صفر نقطه از بازگشت
سياسي يادداشت
قدرت بدون حكومت
كارشناس نگاه
بيگانه نگاه
دعا از پس انتقاد
سياسي يادداشت
تركيه فرماندهي دردسرهاي
افغانستان در عرب ماجراجويان
صفر نقطه از بازگشت
نيست آمريكا نفع هندبه شبهقاره در جنگ
يك تيتر
هند شبهقاره
جمهور رئيس مشرف پرويز.است نرسيده خود انتهاي به هنوز هند شبهقاره نمايش
اين به وارده اتهامات CNN تلويزيوني شبكه با گفتوگو در جاري هفته يكشنبه پاكستان
تسليحات به مجهز پاكستان ارتش موشكي واحدهاي استقرار و انتقال بر مبني كشور
در اوخواند اساس و بيپايه كاملا را هند با مشترك مرزهاي نزديكي در هستهاي
سوي از هستهاي تسليحات بهكارگيري احتمال رد ضمن سيانان گزارشگر سوال به پاسخ
كشور دو مرزهاي در هستهاي موشكهاي استقرار به نسبت هند چنانكه داد هشدار كشورش
خواهد كشور دو بين خصومتهاي تشديد منزله به و بوده خطرناك اقدام اين كند ، اقدام
شرايط كرد اميدواري ابراز او.كند توجه هند تحركات به خواست جهاني جامعه از و بود
جاري شرايط هنديها اميدوارم":افزود و نشود منجر هند با مخاصمه افزايش به موجود
خطرناك و سخت بازياي اين كه چرا نكنند بدل پاكستان تحمل و خويشتنداري آزمون به را
".بود خواهد
و هند كشور دو از هيچيك كرد اطمينان ابراز هستهاي جنگ وقوع احتمال رد با او
هند شبهقاره در هستهاي جنگ وقوع امكان كه نيستند بيمسئوليت حد بدان تا پاكستان
را غيرمتعارف سلاحهاي به پاكستان و هند آوردن روي احتمال حتي و باشد داشته وجود
بود ، او پيشين اظهارات با تضاد در آشكارا كه سخناني در مشرف.دانست ذهن از دور
بايد ما":گفت بود كرده تهديد هستهاي تلافيجويانه اقدام به را هند كه اظهاراتي
اختلاف هستهاي مسائل به پرداختن امكان نظرهايمان اختلاف مورد در واقعيات لحاظ با
".آوريم فراهم گفتوگو طريق از را دوطرف نظرهاي
از دفاع و ارضي تماميت حفظ براي كشور اين ارتش و پاكستان عزم بر تاكيد با مشرف
كسب براي مناسبي موقعيت جاري شرايط كه كند درك خواست هند از كشورش خاك ذره ذره
كشمير آينده مورد در سيانان خبرنگار سوال به پاسخ در مشرف ژنرال.نيست امتياز
.شود واگذار آنان خود به منطقه اين مردم سرنوشت تعيين كه كرد اميدواري ابراز
مشرف ژنرال گفتوگوي متن كه بود خبرگزاريهايي اولين جمله از كه فرانسه خبرگزاري
از جهان ميرود گمان كه آورد او سخنان از خود تحليل در ساخت منتشر را سيانان با
.كند استقبال مشرف آشتيجويانه لحن
در شركت براي قزاقستان به وي سفر پيشدرآمد او آشتيجويانه لحن و مشرف گفتوگوي
در نيز هند نخستوزير واجپايي بيهاري آتال كه نشستي بود ، ميانه آسياي امنيتي نشست
آلماتي عازم متخاصم كشور دو رهبران جاري هفته يكشنبه روز.داشت خواهد شركت آن
حضور با كه ميانه آسياي امنيتي كنفرانس در تا شدند قزاقستان اقتصادي پايتخت
.جويند شركت شد ، برگزار جهان كشور شانزده نمايندگان
هند دولت سخنگوي آلماتي به هند وزير نخست واجپايي بيهاري آتال سفر از پيش ساعاتي
اساس بر و باشد داشته مشرف با رودررو گفتوگويي ندارد قصد نخستوزير كه كرد اعلام
حمايت موضوع مذكور كنفرانس در دارد قصد هند نمايندگي هيات سخنگو اين اظهارات
.كند پيگيري و كرده مطرح را فرامرزي تروريسم از پاكستان
در آسيا جنوب نشست حاشيه در كردند ديدار يكديگر با كشور دو رهبران كه باري آخرين
كوتاه گفتوگوي جز ثمرهاي و شد حادث سالجاري ژانويه كه بود نپال پايتخت كاتماندو
اما بود نمادين چند هر كه اقدامي نداشت ، مشرف سوي از واجپايي دست شدن فشرده و
.نگذاشت برجاي دوطرف اختلافات فصل و حل در تاثيري
دارند گمان نظامي درگيري به طرف دو هر بيرغبتي به توجه با تحليلگران برخي چند هر
خوشبينانه تحليلهاي عليرغم ملل سازمان مقامات اما گرفت درنخواهد طرف دو بين جنگ
پاكستان در ملل سازمان محلي دفتر كاركنان گرفتند تصميم جنگ بودن نامحتمل مورد در
از داد هشدار خود اتباع به نيز بريتانيا حال همين در.كنند خارج كشور اين از را
سر به كشور دو اين در كه انگليسيهايي از و كنند پرهيز هند و پاكستان به سفر
.كنند ترك را هند قاره شبه سريعتر چه هر خواست ميبرند
افزايش از پاكستان و هند در اوضاع وخامت تشديد به واكنش در هوايي شركتهاي برخي
.دادند خبر خارجيان تخليه براي كشورها ساير به پاكستان و هند مقصد از پروازها
شدت از كاستن و كشور دو بين ميانجيگري براي آمريكا و منطقه كشورهاي تلاشهاي
خارجه امور وزير معاون لوسيوكف الكساندر.است گرفته خود به تندتري روند مناقشه
سران نشست حاشيه در روسيه جمهور رئيس پوتين ، ولاديمير كرد اعلام گذشته هفته روسيه
و هند سران با آلماتي امنيتي كنفرانس در هند قاره شبه و ميانه آسياي كشورهاي
كشورهاي و گيرد برعهده ميانجيگرايانه نقشي كرد خواهد تلاش و كرده گفتوگو پاكستان
هند از خود ديپلماتيك هياتهاي اعضاي خانواده و ديپلماتها فراخواندن ضمن نيز غربي
.افزودهاند جنگ بروز از جلوگيري براي خود تلاشهاي بر پاكستان و
در كشور اين اتباع از خود درخواست تكرار ضمن جمعه روز آمريكا خارجه امور وزارت
خارجه امور وزير رامسفلد دونالد اعزام از هند قاره شبه ترك براي پاكستان و هند
هفته پنجشنبه روز بوشداد خبر تنشها دامن از كاستن براي هند قاره شبه به آمريكا
داشت همراه به را پاول و رامسفلد كه درحالي دولت كابينه جلسه در شركت از پس گذشته
پاكستان و هند ميل مطابق ندارد قصد آمريكا كرد تاكيد و يافت حضور خبرنگاران جمع در
حساب تروريسم با جنگ براي پاكستان و هند كمك روي آمريكا كرد تاكيد بوش.كند رفتار
و هرج گروههاي تروريستي اقدامات از هند بهسان سفيد كاخ داشت اعلام و ميكند
آستانه در را هند قاره شبه هستهاي قدرت دو ميكنند سعي كه تنشآفريني و مرجطلب
.است دلنگران دهند ، قرار هستهاي جنگي
امور وزير معاون آرميتاژ ريچارد كه شد اعلام حالي در منطقه به رامسفلد سفر خبر
سفر قاره شبه به پاكستان و هند سران با نظر تبادل و گفتوگو براي آمريكا خارجه
دو برخويشتنداري مبني آمريكا مكرر درخواستهاي به واكنش در مشرف ژنرالاست كرده
از كرد خواهد تلاش داشته اعلام پاكستاني بنيادگراي تروريستي گروههاي سركوب و طرف
اظهارات ، اين از پس و كند جلوگيري پاكستان خاك از تروريستي اقدامات اجراي و طراحي
.كند عمل خود وعدههاي به مشرف است اميدوار داشت اعلام بوش
اختلاف كه زماني ، هر از بيش پاكستان و هند بين لفظي جنگ و جاري كشمكش در آنچه
جنگطلبانه گويش افزايش ميكند توجه جلب مييافت ، شدت كشمير سر بر طرف دو نظرهاي
