مرگ ترانزيت
اجتماعي يادداشت
گزارش يك بازتاب
نيستند عادي كدام هيچ
مرگ ترانزيت
يك تيتر
زاده هوشمند پيمان: عكس
اكثر كه مخدر مواد بينالمللي و حرفهاي قاچاقچيان:عسگري محسن _ اجتماعي گروه
بهترين را ايران دارند حضور هييدو حاج سركردگي به بيطرف رباط و جلالآباد در آنها
حاضرند حتي و دادهاند تشخيص فارس خليج منطقه كشورهاي و اروپا به مواد ترانزيت راه
را آن تمام و نرسانند فروش به ايران داخل را شده توليد مواد كليه اينكه تضمين با
ترانزيت براي تنها ايران از و كنند توافق ايراني مسئولين با كنند خارج ايران از
با و مخالفند آنها با درستي به مخدر مواد با مبارزه سران اما كنند استفاده مواد
كه روست اين ازكنند ناامن آنها براي بيشتر هرچه را مسير اين دارند سعي توان تمام
جان قاچاقچيان با مبارزه در ايراني جوانان از تن از 3125 بيش تاكنون سال 1357 از
.دادهاند دست از را خود
سال كشفيات ميزان افغانستان در مخدر مواد توليد و خشخاش كاشت ممنوعيت وجود با
ابتداي ماهه دو در.گذشت نيز تن مرز 32 از (بلوچستان و سيستان) استان اين در گذشته
كه است بوده مخدر مواد انواع از تن پنج حدود استان اين كشفيات ميزان نيز جديد سال
كشفيات ميزان با مقايسه در رقم اين.است كيلوگرم ششصد و هزار سه آن در هرويين سهم
آن از حاكي و نكرده چنداني تفاوت است بوده تن حدود 6 كه گذشته سال اول دوماهه در
.دارد ادامه همچنان داستان اين كه است
كريم كه دارد قرار افغانستان نيمروز استان بلوچستان و سيستان استان به چسبيده
خانواده حتي و است كرده زندگي زاهدان در سالها براهويي.است آن استاندار براهويي
خاك از منطقهاي طالبان دوران در حتي كه او.ميزيستند زاهدان در پيش چندي تا او
دارد دوستانهاي بسيار رابطه ايراني مسئولين با داشت خود اختيار تحت را افغانستان
او راندند بيرون استان اين از را طالبان افغاني مجاهد نيروهاي كه روزي اولين از و
زرنج شهرگرفت عهده به را استان مديريت و شد مستقر نيمروز استان مركز زرنج شهر در
ايران طريق از شهر اين برق كه است نزديك آنقدر و ندارد فاصلهاي ايران در زابل با
.ميشود تامين زابل شهر و
در را مخدر مواد فروش و خريد و مخدر مواد توليد و كاشت ابتدا همان از براهويي
چهارراه در كه است همان حكايت زرنج بازارچه در اما كرد ممنوع خود امر تحت استان
.ميكند فرق كمي قيمتها البته.زاهدان رسولي
در كرسي يك گرفتن و بينالمللي موجه وجهه آوردن دست به منظور به ملاعمر سال 2000 ا
افغانستان خاك در را آن مخدر مواد توليد و خشخاش كشت حكمي طي متحد ملل سازمان
فروش و خريد كنند كمك بينالمللي سازمانهاي اگر كه بود انديشه اين در و كرد ممنوع
مسئولين تحسين حتي كه كرد رفتار مقتدرانه آن اجراي در آنقدر او.كند ممنوع هم را
.كرد رشد افغانستان و ايران در شدت به قيمتها زمان آن در.برانگيخت هم را ايراني
در تومان هزار و 40 برداشت فصل در تومان هزار كيلويي 27 از ترياك قيمت كه طوري به
دوبرابر تقريبا زاهدان در رقم اين كه رسيد تومان هزار كيلويي 350 به عادي شرايط
از مواد قيمت حكايت.ميشد فروخته افغانستان قيمت برابر سه به تهران در و ميشد
