...ساعت هر..روز خطرهر با رودررو
جهانگرايي پيروزي:مختلط ازدواج
13_ داروين روح نزاعبرسر

...ساعت هر..روز خطرهر با رودررو
دانشآموزي تور يك بحران به نگاهي
جامعه
حسيني كيوان
چنين نيز اين از پيش كه طور همان بود نخواهد نيز آخرين و نبود حادثه نخستين اين
...بياوريد خاطر به را گذشته سال ماه مرداد دوم و بيست بود افتاده اتفاق حوادثي
:سيدالشهدا مسجد آقانور ، ميدان از بالاتر خاوران ، جاده
گوشه هر در.كردهاند پر را مسجد حياط گوشه گل ، شاخههاي ميان در كوچك عكس قاب شش
خرما طعم و حلوا بوي و قرآن صداي.ميكند اعلام را تسليتي پيام بزرگ ، پرده يك مسجد
هشت.است تهران در دانشآموزي يكروزه تور يك غمانگيز پايان سياه ، پارچههاي و
مختلف مناطق شهرداران رئيسجمهوري ، نماينده آموزشوپرورش ، وزير و مردهاند نفر
.نشستهاند گرفته عزا مسجد اين در سياهپوش...و آموزشوپرورش كل مديران تهران ،
كه رسيد انتها به زناني ضجه با كرد مختل تهران در را اجتماعي نظم كه جدي بحراني
عكسها همين تنها آنها از و ميبينند خاك زير را خود نوجوان دختربچههاي اكنون
...است مانده باقي
.است همين سالها اين بازي قاعده.ندارند پاياني كه گريههايي و عكسها اين
چنين با برميانگيزند ، پيش از بيش را مردم خشم شب هر و روز هر اگر بيتوجهيها
گريه وزير.ميگويد تسليت رئيسجمهوري..ميكنند خلق دردناك چهرهاي تصاويري ،
روزنامهها ميكند ، تهيه برنامه تلويزيون ميشوند ، بازداشت جزء مدير چند ميكند ،
مدتي ، از بعد و ميكنند پر را همه گوش تسليت پيامهاي ميكنند ، چاپ را اخبار روز هر
همين سالها اين بازي قاعده...كند تحليل را ماجرا ميكند سعي روزنامهنگاري ،
.است
ضربه
يك وقوع از را خود همكاران همراه تلفن با كردند سعي خبرنگار چند كه لحظهاي از
در ميگفت يكي.چرخيدند دهان به دهان شايعات چيز هر از قبل كنند ، خبر فاجعه
...و انفجار از يكي...ميزد حرف قتلي از ديگر يكي و مردهاند دختر پاركشهر 15
به اما بود ، كشته شد ، 11 منتشر كه آماري اولين.شد دريده شايعه پرده اينكه تا !
شش.رسيدند روزنامهها دفتر به خبرنگاران بالاخره.شد اصلاح كشتهها تعداد مرور
خود:ميگفتند كه قايقراني.مردند قايقران يك و آموزشوپرورش معلم يك نوجوان ، دختر
پيامهاي كه بود نشده منتشر اطلاعاتي حادثه جزئيات از هنوز.است بوده "نجات غريق"
تسليت و كرد صادر بيانيهاي و اطلاعيه ديد ، لازم شكلي به كه كس هرشد شروع تسليت
.رسيد مهم خبري كه نگذشت چيزي.گفت
ويژه قاضي حضور از دادگستري اطلاعيه.بود كرده صادر پيگيري دستور رئيسجمهوري
خانوادههايي با اطلاعيهاي در آموزشوپرورش و بود داده خبر پاركشهر در جنايي
.كنند تحمل بايد را مصيبتي چه نميدانستند ، هنوز بعضيشان كه بود كرده همدردي
.شدهاند خبره كاملا برخوردهايي چنين با مواجهه در ها سال اين در عموميها روابط
از يكي حتي ميشد ، بيشتر لحظه به لحظه هم ، به شبيه همدرديهاي و سوزناك جملات
گيج همهخواند مقصر را خود و گريست خبرنگاران ، جمع در تهران شهر شوراي اعضاي
كابوس يك خيليها براي ماه ارديبهشت چهاردهم باراني روزبودند گيج واقعا.بودند