فضاي تغيير و داخلي شرايط گرفتن درنظر با مشرف.است پاكستان خويشتنداري و هند
هند ، كه است حالي در اين و نميبيند كشورش نفع به را جنگ وقوع منطقهاي استراتژيك
با دارد سعي اقتصادي اوضاع شدن وخيمتر و مذهبي قومي تنشهاي افزايش با كه كشوري
است مواجه آن با دولت كه معضلاتي از را داخلي عمومي افكار توجه جنگ طبل بر كوبيدن
براي دستاويزي كشمير بحران از دارد تلاش خود مشكلات فرافكني ضمن و كند منحرف
.بتراشد آمريكا و غرب از امتيازگيري
گرفته كار به قاره شبه در جنگ وقوع از جلوگيري براي را خود تلاش تمامي كه آمريكا
واشنگتن.است دريافته خوبي به را اسلامآباد و نو دهلي رفتارهاي در مستتر پيام نيز
اما است ناچيز آسيا جنوب هستهاي قدرت دو بين جنگ وقوع امكان كه ميداند خوبي به
تروريسم با مبارزه موضوع بر دوباره تمركز براي بيبديل شرايطي را فرصت اين يكسو از
به منطقه در مستقر آمريكايي نيروهاي امنيت جنگ ، وقوع صورت در دگرسو از و يافته
برآب نقش منطقه سياسي فضاي به شكلدهي براي آمريكا برنامههاي و شده افكنده مخاطره
و هند پرده پشت چانهزنيهاي برابر در واشنگتن تا شده موجب دلايل همين و شد خواهد
.دهد نشان انعطاف و نرمش حدودي تا پاكستان
سياسي يادداشت
بحران كانونهاي با بازي
بروز امكان لحظه هر و است شده نزديك خود اوج به پاكستان و هند ميان نظامي درگيري
سوي از.است متصور آسيا شرقي جنوب منطقه هستهاي قدرت دو ميان تمامعيار جنگ يك
انداختن جريان به براي بروكسل و واشنگتن ديپلماتيك گسترده تلاشهاي عليرغم ديگر
براي شرايط و دارد ادامه همچنان استشهادي عملياتهاي خاورميانه در صلح روند دوباره
.ميشود مساعدتر شارون جنگافروزي ادامه
و آمريكايي نيروهاي از افغانستان در القاعده شكست از پس كه معتقدند ناظران
نقاط به بحران كشاندن به تشكيلات اين استراتژي آنها مركزي هسته تلاشي و انگليسي
عرصه طريق اين از بلكه تا يافت تغيير بحران كانونهاي ديگر عبارتي به يا بحرانخيز
.شود تنگ جهان سراسر در آن متحدان و القاعده بر آمريكاييها فشار شدن افزوده بر
به تروريستي حمله القاعده سازمان در بحرانسازي ستاد يك تشكيل از شواهد نخستين
كه كشميري نظامي شبه گروههاي به مستقيما دهلينو را حمله اين.بود هند پارلمان
تا خواست اسلامآباد از و داد نسبت دارند القاعده با يافتهاي سازمان ارتباطات
اصلي هسته كه باورند اين بر آگاهان برخينمايد مجازات و معرفي را آن مسببان
كردهاند رخنه پاكستان اطلاعاتي دستگاه و ارتش ساختار در القاعده به متصل گروههاي
.نمايند بهانهتراشي هندي نظاميان حمله براي ميتوانند راحتي به
دهنده پرورش و پايهگذار آن اطلاعاتي دستگاه و پاكستان ارتش معتقدند آگاهان اين
.ميكردند حمايت كشميري نظاميان شبه از همزمان و بودند افغانستان در طالبان
روي و پاكستان در نظامي كودتاي از پس پاكستان ارتش با القاعده تشكيلاتي ارتباطات
شبه به كمك براي بيشتري قدرت جريان اين و شد تشديد اسلامآباد در نظاميان كارآمدن
ارتباطات همچنين.كرد پيدا افغانستان و كشمير در القاعده به نزديك نظاميان
سازمان با صدام رژيم ارتباطات و سو يك از فلسطين گروههاي با عراق رژيم تشكيلاتي
خاورميانه در بحران دامنه افزايش در بسزايي نقش ديگر سوي از بنلادن و القاعده
براي حسين صدام رژيم و القاعده سازمان معتقدند ناظران از بسياري.است كرده ايفا
به ديگر موضوعي به متحدانش و آمريكا ساختن مشغول و عراق مقابل دفاعي سپر يك ايجاد
.كردهاند ايجاد خاورميانه در بحران افزايش در موثري نقش فلسطيني نظاميان شبه واسطه
از ناظران همه فلسطيني خودگردان سرزمينهاي به اسرائيل ارتش حملات آغاز از پيش
شديداللحن لفظي حمله از پس درواقع ميگفتند ، سخن عراق به آمريكا قريبالوقوع حمله
همه كشور سه اين خواندن شرارت محور و شمالي كره و عراق ايران ، به بوش دبليو جرج
فعاليت گسترش با آمريكاييها و بود مهيا عراق به عيار تمام حملهاي براي شرايط
براي فضا ساختن مساعد دنبال به خود عرب متحدان و روسيه اروپا ، به خويش ديپلماتيك
شارون بيسابقه حملات و خاورميانه در بحران شدن شعلهور اما بودند حمله اين انجام
به واشنگتن كه را روندي كارين كشتي ماجراي از پس ويژه به عرفات و فلسطينيان به
.ساخت دگرگون تروريسم عليه جنگ مخالفان نفع به را اوضاع و داد تغيير بود آن دنبال
نفوذ و فلسطين از بغداد حمايتهاي رواني تاثير منطقه مسائل آگاهان برخي اعتقاد به
كه است چيزي آن از بيشتر بسيار فلسطيني شبهنظامي گروههاي بر بعث ايدئولوژي معنوي
چگونه كه ميداد نشان خوبي به جنين اردوگاه از موجود تصاوير.است تصور قابل
را خود الهامپذيري خويش بامهاي فراز بر سوريه و عراق پرچمهاي نصب با فلسطينيان
صدام رژيم موجوديت گاه هر كه نيست بيجهت البته و ميكردند بيان كشور دو اين از
با.ميگيرد نشانه را اسرائيل پايتخت كشور اين دوربرد موشكهاي ميشود تهديد حسين
جنگ در ويژه به آمريكا استراتژيك متحدان از را خود كه دهلينو و تلآويو حال اين
نشان خويشتنداري رعايت عدم و بحران به زدن دامن با ميكنند معرفي تروريسم عليه
منازعه اين در و ميانديشند خود متحدان منافع از بيش خويش منافع به دادند
عرفات و مشرف كه است حالي در اين.ميكنند جستوجو را خويش اهداف بينالمللي
براي بسياري تلاش گرفتهاند قرار منطقه در بنيادگرايي محاصره در خود آنكه عليرغم
و طالبان طرفدار بنيادگرايان گسترده سركوب با مشرفكردند ايفا بحران كنترل
هزينه فلسطين در استشهادي عملياتهاي عليه مبارزه با عرفات و پاكستان در القاعده
موصوف بحرانزده كانون دو تا ميروند اسرائيل و هند سران اما پرداختهاند بالايي
مسبب را مقابل طرف صهيونيستها و هندوها گرچهدهند سوق عيار تمام جنگي سمت به را
عمل بنيادگرايي سركوب در خود وظيفه به عرفات و مشرف كه معتقدند و ميخوانند بحران
.ميكوبند منطقه بر بنيادگرايي طبل بر ناخواسته و خودخواسته آنكه از غافل.نميكنند
صهيونيسم و هندوئيسم و ميشود ختم اسلام به تنها بنيادگرايي آيا ميپرسند ناظران
نميكنند؟ ايفا خويش سرزمين در بنيادگرايي تشديد در نقشي
قدرت بدون حكومت
پنجاهسالگي جشن
تاريخي انطباق عدم يك از نشان آزاردهندهاي شكل به وجودسلطنت امروز مدرن دنياي
دارد
عبادتي عليرضا
اروپا
چه آن از باشكوهتر خيلي تخت ، و تاج به اليزابت ملكه رسيدن سالگرد پنجاهمين جشن
برآورده داشتند انتظار هم خوشبينان آنچه اما شد برگزار ميشمردند دستكم منتقدين
اطمينان لنگر يك به نامطمئن دنياي اين در ملكه كه ميكند انكار كسي كمتر.نشد
