دعا
جهان از خواندني و كوتاه
شناسنامه
دوم جهنم است جنين اينجا
جهان خرافاتي مردمان
خرگوش نخاع سلول از كليه سلول ساخت
سرخك بيماري با ايدز بيماري سركوب
دزديده‌ام من را هيتلر كلاه
شرعي ساعت
دعا
به آن ده‌كه آن مرا الهي
(انصاري عبدالله خواجه مناجات از)
آفريد نور از را نور كه خدايي نام به
(نور دعاي از)
جهان از خواندني و كوتاه
واشنگتن*
بيشتر كودكي سنين در پسرها كه مي‌دهد نشان جديد تحقيقات
"ساكسيفون" يا و "جاز" ،"ترومپت" قبيل از سازهايي به
،"ويولون" قبيل از سازهايي دخترها كه حالي در علاقه‌مندند
محققان ، گفته به.مي‌پسندند را "فلوت" يا و "كلارينت"
سازهاي انتخاب در سليقه تفاوت كه مي‌دهد نشان بررسي‌ها
قابل نيز سالگي پنج سن در حتي دخترها و پسرها در موسيقي
دانشگاه محقق ،"رپاچولي بتي" گفته به.است مشاهده
از بيشتر خود علاقه مورد سازهاي مورد در پسرها واشنگتن ،
.مي‌ورزند اصرار دخترها
ساز انتخاب مورد در بيشتري انعطاف سن ، افزايش با دخترها
"پسرانه" سازهاي همواره پسرها اما مي‌دهند نشان خود از
.برمي‌گزينند را
نيست مشخص هنوز سليقه اختلاف اين دليل رپاچولي گفته به
صداي يا و ظاهري شكل كوچكي ، و بزرگي پايه بر است ممكن و
.باشد متفاوت ، سازهاي
سوئد*
از شكايت با است تحصيل مشغول سوئد مدارس در كه عربي مرد
توانست بودند كرده خطاب لادن بن را او كه همكلاس‌هايش
كه شد مدعي دادگاه در مرد اين.بزند جيب به دلار 16000
به و مي‌كنند خطاب اسامه را او مدام او همكاران و مدير
و او آزار موجبات بابت اين از و مي‌گويند تروريست او
كرده شكايت آنها از لذا آورده‌اند فراهم را خانواده‌اش
متوجه او همكاران كه شد متوجه تحقيق از پس دادگاه.است
انجام را كار اين قصد از و بوده‌اند خود اذيت و آزار
سوئد كرون پرداخت 1600000 به را آنها لذا مي‌داده‌اند
سوئد 400000 دركرد محكوم آمريكا دلار معادل 16000
.مي‌كنند زندگي مسلمان
ايتاليا*
برنامه تماشاي مشغول كه ايتاليايي ساله سه و شصت زن
و بريد را امانش خنده آنكه از پس بود زنده‌اي كمدي
شد بيهوش افتاد پايين به صندلي از داد دست از را تعادلش
پزشكي فوري معاينات انجام از پس.گشت بيمارستان راهي و
به او نمي‌دانند اما آورند هوش به را او توانستند دكترها
اختيار آنطور كه است گرفته خنده‌اش برنامه آن در چيزي چه
خنده گزارشش برگه در را او بيماري دكتر.است داده كف از
.بود كرده ذكر عصبي
استراليا*
مغزي بانك به غنابخشيدن براي استراليا در دانشگاهي
اين از تا دارد اقدام دست در را ويژه‌اي عمليات دانشگاه
درون خاكستري مواد كند ، قانع را مردم بتواند طريق
انجام براي تا دهد قرار آنها اختيار در را جمجمه‌اش
مردم از آنها.بگيرد قرار استفاده مورد پزشكي آزمايشات
از پس تا دهند اجازه دانشگاه اين به كه كرده‌اند درخواست
خود نزد منجمد و آورده در سر كاسه از را آنها مغز مرگشان
