پاريس در فاشيسم پاي صداي
اول نگاه
است نزديك پنجم جمهوري مرگ
زمينلرزه بمب ، شوك ،
پارادوكس در اسرائيليها
ديگري نگاه
گذار5 حال در جهان
جيهان خالي لولههاي باكو ، خشك چاههاي
آمريكا مونياي مونا
خبر تفسير
قفقاز به نگاه
پاريس در فاشيسم پاي صداي
شرمندهام هستم فرانسوي اينكه از ، ميكنم گريه
به ناممكن چه آن آوردن بهدست براي نبرد سال از 22 پس
به گرايش مورد در شايعاتي وجود عليرغم و ميآمد نظر
روز عاقبت لوپن ژانماري يهوديان با ضديت و نژادپرستي
انتخابات در ملاحظه قابل توفيقي به جاري هفته يكشنبه
رئيس شيراك ، ژاك كنار در و يافت دست فرانسه جمهوري رياست
در و يافت راه انتخابات دوم دور به فرانسه كنوني جمهور
.گرفت قرار اليزه كاخ به ورود آستانه
برگزيده را شعاري همان خود انتخاباتي تبليغات براي لوپن
جنگ دوران فرانسه در نازيها دستنشانده دولت كه بود
.پدري سرزمين و خانواده كار ، :ميبرد كار به دوم جهاني
دور در كرد كسب را آرا درصد هفده انتخابات اول دور كه او
افراطي رقيب درصدي آراء 3/2 بود خواهد قادر حداقل دوم
كند كسب نيز داشت قرار پنجم رده در كه را مرت برونو خود
افزايش جمهوري رياست مقام به رسيدن براي را خود شانس و
مطرح خود كلي نظرات نقطه عنوان به لوپن كه اصولي.دهد
تشديد اعدام ، مجازات احياي چون مواردي بر مشتمل ساخته
افزايش و سختتر جزايي قوانين وضع و مهاجران اخراج روند
رياستجمهوري دوم دور به حالي در لوپناست اجتماعي نظم
دور برگزاري از قبل آخر روزهاي طي كه مييابد راه فرانسه
كرده آغاز او عليه را شديدي حمله حزبي رسانههاي اول
مورد در ديدگاههايش بر تمركز با داشتند سعي و بودند
جلوه شخصيتي اخلاقي ، صلاحيت فاقد فردي را او مهاجران
مواضع از حزبش و لوپن نشد موجب نيز تلاشها اين اما دهند
از دوره اين در او كه چند هر كنند عقبنشيني خود
بود ، ميدان ناكام او كه قبل ، دورههاي برخلاف انتخابات
تفاوتهاي و مهاجران اخراج مورد در خود تند لحن از اندكي
.كاست نژادي
ريخته صندوقها در لوپن نفع به كه ميزانآرايي بيشترين
بيست حداقل او كه آنجا بود ، فرانسه جنوبي شهرهاي از شد
سال در هنگاميكه.داد اختصاص خود به را آرا از درصد
جمهوري رياست انتخابات در بار اولين براي لوپن 1974
كسب را آرا درصد صدم شد 74 موفق تنها كرد شركت فرانسه
دوره طي كه بود ناچيز چنان آن او از حمايت ميزان و كند
عمومي حمايت از اندازهاي به نتوانست نيز بعد ساله هفت
را قبلي شكست انتخابات بعدي دور در كه شود برخوردار
طيف تهديد با او آنكه عليرغم دوره اين در اما كند جبران
احزاب تا گرفته ميانهروها و گليستها از گستردهاي
راي ميليون پنج توانست بود روبهرو فرانسه چپگراي
.كند جمعآوري
برگزاري از پيش تا كه فرانسه رسانههاي و سياستمداران
بتواند لوپن نميكردند پيشبيني هرگز انتخابات اول دور
اول دور نتايج از گيرد پيشي خود نام صاحب رقباي ساير بر
به واكنش در حتي كه بودند شده زده تعجب چنان آن انتخابات
.شدند سردرگمي و تشتت دچار نيز اول دور نتايج
را لوپن چون شخصي فرانسه مردم نميكردند تصور كه آنها
جمهوري رياست سمت احراز براي مناسب گزينهاي عنوان به
نشان نتيجه اين به نسبت متفاوت واكنشهاي بپذيرند فرانسه
.دادند
واكنشها ، غيرمنتظرهترين از يكي بين اين در شايد
از پس كه بود فرانسه ناكام نخستوزير ژوسپن ، اظهارات
و دوم دور پايان از پس داشت اظهار اول دور نتايج اعلام
.گرفت خواهد كناره سياست از فرانسه آتي رئيسجمهور تعيين
كه چنان" كرد تاكيد ميگفت سخن خبرنگاران جمع در كه او
با ژوسپن."است راه در طوفاني باشد درست پيشبينيها
در مورد اولين لوپن غيرمترقبه پيروزي اينكه به اشاره
قابل توفيقي به راستگراها كه است فرانسه انتخاباتي تاريخ
دوره اين در حزبش شكست مسئوليت ميكنند پيدا دست ملاحظه
كه ساله كار 64 كهنه سياستمدار اين.گرفت گردن بر را
جدي انتخابي را لوپن صعود ميرسيد نظر به عصبي آشكارا
.دانست كشور اين وجهه و فرانسه مردم براي
رياستجمهوري انتخابات از دوره اين شگفتيساز لوپن ،
و گذاشت سياست عرصه به پا سال 1956 در بار اولين فرانسه
مجمع راهي فرانسه پارلمان عضو جوانترين عنوان به
كه بود كساني از يكي همچنين او.شد كشور اين قانونگذاري
پيگرد خواهان كه بود بشري حقوق فعالان توجه كانون در
جنگهاي در الجزاير مردم كشتار و شكنجه عاملان قضايي
.بودند كشور اين استقلال
در فرانسه ارتش هوابرد يگان در مذكور دوران در كه او
زمينه اين در اتهاماتي با دفعات به ميكرد خدمت الجزاير
درگيري يك در لوپن آنكه توجه جالب نكتهشد روبهرو
جواني دوران و داده دست از را خود چشمان از يكي خياباني
به او گذشته و است خياباني درگيريهاي موارد از مملو او
بسياري كه بوده نشيب و پرفراز چنان آن شهروند يك عنوان
داشتند اصرار انتخابات اخير دور در حاضر سياستمداران از
مدت لوپن.شود حذف انتخاباتي نامزدهاي فهرست از او
تاسيس سال 1972 در را فرانسه ملي جبهه آنكه از پس كوتاهي
توزيع و ضبط دليل به محلي دادگاههاي از يكي سوي از كرد
.شد جريمه آلمان در نازيها حاكميت دوران آلماني آهنگهاي
كه بود هنگامي او خصوصي زندگي به فرانسه مردم توجه اوج
و جرح و ضرب آوردن وارد به را او آنكه از پس اولش همسر
او از ساخت متهم وي با اربابمابانه و غيرمنصفانه رفتاري
فرانسه چپ احزاب هماهنگ تلاش بين اين در البته شد ، جدا
تهاجمات اين دامنه و نبود بيتاثير او شخصيت تخطئه براي
تصاحب براي لوپن تلاش از پس كه شد گسترده آنجا تا
كه ملي جبهه حزب متمول طرفداران از يكي داراييهاي
دادگاههاي از يكي بود بخشيده حزب اين به را اموالش
ادامه در و ساخت متهم اختلاس براي تلاش به را او پاريس
در را او حزب بالاي رده مقامات از تن چند پياپي مرگ با
دادند ، قرار افراد اين مرگ در داشتن دست اتهام مظان
.نرسيد اثبات به هيچگاه كه اتهاماتي
در ميتران كارگشاي اقدام با ملي جبهه حزب اقبال دوران
برگزاري ضمن در داد اجازه او حزب به كه شد آغاز سال 1986
به تلويزيوني تيزرهاي پخش طريق از پارلماني ، انتخابات
اقدام اين با.بپردازد خود ايدئولوژي اشاعه و مخاطب جلب
پارلمان كرسي شد 35 موفق ملي جبهه حزب كه بود رهگشا
لوپن شگفتيساز پيروزيدهد اختصاص خود به را فرانسه
تمامي در بلكه نبود جنجالآفرين كشور اين داخل در تنها
كه راستگراها.داشت وسيعي بازتاب غربي ، اروپاي كشورهاي
شدهاند روبهرو موفقيت و اقبال با اروپا تمامي در
از اروپايي پايتختهاي از بسياري توانستهاند تاكنون
اين دليل كه چند هر كنند ، فتح را ليسبون تا كپنهاگ
حركت اين دليل مهمترين اما بوده متفاوت عواملي موفقيتها
دولتهاي عملكرد از مردم ناخشنودي راستگراها جلوي به
و مهاجرت با مردم مخالفت افزايش البته:است بوده چپگرا
گسترش در نيز گرايي ملي و دوستي وطن حس به زدن دامن
.است نبوده بيتاثير راستگرا احزاب از مردم استقبال
تصميمگيري رده بالاترين در راستگراها قدرتمند حضور
.است شده بدل جدي دغدغهاي به اروپايي كشورهاي
از را ميانهرو ائتلاف راستگرا احزاب ائتلاف دانمارك ، در
قوانين تصويب آن نتيجه كه كشيد زير به قدرت اريكه
مالي كمكهاي قطع و پناهجويان پذيرش مورد در سختگيرانه
ائتلاف پرتغال در.بود توسعه حال در كشورهاي به دانمارك
دربر نيز را ملت مهاجرت ضد تندرو حزب كه راست جناح
اين گذشته ماه و كرد قبضه را قدرت اندك اندك ميگرفت
آتشين نام صاحب نگار روزنامه پورتاس ، پائولو كه ائتلاف
داخلي انتخابات در دارد قرار آن راس در راستگرا مزاج
.گرفت دست در را قدرت و شد پيروز پرتغال
رياست انتخابات در اسنار ماريا خوزه نيز اسپانيا در
اپوزيسيون بر غلبه از پس اسپانيا سال 2000 مارس جمهوري
اسپانيا پارلمان مطلق اكثريت مورد اولين كسب و سوسياليست
.شد ابقا خود سمت در ديگر باري
كشور اين سياسي فضاي بر نگراني و ترديد ابرهاي هلند در
ضد همجنسباز سياستمدار فورتي پيم.است افكنده سايه
ميشود قلمداد راستگراها تندرو چهرههاي از كه مهاجرت
آراء درصد بيست از بيش گرفته صورت پيشبينيهاي براساس
اختصاص خود به را كشور اين آينده ماه عمومي انتخابات
خواهد بدل روتردام در پيشرو سياسي نيروي به و داد خواهد
.شد
ملاحظه قابل و چشمگير پيشرفت چشمانداز از نيز نروژ
احزاب توفيق كسب با.است نبوده نصيب بي راست احزاب
و نفوذ تحت كه دولتي گذشته ، اكتبر انتخابات در راستگرا
