جنگي هيچ در ايران :اطلاعات وزير
نميشود قدم پيش
دانشگاههاي رئيسان بهداشت وزير معاون
مخالفند پزشكي جداسازيآموزش با پزشكي
كنيم جلب را مردم اعتماد بايد :قاليباف
دركار نبايد غيرقضايي مسايل :اژهاي محسني
باشد داشته دخالت قاضي
واقعه روزهاي
انتظار سال سه
حمله درباره رهبري معظم مقام سخنان خلاصه
چرا نكردند گوش چرا :تهران دانشگاه كوي به
كرد جريحهدار مرا قلب حادثه اين نميكنند گوش
كه كند مي حكم سالارانه مردم رفتار
ببخشيم
جمعه نگاه
شرطها تمام وزن به شرطي
جنگي هيچ در ايران :اطلاعات وزير
نميشود قدم پيش
جمهوري كه است آن بر ملي وفاق منطقهاي ، و داخلي امنيت شرايط در:گفت اطلاعات وزير
زور زيربار مردم شود تحميل ما بر بحراني اگر اما.نشود پيشقدم جنگي هيچ در اسلامي
.رفت نخواهند
:افزود كرمان استان اداري شوراي جلسه در پنجشنبه روز "يونسي علي" حجتالاسلام
كه نكنند بحرانآفريني ايران مثل جايي در و نشوند وسوسه آمريكاييها كه اميدوارم
.شد خواهد مشكلساز بسيار آنان براي امر اين
به حمله با كه است اين فلسطين و افغانستان از پس آمريكا نقشه:افزود اطلاعات وزير
افغانستان در قتلعام و كشتار با تا دهد سوق كشور اين سمت به را جهانيان ذهن عراق ،
.ببرد پيش را خود اهداف فلسطين و
:گفت آمريكا در اطلاعاتي سيستمهاي وجود خلا و سپتامبر حوادث 11 به اشاره با وي
امنيت در اندازه همان به باشد مقتدر كشوري اگر ميشد تصور حوادث اين وقوع از قبل
.است
نيز دنيا در رقيب بدون قدرت حتي شد مشخص سپتامبر حوادث 11 از پس اما:افزود وي
.است اطلاعاتي سيستم نقش حساسيت مبين امر اين و باشد امن نميتواند
كه برد فرو غفلت در را آمريكاييها چنان آن سپتامبر حوادث 11:افزود يونسي
.كردند اعتراف شكست به و نميرسيد نظرشان به چارهاي
كه ابزاري و امكانات همه با آمريكا و اسرائيل نيز حاضر حال در:گفت اطلاعات وزير
.ميكنند ناامني احساس آنها مردم و هستند كشورها ناامنترين جزء دارند اختيار در
دانشگاههاي رئيسان بهداشت وزير معاون
مخالفند پزشكي جداسازيآموزش با پزشكي
رئيسان اجلاس حاشيه در پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت هماهنگي امور معاون
مصوبه مخالف پزشكي علوم دانشگاههاي رئيسان همه:گفت كشور پزشكي علوم دانشگاههاي
درماني بهداشتي خدمات از پزشكي آموزش جداسازي بر مبني اسلامي شوراي مجلس اخير
.هستند
ايرنا اجتماعي گروه خبرنگار با وگو گفت در پنجشنبه روز "سياري اكبر علي "دكتر
(درمان و پزشكي آموزش بخش ادغام) كنوني الگوي دانشگاهها ، رئيسان اعتقاد به:افزود
بيان با وي.است بوده كشور درمان و بهداشت بخش و مردم براي زيادي دستاوردهاي داراي
حاضر درحال رقم اين:افزود داشت وجود كشور در پزشك هزار سال 1364 ، 17 در اينكه
هزار سه درسال 64 ، كه است درحالي اين:كرد تاكيد سيارياست پزشك هزار بر 60 بالغ
در صرفا متخصصان از درصد حدود 80 و بودند كار به مشغول كشور در خارجي پزشك و 400
راهاندازي 25 بهداشت ، وزارت مقام اين.بودند متمركز كشور بزرگ شهر پنج و تهران
از پزشكي گروه دانشكدههاي تعداد افزايش و ارشد كارشناسي دوره تخصص ، 60 فوق دوره
دارد وجود پزشكي دانشكده يك استانها تمام در كه گونهاي به - واحد به 200 واحد 40
توصيف ودرماني بهداشتي خدمات و پزشكي آموزش بخش ادغام طرح دستاوردهاي ازجمله را -
.كرد
كاهش بسيار كشور از خارج به بيمار اعزام حاضر درحال اينكه بيان با سياري دكتر
اعزام زمينه در ارزي صرفهجويي دلار ميليون تاكنون 600 ازسال 64:كرد تاكيد يافته
پزشكان از نكردن استفاده درخصوص ارزي جويي صرفه دلار ميليون و 900 خارج به بيمار
