علم بهنام سفسطه و جنون
5_ زندگينامه:هابز توماس
5_ داروين روح نزاعبرسر
نيست روز مثل شب
علم بهنام سفسطه و جنون
گاردنر ، 1992 مارتين
مجله ناشر و بنيانگذار (Michael Shermer) شرمر مايكل
كتابهاي نويسنده و (شكاك معناي به Skeptic) "اسكپتيك"
زير متن.است "علم مرزهاي" و "ميشويم معتقد چگونه"
گاردنر مارتين اثر "علم نام به" كتاب از بخشي بازخواني
.انداخت راه را مدرن شكآوري جنبش پيش سال پنجاه كه است
دربارهاش گاردنر آنچه اعظم بخش متاسفانه شرمر ، گفته به
.است معاصر جامعه گريبانگير هنوز نوشت ،
شرمر مايكل
درباره Gardner) (Martin گاردنر مارتين سال 1950 ، در
ميشوند ، ناميده دانشمندان شبه امروزه كه آنهايي
نقدنامه" مجله در "گوشهگير دانشمند" عنوان با مقالهاي
با گاردنر اثر نخستين مقاله اينرساند چاپ به "انتياك
مجله براي قرن ربع يك از بيش او) بود شكآوري ماهيت
او.(مينوشت را رياضي بازيهاي ستون امريكن ساينتيفيك
با كتابي شكل به و داد بسط را مقاله اين سال 1952 در
سرگرم پژوهشي" توصيفي عنوان زير و "علم نام به" عنوان
و گذشته در علم پرستندگان و بزرگ كاهنان درباره كننده
چاپ پوتنام موسسه توسط كه كتاب اينرساند چاپ به "حال
زياد تخفيف با و سرعت به كه فروخت كم آنچنان بود ، شده
انتشارات توسط دوم بار براي كه سال 1957 تا و شد حراج
عنوان با كه كتاب ايننشد آن از خبري رسيد چاپ به دور
چاپ هنوز است ، رسيده ما به "علم نام به سفسطه و جنون"
كلاسيك اثر را آن ميتوان قوي احتمال به و ميشود
.دانست گذشته قرن نيم در شكآوري
به را انتقادهايش نخستين گاردنر كه زماني از خوشبختانه
.است گرفته صورت پيشرفتهايي كرده ، وارد علم شبه
شدهاند ، منسوخ عمدتا اكنون كه او كتاب از فصلهايي
بودن توخالي زمين ، بودن مسطح به معتقدان:از عبارتند
راجر لاوسون ، ويليام آلفرد لموريا ، و آتلانتيس زمين ،
.كاژيبسكي آلفرد و رايش ويلهلم ليزنكو ، تروفيم بابسون ،
كنندهاي نگران طور به كتاب محتويات دوسوم تقريبا اما
درباره گاردنر بحثهاي جمله از ميشوند ، مربوط امروز به
بيني ، عنبيه درماني ، استخوان درماني ، طبيعت هومئوپاتي ،
طبي ، شياديهاي اشكال ساير و سرطان شفاي غذايي ، جنون
نسبت بزرگ هرم به كه اسرارآميزي قدرتهاي كايس ، ادگار
جنبش و (ESP) فراحسي ادراك دستخط ، تحليل ميشود ، داده
جنسي نظريههاي پيشگو ، تركههاي تناسخ ، ،(PK) فرارواني
.نژادي تفاوت نظريههاي و غريب و عجيب
موضوعي درباره گاردنر كه مقالهاي ،"گوشهگير دانشمند"
به وابسته دانشمندان سوي از و ماند تنها بود ، نوشته نو
اين البته ، " او گفته به.شد انگاشته ناديده غالب ، جريان
.ميافزايد گفته -خود نبوغ محكوميتهاي بر تنها بيتوجهي ،
اشتباه در پيشبينيهايش از نيمي مورد در گاردنر اما "
به هوبارد و وليكوفسكي مورد در بحث كنوني تاب و تب":بود
قفسههاي در كتابهايشان و كرد خواهد فروكش زودي
ديدگاههاي هواداران ".خورد خواهند خاك كتابخانه
انسان باورهاي شكلگيري چگونگي درباره وليكوفسكي امانوئل
آسماني ، پديدههاي از ناشي جهاني فاجعههاي اثر در اوليه