هم آن قيمت ميشود نزديكتر غربي شمال و غربي مرزهاي به هرچه كه است قرار اين
.مييابد افزايش
به هم با اما زمينه اين در بودند هم خورده قسم دشمنان كه طالبان و ايران
با مبارزه ايراني مسئولين سياسي رابطه عدم وجود با و يافتند دست اساسي توافقهايي
در.ميكردند شد و آمد افغانستان به سياه بلاي اين براندازي به كمك براي مخدر مواد
نيروهاي توسط شدت به ميبرد خشخاش كشت زير را زميني افغان كشاورز اگر زمان آن
هزينه حتي و ميكردند خراب بلدوزر با را زراعياش زمين و ميشد مجازات ملاعمر
.ميگرفتند كشاورز از هم را تخريب
نيمروز استان همسايه است افغانستان در مخدر مواد توليد منبع بزرگترين كه هلمند
كشت برنامههاي اجراي و زارعين به كمك براي ايرانيها كشت ممنوعيت زمان در كه است
استان آن در تومان ميليون حدود 800 در و ميرفتند استان آن به جايگزين
جايگزين كشت گسترش صدد در غيره و كود و تراكتور و بذر دادن با كرده سرمايهگذاري
.بودند خشخاش جاي به
براي افغانستان وضع و كرد حمله آمريكا.شد دگرگون اوضاع طالبان رژيم سرنگوني با
كشت داد انجام افغاني زارع كه كاري اولين.شد آشفته دوباره پايدار ثباتي به رسيدن
آمدن كار سر و طالبان از پس.جنگ گرم سرشان همه و نبود مزاحم كسي ديگر.بود خشخاش
به كه شد قندهار استاندار "گلآقا" نام به مقتدري فرد افغانستان در كرزاي حامد
استان در قرقري در مستقر عبدالرحمن و هلمند استاندار آخوندزاده ملارسول همراه
افغانستان غربي جنوب و جنوب در را متحدي و محكم زنجير شيندند در امرالله و نيمروز
.باشد غربي جنوب و غرب منطقه عمومي امير دارد دوست قندهار در گلآقا.دادند تشكيل
حلقه الان اما.ميكرد بازي منطقه اين در اسماعيلخان قبل سالها كه را نقشي همان
ميرفت تصوراست كرده محدود هرات شهر دروازههاي در را خان اسماعيل گلآقا ، جديد
با قطعي مبارزه در افغانستان و ايران صددرصد و اكيد توافق و طالبان رفتن بين از با
گونه اين برعكس اما.شود گذشته از بهتر اوضاع افغانستان در مخدر مواد توليد و كاشت
.دارند منع از غير ديگري انديشههاي مخدر مواد زمينه در گلآقا حلقه.نشد
زماني كه شهري قرقري در و است نيز اوروزگان نظامي نيروهاي فرمانده كه عبدالرحمن
چند طي كه دارد شديدي اختلافات براهويي كريم با است مستقر بود نيمروز مركز طالبان
از زخمي و 16 كشته است40 شده استان اين در خونين درگيريهاي به منجر اخير ماهه
خريد راه از ميشود گفته كه همپيمانانش ديگر و او.است مانده جا به درگيريها اين
منبع اين رفتن بين از به مايل زدهاند جيب به كلاني بسيار سودهاي مخدر مواد فروش و
.نيستند درآمدي
دوره در جايگزين كشت گسترش براي ايراني نيروهاي آمد و رفت ميشد تصور كه وجودي با
ورود از مانع افغانستان غرب و جنوب در گلآقا حلقه اما شود پيش از بيش فعلي
كرزاي دولت.شدند جهان مخدر مواد توليد كارگاه قلب هلمند استان به ايران نيروهاي
عمل جامه را مسئله اين بيشتري شدت و قدرت با تا است نيافته را آن فرصت هنوز
.بپوشاند
زمينهاي از هكتار هزار بودند 25 كرده استفاده آشفتگي دوران از كه كشاورزاني
مستعد زراعي زمينهاي كل كه است حالي در اينبردند خشخاش كشت زير را هلمند زراعي
.است هكتار افغانستان 55000 كل در خشخاش كشت براي