خدمات امكانات بيشترين جداسازي را تفكيك طرح نتيجه مهمترين وي.داشتهايم خارجي
تختهاي از درصد انتزاع ، 55 طرح اجراي درصورت:وگفت دانست بهداشت وزارت از درماني
فضاهاي و تجهيزات تخصص ، فوق تخصص ، انساني ، نيروي لحاظ به امكانات بهترين با كشور
مسئوليت كه فناوري و علوم وزارت اختيار در و جدا بهداشت وزارت از نياز مورد
.ميگيرد قرار ندارد ، را مردم درمان در پاسخگويي
كنيم جلب را مردم اعتماد بايد :قاليباف
جامعه در ناجا وظيفه اصليترين و اساسيترين:كرد اعلام انتظامي نيروي فرمانده
.است جامعه در امنيت برقراري اسلامي و ولايي
نيروي صبحگاه مراسم در پنجشنبه روز "قاليباف محمدباقر" خلبان سرتيپ سردار
قانون چارچوب در كه شهرونداني همه براي امنيت اين:افزود سمنان استان انتظامي
.شود برقرار بايد هستند كه گرايشي هر با كشور اين قوانين و اساسي
شود برخوردار امنيت اين از نبايد كه كسي تنها زمينه اين در:ساخت خاطرنشان وي
نيروي فرماندهان و مسئولان:شد متذكر قاليباف.او جرم حوزه در هم آن است ، مجرم
نيروي و كنند اندازهگيري را خود تلاش ميزان امنيت ، شاخص با تنها بايد انتظامي
مورد مردم براي امنيت تامين براي بايد نيرو اين تجهيزات و امكانات و انساني
را ما وظيفه اسلاميت بعد:كرد تصريح انتظامي نيروي فرمانده.گيرد قرار استفاده
.هستند مديون مضاعف طور به مردم به مسلح نيروهاي لحاظ اين به و كرده سنگينتر
امري انتظامي نيروي پرسنل براي را عمل در صحت و دقت سرعت ، رعايت قاليباف ، سردار
برقراري وي.كنيم جلب را مردم اعتماد بايد خود اقدامات در:گفت و دانست لازم
بزرگترين مردم اعتماد:گفت و دانست غيرممكن مردم اعتماد و حضور بدون را امنيت
.شود وارد آن به خدشهاي كه نگذاريم و بكوشيم آن حفظ بر بايد كه است سرمايه
ساير با نيرو اين تعامل نيز و همگامي همراهي ، بر كشور انتظامي نيروي فرمانده
.كرد تاكيد جامعه در امنيت برقراري براي نظامي و اجرايي دستگاههاي
دركار نبايد غيرقضايي مسايل:اژهاي محسني
باشد داشته دخالت قاضي
قضايي دستگاه به هجمهها كنوني شرايط در:گفت دولت كاركنان قضايي مجتمع رييس
.ميكند ايستادگي بزرگ خلافهاي مقابل در كه چرا شده بيشتر
قضايي تشكيلات قضات ع_جم در شنبه پنج روز اژهاي ، محسني غلامحسين حجتالاسلام
اگر و روبهروست زيادي چالشهاي با قضاييه قوه اكنون:افزود شرقي آذربايجان استان
.شود رفع بايد هست كار در نواقصي
.است كرده خوش جا ميكروب كشور ، دستگاههاي برخي در متاسفانه:كرد تصريح وي
قدرت صاحبان و پولدارها كه شود توجه بايد:گفت خاص دستگاهي نام به اشاره بدون وي
داشته درپي گرفتاري كه نرويم سمتي به تا نكنند نفوذ كشور قضايي دستگاه به خصوصا
.باشد
ميكند رسيدگي كلفت دم يك بهاتهام قضايي دستگاه كه زماني:افزود "اژهاي محسني"
نفر يكصد با مواجهه در ولي ميشود شروع بيدادها و داد ميرسد ، جا همه به صدايش كه
.نميآيد پيش مشكل اين عادي متخلف
قضاييه قوه در كه افرادي:اظهارداشت و نمود توصيف دشوار و خطير امري را قضاوت وي ،
در بايد قاضي:كرد تاكيد وي.باشند داشته تسلط خود نفس بر بيشتر بايد ميكنند خدمت
.باشد داشته دخالت او كار در قضايي غير مسايل ندهد اجازه و كند عمل قوانين چهارچوب
بايد نيز قانون از استفاده چگونگي در تدبير قانوني ، موازين رعايت با:افزود وي
.باشد نداشته حكومت و قضايي دستگاه براي هزينهاي تا باشد قضات مدنظر
واقعه روزهاي
ساعت تا كه گرفت ايراد كشور وزير به شمارههايش از يكي در بعدها "جبهه" روزنامه
صبح 7
كه شنيدهاند پاسخ بگيرند تماس او با ميخواستهاند كه بار هر و نبوده دسترس در
"است خواب آقا حاج"
روساي محدودنشد معين دكتر به استعفا كرد استعفا علوم روزوزير همان بعدازظهر
