فوتبال9 جذاب داستان‌هاي
سپ‌بلاتر شاهكار "متقلبها"
جهاني جام تاريخ
فوتبال9 جذاب داستان‌هاي
ويليامز راس
راهبر آرش:ترجمه
دشمن ترساندن:سوم فصل
كار كردند بي‌اطلاعي اظهار موردنظر طلاي قطعه از چارلتون بابي و مور بابي كه آن از پس
طلا حلقه خريد براي وجه هيچ به كه گفتند هم پليس اداره در آنها.كشيد پليس اداره به
داده رخ بارها كلمبيا در اتفاق اين مشابه كه نمي‌دانستند آنها.نشده‌اند مغازه آن وارد
براي انگلستان تيم ازآن پس.پيوستند تيمشان به انگليسي دوستاره توضيح ارائه از پس.است
جام‌جهاني 1970 مسابقات شروع تا زيادي زمان.كرد سفر اكوادور به دوستانه بازي يك انجام
اما.برسد مكزيك به كلمبيا از عبور با داشت قصد انگليس ملي تيم و بود نمانده باقي مكزيك
بازيكنان بقيه از را بابي‌مور پليس.شد ظاهر قبلي مشكل هم باز كلمبيا به ورود مجرد به
مغازه صاحب جا آن در.بردند پليس اداره به را مور روز همان.برد مخصوصي هتل به و كرد جدا
داده شهادت نفر سه هر.داشتند حضور مرموز و ناشناس مرد يك و او شاگرد فروشي ، نقره و طلا
سمت به انگلستان ملي تيم هم طرف آن از.ديده‌اند طلا حلقه دزديدن هنگام را مور كه بودند
بابي مي‌دانستند دنيا تلويزيون‌هاي و روزنامه‌ها تمام كه حالي در بود ، كرده حركت مكزيك
جواب نمي‌توانستند وجه هيچ به هم تيم مسئوليننيست انگلستان ملي تيم همراه مور
و شد عمل وارد انگلستان دولت نهايت در.بدهند پرسشگر و سمج خبرنگاران به قانع‌كننده‌اي
انگليس كاپيتان بي‌مور با.كرد گفت‌وگو مشكل اين حل راه‌هاي مورد در كلمبيا دولت با
به بتواند ترتيب اين به تا كند ، پرداخت كمال و تمام را مزبور انگشتر پول شد مجبور
مطلع حقيقت از كس هيچ و كردند فراموش را ماجرا اين زودي به مردم.شود ملحق هم‌تيمي‌هايش
حاضر پليس اداره در شاهد عنوان به كه ناشناس و مرموز مرد آن از كه بود حالي در ايننشد
در انگلستان بازيكنان روي بر را تاثيرش اتفاق اين اما.نبود دست در اطلاعي هيچ بود شده
از يكي شرايطي چنين در انگليس بازيكنان روحي تخريب.گذاشت جام‌جهاني مسابقات آستانه
دو بر سه جام‌جهاني بازي در غربي آلمان.شد غربي آلمان مقابل در آنها شكست عوامل
بروز خود از فوتبال در شديدي احساسات مردم نيز خاورميانه در.داد شكست را انگلستان
از نيز را خودشان بازيكنان حتي موفقيت براي آنها كه است دليل همين به شايدميدهند
داشت ، قرار جام‌جهاني در حضور آستانه در عراق ملي تيم وقتي سال 1985 در.مي‌ترسانند شكست
.نمي‌كنند تماشا را ما فقط مردم ببازيم ، ما اگر":نوشتند روزها آن مهم روزنامه‌هاي
".كرد خواهند پرتاب خالي بطري‌هاي و لهيده گوجه‌هاي بازنده‌ها بدن و صورت سرو به آنها
حمله از ترس كه حالي در.داد شكست را حريفان سال آن در جام‌جهاني به رسيدن براي عراق
.مي‌خورد چشم به عراق ملي بازيكنان بدن‌هاي در هواداران