فرهنگ درزهاي در هنوز شگفتي كمال در كه هستند نفري چند
كليساي سوي از هوبارد ران.ال اماماندهاند باقي اقليت
مقام به جهاني مذهب يك بنيانگذار عنوان به ساينتولوژي
.است رسيده قديسي
نوبنياد تب كه نميدانست احتمالا سال 1952 در گاردنر
از":شد خواهد فضايي موجودات صنعت به تبديل پرنده ، بشقاب
افراد سال 1947 در پرنده بشقاب گزارش نخستين زمان
سيارهاي از گراني ديدار كه شدهاند متقاعد بيشماري
آن در شواهد فقدان "گرفتهاند زيرنظر را زمين ديگر
به مسئله اين كردن باور براي مانعي امروز برخلاف زمان ،
علت به ناشناخته پرنده اشيا كارشناسان و نميرفت شمار
ارائه را هميشگي مرموز توضيحات همان مدارك كمبود
كتابهاي خوانندگان از بسياري كه شنيدهام من":ميكردند
گفتن در لجوجانهاش خودداري خاطر به را دولت بشقابي ،
سياست.ميكنند سرزنش گريزپا ديسهاي اين درباره حقيقت
آن دليل عصبانيت روي از مسئولان ، !باش ساكت !هيس !هيس
خود ايمان تمام ما سياسي و نظامي رهبران كه ميشود تلقي
".دادهاند دست از آمريكا ملت خرد به را
گويي كه بود گرفته را آن ماتم گاردنر هم زمان آن در حتي
به رابطه اين در و نميافتند مد از هرگز باورها از بعضي
:ميافتد دهه 1920 به مربوط منكن.ال.اچ از شوخي يك ياد
امروز آمريكاي جاي هر در تقريبا بنيادگرا يك زدن براي"
بيرون به واگن پنجره از را تخممرغي است كافي باشيد ، كه
خرافات كه زماني در ميدهد هشدار گاردنر "!كنيد پرتاب
هزاران اينكه كردن فراموش" گذارد ، افول روبه بايد مذهبي
جنوبي ايالتهاي از بسياري در دبيرستان ، زيستشناسي معلم
نظريه تدريس جرات شغلشان دادن دست از ترس از هنوز ما ،
باوري خلقت امروزهاست راحت بسيار "ندارند را تكامل
مبني تحتاللفظي طور به پيدايش سفر صريح نص به اعتقاد)
روز شش ظرف را انسان جمله از و كائنات خداوند اينكه بر
و يافته گسترش شمالي ايالتهاي سوي به (م - است آفريده
.است شده "خلقت علم" به تبديل تناقضآميزي شكل به آن نام
تغييرنكرده گوشهگير دانشمندان انگيزههاي از يك هيچ و
دادلي با ماركس گروچو كه ميكند نقل را روزي گاردنر.است
ايالت سناتور ،(Dudley J. LeBlank) بلانك لي.جي
معجون اينكرد مصاحبه "معجزه" يك درباره لوئيزيانا
ميشد ادعا كه معدني مواد با همراه ويتامين نيروزاي
ميشد ، ناميده (Hadacol) هاداكل و دردهاست تمام داروي
سناتور از گروچو كه هنگامي.بود شده اختراع سناتور توسط
صداقتي با ليبلانك دارد ، منافعي چه دارو اين پرسيد
ميليون نيم و پنج گذشته سال":داد پاسخ تعجب به آميخته
".است داشته من براي دلار
بسيار گاردنر ديدگاههاي مورد در كه چيزي من نظر به
شبهعلم و علم ميان تفاوتهاي از او شناخت است ، ارزشمند
ترديد بدون كه هستند ايدههايي انتها يك در.است
ميتواند روزه يك جنين كه عقيده اين مانند" نادرستاند ،
دو اين ميان مرز در "كند ضبط را مادرش گفتوگوهاي صداي
ترفيع كارآمد فرضيه يك درجه تا كه هستند نظريههايي"
.بحثاند قابل كافي دادههاي نبود علت به اما يافتهاند ،
را مثال مناسبترين گروه ، اين ميان از گاردنر "