دستهجمعياستعفا آزاد دانشگاه استثنايرئيس به تهراننيز دانشگاههاي همه
نشد پذيرفته البته كه دادند
ماه 78 تير حوادث 18تا 24 بر مروري
در امامي سعيد دوستان و بود مرداد پنجم.نداشت لب بر لبخند ديگر خاتمي بار اين
واكنش كه بود بعد ماه يك نزديك خاتمي.وي درگذشت روز چهلمين مراسم برگزاري تدارك
از":داد نشان كشور ديگر دانشگاه چند و تهران دانشگاه كوي حوادث به برانگيزي تامل
".دارد سنگيني تاوان آن عاملان شناسايي و زنجيرهاي قتل جريان كشف كه ميدانستم پيش
مدبرانه چنين نميتوانست ورنه بود آفريني بحران همه آن منتظر انگار رئيسجمهور
تحسيناش به زبان نيز وي مخالفان كه آنچنان بگيرد را فاجعه ابعاد شدن گسترده جلوي
.بگشايند
اين دادن به كه بود مهم قدر آن كشف آن كه كرد عنوان هم باز خاتمي همه اين با
در كمكم تهران كه شد زده هنگامي آن جرقه كه تاواني.ميارزيد سنگين تاوانهاي
.ميرفت فرو خواب
در تهران دانشگاه اسلامي انجمن مركزي شوراي اعضاي تيرماه ، پنجشنبه 17 روز عصر
سلام روزنامه تعطيل و مطبوعات قانون اصلاح طرح تصويب برابر در گرفتند تصميم نشستي
كوي كنند سازماندهي را خود تصميم دانشجويان آنكه از پيش اما دهند ، ترتيب تظاهراتي
.بود جوشيده خود در تهران دانشگاه
با و آمدند بيرون كوي از شب ساعت 10 از تهران دانشگاه كوي مقيم دانشجويان
.بازگشتند سپس و كردند راهپيمايي احمد آل جلال تقاطع تا مجلس از انتقاد در شعارهايي
كوي وقت مدير كوهي دكتر گرفت تماس يوسفآباد كلانتري با فاصله اين در كه كسي
ماجرا آنها دخالت براي و شد حاضر محل در انتظامي نيروي تماس اين با.بود دانشگاه
انتظامي نيروي" شعار كوي به بازگشت هنگام دانشجويان كه چنان ميرفت پيش آرامي به
.بود شب نيمه حوالي هنوز.دادند سر "تشكر تشكر ،
شنيده شب نيمه اخبار در وقتي كه بود گفته اسلامي انجمن مركزي شوراي عضو حجتي رضا
محل به شتابان است گرفته پس سلام روزنامه از را خود شكايت اطلاعات وزارت كه است
به بازگشت حال در را دانشجويان او.بدهد آنها به را خبر تا رفته دانشجويان تجمع
را خبر و ميبيند - احمد آل جلال تقاطع از بالاتر كمي - فني دانشگاه جلوي در كوي
.ميرساند آنها به
آيا اطلاعات وزارت شكايت گرفتن پس به توجه با كه درميگيرد بحث دانشجويان بين
به آهسته جمعيت كه بود حال اين در.نه يا دارد ضرورتي ديگر راهپيمايي و تظاهرات
.بود رسيده كوي نزديكي
داخل به دانشجويان از نفر از 300 بيش جمعيتي ميكنند روايت شاهدان كه گونه آن
موضوع اينميمانند بيرون ميرسيد به 100 تعدادشان كه ديگران و ميروند خوابگاه
و تند برخورد ورود محض به كه ميشود همزمان انتظامي نيروي از ديگر واحد يك ورود با
و ميرود پيش - كوي مدير - كوهي دكتر كه بود اينجا در.ميدهند نشان خشونتآميزي
پاسخ رسيده تازه گروه فرمانده اما است گرفتن پايان حال در تظاهرات كه ميگويد
.ميدهد ديگري
به آنها همگي هنوز كه دانشجويان به و ميروند دانشجويان طرف به ضدشورش پليس چند
صورت دانشجويان بردن داخل هدف با برخورد.ميكنند برخورد بودند نرفته كوي داخل
بيرون خوابگاه داخل از دانشجويان از زيادي تعداد و ميآيد پيش درگيري ولي ميگيرد
.ميشود آغاز درگيري.ميآيند
نيمه به ساعت كه زمان اين در.ميپردازند درگيري دانشجويانبه انتظاميو نيروي
كوي به مجلس فعلي نماينده و دانشگاه دانشجويان معاون سليماني دكتر ميرسيد بامداد
و ميكنند مقاومت آنها اما بازگردند كوي به كه ميخواهد دانشجويان از و ميرسد
.شدند مجروح تعدادي و شده حمله ما به كه ميگويند
و بود رسيده كوي به هم تهران استانداري انتظامي سياسي كل مدير تعالي علي زمان اين
اما.شنيد دانشجويان از نيز را پاسخ همان سليماني كه داشت درخواستي دانشجويان از