از نام ثبت براي مي‌توانند داوطلبين همچنين.دارند نگه
.نمايند استفاده WWW.braindonors.orgسايت
در مطالعاتي براي مغزها اين از دانشگاه اين دانشمندان
آن به وابسته بيماري‌هاي و پاركينسون شيزوفرني ، زمينه
ثبت‌نام از پس كار اين براي متقاضيان.مي‌كنند استفاده
ظرفيت تا مي‌گيرند قرار پزشكي دقيق آزمايش‌هاي مورد
در و گيرد قرار سنجش مورد آنها زباني ظرفيت‌هاي حافظه ،
اين نظر تحت شدت به عمرشان از باقيمانده سالهاي
.بود خواهند دانشگاه
آمريكا*
يافته انتشار امريكا در كه جديدي برانگيز جنجال تحقيق
نمايش صفحه به كردن نگاه كه دارد آن از حكايت است
.بزند صدمه كودكان چشم به مي‌تواند رايانه‌ها (مانيتور)
سوم يك از بيش تحقيق اين از آمده دست به نتايج پايه بر
از استفاده نيازمند رايانه با كار هنگام كودكان
.مي‌شود آنان نزديك‌بيني مانع كه هستند عينك‌هايي
لندن ، چاپ نيوساينتيست علمي هفته‌نامه نوشته به
فاصله از مطالعه ميان رابطه به قبل مدت‌ها از دانشمندان
برده پي چشم عدسي در خستگي و تنبلي حالت بروز و نزديك
.بودند
و خستگي اين ميزان كه است داده نشان تازه بررسي اما
بيشتر مراتب به رايانه صفحه به كردن نگاه اثر در تنبلي
.است نزديك فاصله از كتاب مطالعه از حاصل خستگي از
دوم جهنم است جنين اينجا
بيش كه چيزي.مي‌زديم پرسه كوچه‌ها پس كوچه در زنان قدم
تلي زير كه بود جنازه‌هايي و اجساد مي‌آمد چشم به همه از
.بودند شده دفن خودشان كاشانه و خانه در و آوار از
غريب و عجيب كرم‌هاي مختلف انواع.مي‌پوسيد داشت نعش‌ها
مردار خوردن مشغول و مي‌لوليدند هم در مگس‌ها و شپش و
همين فقط شوم جزئيات وارد اين از بيش نمي‌توانم.بودند
حال به تا كه بود صحنه‌اي دهشتناك‌ترين اين كه بگويم را
خودم گشودم چشم تا آن در كه صحنه‌اي.بودم ديده عمرم در
.ديدم محاصره در جنازه صدها ميان را
آوريل 2002 جنين 16 اردوگاه از وود برايان از گزارشي
صبح ساعت 1510
جنين شهر كيلومتري در 5 تيبا نام به دهكده‌اي در هنوز
سازمان‌هاي از كه افرادي و خبرنگار دوستانهستيم
افراد با گفتگو حال در دايم هستند من با بين‌المللي
بسيار صحنه‌هاي روز چند اين ظرف كه هستند كساني و منطقه
آنچه تمام تا دارند تلاش آنها.ديده‌اند را وحشتناكي
به تمام ولع و حرص با و بياورند قلم به را مي‌شنوند
.مي‌دهند گوش آن و اين صحبت‌هاي
جنين مقصد به را تيبا ما تيم اعضاي از نفر هفت ديروز
از نفر دو دادند خبر تلفن با كه بود ديشب و كردند ترك
سربازان چشم از دور و مخفيانه طور به شده‌اند موفق آنها
سخت‌ترين كه آن مركزي قسمت و جنين داخل به را خود
تا كه امري.برسانند بود داده روي منطقه آن در درگيري‌ها
.مي‌نمود محال ما براي لحظه آن
از اما.كنيم صحبت آنها با زياد نتوانستيم ما البته
آنجا در اتفاقي چه كه زد حدس مي‌توان مي‌گفتند آنها آنچه
آوارگان مسكوني محل و خانه‌ها تماماست داده روي