ترانزيت از جديدي موج شد شروع جاري ماه خرداد اواسط از كه برداشت فصل آغاز با
روند منتظر شايد استان مخدر مواد با مبارزه مسئولين و گرفت شكل ايران در مخدر مواد
نسبت و گذاشته تاثير هم قيمتها روي حتي مسئله اين.باشند زمينه اين در رشدي به رو
.است داده كاهش حدي تا را قيمتها گذشته ماهه چند به
خود از چشمگيري فعاليت حال به تا پديده اين بردن بين از براي كرزاي حامد دولت
.نميگيرد صورت رابطه اين در زيادي سختگيري و است نداده نشان
از براي كشاورزي هر به افغانستان مركزي دولت افغاني كشاورزان تشويق براي البته
در قيمت اين اما.ميدهد جايزه دلار خشخاش 350 كشت زير زمين جريب هر بردن بين
.نيست بالايي رقم ميكنند پيشخريد را زمينها مخدر مواد قاچاقچيان كه قيمتي برابر
به براي كه زارعيني بودند.ميدهند دلار زمين 1000 جريب هر محصول براي قاچاقچيان
را خود زراعي زمينهاي برداشت فصل از زودتر كمي.كردند اقدام دو هر آوردن دست
دست به كمتري محصول شد انجام موعد از زودتر كار اين چون البته) كردند بهرهبرداري
نابود را خود محصول از خالي زمينهاي برداشت هنگام و فروختند قاچاقچي به و (آوردند
.جيبزدند به را كرزاي حامد جايزه و كردند
تلاش در شوم پديده اين نابودي براي كماكان ايراني مخدر مواد مبارزين و ايران دولت
محوري دو جايگزين كشت براي افغاني زارع به كمك و فيزيكي مبارزه.هستند شبانهروزي
سوي از دلار ميليون سالانه 800 زمينه اين در.دارند اصرار آن بر ايرانيها كه است
قرار كه است مخدري مواد بردن بين از براي آن تمام شايد كه ميشود هزينه ايران دولت
.اندازد دام به را اروپايي و عرب جوانان فارس خليج حاشيه كشورهاي و اروپا در است
و است نكرده فروگذار پيشگيرندهاي اقدام هر از پديده اين رفتن بين از براي ايران
كه بيسارباني و معتاد شترهاي بر حتي را راه كوير دل در كانال و خندق حفر با حتي
برسانند مقصد به دارند معده در كه را ترياكي كيلوگرم سه تا راهند در صحرا در
را امكانات تمام است كرده آمادگي اعلام نيز بيرجند گلستان قند كارخانه.بستهاند
در و تضميني را آنها محصول و كرده فراهم افغاني زارعين براي قند چغندر كشت براي
از است قرار كه دارند دلاري هزار به چشم افغانها ظاهرا اماميكند خريداري مرز
.قاچاقچيبگيرند دست
دارند دست موادمخدر توزيع و تهيه كار در بينالمللي صورت به كه قاچاقچيان از
در نورزهي بشر حاجي بيطرف ، رباط منطقه در (هيدو حاج) شهنوازي محمد به ميتوان
رسول محمد است ، جلالآباد و پاكستان در ميشود گفته اكنون هم كه قندهار منطقه
رگههايي هنوز افراد اين در البته.برد نام عبدالرحمن و هلمند منطقه در آخوندزاده
اين در نيز افغاني مجاهدين و دولتي نيروهاي از.دارد وجود طالباني انديشههاي از
افغانستان اسلامي جمعيت فعالان از كه بقراني عبدالواحد.گرفت سراغ ميتوان حرفه
.دارد خوبي بسيار ميانه موادمخدر با ميرود شمار به نيز دولتي نيروهاي از و است
نشان خود از موادمخدر با مبارزه نيروهاي كه جديتي تمام با كه ميدهد نشان آمار
.ميشود كشف آن درصد تنها 25 افغانستان در شده توليد مواد ميزان به توجه با ميدهند
