تلاش ماه حاصل 33
نوازنده و خواننده جنگزاده احد ياد به

تلاش ماه حاصل 33
موسيقي خانه اصلي مديره هيات كار به آغاز انگيزه به
رياحي حسن
خرم همايوم
روان روشن كامبيز
گنجهاي داود
مديره هيات كار آغازبه از ماه به 33 نزديك از پس و گذشته جمعه صبح:درآمد
در.شناخت را خود اصلي مديره هيات نهايتاعضاي در خانه اين موسيقي ، اوليهخانه
رياحي ، حسن كامبيزروشنروان ، ناصري ، فريدون گنجهاي ، داود مديره هيات نهايي تركيب
و مديره هيات اعضاي بهعنوان خرم همايون ظريفو هوشنگ نياكان ، پير داريوش
عليالبدل بازرس بهعنوان نيز هاشمي آذر و اصلي بازرس ناصحپوربهعنوان نصرالله
.شدند انتخاب خانه اين
:ميخوانيم هم با كه شكلگيري اين فرود و فراز و سير به دارد نگاهي زير گزارش
نجوا -الف
تشكل يك آغاز
سيد انتخاب و خرداد 1376 دوم مهم رخداد از پس حدود 1/5سال.سال 1378بود ماه مهر
به خرداد دوم از پس شده متولد روزنامههاي هنوز.جمهوري رياست بهعنوان خاتمي محمد
طيفهاو تمام بود ، حكمفرما كشور بر شورانگيزي فضاي و ميدادند ادامه خود فعاليت
مدتها از پس كه موسيقي اهل جمله بودند ، از نشاطآمده به تحرك اين اصنافاز
اصلي شعارهاي از.ميديدند خود كنار ودر كنسرت تماشاي هنگام را خود رئيسجمهور
چه اگر كه لغتي بود ، "مدني جامعه" به شكلدهي و صنفي نهادهاي تقويت جمهور ، رئيس
نيز موسيقي اهل از بسياري اما داشت ، بروز و حضور دانشگاهي محافل در قبل سالها
.شنيدند بيشتر و بيشتر را آن خرداد ، دوم واقعه از پس شهروندان ، ساير همانند
ميتوانستند ، كه نهادهايي بود ، ملت و دولت ميان حائل نهادهاي "مدني جامعه"
و داده انتقال دولت به منطقي و مسالمتآميز طرق به را شهروندان خواستههاي
صنوف ديگر همانند نيز موسيقي اهل كه بود فضايي چنين در.بخواهند را مطالباتشان
باساير مقايسه در و واقع در.افتادند نهادي چنين تشكيل فكر به(تئاتر و سينما)
كه آن عليرغم ،(دارد هم هنوز كه) داشت قرار تهديدفراواني معرض در موسيقي اصناف
حكم نيز ايشان نظر نداشتندو مخالفي ديدگاه موسيقي به نسبت (ره)خميني امام حضرت
كنار و گوشه در خوانندگان و نوازندگان هم ، اماهنوز ميآمد ، حساب به حكومتي
قرار موسيقي مخالف ديدگاههاي برخي هواداران انتقادات معرض در كوچك و بزرگ شهرهاي
رفاهي تاميني ، وضعيت از موسيقي هنرمندان از بسياري كه آن ضمن ميگيرند ، و گرفته
از ديگرصنوف كه...و بازنشستگي حقوق بيمه ، چون مسائلي و برخوردارنبوده مناسبي
همراه به عوامل اين تمامي..نداشت ، بروزي و وجود موسيقي جامعه در برخوردارند ، آن
مهيا كار براي را فضا وقتي موسيقي ، اهل تا شد سبب صنف اين در شغلي امنيت نبود
حمايتي چتر زير را آنها بتواند كه نهادي ;بيفتند صنفي نهادي تاسيس فكر به ديدند ،
.دهد راتخفيف مشكلاتشان از برخي و دهد قرار خود
مشكلها افتاد ولي نموداول ، عشقآسان كه
محمدرضا عليزاده ، چونحسين چهرههايي وحدت تالار ششم طبقه در و سال 1378 ماه مهر
.و سروستاني رضوي مرحوم گنجهاي ، داود پيرنياكان ، داريوش روشنروان ، كامبيز درويشي ،
از پيش مديره هيات بهعنوان كه كنند اعلام گروهي رسانههاي به تا بودند شده جمع..