در اكنون نظريه اين."جهان انبساط نظريه":برميگزيند
نظريههاي" كه جايي يعني ميگيرد ، قرار طيف ديگر انتهاي
خويشاوندي و زمين بودن كروي به اعتقاد نظير درست ، قطعا
.ميگيرند قرار "چهارپايان با انسان دور
اين گاردنر روش شناخت؟ را دانشمندان شبه ميتوان چگونه
اين دانشمندان شبه ويژگي مهمترين و نخستين" (1):است
كار همكارانشان از كامل انزواي در تقريبا آنها كه است
علمي روند انجام نحوه معمولا دانشمندان شبه ".ميكنند
اعلام از پيش كه نميفهمند يعني.نميكنند درك را
است لازم جهانيان به خود تكاندهنده اكتشافات
قرار همكارانشان آزمايش و بررسي معرض در را ايدههايشان
در را فرضيههايشان و كنند شركت كنفرانسها در دهند ،
چاپ به ميگيرند قرار بررسي مورد دقت به كه نشرياتي
.برسانند
ميشود تشريح برايشان مسئله اين كه هنگامي البته
از كه است آن از راديكالتر آنها ايدههاي كه ميگويند
(2).گيرد قرار پذيرش مورد كار محافظه علمي جامعه سوي
را او انزواي زيادي حد تا كه دانشمند ، شبه دوم ويژگي"
چند به را خود كه "است پارانويا به تمايل ميكند ، تشديد
.ميكند آشكار شيوه
.ميداند نابغه را خود دانشمند شبه - 1
كلهپوك و احمق استثناء بدون همه او نظر از همكارانش - 2
.هستند
موردش در و ميدهند آزارش ناحق به كه است معتقد - 3
ايراد از مانع سرشناس دانشمندان.ميشوند قائل تبعيض
.ميدهند پس را مقالههايش نشريات.ميشوند او سخنراني
آنها نظرخواهي براي يا نميكنند اعتنا يا كتابهايش به
بخشي اينها همه.ميدهند قرار او "دشمنان" اختيار در را
حتي هيچگاه دانشمند شبه.است توطئهرذيلانه يك از
وجود مخالفتها ، اين علت شايد كه نميكند فكر هم لحظهاي
.باشد خودش كار در خطا
بزرگترين روي را حملاتش كه دارد وسواس شدت به او - 4
نيوتن وقتي.كند متمركز نظريهها محكمترين و دانشمندان
و عجيب كارهاي تمام ناگهان است ، پرآوازه نامي فيزيك در
با امروزه.درميآيند آب از نيوتن ضد علم ، اين در غريب
احتمالا فيزيك ، نمادين پدر عنوان به اينشتين مرجعيت
قرار حمله مورد را اينشتين فيزيك ، عجيب نظريههاي
.ميدهند
پيچيده و نامفهوم زباني در نوشتن به گرايش اغلب او - 5
تعابيري و اصطلاحات از موارد از بسياري در و دارد
.است كرده ابداع خود ، كه ميكند استفاده
علم مرزهاي در جنجالي ايدههاي بررسي هنگام به بايد ما
نتيجه گاردنر.باشيم داشته ذهن در را ملاكها اين
انواع منتظر بايد يابد ، ادامه فعلي روند اگر" كه ميگيرد
در باورنكردني نظريههايي با افراد گونه اين از گوناگوني
نوشت ، خواهند گيرايي كتابهاي.باشيم آينده سالهاي
پرشور فرقههايي و داد خواهند الهامبخش سخنرانيهايي
ميليون يك يا يك است ممكن آنها.كرد خواهند سازماندهي
و ما خود صلاح به حالت ، هر در.باشند داشته پيرو نفر
راهت ".كنيم محافظت خود از آنها برابر در كه است جامعه
انجام شكاكان كه است كاري همان اين.مارتين دارد ، ادامه
دادهاي ، انجام كه كارهايي همه از قدرداني براي و ميدهند
فرمان گذاردهاي ، جاي بر خود از كه نيكي نام و
.شد خواهد اطاعت تاريخيات
S2002cientific American, Mar.