ثمر به داشت بودند نشسته زمين به آرام دانشجويان كه هنگامهاي در سخنرانياش
.رفت باد به تعالي زحمات و شد شليك هوايي تير ناگهان 3 كه ميرسيد
نيروي از هم دانشجويان بروند كوي داخل به ميخواهد دانشجويان از انتظامي نيروي
صبح ساعت 2 آنكه تا داشت ادامه تسلسل دور اين.بنشيند عقب كه ميخواهند انتظامي
به ضدشورش يگان كه ميدهد دستور شود وارد آنكه از قبل و ميرسد كوي به نظري سرتيپ
.شوند اعزام منطقه
رايزني كهبه حالي در صبح سه ساعت حوالي - تهران استاندار معاون - رضايي و نظري
تنها 5 ميگويد دانشجويان به انتظامي نيروي فرمانده بودندناگهان مشغول گفتوگو و
.بازگردند كوي داخل به كه دارند فرصت دقيقه
انصاري سردار با و ميشود باخبر ماجرا از رضايي طريق از كشور ، وزير فاصله اين در
كوي وارد وجه هيچ به كه ميدهد دستور و ميگيرد تماس انتظامي نيروي فرمانده جانشين
ديگر بار انتظامي نيروي كه ميگويد تاجزاده ولي.نكند تيراندازي هم كسي و نشوند
.شد كوي وارد دستورات تمرد با صبح ساعت 7 در
ساعت 7 تا كه گرفت ايراد كشور وزير به شمارههايش از يكي در بعدها "جبهه" روزنامه
شنيدهاند پاسخ بگيرند تماس او با ميخواستهاند كه بار هر و نبوده دسترس در صبح
ميان اين در اما كشور وزارت سخنگوي شيخالاسلام بهاالدين."است خواب آقا حاج" كه
تعدادي حمله با كوي به بازگشت از پس دانشجويان كه گفت تهران روزنامههاي از يكي به
روبهرو ميكردند ، پرتاب سنگ آنان سمت به و داشتند تن به شخصي لباس كه افراد از
و زخمي خشمگين ، دانشگاه كوي كه برميخاست خواب از حالي در تهران جمعه بامداد.شدند
و بيمارستان راه در يا بودند مصدوم يا ازدانشجويان بودتعدادي حيرت و بهت در غرق
همراه 800 به شكسته تخت و 400 2هزاربود خورده زخم روانشان و روح آن از بدتر يا
.بود دانشگاه كوي در تير شب 18 برخوردهاي از ناشي خسارت تومان ميليون
ظهر ، اذان از پس اينكه تا داشت ادامه جمعه روز ظهر تا پراكنده ، درگيريهاي
.خواندند جماعت نماز و نهادند سجده به سر دانشگاه كوي اصلي در مقابل در دانشجويان
معترضان به دانشجويان مقابل از رفتوآمد با سوار موتور چند كه بود هنگام اين در
شخصي لباس نيروهاي از جمعي بعد دقيقه چند.كردند توهين گذشته شب بازداشتهاي به
و چوب كه حالي در شدند صحنه وارد همه چشم مقابل در نيسان وانت دستگاه توسط 2
.داشتند دست در آهني ميلههاي
تا داشت ادامه دقيقه تا 20 وضعيت اين و ميكردند حمله او به ميشد معترض كه كس هر
فشار گروههاي.كنند ترك را صحنه تا خواست شخصيها لباس از انتظامي نيروي اينكه
حلقه چند كوي مقابل در نيز دانشجويانكردند حركت آلاحمد خيابان سمت به نيز
نيروي وقت فرمانده لطفيان استعفاي خواستار شعارهايي در آنان.زدند آتش لاستيك
.آمدهبودند پيش وضع به اعتراض در علوم وزير و دانشگاهها روساي انتظامي ،
با همراه بازميگشت استان تامين شوراي جلسه از كه لاري موسوي جمعه بعدازظهر
كشور ، وزير ورود ابتداي در.رفتند كوي به بهداشت و علوم وزراي و معاوناناش
ميدادند شعار دارد مطلق تسلط انتظامي نيروي بر لاري ميكردند تصور كه دانشجويان
نبود او عليه يكپارچه دانشگاه جو همه اين با ".اقتدار اقتدار ، ما ، كشور وزير"
داده او عليه تندي شعارهاي ميكرد آرامش به دعوت را دانشجويان او كه هنگامي هرچند
و بگويد سخن راحتي به نتوانست وي كه شد لاري موسوي عليه آنچنان جو لحظاتي.ميشد
كه كشور وزير محافظ عكس.افتاد زمين به سرش از عمامه عصبي ، جمعيت هياهوي ميانه در
مجلات جلد روي بعدها كند ثبت را لحظه آن ميخواست كه برده عكاس دوربين جلوي در دست
برادر بار اين اما بازگشت بود آمده كه راهي آن از كشور وزيرنشست تهران