راست؟ يا دروغ:چهارم فصل
را باخت بازي شروع از قبل حريفشان تيم كه مي‌كنند سعي فوتبال علاقه‌مندان از عده‌اي
به حريف تيم‌هاي براي واسطه فرستادن با عده‌اي بازي شروع از قبل گاهي حتيباشد پذيرفته
شده ردوبدل گل‌هاي تعداد گاهي حتي.هستند آنها باخت خواستار كه مي‌دهند پيغام آنها
پول‌هاي پرداخت و حريف بازيكنان تطميع با افراد اين كه است جا اين.مي‌شود تعيين نيز
پول‌هاي راه اين از كه هستند كساني اين‌ها.مي‌خرند خودشان تيم براي را پيروزي كلان
.دنياست نقاط از برخي در فوتبال زشت بسيار ابعاد از هم اين بله ، مي‌زنند جيب به هنگفتي
اما.بود خواهد برنده هميشه محبوبشان تيم كه مي‌كنند تصور فوتبال هواداران از بسياري
يكي.هستند بي‌خبر مي‌كنند كاري هر درآوردن پول براي كه عده‌اي پرده پشت روابط از آنها
يونايتد منچستر سال 1915 در.داد رخ انگليس معروف تيم دو مورد در جالب ماجراهاي اين از
منچستر از قوي‌تر مراتب به روزها آن در ليورپول.مي‌كرد بازي ليورپول برابر در مي‌بايست
از قبل روز دو.مي‌شد شنيده باخت بر مبني زمزمه‌هايي ليورپول بازيكنان بين در اما بود ،
ليورپول بازي طول درببازند منچستر به را بازي اين كه كردند توافق هم با بازيكنان بازي
زيادي پول شرطبندي اين در بازيكنان.شد پيروز گل دو با منچستر و داشت بدي بسيار نمايش
پس.نيست اين ماجرا حقيقت كه كردند احساس ليورپول هواداران مخصوصا و مردم.زدند جيب به
ماجرا تمام ليورپول بازيكنان از يكي نهايت در.شد جلب ماجرا اين به هم پليس نظر مدتي از
ترك را تيم اين شدند مجبور ليورپول بازيكنان از نفر مدتي 9 از پس.داد شرح پليس براي را
.كنند
سپ‌بلاتر شاهكار "متقلبها"
فيفا روساي براي بزرگ رسوايي
فيفا
آران
دنيا همه به نمادين طور به پاريس اجلاس صندليم‌در گذاشتن خالي گرفتم‌با تصميم:كيس
مي‌كند ورزش‌دخالت امور در هائيتي دولت چگونه كه دهم نشان
به را جهانيان ذهن "مقلدها" نام با "گرين گراهام" تراژيك نوول اينكه از پس سال 35
يك "سياه جادوي" و ساخت معطوف هائيتي ، دنيا ، از شده فراموش گوشه‌اي فاجعه‌آميز وقايع
بار اين كشيد تصوير به كراهتش و زشتي همه با را "دوواليه ژنرال" قسي‌القلب ، ديكتاتور
ماري ژان دكتر بار اين تابيد نور كارائيب تاريك گوشه اين بر ديگر زاويه‌اي از فوتبال
فوتبال بر حاكم سياست‌هاي با آشكار تضادي در كه او.است حقيقي قصه اين اصلي شخصيت كيس
عنوان به دارد عهده بر را هائيتي فوتبال فدراسيون رياست كارائيب ، استعمارزده منطقه در
رمان روشن‌گر شخصيت "ماژيو دكتر" با زيادي شباهت‌هاي دلسوز پزشكي و اصول‌گرا انسان يك
بر غالب جريان با او تضاد و استقلال‌نظر.دارد "دوك پاپا" حقيقي نقاد يگانه و مقلدها
فيفا مافياي با پنهان ارتباطي در هائيتي دولت حتي كه است رنگ پر قدر آن سياست و فوتبال