و تشكيل مسائل و مقدمات تهيه براي را گامها برخي ميخواهند ، عمومي مجمع تشكيل
نوازنده و آهنگساز عليزاده ، حسين گروه اين.اصليبردارند مديره هيات انتخاب
شايد عليزاده معرفيكردند معرفي موسيقي خانه عامل مدير بهعنوان را نامآورتار
ديگر و بود خوشنامي چهره هنرمندان و مردم ميان در وي اينكه اول ;بود دليل دو به
برخوردار مديريتي تجربه از پسرانو موسيقي هنرستان رئيس وي قبل سال دو اينكه ،
عطاي كارشكنيها برخي دليل به و نياورد سمتدوامي آن عليزادهدر چه اگر ;بود
عاملي مدير سمت عليزاده حسين حال هر در.بخشيد آن لقاي به را موسيقي هنرستان رياست
گمان بسياري.برساند مقصودي و مقصد به را كشتيلنگان اين تا گرفت عهده به را
و بوده دچار آن به موسيقي اهل كه مسائلي و مشكلات تمامي به توجه با ميكردندكه
تهيه همانند ، اوليه ، مراحل مديره هيات عضو شاخص هنرمندان و تشكل اين هستند ،
كار موسيقي خانه رسمي فعاليت و كرده طي سرعت به را عمومي مجمع تشكيل و اساسنامه
و شايعاتضد و اخبار ماه به 6 نزديك ازگذشت پس اما كرد ، خواهد آغاز را خود
.كرد بروز مديره هيات اعضاي ميان اختلاف بر نقيضيمبني
تازه رقيبي
از دعوت و كميتهها به دادن شكل چگونگي سر بر مديره هيات اعضاي كه وضعيتي همان در
اعلام موسيقي اهل درميان ديگر تشكلي داشتند ، مگو بگو ، عضوگيري ، به هنرمندان
كار وزارت از را خود فعاليت مجوز كه موسيقي هنرمندان صنفي انجمن.كرد موجوديت
از پيش صنفي نهاد اين كرد ، اعتراض موسيقي خانه فعاليت به نسبت بود ، كرده دريافت
از برخي بود توانسته كوتاه مدت همان در و بود كرده آغاز را خود فعاليت موسيقي خانه
صنفي مجموعه اين مشكل بردارد ، اما را هنرمندان كردن بيمه جمله از اساسي ، گامهاي
گرفته شكل شده شناخته چندان نه موسيقي هنرمندان از آن اعضاي از بسياري كه بود اين
و نبرد جايي به راه نهايت در موسيقي خانه از انجمن مسئولاناين شكايت بودند ،
مجوز كار وزارت از اولي) نهاد دو اين متفاوت خاستگاههاي دليل به داوريو برابر
فعاليت كه شد داده تشخيص چنين (اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت از دومي و كرد دريافت
هنرمندان صنفي انجمن عمومي مجمع اينكهدومين توجه جالب.است بلامانع نهاد دو هر
برگزار(خرداد 30) موسيقي خانه عمومي مجمع نخستين انتخابات از پيش روز يك موسيقي
داخلي اختلافات دربرد ، به جان رقيب شكايت از كه هنگامي موسيقي خانه حال هر در.شد
بود نگذشته مديرعامل بهعنوان عليزاده حسين انتخاب از ماهي چند هنوز.شد دامنگيرش
و عليزاده ميان اختلافات چه اگر انصرافداد ، خود كار از نشستيرسمي در وي كه
تغيير چنين اما نكرد ، درز بيرون به زبانكسي از هيچگاه مديره هيات اعضاي ديگر
.است ديگري آبستنحوادث مجموعه اين كه ميكرد حكايت سريعي
تازه عامل مدير
خانه عامل مدير بهعنوان را شريفيان نشستياضطراريمحمدسعيد در موسيقي جماعت
اما بود ، شده شناخته چهرهاي موسيقي اهل ميان در چه اگر شريفيان برگزيد ، موسيقي
روزهايي همان نداشتند ، در وي از شناختي چندان موسيقي عمومي وعلاقهمندان شهروندان
ساخته وي ي"عاشورا سمفوني" كه شد اعلام گرفت ، عهده به سمتيرا چنين شريفيان كه
براي خبر است ، اين شده فراهم هنري معاونت و موسيقي مركز سوي از آن بودجه و ميشود
آويختن شايعه محافل از برخي در تا شد سبب امر وهمين داشت خاصي معناي موسيقي اهالي