هيچ تقريبا و شده نابود درصد صد طور به جنين در فلسطيني
به كنار و گوشه در كه چيزي بيشترين.است نمانده باقي چيز
از كه بود راكت‌هايي و گلوله‌ها لاشه مي‌خورد چشم
اين.بودند ريخته پناه بي مردم سر بر آپاچي هليكوپترهاي
به را آنها مي‌توان راحتي به و مي‌شوند كنترل راكت‌ها
از بيش تلفات تعداد رو اين از و كرد هدايت نظر مورد هدف
در گلوله‌ها اين از قطعه هزاران.است بالا تصور حد
.مي‌خورد چشم به شهر جاي‌جاي
از پس و زياد انرژي و وقت صرف با هم باقيمانده نفر پنج
را خود توانستند فراوان بسيار بازرسي‌هاي ايست از عبور
از دوست دو آن كه بروند جايي به يكراست و رسانده شهر به
بازرسي ايست آخرين در اما.مي‌دادند خبر آنجا حوادث
از نمي‌توانند كه مي‌دهد اخطار آنها به پايگاه فرمانده
در تا است قرار نظامي نيروهاي امشب چون.بروند جلوتر اين
فردا و برويد است بهتر".بزنند اقداماتي به دست منطقه آن
يك امارفت و گفت او كه بود جمله‌اي آخرين اين "بياييد
چگونه كه كرد راهنمايي را ما و آمد اسرائيلي سرباز
منطقه آن به را خود و بزنيم دور را موانع اين مي‌توانيم
.برسانيم
اصلا چون رفتند جنين درون به آنها اتفاقي چقدر نمي‌دانم
خارج كه آوارگاني با تا بود قرار و نبود اين ما برنامه
.كنيم مصاحبه گرفته‌اند پناه تيبا روستاي در و هستند جنين
جنين از كه خبرنگاري كه بوديم تيبا روستاي در البته
شهر داخل ترفندهايي با مي‌شود كه داد خبر ما به برمي‌گشت
و برگشت و بود ساعتي چند كرد تهيه گزارش آنجا از و شد
.دهيم انجام را كار همين كه شديم وسوسه ما همه كه بود اين
نفر چهار ما حالا.برويم شهر داخل كه گرفتيم تصميم پس
من خود و مت سوفيا ، پاتريكا ، نام به ايتاليايي يك بوديم
ميان از راه در.بشويم شهر راهي هم با زد كله‌مان به كه
بسيار طور به گذشته شب آنها تمام كه گذشتيم روستا چندين
.بودند گرفته قرار حمله مورد وحشيانه‌اي
خورد چشممان به كه چيزي اولين.رسيديم جنين به سرانجام
و بود كرده ويران را آنها تانك گلوله كه بود خانه‌هايي
.بود كرده ايجاد بزرگي بسيار سوراخ‌هاي آنها از برخي در
آن مركز وخامت به اردوگاه بيروني نوار در اوضاع البته
و داشتيم مردم با كه مصاحبه‌هايي از ما آنچه طبق.نيست
قسمت در شد خواهيد مطلع آن از شما ديگر دقيقه يك تا
براي آنچه تمام اما ندارد وجود جهنم نام فقط مركزي
.مي‌خورد چشم به منطقه آن در است لازم جهنم برپايي
نيروهاي كه زماني دادند توضيح ما براي منطقه اهالي
جنگجويان بودند رسيده اردوگاه لبه‌هاي به اسرائيلي
رو اين از و بودند كرده تجمع شهر مركز در همگي فلسطيني
را خود مقاومتي هيچ بدون و راحتي به صهيونيستي نيروهاي
.رساندند شهر داخل به
بلدوزرهاي كه كرديم مشاهده رسيديم كه شهر مركز به
باز خود رنگ زيتوني تانك‌هاي براي را راه چگونه اسرائيلي
ما به كه كرديم برخورد ديگري دوست با راه در.كرده‌اند