بلاتر مزدوران به فيفا اجلاس در را او صندلي و مي‌سازد ممنوع‌الخروج را او كونكاكاف در
.مي‌فروشد
- فوتبال بين‌المللي فدراسيون - فيفا دوره‌اي انتخابات - پاريس كنگره تالار ژوئن 1998 ،
به يكي رقيب جناح دو سر پشت جهان مختلف فدراسيون‌هاي نمايندگان كه بود جريان در حالي در
كرده صف‌آرايي هم مقابل سوئدي يوهانسون لنارت هدايت به ديگري و سوئيسي سپ‌بلاتر رهبري
ميان راي‌گيري فرم‌هاي و گشت جنبوجوش در غرق سالن شد آغاز راي‌گيري كه هنگامي.بودند
حضوروغياب به سپس جلسه دبير و فيفا اداري معاون "روفينن مايكل‌زن".شدند پخش حاضران
.افتاد عجيبي اتفاق كه بود نرسيده كشورها اسامي ليست نيمه به هنوز او.پرداخت فيفا اعضاي
.بوم زبان به يا و انگليسي به "حاضر" جمله با آن نماينده كشور هر نام شدن خوانده با
...گويان گينه ، گوام ، :داد ادامه طور اين روفينن.مي‌كرد حضور اعلام متبوعش كشور
هائيتي نماينده خالي صندلي اطرافيان كه حالي در آورد زبان بر را "هائيتي" كلمه او وقتي
كه حالي در نامعلوم مبدا با صدايي نداشتند بي‌جان صندلي از را سكوت جز واكنشي انتظار
نداشت ترديدي كس هيج "Present":برآورد فرياد داشت "كارائيبي - انگليسي" لهجه مشخصا
رئيس "ماري‌كيس ژان" دكتر جز نبود كسي انتخابات اين در هائيتي مشروع نماينده كه
طي جلسه اين از پيش و بود محترمي پزشك كيس دكتر هائيتي فوتبال فدراسيون فرانسوي‌زبان
از مراقبت سرگرم او كه جايي - پورتوپرنس كثيف و شلوغ شهر در واقع كلينيكش در مصاحبه‌اي
را ديدگاه‌هايش - بود شهر اطراف زاغه‌نشين‌هاي زنان از بازمانده مجهول‌الهويه كودكان
و دادم راي فيفا رئيس به هائيتي ورزش وزير نظر برخلاف سال 94 در من".بود كرده تشريح
است فوتبال فدراسيون به متعلق اساسا كه پورتوپرنس ملي استاديوم تصرف كار ، اين پيامد
بازسازي براي سنگيني هزينه‌هاي چه مي‌دانست اينكه وجود با دولت.بود دولتي نيروهاي توسط
مشت يك ما به كجي دهن خاطر به تنها نشده انجام استاديوم اين در مجهز امكانات تخصيص و
نتيجه و فرستاد استاديوم كنترل براي پليس و امنيتي نيروهاي عنوان تحت را اوباش و اراذل
آغاز از پيش روز چند همسرش و كيس دكتر كه هنگامي.استاديوم تجهيزات غارت جز نبود چيزي
سر بر يوهانسن و بلاتر جنگ در حضور براي داشتند قصد پاريس ، كنگره در انتخابات مراسم
بهانه به مهاجرت اداره ماموران كنند ترك پاريس مقصد به را پورتوپرنس فيفا رياست
در آيا كه مي‌پرسد آنها از كيس دكتر.مي‌شوند آنها سفر از مانع بودن ممنوع‌الخروج
و ماموريم ما" كه مي‌شنود پاسخ اما كرده؟ نقض را قانون جايي يا و داشته شركت جنايتي
و او پاسپورت و ".بگيريم را شما خروج جلوي كه داريم دستور ورزش وزارت جانب از و معذور
يا "كونكاكاف" مركزي دفتر با فرودگاه همان از كيس دكتر.مي‌گردانند باز آنها به را همسرش