و نكردند قبول نيز را او دانشجويان اما بود شده حاضر دانشجويان ميان در رئيسجمهور
در و ميكرد اقتضا مصلحت لابد كه شدند رئيسجمهور حضور خواستار پيدرپي شعارهاي با
.حاضرنشد جمع
روساي.نشد محدود معين دكتر به استعفا.كرد استعفا علوم وزير روز همان بعدازظهر
دادند استعفا دستهجمعي آزاد دانشگاه رئيس استثناي به نيز تهران ، دانشگاههاي همه
.نشد پذيرفته البته كه
در را دانشگاه دانشجويان دوشنبه ، روز پايان تا شنبه روز بامداد از روي هر به
نيروي به حتي كه بودند آورده بار به فجايعي چنان خودسر ، نيروهاي.داشتند خود تسخير
.نشوند نزديك دانشجويان به بيشتر متر هزار از بود شده داده دستور نيز انتظامي
كه بود كرده اعلام نيز وحدت تحكيم.بود دانشگاهها در عمومي عزاي روز اما شنبه
.اجتماعكنند تهران دانشگاه در و نشوند حاضر امتحان جلسه در دانشجويان
ساعات آن در آنكه تا يافت ادامه بعدازظهر تا 3 تهران دانشگاه در تحصن و تظاهرات
آنان خواستههاي كه ميدهند فرصت ساعت ملي 3 امنيت عالي شوراي به كه كردند اعلام
راه دانشگاه كوي طرف به پياده پاي با بعضي.شد تعطيل موقتا تحصن.سازد برآورده را
اينجا دركردند كج كشور وزارت سوي به راه رسيدند فاطمي خيابان به چون و افتادند
كشور وزارت مقابل در حاضر دانشجويان.پيوستند آنها به نيز آزاد دانشگاه دانشجويان
در خاتمي واكنش اما.دهد نشان واكنش كوي حوادث به نسبت تا خواستند رئيسجمهوري از
.داشت عهده به را آن رياست خود كه شد ملي امنيت عالي شوراي اطلاعيه به محدود ابتدا
معظم رهبر و بود شده تاكيد دانشجويان خواستههاي شدن برآورده بر شورا اعلاميه در
.بود رسيده يكشنبه روز.كردند تاييد را آن نيز انقلاب
گروهي اميرآباد خيابان در.بود ملتهب اخير روز چند از بيش كوي روز اين بعدازظهر
.نشوند شناخته عكسها در تا بودند پوشانده را خود صورت پارچه تكه با دانشجويان از
حاضر دانشجويان جمع در نيز تهران شهر شوراي رئيس نوري ، عبدالله كه بود روز آن عصر
هستند ، آزاد خشونتطلبان تا كه گفت و كرد اعتراض غيرقانوني گروههاي حملات به و شد
.نيست عجيب حوادثي چنين آمدن پيش
و سنگها قلوه.ميشدند خوابگاه وارد كوي خرابيهاي ديدن براي گروه گروه نيز مردم
و خامنهاي هادي و معين.بود مانده جاي بر هنوز آهني ميله و چوب زيادي تعداد
بود دانشجويان منتخب شوراي با گفتوگو مشغول علوم وزير و بودند كوي در محتشميپور
دانشگاه هواداري به تبريز دانشگاه.ميرسيد شهرستانها از خوشي چندان نه خبرهاي كه
فشار گروههاي و انتظامي نيروي درگيري با دانشجويان تظاهرات اما بود برخاسته تهران
تبريز بازار.بود رسيده اطراف خيابانهاي به دانشگاه از درگيري.بود نشسته خون به
قصد به نيز گروهي و دانشجويان از هواداري به مردم از گروهي و بود شده تعطيل
و مشهد شيراز ، اصفهان ، دانشگاههاي تبريز ، جز به.بودند آمده خيابانها به كنجكاوي
آرامي به تظاهرات كار شهرها آن در برخاستند ، تهران دانشگاه از حمايت به نيز رشت
داده قول و بود كرده آرام را دانشجويان معين نيز دانشگاه كوي در.بود گرفته پايان
را شب آن معين.كند پيگيري دانشجويان همراه را مسايل نظام ، مديريت هرم راس تا بود
زودتر شهر.رسيد فرا دوشنبه روز اينكه تا گذراند دانشجويان با كوي مسجد در صبح تا
در آنها از بسياري چنانكه بود استادان تحصن روز دوشنبه.بود برخاسته دانشگاه از
.زدند تحصن به دست كوي مسجد
شعاردهندهها بعضي و كوي اطراف وضعيتبود شده اعلام صبح نيم و ده تحصن ساعت
صدور با دوشنبه روز عصر وحدت تحكيم دفتر كه بود آتشين و تند و وخيم آنچنان
اين.كرد جدا تندروها از را خود صف و محكوم را آنارشيسم و خشونت رسما اطلاعيهاي