حقيقت اين (سالگرد پنجاهمين) طلايي جوبيلي جشنهاي از جداي امااست شده تبديل
از نشان آزاردهندهاي شكل به سلطنت وجود امروز مدرن دنياي در كه است انكار غيرقابل
هنگفت ، و بيانتها ثروتهاي باشكوه ، قصرهاي از دنياييدارد تاريخي انطباق عدم يك
بهعنوان ;ميشود تامين ماليات از كه دربار جاري هزينههاي و نوزدهمي قرن لذتهاي
جامعه يك در بايد اينها همه ;داشت بر در هزينه پوند ميليون ملكه 24 مادر مرگ مثال
دموكراتيك جوامع تمامي مثل انگليس امروز جامعه.شود توجيه پرسشگر و دموكرات مدرن ،
.ميدهد نشان مدرنيته و شفافيت طرفدار را خود ديگر
همين از باشد ، داشته جايگاهي عمومي افكار ميان در ملكه كه است آن بر قرار اگر
و باكينگهام قصر بگشايد ، همگان روي به را قصرها بزند ، تحول به دست بايد جوبيلي
كلارنس در بايد فليپ شاهزاده و ملكه بگيرد ، قرار همگان ديد معرض در بايد باغهايش
كارهاي فهرست در كه بيروحي و سرد كارهاي انجام جاي به و كنند زندگي هاوس
.كنند پيدا حضور جدي مسايل در فعالانه بايد ميگيرد قرار روزانهشان
انجام حسن نماي تمام آينه بايد ميشود محسوب انگليس وليعهد كه چارلز پرنس و ملكه
.باشد شفاف بايد امورشان تمام.باشند اجتماعي و مدني وظايف
و نظامي مراسم شاهد اليزابت ملكه سالگرد پنجاهمين مناسبت به باكينگهام قصر
به اسبها را ملكه طلايي كالسكه.بود انگليسي خوانندگان مشهورترين از كنسرتهايي
پرچم ، .بودند درآمده پرواز به قصر فراز بر كنكورد هواپيماهاي و ميكشيدند دنبال
ملات _ بودند انگليس مستعمرات از روزگاري كه _ جهان كشور در 68 آتشبازي و فشفشه
ويليام به كه انگليس در سلطنت سال هزارميدادند تشكيل را پرخرجي بسيار جشنهاي
پنجاهمين) طلايي جوبيلي به كه است سردمداري پنجمين دوم اليزابت بازميگردد ، فاتح
دوران از كه است مصمم و سالم كافي قدر به ساله ملكه 76 اين.است رسيده (سالگرد
ركورد صورت آن دربگذرد هم ويكتوريا ملكه مادربزرگش مادر مادر ساله سلطنت 63
.شكست خواهد را انگليس تاريخ در سلطنت دوران طولانيترين
است ملت قطبي ستاره او":ميگويد دربارهاش ملكه ، زندگينامهنويس شاوكراس ويليام
".است نكرده تغييري هيچ اخير قرن نيم در چشمگير بسيار تغييرات وجود با كه
سال در ششم جورج پدرش بامرگ كه اين تا بود ليليبت خانوادهاش صميمي جمع در نامش
اعظم بخش هنوز زمان آن در.گرفت خود به دوم اليزابت نام و رسيد تخت و تاج به 1952
در خورشيد كه بريتانيا امپراتوري از دريايياش نيروي و بود مسيحي و سفيدپوست كشور
در بايد فقط امپراتوري آن از بعد ، قرن نيم اما.مينمود محافظت نميكرد غروب آن
و عقايد و زبانها رنگها ، از مملو كشور اين شهرهاي خيابانهاي و خواند كتابها
.است متنوع رسوم
دولت دوجين يك و قصر نه فقط ملكه اين براي پير استعمار اين جلال و شكوه از
نوكر چندصد و ليموزين ناوگان يك هنري آثار دلاري ميليارد ده كلكسيون و مستعمره
عامه به نزديكي فرط از كه اروپاييشان پسرعموهاي برعكس.است مانده جا به دربار
سلطنت و نخوت باد هنوز انگليس در سلطنتي خانواده اعضاي ميشوند سوار دوچرخه مردم
دربار جاريه هزينهميبينند زياد بسيار عادي مردم از را خود فاصله و دارند سر در
به مجبور مالياتپردازان كه سال 1992 در.ميرسد دلار ميليون پنجاه سالي به ملكه
مردم كه مالياتي چرا كه آن سر بر جنجال شدند ، كسل ويندزور گرفته آتش بناي بازسازي
شصت پرداخت از اليزابت ملكه كه زماني و شد آغاز شود ، دربار صرف بايد ميپردازند
خود اوج به گفتوگوها و بحثها اين شد معاف مادرش مرگ خاطر به ماليات دلار ميليون
.رسيد
تمامنماي آينه ملكه كه دارند اذعان سلطنت ضد مخالفان شديداللحنترين حال اين با
به جايزه تقديم ديپلماتها ، از استقبال افتتاحها ، در شركت با او است وظيفهشناسي
جهان كشور به 128 سفر و 251 بيمارستانها مسئولين به احترام اداي و افتخارآفرينان
در مجلس نمايندگان به خطاب نيز گذشته ماهاست "وظيفه" انجام تمامعيار نماينده
از پر سالهاي در ملتش به خدمت انجام براي كه گفت رسما جوبيلي جشنهاي افتتاح
.است كرده جزم را خود عزم آينده ، تحول
خود سالگي سن 101 تا كه ملكه مادر.است (سالگرد شصتمين) جوبيليالماس بعدي جوبيلي
فكر نزديك آينده در كه است بخشيده قوت ذهنها در را احتمال اين بود سرزنده و بشاش
آرزوي تقريبا نيز او ساله وليعهد 53 حتي.كنند بيرون خود سر از را ملكه نداشتن
مردم ميدهد نشان نظرسنجيهانميپروراند سر در ديگر را انگليس پادشاهي به رسيدن
.موافقند وضعيت همين ادامه با هم
جورج مرگ از بعد دليل همين به.بود پنجم جورج دوم پسر فرزند دوم اليزابت ملكه
يعني پنجم جورج اول فرزند اما.ميرسيد فرزندانش يا و عمو به حكومت بايد پنجم
از آمريكايي يك با ازدواج خاطر به نيز سال 1936 در نداشت ، فرزندي هشتم ادوارد
سال.رسيد پادشاهي به ميلش برخلاف نيز دوم اليزابت خجالتي پدر كرد ، صرفنظر سلطنت
تمام":گفت گرفت ، خواهد را پدرش جاي او كه شد مسجل حقيقت اين كه زماني 1947
".شد خواهد مردم به خدمت صرف بلند ، يا كوتاه زندگيام ،
و استراليا جامائيكا ، كانادا ، جمله از كشور ملكه 16 دوم اليزابت ملكه حاضر حال در
يك اقدامي يك طي استراليا جمهوريخواهان وقتي پيش ، نيم و سال دو.است نيوزيلند
شوند ، خارج انگليس سلطنت يوغ زير از خود قول به تا انداختند راه به ملي همهپرسي
از خودش وطن در اليزابت بمانند ، ملكه با دادند ، ترجيح استراليايي رايدهندگان
اجرايي سمت مهمترين كه _ نخستوزير سلاطين پدرش دوران تا است كرده اجتناب سياست
منتخب رهبران اليزابت ، ملكه زمان از اما ميكردند تعيين را _ است انگليس در
.هستند اصلي تصميمگيرنده
واقع در اما ميكند تعيين اليزابت را (كليسا) مذهبي و دولتي رسمي مناسب تمام گرچه
طرف ملكه ظاهر در.مينشيند كرسي به نهايت در كه اوست كابينه و نخستوزير تصميم
افتتاح هنگام پائيز سال هر.ميشود حفظ ظاهر فقط عمل در اما ميگيرد قرار مشورت
اين متندهند فرا گوش "ملكه سخنراني" به كليشهوار مجبورند نمايندگان پارلمان ،
در مهم القاب از Knight) نايت از كه است ملكه.ميشود نوشته دولت توسط هم سخنراني
.ميكند مشخص را او دولت كه است اين واقعيت اما ميآورد عمل به تجليل (انگليس
رهبر عنوان به را اليزابت ملكه مردم كه ندارد انتظار كس هيچ سال پنجاه از بعد
انجام در نيت خلوص به" نمره ده از مردم ميدهد نشان نظرسنجيها اما بشناسد محبوب
.دادند ملكه 3/7 به "وظايف
اعضاي حتي كشيدهاند ، تصوير به بيتفاوت و سرد چهرهاي او از انگليس در رسانهها