براي طه ، مدرسه براي بودند ، اردو در بچههايشان كه خانوادههايي براي.بود
براي شهرداري ، شهري خدمات معاونت براي منطقه 12 ، شهرداري براي.منطقه آموزشوپرورش
.بود غمباري روز آري ، ...رئيسجمهوري براي تهران ، شهردار براي آموزشوپرورش ، وزير
چشمان با خود خبري گزارشهاي نوشتن لحظه پاركشهر ، در حاضر خبرنگاران حتي كه روزي
.مينوشتند لرزان دستان و گريان
مقصر اولين
واژه آورد ، وجود به طه مدرسه دانشآموزان روزه يك تور كه واكنشهايي اولين از
از بيش نفر دو شايد ، ميان اين در.بودند مقصر دنبال به همه.شد شنيده مدام "مقصر"
در نيز خود كه نفري دو.شدند خوانده مقصر همگان ، عصبي جملات لابهلاي در همه ،
بشكند را آن سر بود قرار گويي سنگ.آموزشوپرورش مربي و قايقران.بودند مرده حادثه
دوش به نيز را مسئوليتها همه بار ميبايست كه قربانياني.بود قرباني نيز خود كه
و نزديكي همان در كه نميديد كسي.نميديد را پاركشهر بيرون كس هيچ گوييبكشند
چه آموزشوپرورش وزارت آنسوتر حتي يا...است خبر چه بهشت خيابان بلند ساختمان در
روز چندين بهت اين.بودند بهتزده همه اول لحظات در كه بود طبيعي...دارد شرايطي
.كشيد طول
بازي
دو كه لحظهاي همان از.است جالب نخست روزهاي در نيز آموزشوپرورش و شهرداري بازي
نشستند ، هم كنار تلويزيوني خبري برنامه يك در آموزشوپرورش وزير و شهردار معاون
كه حالي در شهري ، خدمات معاون حقاني ، .شد آغاز انداختن حريف زمين به را توپ بازي
نماينده و ميزد حرف دانشآموزان براي برنامهريزي از داشت حريف به نيمنگاهي
"داشت؟ فعاليت مجوز نبوده ، استاندارد كه جايي چرا":ميپرسيد مدام هم آموزشوپرورش
به اگربود رفته نشانه خوبي به را حريف آشيل پاشنه آموزشوپرورش ، ميان اين در
در آموزشوپرورش نقش ميشدند ، كشته حادثه اين در عادي شهروند چند دانشآموزان ، جاي
تهران ، شهردار وقتي.نباختند را قافيه كدام هيچ حال اين با اما بود؟ چه حادثه اين
نفر يك ساعت ، نيم هر":گفت آماتور خبرنگار يك به كتاب نمايشگاه در زدن قدم حال در
بار زير راحتي به هيچكس كه شد مشخص ".ميميرد رانندگي و راهنمايي تصادفات اثر بر
.رفت نخواهد حادثه اين مسئوليت سنگين
در شهري خدمات استاندارد وضعيت بر گريه دانشآموز ، دختر شش قبر كنار در وزير گريه
كشور اين در چيز هيچ":داد پاسخ و دريافت خوبي به شهردار را پيام اين.بود ايران
ياد به را جادهها ناامني پاركشهر ، بحران گرماگرم در او وقتي ".نيست استاندارد
نرم پنجه و دست مرگ خطر با هميشه شما:فرستاد شهروندان براي جديدي پيام آورد ،
و نبود حادثه نخستين اين كردند ، تاكيد هم آتشنشاني مسئولان كه طور همان.ميكنيد
.بود افتاده اتفاق حوادثي چنين نيز اين از پيش كه طور همان.بود نخواهد نيز آخرين
در كرج ، در "نبوت" بازي شهر.بياوريد خاطر به را گذشته سال ماه مرداد دوم و بيست
حادثه اين از بعد روز دو.كرد عزادار را بسياري خانوادههاي تابستاني گرم روز يك
و حريق علل بررسي اداره رئيس.شدند كشته ديگر تفريحي تور يك در جوان دختر سه نيز
هماكنون.گفت را حقيقت همين حادثه اين بهانه به نيز آتشنشاني سازمان در حوادث
