پنهان قدرت
جهاني دهكده
نيستند عادي هيچكدام آنها
-
پنهان قدرت
هاشمي اكبر
شاهد ناخواسته يا خواسته كرات به پس اين از كه دارد آن از حكايت چيز همه
بود خواهيم وسيعتر سطح در اتفاقاتي
هنجارهاي و ارزشها تغيير دهه ميتواند ميبريم سر به آن در كه دههاي
مظهر را آن هگل كه خانهاي خانه محور عنوان به زن كه دههاي گيرد نام مردسالارانه
و خانه كنترل و آمده جامعه متن به حاشيه از و گذارده بيرون پاي مينامد عشق و وحدت
پايهگذاري را سوم موج الكترونيكي گسترده خانواده و ميگيرد دست در را جامعه
ميكند
كوثري عباس:عكسها
ابراز و همهمه ميان در نشست ، تريبون پشت مردان انبوه جمعيت به رو خاتمي وقتي
دختراني شنيد را جوان دختران گم صداي ميگرفت اوج دستانش دادن تكان با كه احساساتي
جمعه نماز برگزاري محل داربستهاي فراز بر تهران دانشگاه نقطه بالاترين در كه
را خود كه بود انقلابي مرداني جايگاه شوق و شور لحظات در كه جاييبودند ايستاده
.ميپنداشتند چهگوارا همواره
بلكه انقلابي ، شوق و شور روي از نه مدني جامعه طرفدار زنان ميكرد تصور كسي كمتر
زنان صداي شنيدن با خاتمي.بزنند كاري چنين به دست شده تضييع آزاديهاي براي تنها
سر سينه بر دستي و لب بر لبخندي با و ايستاد قد تمام و برخاست جا از يكباره به
.آورد فرود
بر ميكردند خطاب خانواده ، يا منزل را خود همسران هنوز كه كساني از بسياري روز آن
خاتمي و است انتخاباتي شعارهاي از متاثر خاتمي و زنان رفتارهاي كه بودند باور اين
داراي ايراني جامعه شالوده بودند معتقد زيرا.ميگذارد سينه به دست تبليغات براي
شالودهشكني بود نخواهند قادر هرگز (ضعيفهها) زنان كه است مردانهاي بافت چنان
.است مردان كام به هميشه دنيا گويي و كنند
فراواني و كشور جمعيتي حوزه در كه تحولاتي و تغيير به توجه با معتقدند نيز برخي
نزد اجتماعي منزلت جايگاه تغيير همچنين است ، آمده وجود به زن نخبگان و زنان جمعيت
از توجهاي قابل بخش راهيشدن و تحصيل جاي به پول جايگزيني آن نتيجه كه مردم ،
و باهوش دانشجويان مهاجرت افزايش همچنين و بود بازار به دانشگاه از جوان مردان
راحتتر بتوانند زنان تا آورد فراهم را امكان اين همه و همه كشور ، از مرد نخبگان
از نيمي از بيش اكنون هم.كنند پيدا راه دانشگاهها به بيشتر بال فراغ با گذشته از
.ميدهند تشكيل جوان دختران را كشور دانشجويان
ناخواسته يا خواسته كرات ، به پس اين از كه دارد آن از حكايت چيز همه رو اين از
صورت به سال 1380 آمارهاي به توجه با.بود خواهيم وسيعتر سطح اتفاقاتيدر شاهد
را كشور جمعيت از نفر ميليون از 32 بيش كشور جمعيت نفر ميليون از 5/65 تقريبي
سال 75 آماري مدل براساس همچنين.ميدادند تشكيل زنان را نفر ميليون و 31 مردان
جنسي نسبت اين سال 1380 در سال پنج فاصله به كه بوده به 100 جمعيت 103 جنسي نسبت
در كرد پيشبيني جنسي نسبت نزولي سير مشاهده با ميتوان بوده به 100 به 102 از 103
خواهد سنگين زنان نفع به ترازو كفه و شده مردان از بيشتر زنان تعداد نزديك آينده