و مطرح مسالمتآميز را خود خواست دانشجويان كه بود هوشمندانهاي و مبارك پديده
تا وضعيت اين.ميكردند پيگيري اصلاحطلبانه و مدني راههاي از را خود مطالبات
دانشجويان اجتماع كه چرا نبود خوش چندان كه پاياني.داشت ادامه دوشنبه روز پايان
.بود شده كشيده خورد و زد به دانشگاه در
به وليعصر چهارراه سوي به و آمده بيرون دانشگاه از نفره هزار گروهي ظهر حوالي
بودنشان دانشجو در دانشجويان از بسياري كه گروه اين.بودند پرداخته راهپيمايي
كه ضدشورش گارد.شدند درگير وليعصر ميدان در بعدازظهر ساعت 2 حدود داشتند ترديد
خورد و زد به كار و شد مانع ميديد وليعصر خيابان از رفتن بالا حال در را جمعيت
به ناخوشايندي صحنه اشكآور گاز پرتاب و جمعيت سر بالاي بر هليكوپترها حضوركشيد
.داشت ادامه ساعت چندين درگيري.بود آورده وجود
گروههاي با.آمدند بيرون بعدازظهر ساعت 7 حدود در تهران دانشگاه از نيز گروهي
شب ساعت 10 تا درگيري.شدند درگير داشتند دست در چوب و تن به سفيد لباس كه فشار
دوشنبه عصر كوي.نبود انقلاب و وليعصر خيابان از بهتر نيز كوي وضعيت.داشت ادامه
نفس فضاي اشكآور گازهاي و بود گرفته قرار فشار گروههاي حمله مورد ديگر بار يك
در كه دانشجويان از گروهيبود كرده تنگ شمالي اميرآباد خيابان در را كشيدن
از تعدادي سو ديگر از و بودند شده درگير نظاميان شبه با بودند كردستان بزرگراه
دانشجويان تحصن اينك.بودند شده كوي و دانشگاه حريم وارد دوباه فشار گروه اعضاي
كه سهشنبه روز.ميشد افزوده درگيريها شدت به لحظه به لحظه اما بود گرفته پايان
فشار گروههاي هجوم با بودند آمده هم گرد دانشگاه مقابل در دانشجويان از گروهي
كه گرفت شكل تظاهراتي افراد تجمع با سهشنبه ظهر حوالي.شدند درگير باز و پراكنده
كه رسيد خبري جايي از ساعت هر كشاند تهران دانشگاه اطراف به را شورش ضد گارد
چهارراه وليعصر ، ميدان جمهوري ، خيابان وليعصر ، چهارراه.است شده آغاز درگيري
از صحبت درگيريها اين جريان در.بازار اطراف و بهارستان ميدان وصال ،
ديگر به و ميزدند حدس دانشجويان پيش روزهاي از كه ميشد خرابكاريهايي
را آنها و ميكردند گوشزد را آن خطر بودند تظاهرات خواستار كه خود همدانشگاهيهاي
زدن آتشنيست دانشجويان كار وضعيت اين ايجاد كه بود معلوم.ميداشتند برحذر
كه داشت آن از حكايت همه و همه مغازهها غارت و بانكها شيشه شكستن اتوبوسها ،
.رساندهاند صحنه به را خود غيردانشجويي جريانهاي
به بود قرار كه ميگفت سخن تظاهراتي درباره اسلامي جمهوري سيماي و صدا شب سهشنبه
در كه خاتمي سخنان خبرها از پسشود برگزار اسلامي تبليغات هماهنگي شوراي دعوت
به دادن پايان خواستار خاتمي آن در كه شد پخش بود ايستاده جمهوري رياست نهاد راهرو
.ميكرد تاكيد آشوب جريان با دولت جدي مقابله به و بود بحران
مردم به و شد ظاهر تلويزيون صفحه در دفاع وزير شمخاني دريابان نيز شب پايان
گذاشت نخواهيم قيمتي هيچ به صبح فردا از و يافته پايان آشوبها كه داد اطمينان
.بريزد هم به مردم آرامش
اسلامي ، تبليغات سازمان هماهنگي شوراي دعوت بنابر ماه 78 تير چهارشنبه 23 روز صبح
صبح چهارشنبه.بود شده ديده تدارك تهران دانشگاه در سر مقابل راهپيمايي و تجمع يك
در هماهنگ گروههاي كمكم ساعت 8 حدود از.بود تعطيل روزهاي يادآور شهر مركزي نقاط
شعارهاي آن روي كه پلاكاردهايي داشتن دست در با يكديگر كنار در كوچك دستههاي قالب
.شدند پيدا بود شده نوشته آشنايي
كوي حادثه متهمان از تن اتهامات 20 به رسيدگي جلسات اسفند 78 در يعني بعد ماه چند
و 18 روزهاي 17 كه انتظامي نيروي متهمان پرونده تنها جلسات آن در.شد آغاز دانشگاه