5_ زندگينامه:هابز توماس
مارتينيك.پي.اي:نوشته
معظمي علي:ترجمه
و بود لندن به مالمزبري سرراه آكسفورد كه جا آن از
شروع جا آن در را خود تحصيل تازگي به پسر هابز توماس
لندن به رفتن از قبل است ، توانسته احتمالا پدر بود كرده
نه يا كرده كاري چنين او كه اين از ما اماببيند را او
جا اين از كه است اين هست كه چيزي.شد نخواهيم آگاه هرگز
.ميشود گم تاريخ در ديگر او بعد به
پسر هابز كه افتاد اين از بعد ناگوار اتفاق اين چون
از است توانسته احتمالا او بود كرده ترك را خانه
بود آورده بار به پدرش ناشايست رفتار كه شرمندگياي
نبود ، بيش نوجواني سال 1603 در كه او اما.بگريزد
اين اگرچه.است شده سرافكنده موضوع اين از قاعدتا
چنين كه گفت بايد اما نيست ، پدر هابز رفتار براي توجيهي
سال 1604كليسا در.بود معمول روزگار آن در اتفاقهايي
به رفتن زياد از را روحانيان و كرد تصويب قانوني
تاكيد قانون اين.كرد منع آبجوفروشيها و ميكدهها
غرق عربدهجويي ميخواري ، ...در" نبايد آنها كه ميكرد
و بگذرانند بيهوده روز و شب در را خود وقت نبايد شوند ،
غيرمجاز بازيهاي ساير..و ريختن تاس و ورقبازي به
در اساسي مشكلي زمان آن در كه است واضح ".بپردازند
"كشيشان درباره گزارش"است داشته وجود روحانيان رفتار
به و شد تهيه پيورتين كشيشهاي درباره سال 1586 در كه
اليزابت درباريان از اسكس ، ارل دومين دورو ، روبرت) اسكس
بررسي 173 مورد كشيش از 335 كه ميدهد نشان شد داده (اول
و "نميآورند جا به را مذهبي مراسم و هستند بيسواد" تن
از يكي اقلا "دارند رسوايي زندگي" آنها از دوجين يك
..و ورقباز دائمالخمر ، آبجوخور ، قمارباز ، " مجرمان اين
دارد بچه يك خود خدمتكار از" كشيشان اين از يكي."است.
ديگران با نامشروعي روابط هم هنوز كه ميرود بسيار شك و
".دارد
خواهر و برادر
خواهر يك و "ادموند" نام به بزرگتر برادر يك هابز
از يكي نام به را ادموند.داشت "آن" نام به كوچكتر ،
.مرد بود هشتساله هابز وقتي كه بودند ناميده عموها
فرانسيس ، ديگرش عموي مانند شد بزرگ وقتي هم ادموند
.نكرد ترك را مالمزبري ناحيه احتمالا او.شد دستكشدوز
وقتي تا احتمالا حال اين با نديد ، مناسبي خاص آموزش او
توماس بلندي به هم او قد بود ، آموخته يوناني كمي شد پير
جا آن از.داشت قد متر سانتي صدوهشتاد حدود توماس ;نبود
در گفتهاند كه چنان پدر هابز سالگي ، هشتاد در ادموند كه
است مرده سالگي نودويك در هابز خود و سهسالگي و هشتاد
خود چند هر:داشتهاند قوياي بنيه خانواده اين احتمالا
.است بوده بيمار كودكي از گويا هابز
فرانسيس ، كه بود پسر آنها از يكي.داشت فرزند سه ادموند
مجموعا سال هر اوبود شده ناميده پدرش ، عموي همنام
و پدرش را اين كه ميكرد دريافت مستمري پوند هشتاد حدود
دائمالخمر يك او ;ميدادند او به سخاوتمندي روي از هابز
.ميداد آزار را خود همسر كه بود
زيادي چيز مادرشان همچون نيز آن ، هابز ، خواهر درباره
فرزند هفت كرد ، ازدواج لاورنس توماس با او ;نميدانيم
او ، فرزندان از تن دو.برد ارث به را خود پدر خانه و آورد
او از هابز وصيت به بنا (هاردينگ) الينور و (تيرل) ماري
زندگي از بخشي در كوچكي نقش زنان كه اين با.بردند ارث
او وصيتنامه در كردهاند ، بازي ميشناسيم ما كه هابز
.است شده آنها به زيادي توجه