شهروندان پذيراي خطرزا محيطي در و ناامن وسايلي با شهربازيها و تفريحي مراكز اغلب
.هستند
استعفا
اروپايي كشور يك اگر":شنيديد را جمله اين حادثه اين ساعات اولين در هم شما حتما
حادثهاي ، چنين در چرا راستي به ".ميداد استعفا وزير يا شهردار حتما بود ،
ميرسد؟ نظر به اصلي مقصر مسئول مقام عاديترين
را خود كار تازگي به شهردار اينكه و شهرداري غامض وضعيت به توجه با كه چند هر
نيم هر اينكه قبول با اما ميرسد نظر به انصاف از دور او خواندن مقصر كرده آغاز
در كسي هرازگاهي كه كرد قبول بايد آيا ميشود ، كشته كسي كشور جادههاي در ساعت
معاونت از وقت هر تا بمانيم منتظر بايد وصف اين با شود؟ غرق پاركشهر استخر
:بگويد خونسردي با او پرسيديم ، را تصادفات بالاي آمار علت ناجا رانندگي و راهنمايي
"!شدند غرق دانشآموز پاركشهر ، 6 استخر در"
.داد استعفا خود سمت از منطقه 12 شهردار اول روز همان در كه نرود يادمان البته
بعد روز چند او بلكه نشد ، پذيرفته او استعفاي بدانيد كه باشد جالب برايتان شايد
!شد بازداشت
!كافكا
در دانشآموزي اردوهاي كليه كه كرد اعلام آموزشوپرورش پاركشهر ، بحران اوج در
.است شده لغو تهران استان سطح
خبر انتهاي در اما دانستند ، پاركشهر حادثه را قضيه اين علت همگان نخست ، نگاه در
پاركشهر حادثه از قبل ساعت يك ابلاغيه ، اين كه بود آمده آموزشوپرورش عمومي روابط
اين نخست نگاه در كه چند هر !بود شده فرستاده تهران استان آموزشوپرورش مناطق به
نميتوان كه شده طراحي ناشيانه چنان مانور اين اما ميرسد ، نظر به بياهميت موضوع
.گذشت سادگي به آن كنار از
ساعت يك مدت ظرف ابلاغيه اين ايران ، ادارات پيچيده بوروكراسي در كه است طبيعي
به ابلاغيهاي چنين چرا اساسا اينكه اما شوند ، لغو اردوها همه تا نميشود موجب
هنوز كه لحظات آن در.است بيپاسخي سوال نيز بود شده فرستاده آموزشوپرورش مناطق
از بسياري مانند پاركشهر غيراستاندارد قايقهاي هنوز بود ، نيفتاده اتفاقي هيچ
را اردوها همه علتي چه..و ميدادند انجام را خود كار ديگر غيراستاندارد چيزهاي
خبر چه شهر اين در اصلا شد؟ منتشر حادثه از بعد خبر اين كه شد چه بود؟ كرده لغو
!افتادهايم؟ گير كافكا فرانتس از رماني در ما نكند است؟
فرياد
شايد آن در حادثهاي چنين وقوع و تهران شهر جغرافياي در پاركشهر خاص موقعيت
خيابان با همجوار پارك اين جنوبي ضلع.نابسامانيها تمامي به است تلخي پوزخند
شهر شوراي اصلي ساختمان كنار در تهران شهرداري مركزي ساختمان كه است بهشت معروف
شهر شوراي راهي خبري گزارشهاي تهيه براي هفته هر كه خبرنگارانيدارد قرار تهران
پارك اين درون از را فياضبخش ترمينال تا بهشت خيابان بين حدفاصل بارها ميشوند ،
مكانهايي در شهري خدمات مشكلات سر بر بحث اجباري ، گذار اين در اغلب و زدهاند قدم
بسيار گزارش نابسامانيها ، اين از بارها آنها كه نيست شكي.است بوده پارك اين چون
موقعيت اين همواره پايتخت روزنامههاي شهري حوزه خبرنگاران اينكه ضمن نوشتهاند ،
.شوند رودررو شهري مديريت اصلي مسئولان با كه دارند را
كليگوييهاي يادآوري ايران ، در رايج خبري كنفرانسهاي يادآوري ديگر سويي از