پذيرش ميزان داد وعده و شد تشكيل بود راستگراها حاكميت
.كند محدود سال در نفر هزار به را مهاجر سالانه
غول كه ميلياردي مولتي برلوسكوني ، سيلويو ايتاليا در
كه شديدي انتقاد عليرغم ميشود محسوب ايتاليا رسانهاي
ميدان پيروز گذشته سال جولاي در ميشد عملكردش و او از
او انتخاب با و بود ايتاليا انتخاباتي رقابتهاي
اتحاد رهبر بوسي ، امبرتو چون شاخصي راستگراي چهرههاي
فرانكوفيني جيان است ، خارجيستيز و نژادپرست كه شمال
كابينه كليدي سمتهاي فاشيسم پست ملي ائتلاف رهبر
.شدند دار عهده را ايتاليا
مردم استقبال بيسابقه رشد تبعات از نيز بلژيك و اتريش
ولامس حزب بلژيك در.نبودهاند امان در راستگراها از
اصلي سياسي نيروي به سال 2000 انتخابات در شد موفق بلاك
ساير با قياس در چشمگير برترياي به و شود بدل كشور اين
پيروزي از پس خود واكنش اولين در و يابد دست احزاب
.شد كشور اين ساكن غيراروپايي خارجيان همه اخراج خواهان
وزارتخانه شش حاضر حال در هم اتريش آزادي مهاجرت ضد حزب
هم و كرده فتح را محافظهكاران نفوذ تحت كابينه اصلي
آتي انتخابات در پيروزي معطوف را خود تلاش تمامي اكنون
.است كرده كشور اين
رياست انتخابات از دوره اين در لوپن چشمگير موفقيت
اروپاي سراسر در را خطر زنگهاي تنها نه فرانسه جمهوري
سوي دو در فرانسه جامعه شد موجب بلكه درآورد صدا به غربي
قرار دگرسو در چپگرا احزاب و آن سوي يك در لوپن كه طيفي
به تنها و دوشنبه روز صبح.شود شكاف دچار گرفتهاند
انتخابات دور اولين نتايج اعلام از پس ساعاتي فاصله
در نفر هزار ده حدود در جمعيتي فرانسه جمهوري رياست
تندي شعارهاي طرح با و كردند تجمع فرانسه خيابانهاي
او راهيافتن به را خود اعتراض ملي جبهه حزب و لوپن عليه
مرگ" چون تندي شعارهاي كه آنها.داشتند اعلام دوم دور به
سرداده "هستيم مهاجران فرزندان ما" و "ملي جبهه بر
.شدند انتخابات از لوپن كنارهگيري خواهان بودند
فرانسه خارجه امور وزارت گزارش براساس آنكه عليرغم
كسب را آرا درصد لوپن 6/17 و درصد حدود 7/19 شيراك
با او آرا فاصله و است انتخابات پيشتاز شيراك و كردهاند
لوپن اينكه احتمال ليكن است توجه قابل و چشمگير لوپن
اندك باشد شگفتيساز ديگر بار نيز دوم دور در شود موفق
انتظار از دور و نامعمول نتايج اين كسب با آنكه ضمن نيست
امكان خود تحركات بر افزودن با يافته فرصت هماكنون لوپن
سمت به يافتن دست و احزاب ساير با ائتلاف تشكيل
.آورد فراهم خود براي را نخستوزيري
ساير نظر جلب براي لوپن تلاشهاي ادامه با ميرود گمان
فرانسه در داخلي اختلافات آنان آراء جذب و راستگرا احزاب
.يابد گسترش پيش از بيش اعتراضات دامنه و كند پيدا شدت
مسلمانان دوشنبه روز اواسط و يكشنبه روز پاياني ساعات در
بزرگ شهر دومين و فرهنگي قلب كه مارسي ، شهر يهوديان و
به دست شهر اين خيابانهاي در ميشود قلمداد فرانسه
آشكار ملي جبهه حزب با را خود مخالفت و زدند تظاهرات
صورت در پيداست قراين و شواهد از كه آنچنان و ساختند
و عميق شكافي دچار پنجم جمهوري لوپن موفقيت روند ادامه
گام و جدي پيگيري با اروپا رسانههاي بيشتر.شد خواهد جدي
اقبال كه كردند استنتاج اينگونه فرانسه انتخابات گام به
فزاينده رشد به نسبت مردم دغدغه افزايش از لوپن به مردم
آنها دليل همين به و دارد حكايت فرانسه در جنايت و جرم
و جرم با جدي مقابله داعيهدار كه برگزيدند را كانديدايي
ديگر نقطهنظري از.است كيفري مجازات تشديد و جنايت
فرانسه مردم دوگانه واكنش و پاسخ ميتواند لوپن پيروزي
بندي پاي و اخلاقيات نزول روند و مهاجرت چون موضوعاتي به
يافتن قدرت از چند هر آنان.باشد فرانسوي فرهنگ اصول به
را بحران اين از گريز راه تنها نگرانند ، لوپن چون افرادي
هر از آشكارتر و تر صريح كه ديدند كسي به دادن راي
اخلاقي ، ارزشهاي مورد در را خود نظرات ديگري كانديداي
كه مهاجران پذيرش روند و جنايت و جرم با مبارزه فرهنگي ،
.ديدند دارد ، بيكاري با متقابل رابطهاي خود
اول نگاه
انتخابات عليه انتخابات
قوچاني محمد
سرگردان شبحي چون.است بازگشته اروپا به ديگر بار فاشيسم
آلمان آسمان از نه بار اين و ميچرخد اروپاييها سر بر
قلب فرانسه ، زمين بر كه اروپا ژرمن دولتهاي ديگر يا
هيتلر ، سقوط از پس سالهااست نشسته اروپا دموكراسي
اروپا دموكراتيك منازعات در را او ردپاي سياسي تحليلگران
سياستمداراني ناصيه در گمانهزني با و ميكنند جستوجو
هيتلر بازگشت به نسبت بود ، اتريش در هايدر آنها آخرين كه
زبان به نه هيتلر ، اين بار اين اما.ميدهند هشدار
موج رگهايش در ژرمنها خون نه و ميزند حرف آلماني
ژان.است برخاسته گلها ميان از و فرانسوي او.ميزند
رياست براي نامزدي در ناكامي سالها از پس لوپن ماري
دست خويش عمر سياسي پيروزي بزرگترين به فرانسه جمهوري
ماه ارديبهشت اول انتخابات اول مرحله نتايج.است يافته
با كه بود سوسياليستها براي كامل آبروريزي يك فرانسه
به نتوانستند حتي مجلس و دولت داشتن اختيار در وجود
ژاك براي افتخاري اما يابند راه انتخابات دوم مرحله
دوگل ژنرال وارث را خود كه رئيسجمهوري نبود شيراك
را فرانسه مردم آراي درصد بيست از بيش نتوانست ميداند
قدم يك كه بود لوپن ژانماري آن از افتخار.آورد دست به
حركت رئيسجمهور از عقبتر يكقدم و نخستوزير از جلوتر
شانس از را اروپا سرتاسر كه فرانسه فقط نه اينك و كرد
هم اينك.است انداخته ترس به ارديبهشت در 15 خود پيروزي
در چپگرا شرودر هم و ايتاليا در محافظهكار برلوسكني
فكر اروپا اتحاديه سران اجلاس در خود صندليهاي به آلمان
قدرت به تازه فاشيست اين كنار در است قرار كه ميكنند
از بيش هنوز شيراك شانس احتمالا گرچه.گيرد قرار رسيده
براي نيز واقعه اين به كردن فكر حتي اما حرفهاست اين
ماجرا اين وجود با.است چندشآور اروپا راستهاي و چپها
ناپلئون وقتي.باشد داشته هم خطرناكتري تبعات است ممكن
از را امپراتوري تاج و رسيد قدرت به فرانسه در بناپارت
سران گذارد ، ژوزفين همسرش و خود برسر و گرفت پاپ دست
جان در كه تازهاي بيماري براي تا آمدند هم گرد اروپا
انقلاب از پس كه همچنان.كنند فكري است افتاده شبهجزيره
تخت به را هيجدهم لويي سرانجام و بودند كرده چنين فرانسه
اما نيست ، هيجدهم لويي البته ژوسپن ليونل.بازگرداند
اروپا شبهجزيره.باشد مقام اين نامزد ميتواند شيراك
پشت نيست قرار و شده تبديل اروپا متحده ايالات به اكنون
.شود چاپ لوپن ماري ژان عكس پاريس چاپ يورو اسكناسهاي
.انديشيد چارهاي فاشيسم بيدرمان درد براي بايد پس
با گرچه نشدهاند قدرت وارد زور با هيچگاه فاشيستها
از ابتدا در هيتلر آدولف.داشتهاند نگه را قدرت زور
ذيل و صدر حذف با سپس و شد آلمان صدراعظم انتخابات طريق
آخر به تا موسوليني بنيتو و گرفت نام پيشوا خويش ،
براي انتخابات.بود ايتاليا سلطنت مشروطه رژيم نخستوزير
فاشيسم با مبارزه براي آيااست پيروزي پل فاشيستها
دموكراسيهاي كه است راهحلي اين بازگشت؟ پل اين از بايد
كه چنان.كردهاند پيشبيني تركيه و الجزاير براي غربي
و كردند پرتاپ پل روي از را الجزايري اسلامگرايان
اما.بازگرداندند راه نيمه در نيز را آنان ترك همتايان
بايد را پرسش اين پاسخ هست؟ نيز اروپايي راهحلي اين آيا
فاشيسم كه كرد فراموش نبايد اما پرسيد اروپا سران از
از صورتهايي دموكراسي ماقبل جوامع است دموكراسي فرزند
تجربه سنتي خودكامه رژيمهاي شكل در را استبدادي دولت
مدرن ايدئولوژي بهمثابه فاشيسم هيچگاه اما كردهاند
متفاوتي گونههاي گرچه آسيا در.است نشده آنان دامنگير
تعريف به هيچكدام اما ميشود يافت شرقي استبداد از
نهادي دولت تعريف ، اين درنيستند نزديك دولت فاشيستي
در فاشيستها براي قدرت گرچه و است قدرت اعمال براي مدرن
فرهنگ ، زبان ، خون ، نژاد ، ) گذشته افتخارات به بازگشت
مدرن آن اعمال ابزارهاي كليه اما مييابد معنا (سرزمين
از استفاده تنها نيز ابزارگرايي اين از منظوراست
سياسي تكنولوژي از فاشيستها نيست فني تكنولوژي
كه است درحالي اين.ميكنند استفاده نيز (دموكراسي)
طالبان ، بنيادگرايي چون اشكالي در شرقي استبداد
اروپايي فاشيسم از چيني كنفوسيوسيسم وحتي صدام نظاميگري
مدرن دولت مناسبات رژيمها اين از هيچيكميافتند دور
فني تكنولوژي كردن وارد به نهايت در و رانپذيرفتهاند
تجدد جنگ به سنت با آنان.كردهاند بسنده (مدرن ارتش)