با تنها نميكشد آغوش در را نزديكان هرگز او.دارند را اعتقاد همين نيز خانوادهاش
خصوصيات به را فرزندش چهار اخلاقي و مالي رسوايي هم انگليس مردم.ميدهد دست آنها
.ميدهند نسبت ملكه مردانه
اين.است شده شايستهسالارتر و دموكراتيكتر پيش سال پنجاه از سلطنتي كشور اين
آن امكان.تمسخرند مايه بياورند احترام آنكه از بيشتر نايت و لرد مثل القابي روزها
سنگين مخارج و سلطنت و پادشاهي به انگليسيها ديگر ملكه مرگ از بعد كه دارد وجود
را سلطنت با ضديت و رسواييها و بحرانها مورد در بحثها انگليس مردم.ندهند تن آن
اليزابت ملكه گذشته ماه دو طي دادهاند كاهش ملكه اخير ماه دو داغهاي خاطر به
مراسمي در نيز يكشنبه روز ملكه.است داده دست از را (مارگارت) كوچكش خواهر و مادر
.داشت شركت بودند ، داده ترتيب وي براي جورج سنت كليساي در كه
كارشناس نگاه
جنگيدن براي ماه بهترين اكتبر
راجش پي واي
خادمي نيره:مترجم
آورده فراهم جنگ وقوع براي را شرايط بدترين خاص ، هواي و آب آن با هند شبهقاره
سهماه بگيرد ، در تمامعيار جنگي اتم بمب صاحب كشور دو اين ميان كه درصورتي.است
زماني از.ميرسد فرا شديد بارانهاي موسم آن از بعد و است پيش در سوزان تابستان
مسلمانان و هندوستان هندوهاي ميان جنگ دوبار برچيدند ، را خود بساط انگليسيها كه
دست به قاره شبه اين از را خود استقلال پاكستان سال 1947 از.است درگرفته پاكستان
نيست مساعد جنگيدن براي هيچوجه به هوا آنكه همه با ميگويند تحليلگران.آورد
جاسجيت.برد خواهند بهره جنگي تاكتيك يك عنوان به نامساعد هواي اين طرفاز هردو
انجام براي بد هواي":ميگويد هوايي نيروي بازنشسته فرمانده و تحليلگران از سينگ
شبهقاره دماي ".گرفت نخواهد را ما جنگيدن جلوي اما ميكند ايجاد محدوديت عمليات
بالاي به پاكستان و هند مرزهاي مركزي و جنوبي بخشهاي سوي دو هر در تابستان طي
تا عمان درياي از نواحي تمامي شامل اين و.رسيد خواهد سانتيگراد درجه پنجاه
رسيد ، خواهد تابستان دنبال به كه بارندگي ماه سه طي.بود خواهد پنجاب دشتهاي
اين.داشت خواهند بارندگي سانتيمتر از 70 بيش دوطرف هر در مرزي ايالتهاي تمامي
امكان تانكها جمله از سنگين وسايط و گرفت خواهد را پروازها جلوي بارندگي ميزان
.داشت نخواهند جابهجايي
قرار آن در مناقشه مورد بخشهاي بيشتر كه كشمير هيماليايي نواحي در شمال در اما
ميشود آغاز زمستان همينكه اما است ، مساعد جنگيدن براي زمستان اوايل تا هوا دارند
همسايه دو اين.شد خواهد دشوار نظامي عمليات منطقه اين در ميگيرد باريدن برف و
و بمبافكنها جنگنده آنان از كه كردهاند مستقر سرباز ميليون يك آسيا جنوبي
.ميكنند پشتيباني تانكها و موشكها
هنديها نظامي اردوگاه به حمله به كه مسلمان گروه يك حمله با گذشته ماه تنشهاي
به دست تا دارد اكيد تصميم موقع آن از هم هندوستان.شد آغاز هستند ، متهم كشمير در
هر به ميكند ادعا و رد را اتهامات اين تمامي پاكستان.بزند "درخور اقدام" يك
از استفاده حتي وميگويد پاسخ ممكن وجه شديدترين به هندوستان سوي از اقدامي
اندازه يك به جوي شرايطاست ندانسته منتفي متعارف جنگ در را هستهاي سلاحهاي
.دارند تفوق پاكستان بر كمي نيروهاي لحاظ از هنديها اما است نامطلوب دوطرف هر براي
بيابانهاي در را خسارت بيشترين پاكستاني و هندي نيروهاي ميگويند تحليلگران
ژوئن و آوريل ماههاي ميان پاكستان و هند بين مرز جنوبي بخشهاي در Thar تار
در هند نظامي دانشكده اساتيد از و بازنشسته سرتيپ هاري نارا اناس.ديدهاند
خسارت هم و دارد جاني خسارت هم بالا حرارت درجه اين":است گفته رويتر با مصاحبه
موسم در.ميدهند دست از را دقت و حساسيت بالا حرارت درجه در نيز موشكها مالي ،
هم دريايي عمليات انجام و توفانيتر عمان درياي.بود نخواهد بهتر وضع هم باران
نيروي عاليرتبه افسران از و دفاعي تحليلگران از منون رجا ".بود خواهد دشوارتر
سال 1965 در.ميكند غيرممكن را تانكها حركت بارندگي":ميگويد هند دريايي
امكان زماني تنها وي عقيده به."ماندند گل در پنجاب ناحيه در پاكستاني تانكهاي
و سهل تانكها از استفاده كه آمد خواهد وجود به پيروزمندانه و قطعي جنگ يك وقوع
.ميكند پيدا كاهش شدت به هوايي عمليات اطمينان درجه ابري هواي در.باشد ممكن
در.خيس بسيار نه و سرد بسيار نه است داغ بسيار نه است جنگيدن ماه بهترين اكتبر
و گرفت دست به را كشمير از درصد كنترل 45 هند هيماليايي ، نواحي در و 1948 جنگ 1947
از سوم يك گرفتن دست به موفق كه پاكستان كرد ، محسوب خود ارضي تماميت از بخشي را آن
كشمير باقيمانده.گشت كشميريها خواسته شدن روشن براي همهپرسي خواستار شد كشمير
هند ميان كشمير سر بر سال 1965 روزه دو و بيست جنگ.ماند باقي چينيها كنترل تحت
شرقي بخش شد باعث كه دوهفتهاي 1971 جنگ.افتاد اتفاق باران موسم در پاكستان و
صورت زمستان طي در آورد وجود به را بنگلادش كشور و كند پيدا استقلال پاكستان
.پذيرفت
"گسترش به رو مقاومت" كتاب نويسنده رويتر ، :منبع
بيگانه نگاه
پريد قفس از كه پرندهاي
طولاني قاسم:مترجم
اين ردپاي.است شده ناپديد سپتامبر يازدهم تروريستي حوادث كليدي چهرههاي از يكي
است شده گم مراكش در هامبورگي تروريست
تصورش هيچكس كرد ، خداحافظي هامبورگ در خود فرزند شش و زن از چاق مرد آن كه زماني
كه سفري ولي.گشت نخواهد باز خود زندگي محل به زوديها اين به او كه نميكرد هم را
محمد.است نرسيده پايان به هنوز شده ، آغاز گذشته سال اكتبر هفتم و بيست روز در
طريق از هفته شش مدت به كه بود گفته كيلوگرمي و 140 ساله مرد 41 زمار حيدر
از شدن جدا سفر اين انجام از وي قصد ظاهرارفت خواهد كازابلانكا به آمستردام
برادر فعلا كه است چيزي اين حال هر به.دارد اقامت مراكش در كه بود دومش همسر
:ميكند ادعا زمار حيدر محمد
نگران كه نيستند ، او خانواده اعضاي تنها و است بازنگشته هامبورگ به هنوز زمار
و (BKA) آلمان فدرال جنايي اداره فدرال ، آلمان دادستاني حتي.شدهاند او سرنوشت
زمار محمدحيدر اختفاي محل از تا دارند ، بسياري علاقه نيز آلمان خارجه امور وزارت
به مربوط تحقيقات جريان در كليدي مهرههاي جمله از زمار كه چرا.آورند در سر
از را خود طرفداري هيچگاه اوميشود محسوب سپتامبر يازدهم حوادث عاملان
از پيش و است ، سوريتبار آلماني يك كه محمدحيدر.است نكرده پنهان اسامهبنلادن
در آموزشي پايگاههاي در را نظامي آموزش دورههاي سپتامبر يازدهم تروريستي حوادث
تحت گروه از محمدحيدر كه ميدهند احتمال آلماني كارآگاهان.بود كرده طي افغانستان