.شد رسيدگي دانشجويان از نفر حدود 400 شكايت و بودند ماجرا درگير تيرماه
به حمله در آمريت تهران ، انتظامي نيروي سابق يسرپرست اول رديف متهم خواست كيفر در
متهمان اتهام و ناجا عليه بدبيني موجبات ايجاد و دستور لغو تهران ، دانشگاه كوي
متهم.بود شده ذكر دانشجويان جرح و ضرب ايراد و كوي به حمله بيستم تا دوم رديفهاي
مدت.شد متهم نيز ريشتراش دستگاه يك سرقت به اصلي اتهام بر علاوه پنجم رديف
نوارسازان ماجراي كه بود دانشجويان شكايات به رسيدگي جلسات پايان از پس كوتاهي
آن جريان در دانشجويان وكيل رهامي محسن دكتر.يافت خبري محافل در وسيعي بازتاب
دانشجويان به حمله عوامل متهمان از تن كه 19 ميشد اوين زندان روانه حالي در ماجرا
يك دزديدن جرم به هم آن شد محكوم گروهبان يك تنها و بودند گرفته تبرئه حكم
با نيز خاتمي كه داد خبر دولت منتقد هفتهنامههاي از يكي بعدها.برقي ريشتراش
.است كرده دلجويي وي از _ دادگاه اول رديف متهم _ نظري فرهاد به نامهاي ارسال
حمله از سال سه.داريم قرار آن سالگرد سومين آستانه در و است گذشته روزها آن اينك
حوادث جانباخته ابراهيمنژاد عزت.ميگذرد تبريز دانشگاه و تهران دانشگاه كوي به
:نوشت شعرهايش از يكي در كه ميدانست را خود سرنوشت آغاز ، از انگار دانشگاه كوي
روزهاي / قاصدك نبود ، عجيب / بود پيدا خوابهايم آغاز از من سرنوشت / نيست رازي
../ ميكرد پيچپيچ را نورسته آويشن ناباور مرگ و / سوسن تنهايي و / باد با نيامده
تصوير را زندگانم نيامده پيش مرگ و / نزاده كودكان ميلاد خوابهايم نبود ، عجيب
...ميكرد
انتظار سال سه
دانشگاه كوي حادثه دانشجويان آزادي براي شده انجام اقدامات بازخواني
جو حقيقت فاطمه
ها خوئيني موسوي اكبر علي
سليماني داود
نيا تاجر علي
كماكان كه ميرسد فرا حالي در آينده روزهاي ظرف تير 78 واقعه 18 سالگرد سومين
و كشور ، بدبيني دانشجويي جامعه و ميبرند سر به زندان در دانشجويان از تعدادي
.است ديده خود بر واقعه اين محمل از را بسياري فشارهاي
ضرورت بر كشور بلندپايه مقامات سوي از رسمي اظهارات در گذشته سال سه طي چند هر
اكنون هم زنداني دانشجويان مجموع از اما است شده تاكيد زنداني دانشجويان آزادي
احمد و محمدي منوچهر محمدي ، اكبر تهراني ، جاويد بهروز دلدار ، عباس لهراسبي ، مهرداد
واقعه به مربوط افراد اين بازداشت موضوعيت كه ميبرند بهسر اوين زندان در باطبي
جمله از مجلس نمايندگان از تعدادي گذشته چهارشنبه روز.است بوده دانشگاه كوي
كيانوشراد محمد الهياري ، عباسعلي سعيدي ، ميثم خانزادي ، خوئينيها ، موسوي علياكبر
رهبري مقام نمايندگي نهاد رئيس قمي محسن حجتالاسلام با را جلسهاي كولايي الهه و
كوي حادثه زندانيان موضوع حل پيگيري بر جلسه اين در كه داشتهاند دانشگاهها در
اين در همچنين.است شده تاكيد دانشگاهها در همدلي و تفاهم فضاي ايجاد و دانشگاه
وضعيت درخصوص نشستهايي مستمر طور به دانشگاه كوي موضوع از جداي است شده مقرر جلسه
صورت نظر تبادل دانشجويان سياسي - اجتماعي معضلات جمله از دانشگاهها كننده نگران
.گيرد
اقدامات خصوص در جمعه همشهري خبرنگار با گفتوگو در خوئينيها موسوي علياكبر
ملاقات در قبل سال:ميدارد اظهار زنداني دانشجويان آزادي براي دانشجويي فراكسيون
در مساعدي و مثبت نظر ايشان شاهرودي ، هاشمي آيتالله با نمايندگان از تعدادي
با سال 80 آذر ديدار 16 در و داشتند ابراز زنداني دانشجويان موضوع حل با ارتباط
موضوع اين پيرو.كردند اعلام رسما را موضوع اين تهران دانشگاه در دانشجويان
در و گرفت صورت قضايي مسئولان ديگر و تهران استان دادگستري رئيس با گفتوگوهايي
از تن دو نيز نوروز 81 از پس و كوي حادثه زندانيان از تن دو سال 80 پايان