به شايد.است توجه قابل و مهم بسيار سياسي و جامعهشناختي ديدگاه از كه اتفاقي.شد
آن اماكرد ارائه خاصي تعريف ايران در حاكم دموكراسي و مدني جامعه از بتوان سختي
همچون مهمي مسائل براي نيز حاكم دموكراسي در كه است اين ميآيد نظر به مهم كه چه
ميزنند ، رقم را حكومت سرنوشت مردم و ميشود مراجعه مردم عمومي آراي به انتخابات
تنوع و مشاركت افزايش و مردان به نسبت زنان جمعيت فزوني حتي و نزديكي به توجه با
رفتن بالا و تحصيلكرده زنان ميزان افزايش و اجتماعي و سياسي مسائل در زنان نقش در
گذشته ادوار تمام در كه خود نزد در زنان توانمنديهاي باور و آگاهي و سواد سطح
در كنند پيدا كامل آگاهي خود راي و مشاركت قدرت به زنان كه درصورتي.است بيسابقه
معادلات و داشته كنندهتري تعيين نقش ميتوانند كه هستند زنان اين نزديك آينده
وقتي زنند رقم را كشور آينده سرنوشت و زده برهم را ايراني مردسالار جامعه معمول
هابرماس يورگن از مصاحبهاش پايان در سايتونگ آلگماينه فرانكفورتر روزنامه خبرنگار
آينده و سرنوشت مورد در بود كرده ديدن كشورمان از تازگي به كه آلماني شهير فيلسوف
مسير اين در موجود تناقضهاي بر ميتواند ايراني جامعه آيا" كه ميكند سوال ايران
را پرسش اين پاسخ هيچكس طبيعتا":ميگويد زيركانه پاسخ در هابرماس "آيد؟ فائق
و جوان زنان ذهن در بدانيم مثال عنوان به بايد مسئله اين بهتر درك براي.نميداند
ميدهند تشكيل را ايراني دانشجويان از نيمي از بيش اكنون هم كه ايراني تحصيلكرده
بافتي با اما زنانه نام با سرزميني ايران ، در هيچگاه كه اتفاقي ".ميگذرد چه
حتي زنان قاجار عصر ايران در پيش قرن يك فاصله به.است نيفتاده مردسالارانه كاملا
وظايف انجام به ملزم دوم جنس عنوان به همواره و ميشدند فروش و خريد كنيز عنوان به
با همراه كه مردسالارانه فرهنگ وجود كه چرا.بودند همسرانه و مادرانه خاص
مردسالار جامعه رسوم و آداب و سنتها به تقيد و بود زنان به تحقيرآميز ديدگاههاي
و داري خانه به زنان فعاليت محدوديت و مردان مذهبي شديد تعصبات در شدن گرفتار و
و سياسي امور در زنان مشاركت عدم و نگاهداشتگي عقب دلايل جمله از شوهرداري
كولايي الهه دكتر.بود ايران سنتي جامعه در زنان وضعيت ويژگيهاي از و اجتماعي
شكل به هرچند اخير سال يكصد از بيش تحولات در":ميگويد اسلامي شوراي مجلس نماينده
جنبشهاي در زنان مشاركت حال هر به اما بوده كمرنگ زنان حضور مشهود و غيرملموس
پادشاه حرمسراي داخل در حتي و تنباكو تحريم ماجراي و مشروطه انقلاب مانند اجتماعي
گروههاي از حمايت در اغلب و بود تبعي نقشي چنين گفت بايد ليكن.داشت وجود قاجار
خاص جنبش آنكه نه ميگرفت صورت روشنفكران يا و روحانيون و علما مثل ديگر اجتماعي
چنين شكلگيري روزهاي آغازين همان از مردسالار جامعه طرفداران.باشد زنان
:بود گفته كه شدند همعقيده سخن اين در هگل با و برافراشتند مخالفت علم جنبشهايي
زيرا ميشود مخاطره دچار دولت گيرند ، دست به را حكومت زمام زنان اينكه محض به"