كرده حمايت نيز كرد ، حمله جهاني تجارت مركز به كه خلباناني از يكي محمدعطا ، فرمان
روند رسمي بهطور آلمان فدرال دادستاني محمدحيدر ، شدن ناپديد از پيش هفته دو.بود
احتمالا را آلمان شد ، موفق وي حال اين با ولي بود ، كرده آغاز را او عليه دادرسي
.كند ترك هميشه براي
مراكش به دارد ، قصد محمدحيدر كه ميدانستند نيز را اين آلماني كارآگاهان البته
كارآگاهان البته.داشت قرار امنيتي شديد مراقبتهاي تحت همواره او كه چرا.برود
حتي.نداشتند اختيار در محمدحيدر بازداشت حكم صدور براي كافي مدارك و اسناد آلماني
.كرد صادر او براي گذرنامهاي محمدحيدر سفر از پيش روز دو هامبورگ گذرنامه اداره
كارآگاهان كه شرايطي در حال هر به.است معتبر سال 2002 اكتبر تا گذرنامه اين
.شود خارج آلمان از شد موفق او بودند ، محمدحيدر عليه اقدام صدد در آلماني
پليس به بودند ، شده نگران او كردن دير دليل به گويا كه محمدحيدر خانواده اعضاي
جاري سال اوايل از حال هر به.شدند او يافتن براي پليس تلاش خواستار و كرده مراجعه
بلافاصله آلماني مقامات.شدند عمل وارد خارجه امور وزارت آن دنبال به و آلمان پليس
گرفتند ، مراكشيها از آلمانيها كه پاسخي اماشدند گفتوگو وارد مراكشي مقامات با
.بود شگفتآور نيز بينالمللي تجربه با كارآگاهان براي حتي
شده بازداشت محمدحيدر كه كرد اعلام غيررسمي صورت به ابتدا در مراكش پادشاهي دولت
اين بود ، شده مراكش وارد موريتاني از كه نظر مورد فرد كه شد گفته بعدها اما.است
.كرد ترك نامعلومي مقصد به را كشور
در كه كردند اعلام آنها.نمودند مطرح را تازهاي گزينه مراكشي مقامات بعد اندكي
محمدحيدر را خود كه مردي به كشور اين شمال در مراكش پليس ماموران دسامبر ماه اواخر
كارآگاهان.است بازگردانده اسپانيا به را او و شده مشكوك ميكرد ، معرفي زمار
اسپانيا وارد محمدحيدر كه شد معلوم مدتي از پس.دادند ادامه خود تحقيقات به آلماني
كشور كدام به نظر مورد فرد كه ببرند پي مساله اين به نتوانستند آنها امااست نشده
باره اين در نيست حاضر رو هيچ به برلين در مراكش سفارت مورد اين در.است رفته
.دهد توضيح رسمي بهطور
هر دركنند حل را بزرگ معماي اين نتوانستهاند ، هنوز آلماني كارآگاهان حال هر به
شايد.دارد وجود فراواني ترديدهاي مراكش مقامات متناقض ادعاهاي صحت مورد در حال
دليل اين به محمدحيدر آيا.ميكردند پنهان آلماني كارآگاهان از را چيزي مراكشيها
همانند نيز او آيا بودند؟ شده نزديك او به حد از بيش آلماني ماموران كه شد ناپديد
مخفي را خود دارند ، قرار تعقيب تحت هماكنون كه القاعده شبكه برجسته چهرههاي ساير
است؟ كرده
داشت ، تعقيب تحت اسلامگرايان از برخي با نزديكي روابط محمدحيدر كه آنجايي از
احتمالي مظنونين از يكي بهعنوان سپتامبر يازدهم تروريستي حملات از پس بلافاصله
آلمان به سوريه از سال 1971 در محمدحيدر.گرفت قرار آلماني كارآگاهان توجه مورد
يك بهعنوان پيش سالها از او.پذيرفت را آلمان تابعيت سال 1982 در و كرد مهاجرت
.ميشود شناخته اسلامگرا چهره
محمدحيدر.ميكند طرفداري اسامهبنلادن از كه است متهم محمدحيدر سال 1996 از
وي همچنين.است داشته عطا محمد به نزديك شبكه اعضاي از بسياري با نزديكي روابط
.است كرده تلاش غرب در اسامهبنلادن ديدگاههاي ترويج جهت در است متهم
مدتي و كرده طي را نظامي آموزشهاي دوره كه بود كرده تاكيد مساجد در بارها حيدر
او كه ميآورند خاطر به محمدحيدر آشنايان و دوستان.است جنگيده بوسني در نيز
.جويند شركت اسلام دشمنان با جهاد در دارند وظيفه مسلمانان همه كه ميگفت همواره
مدارك و اسناد به محمدحيدر زندگي محل از خود بازجوييهاي در آلماني كارآگاهان
كليدي مهره يك چرا اينكه اما.يافتند دست تروريستها با او همكاري درباره فراواني
آلمان قضايي و امنيتي مقامات بايد كه است پرسشي ميشود ، ناپديد شرايط حساسترين در
با كه كردهاند اعتراف القاعده شده بازداشت اعضاي از تن چندين.دهند پاسخ بدان
تحقيقات آلمان قضايي و امنيتي دستگاههاي ترتيب بدين.داشتهاند روابطي محمدحيدر
به آلمان از محمدحيدر شدن خارج اما.كردند آغاز او انداختن دام به براي را خود
.ميشود محسوب آلمان فدرال جمهوري قضايي دستگاههاي براي بزرگ ناكامي يك منزله
اشپيگل:منبع
دعا از پس انتقاد
آوردن جا به در بوش با همراهي از پس فرانسه رئيسجمهور شيراك ژاك پاريس ، در
را آمريكا خارجي سياستهاي طولاني سخنراني يك ايراد با كليسا ، يك در مذهبي مراسمي
داد قرار انتقاد مورد
جماليان شهرام
شمالي آمريكاي
برابر در لزوم صورت در كه كرد تهديد جاري هفته اوايل آمريكا رئيسجمهور بوش جورج
حملاتي اجراي با است ، خوانده "تروريست" را آنها وي كه كساني احتمالي خطر
.كرد خواهد پيشدستي غافلگيرانه
تاكيد ميگفت سخن نيويورك در "پوينت وست" نظامي دانشكده در كه آمريكا رئيسجمهور
به اشاره با بوشبود نخواهد ممكن ترور عليه جنگ در پيروزي تدافعي ، حالت در كه كرد
بكشيم ، دشمن خانه به را جنگ ميدان بايد":گفت تروريستي حملات خطر ماندن باقي
واقعيت به تهديدات اين آنكه از قبل برويم خطر استقبال به و كنيم خنثي را نقشههايش
."شود تبديل
در آزادي ميخورد ، پيوند فناوري با افراطيگري كه زماني داد توضيح همچنين بوش
كه زماني":گفت جمعي كشتار سلاحهاي مورد در وي.ميگيرد قرار وضعيت مهلكترين
ضعيفترين حتي مييابد ، گسترش بالستيك موشكهاي و شيميايي ميكروبي ، سلاحهاي
بوش ".ميكنند پيدا را بزرگ ملتهاي به زدن ضربه قدرت نيز گروهها و كشورها
بهطور طرف يك از كه كند اعتماد سلاطيني به نميتواند كشورش كه كرد گوشزد همچنين
اين تدريج به ديگر سويي از و ميكنند امضا را سلاحها گسترش منع معاهدات رسمي
را ترور و خشونت كه ملتهايي همه":كرد تاكيد وي.ميكنند پايمال را موافقتنامهها
صلح و آمريكا امنيت هرگز ما.بپردازند نيز را آن بهاي بايد كنند خود پيشهكار
".كرد نخواهيم فدا را جهاني
به خود سفر با آن از قبل هفته كه كرد مطرح ديگر بار را تهديدات اين هنگامي بوش
به احتمالي حملات براي را خود اروپايي متحدان همراهي نتوانست تنها نه اروپا
با بلكه كند ، جلب است خوانده تروريسم طرفدار را آنها خود زعم به وي كه كشورهايي
.شد مواجه نيز آنان سوي از سختي انتقادات
آوردن جا به در بوش با همراهي از پس فرانسه رئيسجمهور شيراك ژاك پاريس ، در
را آمريكا خارجي سياستهاي طولاني سخنراني يك ايراد با كليسا ، يك در مذهبي مراسمي
متني و نداشت را اظهاراتي چنين انتظار كه آمريكا رئيسجمهور.داد قرار انتقاد مورد
