تاريخ عمق از ميراثي "بهبهان"
خوزستان برق و آب سازمان بولدوزرهاي قبل سال وقتي 20
را مارون بر تنظيمي سد يك ساخت براي خاكبرداري قصد
نام به آرامگاهي از خبر آهنين جسمي ناگاه به داشتند
داد "ارجان"
جنگاوران ويژه قلعه دومين "مهتابي دژ" نام به كوهي در
و شود چندان دو خطه اين روايتهاي تا شد بنا صباح حسن
شكاف در رود اين بر مارون خاكي سد شدن ساخته با نيز اينك
دژ و (ع) رضا امام قدمگاه بهبهان شمال كوههاي رشته
مهتابي
بماند دور نظرها از
قنبرپور سينا
شهرهايش.باشد سفر يك سوژه ميتواند هميشه ديدني ايران
حال در سياحتي.دارند سياحتي بازديدي و ديد قابليت همگي
و جنوب ، تا شمال از.تاريخ عمق به گذشتهاي.گذشته در و
در.ويژگياي خطه ، هر و خصوصيتي شهري هر.غرب تا شرق از
دارند هم با را ويژگي چندين كه نقاطي به سفر اينميان
تا ميدهند هم دست به دست كه ويژگيهايي.دارد ديگري لطف
از استقبال به را استراتژيك منطقهاي بهاري سفري در
در سرسبز دشتي سوي از استقبالوادارند خود مهمانان
و 800 هزار از 2 بيش با دياري.خوزستان جلگه از گوشهاي
است ، دارا را عيلامي تمدن ميراث كه شهري.تاريخي قدمت سال
علاوه و است زراعت خوش بوده ، بازرگاني _ تجاري منطقهاي
اسكندر ، سپاه مقابل در ايران از دفاع خاطره بر
"مهتابي دژ" با هم را اسماعيليان جنگاوريهاي روايتهاي
مختلفي مناطق شهر كنار و گوشه در و است داده جاي خود در
امام سفر حديث كه ميشناسند شيعيان هشتم امام نام با را
.است مشهد به عراق از رضا
"ارجان" معروف و باستاني شهر تاريخ گوياي نامش كه شهري
از يكي "بهبهان".است آن ويرانگر زلزله و ارژن يا
نقطهاي متعدد ويژگيهاي داشتن با كه است ايران شهرهاي
بين گذرگاهي.ميآيد شمار به آن پهنه در استراتژيك
عطر كه طناز ميزبانيفارس خليج و بوشهر فارس ، خوزستان ،
"بهبهان".ميربايد مهماني هر سر از را هوش نرگسش گلهاي
مردمان حديث است شده گرفته "بهو" دو از كه شهري همان
قبل از بهتر خانههايي زلزله از پس كه است "ارجان" متمدن
.ناميدند "بهبهو" را آن و ساختند
استراتژيك گذرگاهي
بين است گذرگاهي شد گفته اين از پيش كه طور همان بهبهان
خوزستان شرقي جنوب در.فارس خليج و بوشهر فارس ، خوزستان ،
قرار شيراز راه ميان در اهواز كيلومتري حدود 185 چيزي و
از كمتر فارس خليج و ديلم بندر تا بهبهان از.است گرفته
از.بوشهر بندر هم طرفتر آن كمي و است كيلومتر 100
پالايشگاه از گذر و رامهرمز از پس بهبهان ، سوي به اهواز
ظاهر بهبهان وسيع دشت جاده ، سراشيبي در "بيدبلند" معروف
رودخانه و كوه ميان كه سرسبز و وسيع منطقهاي.ميشود
راهي سه از بعد كمي بهبهان گندمزارهاي.است شده محصور
ميشوند آغاز بهبهان هوايي پايگاه كنار در و "اميرحاضر"
شايد.ميشوند ختم بهبهان خود به شهر سوي چهار هر از و
.بودند پركرده زيتون درختان را گندمزارها اين همه زماني
ورودي به "مارون" رودخانه از گذر با بعد اندكي حال هر به
.ميشود پذيرايمان "استيل فلكه" شده ، نزديك شهر