عقايد و تمايلات حكم به بلكه (معقول) كلي مقتضيات موجب به نه را خود اعمال زنان
ميكردند استدلال نيز ايراني مخالفان اينرو از ".ميكنند تنظيم جزيي و دلبخواهانه
زندگي در آنها شركت اينكه يا و نميرسند مردان پاي به فكري و جسمي نظر از زنان" كه
".ميشود دولت ثبات در اختلال موجب سياسي
ديگر بخش با (زنان) جامعه اعظم بخش بين چالش دهه آينده دهه كارشناسان باور به
يا و دارند مردسالارانه نگاه كه حاكميت از بخشي و (مردسالاري طرفداران) جامعه
ميتواند ميبريم سر به آن در كه دههاي.بود خواهد ندارند زنان از درستي شناخت
محور عنوان به زن كه دههاي گيرد نام مردسالارانه هنجارهاي و ارزشها تغيير دهه
وحدت مظهر را آن هگل كه خانهاي و (تافلر دوم موج هستهاي) خانه از خانواده و خانه
به هم باز كه جامعهاي جامعه ، متن به حاشيه از و گذارده بيرون پاي مينامد عشق و
و ميگيرد دست در را جامعه و خانه كنترل و آمده است رقابت و تفرق مظهر هگل تعبير
استاد كولايي الهه دكتر.ميكند پايهگذاري را سوم موج الكترونيكي گسترده خانواده
حال در نپذيريم چه و بپذيريم چه كه هستيم تحولاتي درگير ما":ميگويد دانشگاه
روبهافزايش زنان فعاليتهاي در گسترده حضور هم و زنان نقش تنوع هم.است شكلگيري
روابط بود اميدوار ميتوان بدهد مناسب پاسخ و كند درك جامعه كلان مديريت اگر.است
.ميشود ديده مسئله اين كمتر مسئولين رفتار در متاسفانه گرچه.شد خواهد برپا متعادل
برويم جلوتر چقدر هر نشود ، داده مناسب پاسخ و نشود تجديدنظر برخوردها در اگر
درك با بايد است شكلگيري حال در تحول اين حال هر به.خورد خواهد بههم تعادل
مسئله صورت كردن پاك با كه نكنيم كاري آنها انساني حقوق و زنان انتظارات و تقاضا
روي به را چشمها بتوان شايد بشويم انحراف و تفريط و افراط آمدن وجود به موجب
به را خود واقعيتها اما كنيم انكار را چيز همه بتوانيم شايد بست ، تحولات و تغيير
.ميكنند تحميل ما
.آيند فائق گذارده انگشت آن روي بر هابرماس كه آنچه به ميتوانند زنان آيا اما
طور به پژوهشها اساس بر":است معتقد دانشگاه استاد و جامعهشناس بشيريه حسين دكتر
ميزان.ندارد ربطي آنها زندگي به سياست كه داشتهاند اعلام زنان يكسوم متوسط
راي كه كساني دوسوم فرانسه در مثلا مردهاست از كمتر نيز انتخابات در زنان مشاركت
موجودات زنان كنند اثبات ميخواهند پژوهشها عمده گرايش و هستند زن نميدهند ،
خود تحقيقات در ورژه دو ".علاقهمندند اجتماعي مسائل به بيشتر بلكه نيستند سياسي
اعتماد ، 20 را آن دليل درصد ميدهند 30 راي خود شوهران همانند زنان ميدهد نشان
خود شوهران با بودن همفكر دليل به و 40درصد مشاجره از اجتناب منظور به درصد
از نشان كه ميدادند ، راي هم مثل شوهرها و زن غربي 90درصد آلمان در.ميدانند
.دارد آنان سنتگرايي و محافظهكاري و سياسي زندگي در شوهران از زنان پيروي
انگلستان 3 عوام مجلس در فرانسه 5درصد ، در درصد ، آلمان 9/6 پارلمان در زنان