بوده آوار زير كه روز ده از پس مردي نزديكي‌ها همين گفت
و داده نجات را خود است توانسته آسايي معجزه طرز به
خانواده‌اش اعضاي دنبال به كنان گريه الان و بيايد بيرون
جايي داديم ادامه شهر مركز طرف به را خود راه.مي‌گردد
بين درگيري منطقه آن در و بودند شده جمع اهالي تمام كه
و بود داده روي اسرائيلي سربازان و فلسطيني جنگجويان
.برسانند هلاكت به را اسرائيلي بودند 13 توانسته آنها
سربازان حمله اولين كه كردند تعريف ما براي اهالي
در و شد مواجه شكست با شهر مركز به ورود براي اسرائيلي
اسرائيلي‌ها امادادند هم تلفات تعدادي آنها مرحله اين
هليكوپترهاي و اف 16 با خود زميني نيروي از حمايت براي
.ريختند گلوله و آتش آوارگان سر بر بي‌امان آپاچي
وسعت به است منطقه‌اي شهر مركز راست سمت قسمت در
بوده‌و مسكوني تمام كه مربع كيلومتر سه يا دو تقريبا
اين زيراست نمانده باقي آن از چيزي خاك از تلي جز الان
آنها از تعدادي شايد كه دارد قرار بسياري اجساد خاك همه
.كرد كاري نجاتشان براي بايد و هستند جان نيمه هنوز
كه مي‌ديديم را بسياري جنازه‌هاي مي‌زنم قدم كه همينطور
برابر در داشته‌اند قصد و بودند شده كشته خودشان خانه در
انواع.مي‌پوسيدند نعش‌ها.كنند مقاومت اسرائيلي‌ها
هم در مگس‌ها و شپش و غريب و عجيب كرم‌هاي مختلف
از بيش نمي‌توانم.بودند مردار خوردن مشغول و مي‌لوليدند
اين كه بگويم را همين فقط شوم جزئيات وارد اين
ديده عمرم در حال به تا كه بود صحنه‌اي دهشتناك‌ترين
صدها ميان را خودم گشودم چشم تا آن در كه صحنه‌اي.بودم
روز شش اجساد اين شدن كشته از تقريبا.ديدم جنازه
از است شده گرم بسيار هم هوا آخري روز اين در و مي‌گذرد
و آلودگي و مي‌شوند فاسد سرعت به اينها از بسياري رو اين
.است گرفته فرا را جا همه تعفن
از وقتي ندارد وجود اصلا برق و غذا و آب اردوگاه در
يك مي‌دهند جواب داريد خوردن براي چيزي مي‌كنم سوال آنها
.نه مي‌گويند داريد غذا مي‌گويم وقتي اما مي‌كنيم كاريش
نياز آن به كمپ در آنها كه چيزي ضروري‌ترين و اصلي‌ترين
سر بر را خانه‌ها تنها نه اسرائيلي‌ها.است آب دارند
طور به نيز را خيابان‌ها بلكه كرده‌اند خراب مسلمانان
نابود كلي طور به آبرساني سيستم و كرده‌اند ويران كلي
مي‌توانستند مردم نبودند اسرائيلي‌ها اگر باز.است شده
را خود موردنياز آب و كنند تعمير را لوله‌ها اين حدي تا
پرسه شهر در قوا تمام با هنوز آنها اما كنند فراهم
.مي‌زنند
مقداري دارد امكان اگر كه خواستيم مللي‌ها سازمان از ما
با آنها و ببريم كمپ داخل افراد براي را آنها غذاي و آب
مي‌توانستيم كه آنجا تا پذيرفتند اشتياق كمال
بايد مايل نيم.كرديم پر غذا و آب از را كيسه‌هايمان
زياد و بوديم نفر سه.برسيم مقصد به تا مي‌رفتيم پياده
هم همان حال هر به اما كنيم حمل خود با چيزي نتوانستيم
.بود غنيمتي كمپ كشيده رنج افراد براي
جهان خرافاتي مردمان
!تو براي طور همين