با مدرنيته طريق از فاشيستها كه حالي در ميروند
و معنا فاشيستي جنبشهاي در حزب.ميجنگند مدرنيته
بلكه ندارد ، سياسي مشاركت توسعه براي دموكراتيك كاركردن
در سرمايهداري ميگيرد ، قرار آن تحديدكننده مقام در
اقتصادي مشاركت افزايش براي راهكاري فاشيستي دولتهاي
دولتهاي با رقابت براي دولت ابزار چون.نيست شهروندان
ثروتمندتر افراد فاشيسم در.ميرود بهشمار ديگر
سرانجام و شود ثروتمندتر بايد كه است دولت اين نميشوند
اعتراض اعلام براي راهكاري فاشيستي دولتهاي در انتخابات
رضايت مردم آن در كه است فرآيندي بلكه نيست دولت به مردم
بلند صداي با را ميشود اعمال آنان بر كه قدرتي از خويش
ابزار به بخواهد كه آن بدون دموكراسيميكند اعلام
معترضيني مقام در اقليت راي تجمع.است شده تبديل فاشيسم
كه است شده سبب دموكراسي در قدرت جناحهاي به نسبت ابدي
فرانسه.بيافزايند خويش نيروهاي بسيج به روزبهروز آنان
از غربي دموكراسيهاي ديگر به نسبت حيث اين از البته
متكثرترين فرانسه انتخابات.است برخوردار بهتري موقعيت
از پس احتمالا) آمريكا و اروپا در دموكراتيك انتخابات
دو آلمان و انگليس آمريكا ، همچون آن در كه است (ايتاليا
از فراتر فرانسه مردم درواقع.نميگيرد شكل ثابت قطب
اختيار در انتخاب براي بيشتري گزينههاي سياسي كارتلهاي
ميان فرانسه در قدرت كه بود سالها اين وجود با.دارند
دست به دست تحليلها و سوسياليستها ;اكثريت جناح دو
ميتران و بود نخستوزير گليست شيراك روزي.ميشد
گليست شيراك ديگر روزي و رئيسجمهور سوسياليست
اما.نخستوزير سوسياليست ژوسپن و شد رئيسجمهور
اين به دادن پايان ارديبهشتخواهان يكم روز فرانسويان
.آمد بيرون اعتراض اين دل از لوپن و.شدند دوقطبي
به لوپن افراطي مليگرايي از فرانسويان زودي به احتمالا
دليل به خويش گرايش اين در او يا آمد خواهند تنگ
با احتمالا و كرد خواهد تجديدنظر اجرايي دشواريهاي
و رئيسجمهور كه فرانسه در قدرت دوگانه نظام به توجه
كه داشت خواهد وجود امكان اين دارد عرض هم نخستوزيري
انگلستان در.سازند محدود را لوپن چون فاشيستهايي قدرت
ملي محافظهكاري و سلطنت نهاد دائمي حضور دليل به نيز
نوع از تجربهاي اگر اما دارد وجود گريز راه انگليسيها
نخواهد گريزي راه هيچ دهد رخ ايتاليا يا آلمان در فرانسه
امروز اگر.گشت خواهد باز راستي به فاشيسم آنگاهبود
چون كاري محافظه به دادن راي با ميتوانند سوسياليستها
هيچ هنگام آن كنند ، جلوگيري فاشيسم بازگشت از شيراك
.بود نخواهد كار اين به قادر نيرويي
است نزديك پنجم جمهوري مرگ
طولاني قاسم
شناس-سياس (Oliveir Duhamel) دوهامل اوليوير
علوم استاد او.است اروپا پارلمان نماينده و فرانسوي
سياسي علوم عالي مدرسه و سوربون دانشگاه سياسي
نهادها درباره كتابي دوهامل اوليوير.است (Sciences-Po)
بهعنوان كه درآورده تحرير رشته به پنجم جمهوري تاريخ و
اين با اشپيگل خبرنگار.است شده شناخته مرجع اثري
سياسي وضعيت درباره گفتوگويي فرانسوي ساله دانشمند 51
است داده انجام جمهوري رياست انتخابات آستانه در فرانسه
.ميخوانيد را آن برگردان كه
و گليست شيراك ژاك دوهامل ، پروفسور آقاي:اشپيگل &
حكومت هم كنار در تمام سال پنج سوسياليست ژوسپن ليونل
رياست انتخابات قبل دور همانند آنها اكنون.كردهاند
به دستيابي براي انتخاباتي كارزار وارد فرانسه جمهوري
سياسي ركود به فرانسه آيا.شدهاند حكومتي پست عاليترين
است؟ شده محكوم
را فرانسوي رايدهندگان دو اين طولاني همزيستي:دوهامل
رياست انتخابات اصلي نامزد دو واقع در.است كرده گمراه
از.هستند نيز مجريه قوه كنوني رئيس دو فرانسه جمهوري
را كسي چه بايد كه نميدانند خوبي به فرانسويها رو اين
ليونل و شيراك ژاك كه چرا.كنند تنبيه را كسي چه و تشويق
دارند برعهده را مجريه قوه مسئوليت مشترك بهطور ژوسپن
ميان اين در.باشند خود سياستهاي پاسخگوي بايد دو هر و
ناكاميها مسئول بهعنوان را كسي چه كه نميدانند مردم
.كند مجازات
ميان چنداني فرق فرانسويها كه است آن واقعيت:اشپيگل &
آيا.نميشوند قائل جمهور رياست انتخابات اصلي نامزد دو
فرانسويها براي هميشگي چهره دو اين دوباره بازگشت
است؟ خستهكننده
كه است طبيعي توسعهيافته دموكراسيهاي در:دوهامل
را خود هرازچندگاهي سوسياليستها و محافظهكاران رهبران
اولين براي ژاكشيراك اما.دهند قرار مردم راي معرض در
ريچارد زمان آن درشد فرانسه نخستوزير سال 1974 در بار
شوروي جماهير اتحاد در و بود آمريكا رئيسجمهور نيكسون
ليونل كه است حالي در اين ميكرد حكومت برژنف لئونيد نيز
براي سال 1995 رياستجمهوري انتخابات جريان در ژوسپن
.كرد مطرح بزرگ سياسي چهره يك بهعنوان را خود اولينبار
به را ژاكشيراك كه ميكند ايفا را كسي نقش او رو اين از
نماد ژوسپن ليونل ديگر بهعبارت.است طلبيده چالش
.ميشود محسوب فرانسه در دگرگوني
را رئيسجمهور اينكه از شد ، مجبور او اما:اشپيگل &
.كند عذرخواهي بود ، ناميده "گذشته تاريخ و خسته سالخورده"
محسوب تابو يك همچنان فرانسه در كشور سران به توهين آيا
ميشود؟
سنتهاي به همچنان كه هستيم قديمي ملت يك ما:دوهامل
نظر ازهستيم پايبند اشرافي و بناپارتي امپراتوري ،
محسوب تابو يك "ملت پدر" به بياحترامي فرانسويها
.ميشود
عليه نميتواند ، نيز قضايي دستگاه حتي:اشپيگل &
ميرسد ، نظر به رو اين از.شود عمل وارد رئيسجمهور
وارد ژاكشيراك به مالي فساد مورد در كه سياسي اتهامهاي
را موثري چندان نقش انتخاباتي مبارزه اين در ميشود ،
نيست؟ اينطور نميكند ايفا
دموكراتيك بلوغ عدم نمايانگر فرانسوي پديده اين:دوهامل
شدن مطرح غربي دموكراتيك كشور هر در.است ما كشور در
.داشت بهدنبال گستردهاي پيامدهاي رسواييهايي چنين
از اتهامهايي چنين غربي دموكراسيهاي ديگر در معمولا
روشن زمان تا قضايي دستگاه يا پارلماني كميسيونهاي سوي
يا كه بهطوري.ميشود دنبال ماجرا واقعي ابعاد شدن
وارده اتهامهاي از اتهام مورد افراد ساير يا رئيسجمهور
.كنند ترك را صحنه بايد اينكه يا ميشوند ، تبرئه
كه هستند رايدهندگان اين فرانسه در اكنون اما:اشپيگل &
.شوند عمل وارد پاكتر روابطي ايجاد براي بايد
آن در شود ، بازنده مبارزه اين در ژاكشيراك اگر:دوهامل
نقش مالي فساد اتهامهاي كه گفت بايد صورت
مشكل بزرگترين.است داشته وي شكست در تعيينكنندهاي
.است او به مردم بياعتمادي و صداقت عدم ژاكشيراك آقاي
كه است آن از حاكي نظرسنجيها تمام اما:اشپيگل &
.ميروند پيش هم شانه به شانه ژوسپن ليونل و ژاكشيراك
كه هستند خويشتندار آنقدر فرانسوي رايدهندگان آيا
نميدهند؟ بروز علنا را خود ديدگاههاي و خواستهها
فرانسه جمهوري رياست انتخابات جريان در بهزودي:دوهامل
.ميكنند عمل چگونه فرانسوي رايدهندگان كه ديد خواهيم
با فرانسوي عاليرتبه دولتمردان برخورد نوع بههرحال
خودبرتربيني غرور نوعي كه است آن از حاكي سياسي مسائل
ملك را دولت و حكومت كه بهطوري است ، فراگرفته را آنها
اين كه است فرارسيده آن زمان اكنون.ميدانند خود شخصي
اين در قدم اولين.كند تغيير فرانسه سياسي طبقه تصور
وضعيت.است رئيسجمهور قضايي مصونيت ساختن محدود راستا
در نميتواند ، هم رئيسجمهور خود كه است بهگونهاي
.كند ايستادگي طرحي چنين برابر
به نسبت فرانسوي شهروندان از بسياري بيرغبتي:اشپيگل &
حكايت آنها ياس و دلسردي از سياسي مسائل درباره اظهارنظر
كه نميشود پيدا سوم نفر يك چرا شرايطي چنين در.ميكند
بزند؟ كنار را اصلي نامزد دو بتواند ،
طول در رياستجمهوري انتخابات جريان در تاكنون:دوهامل
جالب و است شده ظاهر سوم نفر يك همواره پنجم جمهوري عمر
راستگرايان ميان از همواره سوم نفر اين كه بدانيد است
كنار در ليبرال نامزد يك همواره كه ترتيب بدين.است بوده
اما.ميكرد شركت انتخاباتي مبارزات در گليستها نامزد
به را خود پيرامون محيط است ، توانسته ژاكشيراك اكنون
بتوان نظر اين از شايد و.كند تبديل خالي و خشك كويري
دموكرات حزب در كهل هلموت موقعيت با را شيراك موقعيت
.كرد مقايسه آلمان مسيحي
شيراك ، ژاك كنار در محافظهكاران دوم نامزد حاضر حال در
جمهوريخواه يك نقش در شونمان.دارد نام شونمان پير ژان
جدي تهديدي نميتواند ، او امااست شده ظاهر وطنپرست
از بيش وي ديدگاههاي كه چرا شود ، محسوب شيراك ژاك براي
اردوي هيچ به شونمان سخن ديگر به.است چپگرايانه حد
.ميماند باقي تنها نامزد يك و ندارد تعلق سياسي