نماينده تنها 12 ميان 290نماينده از نيز ايران در و آمريكا 2درصد كنگره در درصد ،
بسيار حد در با 9درصد ايراني زنان نيز اقتصادي مشاركت در همچنين.دارد وجود زن
اولويت در و دانسته خود دغدغه مهمترين را امنيت زنان ، از دارند470درصد قرار پايين
با 4/7درصد و بيان آزادي پي در درصد با 8/14 و بوده رفاه دنبال به با 8/28درصد دوم
هنوز زنان كه دارد آن از نشان اين و هستند ، علاقهمند (سياست در دخالت) مشاركت به
امروز زنان واقعيت ترسيم هابرماس گفتههاي شايد ونبردهاند پي خود پنهان قدرت به
.ماست
راهنما عنوان به بود برده پايان به را خود دانشگاهي تحصيلات تازگي به كه دختري"
او.نداشت سياسي مسائل به چنداني علاقه ميكرد ، همراهي تختجمشيد از بازديد در مرا
ترجمه همچنين او.داشت علاقه يونگ و فرويد آثار به و بود مسلط انگليسي زبان به
خود متاهل دوستان از يكي وضعيت از او ميخواند ، را پرتغالي و آمريكايي رمانهاي
به همواره دادگاهاست كرده ازدواج نالايق مرد يك با او دوست.بود عصباني بسيار
".كند مدارا بايد كه ميگويد زن اين
جهاني دهكده
آپارتايد با خداحافظي
ميزنند كنار را آفريقايي و مسيحي تركيبي نامهاي جنوبي ، آفريقاي سياهپوست جوانان
از جنوبي آفريقاي جوانان.ميدهند پايان آپارتايد رژيم سمبلهاي به ترتيب بدين و
از استفاده و خود نام تغييردادن با آنها.شدهاند رويگردان مسيحي و غربي نامهاي
حاكميت زمان در و بسپارند موزه به را آپارتايد سمبلهاي دارند قصد محلي نامهاي
از خود فرزندان براي بودند مجبور جنوبي آفريقاي سياهپوست ساكنان آپارتايد رژيم
.كنند استفاده غربي و مسيحي اسامي
جنوبي آفريقاي در.ندارد وجود اسم انتخاب با ارتباط در اجباري هيچ اكنون ولي
موانع سرگذاردن پشت به نيازي آن انجام براي كه است ساده كاري تغييرنام امروزي
در ايستادن مفت ساعت چند و فرانك پانزده حدود صرف بانيست بوروكراتيك بيشمار
صورت به را نامخانوادگي و نام ميتوان كشور وزارت به وابسته ادارات از يكي مقابل
.هستند تازهاي هويت دنبال به خود نام تغيير با آفريقايي جوانان.داد تغيير دلخواه
بر ساله هر كه طوري به.است توجه قابل بسيار جنوبي آفريقاي در نام تغيير روند
.ميشود افزوده زيادي شمار ميدهند ، تغيير را خود نام كه كساني تعداد
در نامها اين كه چرا دارد قرار توجه مورد بسيار آفريقايي كوچك نامهاي هماكنون
رژيم سلطه تحت جنوبي آفريقاي كشور در.ميشوند محسوب اصيل نامهايي جنوبي آفريقاي
كه طوري به.ميشد اجرا نامگذاري براي سادهاي قانون استعمار دوران در و آپارتايد
انتخاب او براي مسيحي نام يك بايستي حتما ميشد ، تعميد غسل كه سياهپوست كودك هر
مسيحي نامهاي كنار در آفريقايي نامهاي از والدين بود ممكن آن بر علاوه.ميگرديد
.كنند استفاده
سرافرازي موجب جنوبي آفريقاي سياهپوستان ميان در آفريقايي نام يك داشتن امروزه
طوري به نيستند ، مستثني چيزي چنين از نيز كشور بزرگان و عاليرتبه مقامات حتي.است
به را خود نام اكنون داشت نام سام زماني كه جنوبي آفريقاي سنديكاهاي سابق رئيس كه