وطن‌پرست شادي
اعتقاد خرافات به جهان مردم بقيه همانند نيز آلمان مردم
از اكثرا فرد ، اجتماعي شرايط مبناي بر اما دارند ،
را پيرزن آنها مثال به‌طور.مي‌كنند دوري خاصي موضوعات
!مي‌دانند غرغركردن و خواندن ورد سمبل
هميشه تا دارند عجيب بسيار توصيه‌هايي دليل همين به
!بمانند خوش‌شانس
مطمئن كند ، سرفه يعني كند صاف را گلويش پيري زن اگر (1
خوب هوايي نيز بعدازظهر و آمد خواهد باران صبح كه باشيد
بود گرفته بيچاره پيرزن صداي چون احتمالا !داشت خواهيد
نتيجه در بزند ، غر يا بخواند ورد نمي‌توانسته و
!بوده فايده مفيد استثنائا
جمع را حواستان مي‌رويد ، بيرون به صبح كه هنگامي (2
!بشماريد كرديد ، مشاهده كه را پيري زن هر تا كنيد
ذهن امواج اينكه براي معتقدند...و مديتيشن در معمولا
شمارش از..و نشود فرستاده يا و نشود خوانده شما
است بحثي كه دارد جالبي كاملا دليل البته كنيد ، استفاده
دليلي چنين نيز پير زنان تعداد شمارش قاعدتا اما طولاني
!دارد
!ناخواسته البته) برود راه پيرزن دو بين مردي صبح اگر (3
خانم‌هاي آن قاعدتا !مي‌آورد بدشانسي روز پايان تا (
مي‌كنند ، غرغر آنقدر يا و مي‌كنند صحبت هم با آنقدر پير
سردرد و سرگيجه دچار روز پايان تا بيچاره مرد آن كه
!مي‌آورد بدشانسي دليل همين به شد ، خواهد
مي‌كنيد ، مشاهده كه را كسي اولين وقت اول زود صبح اگر (4
مبارزه و رفع براي پس مي‌آوريد ، بدشانسي باشد ، پيرزن يك
كنيد ، تكرار لب زير است بهتر بد ، انرژي و موج اين با
"!تو براي همينطور"
اصطلاح متوجه كنيد ، دقت كمي بچه‌ها دعواي هنگام اگر
تهمت‌ها حرف‌ها ، برگشت مفهوم به "آيينه" مي‌شويد ، جالبي
احتمالا !است كرده بيان را آن كه است كسي سمت به..و
!است حدود همان در نيز خرافه اين
اگر هستيد ، ملاقاتي يا قرار سر به رفتن حال در اگر (5
ملاقات قرار كه باشيد مطمئن كرديد ، مشاهده را پيري زن
!مي‌آوريد بدشانسي و داشت نخواهد خوبي نتيجه شما
كس هر آلمان ، در پير زنان شخصيت توصيف با حال هر به
را خود نفس به اعتماد نيز باشد كه دنيا جاي هر در ديگري
به قاعدتا و مي‌دهد ، دست از خواه‌ناخواه پيرزن ، ديدن با
قرار اگر اما!نمي‌شود موفق ملاقاتش قرار در دليل همين
و مي‌آوريد خوش‌شانسي بدانيد باشد ، دختري با شما ملاقات
!بود خواهد مطلوب آن نتيجه
او با كه دختري از ديديد ، اول را پير زن چون نهايتا
نتيجه در مي‌كنيد استقبال بيشتر داريد ، ملاقات قرار
يكديگر قدر معروف قول به مي‌گذرد خوشي و خوبي به همه‌چيز
!مي‌دانيد بيشتر را
خرگوش نخاع سلول از كليه سلول ساخت
روي بر آزمايش در ژاپن در "اوساكا" دانشگاه پژوهشگران
.شده‌اند نخاع سلول از كليه سلول ساخت به موفق حيوانات ،
خرگوش به را سالم خرگوش يك نخاع سلول كه هنگامي محققان
اين كه شدند متوجه كردند ، تزريق كليه بيماري به مبتلا
.است شده كليه سلول به تبديل سلول