از درصد سي حدود نظرسنجيها اساس بر:اشپيگل &
به امسال رياستجمهوري انخابات در فرانسوي رايدهندگان
ژان چون چهرههايي بلكه نميدهند ، راي ژوسپن يا شيراك
راي افراطي راستگراي ماريلوين ، ژان يا پيرشونمان
سياسي نظام در بيماري يك از مسئله اين.داد خواهند
.ميكند حكايت فرانسه
راستگراي جنبشهاي بهويژه عامهپسند جنبشهاي:دوهامل
اروپايي كشورهاي از بسياري در اخير سالهاي طي افراطي
قاعده اين از نيز فرانسه و دادهاند گسترش را خود فعاليت
رياست انتخابات دومرحلهاي سيستم حال هر در.نيست مستثني
و تازهوارد افراد براي را امكان اين فرانسه جمهوري
شعارهاي كردن مطرح با كه ميكند فراهم نام جوياي
كه گفت بايد كلي بهطور.سازند مطرح را خود عامهپسند
احساساتي جمهوري رياست انتخابات اول دور در فرانسويها
راي خود عقل به مراجعه با دوم دور در اما ميكنند ، عمل
توجه قابل فرانسه انتخاباتي نظام نظر اين از.ميدهند
.است
نوعي شاهد اروپا سراسر در ميرسد ، نظر به:اشپيگل &
در دموكراسي سوسيال عصر آيا.هستيم راستگرايي به بازگشت
است؟ آمده سر به اروپا
باز اما.است شده عوض اروپا در باد جهت شك بدون:دوهامل
تمايلات شكلگيري در مهمي نقش كشور هر خاص ويژگيهاي هم
نام به چيزي با كه ندارم باور من.ميكند ايفا سياسي
اين هرچند داريم ، سروكار سياسي تمايلات شدن اروپايي
بتواند ژوسپن شايد حال هر در.است فريبنده بسيار نظريه
.دهد تغيير را تحولات مسير
از اروپا پارلمان نماينده بهعنوان شما آيا:اشپيگل &
جريان در اروپايي سياستهاي كه هستيد متاسف بابت اين
است؟ شده رانده حاشيه به فرانسه در جمهوري رياست مبارزات
ليونل و شيراك ژاك كتبي برنامههاي در هرچند:دوهامل
است شده پرداخته اروپايي سياستهاي به مفصل بهطور ژوسپن
باقي حد اين در چيز همه كه نگرانم بابت اين از من اما
صورت هر در نگيرد صورت اينباره در چنداني بحث و بماند
اروپا اروپا ، بدون فرانسه مفهوم با است ، بهتر من نظر به
.شود برخورد اساسي صورت به فرانسه بدون
فرانسوي _ آلماني موتور هرگاه ميرسد ، نظر به:اشپيگل &
اروپا اتحاديه جلوي به رو روند شود ، اختلال دچار اروپا
را فرانسوي _ آلماني محور ميتوان چگونه ميشود كند نيز
كرد؟ فعال ديگر يكبار
به فرانسه و آلمان كه تصور اين من اعتقاد به:دوهامل
را كشورها ديگر و هستند اروپا اتحاديه لوكوموتيو منزله
نميتوان ديگردارد تعلق گذشته به ميكشند ، سرخود پشت
.كرد جستوجو برلين و پاريس در صرفا را همهچيز
نيز ايتاليا حتي يا و اسپانيا انگلستان ، نظير كشورهايي
حتي و.داد خواهند نشان را خود اروپايي جاهطلبيهاي
كه دارند انتظار نيز اروپايي اتحاديه عضو كوچك كشورهاي
_ فرانسه محور حال هر به.باشند تاثيرگذار پيش از بيشتر
.است پيوسته تاريخ به آلمان
جمهوري ، رياست انتخابات از پس كوتاهي مدت اشپيگل &
دو اين.ميشود برگزار نيز فرانسه پارلماني انتخابات
پنج طي فرانسه سياسي روابط و شرايط تعيينكننده انتخابات
به فرانسويها ديگر يكبار اگر.بود خواهد آينده سال
ميآيد؟ پيش چه دهند راي راستها و چپها همزيستي
بود ، خواهد پنجم جمهوري مرگ معناي به امر اين:دوهامل
تغيير به اساسي قانون اصلاح طريق از بايد صورت آن در
يا فرانسويها ديگر بهعبارتورزيد مبادرت سياسي نظام
اينكه يا كنند ، الگوبرداري آمريكايي دموكراسي از بايد
.گذارند اجرا به را اروپاييها پارلماني نسخهدموكراسي
بيشتري بادرايت فرانسوي رايدهندگان كه اميدوارم من اما
رئيسجمهور طرفدار نامزدهاي به دادن راي با و كند ، عمل
.كنند ايجاد وي براي را محكمي پارلماني پشتوانه خود منتخب
.دادهاند نجات را پنجم جمهوري كنند چنين فرانسويها اگر
چيست؟ شما پيشبيني:اشپيگل &
كه ميكنم آرزو چپگرايان طرفدار بهعنوان من:دوهامل
معتقد شهروند ، يك و دموكرات بهعنوان و شود پيروز ژوسپن
تفاوت مقوله دو اين ميانميخورد شكست شيراك كه هستم
يكبار فرانسوي رايدهندگان اگر اما.دارد وجود كوچكي
فرانسوي دموكراسي صورت آن در كنند ، تاييد را شيراك ديگر
.است مواجه اخلاقيات زمينه در جدي مشكل يك با
زمينلرزه بمب ، شوك ،
روز ليبراسيون و لوپاريزين مثل فرانسه چپ روزنامههاي
"شوك" و "نه" هجايي يك تيتر يك به را خود اول تيتر دوشنبه
و كرد تيتر را "لوپن بمب" سوار فرانس دادند اختصاص
چپ لوموند و ميانهروست راست روزنامه كه لوفيگارو
.كردند انتخاب را "زمينلرزه" عنوان دو هر ميانهرو
اين ميشد پخش تلويزيون و راديو از كه اخباري همه در
يك بار اولين براي كه بود دريافت قابل ضمني طور به نكته
رياست با زيادي فاصله عادي حالت در كه افراطي راستگراي
اين صدا يك همه گويييافت راه دوم دور به داشت جمهوري
سو اين به را فرانسه چيزي چه":داشتند لب بر را پرسش
"كشاند؟
هزاران با مقابله به مجبور پاريس در فرانسه پليس
حتي پليس.بودند مخالف لوپن انتخاب با كه شد تظاهركننده
ليبراسيون روزنامه.كرد شليك اشكآور گاز معترضان سوي به
بود ، فاجعه اين نبود اول دور اين":نوشت خود سرمقاله در
".است شده انگشتنما دنيا دموكراسيهاي ميان در فرانسه
طول در ژوسپن و شيراك ميان همكاريها ضعف روزنامه ، اين
و جرم ميزان افزايش مورد در آنها كوتاهي و گذشته سال پنج
- بود چشمگيرتر همه از لوپن شعارهاي ميان در كه جنايت -
.است كرده معرفي لوپن پيروزي عامل را
را فرانسه مردم شد موفق سادگي به لوپن":نوشت ليبراسيون
".بدل نسخه از نه كنند حمايت اصل نسخه از كند متقاعد
و سياستمداران ميان عميق شكاف نشانه را نتايج لوفيگارو
عنوان فرانسه مردم زندگي واقعيت با عقايدشان عرضه نوع
.است كرده
دوم دور كه كردهاند پيشبيني اينگونه روزنامهها اين
اگر.شود روبهرو چپ جناح از بيشتر حمايت با انتخابات
رقيب با ديگر همزيستي همكاري دوره يك از بخواهد شيراك
به بيشتر اراي آوردن دست به براي بايد كند اجتناب خود
.بزند دست سختي جنگ
است عصرگاهي كوچك قطع روزنامه يك كه سوار فرانس
براي راست چه و چپ چه فرانسه مردم كه است كرده پيشبيني
شيراك به انتخابات دوم دور در لوپن ، پيروزي از اجتناب
.داد خواهند راي
كه كردند عنوان چپ نامزدهاي تعدد را ژوسپن شكست بعضي
.شد تقسيم آنها ميان آرا
پارادوكس در اسرائيليها
ضد نژادپرست ، نئوفاشيست ، نظير توصيفهايي اسرائيل راديو
.است برده كار به لوپن مورد در گريز بيگانه و يهود
موفقيت از اسرائيل نوشت پرتيراژ روزنامه احورنوت يديعوت
فرانسه سوسياليست نخستوزير ژوسپن ليونل زدن كنار و لوپن
.است شده شوكه
هر از":است نوشته موفقيتي چنين تخريب براي روزنامه اين
پاي يكشنبه روز نفر يك فقط شرايط واجد فرانسوي شش
راستگرايي رهبر ترتيب اين به و شد حاضر راي صندوقهاي
در جزيي بسيار موضوعي را يهوديكشي كه كرد انتخاب را
".ميداند تاريخ
حتي كه كرد اشاره نكته اين به روزنامه اين همچنين
از نفرت" دليلشان اما دادند راي لوپن به فرانسه يهوديان
فلسطيني ، عليه اسرائيل خشونتهاي بازتاب.بود "اعراب
نظر بهكشورهاست ساير يهوديان ميان در وحشت ايجاد
دو با فرانسه يهوديان احورنوت يديعوت در مقاله نويسنده
و فرانسه در ضديهوديان حملات يكي هستند مواجه همزمان شكل
رهبر يك به فرانسه يهوديان كه اين از.لوپن پيروزي ديگري
اين در يهود اقليت رهبران دادهاند راي افراطي راستگراي
.آمدهاند خشم به كشور
واكنشهاي رشته آغاز را لوپن پيروزي هم معاريو روزنامه
حس افزايش به كه كرد توصيف كشورها ساير در زنجيرواري
.انجاميد خواهد مهاجرت با ضديت و فاشيستي
تاريخي پيروزي را لوپن پيروزي هاآرتض ليبرال روزنامه
به آحورنوت يديعوت روزنامه ، مانند و دانست افراطي راست
ضديهود شخصيتي به فرانسه يهوديان دادن راي پارادوكس
.است كرده اشاره
روزنامه با خود جمعه روز مصاحبه در لوپن اينها همه با
:بود گفته هاآرتض
در سعي فلسطينيها سركوب با كه را اسرائيل دولت وضع من"
در لوپن "ميكنم درك كاملا دارد خود شهروندان از دفاع
نخواهد روي اسلامي وحدت هرگز خوشبختانه":افزود ادامه
".داد
ديگري نگاه
شيراك بهصورت سيلي
الپائيس اسپانيايي روزنامه سرمقاله
محمدي محمدقاسم:ترجمه
جمهوري رياست انتخابات اول دور در فرانسه ميرفت انتظار
.شود روبهرو دادن راي از مردم بيسابقه امتناع نوعي با
ماري ژان كه بود اين پيشبيني غيرقابل چيز تنها ولي
دور از را سوسياليست ژوسپن ليونل افراطي راستگراي لوپن