.كرد اكتفا شيراك سخنان به فرادادن گوش به تنها بود ، نكرده آماده سخنراني براي را
آلمان پارلمان يا "تاگ بوندس" در سخنراني براي را خود بوش كه هنگامي نيز برلين در
قبال در آمريكا رئيسجمهور موضع پارلمان رئيس "تيرزه ولفگانگ" ميكرد ، آماده
روابط در گرچهداد قرار انتقاد مورد را زيستي محيط و بينالمللي همكاريهاي
از بوش كه هنگامي ولي است ، شده حاصل پيشرفتهايي اخير هفتههاي طي مسكو _ واشنگتن
كند ، نظر تجديد تهران با خود روابط در تا خواست روسيه رئيسجمهور پوتين ولاديمير
حمايت ديگر بار بلكه ننهاد ، وقعي آمريكا رئيسجمهور درخواست به تنها نه پوتين
.داد قرار تاكيد مورد را بوشهر هستهاي نيروگاه ساخت از روسيه
در وي همپيمانان كه داد آمريكا جمهور رئيس به را پيام اين اروپا ، به بوش سفر
كشورش و وي سپتامبر يازدهم واقعه از پس روزهاي همانند ندارند قصد ديگر قديم قاره
.كنند همراهي ديگر ملتهاي به حمله در را
داخلي ، منتقدان حملات اوجگيري و آمريكا خارجي سياستهاي از اروپا رهبران نارضايتي
مركز رئيس "گوردون فيليپ".است داده قرار نامطلوبي وضعيت در را وي دولت و بوش
سفر پايان از پس است بروكينگز موسسه از جزيي كه فرانسه و آمريكا فرهنگي ارتباطات
:گفت وي.ميدانند "غيرحرفهاي" شخصي را بوش مردم اروپا در كه كرد اعلام بوش
قرار انتقاد مورد مسايل برخي به نسبت بيتفاوتي دليل به را اروپا بوش كه زماني"
".كرد وارد لطمه خود شهرت به داد ،
او همراهان.نبود برخوردار خوبي روحي حالات از آمريكا رئيسجمهور فرانسه ، در
از پس اليزه كاخ در خود مطبوعاتي مصاحبه در بوش.است "خسته" بسيار وي كردند اعلام
دوباره تا خواست آنان از و كرد فراموش را خبرنگاران قسمتي چند سوالات بار چند آنكه
عبور سن 55 از وقتي":گفت و كرد ساله هفتاد شيراك به رو كنند ، مطرح را سوالات
پرتي حواس كه دارند عقيده سياسي ناظران برخي اما "ميافتد اتفاقات اين ميكني
مسئولان و مردم شديد انتقادات و اعتراضات علت به پاريس در آمريكا رئيسجمهور
باد به را بوش ديپلماتيك حركت اروپايي روزنامههاي.سن بودن بالا نه است فرانسه
گاهي":نوشت لندن چاپ اينديپندنت روزنامه.خواندند اهميت كم را آن و گرفتند انتقاد
روزنامه در مقالهاي ".ميكند ديدار اروپايي كشور چه از كه نميدانست بوش اوقات
".بگويد چه نميدانست پرت حواس بوش جورج ديشب":شد آغاز عبارت اين با ميرور ديلي
اطلس اقيانوس شدن عريضتر چگونگي":برد كار به را تيتر اين لندن چاپ تايمز روزنامه
از بوش ديدار اهميت "رپوبليكا" چپگراي روزنامه رم ، در "بوش دبليو جورج توسط
نخستوزير برلوسكوني سيلويو تلاشهاي نتيجه فقط را آن و برد سوال زير را ايتاليا
.دانست بينالمللي وجهه كسب جهت در كشور اين
چيز اروپا در آمريكا رئيسجمهور حضور عليه مطبوعاتي انتقادات و خياباني اعتراضات
تشكر براي بوش تصميم بارها كشورها اين مطبوعات و اروپا سران از برخي.نيست جديدي
قرار كه نيز هنگامي.دادهاند قرار تمسخر مورد را چمنها كردن كوتاه براي پوتين از
را آدامسي ابتدا آمريكا رئيسجمهور شود ، امضا پوتين و بوش بين سلاح خلع پيمان بود
سوژه نيز موضوع اين.شد مشغول اوراق امضاي به سپس و انداخت بيرون داشت دهان در كه
را سوالي آمريكايي گزارشگر يك كه زماني.گرفت قرار اروپا تلويزيوني شبكههاي فكاهي
عكسالعمل اروپا مطبوعات.شد برانگيخته بوش خشم پرسيد ، فرانسوي زبان به شيراك از
.كردند تعبير اروپا به وي واقعي نگرش را آمريكا رئيسجمهور
سفر اين كه كرد تصريح هاروارد دانشگاه در بينالمللي روابط استاد والت استفان
تقابل نتيجه كه را اختلافاتي نميتواند اين و بود گرفتن عكس براي خوب ژستي تنها
به نسبت آمريكا دولت برتري احساس":گفت وي.كند رفع اروپا و آمريكا بين است منافع
".است كرده بدتر را وضعيت اين خود ، اروپايي متحدان
.رفت پيش خوبي به چيز همه كه داشتند اظهار دولتي مقامات اوصاف ، اين تمام با
كه كرد اعلام آمريكا خارجه وزير پاول كالين داشت را روسيه ترك قصد بوش كه هنگامي
چيزي رئيسجمهور بعدازظهر امروز":گفت پاول رم در.است راضي خود سفر از كاملا بوش
".ميخوانيم اروپا به سفر تاريخيترين و موفقترين را آن ما كه رساند پايان به را
ايالات":رود طفره حقيقت اين به اعتراف از نتوانست آمريكا خارجه وزير حال اين با
خواهد ادامه را خود راه ميدهد ، فرا گوش اروپاييها نظرات نقطه به آنكه ضمن متحده
رها است ، صحيحي مواضع دارد عقيده كه را مواضعي آمريكا دولت":داد ادامه وي "داد
واضح كه است رهبراني جمله از آمريكا رئيسجمهور كه كرد تصريح پاول ".كرد نخواهد
.ميفهمند را او حرف مردم كه مييابد اطمينان و ميزند حرف مستقيم ميگويد ، سخن
.است صحيح موضع اين چرا كه كند قانع را ديگران ميكند سعي وي سپس":داد ادامه پاول
".كرد خواهيم اتخاذ را ديگري موضع باشد ، نداشته كارايي موضعي چنين كه زماني
را آنها وي كه كشورهايي عليه وي جديد تهديدهاي اروپا ، در بوش ناكامي به توجه با
اروپايي متحدان از آمريكا رئيسجمهور سرخوردگي نشاندهنده ميخواند تروريسم طرفدار
اگر.دادهاند دست از جهان در را خود ارزش ديگر كه است موضوعاتي سر بر لجاجت و خود
است ممكن اينبار بيندازد ، راه به را افغانستان جنگ نظير ديگري جنگ بخواهد آمريكا
افتادن خطر به احتمالا و اروپايي كشورهاي همكاري عدم.شود مواجه جديدي مشكلات با
تنگ كشور اين دولت بر را عرصه آمريكا ، خود در داخلي مخالفتهاي نيز و آنان منافع
.كرد خواهد
سياسي يادداشت
رازها و رمزها دنياي ، ديپلماسي
قنواتي زارعي اردشير
نوين رويكرد و آمريكا در سپتامبر حوادث 11 از پس خصوص به گذشته ماههاي اتفاقات
كشورهاي سمت به تروريسم معضل فرافكني و بينالمللي مناسبات با ارتباط در كشور اين
به نيز را عيني و ملموس بسيار تهديدات بالطبع كه آمريكا با متعارض بعضا و مستقل
را ديگران كه بود خواهد بينالمللي روابط در جديدي مرحله از نشان است داشته همراه
.مينمايد ويژه شرايط اين با متناسب رويكرد اعمال به موظف نيز
قرار تروريسم مسئله خصوص در آمريكا تهديدات مركز در كه كشوري عنوان به ايران
ارتباط ، اين در سلطه پذيرش عدم رويكرد و كشور دو بين تعامل عدم واسطه به و گرفته
تلاش تمام با نيز كشور خارجي سياست و است بوده غيرسازنده و بياساس اتهاماتي متحمل
و موقعيت تحميل جهت به شرايط تغيير و تاثيرگذاري از زمينه اين در خويش متعارف
ريسكپذيري عدم همه از مهمتر و غيراكتيو و سنتي چارچوبهاي در شدن محبوس همچنين