دختر براي پوند دويست هابز خواهرزاده ، دو اين بر علاوه
نيز پوند ده و گذاشت باقي ميكرد حمايت او از كه يتيمي
.گذاشت ديگري خانم براي
5_ داروين روح نزاعبرسر
موريس ريچارد:نوشته
فيضاللهي كاوه:ترجمه
همچون كيشي راست داروينيستهاي سوي از والدرج گولد نظريه
انتخاب فقط همچنان كه اسميت مينارد و داوكينز ريچارد
گولد.است گرفته قرار حمله مورد ميدانند ، مهم را طبيعي
Darwinian)) ( "دارويني بنيادگرايي" پاسخ ، در
كثرت" با را اسميت مينارد و داوكينز Fundamentalism
والدرج خود(EvolutionaryPluralism) ( "تكاملي باوري
.ميكند مقايسه
كه نميرود آن احتمال و است جريان در هنوز مباحثات اين
.پذيرد پايان زودي اين به
دو اين ميان تفاوت داد ، خواهم نشان بعدا كه طور همان
بين.نميشود ناشي علمي دادههاي تفسير از دانشمند ، گروه
داوكينز ، دارد ، وجود بنيادي فلسفي تفاوتهاي آنها
،(Orthodox) كيش راست داروينيهاي ساير و اسميت مينارد
را عامل يك تنها كه هستند 1Reductionist) گراياني كاهش
را خود والدرج گولد ديگر ، سوي از.ميدانند مهم درتكامل
پيچيدهتر بسيار را تكامل كه ميكنند توصيف باوراني كثرت
.ميبينند اين از
گوناگوني اختلافنظرهاي به منجر نگرش در تفاوتها اين
ريچارد و گولد مقاله چاپ با مشاجره نخستين.است شده
هاروارد ، دانشگاه ژنتيكدان ،(Richard Lewontin) لونتين
مقاله اين در آنها.درگرفت بسيار سروصداي با سال 1979 در
زيستشناسان ميان در ميكردند ادعا كه روشهايي از
برآن لونتين و گولدكردند انتقاد است ، رايج تكاملي
عنوان به جاندار به آنكه جاي به دانشمندان اين كه بودند
را آن كاهشگرايانه شيوهاي به بنگرند ، "يكپارچه كل" يك
سپس و كرده تجزيه فردي ويژگيهاي از مجموعهاي به
علت تشريح آنها مقصود كه ميكنند اختراع داستانهايي
.ويژگيهاست اين يافتن تكامل
تاييد در شاهدي هيچ اغلب نويسنده ، دو اين گفته به اما
گولد سپس.ندارد وجود خيالپردازانه گاه داستانهاي اين
كه ميكنند ايستادگي خود عقيده اين روي لونتين و
اسپاندرل2 را آنها كه) ويژگيهايي داراي اغلب جانداران
بر در سازشي هدف هيچ آنها تكامل كه هستند (مينامند
عنوان به كه ويژگيهايي ديگر عبارت به _ است نداشته
.شدهاند ظاهر ديگر تكاملي تغييرات فرعي محصول
مخالف عقيده اين با راستكيش داروينيستهاي طبيعتا ،
به كه است چيزي آن تمام اين كه دادند پاسخ آنها.بودند
برپا پوشالي مترسك يك لونتين و گولد.است شده درك خوبي
مسئله اين درهرحال ، .بودند ريخته فرو را آن سپس و كرده
حتي ميتواند طبيعي انتخاب كه شود انكار نميتوانست
به نداشتند ، كاركردي هيچ ابتدا در كه را اسپاندرلهايي
كه نكتهاي.باشند داشته سازشي اهداف كه دهد تغيير نحوي
خودشان ديدگاه از بودند ، كرده اشاره آن به لونتين و گولد
.نداشت چنداني اهميت
:پينوشت
خواهم توضيح بعدا كه طور همان.نيست انتقاد اين _1
.است معتبر علمي روش يك كاهشگرايي داد ،
به معماري اصطلاح يك پنجره ، دو بين ديوار ،Spandrel _2
پنجره كلاهك و پنجره يك آستانه بين ديوار از بخشي معني
.آن زير
نيست روز مثل شب
(PNNL) پاسيفيك وست نورث انرژي ملي آزمايشگاه دانشمندان
آريزونا فونيكسدر شهر هواي كيفيت اختلاف همكارانشان و
.كردند اندازهگيري شبانهروز مختلف ساعات در را