مه ماه پنجم روز در و سازد خارج جمهوري رياست انتخابات
;كند نرم پنجه و دست شيراك ژاك با انتخابات دوم دور در
شهروند ميليونها و دموكراسي به توهين واقع در رخداد اين
مردم كم بسيار حضور.ميشود تلقي ملتها ديگر و فرانسوي
اول دور در برجسته نكتههايي به تبديل آرا شدن شكسته و
خود بيميلي فرانسوي شهروندان آن در كه شدند انتخاباتي
.داشتند اظهار اصلي كانديداي دو به نسبت را
بود هم به شبيه اندازهاي به ژوسپن و شيراك ژاك شعارهاي
بين اختلاف تشخيص به قادر خبره كارشناسان تنها كه
ميانهروي چپگراي يك و تودهگرا راستگراي يك وعدههاي
رفتهرفته و بيحاصل همكاري با كه مردي دو بودند ، متعصب
.كردهاند حكومت كشور بر اخير سال پنج طي تلخ ،
بيگانهستيز لوپن گرفتن اوج موقعيت ، اين بيدرنگ ثمره
در كند ، كسب را آرا درصد سيزده ميرفت انتظار كه است
.رفت پيش آرا درصد هفده از بيش تا كه حالي
لوپن صعود از آنها از يكي دستكم رايدهنده پنج هر از
كه سياسي سيستم از ناراضي رايدهندگان.ناراضياند
شيراك ژاك يعني سياست ، اين نمايندگان كردن تنبيه آماده
اين از بخشي.هستند وزير نخست ژوسپن و رئيسجمهور
به مشكلات و فرانسه فرهنگي چند جديد چهره به نارضايتي
شمال نژادهاي بهخصوص و مهاجر جمعيت ادغام از آمده وجود
مورد عوامفريبانهاي بهطور كه دارد ارتباط آفريقايي
چپگرا جناح.گرفتهاند قرار افراطي راستگرايان استثمار
لوپن صعود از جلوگيري براي جمهوريخواهي ، سنت به عمل با
خوانده فرا شيراك به دادن راي به را فرانسه مردم فاشيست ،
صورت به زدن سيلي گرفته ، نشانه را لوپن كه موفقيتي.است
و افتاده جلو او از آرا درصد دو با تنها كه است شيراكي
خواهد او دادن شكست به موفق چپگرا احزاب حمايت با تنها
.شد
درآمده ، آب از درست شيراك مورد در اوليه حدسهاي يقينا
را او آورده ، دست به انتخابات در ژوسپن كه نتايجي ولي
هدايت سياسياش حرفه پايان به ميگويد كه همانطور
.ميكند
نتوانستهاند نخستوزير و رئيسجمهور كه اين هرحال به
بر محكمي دليل كنند ، كسب را آرا درصد چهل هم روي حتي
.است نهايي برنده براي اخطاري و رايدهندگان بياعتمادي
يك هرگز فرانسه ، در جمهوري رياست انتخابات طول در
جانب از بيحمايتي چنين با جمهور رئيس يك يا نخستوزير
نتايج چنان كه آرا شدن شكسته.است نشده روبهرو مردم
قابل (لوپن مورد در جز به) داده سياست عرصه در را جالبي
قريب 55 كه بود آن از حاكي پيشبينيها.بود پيشبيني
به دادن راي به مايل تقريبا فرانسوي شهروندان درصد
نفرشان دو هر براي موضوع اين و نيستند ژوسپن و شيراك
.شد تمام گران
و ميشود ، عميقتر سياست و فرهنگ دنياي ميان شكاف هرچه
مقابل در استثنايي به سرمايهداري جهان مقابل در فرهنگ
مبارزات در عقلانيت و برهان و دليل ميگردد ، تبديل اصل
آشوب از فارغ اگر فرانسه.ميبازد رنگ بيشتر انتخاباتي
و موفق كشوري همچنان و ميبرد بهسر آرامش در و كشمكش و
ثبات خاطر به كه را شهرتي كمكم ;ميرود شمار به متمدن
آورده دست به بودن جهاني براي اجتماعي الگوي و اقتصادي
رشد و بينالمللي نفوذ بهتدريج و ميدهد دست از
سياستمدار يك شكست.ميدهد دست از را خود دموكراتيك
فريب عوام راستگراي يك مقابل در ژوسپن همچون آبرومند
را مطلب اين بيشتر دادن توضيح اجازه لوپن ، مثل خطرناك
.نميدهد
گذار5 حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
آزاديبخش سازمان و اسرائيل موانع ، تمامي وجود عليرغم
يافتند دست موقت توافقي به اسلو در سال 1993 به فلسطين
نهايي توافق به دستيابي براي مناسب بستري آوردن فراهم كه
.بود آن اصلي هدف كنند رضايت احساس آن از طرف دو هر كه
را پيروزي همياسرعرفات و رابين اسحاق هم طرف ، دو هر
كه دادند اسلو ، تن معاهده به جهت آن از و ميدادند ترجيح
.ندارد وجود بهتري گزينه بودند كرده پيدا اطمينان
ممكن آن بر نظامي غلبه كه بود آن از قويتر اسرائيل
طيف آنچنان از فلسطين آزاديبخش سازمان مقابل در و باشد
غلبه امكان كه بود برخوردار بينالمللي حاميان از وسيعي
و بزرگ كشورهاي از يك هيچ.نداشت وجود آن بر سياسي
حمله براي لازم تسليحات كه نبود موقعيتي در جهان قدرتمند
از و بگذارد آنان اختيار در را اسرائيل به اعراب
.كند پشتيباني اسرائيل با آنان ديپلماتيك رويارويي
آغاز براي كافي توان از يك هيچ نيز عرب كشورهاي بين در
ثالث كشوري كه آنجا تا اسرائيل برابر در مقاومت و جنگ
برابر درنبود برخوردار شود ، ميانجيگري به وادار
تحمل تاب كه بود متكي آمريكا كمكهاي به چنان آن اسرائيل
آغاز در شدن پيشقدم صورت در را اخلاقي سياسي ، انزواي
.نداشت را مقابل طرف با مخاصمه
سالهاي انتفاضه فرونشاندن و سركوب در اسرائيل ناتواني
چهار غزه نوار و باختري كرانه در فلسطينيان و 1988 1987
پاكسازي:داد قرار تلآويو زمامداران پيشروي را گزينه
برقراري و اسرائيل قلمرو به باختري كرانه الحاق ;قومي
به باختري كرانه عرب ساكنان پذيرفتن ;آپارتايد نظام
ساختن جدا براي راهكاري تبيين و اسرائيلي شهروندان عنوان
پذيرش معناي به اين كه - اسرائيليها و فلسطينيان
را فلسطيني كشور ايجاد كه بود فلسطينيان هويت اكراهآميز
.داشت پي در
اصول با نامتجانس اصولي آپارتايد ، و قومي پاكسازي
.بود اسرائيل نظام بر حاكم سياسي الزامات و اخلاقي
به باختري كرانه ساكن اعراب تمامي پذيرفتن براي اسرائيل
كه چرا نداشت را لازم آمادگي نيز اسرائيل شهروند عنوان
همين به.ميكرد مخدوش را اسرائيل يهودي ماهيت اقدام اين
به اسرائيل و فلسطينيان جامعه همزيستي سر بر مذاكره جهت
پيش اندكي رابين اسحاق.شد مطرح عملي گزينه تنها عنوان
را خطمشي اين به آوردن روي گيرد قرار سوءقصد هدف آنكه از
خارجه امور وزير آوانس گرت.بود دانسته استيصال سر از
تبريك صلح روند به آوردن روي براي رابين به كه استراليا
روي سياست اين به ما":كرد دريافت را پاسخ اين بود گفته
".شديم آن پذيرش به وادار بلكه نياورديم
كه شد حاضر مذاكره ميز سر بر وقتي متقابلا نيز عرفات
باقي او براي متعارفي گزينه هيچ بود كرده حاصل اطمينان
خط مهمترين شوروي جماهير اتحاد فروپاشي.است نمانده
خليج جنگ از پس ;بود كرده قطع را او تسليحات تداركاتي
او سازمان از خود مالي حمايت به سعودي عربستان فارس ،
در كار به شاغل فلسطينيان تمامي كويت و بود داده پايان
را كشور اين از پول جريان قطع كه كرد اخراج را كشور اين
اعطاي مراسم حاشيه در سال 1994 در كه هنگامي.داشت پي در
تعلق رابين و پرز عرفات ، به مشتركا كه فليكس صلح جايزه
چرا كه پرسيدم او از كردم ملاقات عرفات با پاريس در گرفت
:گفت پاسخ در او كنند ، اعتماد او به بايد اسرائيليها
كردهاند ، قطع ما با را خود روابط سعوديها چون"
مترصد سوريها و كنند تضعيف را ما ميكنند تلاش اردنيها
".هستند ما بر نفوذ اعمال
نامربوط و گسيخته ظاهر به محركههاي و انگيزهها تلاقي
را وهمآلود فضايي كه انجاميد اسلو معاهده عقد به طرف دو
نخستين براي اسرائيل.بود كرده عجين رهگشا راهكاري با
طرف عنوان به را فلسطين آزاديبخش سازمان بار
آزاديبخش سازمان و پذيرفت (كشور يك نه و)مذاكرهكننده
و بالفعل واقعيتي عنوان به را اسرائيل حيات نيز فلسطين
اساسنامه از را اسرائيل امحاي اصل بيآنكه پذيرفت عيني
به سال 1967 در كه باختري كرانه از بخش آن.كند حذف خود
ناحيه:شد تقسيم قسمت سه به بود ، درآمده اسرائيل اشغال
جمعيت اعظم بخش باختري ، كرانه خاك درصد بر 45 مشتمل اول
تحت نيز غزه نوار و ميداد جاي خود در را فلسطينيان
به نسبت داشتند حق آنها و درميآمد فلسطينيان كامل كنترل
;كنند اقدام نفر هزار سه بر بالغ نيرويي با پليس تشكيل
قرار فلسطينيان مدني حاكميت كنترل تحت چند هر دوم ناحيه
سوم ناحيه و بود اسرائيل با آن امنيتي كنترل ليكن داشت
اسرائيليها كنترل تحت يهودينشين ، شهركهاي از متشكل
كنترل تحت نواحي در جمعيت درصد نود از بيش.ميماند باقي
كه قراردادهايي نتيجه در و بود شده توزيع فلسطينيان
از درصد عملا 95 حاضر حال در رسيد طرفين امضاي به بعدا
فلسطيني خودگردان دولت كنترل تحت نواحي در فلسطينيان
.دارند سكنا
جيهان خالي لولههاي باكو ، خشك چاههاي
واحدناوان عارف
جمهوري نفتي ذخاير ميزان كه ميدانند نيك آمريكاييها
خط راهاندازي و احداث به نياز كه نيست حدي در آذربايجان
باشد كيلومتر هزار به 2 نزديك درازاي به لولهاي