نخستين در سنت اين.است خبرنگاران سوالات برخي ماندن بيپاسخ و مسئولان هميشگي
مختلف روزنامههاي از خبرنگار چند كه بود شكلي به تهران جديد شهردار خبري كنفرانس
.كند صحبت صراحت با كمي كه بخواهند شهردار از شدند ناچار
عبور پاركشهر از ناراحتي با خبرنگاران.نخست تصوير به برميگرديم دوباره حال
نابسامانيها از و ميشوند رد پاركشهر استخر كنار از هفته هر آنها.ميكنند
.بگيرد صورت خبرنگاران حق اعاده ديگر ، بار كه باشد رسيده آن زمان شايدميگويند
(گزارشها و مصاحبهها يادداشتها ، ) آنان روزه هر نوشتههاي به كوتاه نگاهي اگر
و هميشگي ناظران عنوان به قشر اين پاركشهر ، حادثه از بعد كه ميبينيم بياندازيم ،
نابسامانيها چونداشت خواهند آسوده وجداني جمعي ، رسانههاي در مردم نمايندگان
ميرسد نظر به اينكه بانداشت وجود شنوايي گوش كه چند هر شد كشيده فرياد بارها
...دارد ادامه هنوز فريادها حال اين با شد ، نخواهد شكسته راحتي به قاعده اين
جهانگرايي پيروزي:مختلط ازدواج
آيين
نجفپور سيما
،(Isere) ايزر برفي بلنديهاي و سوزان ، كوير در حركت حال در كاروان يك از تصويري
ساكن مراكشيتبار مريم ، :متفاوت دنياي دو پيوند علامت به لاجوردي آسمان يك با
در گفتند ، "بله" هم به مه 1999 در 22 آنكه از بعد اصيل ، فرانسوي لوران ، و فرانسه ،
اولين اين":نوشتند غرور با كردهاند ، تاسيس مناسبت همين به كه اينترنتيشان سايت
".دارد جمعيت نفر كه 1053 است روول ناحيه در مراكشي - فرانسوي ازدواج
ميشود ، تبديل اروپا در "مختلط ازدواجهاي" ميدان قهرمان به آرام آرام كه فرانسه
اما ;برميانگيزد را همه كنجكاوي البته و تحسين تعجب ، غيرمعمول ، زوجهاي اين با
امتناع چنيني اين ازدواجهاي ثبت از بدگمان شهرداران برخي:نيست ماجرا همه اين
اوراق به رسيدن براي صوري ازدواجهايي جز به اينها ميكنند فكر زيرا ميكنند ،
نفس چگونه فرانسه فضاي در فرامرزي عشقهاي اين اوصاف اين با.نيست قانوني شناسايي
ميكشند؟
غيرفرانسوي و فرانسوي دختران و پسران ميان مختلط ازدواج سيهزار سال 1999 ، در
ديگر سوي از ;بود مختلط ازدواج يكي ازدواج ، ده هر از ديگر عبارت به ;گرفت صورت
به كه آنجايي از.شد برقرار سوم يا دوم نسل پسران و دختران بين نيز ازدواجهايي
بنابراين ميشود ، قيد سند در ازدواج هنگام به زوجين مليت عقد ، تنظيم هنگام
در.نميشود منعكس آمار در سوم و دوم نسل دخترهاي و پسر مذهبي و قومي ريشههاي
حدود 22) كردهاند دريافت فرانسوي پاسپورت كه خارجيهايي يكسوم به نزديك فرانسه
سال بيست در.آوردهاند بهدست ازدواج لطف به را فرانسويشان مليت ،(نفر هزار
.است شده برابر دو مختلط ازدواجهاي شمار گذشته
;ميشود محسوب جامعهشناختي انحراف نوعي مختلط زوج فرانسه ، در هنوز اين وجود با
و پسران كه ميدهد نشان شناختي جمعيت مطالعات تمام ;آب خلاف جهت در كردن شنا نوعي
سهچهارم ;ميآيند اجتماعي محيط يك از ميكنند ، ازدواج هم با كه فرانسوي دختران
;باز با باز كبوتر ، با كبوتر:هستند يكسان اجتماعي گروه به متعلق جديد زوجهاي
متمايز ويژگيهاي ظاهرا كه ميزند پيوند هم به را فرد دو مختلط ، ازدواجهاي برعكس