.مي‌دهد شرح را ماجرا و مي‌گيرد تماس پاريس در كارائيب و شمالي آمريكاي فوتبال فدراسيون
در را كونكاكاف رئيس و كردم صحبت آن رئيس وارنر جك و فدراسيون منشي بليزر چاك با من"
به نسبت مسئوليتي هيچ هائيتي فوتبال فدراسيون كه كردم يادآوري و دادم قرار وقايع جريان
".ندارد مشكل اين
بلاتر اصلي همدست ، وارنر جك
از گرفتم تصميم هم من و بدهم راي وكالتي شكل به من كه نمي‌دادند اجازه فيفا قوانين"
به نمادين طور به پاريس اجلاس در صندليم گذاشتن خالي با و كنم استفاده آمده پيش فرصت
پيام يك اين.مي‌كند دخالت ورزش امور در هائيتي دولت چگونه كه دهم نشان دنيا همه
.شد مبهوت خود راي شدن دزديده خبر شنيدن با كيس دكتر اما ".بود جهانيان براي تاثيرگذار
به "فرگوسن نويل" نام با فردي كذايي انتخابات آن در كه مي‌دهند نشان فيفا اسناد
مشاور عنوان به بلكه نبود هائيتي اهل تنها نه فرگوسن.است كرده شركت هائيتي از نمايندگي
كونكاكاف تشكيلات از عضوي و وتوباگو ترينيداد كشورش فوتبال امور در وارنر جك مخصوص
ماجرا اين از چيزي هم كيس دكتر خود پيش هفته تا.باشد داشته راي حق نمي‌توانست
برگزاري نحوه از اطلاعاتي هيچ من.شنيده‌ام را خبر اين الان همين تازه من":نمي‌دانست
موضوع دارم قصد حالا و داشتم آن به بدي‌نسبت احساس ولي نكردم دريافت پاريس در انتخابات
".كنم دنبال هائيتي فوتبال فدراسيون طريق از را
مي‌كنند سوال او از باره دراين و مي‌گيرند تماس فرگوسن با خبرنگاران وقتي
نشسته هائيتي در كه آقايي آن از و برويد":مي‌گويد و مي‌رود طفره دادن پاسخ از او
".نكنيد تلفن من خانه به هم ديگر و بپرسيد
كيس ماري دكترژان
كسي ديگر تا مي‌دهد قرار "تلفني منشي" حالت در را تلفن و مي‌گذارد را گوشي سپس فرگوسن
رئيس دستور حتي يا و آگاهي بدون فرگوسن كه است غيرممكن.بگيرد تماس او با نتواند
دسيسه‌اي چنين در _ است بلاتر به افراد نزديك‌ترين از يكي كه مردي _ وارنر جك كونكاكاف ،
فيفا كارائيبي اعضاي از يكي خالي كرسي كه نيست بار نخستين اين واقع در.باشد كرده شركت
را "زوريخ 96" نشست پيش‌تر هائيتي.مي‌شود پر غيرمسئول فردي توسط و غيرمعمول شيوه‌اي به
.بود داده دست از مشابه شكل به هم
سه فاصله به تنها و دير خيلي دعوتنامه هم زمان آن در":مي‌گويد باره اين در كيس دكتر
.كنم سفر آماده را خودم نتوانستم من و شد ارسال ما براي زوريخ در فيفا اجلاس آغاز از روز
".غايبيم زوريخ در ما كه گفتم آنها به و گرفتم تماس كونكاكاف با بنابراين
پر ناشناس مزدور يك حضور با هائيتي نماينده خالي جاي مشابه كاملا به‌طرزي هم دفعه آن
كه بود مطمئن ولي بود نشنيده هم را او نام حتي كيس دكتر.بود "جلال وينسي" او نام.شد
پي‌گيري‌هاي از پسندارد دنيا كجاي هيچ در فوتبال اداري تشكيلات در سمتي هيچ جلال خانم
"بورل هوراس" با خاص روابط داشتن به كه است زني هنرپيشه ، "جلال وينسي" كه شد مشخص زياد