جيهان _ باكو لوله خط احداث طرفداران اميد تنها بنابراين
به كشورها اين پيوستن و تركمنستان و قزاقستان موافقت به
ميباشد طرح اين
دامنگير شوروي فروپاشي از پس اقتصادي نابسامانيهاي
اين ارزي نيازهاي و شد يافته استقلال تازه جمهوريهاي
به شدت به را آنها مالي منابع تامين براي جمهوريها
برآورد.كرد تشويق نيازها اين تامين جهت انرژي صادرات
الي 34 وجود 5/17 بر مبني انرژي بينالمللي آژانس
ذخاير با قياس قابل كه خزر منطقه در نفت بشكه ميليارد
ميليارد با 17 شمال درياي و ميليارد ميزان 22 به آمريكا
به را جهان نفتي شركتهاي ناگهاني توجه ميباشد نفت بشكه
از منطقه اين در سرمايهگذاري با تا كرد معطوف حوزه اين
تامين منابع بزرگترين عنوان به فارس خليج نفتي اهميت
هدف با شركتها اين.شود كاسته جهان انرژي كننده
كه آذربايجان جمهوري نفتي حوزههاي در سرمايهگذاري
خزر نفتي منابع و ذخاير بيشترين داراي بود شده شايعه
به فارس خليج نفتي قدرتهاي اقتدار كاهش در سعي ميباشد
از.برآمدند دارد شهرت غرب بنزين پمپ به كه عربستان ويژه
باكو كه زماني از درست و شوروي فروپاشي از پس اينرو
تا گذاشت ، باز خارجي نفتي شركتهاي روي به را خود بنادر
ايالات جمله از جهان كشور از 12 خارجي شركت حال 19 به
و چين حتي و نروژ ايتاليا ، انگلستان ، آمريكا ، متحده
اين در نفت استخراج و اكتشاف جهت را قراردادهايي اندونزي
جمهوري كه است حالي در اين.كردهاند منعقد جمهوري
نبوده اقتصادي ارزش و توان چنين داراي فينفسه آذربايجان
كه نميباشد چشمگير حد آن تا هرگز آن نفتي منابع و
و ريسك به دست جهان اقتصادي بزرگ شركتهاي
با اكنون بزنند جمهوري اين در كلان سرمايهگذاريهاي
سرمايهگذاري و صنعتي مجتمع به وابسته تمسا شركت خروج
شركت يك ترك زمزمه و آذربايجان جمهوري از تركيه سابانچي
ترك روند باكو از نالز وينتر نام به آلماني نفتي
حالي در دارد ادامه همچنان جمهوري اين از خارجي شركتهاي
شركتهاي خروج به واكنش در آذربايجان جمهوري مقامهاي كه
و شركتها اين اقدامات دادن نشان بياهميت در سعي نفتي
بالاخره.هستند مربوط اخبار درج و بزرگنمايي از جلوگيري
آذربايجان جمهوري نفتي دولتي شركت رئيس علياف ناطق
اين تلويزيون يك شبكه از كه خبرنگاراني جمع در (سوكار)
اين از خارجي نفتي شركتهاي خروج دلايل ميشد پخش جمهوري
فعاليت ادامه براي كافي فني و مالي توان عدم را جمهوري
گذشته يكسال طي كه است اين واقعيت كرد توجيه شركتها اين
ميتسوئي و ايتاليا اجيپ انگليس ، وامكو نفتي شركتهاي
قرارداد ، مورد حوزههاي در كافي نفت نبود علت به نيز ژاپن
.كردهاند ترك را جمهوري اين
مقابل در باكو چاپ مساوات يني روزنامه ديگر سوي از
اقتصادي سود نبود و ارتشا بيقانوني ، سوكار رئيس اظهارات
آذربايجان از خارجي نفتي شركتهاي خروج اصلي دلايل از را
.دانست
نفتي شركتهاي اكثر كه است اين تامل قابل مسئله اينك
با نفت استخراج براي متعدد حفاريهاي از پس خارجي
كه هم مواردي در بعضا و شدهاند روبهرو خشك چاههاي
بازارهاي به آن انتقال مشكل با شدهاند نفت كشف به موفق
.هستند مواجه جهاني
بازارهاي به خزر گاز و نفت انتقال موضوع حال اين با
ارزش منطقه اين در موجود نفت ميزان آيا اينكه و جهاني
ارائه به منجر نه ، يا دارد را حوزه اين در سرمايهگذاري
طرحها اين جمله از كه است شده خصوص اين در طرحهايي
به روسيه مسير فارس ، خليج جنوبي بنادر به ايران مسير
تركيه جيهان بندر - تفليس - باكو مسير و نوروسيسك بندر
تثبيت و سپتامبر حوادث 11 از پس حتي و مديترانه درياي در
اين از جديد پيشنهادي مسير افغانستان در سياسي اوضاع
.است شده ارائه نيز هند و پاكستان به كشور
ايران پيشنهادي مسير طرحها تمام ميان از ميرسد نظر به
اما.باشد اقتصاديتر و ارزانتر ايران ويژه به روسيه و
لولههاي عبور صورت در قفقاز بر روسيه نفوذ گسترش از ترس
اعمال جهت نفت اهرم از مسكو استفاده و كشور اين از نفتي
همچنين منطقه ، در نفوذي سياستهاي كردن پياده براي فشار
افزايش از جلوگيري هدف با ايران مسير دادن جلوه ناامن
عدم رغم به غربيها است شده باعث هرمز تنگه به وابستگي
ميليون نهصد و ميليارد دو بالاي هزينه و اقتصادي توجيه
انتقال براي را جيهان بندر به تفليس - باكو مسير دلاري
طرح اين ساخت براي است شده شايعه.نمايند انتخاب خزر نفت
و مشكلات همه با آذربايجان جمهوري نفت دولتي شركت نفتي
بريتيش شركت درصد ، پنج و چهل دارد كه مالي ناتوانيهاي
هشت به نزديك با انوكال درصد ، شش و بيست با پتروليوم
درصد ، شش با تپائو درصد ، نيم و شش با اويل استات درصد ،
اني نفتي شركت و درصد دو با هس دلتا درصد ، سه با ايتوچي
.است كرده سرمايهگذاري درصد نيم
جاري سال تابستان در است قرار كه طرح اين ميشود گفته
قرار بهرهبرداري مورد سال 2004 پايان در شود آغاز
سر بر برانگيز ترديد توافقات وجود با البته.ميگيرد
ميرسد نظر به بعيد لوله خط اين احداث براي مالي منابع
موضوع اين آذربايجان جمهوري نفتي منابع به اكتفا با تنها
لوله خط اجراي براي آمريكايي مقامهاي بنابراين شود عملي
.دارند نياز قزاقستان همكاري به جيهان - تفليس - باكو
جمهوري نفتي ذخاير ميزان كه ميدانند نيك آمريكاييها
خط راهاندازي و احداث به نياز كه نيست حدي در آذربايجان
باشد كيلومتر هزار به 2 نزديك درازاي به لولهاي
جيهان - باكو لوله خط احداث طرفداران اميد تنها بنابراين
به كشورها اين پيوستن و تركمنستان و قزاقستان موافقت به
.ميباشد طرح اين
جيهان - باكو پروژه راهاندازي احتمال كه است پرواضح
- تفليس - باكو پروژه امتداد كه بود خواهد صورتي در تنها
با قزاقها و شود متصل قزاقستان آقتايي به جيهان بندر
موافقت لوله اين طريق از نفت بشكه هزار روزانه 80 انتقال
مواجه كشور اين شديد مخالفت با حال به تا كه امري نمايند
انتقال براي قزاقستان توافق از صرفنظر همچنين.است بوده
متقاعد در سعي پروژه اين احداث طرفداران باكو به نفت
تركمن بندر لوله خط راهاندازي براي تركمنستان ساختن
به تركمنستان گاز و نفت اتصال و انتقال و باكو به باشي
زيست مشكلات لحاظ به اما هستند جيهان - باكو لوله خط
و كند ايجاد خزر درياي براي ميتواند طرح اين كه محيطي
نفتي حوزههاي سر بر تركمنستان و آذربايجان عميق اختلاف
باور ميتوان مشكل مناقشه مورد حوزههاي ديگر و كاپاز
هر كمااينكه.نمايد موافقت طرحي چنين يك با عشقآباد كرد
فصل و حل نيازمند پيشتر زمينه اين در توافق گونه
رژيم تعيين و ترسيم و خزر ساحلي كشور پنج ميان اختلافات
.ميباشد ساحلي كشورهاي همه پذيرش مورد و مناسب حقوقي
گاز و نفت انتقال زمزمه كه است سال نزديك 10 اكنون
بار هر اما ميرسد گوش به جهاني بازارهاي به خزر درياي
نفتي لولههاي احداث براي شده اعلام تاريخ در تاخير
اهميتي آنچنان داراي خزر در موجود نفت ميزان كه مينمايد
اين در سرمايهگذاري به وادار را نفتي شركتهاي كه نيست
و است اقتصادي عنصر يك نفت كه نيست ترديدي.كند منطقه
از اما ميشود استفاده سياسي ابزار يك عنوان به امروز
نفتي كشورهاي بزرگترين از يكي زمره در خود ايران كه آنجا
و صادركننده كشورهاي از يكي عنوان به روسيه و جهان
كه زد حدس ميتوان دارند قرار نفت قيمت بر تاثيرگذار
گرفته قرار سياسي بازيهاي گونه اين مركز در عملا باكو
.است
آمريكا مونياي مونا
مسكو_ تهران روابط بر تحليلي
بر مبتلا فرد ذهن كه است خاصي رواني حالت Monamonia
از را خود روان و ذهن برگرفتن توان و ميشود متمركز چيزي
"مونيا مونا" به مبتلا فرد.ميدهد دست از موضوع يا شي آن
از اطراف واقعيتهاي همه كه ميماند وضعيت آن در چنان
توجه مورد موضوع همان و ميشود حذف ديدگانش مقابل و ذهن
.ميشود بزرگتر و بزرگ
شد ، آغاز شوروي اتحاد فروپاشي از پس كه دوراني در
بحران با بينالمللي روابط در "قوا موازنه" عمل و انديشه
در جز به امروزه گفت بتوان شايد و شد روبهرو جدي
ديگر آفريقايي ، و آسيايي كشورهاي برخي منطقهاي مناسبات
.ندارد خارجي وجود قوا موازنه نام به پديدهاي
محاسبه قابل و روشن كشورها بين مسايل تازه دوران اين در
ايدئولوژيهاي تاثير ;است تكنيكي عمدتا مقولهاي و
شايد و است رسيده حداقل به بينالمللي روابط بر معارض
با آمريكايي ليبراليسم رويارويي آن استثناي تنها
را آن هانتينگتون كه باشد بنيادگرايي گوناگون شاخههاي
به هنوز اما كرده تئوريزه تمدنها برخورد عنوان تحت