.مختلف آشپزي و غذايي عادات حتي و پوست رنگ مذهب ، فرهنگ ، :دارند زيادي كننده
ديدگاه اين توجيه در آنها ;ميدانند شكست به محكوم را مختلط ازدواجهاي بدبينها
راحت طرفي ، اين خانواده به متفاوت نژاد و فرهنگ از همسري قبولاندن كه ميگويند
رعايت يا پذيرش ويژه به و نيست ، آسان غذايي عادات يكباره گذاشتن كنار نيست ،
چيز هر از بيش ازدواجي ، چنين برقراري اوصاف اين با.است سخت خيلي ديگري اعتقادات
پيوند ، نوع اين":ميدهد توضيح روانكاو ، جبل ، مالك.است طرف دو راسخ اراده مستلزم
فداكاري يا سرمايهگذاري يك شاهد ازدواجها نوع اين در عموما.است حساس هميشه
يك ميگيرد ، شكل ترتيب اين به ازدواج وقتي.هستيم پيوند سوي دو از يكي سوي از عظيم
اين به ;ميشود برقرار مقابل طرف به نسبت مرضي گاه احساسي تعهد يك خاص ، شيفتگي
".ميسازد ذهنش در متعالي بسيار تصويري ديگري از يكي كه ترتيب
و ساله سلين 24 پيوند سرنوشت.نميشود يا ميشود خير به عاقبت ازدواجهايي چنين
داروخانه يك در كه جوان دختر اين.است يافتن پايان حال در ظاهرا ساله ، عبدل 26
سالي چهار":ميكند تعريف چنين شده ، مراكشي حسابدار كمك يك دلباخته و ميكند كار
و والدين.نميپذيرند مرا مذهبي دلايل به خانوادهاش اما.ميپرستيم را همديگر است
بدرفتاري من با است سالي دو نداشتهام ، اطلاعي وجودشان از آغاز در كه برادرانش
ازدواج مراكش در روستايشان اهالي از دختري با عبدل داشتند دوست آنهاميكنند
".ميكرد
و دست زيادي مشكلات و موانع با بايد مختلط زوجهاي مواقع اغلب جبل ، مالك گفته به
يكسره و شدهاند وارد دشمن محيط يك در گويي ازدواج از بعد آنها ;كنند نرم پنجه
اطرافيان دستدرازيهاي و دخالتها برابر در خانوادگيشان حريم و خودشان از بايد
تبديل تساهل و تفاوت تمرين براي محلي به ميتواند مختلط زوج يك خانه.كنند محافظت
و فرهنگي بين مجادلات طرح براي محلي خانه نيست ، روبهراه اوضاع وقتي البتهشود
".است قطعي ازدواج شكست حالت اين در.است سوءتفاهمات
ساله 21:ميكند ياد ازدواج از تلخي با تبار الجزايري ساله پرستار 45 كمك فاطمه ،
بمانم خانه در بايد كنم ، ازدواج هموطنانم از يكي با باشد قرار اگر ميدانستم بودم ،
يك خانوادهام كه ميماندم منتظر بايد يا بنابراينشوم كمال و تمام خانهدار يك و
خانوادهام به همسر عنوان به را غربي يك خودم يا كند تحميل من به را الجزايري
الجزايري يك با بود بهتر شايد ميبينم ميكنم ، نگاه گذشته به كه الان.نمايم تحميل
به من ، آزاديهاي رعايت ضمن كه كسي ;بود من همفرهنگ و همزبان كه ميكردم ازدواج
شوهر خانواده.ميگذاشت احترام زادگاهم موسيقي به علاقهام و غذايي سليقه
غسل را فرزندم دو و كنم ازدواج كليسا در كردند وادارم اعتقاداتم برخلاف فرانسويام
در شرورانهاي لذت با كند اذيت مرا اينكه براي او ;بود بدي آدم شوهرم.بدهم تعميد
جدا هم از مشترك زندگي سال سيزده از بعد ما.ميكشيد دندان به را خوك گوشت من حضور
.نميخورد خوك گوشت دستكم او":است همخانه ديگر فرانسوي يك با امروز فاطمه ".شديم
هر آنكه وجود با است ، روزمان هر دعواي بگويم بايد هم فرهنگي اختلافات مورد در..