براي را استتار امكان كه است منطقه بودن بياباني و مرز گستردگي واسطه به امر اين
طريق از ايران داخل به موادمخدر اكنون هم وجود اين با.ميآورد فراهم قاچاقچيان
موتوري كاروانهاي با حرفهاي قاچاقچيان كه زماني به نسبت اين و ميگيرد صورت نفر
از نشان و است توجهي قابل بسيار پيشرفت ميكردند ايران وارد را مواد شتري و
.دارد موادمخدر با مبارزه ايثارگر نيروهاي بيشائبه تلاشهاي
موادمخدر كيلوگرم حداكثر 30 گرفتن كول با نفر هر كه است قرار اين از ورود داستان
در كه گذرگاههايي و مخفي راههاي و كوهها از گذر با و ميافتد راه مرز سوي آن از
خاك داخل به را خود است مشكل نيز قاطر نظير حيواناتي عبور براي حتي مواقع بعضي
در ميكند را كار اين كه كسي.ميدهند خاصي فرد تحويل را محموله و ميرسانند ايران
شما و نوشتم من كه راحتي اين به نه اما.ميگيرد پاداش تومان هزار نهايت 150
جنس و نميكند خيانت آنها به حامل شخص شوند مطمئن كه اين براي قاچاقچيان.خوانديد
پول و ميدارند نگه گروگان را او خانواده اعضاي از تن يك ميرساند مقصد به سالم را
جايي همان به و گذشته مرز از مجددا جنس تحويل رسيد با كه ميدهند او به زماني را
مدت.كند دريافت اولي قاچاقچي همان از را پول و بود كرده بار را جنس كه گردد بر
اول جاي به دوباره و دهد تحويل را جنس بگذرد مرز از نفر يك تا ميكشد طول كه زماني
.است ماه يك تقريبا گردد باز
موتوري و كارواني ورود اكنون هم استان موادمخدر با مبارزه مسئولين اظهارات به بنا
صورت بلعيدني يا و كول با بيروني حمل راه دو از ورود و است يافته كاهش بسيار
به سال 80 در بود استان در تن كه 58 سال 78 از كشفيات ميزان دليل همين به.ميگيرد
.رسيد سال در تن 32
كه حامليني.ميشود استفاده حيواني بلعش و انساني بلعش راه دو از بلعيدني حمل در
ميپيچند مخصوص زرورقهاي در را آن كنند پنهان خود معده در را مخدر مواد دارند قصد
پنهان خود معده در را كيلو نيم حداكثر ميتوانند طريق اين از.ميبلعند را آن و
انسان جاي به موارد برخي در امااست گرفته را بسياري جان تاكنون روش اينكنند
ابتدا.كرد قاچاقچي نميتوان اول روز از را شتر اما.ميكنند محول شتر به كار اين
معتاد را آن ترتيب اين به ببلعد و بجود تا ميدهند ترياك حيوان به روز چند مدت به
محل از را آن بايد يابد دست مواد به بخواهد اگر كه ميآموزند حيوان به بعد ميكنند
در را راه اين خوبي به تا ميكنند طي او با را راه بار چندين و كند دريافت مخصوصي
رها صحرا در را او و ميكنند پنهان شتر معده درون را مواد سپس دهد جاي ذهنش
را شتران اين دارد نگه معدهاش درون را مواد كيلو سه ميتواند شتر هر.ميكنند
از و است يادگرفته خوب را راه چون بسته زبان شتر و ميكنند رها صحرا در بيساربان
همان به يكراست و است شده شرطي كند دريافت مواد تا دارد نياز و است معتاد چون سويي
آنها.مينهند فراتر نيز اين از را پا قاچاقچيان از برخي.بايد كه ميرود جايي
به تهران به انتقال بهانه به دارند معده در را مواد كيلو سه كدام هر كه را شترهايي
اين به تا ميكنند دريافت تهران به را آنها انتقال جواز و ميبرند بهداشت اداره
و كرده نيسان بر سوار برسانند فروش به قصابيها برخي در را آن ميخواهند كه بهانه