استيل آبكاري با گاز شركت آرم كه است جهت آن از استيل
كه "بيدبلند" فلكه هم بعد و ميكند توجه جلب ميدان در
.است گرفته شده ياد پالايشگاه همان از را تسميهاش وجه
ولي است بهبهان شهر مختلف مناطق ديگر بعد به اين از
.دارد اهميت آن محلههاي از بيش يك هر آوازه و شهر خروجي
جادهاي شديم بهبهان وارد آن از كه جادهاي مغرب در
شرقي شمال به و است معروف "سيمان جاده" به كه دارد وجود
.ميشود منتهي بهبهان
كارخانه به مارون رودخانه با همجواري از پس جاده اين
مسيري كوه دل در آن از پس و ميشود منتهي بهبهان سيمان
ايران به اسكندر حمله زمان در قبل سالها كه ميسازد را
ارتش و اسكندر سپاهيان بين درگيريها شديدترين از يكي
كه آنجا محليان خيانت اگر ميگوينداست گرفته در ايران
از معبر همين در اسكندر نبود بودهاند ، مهاجر اقوام از
.ميخورد شكست برزن آريو ايراني نامآور سردار لشكريان
كوهي در كوهها اين پس در و آن از پس سالها حال اين با
صباح حسن جنگاوران ويژه قلعه دومين "مهتابي دژ" نام به
با نيز اينك و شود چندان دو خطه اين روايتهاي تا شد بنا
رشته شكاف در رود اين بر مارون خاكي سد شدن ساخته
از مهتابي دژ و (ع)رضا امام قدمگاه بهبهان شمال كوههاي
.دارد ديگر اهميتي البته سيمان جادهبماند دور نظرها
آوازه منطقه آن برخاك بولدوزري بيل ضربه با كه اهميتي
.جهاند بيرون خاك دل از را خطه آن ساله هزار چندين
عيلامي دوره از ميراثي
خوزستان برق و آب سازمان بولدوزرهاي قبل سال وقتي 20
را مارون بر تنظيمي سد يك ساخت براي خاكبرداري قصد
نام به آرامگاهي از خبر آهنين جسمي ناگاه به داشتند
آن در ارجان آرامگاه كشف محل كه محوطهاي".داد "ارجان"
به كشور ملي آثار فهرست در.ش_سال 1310ه در است ، واقع
خرابههاي عنوان به آن از ثبتي پرونده در و رسيد ثبت
داراي كه شده برده نام ساسانيان دوره به متعلق شهري
اين كشف 1.است بوده عرض متر و 800 طول متر 1200
آن در ارزش با اشيايي با مفرغي تابوتي از كه آرامگاه
در تا داد باستانشناسان دست به مستند سندي ميشد تشكيل
پيش سال 2600_ ايرانيان 2800 تاريخ جوياي ديار و خطه آن
.شوند
،(شده موميايي جسد) اسكلت آن ، درپوش با مفرغي تابوت يك
طلايي ، دگمههاي طلايي ، حلقه مفرغي ، خنجر مفرغي ، جام
ظرف جداره ، دو مفرغي ساغر نقرهاي ، ميله مفرغي ، شمعدان
ميخي خط با نوشته گل نقرهاي ، كوزه مفرغي ، شكل قيفي
سفالي كاسه و برجسته نقش با كوچك فلزي مهر اثر و عيلامي
.شدند سرزمين اين تاريخ در عطفي نقطه كه بود آثاري همگي
آرامگاه اين در مكشوفه برجام شده حك نوشتههاي براساس
شده حك نوشته دليل به جام اين".شد شناسايي آن صاحب
و است "كورلوش" پسر ،"هوتران كيدين" به متعلق آن برپشت
دوران به مربوط ارجان جام صحنه چهار وقايع احتمالا
آن اهميت و موضوع اين 2.است هوتران كيدين فرمانروايي
صرافدر محمدرحيم دكتر" بدانيم كه ميشود روشن وقتي
تاريخ دو آن ، در شده نقش پادشاه و ارجان جام نقوش مورد
با آن انطباق و نقوش در موجود وقايع بررسي براساس را