".هستيم تساهل اهل دو
مالك.ميكند بروز مذهبي اعتقادات و بچهها آموزش نوع اطراف در اختلافات معمولا
اين يا و ميبرد لائيسيته سوي به را طرف دو هر مختلط ازدواج عموما ، ":ميگويد جبل
مطالعه دو اساس بر ".ميگذارد كنار شوهرش نفع به را مذهبياش اعتقادات كه است زن
ازدواج و 1982 سالهاي 1975 در كه مختلطي زوجهاي از گروه دو روي بر شده انجام
زوجهاي ميان در مشابه نرخ با تقريبا زوجها اين ميان در طلاق نرخ كردهاند ،
.است برابر فرانسوي - فرانسوي
فنار ، استريف ژوسلين خانم.نيست يكسان خارجي پسران و دختران ازدواج موفقيت شانس
كه است اين مختلط ازدواجهاي اصلي ويژگي":ميدهد توضيح نيس ، دانشگاه جامعهشناس
ازدواج فرانسويها با وقتي خارجي دختران.دارد وجود زوجين بين جنسي نابرابري نوعي
فشار تحت مينمايند ، ازدواج فرانسوي دختران با كه خارجي پسران از بيش ميكنند ،
مورد بهتر فرانسوي همسر خانواده سوي از آنها برعكس ، .ميگيرند قرار خانوادههايشان
.ميشوند محسوب مجرم برادرانشان نظر در كه حالي در ميشوند ، واقع استقبال
شكننده پيوندهايي اغلب تبار ، مغربي زنان و فرانسوي مردان بين مختلط ازدواجهاي
".هستند
زوج يك نمونه آشار ، آلن پير و خيرا.دارد هم استثنائاتي حتما قاعده اين اما
ازدواج از قبل خيرا كه است اين دو اين ازدواج ماجراي جالب نكته.هستند موفق مختلط
عرب يك با حتي آن از قبل نيز آلن پير و است داشته حضور الجزايري محيطهاي در فقط
خيرا فرهنگ درباره من":ميكند تعريف ساله حسابدار 43 اين.بود نكرده برخورد هم
اسلام به من گرويدن.نيست مقيد چندان مذهبي نظر از خودش او اگرچه ;كردم تحقيق خيلي
سال هشت ما.بود واقعي كشف يك كردم ، را كار اين خيرا با ازدواج خاطر به آغاز در كه
بعد سال دو خيرا مادر ".كرديم ازدواج مدني صورت به قبل يكسال و مذهبي صورت به قبل
تولد":ميگويد خوشحالي با خيرا خود.بود كرده رابطه قطع او با دخترش ، ازدواج از
ما زندگي ميتوانست تنشها اين اما كند ، آشتي من با مادرم دوباره شد باعث بچهها
".كند متلاشي را
به فرانسوي جامعه خيرخواهانه نگاه:هست نيز مثبت امتياز واجد مختلط ازدواج
سعادتمندي زندگي قبل سال سه از كه ساله ايزابل 43است جمله اين از مختلط ، زوجهاي
فاطمه ".ميكنند برخورد صميمانه خيلي ما با مردم":ميگويد دارد ، ساله كريم 40 با
اينكه ويژه به.نكردهام احساس را تحقيرآميزي نگاه هيچگاه من":دارد نظري چنين هم
فنار ، استريف ژوسلين گفته به ".بود شكسته را ممنوعه حريمهاي كه بودم دختري من
مثبت نظر با مهاجران ، اجتماعي جذب سياست تجلي بهترين عنوان به" مختلط ازدواجهاي
.روبهروست عمومي افكار
به مختلط ازدواجهاي به مردم..(افراطي راست) ملي جبهه طرفداران جز به البته
اين و "مينگرند رهايي علامت يك و مدرنيته خارج ، روي به گشايش نشانه يك ديده
.است قومگرايي بر جهانيگرايي پيروزي
اكسپرس:منبع
13_ داروين روح نزاعبرسر
موريس ريچارد
فيضاللهي كاوه:ترجمه