.است نيافته دست عملي تاثيرگذاري و علمي مقبوليت
مشترك احساس نوعي روسيه و ايران تازه ، دوران اين در
جدا با زماني كه روسها.دارند خود تاريخي گذشته به نسبت
رنجاندند ، را جنوبي همسايه ايران ، خاك از بخشهايي كردن
دست از - مدت كوتاه در دستكم - را سرزمينها آن اكنون
در روسيه شكست ميكنند احساس ايرانيها.ميبينند رفته
و گلستان قراردادهاي ساله تحقير 170 غرب ، برابر
اگر ايران.است كرده زايل حدودي تا را تركمانچاي
روسيه كند ، برقرار ايدئولوژيك تفوق غرب بر است نتوانسته
ميدان به ايران.است خورده ايدئولوژيك شكست غرب از نيز
بازي ، اين در روسيه و است نيافته راه بينالمللي بازي
يعني بودن دوم درجه روسها براي - است دوم درجه بازيگر
.تحقيرآميز حذف
ناميد ، "مشترك درد" را آن بتوان شايد كه وضعيت اين
جا آن از اما است كرده نزديك يكديگر به را ايران و روسيه
بر تاثيرگذاري توان كه است ذهني امري صرفا مشترك درك كه
ميدهند ترجيح مسكو و تهران ندارد ، را جهان كنوني روابط
.كنند پيگيري را خود ملي منافع عادي ، روابط قالب در
مانند حوزهها پارهاي در روسيه و ايران ملي منافع
درياي در ;است نزديك هم به افغانستان در امنيتي ترتيبات
و بزرگتر حوزه در و است حل قابل معارضه حال در خزر
نام به ساختاري اجباري گرفتار غرب با رابطه يعني عمدهتر
"مونياي مونا" را آن بتوان شايد كه آمريكا متحده ايالات
اين.خواند ايران و روسيه منتظر هميشه چشمان پيش آمريكا
پيش از آني كه دارد ساختاري و بنيادي جزء چند مونيا مونا
روسيه.نميشود دور ايراني و روس ديپلماتهاي چشمان
جنوب و خاورميانه منطقهاي مناسبات در حضورش كه ميداند
و دوستان و آمريكا كه چارچوبهايي از نميتواند آسيا
تركيه ، اسرائيل ، خليجفارس ، اعراب ژاپن ، اروپا ، ) متحدانش
فراتر شناختهاند رسميت به (هند حدودي تا حتي و پاكستان
همكاري نحوه سر بر روسيه و آمريكا دايمي كشمكش.رود
اين بارز نمونههاي از مسكو - تهران نظامي و هستهاي
.است محدوده
مثابه به ايران به روسيه نميدهد اجازه ديگر وضعيت اين
همين و.كند نگاه بربايد آمريكا دهان از بايد كه لقمهاي
باطن در است ، ايران منافع تامينكننده ظاهر به كه وضعيت
.ميدهد كاهش روسها برابر در را ايران چانهزني توان
از ايران در آنان حضور محدودههاي كه ميدانند روسها
اختيار در فراخي و بكر ميدان ايران و است شده تعيين پيش
هم ايران.بفروشد روسها به سنگين بهاي به كه ندارد
را آمريكا با برابري حتي و غلبه قدرت روسيه كه ميداند
برابر در را ايران مبادا روز در بتواند كه ندارد
عليالقاعده كه حوزهاي در حتي.كند حفظ آمريكا رفتارهاي
باشند داشته بيشتري مشترك علايق ايران و روسيه ميبايست
به روسيه خزر ، درياي حقوقي رژيم و امنيتي ترتيبات يعني
و تركيه آمريكا ، آذربايجان ، جمهوري به را بازي ناچار
برگ تنها نامطمئن ميدان اين در.است واگذاشته اسرائيل
آخرين اجراي براي را آن همواره كه ايران و روسيه برنده
روسها.آمريكاست با مشترك رقابت دارند ، دست در پرده
به آمريكا از هراس بدون كه بفهمانند تهران به ميكوشند
و داد خواهند ادامه ايران با نظامي و فني همكاريهاي
.بشكند روسها چشم در را آمريكا هيمنه ميكند ، تلاش ايران
كمونيست رقيبان هنوز كه يلتسين بوريس عهد در بازي اين
از يكي حتي و داشتند روسيه سياست آتش بر دستي وي
خارجه وزارت به را - پريماكف يوگني - خود نامداران
كه امروز شايد اما ;بود موثر حدودي تا بودند رسانده
اردوگاه به وابسته بيشتر را خود پوتين ولاديمير
بازي انتظار هرگونه روس ، اسلاويسم تا ميداند ليبراليسم
همان از جزيي ايران و روسيه براي آمريكا برگ با
دور كشور دو چشم پيش از آني كه است آمريكا مونامونياي
شكلگيري گرو در مونامونيا اين از خلاصي.نميشود
و مسكو كه آمريكاست از ذهني تاثير حوزه از فارغ مناسباتي
.نكردهاند طرح را آن حتي هنوز تهران
با مسكو در ايران خارجه وزير خرازي كمال پيش هفته دو
از كه وقتي اما.شد روبهرو كرملين رهبران گرم استقبال
اين.شد آغاز وي به داخلي انتقادهاي بازگشت سفر اين
استوار فرض اين بر دارد ادامه شدت با هنوز كه انتقادها
در ايران ادعاهاي از است نتوانسته مسكو در خرازي كه است
بهاي به است شده حاضر احتمالا و كند دفاع خزر درياي
عمليات آغاز احيانا و بوشهر اتمي نيروگاه تكميل
يا خزر درياي حقوقي رژيم تعيين ماجراي در ديگر نيروگاهي
اين.بيايد كوتاه خزر درياي تقسيم عاميانه ، زبان به
اطلاعاتي آن جزييات از هنوز كه حوادثي از تلخ برداشت
روابط به ايرانيان سنتي نگاه بازتاب است نشده منتشر
فرض اين بر احتمالا و قواست موازنه عصر بينالمللي
تمام آمريكا نفع به خزر در را بازي روسها كه است استوار
بوشهر در را بازي آنان دهند اجازه آمريكاييها تا كردند
ديري روسها كه است اين واقعيت اما.زنند رقم خود نفع به
از يكي ايران كه) سومي جهان كشورهاي با خود روابط در است
آن قبل از كه ندارند رقابتي آمريكاييها با (است آنها
از را خود ميكوشند همواره بلكه ;كنند دادوستد بتوانند
مطلقالعنان حدودي تا و گسيخته لگام رقيب اين سايه زير
رابطهاي مصداق روسيه و ايران كنوني روابط.كنند خارج
دهد تغيير را آن دارد خوش تهران كه است واشنگتن سايه زير
تبيين امروز نوشتار هدف.كند تغيير كه دارد خوش روسيه و
رابطه اين بر متحده ايالات تاثير و روسيه و ايران رابطه
.است
خبر تفسير
شكستگان كشتي
كرمي مهران
در شوروي جماهير اتحاد توفانزده كشتي سال 1991 در وقتي
به كمونيسم حاكميت دوران از آمده بار به مشكلات باتلاق
وسيعترين از مانده جا به جمهوريهاي و مليتها نشست ، گل
هر كه ديدند زورق پانزده بر سوار را خود جهان امپراتوري
آرزو را شرطه باد برخاستن آشنا ، ديدار انتظار به كدام
.ميكردند
درياي طولاني سواحل در ناگاه به هم ايران اسلامي جمهوري
ديد ، همسايه استقلاليافته تازه كشور چهار با را خود خزر
وارث عنوان به كه بود كشوري يعني روسيه آنها ، از يكي كه
تعهدات و معاهدات به شد متعهد پيشين امپراتوري رسمي
در البته و بماند پايبند شوروي جماهير اتحاد بيناللملي
امنيت شوراي در دائم عضويت داشتن چون امتيازاتي آن كنار
از شدن بهرهمند و وتو حق از برخورداري ملل ، سازمان
جمله از كشورها ديگر در سابق شوروي مايملك و داراييها
.ساخت خود آن از را شوروي ديپلماتيك نمايندگيهاي
پس تحولات كه ميشد استنباط چنين روزها آن تحليلهاي از
اختيار در بيبديل فرصتي شوروي اتحاد فروپاشي از
با ايران كه زيرا.ميدهد قرار ايران چون همسايگاني
مناسبترين زباني و فرهنگي تاريخي ، پيشينههاي داشتن
چون نوبنيادي جمهوريهاي نيازهاي ميتوانست كه بود كشوري
در كه همچنان نشد ، چنين اما.سازد برآورده را آذربايجان
و عراق در ايران براي كه ديگري تاريخي فرصتهاي
هيچ از نيست قرار گويا و نشد چنين آمد ، دست به افغانستان
.كند استفاده فرصتي
جمهوريها اين از برخي با ايران روابط عسل ماه دوران
كساني آمدن كار روي اگرچه البته كه آمد سر به زود خيلي
با آمريكا مخالفت يا باكو در ايلچيبيگ ابوالفضل چون
گذر و آذربايجان جمهوري نفتي كنسرسيوم در ايران مشاركت
حكومت دوران در ايران غرب شمال و شمال از نفت لوله خطوط
ولي بود ، فرصتها اين رفتن دست از عوامل از حيدرعلياف
كشور ديپلماسي دستگاه سردرگمي و خيالي خوش به نميتوان
.نكرد اشارهاي
در را خود منطقه ، در تازه معادلات شكلگيري در كه ايران
با و متحده ايالات رهبري به خود مخالفان از اتحادي مقابل
در را تخممرغهايش تمام ميديد ، تركيه و اسرائيل حضور
مخالف اولا روسها كه اميد اين به گذاشت روسيه سبد
و هستند خود خلوت حياط در خارجي قدرتهاي پاي بازشدن
اتحاد دوران بينالمللي معاهدات به ملزم را خود ثانيا
كشور دو بين و 1940 قراردادهاي 1921 جمله از شوروي
.ميدانند
سوسياليستي شوروي جماهير اتحاد مودت 1921 قرارداد در
قراردادهاي همه لنين انقلابي آرمانهاي تاثير تحت
جمله از تزاري روسيه دوران در فيمابين استعماري
و بود شده اعلام ملغا تركمنچاي و گلستان قراردادهاي
درياي نقاط همه در ايران كشتيراني حق هم قرارداد 1940
دو هر براي دريا اين منابع از مشترك بهرهبرداري و خزر
از پس دوران در ايران و بود شده شناخته رسميت به طرف
پايبند قراردادها اين به ميخواست روسيه از فروپاشي
بر پايبندي به مسكو وعدههاي كه اين عجيب و بماند