از پيش قرون 109 يكي:است گرفته نظر در عيلامي تاريخ
3.مسيح ميلاد از پيش قرون 87 دوم دوره و مسيح ميلاد
در عيلامي تمدن وجود سند و تاريخي عظيم گنجينه اين گرچه
محسوب منطقه به توريست جذب براي امتيازي گاه هيچ خطه اين
روياي اما شد پايتخت روانه ديدني اشياء آن همه و نشد
عدهاي همواره ارجان قديمي شهر روايتهاي از شده ساخته
بهبهان شرقي شمال در قانوني حفاريهايغير به را
نصيب حداقل حفري ، كمترين با چراكه است واداشته
.است عتيقه و قديمي سفالي كاسههاي ماجراجويان
خاك دل در مدفون يادگاري ارجان ،
سيمان معروف جاده همان حاشيه در و بهبهان شرقي شمال
شهر خاك دل در جاده و بهبهان دشت و مارون رودخانه بين
مارون رود حاشيه در هنوز.است مدفون "ارجان"
و ميآمده كانالها درون به آب آن وسيله به شكافهاييكه
به كه شكافها اين ديدن و است رويت قابل شده ارجان راهي
توصيف ياد به را هركسي ميشود خوانده "اشكفت" محلي زبان
سفرنامهاش در ناصرخسرو.مياندازد خطه اين از ناصرخسرو
مرد هزار بيست او در واست بزرگ شهري ارجان" مينويسد
.آيد در كوه از كه است آب رودي آن شرقي جانب بر و.بود
از آب و بريدهاند عظيم چهارجوي رود آن شمال جانب به و
شهر از و كردهاند بسيار خرج كه برده ، در به شهر ميان
و ساخته بستانها و باغها آن بر شهر آخر و بگذرانيده ،
بر چندانكه شهر و باشد بسيار زيتون و ترنج و نارنج و نخل
.باشد ديگر همچندان زيرزمين در ساختهاند ، خانه زمين روي
زمينها ، زير در آب ، آن واسطه به را شهر مردم تابستان
4.باشد آسايش
و منطقه ويژگي حكايت ميشود تعبير سطر چند همين از آنچه
خانواده يك نماينده را مرد هر اگر.دارد آن تجمع و تمدن
سفر زمان در ارجان جمعيت كنيم حساب نفري حداقل 5
كه ميشود زده تخمين نفر هزار يكصد بر بالغ ناصرخسرو
.است بوده منطقه اين تحرك و رونق دهنده نشان
روي بر چندانكه مينويسد ناصرخسرو كه آنجا ديگر سوي از
باشد ديگر همچندان زير در ساختهاند ، خانه زمين
چرا است بوده شهرسازي در ارجانيان خاص معماري نشاندهنده
و مارون رود آب از بودند توانسته ترتيب بدين آنها كه
به تابستانها و كنند خنك را خود خانههاي آن جريان
.بروند خانه بالايي بخش به زمستانها و بيايند زيرزمينها
با مردمي وجود ارجان شهر خصايص ديگر از البته ناصرخسرو
ديار آن از اينك حال هر به.ميشمرد بر را مذاهب انواع
فرد به منحصر بكرو طبيعتي جز خاطرهانگيز و رونق پر
به هم آن كه نشده ديده تدارك توريست جذب براي نشانهاي
.است منطقه حاصلخيز موقعيت و خداوند لطف
شهر سوهاي ديگر
و ديلم بندر و جنوب سمت به شهر خروجيهاي از ديگر يكي
كه "درگرموبه" جاده به معروف جادهاياست فارس خليج
هم باز ميبخشد آن به خاصي سرسبزي آن با زهره رود همراهي
"درگرموبه" جاده.است بخشيده خاص جلوهاي بهبهان دشت بر
دمي براي كه است كساني ميزبان نوروز تعطيلات در خصوص به
ميان اين در.ميشوند پناهنده آنجا بكر طبيعت به آسودن
براي دنج محلي تازگي به كه جاده اين در "رضوان باغ"