مزبور قضيه در جلال وينسي نقش اينكه از پس.است مشهور جامائيكا فوتبال فدراسيون رئيس
كلمه تنها با زبان غيرفرانسوي خانم اين كه داد نشان زوريخ اجلاس فيلم بازبيني و شد فاش
را خود بود كرده سعي مي‌داد را "حاضر" معناي و بود شده داده ياد او به كه فرانسوي
براي تمايلي هيچ كونكاكاف اعضاي ميان در بزند ، جا هائيتي فرانسوي‌زبان كشور نماينده
جلال نامشروع روابط از كنايه با كه هرچند.نمي‌شد ديده جامائيكايي بورل و او بازخواست
او به همگان زوريخ 96 ، اجلاس قضيه در او گرفتن قرار سوءاستفاده مورد به‌خاطر و بورل با
و نماينده كرسي كنار در درست و 98 اجلاس 96 در هائيتي نماينده صندلي.دادند "هرزه" لقب
خود مشاهدات از كه نشد حاضر او اما داشت قرار "كلاس كالين" فوتبال‌گويان ، فدراسيون رئيس
همپالكي‌هاي از يكي "كلاس" كه نيست پوشيده كسي بر اما.بردارد پرده مزبور حادثه دو طي
حدس نيز را ماجرا باقي مي‌توان.مي‌رود به‌شمار كونكاكاف در او باند و وارنر انگشت‌نماي
جديد رئيس مستقيم حمايت با كه فوتبال‌گويان فدراسيون به فيفا دلاري ميليون كمك 20 و زد
گذاشتن هم بر چشم از ناشي را شد انجام آمدنش كار روي از پس بلافاصله و سپ‌بلاتر وقت ،
پرونده يك جريان در دروغ شهادت به‌خاطر تاون جورج دادگاه در كلاس هم حالا.دانست "كلاس"
مجازات سنگين‌ترين شود ثابت جرمش اگر احتمالا و شده كشيده محاكمه ميز پاي به جنايي
نبايد شد هم تبرئه دادگاه اين در كلاس اگر اما.شد خواهد نصيبش حبس سال هفت يعني ممكن
برگزار "ميامي" در هفته اين كه كونكاكاف دوره‌اي اجلاس در بايد او كه چرا كرد تعجب
انتخابي گزينه و خود منشي _ "بليزر" به ابلاغيه‌اي طي وارنر.رساند هم به حضور مي‌شود
اجلاس اين در خبرنگاران حضور از كه كرده تاكيد _ فيفا مطبوعاتي كميته رياست براي بلاتر
به "كلاس" دست‌نشانده‌اش محاكمه انداختن عقب به براي وارنر همچنينآورد عمل به ممانعت
شرق جام‌جهاني در كونكاكاف ارشد نماينده به‌عنوان تا كرده تفويض ويژه ماموريت‌هايي او
در حضور بليط و هواپيما بليط حتي.بيابد مصونيت آينده ماه دو طي حداقل و شود حاضر دور
انتصاب آن از جالبتر.شده‌اند رزرو او براي نيز جام‌جهاني مهم بازي چند در جايگاه
معرفي با هم آن فيفا انضباطي كميته عضويت به _ جامائيكا فوتبال فدراسيون رئيس _ "بورل"
خوش‌خدمتي آرژانتين در فيفا گذشته سال اجلاس طي قبلا بورل.است بلاتر دستور و وارنر
با بوئنوس‌آيرس نشست در بلاتر از حمايت جريان پيشتازان از يكي به‌عنوان و بود كرده
!است امان و امن كاملا بلاتر دستان در فيفا مالي ساختار كه بود گفته قاطعيت
اتهام بررسي كه گرفت انجام شرايطي در كونكاكاف در بلاتر باند اخير رسوايي كردن مطرح
در او درگيري بهانه به آنان راي خريد و آفريقايي اعضاي به دادن رشوه بر مبني بلاتر