بحث تا شد سبب شايعه همين شود ، زمزمه قدرت قلابهاي به مديره هيات اعضاي از برخي
مطيع جرياني گرفتن قدرت خواهان مركز آن اينكه و موسيقي خانه از موسيقي مركز حمايت
آن مديره وهيات موسيقي شايعهخانه اين.بيفتد زبانها سر بر است ، موسيقي درخانه
سمت شريفياناز محمدحسين كه بعد چندي راند ، پيش به فروپاشي اضمحلالو مرز تا را
صحت به شايعه آن قوت راند ، زبان بر نيز را ناگفتهها برخي و داد استعفا خود
اگر محاقافتد ، در نيز سمفونيوي اجراي شدتا استعفايشريفيانسبب.شد نزديكتر
را سمفوني اين واجراي وعدهتمهيد ،(ع)حسين امام سال در هنري شنيديممعاونت چه
اين كه است بعيد دارد ، مجموعه اين تحركيكه چنين با ميرسد ، نظر به اما است ، داده
.برسد اجرا مرحله به سمفوني
عامل مدير سومين
از استفاده صرافت به موسيقي خانه مديره هيات اعضاي تا شد سبب شريفيان رفتن كنار
هدايت و سمفونيك اركستر در ناصري فريدون ساله چندين حضور.بيفتند تازه مجموعهاي
تصدي نخست كانديداي بهعنوان ناصري تا شد سبب وي سوي از اركستر اين نفري مجموعه 70
حقوقدان ناصري ، صادقيبهعنوان كنار در.شود انتخاب و گرفته نظر در عاملي مدير
در را فراواني اجرايي كارهاي تجربه كه (آواز خواننده) جمشيدي فاضل و حقوقي مشاور و
خانه فعاليتهاي كه بود پس اين از.شدند انتخاب اجرايي مشاور بهعنوان داشت ، چنته
نشستهايمتعدد در مختلفآن نهگانه كميتههاي گرفت ، خود به جديتر شكلي موسيقي
ماه اوايلمهر واز پرداختند خود فعاليت چگونگيعضوگيريو درباره بررسي و بحث به
شناخته آن بازرسان و مديره هيات اعضاي و برگزار مختلف كميتههاي انتخابات گذشته
فاضل نيز و تفكيكدقيقحقوقيخود با كه صادقي از بايد ميان اين در.شدند
رشد روبه روند اختلافات برخي نهادن كنار با كه مديره هيات اعضاي ساير و جمشيدي
.كرد شدند ، قدرداني سببساز را نهاد اين شكلگيري
اين نوشتن تا كه) آن مديرعامل و اعضا شناخت و موسيقي خانه مديره هيات انتخابات
از بسياري با موسيقي جامعه كه است داده رخ حالي در (است نشده معرفي هنوز نوشته
افراد از برخي سوي از موسيقي جامعه هنوز است ، درگير شغلي و صنفي ودرشت ريز مسائل
موسيقي اهل مامن بهعنوان خانه اين شرايطي درچنين كه است بديهي.خطراست معرض در
از و كرده حركت تعادل مرز در جامعه اجتماعي-سياسي شرايط به توجه ميبايستضمن
اين هدف نخستين كه است طبيعي بپرهيزد ، سو ، ديگر از تندروي و سو يك از محافظهكاري
نيستند ، خانه اين عضو كه است موسيقيدانهايي ساير نهايت در و اعضا از حمايت خانه
را موسيقي اهل ديرپاي مشكلات برخي همراهي ، و همدلي با بتوانند مجموعه اين كه اميد
.خوشبرسانند ساماني به
نوازنده و خواننده جنگزاده احد ياد به
هنر ديار از ديگر كردهاي سفر
(سنتي موسيقي آهنگساز و ويلن چيرهدست نوازنده) ملك اسدالله نابهنگام مرگ از هنوز
اطلاع كه بوديم تاسف و بهت در (كردي موسيقي ونوآور مستعد نوازنده) ايواني سهيل و
نكرده لمس بيشتر را بهار كه40 حالي در داديم ، دست از هم را جنگزاده احد يافتيم
همان در خرداد 1381 در 25 و آمد دنيا به خوي شهر در سال 1340 ماه خرداد اواخر.بود
.گفت وداع را فاني دار شهر
كه باري آخرين.بود انداخته بستر به را او صعبالعلاجي بيماري كه ميگذشت ماهي چند
ايمان لكن نميگنجيد باورمان در كه مينمود ضعيف و نحيف آنچنان رفتيم ، ملاقاتش به