.است گشته غيرقابلقبول بنبستي دچار كنوني منفي توازن زدن برهم در
در آمريكا ، با ارتباط ايجاد در ايران اسلامي جمهوري اصلي مسئولين مخالفت از جدا
و تهديد شرايط در ارتباط ايجاد نيز واقعگرا و پراگماتيستي نگرشي با كنوني شرايط
شرايط تغيير عدم و مدت كوتاه در نميتواند هرگز مقابل ، طرف توسط فعلي مرعوبكننده
.گيرد قرار پذيرش و توجه مورد سطح هم غير
به ملزم را كشور ديپلماسي دستگاه حل ، غيرقابل فعلا و عيني تناقضهاي چنين وجود
اين كه مينمايد گذشته چارچوبهاي از فراتر بسيار نوين راهكارهاي ارائه و جستوجو
روابط در موجود پتانسيلهاي و نوين شرايط از استفاده در نو نگرشي مستلزم شك بدون
.بود خواهد بينالمللي
قالبي از همچنان خويش معذورات تمام با موقعيت اين در كشور ديپلماسي متاسفانه
كه است گرديده نابهنجار شرايط و بحران تداوم موجب همين كه ميبرد بهره غيراكتيو
ابتكار قدرت سلب موجب كه ديپلماسي حيطه در دفاعي شرايط پذيرش جز به نيست چيزي اين
از تبعيت و عمل ابتكار سلب بگوييم سادهتر چنانچه يا مستقل تاكتيك اعمال عدم و
خواهد فروتر حق پذيرش به ناخواسته تمكين يعني همين كه مقابل طرف تحميلي قالبهاي
.بود
شده ايجاد شرايط در نتواند اگر پويايي و مناسب راهبرد عدم علت به ديپلماسي هر
بگيرد خود به تدافعي حالت آمده وجود به شرايط در بخواهد هميشه و كند تاكتيك اعمال
هستيم شاهد الان كه گونه همين برآيد مقابل طرف اتهامات به پاسخگويي درصدد تنها و
همان اين كه شد خواهد دچار بازدارنده بعضا شرايط از دنبالهروي و بنبست يك به
.بود خواهد بحران و تنش شرايط در شدن زمينگير شرايط
عدم شرايط در تنها نه خصوص اين در داخلي تحليلگران از بسياري نگرش عكس به ايران
موقعيتهاي و ظرفيتها بالا ، پتانسيل از درستي به چنانچه بلكه ندارد قرار توانايي
سطح در را كنوني منفي معادلات از بسياري بود خواهد قادر نمايد استفاده خويش ممتاز
كه كرد فراموش نبايد و دهد تغيير خويش نفع به بينالمللي _ منطقهاي مناسبات
نسبت همان به بگيرند قرار حساسيت و تهديد مورد بيشتر كه اندازه هر سياسي ساختارهاي
.بود خواهند مبتلا نيز موقعيت تغيير و مانور اتخاذ در هژموني يك به
مثبت پتانسيل اين از استفاده براي توانايي از كه مسئلهاي بزرگترين متاسفانه
چنانچه.ميبيند سفيد يا سياه را چيز همه كه است ايراني مطلقگراي ذهن ميكاهد
گذشته خنثي و غيرفعال ديپلماسي چارچوب در است قادر كه دارد اعتقاد هنوز نگرشي
نگرش و بگذارد پشتسر را كشور موقعيت و بينالمللي روابط در شده ايجاد بحرانهاي
ضدپراگماتيستي و غيراصولي نگاه يك در و فعلي مرعوبكننده جو تاثير تحت نيز ديگر
و آمريكا با ارتباط ايجاد فعلي بازدارنده شرايط از رفت برون راه تنها كه ميپندارد
تاثير تحت اندازه يك به نگرش دو اين كهبود خواهد آمده پيش ديپلماسي مسائل حل سپس
مناسب تاكتيك اتخاذ توانايي كه دارند قرار فعلي استراتژيك عدم و تدافعي نگاه همان
مناقشه چنين در شدن درگير و نموده سلب آنان از را پتانسيل از استفاده و
و ظرفيتها همان كه گرديده موجب بود خواهد پايانناپذير كه غيرسازندهاي
آن از بهينه استفاده از كشور ديپلماسي دستگاه و مانده پنهان نيز مثبت پتانسيلهاي
.بماند غافل
از بايد كه داخلي سياست و اقتصادي اجتماعي ، حيطههاي برخلاف خارجي سياست حوزه در
راهبرد و استراتژي اتخاذ در ساختار هر ديپلماسي باشند ، برخوردار شفافيت حداكثر
هميشه خاص شرايط براي خاص تاكتيكهاي از بهرهگيري در اما دارند را شفافيت الزام
ملي منافع حول مجموعه در كلان توافق يك در ميتواند و نداشته را آشكارسازي الزام
الزام موفقيت تضمين براي شرايطي در بعضا حتي و نمايد مبادرت تاكتيك اتخاذ به
.است پسنديده نيز پنهانسازي
سياستگذار و حاكميت مقابل طرف كه ميشود ناشي آنجا از ديدگاه اين چرايي به پاسخ
ميباشند ميدهند ، تشكيل را بحث مورد جامعه كليت كه كشور همان مردم داخلي حيطه در
دوست چه) بيگانه ساختارهاي سياستگذار ، و حاكميت مقابل طرف خارجي سياست حيطه در اما
ملي منافع حفظ براي عيني رقابتهاي در بايد ملي ديپلماسي كه ميباشند (متعارض چه و
محسوب رقيب نوعي به نيز شرايط بهترين در كه گردد خارجي ارتباط وارد آنان با
طرف از امتياز اخذ و سودمندگرايي براي را خويش توان تمام كدام هر كه ميگردند
دشمن كشورهاي جانب از كه نيست لازم حتما سودمندگرايي اين كه مينمايند معطوف مقابل
از استفاده براي نيز همپيمان و دوست دولتهاي توسط ميتواند بلكه شود اعمال
قرار مدنظر انتخابي گزينه عنوان به آنان ، ملي منافع براي موقعيت و پتانسيل حداكثر
.گيرد
بتواند تا باشد برخوردار تودهاي پذيرش و مقبوليت از بايد كشوري هر خارجي سياست
افكار به متوسل نيز خاص مورد هر در كه نيست معنا بدين اين اما گردد قلمداد مشروع
.پرداخت راهبرد تعيين به خاص مورد آن در رفراندم نمودن مطرح با بعضا و گرديد عمومي
تركيه فرماندهي دردسرهاي
ديلمقاني آرزو
حافظ نيروهاي فرماندهي بريتانيا شود اعلام بعدا است قرار كه زماني در آينده ، ماه
.كرد خواهد واگذار تركيه به است كشور هجده از متشكل كه را افغانستان در مستقر صلح
پرداخته جزئيات به بيآنكه گرفت قرار توافق مورد گذشته آوريل انتقال ، اين ترتيبات
كه هرچند تركيهميرسد نظر به منطقي و مقبول ايدهاي سطح در مسئله اينشود
براي بسيار انگيزههايي و بزرگ ارتشي كه است مسلمان كشوري دارد سكولار دولتي
در عضويت نامزدهاي از يكي و ناتو قديمي اعضاي از تركيه.دارد غرب جامعه به پيوستن
بينالمللي نيروهاي رهبريت واگذاري به وافري علاقه واشنگتن.است اروپايي اتحاديه
اين اشتياق اين دليل حداقل كه ميداد نشان خود از تركيه به افغانستان در امنيتي
و است شايع اسلام جهان در كه باورهايي برابر در ميداد اجازه آمريكا به كه بود
ترغيب براي بوش.ميكند مقاومت ميكند معرفي اسلام عليه جنگي را افغانستان نبرد
به دلار ميليون پرداخت 228 با كرد درخواست كنگره از مسئوليت اين پذيرش به تركيه
وزارت گزارش انگاشتن ناديده با رئيسجمهور معاون چني ، ديك.كند موافقت كشور اين
بر تاكيد جز چارهاي كه ميديد شرايطي در را خود بشر حقوق مورد در خارجه امور
او فراروي اروپايي اتحاديه به پيوستن براي تركيه درخواست از آمريكا دولت حمايت
.نبود
تركيه به بينالمللي نيروهاي رهبري واگذاري مورد در افغانها ميان اين در اينكه
مورد در را خود نگراني و دلمشغولي كرزاي دولت.نيست مبهم چندان دارند موضعي چه
مسئوليت هماكنون كه كسي است ، نداشته پنهان دوستم ژنرال از تركيه گذشته حمايت