(1) حيات تاريخ از مختصري
بود ، كرده احاطه را خورشيد كه گاز و غبار از صفحهاي از پيش سال ميليارد زمين 6/4
اطرافشان روي بودند متراكمتر ميانگين حد از كه صفحه اين از بخشهايي.شد تشكيل
اين شدن بزرگتر با.شد تشكيل فشرده غبار از تودههايي و كردند اعمال گرانشي نيروي
به اجسامي بعد كمي.شد بيشتر هم باز ديگر مواد روي آنها گرانشي جاذبه تودهها ،
كه شد موجب سياركها اين ميان برخورد.گرفتند قرار خورشيد مدار در سياركها اندازه
در.بودند بزرگتر هم باز كه آورند پديد را اجسامي و شوند ادغام يكديگر با آنها
.شد بزرگ كوچك سياره يك اندازه تا اجسام اين از يكي سال ، ميليون حدود 100 مدتي
كه دارد وجود دلايلي واقع در.داشت ادامه تكوين حال در زمين اين براي برخورد تجربه
اين و كرده برخورد مريخ بزرگي به جسمي با يكبار زمين دارد امكان آنها براساس
زمين كه برخوردهايي.دارد نام ماه اكنون كه كرده جدا آن از را زمين از بخشي برخورد
قدر آن برخوردها اين.بودند شديد و پيوسته كرده ، تجربه را آنها خود تاريخ اوايل در
كه نبود آن امكان هنوز هنگام آن در.بود مذاب زمين سطح كه ميكردند توليد گرما
.يابد تكامل زمين روي حيات
كه بود شده سرد كافي اندازه به زمين پيش ، سال ميليارد حدود 8/3 در تقريبا اما
اما.نبود آب زمين سطح روي ابتدا در.بگيرد شكل آن روي بتواند جامدي پيوسته
.شد تشكيل اقيانوسها و كردند آزاد زمين جبه از را آب آتشفشاني فورانهاي
بود قرار كه بودند آلي شيميايي مواد از پر پيدايش لحظه از تقريبا اقيانوسها
جمله از شيميايي ، مواد نوع اين از پر شمسي منظومه.باشند حيات سازنده اجزاي
غبار ذرات نزول حين مواد اين احتمالا و است - پروتئينها اجزاي - آمينه اسيدهاي
است ممكن نيز عبوري شهابسنگهاي.باشند شده منتقل زمين سطح به بايد سيارهاي بين
چگونه حيات كه نيست معلوم دقيقا.باشند گذاشته جا به زمين روي را آلي مواد كه
نميتوانيم 5/3 ما اما.است شده پيشنهاد محتمل طرح چندين رابطه اين در.شد آغاز
اما.است درست ايده كدام كه ببينيم تا بازگرديم عقب به زمان در سال ميليارد
واقع شيميايي تكامل نوعي حيات ، پيدايش از پيش كه كنيم فرض ندارد اشكالي احتمالا
.شد خواهد تشكيل پيچيده بسيار آلي مواد از سيستمهايي مناسب ، شرايط در.است شده
يافته تكامل زنده سلول نخستين به بايد شيميايي سيستمهاي اين از يكي زماني ، جايي ،
.باشد
درباره اما ميكنند بسنده گمان و حدس به تنها حيات منشا درباره دانشمندان چه اگر
زمينشناختي آثار در حيات.ميگويند سخن بيشتري قاطعيت با نخستين حيات چگونگي
فراواني آن به پيش سال ميليارد در 5/3 حيات.است گذاشته جاي بر خود از ردپاهايي
عصر همان به متعلق صخرههاي در را باكتريها سنگواره بتوان امروزه كه بود رسيده
كه بود آن از داغتر پيش سال ميليارد حدود 8/3 تا زمين سطح كه آنجا از.كرد پيدا
آمده وجود به سريع نسبتا بايد زنده جانداران نخستين دارد ، نگه خود را حيات بتواند