دام در را ايران توانست مدتها تا شده ياد قراردادهاي
تاسيس با كه است حالي در ايننگهدارد خياليها خوش
چه ديگر روسيه و ايران آذربايجان ، و تركمنستان كشورهاي
جمهوريهاي و نداشتند مشتركي مرز دريا چه خشكي ، در
جمله از بينالمللي جامعه در كشور يك حقوق از سابقالذكر
بينالملل حقوق در دولتها حق برابري و استقلال حاكميت ،
قراردادي به ملزم را آنها نميتواند روسيه و برخوردارند
از رفتن با ايران كه بوديم شاهد رو اين از.نمايد خاص
بر را مشاع مالكيت سيستم گاهي بالعكس و دريا به درياچه
و سطح در تقسيم سيستم به گاهي ميكرد ، پيشنهاد خزر درياي
پنجاه حق گاهي و ميآورد رو دريا بستر در مشاع مالكيت
نهايت در هم گاهي و ميكرد طلب كشورها ديگر از را درصد
رضايت و قناعت احساس خود پيشنهادي معقول درصد به 20
درياي ساحل ديگر كشور چهار از يك هيچ آنكه حال.ميكرد
شوخي به را آن و نكردند موافقت ايران پيشنهادهاي با خزر
.ميكردند برگزار
كه عشقآباد در خزر حاشيه كشور پنج سران اجلاس تشكيل
در را فرصتي بار اين دارد ، حضور آن در نيز خاتمي سيدمحمد
كدام هر تا است داده قرار داخلي سياسي تريبونهاي اختيار
سهام خزر ، درياي در ايران ، حقالسهم پيشنهاد كنار در
طلب داخل در سياسي قدرت مناسبات گردونه از را خود دلخواه
امكان كه مليگرايانه ژستهاي و ادعاها طرح با و كنند
دامن نيست ، خاتمي خصوص به و ايران جانب از آنها برآوردن
خاتمي ناكامي از پس احيانا و نگهدارند راپاكيزه خود
او با پيوند هم سياسي جريان و او برگردن را تقصيرها تمام
به موسوم شخصيتهاي از پارهاي قضا از و بيندازد
رقيبان از كمي دست آتش اين كردن شعلهور در اصلاحطلب
در كه نيست قرار كه آن از غافل.ندارند مطبوعاتي و سياسي
كشور پنج اجماع مورد آنچه از بيش سهمي عشقآباد ، اجلاس
براي اهرمي تهران و گيرد قرار ايران اختيار در باشد ،
جامعه و ندارد خزر همسايگان ديگر و روسيه بر فشار اعمال
ديگري زمان هر از بيش آمريكا روزها اين كه بينالمللي
.نميكند حمايت ايران از دارد ، عهده بر را آن رهبري
قفقاز به نگاه
گرجستان بورس بازار همسايگاندر ملي منافع
فنواتي زارعي اردشير
تابع پندارگرايان اوليه تصورات برخلاف شوروي فروپاشي
اهداف نيز خود كه سوسياليستها با متعارض ايدئولوژيهاي
هم را متخاصم اردوگاه و داشتند مدنظر را استقلالجويانه
موجب نميدانستند ، خويش ملي منافع تامينكننده و موافق
مضاعف گرفتن قرار فشار تحت و يكجانبه شرايط ايجاد
نيز منطقهاي بعد در ديگر سوي از.گرديد آنان استقلال
از گوناگون عوامل واسطه به يافته استقلال تازه كشورهاي
سلطه و كنترل مدار از خروج ملي ، توسعه براي جهش جمله
توازن ايجاد ،(شوروي جانشين و برتر قدرت عنوان به) روسيه
از استفاده حداكثر خويش ، منطقهاي مناسبات و روابط در
جهان برتر قدرت توسط آنها توجه مورد شرايط و عيني شرايط
وضعيت در آنها توانايي اثبات همچنين و (آمريكا) كنوني
را آنان جهاني _ منطقهاي سياسي بازيهاي و جهان انرژي
سودگرايانه و فرصتطلبانه سياست يك واداشتاز
توازن و كرده استفاده همسايگانشان به نسبت غيردوستانه
.كنند مواجه خطرناك چالش و بيثباتي با را منطقه متعارف
فرايند كه ميباشد نوبنياد كشورهاي اين از يكي گرجستان
ممكن وجه شديدترين به را سلطه تحت توسعه و وابستگي منفي
و منطقه منافع خود اهداف به نيل براي و ميكند دنبال
گرجستان نقشاست خوانده فرا چالش به را خويش همسايگان
سودگرايي يكي است تعمق قابل زاويه دو از رويكرد اين در
شوارد ادوارد رهبري نقش ديگر و نوبنياد ساختار يك منفي
فروپاشي پروسه در مشخص سوابق از بردن بهره با كه نادزه
خويش سادهانگاري با كه گورباچف ميخائيل برخلاف كه شوروي
كامل آگاهي با نادزه شوارد گرديد ، پروسه اين تسهيل موجب
يا مقابل بلوك تحتتاثير كه حزبي اپورتونيست يك عنوان به
فروپاشي ، فرايند براي ماموري بدبينانهتر و واقعيتر
.گيرد قرار توجه مورد بايد
اخير ماههاي در گرجستان مختص اخبار سرخط به چنانچه
و نگران نگاه كه بود خواهد واقعبينانه كنيم توجه
تشنج در آن نقش و كشور بدين نسبت را بدبينانهاي
.كنيم پيدا منطقهاي
درصدد آذربايجان جمهوري و تركيه همراه به گرجستان.1
مجدانه گرجستان.است20 استراتژيك امنيتي پيماني انعقاد
ميانه آسياي انرژي صدور حول پيمانهاي در تسريع دنبال به
گرجستان _ است30 جيهان _ باكو لوله خط از خزر درياي و
نيروهاي از پانكيسي دره در تروريسم با مبارزه بهانه به
با نيروها اين اينك هم و است آورده عمل به دعوت آمريكايي
برطبق كه نظامي پايگاه ايجاد درصدد كشور اين به ورود
دره در تروريسم با مبارزه از فراتر بسيار عيني شواهد
در استراتژيك ستاد يك عنوان به بيشتر و ميباشد پانكيسي
منطقه ثبات بر كه گرفت خواهد قرار استفاده مورد منطقه
در هدفمند تلاشي به دست گرجستاندارد40 منفي تاثير
در غرب براي دلالمابانه مشاركت و توليد گسترش با رابطه
نظامي مانور.است50 زده قزاقستان دنيز شاه نفتي حوزه
خاص اهداف براي تمريني ميتواند كه گرجستان در ناتو اخير
.باشد
ملي منافع با ارتباط در را فوق مسائل واقعبينانه اگر
عينه به كنيم نگاه ايران ملي امنيت همچنين و ايران
مهم اهداف از يكي گرجستان رويكرد كه كرد خواهيم مشاهده
كه بود خواهد ايران ملي منافع و امنيت به زدن ضربه آن
را منطقه كل ميتواند خويش گستردگي به توجه با گزينه اين
نگاه با منطقه كشورهاي ميان در.دهد قرار تحتتاثير
به بود خواهد قادر كه كشوري آن برد خواهيم پي واقعگرا
بهخصوص و غرب براي اطمينان قابل ستاد و سرپل عنوان
توجه با كه است گرجستان كشور همانا كند عمل متحده ايالات
شوارد ادوارد فردي رهبري اتوريته و ژئوپلتيك موقعيت به
.بود خواهد اعتماد ، قابل عنصري عنوان به نادزه
در گرجستان بپنداريم كه است واقعي ادعا اين چنانچه
آنسوي در اسرائيل كه كرد خواهد بازي را نقشي منطقه
هم كه كشورهايي اكثر ميكند ، بازي اكنون هم خاورميانه
مورد را ايران ملي امنيت و ملي منافع بهنوعي اكنون
ميزهاي و ميشوند هماهنگ گرجستان در ميدهند قرار تهديد
شده نوشته و آماده پيمانهاي و گرجي مذاكره آماده
هيچ شايد.ميشود ارائه كشورها بدين گرجستان در آمريكايي
چنين را ماكياولي نيكولو آموزههاي معاصر جهان در رهبري
آنجا در البته است آموخته شواردنادزه كه باشد نياموخته
ميدهد قرار مدنظر را فرصتها از استفاده و سودگرايي كه
كه فيلسوف آموزههاي از قسمت آن آموختن از ناتوان و
كلان ، نگرش در.ميكند توصيه را تعقل و مصلحتگرايي
رعايت بدون هيچگاه جامعه يك بنيادين و درازمدت منافع
منافع رعايت و همزيستي چارچوب يك در همسايه جوامع منافع
.داشت نخواهد مفهوم و معني مشترك
كنوني شرايط در گرجستان راهبرد و سياست نوع نگرش اين با
برآورده را زودگذري منافع بتواند مدت كوتاه در كه چند هر
را گرجستان ملي منافع ميتواند مدت بلند در اما سازد
يك عنوان به را آن و كرده تهديد كنوني تعارض بواسطه
.كند ثباتي بي و انزوا دچار نابهنجار گزينه
واقعنگري درس تاريخي و اجتماعي تحولات از بايد گرجستان
به را اسرائيل كنوني شرايط و بياموزد مصلحتانديشي و
كه چرا دهد ، قرار توجه مورد متحده ايالات سوگلي عنوان
درون در صهيونيستي قدرتمند لابي به توجه با اسرائيل
توانايي و آمريكا بهخصوص و غربي حاكميتهاي و جوامع
مبالغ سالانه است بوده قادر آن اقتصادي _ مالي بالاي
مناقشات در و كند جذب داخلي ساختار درون به را كلاني
بيشك كه كند استفاده لابي اين قدرت از نيز منطقهاي
نخواهد برخوردار توسعهاي ايدهال شرايط اين از گرجستان
اسرائيل نقش همان بخواهد گرجستان چنانچه مطمئنا و بود
بسيار مشكلات با كند ايفا منطقه در ديگر نوعي به را
اين نوبنياد ساختار ميتواند كه شد خواهد مواجه بيشتري
.كند رو روبه جدي چالش با آينده در را كشور
اهداف سوي به گرجستان سمتگيري در كه دلايلي از يكي
عمدهاي تاثير گرفتن قرار توطئهها متن در و آمريكايي
يازده وقايع از بعد كه است روسيه بودن اكتيو عدم دارد
از دنبالهروي و خود منطقهاي سياست در تغيير با سپتامبر
است داده گرجستان به را فرصت اين متحده ايالات راهبردهاي
عدم مسلما كه شود فعال منطقهاي مشكوك بازيهاي در كه
روسيه ملي منافع با تضاد به توجه با روسيه فعلي تحرك
به نسبت كشور اين زود يا دير و كند پيدا ادامه نميتواند
.داد خواهد نشان عكسالعمل خويش راهبردي منافع
|