.است داده تغيير شيلوا مبهازيما
گذاشته موسيو را خود كوچك نام اكنون نيز جنوبي ، آفريقاي دفاع وزير لكوتا ، پاتريك
.است
آفريقايي ارزشهاي به را دوبارهاي بازگشت جنوبي آفريقاي در آپارتايد پايان از پس
تدريج به نيز عمومي مراكز و خيابان نام اشخاص ، نام تغيير بر علاوه بودهايم ، شاهد
عصر پايان از پس كه دگرگونيهايي تمام عليرغم حال اين با اما.مييابد تغيير
احتياط جانب سفيدپوستان اقليت با سياهپوست اكثريت گرفته صورت جا آن در آپارتايد
بود ، شده سياهپوستان گريبانگير زماني كه سرنوشتي همان نبايد زيرا است كرده پيشه را
.شود تكرار نيز سفيدپوستان براي
نيستند عادي هيچكدام آنها
خالي دستهاي با جراحي
علياكبرپور رضا
هستند ذهني نيروي طريق از مداوا مدعي كه فيليپيني شفادهندگان با شما همه احتمالا
درمان در پزشكي علم توانايي عدم خاطر به كه غربي خانوادههاي از بسياري و آشناييد
اين به مراجعه در را چاره راه دارند ، قرار نااميدي آستانه در آنها ، بستگان از يكي
مجمعالجزاير سراسر در نفر تا 100 حدود 35 ميشود گفته.ميبينند فيليپيني مدعيان
از جراحي" انجام به قادر آنها از تن فقط 20 اما دارند ، شفادهندگي ادعاي فيليپين
نوع هيچ دخالت بدون و خالي دستان با جراح فرد شيوه ، اين در.هستند "ذهن نيروي طريق
..و كيست تومور ، ) زايد بافتهاي ساختن خارج به بدن در برش ايجاد بدون نيز و ابزاري
فقط فيليپين ، در روح احضاركنندگان مسيحي اتحاديه اعلام بنابر اما.ميپردازد (.
محفل) رسمي انجمن عضو و بوده "واقعي شفادهنده" كشور اين خاك درسراسر نفر پنج
.هستند (فيليپين شفادهندگان
سال با 40 او.است فيليپيني شفادهنده ثروتمندترين و معروفترين اربيتو ، الكس
خود شخصي مداواي شيوه و كرده سفر جهان كشور از 30 بيش به زمينه ، اين در كار سابقه
طور به را بيمار ميليون يك از بيش تاكنون كه دارد ادعا او.است گذاشته اجرا به را
.است كرده درمان و "لمس" موفقيتآميز
طويل و عريض دبيرخانه چندين از يكي به بايد اجبارا اربيتو ، الكس با ملاقات براي
سفرهاي سازماندهي هدف با مسافرتي آژانس اين ;كرد مراجعه Orbit Tours & Travels
.است شده تاسيس فيليپين سراسر به توريستي و معالجهاي
با دائمي تماسهاي عليرغم كه است فرار نگاههاي با كوچك ، و لاغر مردي اربيتو ،
صحبت بد بسيار را انگليسي ميآيند ، او ديدن به دنيا گوشه چهار از كه خارجياني
عكسبرداري او از آمريكايي مشتريان روي بر جراحي هنگام به كه نميخواهد او.ميكند
.بدهد دست از را پولدار طعمههاي اين او و شوند معترض مشتريان كه ميترسد زيرا.شود
ميخواهد او از و ميخواند فرا دوربين مقابل به را او ميدهد ، پول زن يك به لذا
.دهد بروز چهرهاش در را درد آثار اندكي جراحي هنگام به و كند بازي را بيمار نقش كه
.ميدهد جراحي به تن و ميزند بيماري به را خود هم فيليپيني زن
چشمهاي از دور به و مسافرتي ، آژانس داخل در كوچك اتاقهاي از يكي در بلافاصله او
دستياران از يكي جراحي ، آغاز از قبل.مياندازد راه به سيار جراحي بساط يك نامحرم ،