.ميشوند تهران عازم
گوشت بودن سالم كه ميزند هم مهر شترها بدن روي حتي بهداشت اداره كه آن جالب
كرده تعريف ما براي فردي را روشها اين.ميكند تاييد را بيماريشان عدم و آنها
هم ما كه البته.نيست قاچاقچي خود اما است ديده را چيزها اين تمام ميگفت كه
!شد باورمان
بايد ميتوانند تا كه عقيدهاند اين بر شدت به استان مخدر مواد با مبارزه مسئولين
نفوذ قابل غير و استحكام منظور اين بهكنند ناامن قاچاقچيان براي را منطقه و مسير
مرزي ، نوار در زبده نيروهاي افزايش.دارند خود برنامههاي سرلوحه در را مرزها كردن
كردن عبور غيرقابل براي بيابان دل در عميق خندقهاي كندن مرزها ، الكترونيكي انسداد
اين وجود.است شده كار آنها روي شدت به حال به تا كه است اقداماتي جمله از بيابان
كه بگذرند مسيري از مجبورند سرگردان شترهاي با كاروانها كه است جهت آن از خندقها
كه داد توضيح امر اين ازمسئولين يكيدارند حضور موادمخدر با مبارزه نيروهاي آن در
ورود شايد".است مراقبت تحت شدت به استان خروجي مبادي بلكه ورودي مبادي تنها نه
از آن كردن خارج اما باشد راحتتر استان به مرز بودن طولاني واسطه به موادمخدر
".محالاست تقريبا استان
ايستاده منتظر بدني بازرسي براي مسافرين از طويلي صف رسيديم كه زاهدان فرودگاه به
دو در بدني بازرسي.ميكردند اعتراض مرتب و بودند گلهمند آنها اكثر و بودند
كه ما اما.ميپنداشتند بيهوده را كار اين و ميزدند غر همه.ميگرفت صورت مرحله
.نداشتيم اعتراضي هستند چيز چه مراقب مامورين و است خبر چه ميدانستيم
اجتماعي يادداشت
نامريي دشمن
اسلاميه سعيده
اين.نيست اسلحه و گلوله به مربوط حكايت اين.ميدهد مرگ بوي زمين افغانستان در
اين طرفنميرويد ديگري چيز افيون بذر جز آن رگهاي در كه ميگويد خاك آن سلول را
.است ايران اينبار ، قصه
كه طور همان گذاشت نخواهد بينصيب را سرزميناش مرگ بوي اين بداند بايد كه ايراني
درگيري از سال نيست240 مرگ ترانزيت پايان كرزاي دولت كارآمدن روي بداند بايد
مالي سنگين هزينههاي كه مبارزهاي.ميگذرد موادمخدر معضل با ايران جدي و مستقيم
كه اعتيادي.است اعتياد روزافزون گسترش مانده چه آن و داشته ايران براي جاني و
روزها اين...و حشيش محرك ، داروهاي روانگردان ، قرصهاي.دارد مختلف انواع
نفر و 345 هزار دو تعداد سال 80 در فقط ميگويند آمارها.ميگيرد جوان قربانيهاي
يك با مقايسه در رقم اين و درگذشتهاند ناخالص موادمخدر مصرف دليل به معتادان از
و دارد درصد معادل 116 رشدي از حكايت سال 79 در كشته هشت و هفتاد و سيصد و هزار
آلوده را جوانان از بيشتري تعداد دامن روز هر تنها نه افيون كه ميرسد نظر به چنين
بيماريهاي انتقال و آلوده سرنگ از مشترك استفاده مصرف تغيير از ترس بلكه ميكند
هجوم ، اين مقابل درميشود گستردهتر سايهاش روز هر هپاتيت و ايدز مانند لاعلاج
و پوستر با تنها موادمخدر با مبارزه هفته در سال هر كه بستهايم ستادي به دل ما
در كه ستاديميرود افيون جنگ به ندارند اثري ديگر كه شعارهايي و تلويزيوني تيزر
يك طول در موادمخدر با مبارزه ستاد.بدرخشد كه ندارد ستارهاي خود كاري كارنامه
و نكردهاند شركت آن جلسات از يك هيچ در عضو وزراي كه داده تشكيل جلسه فقط 11 سال