ترتيب بدين.است افتاده تعويق به سوئيسي مرد جسماني ضعف و آتي جهاني جام امور سازماندهي
و سوئيسي قضات موازي تلاش با مجدد انتخاب براي لازم آراي جمع‌آوري براي بلاتر تلاش
اثبات و وارنر باند عليه حقوقي دعوي اقامه براي ممكن راه‌هاي يافتن مورد در فرانسوي
و است كرده خطر احساس وضوح به نيز كونكاكاف.است شده همراه آنان مالي و مدني تخلفات
اين اصلي عامل كه خبرنگاري "جنگينز اندرو" براي خطي يك ايميل فرستادن با آن منشي بليزر
شما نظر مورد رسوايي با ارتباطي من":است دانسته مبرا را خود مي‌شود محسوب رسوايي‌ها
سوالات اما پذيرفت حضور به را خبرنگاران بي‌گناهي به تظاهر با اگرچه هم وارنر جك"ندارم
آزار را او" لفظ بردن كار به با "پايپ كارن" او ، وكيل شد سبب خبرنگاران تند و مكرر
لب اتهامات حالا سازد دور را آنها"شد خواهيد روبه‌رو قانوني برخورد با وگرنه ندهيد
.است زده كري به را خود فوتبال جهاني دستگاه و مي‌گشايند
_ آمريكا متحده ايالات فوتبال پيشين رئيس و _ "روتنبرگ آن" كونكاكاف ارشد معاون
واقع‌بين ذره‌اي اگر اما كنم جانبداري مجرم گروه يك از بي‌جهت نمي‌خواهم من":مي‌گويد
امثال باورنكردني و گسترده اقدامات مقابل در سروصداها اين كه شد خواهيد متوجه باشيد
در چه و زمين در چه فوتبال جنبه‌هاي همه گسترش براي بليزر چاك و وارنر جك سپ‌بلاتر ،
آمريكايي نظريه‌پردازان از يكي سوي از حرف‌ها اين كردن مطرح ".شده‌اند برپا زمين خارج
بلاتر وقيحانه عكس‌العمل است عجيب كه چيزي نيست عجيب "فوتبال تجارت" و "فوتبال سياست"
نامه‌اش در و مي‌خواند بي‌اساس را اتهامات اين بلاتر.است روشن اتهاماتي با برخورد در
اين‌ها عزيز ، جك":مي‌نويسد پرونده ، اين در او جوركش و يك شماره متهم وارنر ، جك به
دوام بيشتر ما مجدد انتخاب زمان تا اما..و هستند پايان بدون داستان يك از قسمتي
.آورد نخواهند
"!!!مي‌كنم وافر صبر و موفقيت آرزوي برايت
جهاني جام تاريخ
2_ چهارم جام
BRAZIL-1950
مدعي (بريك 6) اسپانيايي‌ها و (بريك 7) سوئدي‌ها كردن خرد با نهايي گروه در كه برزيلي
آمده گردهم ماراكانا ، در برزيلي اروگوئه ، 850/193 برابر فينال روز در بود قهرماني اصلي
كه حالي در اما بشكنند ، را جام‌جهاني ادوار تمامي در تماشاگران حضور ركورد تا بودند
اروگوئه گلزن بهترين و گيگيا آلسيد بود ، افتاده پيش آلبينوكاردوسوفارياسا گل با برزيل
حفظ را دوره آن تا جام‌جهاني در اروگوئه ماندن شكست بدون ركورد تنها نه شيافينو خوان
جشن را جهان قهرماني دومين اروگوئه تا آوردند در پاي از خانه در را برزيل بلكه نمودند ،
.بگيرد
:چهارم جام اسطوره‌هاي
.گرفت لقب جام گلزن برترين گل با 7 او برزيل از (متولد 1924) آدمير منزس دي ماركوس &
بازي ، در توازن مناسب ، فيزيك:داشت را پديده يك به شدن تبديل براي لازم چيزهاي همه آدمير