و تانكها به مردم بستن براي او اشتياق و دارد عهده به را افغانستان دفاع وزارت
رشيد احمد توسط مبسوط بهطور ناهموار و سخت زمينهاي روي بر آنها كشيدن
كنندگان دنبال كه همانطور دوستم امر تحت افراد.است شده توصيف افغان روزنامهنگار
ميشود مربوط زنان حقوق رعايت به موضوع كه آنگاه ميدانند نيك افغانستان حوادث
.بودند نگذاشته برجاي خود از خوبي چندان سابقه
چنين از جلوگيري براي لازم حمايتي چتر تركيه كه دارد وجود تضميني چه
.نيست جدي چندان تضمين اين كه است اين واقعيت آورد؟ فراهم را سوءاستفادههايي
عملكرد و اكراد وضعيت مورد در بشر حقوق گروههاي سوي از اخيرا كه گزارشي براساس
كرد زنان از دفعات به ترك نيروهاي كه است آمده شده منتشر تركيه امنيتي نيروهاي
.دادهاند قرار اذيت و ايذا مورد را آنها و كرده جنسي سوءاستفاده
شكايت امنيتي نيروهاي عليه كه زناني آمده آن در كه است نموداري گزارش مذكور مدرك
آوردن وارد بهانه به ارتش اعضاي و پليس افسران جاي به و ميشوند قرباني خود كنند
توسط كه سال 2000 ژوئن در كنفرانس برگزاري با اتهامات اين.ميشوند محاكمه اتهام
مقامات آن در و شد برگزار اروپايي كشورهاي ساير و تركيه غيردولتي سازمانهاي برخي
.شد تشديد شدند ، متهم زنداني و بند در زنان از جنسي سوءاستفاده به تركيه دولتي
و ادله رد و سياسي فعال نوزده از بازجويي و بازداشت اتهام اين به تركيه دولت واكنش
.بود شده مطرح ادعاها اثبات در كه بود انكاري غيرقابل شهود
ضمن و زندانها در كرد زنان اينكه و مذكور كنفرانس در شده طرح ادعاهاي رد در دولت
به بيآنكه ميگرفتهاند قرار سوءاستفاده مورد كردنشين روستاهاي و شهرها به حمله
شده عنوان اثباتي عوامل و شهود عنوان به كه كساني داشت اعلام بپردازد موضوع نفس
طرح به منطقهاي و مذهبي نژادي ، قومي ، اختلافات براساس و دشمني و تنفر سر از بودند
.بودند كرده اقدام تركيه نيروهاي عليه جرم
ما به بالكان خاطره كه همانطور نيست ، اتفاقي اصلا كرد زنان از سوءاستفاده
تخريب براي كارآمد و مناسب ابزاري جنسي سوءاستفاده و تجاوز ميكند يادآوري
در قانوني و اجتماعي مجازاتهاي و محروميتها لحاظ با.است رقيب قومي گروههاي
داشت اذعان بايد كرد زنان به تجاوز مورد در امنيتي نيروهاي عليه شكايت طرح برابر
صورت كه است سوءاستفادههايي واقعي ميزان از كوچك جزيي تنها واصله شكايت ميزان كه
اخيرا اما ميكرد تكذيب كلي به را موارد اين تركيه دولت اواخر همين تا.ميگيرد
مورد تركيه به مربوط گزارشهاي.است كرده تاييد را پراكنده و منفرد موارد وجود
حوادث از پيش تا افغانستان زنان از سوءاستفاده موضوع و شدهاند واقع بيمهري
اين از پس اما داشت اهميت واشنگتن براي سختي به كه بود موضوعي سپتامبر يازدهم
كه تظلماتي از بوش لورا كه رفت پيش بدانجا تا افغان زنان با آمريكا همدردي حوادث
.خورد تاسف ميرفت افغانش خواهران بر
چون افغان ، زنان رنج و درد تداوم بربستهاند رخت افغانستان از طالبان كه اكنون
مورد در پراكنده گزارشات و موجود روند ادامه.نيست قبول قابل تركيه كرد زنان
و است افغانستان آزادكننده نيروهاي براي شرمآور نكتهاي افغان زنان از سوءاستفاده
دامن زمينه اين در موجود دغدغههاي به تركيه به صلح حافظ نيروهاي فرماندهي واگذاري
.است زده
افغانستان در عرب ماجراجويان
پاياني بخش
هيكل حسنين محمد
وصفي محمدرضا:ترجمه
تبديل "پيشوا" به "دلال" از را او و بنيادين شخصيتي به را "لادن بن" افغانستان
.كند صادر منكر از نهي و معروف به امر فتاوي ميدهد اجازه خود به كه پيشوايي.ساخت
شعار وابستهاي يا مينشيند اصل جاي به فرع تاريخ در كه نيست بار اولين براي اين
پايان شوروي با مبارزه در افغانستان در جهاد مرحله كه ، زماني.ميدهد سر استقلال
رسيد فرا زماني و.برد بهسر يمن و سودان سومالي ، در را مدتي بنلادن اسامه يافت
شهروندي حقوق هم عربستان.ميشد خارج سودان از بايد وي بنلادن شدن غيرمرغوب با كه
.بود افغانستان به بردن پناه او پيشروي راه تنها بنابراين.بود گرفته وي از را
از دلار ميليون يكصد از بيش و گرفت قرار عمر ملا همدوش افغانستان در بنلادن
در بنلادن حضور و افغانستان اسلامي امارت.كرد هزينه آنجا را خود سرمايه
را خود نيز عربي كشورهاي جهادي گروههاي ديگر تا شد تبديل انگيزهاي به افغانستان ،
دولت راهي هم آنان.بود مصر اسلامي جهاد گروهها ، اين جمله از.برسانند آنجا به
.بيابند بزرگتر عملياتي براي تازه شرايطي آنجا در كه اميد بدان شدند ملاعمر مقدس
مفهوم به ديروز الحاد با مبارزه مفهوم افغانستان ، در جديد مجموعههاي شكلگيري با
اسلام از خود تفسير براساس طالبان ، كه كفري.شد تبديل دنيا كل در كفر با مبارزه
.گرفت شكل آتش با بازي طريق بدين ميكرد ، معرفي
دور كشور اين اوضاع از كه سالي ده تقريبا طي را افغانستان تحولات تمامي آمريكا
راستاي در را افغانها ديني عقايد آمريكا زمان ، آن در.ميكرد دنبال دقت به بود
و باشد داغ عقيده بازار نداشت دوست ديگر اما.داد قرار شوروي عليه خود اهداف
گروه يا طالبان كه ندارم باور من.باشد اقتصاد بازار و تجارت زمان ميخواست
گروهي.باشند داشته دست سپتامبر يازدهم حادثه در مصر اسلامي جهاد جماعت يا القاعده
آن از و بزرگ قدرتهاي خواستههاي راستاي در داد انجام را كاري چنين خود ميل با كه
در.است نگذاشته جاي بر خود از درستي ردپاي كه گروهي.گرفت قرار آمريكا خود جمله
داشتن دست در چرا پرسيد ، من از اروپايي كشورهاي از يكي سفير بودم ، كه قاهره
كاري كه همين آيا:گفت سپس مشكوكي؟ سپتامبر يازدهم حادثه در عربي اسلامي گروههاي
نيست؟ توجه قابل آن آثار گرفتن نظر در بدون دادند انجام بزرگ
يا دهند انجام فوقالعاده كارهاي ميتوانند مسلمانان كه نيست اين سر بر سخن گفتم ،
آنچه تاسف با.است نبوده طالبانيها كار نيويورك اتفاق كه است آن سر بر سخن.خير
نقش خود عربها سوءقصد اين در.كرد خدشهدار را عرب چهره داد رخ سپتامبر يازده در
اين.دادند قرار سوال مورد را خويش هويت و آتيه كردند ، كه خطاهايي با و داشتند
.ميبرم پايان معروف عبارت دو با را نوشتار
پيروزي ضمانتكننده نميتواند پاك نيتهاي":ميگفت [آمريكا رئيسجمهور] آيزنهاور
".داشت خواهد همراه به را شما شكست بد نيتهاي قطع بهطور اما باشد شما سياستهاي
عقوبت را آنان بندگان بر غضب هنگام خدايگان" است آمده قديم يونان فلسفه در همچنين
كافي نابودي براي اين و !"ميسازند مسلط خودشان بر را آنان از يكي بلكه نميكنند
!است
|