آمارها.است داشته عهده به را امور اداره خود نماينده طريق از هم ستاد رئيس
از سخن نميتوان امروز.نبودهايم موفق موادمخدر با مبارزه امر در ما ميگويند
مبارزه استراتژي نبود ميكند چندان دو را ما مشكل كه چه آن زيرا برد امكانات نبود
ديگر كشور شرقي مرزهاي كه است اين واقعيت.نداريم نيز را كار اين دانش حتي مااست
ميرسد نظر به كه است اين واقعيت.ندارد را موادمخدر ورود مقابل در مقاومت توان
معتاد هر كه است اين واقعيتنيست امر مسئولان از بسياري دغدغه موادمخدر با مبارزه
در كنيم قبول بايد.بفروشد مواد ديگر نفر ده به بايد كند اداره را خودش كه آن براي
تصور كه است آني از كوتاهتر سنگين به سبك مواد از معتاد فرد رسيدن مراحل ايران
و نميشوند محسوب سدي مخدر تجارت براي ديگر كه موانعي و ماندهايم ما اكنون.شود
نميشناسيم چندان كه دشمناني به و ميچرخيم خود برگرد همچنان آن درون كه ميداني
.گرفتهايم مسلسل رگبار
گزارش يك بازتاب
هستند فرهنگي سارا و دارا
پرورش كانون عمومي روابط رسيد چاپ به دارند باربي هم دارا و سارا گزارش آنكه از پس
:خوانيد مي كه اند داده توضيحاتي نوجوان و كودكان فكري
مدير زبان از عروسكها اين عرضه و ساخت سابقه به اشاره با شده ياد گزارش در.1
وجه هيچ به مطلب اين كه است شده اشاره BBC راديو با ايشان مصاحبه به كانون عامل
تاكنون كانون فعاليتهاي ساير و عروسكها اين مورد در كانون مديرعامل و ندارد صحت
و سارا عروسكهاي قد.است20 نداده انجام شده ياد راديوي با را مصاحبهاي هيچ
.ميباشد30 صحيح سانتيمتر كه 35 است شده عنوان سانتيمتر گزارش 25 اين در دارا
در بلكه نيستند محدود تنها نه اشاره مورد گزارش برخلاف عروسكها اين حركتهاي
عروسكهاي جنس.دارند40 حركت قابليت زانو و بازو آرنج ، كمر ، گردن ، ناحيههاي
مطبوع بوي با عالي ABS و PVC مواد از بلكه نيست معمولي پلاستيك از دارا و سارا
عروسكها اين لباسهاي و جنبي وسايل همه ساخت و چهره طراحي.شدهاند50 توليد
عهده به چين كشور را عروسك ساخت تنها و است پذيرفته صورت كانون كارشناسان توسط
درصد اكنون 80 و است طبيعي امري عروسك ساخت دنياي در امر اين كه است داشته
نكته و ميشود توليد سنگاپور و جنوبي كره تايوان ، چين ، كشورهاي در دنيا عروسكهاي
سارا مادر شغل.ميشوند60 توليد چين در نيز باربي عروسكهاي كه است اين جالبتر
معلم عروسك دو اين مادر خانم ايران كه حالي دراست شده عنوان خانهدار دارا و
در و ندارد خاصي نظر باربي عروسكهاي جمعآوري مورد در كانون.است70 جغرافيا
كانون نظر به چند هر.است نگرفته قرار ذيربط مسئولان صلاحديد و تصميم جريان
.است سلبي حركتهاي از ضروريتر و مهمتر فرهنگي ايجابي حركتهاي
دهيد پاسخ سوال به لطفا
پاسخ چيزي به شد پاسخگو نهادي يا كس وقتي كه است اين هم يكي ما ديار عجايب از
عمل قاعده همين بر نيز كانون محترم عمومي روابط است ، نبوده سوال كه ميدهد
تحركات از حركت يك يا و شده ذكر كوتاهتر سانتيمتر سارا 15 قد اينكه.كردهاند
رفته گزارشنويس ياد از سارا و دارا پلاستيك مطبوع بوي يا و افتاده جا عروسكها
قرارداد يك بستن آيا واقعا ندارد ، اهميت قادري آقاي علمي سفرهاي اندازه به است ،