.توپ كنترل بالاي قدرت و بالا سرعت
يك نقش در او هنرنمايي اوج اما داشت ، كردن بازي توانايي حمله خط نقاط همه در او
"424 سيستم در مياني هافبك يا و آخر دفاع پست در مي‌توانست حتي اوبود تمام‌كننده
.كند بازي
در صاعقه همانند و بود برشي حركات استاد اواروگوئه از (متولد 1925) شيافينو خوان &
را تيمي هر جنگندگي روح شيافينو حضور.مي‌درخشيد سانترفوروارد يا داخلي چپ گوش يك نقش
رساندن ثمر به در توانايي‌اش اما مي‌شد تمام او زيان به ابتدا در كوچكش جثه مي‌دهد شكل
.نيايد چشم به نقيصه اين كه شد سبب متعدد گل‌هاي
و كرد زنده هموطنانش نزد را شهامت برزيل طلايي‌پوشان به درماراكانا او بخش تساوي گل
كار گيگيا بازي پايان به دقيقه يازده تا شد اروگوئه شگفت‌آور قهرماني شكل‌گيري سبب
.كند تمام را برزيل
در نفر هزار ديدگان 193 مقابل در را برزيل ضربه
اين با اروگوئه‌اي گيگياي آلسيد
كرد مبهوت ماراكانا
اما بودند بي‌همتا آنها مي‌درخشيدند ، جواهر مثل برزيل ستاره‌هاي":گفت بعدها شيافينو
و مرگ سرحد تا دويدن:بود اين كرديم ما كه كاري.مي‌شدند خود بازي در غرق مواقع بعضي
خود به وقتي تنها و دويديم نفس آخرين تا مازمين از گوشه هر در نبرد و جنگ برپاكردن
".مي‌داد مژده را ما قهرماني بازي پايان سوت كه آمديم
تامي لطف به و داد ادامه خود درخشش به نيز جام‌جهاني 1954 در جام اين از پس شيافينو
از بالاتر حتي و برساند هفت به را خود گل‌هاي مجموع توانست اسكاتلندي دروازه‌بان دوهرتي
موفق مجارستان پوشكاش ، مصدوميت عليرغم روياروي برخورد در اما.گيرد قرار پوشكاش فرانتس
شكستن با بلافاصله او جام‌جهاني 54 از پس.دهد شكست جام نهايي نيمه در را اروگوئه شد
ستاره به سرعت به پيوست ، آث‌ميلان به پوند ازاي 72000 در زمان آن انتقالات و نقل ركورد
عليرغم اما كرد ياري اروپايي 1958 فينال به رسيدن در را سياه‌ها و سرخ و شد بدل ميلان
.خورد شكست بر 2 و 3 برآيد مادريد رئال پس از نتوانست ميلان زد پاياني بازي در كه گلي
از يكي زيزينيو و آدمير همراه او. برزيل از (متولد 1921) روزاپينتو ژائيردا &
ملي سابقه گرچه.بود داده تشكيل برزيل ملي تيم در را دنيا تهاجمي مثلث‌هاي خواستني‌ترين
براي پنجاه دهه پايان تا ژائير اما رسيد خود خاتمه به جام‌جهاني 1950 پايان با او
با خداحافظي به مجبور را او زانو مصدوميت سرانجام و زد توپ برزيل باشگاه‌هاي معتبرترين
برد دور توپ به را او چپش پاي شوت‌هاي و بود استثنايي چپ يك‌پاي با هافبك او.كرد فوتبال
.بود ساخته مشهور برزيل
:چهارم جام برتر گلزنان
(برزيل) منزس دي ماركوس آدمير - گل 9
(اروگوئه) شيافينو خوان - گل 5
(اسپانيا) باسورا و استانيسلا - گل 5
(برزيل) چيكو - گل 4
(اسپانيا) زارا تلمو - گل 4
(اروگوئه) ميكوئز عمر - گل 4
(اروگوئه) گيگيا آلسيد - گل 4
|