عملي با آينده در كه كردند اميدواري ابراز پژوهشگران
كليه گرفتن و دياليز عمل به نياز انسان ، در روش اين شدن
.برود بين از ديگران از
ژاپن در اخيرا بدن ، دستگاه‌هاي بازسازي زمينه در پژوهش
پوست بازسازي كه گونه‌اي به شده برخوردار چشمگيري رشد از
.است شده آغاز عملي طور به استخوان و
پيچيده‌تري ساختار از كه دستگاه‌هايي بازسازي زمينه در
تاكنون نيز كبد سلول‌هاي و قلب عضلات همچون برخوردارند
كه اوليه سلول‌هاي از استفاده با حيواني آزمايش‌هاي در
آمده دست به موفقيت‌هايي ديگرند ، سلول‌هاي به تبديل قابل
.است
سرخك بيماري با ايدز بيماري سركوب
به سرخك بيماري به مبتلا كودكان بدن دريافتند دانشمندان
.مي‌كند سركوب را ايدز ويروس موقت طور
دانشكده" محققان واشنگتن ، از رويترز خبرگزاري گزارش به
به كه كردند كشف "هاپكينز جانز بلومبرگ عمومي بهداشت
كاهش ايدز ويروس مقدار سرخك عفونت يافتن شدت هنگام
.مي‌يابد
بر را تحقيقاتي گروه اين سرپرستي كه "موس ويليام" دكتر
متعجب بسيار يافته‌ها اين از ما:مي‌گويد است داشته عهده
روند سرخك بيماري وجود با داشتيم انتظار زيرا شديم ،
.يابد كاهش اينكه نه و افزايش ايدز ويروس تكثير
مي‌كند سركوب را بدن ايمني سيستم معمولا سرخك:گفت وي
و مي‌دهد روي ثانويه عفونت‌هاي از بسياري در امر اين و
.مي‌شود محسوب كودكان بين در مير و مرگ اصلي علت
شدن فعال سرخك ، كه مي‌دهد نشان ما يافته‌هاي:گفت موس
موقت طور به امر اين كه مي‌كند تحريك را بدن ايمني سيستم
تحقيق اين در محققان.مي‌شود ايدز ويروس شدن سركوب باعث
.كردند بررسي را ايدز و سرخك به مبتلا كودكان وضعيت
در دي 8 سي سلول‌هاي ميزان افزايش كردند اعلام محققان
همراه كودكان اين خون در ايدز ويروس سركوب با حال همين
يافت ، بهبود كودكان اين در سرخك بيماري كه زماني.بود
.بازگشت قبلي وضعيت به مجددا ايدز ويروس مقدار
دزديده‌ام من را هيتلر كلاه
بخش 42 اعضاي همراه به ماروويتس پيش سال آوريل 55 سي‌ام
در هنوز كه را مونيخ شهر در هيتلر آدولف خانه در ارتش
.كردند الباب دق بود نازي‌ها قلمرو
خود غروب به دوم جهاني جنگ.نبود خانه در اصلي صاحبخانه
در بيغوله‌اي در شايد هيتلر لحظات اين درميشد نزديك
آمريكايي‌ها ، چون.ببرد بين از را خودش داشت قصد برلين
نزديك‌تر و نزديك شهر به لحظه هر انگليسي‌ها و روس‌ها
نمي‌كرد خطور هم ذهنش به حتي هيتلر لحظات آن درميشدند
سرقت او خانه در دارد مونيخ در سالهاي جوان 19 كه
به را نشانه‌اي قرن جنگ بزرگ‌ترين از شايد تا مي‌كند
.ببرد سرقت
متمركز اردوگاه ماروتزي رفقاي كه آن از پس روز يك
خانه در و بود آمده مونيخ به بودند كرده آزاد داكاورا
تحقيقات و اطلاعات اداره آزادي از بعد روز.بود هيتلر
شده تسليم شهر.بود كرده اعزام هيتلر خانه به را او ارتش
راهنمايي هيتلر خانه به را آنها داخلي نيروهاي و بود
مركز در حتي و بود شده تبديل ارواح شهر به مونيخ.كردند