دست.داشت نياز سفر و وقت سال كشور 4 از دلار ميليون دو شدن خارج و چيني شركتي با
باآقاي اينجانب مصاحبه جريان در چندان گويا كانون عمومي روابط مدير قضا بر
مدير داشت ، حضور نيز صوت ضبط اتفاقا كه مصاحبه اين در نبودهاند ، چينيفروشان
نزول شان بلكه گذاشتند صحه بيبيسي با گفتوگويشان انجام بر تنها نه كانون عامل
گوش سارا ، و باربي سر بر صداها و سر اينكه و كردند تشريح هم را مصاحبه اين
به كارهاي كه اين از خورد تاسف بايد اينكه آخر در.بود كرده تيز را انگليسيها
مسئولان گفتههاي خلاف بر نميكنند ، ايجاد اشتغالي و نداشته ثمرهاي نيز ملي ظاهر
جهت در نيز كوششي و نبودهاند داخلي توليدكنندگان پي در چندان دوستان اين كانون ،
سارا و دارا كه باشد يادمان) ندادهاند صورت ايران به عروسكسازي تكنولوژي انتقال
كه بود خوب چقدر(شوند ساخته ايراني دست با بايد يعني دارند بودن ملي داعيه
است جغرافي معلم سارا مادر اينكه نه و ميدادند پاسخ موارد اين به كانون مسئولين
.خانهدار نه
نيستند عادي كدام هيچ
نداشت وجود هرگز كه شاعري
پور اكبر علي رضا
كانادا مونترآل شهر رستورانهاي از يكي در غيرعادي جشني سال 2000 ، اكتبر ماه در
اين.شد برگزار "كاراويس آندرهآس اشعار:ساراسن جزيره" كتاب انتشار مناسبت به
در بود ، يافته سازمان اتاوا در يونان سفارت مطبوعاتي وابسته ابتكار به كه مراسم
البته.نداشت اطلاع مراسم در او حضور از هيچكس كه شاعري براي بود بزرگداشتي واقع
يوناني و داشت سر به ماهيگيري كلاه كه حالي در ميناميد ، كاراويس را خود كه مردي
واقعا او آيا اما.بود داده نشان مراسم محل در را خود لحظاتي براي ميكرد ، صحبت
اصلا ميزد؟ جا كاراويس را خود كه فريبكاري يا بود يوناني زيباي اشعار سراينده
داشت؟ وجود كاراويس نام به شخصي آيا
شعر الهه:كاراويس" عنوان با Globe and mail نشريه در مقالهاي طي هايز ماتيوز
سوالهاي به پاسخي يكسال مدت تا كانادايي اديبان كه شد مدعي "ادبي؟ شياد يا يونان
كاراويس ، آثار مفسر و مترجم سولوي ، ديويد دست به فقط معما راز.نمييافتند فوق
معروف مقالهنويس و شاعر سولوي ، كه بودند معتقد صاحبنظران از بسياري.ميشد گشوده
اين كانادايي مترجم.است پرداخته و ساخته را يوناني نويسنده شخصيت خود كانادايي ،
اقرار ضمني بهطور او زيرا اواخر همين تا فقط اما ميكرد ، رد شدت به را اتهامات
خود بزرگداشت ، مراسم در كه كسي آن پساست بوده او تخيلات زاييده كاراويس كردهكه
...است بوده سولوي اقوام از يكي هم او گويا چه؟ ميكرد ، معرفي كاراويس را
را خود صفحات از يكي Books in Canada مجله كه زماني شد ، آغاز اكتبر 1999 در ماجرا
به مقاله اين.ناميد "نوين يونان هومر" را او و داد اختصاص كاراويس از تمجيد به
چاپ به داشت ، صورت به ريش و لب به مزورانه لبخندي كه شاعر ، از عكس و شعر چند همراه
در سولوي امضاي كه ميخورد چشم به يوناني شاعر از زندگينامهاي پايان در.رسيد
ليپسي ، در سپس و سريفوس در اقامت كرت ، جزيره در متولد 1932 كاراويس ، :بود آن پاي
همراه به را خود اشعار حتي و ميپردازد نيز شعر سرودن به ماهيگيري كار كنار در او