نبود در البته كه دارد خاصي جلوه شده ، طبيعت دوستداران
.است خود غيرمحلي و محلي مهمانان پذيراي زيتون درختان
"بشيرنذير" به معروف بارگاهي درگرموبه جاده ابتداي
.بود خواهد مسافران بدرقه
به خوزستان ارتباط راه خيرآباد جاده شهر ديگر سوي از
شيراز مسافران پذيراي كه است بويراحمد و كهكيلويه و فارس
.ميشود گنبدان دو و ياسوج و
و بارگاه آن مختلف نقاط در ويژه به و شهر سوي هر در
بر تاكيد ديگري هرچيز از بيش كه است امامزادگاني آرامگاه
اين معماري حال اين با.دارند بهبهان مردم ويژه اعتقادات
"آب لب" محله خانههاييدر بقاياي كنار در بارگاهها
دو "خروار و قنوات"دارد شهر اين معماري برتاريخ گذري
از خاص فرهنگي خرده يك هر كه بهبهانند ديگر معروف محله
.ميكند معرفي را شهر اين فرهنگ
بيدبلند گاز پالايشگاه بهبهان ، سيمان كارخانه وجود گرچه
استعداد زدهولي رقم بهبهانيان براي را صنعتي مشاغل
را مدرن كشاورزي براي خاص شرايطي منطقه جغرافيايي ويژه
خاك جراحي ، و مارون رودخانه دو وجود.است زده رقم
خاص مكاني به را آنجا بهبهان خاص هواي و آب و حاصلخيز
بهره آن از كمتر تاكنون كه كرده تبديل كشاورزي براي
گذرگاهي خصوصيت كنار در امتيازات اين.است شده برده لازم
شده حساب برنامهريزي براي را عقلي هر ميتواند آن
.برانگيزاند خصوص اين در تجاري بازرگاني
نقاطي در بهبهان اطراف نخلستانهاي كه است حالي در اين
عمل را مرغوبي خرماهاي "سيه كره" يا "تكاب تنگ" چون
ريز خرماي.ميشوند يافت كمتر خود نوع در كه ميآورد
دارد منطقهاي معروفيتي "كبكاب" آن ، درشت خرماي و "خوسي"
از بسياري خليجفارس حوزه كشورهاي اميرنشينان كه آنجا تا
.ميكنند خريد پيش را بهبهان نخلستانهاي
را هركسي خاص مزهاي و طعم با بهبهان ماست ديگر سوي از
اوج به وقتي لذيذ سحر اين و است كرده خود استفاده معتاد
عمل به باقلاي پلو كنار در بهبهان ماست كه ميرسد خود
.كند رنگين را ميزبان سفره دشت همان از آمده
حاصلخيز دشت اين در خاصي جايگاه هم بهبهان "نرگس" گل
از كرات به تاريخ در كه زيتون درختهاي نبود گرچه و دارد
ويژگيهايي همگي اما آورده وجود به را خلايي شده ياد آن
_ توريستي سرمايهگذاريهايي جذب در ميتواند كه است
.شود واقع موثر بازرگاني
هوتران كيدين تابوت ارجان ، آرامگاه كشف از سال گرچه 20
بهبهان به قدم مسافري هر گرچه و است گذشته...و
دل از برجامانده ميراثي چون شهر اين كه ميداند ميگذارد
شهر اين در مكاني هيچ ولي است شده پذيرايش ايران تاريخ
بهبهان.باشد قدمت اين گوياي صراحت به كه نميشود يافت
در خاكش ، در مدفون تاريخي قدمت با اطرافش ، طبيعت سحر با
و كارا مديريتي نيازمند خطهاش در نهفته استعدادهاي كنار
ما اقتصاد در موثر قطبي ميزباني بر علاوه تا است خلاق
.شود
:پينوشت
.ص 6 شماره 116 ، 6/12/78 ، آزادگان ، عصر روزنامه.1
.ص 6 اسفند 1378 ، شماره 120 ، 11 آزادگان ، عصر روزنامه.2
.ص 6 همان ، .3
چاپ 1373 ، فرهنگي ، علمي انتشارات ناصرخسرو ، سفرنامه.4
.ص 116
|