگي از بدنه به كردن نگاه با ميتوانيد
.كنيد پيدا اطلاع بدنه شدن
گوشتان به تقتق صداي ماشين كردن كار درجا هنگام در اگر
.است زده ياتاقان شما ماشين خورد
به نه يا دارد سايي لاستيك ماشين كه اين دانستن براي
لاستيك باشد داشته خوردگي اگر كنيد نگاه لاستيك گوشههاي
.دارد سايي
باشد مبارك
پرداخت با شده ، گفته موارد كنترل و خودرو انتخاب از پس
فتوكپي همراه به بيعانه يا و خودرو مبلغ از نيمي
.كنيد آماده را خودرو سند شدن نام به مقدمات شناسنامه ،
پايان كارت و شناسنامه اصل داشتن دردست با روز چند از پس
پرداخت همچنين و مابقي پرداخت و محضر در حضور با خدمت
را قطعي سند ميشود پرداخت طرفين توسط كه محضر هزينه
.كنيد دريافت
برگه و خلافي عدم برگه حتما محضر در نكنيد فراموش
را ماشين كارت همچنين و ساليانه ماليات و عوارض پرداخت
.بخواهيد فروشنده از
خوشقدم شما براي خودرو اين اميدواريم قديميها قول به
.باشد
نخوريم چي بخوريم ، چي
بخوريد غذا ميآيد خوابتان
يزداني فاطمه
انجام قصد كه باشد آمده پيش شما از بسياري براي شايد
و كسالت احساس نوع يك ولي باشيد داشته را كاري
.باشد شده آن انجام از مانع خوابآلودگي
خوابآلودگي مسئول شما موارد اغلب در بدانيد است بهتر
و ميشود كار درست انجام از مانع مسئله اين و هستيد خود
از را خود و پيدا را وضع اين ايجادكننده عامل بايد تنها
خود نگهداشتن بيدار براي كنيد دقت اما كنيد خلاص آن شر
شما محرك مواد.كنيد پرهيز قهوه و چاي مصرف در افراط از
چه هر.ميكند تشديد را خوابآلودگي و باطل دور وارد را
هرچه و ميآوريد روي بيشتري قهوه به باشيد خسته بيشتر
مصرف.ميشود شديدتر خستگيتان كنيد مصرف قهوه بيشتر
نتيجه در و ميشود عصبانيت و اضطراب موجب قهوه زياد
سوپ مواقعي چنين در است بهتر.ميكند ايجاد بيشتري خستگي
فلفل مانند تند ، ادويه و چاشني با همراه گاو گوشت يا مرغ
موجب كه است "انفجاري" مايع غذاي.كنيد ميل كاري يا
يا نعناع جوشانده.ميشود حيات جوهر تقويت و بيداري
مولتي از استفاده همچنين و عسل زيادي مقدار با زنجبيل
.باشد موثر خوابآلودگي رفع در ميتواند نيز ويتامينها
ايجاد منجربه غذايي كمبود يا نامتعادل تغذيه غالبا
را آنچه است لازم بنابراين ميشود خوابآلودگي و كسالت
صبحانه اگر دهيد قرار توجه مورد ميخوريد ظهر و صبح كه
پروتئين كمي مقدار و كربن هيدرات زيادي مقدار حاوي شما
مواجه انرژي كمبود با ، روز طول در احتمالا است ،
تخممرغ ، صبحانه همراه به ترجيحا حالت اين در ميشويد
مصرف از و كنيد مصرف پروتئين ديگر عبارت به يا شير ماست ،
پرهيز موز و انجير خرما ، دارابي ، گلابي ، شيريني ، نان ،
.كنيد
از استفاده) آن نامناسب تركيب و ناهار صرف در زيادهروي
دليل (پروتئيني و نشاستهدار مواد تركيب چرب ، غذاهاي
خوابآلودگي احساس ظهر از بعد تا شماست براي ديگري كافي
سالاد مثلا پروتئين و سبزي كه است آن مطلوب وضع.كنيد
گاهي كه است واضح بسيار.بخوريد مرغ سالاد يا ماهي
موجب يكنواخت كار و ندارد تغذيه به ربطي خوابآلودگي
به را خود كار ميكنيد سعي شما مواقع بعضي.ميشود ملالت
انجام دليل به شما روان و روح اما دهيد انجام احسن نحو
صورت به روحي خستگي اين و است كسل و خسته شديدا كار
نداي به نيست بهتر آيا ميشود جلوهگر خوابآلودگي
بهتر نگذاريد؟ تنبلي حساب به را آن و دهيد گوش بدنتان
شكل به را آن يا آوريد وجود به كارتان در تغييري نيست
.دهيد انجام خود مناسب آهنگ با و ديگري
بر غلبه براي ديگري موثر راههاي تغذيه ، بر علاوه
از بعضي ماساژ با ميتوانيد شما دارد وجود خوابآلودگي
بدين كنيد تحريك مستقيما را خود اعصاب سيستم و بدن نقاط
.دهيد ماساژ را خود پشت پايين و وسط بسته مشت با كه ترتيب
خون قند ميتوانيد ورزش دقيقه پنج تا سه با شما همچنين
زيرا كنيد غلبه خوابآلودگي بر و كرده تنظيم را خود
.است خون قند ميزان نزول از ناشي خوابآلودگي غالبا
زيادي اندازه تا شما ذهني و جسمي كارايي آنكه نهايت در
خصوص اين در كه دارد بستگي روز طول در تغذيهتان نحوه به
:دارند مهمي نقش اساسي عامل سه
سنتي غذاهاي و خوراك نوع
ميكنيد مصرف كه غذايي مقدار
غذا ساعات
در بخورد چه صبحها بداند انسان اگر ميشود گفته هميشه
تا گفته اين.كند آغاز چگونه را روزش ميگيرد ياد واقع
يك آن براي بتوان است غيرممكن اما است صحيح زيادي اندازه
واقع در.باشد مناسب همگان براي كه كرد وضع خاص قاعده
هضم عمل در توانايي و نيازها خلقوخو ، سن ، به چيز همه
نسازيد ، خاصي رسوم و آداب هيچ اسير را خود.دارد بستگي
را خود روزانه غذاي چگونه كه دريابيد ميتوانيد تجربه به
داده نشان شما به مختلف حالات شد اين بر سعي كنيد هدايت
را مناسب غذايي رژيم بايد كه هستيد شما خود اين و شود
.كنيد انتخاب
|