تقدير هر به.بوديم نظارهگر كمفروغش چشمان رادر اميد و خداوند به توكلش و
بر رخت خاكي دنياي از خدمت و وظيفهشناسي انسانيت ، هنر ، از كولهباري با جنگزاده
جهان اين در كه است انسانهايي تمامي محتوم سرنوشت اين.شتافت باقي ديار به و بست
نثار كه است خيري دعاي و نيك نام ميماند باقي آنچه و ميكنند زندگي پهناور
.ميشود سفركردگان
همكاران دوستان ، خانواده ، ميان در كه بود انسانهايي جمله از هم جنگزاده احد
شمار به خلوص و تواضع اخلاق ، از نمونهاي ميشناختند نزديك از را او كه وبسياري
تحصيلات و ميكرد خدمت اصفهان پرورش و آموزش اداره در معلمي زيباي كسوت در.ميرفت
از خوانندگي زمينه در و بود ، گرفته پي فارسي ادبيات ارشد كارشناسي سطح تا را خود
تنها روز دو هفتهايبود نموده تلمذ معروف اساتيد محضر در نوجواني حتي جواني اوان
هموار خود بر را سفر رنج (سكونتش و خدمت محل) اصفهان از موسيقي هنر به خدمت عشق به
سال 1375 از.ميكرد فعاليت سيما و صدا موسيقي مركز در و ميآمد تهران به و ميكرد
و بازنويسي را ميرسيد نسخه از 500 بيش به كه اشعاري كليه گذشته ماه چند همين تا
به ايراني كلامدار موسيقي كاربرد درزمينه را خود تجربيات ماحصل و نموده ويرايش
قالب در را تصنيف و ترانه از 40 بيش فعاليتها اين كنار در.ميداد آموزش ديگران
.نهاد يادگار به خود از سيما و صدا موسيقي مركز آرشيو ودر اجرا سنتي موسيقي
به اگرچه.بود دلگير قلبا مسئولين بعضي كمالتفاتي از مثبت خصوصيات همه اين با
مسيرش و هدف در تاثيري كمتوجهيها نميداد ، اجازه كه بود گشادهرو و مثبت قدري
نوشت نامه مسئولان به و كرد اقدام اجراهايش از گلچيني تهيه براي سال 1379بگذارند
در اين و ندادند خود به را وي درخواست به پاسخ زحمت حتي ذيربط شركت مسئولين كه
ضعيف بعضا تجربه و تخصص لحاظ از كه افرادي از شركت اين انبوه توليد كه بود حالي
به خطاب گلهآميز نامهاي طي رابطه دراين جنگزاده.است مشهود و محسوس ميباشند
هستم شما همكار است سال چندين كه هنرمندي عنوان به" ميدارد اظهار مسئولين از يكي
در آنها كاست كه افراد برخي كه ديگر چيزهاي خيلي و ارزشها به وفاداريام بهخاطر و
پيش را درد اين ندارند ، بينالله و بيني نيز ، را آن يكصدم شد ، حتي منتشر اثنا همين
است وفاداري رسم اين آيا كه طنيناندازاست دلم ذهن در سئوال اين كه چرا آوردم شما
ما ميان در ديگر هنرمند اين امروز و"...شود؟ رفتار اينگونه متعهد بچههاي با كه
.باشد داشته مسئولين بعضي از گلهاي احيانا كه نيست
را تاسف اين و داشت حق مملكت موسيقي هنر گردن به اينها از بيش بسيار كه حالي در
آيا كه پرسش اين يا و ندانستيم حياتش زمان در را او قدر چرا كه گذاشت باقي ما براي
و بيتوجهي باعث بايد هنرمند طبقه بخصوص افراد در استغنا انساني اخلاق تواضع ،
و مكرر درخواستهاي از مانع جنگزادهها امثال بلند روح شود؟ قشر اين به كمالتفاتي
گرفت؟ ناديده را آنها تاثير و حضور ميتوان آيا لكن ميشود امورشان جهت پيگيري
مسئولين كه اميد اين با شود؟ افراد اين به بياعتنايي موجب بايد استغنا اين آيا
بيشتر را..و جنگزادهها ايوانيها ، ملكها ، اسدالله قدر كشور هنري و فرهنگي
و شاد روانشان.انگارند محتمل لحظه هر را عزيزان اين ناگهاني شدن خاموش و بدانند
.باد خداوندي رحمت قرين همواره روحشان
طاهري معصومه
|