بهعنوان سرودههايش و ميگيرد فرا را يونان سراسر او شهرت ;ميفروشد ماهيها
و شهرت عليرغم كاراويس اما ;ميشود تدريس مدارس در يوناني شعر نمونههاي بهترين
مدعي سولوي و ;كند زندگي انزوا در و سروصدا از دور به كه دارد دوست خود ، اعتبار
و بيابد سال 1991 در را او خانه است توانسته سرانجام بسيار كنكاش از پس كه ميشود
.بودهاند عالم دوستان بهترين دو ، هر بعد به زمان آن از
زدن گول اما.بود فريفته را Books in Canada سردبير كه دارد اذعان سولوي
فردريد ، از نامهاي مجله ، بعدي شماره در.است نبوده سادهاي كار مجله ، خوانندگان
از اما ميدهد ، قرار انتقاد مورد را سولوي او.رسيد چاپ به يوناني ، زبان مترجم
نبوغ نه و برد سوال زير را كاراويس وجود نه فردريد.غيرمنتظره كاملا زاويهاي
"عارفانه جنبههاي با شاعري" را او و پرداخت او ستايش به بلكه را ، او شاعرانه
منابعي بهعنوان كاندياسدي.سي نام به ناشناختهاي استاد مطالعات از ريد.دانست
دروغ خود اصالت درباره يوناني شاعر كه كرد عقيده ابراز و برد نام كاراويس درباره
ضربات ريدميپردازند معاش امرار به سيگار قاچاق طريق از واقع در و است گفته
آثار اولين كاندياس ، مطالعات طبق:آورد وارد خود مقاله پاياني جملات با را نهايي
از گروهي هيدر و ;است بوده "هيدر مافياي" از "شده دزديده شعرهاي ترجمه" كاراويس
بر":آنكه بامزهتر.ميكنند زندگي يونان در ظاهرا كه هستند كانادايي تبعيديان
".است داده نسبت خود به را سولوي نخستين اشعار از برخي كاراويس شايعات ، برخي اساس
.نبود تنها ريد اما.ميديد درگير توطئه يك در را خود ناخواسته ، يا خواسته سولوي ،
به نامهاي نگارش با كانادا ، در يونان سفارت مطبوعاتي وابسته شولياريس ، يورگوس
قرار ستايش مورد بود گرفته انجام كاراويس نام به كه را او "تخيلي تلاشهاي" سولوي ،
كاراويس شناساندن زمينه در او با كه پذيرفت و گرفت تماس شولياريس با سولوي.داد
.كند همكاري
كومبرا و يونان در سالونيكا دانشگاههاي در كاراويس آثار بررسي براي كنفرانسهايي
.كرد دريافت يوناني زبان به و يونان از نامه دو حتي سولوي.شد برگزار پرتغال در
انتشار خاطر به اول نامه در را سولوي و بود ناميده كاراويس را خود نامهها فرستنده
سولوي.بود بخشيده اشتباه ، اين خاطر به را او دوم نامه در و بود كرده ملامت او عكس
به نامهاي در سرانجام سولوي.است بوده نامهها اين فرستنده كسي چه نميداند هنوز
آثار اما.است پرداخته و ساخته خود را كاراويس شخصيت كه كرد اعتراف نشريات از يكي
شاعر هاداس ، راشل خانم است؟ برخوردار ادبي ارزش از حد چه تا تخيلي شاعر اين
بسيار او اشعار از بعضي" ميكند عقيده ابراز يوناني ، فرهنگ با آشنا و آمريكايي
فاقد شدهاند ، ترجمه يوناني از كه قطعاتي بهعنوان آنها از خيلي اما هستند ، عالي
.نيستند موافق كاراويس شخصيت بودن ساختگي با همه يونان كشور در اما ".هستند اعتبار
عمل به ريد و سولوي از شديدي انتقادات آتن بزرگ روزنامه "توويما" دسامبر 1999 ، در
در كه بود اين عجيب اما.كرد كانادايي خوانندگان دادن فريب به متهم را آنان و آورد
.بود بسته نقش كاراويس كودكيهاي از عكسي مقاله ، كنار
(لندن) گاردين:منبع
|