.باشد نمانده باقي نسلي هيچ ديگر امروزه است ممكن نخستين جانداران آن از.باشند
تكامل ديگر بار و شده محو سياره اين سطح از بار چندين حيات كه كرد تصور ميتوان
سيارك يك با زمين برخورد به را دايناسورها انقراض امروزه.است گرفته سر از را خويش
كه پياپياي برخوردهاي پذيرفت ميتوان پس.ميدهند نسبت پيش سال ميليون حدود 65 در
.باشد شده كلي انقراض به منجر بار چند يا يك است ، كرده تجربه كار آغاز در زمين
آوردن تاب براي كه قدر آن را خويش پاي جاي حيات پيش سال ميليارد حدود 5/3 در اما
كنيم فكر كه دارد وجود بسياري دلايل.بود كرده محكم باشد ، كافي موجود شرايط
و ما نياكان واقعا آفريقا ، و استراليا در كهن صخرههاي در شده يافته باكتريهاي
.هستيم باكتري فرزندان ما همه.دارد وجود امروزه كه هستند جانداراني تمام نياكان
باكتريها.است طور همين هم هنوز.بود باكتري از انباشته آغاز در زمين
ديگر انواع تعداد از زياد فاصله با آنها تعداد.هستند جانداران نوع فراوانترين
هر درميكنند زندگي كرد تصور بتوان كه زيستگاهي هر در و است بيشتر جانداران
قاشق يك و دارد وجود باكتري حدود 000/100 در انسان ، پوست از مربع سانتيمتر
منافذ در باكتريها.باشد داشته باكتري تريليون تا 10 ميتواند خاك چايخوري
پيدا ميزند بيرون زمين اعماق از سانتيگراد درجه دماي 250 با آب جريان كه اقيانوسي
باكتريها.شدهاند يافته گداخته زغال سطح در و يخچالي استخرهاي در آنهاشدهاند
زندگي اقيانوس كف رسوبات در و دارند قرار زمين سطح زير متر هزاران كه سنگهايي در
بيشتر مجموع در ديگر جانداران تمام از باكتريها زيتوده كه است ممكن حتي.ميكنند
هستند ، پرشمارتر همه از كه زيرزميني باكتريهاي كل جرم برآورد ، يك براساس.باشد
.است تن تريليون 200
.داشتند سكونت زمين در باكتريها تنها حيات نخست سال ميليارد طول 5/1 در
كه پيشرفتهتر جانداران سنگواره قديميترين.شد برداشته تكامل در بزرگ گامي سپس
تمام.ميشوند مربوط پيش سال ميليارد به 2 ميشوند ناميده (eukaryote) يوكاريوت
.شدهاند تشكيل يوكاريوتي سلولهاي از دارند وجود امروزه كه جانوراني و گياهان
.هستند يوكاريوتي نيز جلبكها و (آميب مانند) مدرن تكسلولي جانوران قارچها ،
پيچيده ساختارهاي يا هسته فاقد باكتري سلول.است ساده نسبتا باكتريها ساختار
محدود هسته درون سلولها نوع اين DNAاست پيچيدهتر يوكاريوتي سلول اما.است ديگر
نيز اندامك نام به ديگري متعدد ساختارهاي و شده احاطه غشايي در هسته خود.است شده
پيدا يوكاريوتي سلول در مختلف اندامك يازده حدود در.دارند وجود سلولها اين در
برده نام اينجا در آنها همه از كه ندارد لزومي.نشدهاند ديده باكتري در كه شده
سلولهاي هم و جانوري سلولهاي هم.ويژهاند اهميت داراي آنها از نوع دو اما شود
براي استفاده قابل انرژي به تبديل را پرانرژي غذايي ذرات كه دارند ميتوكندري گياهي
انجام را فتوسنتز كار كه هستند كلروپلاستها داراي نيز گياهان.ميكنند سلول
.ميدهد
|