شهري ، مناطق از بسياري در.نيست خوشايندي چيز هوا آلودگي
قبيل اين از مواردي و سرفه عطسه ، باعث هوا آلودگي
كيفيت استاندارد از هوا آلودگي ميزان كه وقتي.ميشود
مشكلات ايجاد باعث ميتواند آلودگي شدت ميشود ، بيشتر
به لازم ميكنم فكر.شود بشر سلامتي زمينه در حادي
آن استاندارد ميزان از هوا آلودگي اگر نباشد يادآوري
و وظايف چه و شهروندان انتظار در خطراتي چه رود بالاتر
.بود خواهد شهرداريها عهده به مشكلاتي
انجاميد طول به هفته دو مدت به كه مطالعات رشته يك در
شب هنگام در و زمين سطح در را هوا آلودگي ميزان محققين
بعد روز در هوا كيفيت بر را آن اثر و گرفتند اندازه
بايد ديگري زياد بسيار آزمايشات هنوز البته.كردند بررسي
طور به بايد آزمايشات اين از حاصل دادههاي و شود انجام
به كه اطلاعاتي اما.گيرد قرار تحليل و تجزيه مورد كامل
كمك دانشمندان به شده جمعآوري روزانه طور به و شيوه اين
در مدتها كه پيچيده معماي يك حل به گام چند تا است كرده
چگونه":شوند نزديكتر بودند آن پاسخ جستوجوي
تجمع زمين سطح در و شده تركيب يكديگر با آلايندهها
"ميكنند؟
دادههاي از تحقيق اين انجام براي نياز مورد اطلاعات
مركزي مناطق ارتفاعات در و زمين سطح در دقيقي حسگرهاي
.آمد دست به بود شده گذاشته كار آن اطراف و فونيكس
:ميگويد مورد اين در PNNL جوشناس دانشمند بركوويتز كارل
سطح در كه هوا كيفيت در تغيير قادريم ما شيوه اين با"
روي صبح اوليه ساعات در ارتفاعات در همچنين و زمين
به تغييرات اين كه دانستيم همچنين.كنيم درك را ميدهد
.ميشود معين گوناگون فرآيندهاي از پيچيدهاي تركيب وسيله
آلايندههايي كه كرديم مشاهده ما پژوهشها اين جريان در
در دما تغييرات اثر در دارند ، قرار زمين سطح در كه
در متقابلا و ميشوند تركيب يكديگر با بالاتر ارتفاعات
يكديگر با جو بالاي طبقات در كه آلايندههايي زمان همان
اين با همراهميكنند حركت زمين سطح به شدهاند مخلوط
خورشيد نور كه زيادي شيميايي واكنشهاي مهم تغيير دو
".ميگيرد صورت نيز است آنها همه اصلي عامل
باشد سردتر شب هواي هرچه كه ميدهد نشان اطلاعات اين
و ميروند بالا سمت به بيشتر خودروها از ناشي آلودگيهاي
به نزديكتر سطوح در محيط در موجود آلايندههاي ساير
سطح و ميكند طلوع خورشيد كه وقتي.ميمانند باقي زمين
به نزديك هواي لايه عمودي اختلاط ميكند ، گرم را زمين
يكديگر با سرعت به آلايندهها و مييابد شدت زمين سطح
سطح از كيلومتري ارتفاع 2 در اوزون غلظت ميشوند مخلوط
ارتفاعات در آن مقدار از بيشتر درصد حدود 50 زمين
چند دوره يك طي در.بود صبح اوليه ساعات از پايينتر
افزايش سرعت كه شد مشاهده شد انجام آزمايشات اين كه روزه
خوبي به لايهها عمودي اختلاط كه زماني به اوزون ميزان
دليلي ميتواند امر اين كه دارد بستگي ;ميشود انجام
اختلاط ميزان و شيميايي فرآيندهاي بين رابطه بر باشد
انرژي مصرف كه هوايي آلودگي ميزان به DOE.آلايندهها
سياستهاي با مورد اين زيرا است علاقهمند ميكند ايجاد
.است ارتباط در نيز انرژي مصرف كشوري
:ميگويد زمينه اين در PNNL دانشمندان از يكي دوران كريس
لازم علمي اطلاعات مختلف ، واكنشهاي اين دقيق بررسي"
شهرهاي هواي كيفيت بهبود جهت لازم راهكارهاي طراحي براي
".ميدهد قرار ما اختيار در را بزرگ
|