كسي هيتلر خانه در حال اين بانميزد پر پرنده هم شهر
آداب مبادي بسيار و بلند قد مرد.بدهد را جوابمان كه بود
اين چرا نمي‌دانم:داد را ما جواب تمام وقار با انگليسي
آدم قدر اين واقعا آيا شده‌اند هيتلر ديوانه همه روزها
زيباي بسيار خانه شديم داخل كه ما و سربازها" بود؟ خوبي
قفسه‌ها از يكي روي كه چيزي تنها.يافتيم خالي را مبله
نوار روي كه رسمي مراسم براي بود كلاهي بود مانده باقي
نشان كه بود شده حك AH حروف طلا با آن داخل باريكي
ذهنيتي با ماروايتسي.است هيتلر مخصوص كلاه اين مي‌داد
:گفت و قاپيد را كلاه بي‌درنگ داشت داكاو اردوگاه از كه
چه.كنيد تصور كلاه اين در را هيتلر زشت كله مي‌توانيد"
".كنيم داغون را چيزها اين تمام مي‌ده كيفي
را همه كارهايش با و بود جمع نمك همواره كه ماروايتسي
از ديوانه‌وار و گذاشت سر بر را كلاه مي‌داشت وا خنده به
ديكتاتور فيلم در چاپلين چارلي مثل و دويد بيرون خانه
كلاه اين از بعد.درآوردن را هيتلر اداي كرد شروع بزرگ
دستش‌ده آن با آنها و مي‌گشت سربازها ميان دست به دست
.مي‌كردند بازي
سر به ارتش در را كلاه اين بار آخرين براي ماروايتسي
.شود گرفته عكسي آن از ركوردها سال كتاب براي تا گذاشت
كلاه كه مي‌فهميد و نداشت هم خودكشي قصد هيتلر اگر شايد
و گذاشته سر به يهودي جوانك را او ميهماني‌هاي رسمي
در عكس اين در او.مي‌كرد خودكشي حتما مي‌كند مسخره‌اش
سبيل مانند هم سياهي شانه دارد سر به را كلاه كه حالي
را هيتلر حسابي تا داده قرار خود لبهاي روي هيتلر معروف
كيسه‌اي درون را كلاه او ماجرا اين از بعد.كند تحقير
در كلاه اين سال تا 50 و برد خانه‌اش زيرزمين به و گذاشت
اين اينكه از غافل مي‌خورد خاك او خانه در كيسه همان
را آن من:مي‌گويد او.دارد دلار معادل 35000 ارزشي كلاه
مرگم از بعد و فروخت نخواهم زنده‌ام كه زماني تا
از من ارثيه اين.بگيرند تصميم آن درباره بايد فرزندانم
.است دوم جهاني جنگ
شرعي ساعت
دقيقه و4 ساعت 13 :ظهر اذان
دقيقه و 1 ساعت 20 :مغرب اذان
دقيقه و 47 ساعت 4 :فردا صبح اذان
دقيقه و 26 ساعت 6 :فردا آفتاب طلوع
درخت و دار
RaketشPopulus alba: گونه
Salicaceae:خانواده
سپيدار
white poplar
راست شكل ، تغار:رويشي شكل
قرار گياه يك روي بر ماده و نر گل‌هاي گربه‌اي ، دم:گل
.مي‌گيرند
سفيد الياف با دانه‌هاي شامل كپسول‌ها كوچك ، :ميوه
.رنگ‌اند
لوب ، 3_ داراي 5 موج‌دار ، حاشيه با خزان‌پذير ، :برگ
پاييز در نقره‌اي ، _ سفيد پشتي سطح تيره ، سبز رويي سطح
.مي‌يابد تغيير زرد رنگ به
.دارد باغي منشاء:بومي زيستگاه
عميق ، خاك‌هاي در.ساحلي شرايط با سازگار:رشد شرايط
.مي‌كنند رشد مرطوب نسبتا و حاصلخيز
زمستان در سخت چوب قلمه طريق از:تكثير
بيشتر يا متر ارتفاع20
متر گستردگي5
-o15c:تحمل دماي حداقل
بيشتر يا متر 20 ارتفاع
متر 5 گستردگي
|
|