ديگر ، دستياري.كنند نيايش او با و بهپاخيزند كه ميكند تقاضا همراهان از اربيتو
به را متن همان اول دستيار و ميخواند انگليسي زبان به را مقدس كتاب از صفحهاي
در.ميكشد دراز مبل روي بيمار اربيتو ، اشاره باميكند بازخواني تاگالوگ زبان
فكر لابد و ميدهد او به را حيواني بدن اعضاي اربيتو ، دستياران از يكي لحظه ، اين
به خط چندين كشيدن از پس اربيتو.نيست كار اين متوجه حضار از يك هيچ كه ميكند
وانمود سپس.ميكند پهن او شكم روي بر را حيوان اعضاي بيمار ، شكم در شكاف علامت
داخل به و بريده را آنها سپس و ميآورد بيرون آنجا از را حيوان اعضاي كه ميسازد
را خود پاي و دست اربيتو ميشود زده دوربين فلاش كه بار هرمياندازد سطل
از پسباشند داشته كيفيت با و واضح تصويري شده گرفته عكسهاي تا ميكند جمعوجور
زخمي هيچ و است سرحال ظاهرا كه بيمار و ميكند تميز را بيمار شكم صحنهسازي ، اين
.ميخيزد بر جا از نميشود ، ديده او بدن در
.آمد دنيا به مانيل كيلومتري در 150 ناگكارلان ، شهر در سال 1940 در اربيتو الكس
خوابهاي در سپس.ميبرد پي خود شفابخش نيروي به و ميبيند خوابي سالگي چهارده در
.است انبوه جمعيتي مداواي حال در دست به انجيل كه ميكند مشاهده را خود پياپي ،
روح احضاركنندگان مسيحي اتحاديه در.ميگيرد فرا را جا همه سرعت به اربيتو شهرت
و سخت بسيار شغل اين اما.ميپردازد وظيفه انجام به انجيل قاري و مديوم عنوان به
كس هيچ به و ميكند ترك را خود تولد محل شهرستان مدتي از پس او لذا بود ، درآمد كم
بود ، مشغول جديد شغل به كه زماني.شود حرفهاي عكاس يك ميخواهد كه نميدهد اطلاع
خود حواس كه زماني شد متوجه اوكرد برخورد خود عكسهاي ميان در غيرعادي چيزي به
سوژه از اثيري هالهاي عكس زمينه پس در ميكند ، متمركز عكاسي موضوع روي بر را
.است نداشته نگه را عكسها اين از يك هيچ او متاسفانه.ميآيد پديد عكاسي
يك اربيتو مسافرتي آژانس.ميبرد بسياري بهره خود عكاسي تجربيات از اكنون او
.است جراحي هنگام به موفقيت بزرگ لحظات ثبت آن وظيفه كه دارد ، نيز عكاسي سرويس
ويدئويي فيلمهاي و عكسها ميتوانند حداقل نرسند ، نتيجهاي هيچ به اگر بيماران
.ببرند خود كشور به سوغاتي عنوان به و بگيرند هديه را اربيتو
من قدرت.ميشوم خسته بسيار ميپردازم ، جراحي به اروپا در وقتي":ميگويد اربيتو
:ميآورد دليل سه او ".نيستند هماهنگ نيرو خطوط كه ميكنم احساس زيرا ميشود ، كم
;ميگذارد او تمركز نيروي بر منفي تاثيري و است سرد بسيار اروپا هواي و آب اولا ،
بازجويي تحت و شود بازداشت محلي مقامات توسط نكند كه است نگران مدام او ثانيا ،
او بدن ثالثا ، ;ميكنند متهم شارلاتانيسم به را او كشورها اين مقامات گيرد ، قرار
اما.ميدهد كاهش را او تمركز نيروي غذاها اين و ندارد عادت اروپايي غذاهاي به
تمامي سرعت به ميشود ، وارد آرام و هوا و آب خوش سرزميني به آنكه محض به اربيتو
.مييابد باز را خود قدرت
مانيا دلاستي دياريو:منبع
|