.شدند آزاد همدان و تهران دانشجويان
زندان در خرمآباد و تبريز حوادث دانشجويان از هيچيك اكنون هم" اينكه بيان با وي
احمد اسامي به نفر تهران 6 دانشگاه كوي حادثه از:ميافزايد ،"نميبرند سر به
منوچهر و تهراني جاويد بهروز دلدار ، عباس لهراسبي ، مهرداد محمدي ، اكبر باطبي ،
رضا مژدهي ، حميدرضا جمله از ديگر دانشجوي و 3 ميبرند سر به اوين زندان در محمدي
موضوع البته كه هستند زندان در نيز عليافشاري و رجايي شهيد دانشگاه از جعفري
اتمام به محكوميتش دوران نصف بعد ، مدتي افشاري آقاي كه است متفاوت آنها شدن زنداني
منوچهر آقاي با ارتباط در.شد خواهد مشروط عفو قانون شامل عليالقاعده و ميرسد
وجود خاصي حساسيت آمريكا به كوي حادثه از قبل در ايشان مسافرت دليل به نيز محمدي
همراه بيشتري صعوبت با نامبرده موضوع حل افراد ، مابقي به نسبت احتمالا و داشته
.بود خواهد
:ميكند اضافه مجلس دانشجويي فراكسيون عضو
و تبريز تهران ، دانشگاه كوي حوادث از پس دانشگاهها در رهبري نمايندگي نهاد رئيس
عمده بخش آزادي و مجازات تخفيف در فراواني كوششهاي و پيگيري خرمآباد ، نشست نيز
مقام موافقت و قضايي دستگاه پيشنهاد با كه دادند خرج به زنداني دانشجويان
.شد تبديل حبس به دانشجويان اين از تعدادي اعدام احكام معظمرهبري ،
رهبري ، محترم مقام جمله از مسئولان از هيچيك سوي از تاكنون" اينكه بيان با وي
اطلاعات وزارت و دانشگاهها در رهبري مقام نمايندگي نهاد مسئولين قضاييه ، قوه رئيس
عمدتا و است نشده ديده منفي پاسخ دانشجويان كردن آزاد پيشنهاد شدن طرح از پس
ميان اين در دارد امكان":ميگويد ،"نگريستهاند مثبت ديد با را دانشگاهها مسائل
دانشگاه كوي موضوع شدن كشدار به علاقهمند كه باشد داشته وجود هم خاصي موارد
".نيستند غالب جريان كه باشند
:ميدارد اظهار دانشجويان كردن زنداني از ناشي پيامدهاي درخصوص تهران مردم نماينده
آثار زندان و قضايي برخورد سياسي ، و دانشجويي پديدههاي در كه نيست ترديدي
دانشجويان اكثر عمومي افكار دانشگاه ، كوي حادثه در آنكه ويژه به ندارد بازدارندگي
چهرههاي و دانشجويي جنبش اگر كه ميدهد گواهي موجود مستندات و نميداند مقصر را
دعوت خويشتنداري به را دانشجويان عليافشاري و سحابي عزتالله جمله از مختلف
دانشجويان كه نشد مشخص واقعا و ميشد كنترل حوادث آن چگونه نبود معلوم نميكردند
نام به انقلاب از بعد تاريخ در را جنايت اين عدهاي كه بودند فروخته هيزمتري چه
دادگاه در كوي متهمان برائت حكم به اشاره با خوئينيها موسوي.كردند ثبت خود
بازنگري ضرورت دانشجويان مظلوميت و ماجرا اصلي عاملان و آمران معرفي عدم و نظامي
امروز:ميگويد و ميشود يادآور را دانشجويان داشتن نگه زنداني ادامه در جدي
عفو پيشنهاد حق اساسي قانون طبق كه است معطوف قضاييه قوه محترم رئيس به نگاهها
در ممكن تعداد هر به دانشجويان اين آزادي ترديد بدون و دارند را زندانيان موردي
دانشگاهيان زخم التيام و دانشگاهها فضاي بر مثبتي بسيار تاثير تير ، آستانه 18
.داشت خواهد
هم كه كوي حادثه زمان در تهران دانشگاه دانشجويي معاون سليماني داود اعتقاد به
اين در موضوع مهمترين دانشجو و دانشگاه حريم به تعرض است ، نيز مجلس نماينده اكنون
.است بوده بيسابقه ايران ، در دانشگاه نهاد ساله عمر 70 طول در كه است حادثه
نوع هيچ":ميگويد كوي حادثه متهمان خصوص در دادگاه حكم پيامدهاي خصوص در وي
مردم تمام براي بلكه ما براي تنها نه شده صادر حكم و افتاده اتفاق جرم بين همخواني
همين بيانگر ريشتراش ، يك شدن دزديده به كوي فاجعه تقليل.ندارد وجود ايران
".است واقعيت اين عمده قسمت گوياي خود كه است ناهمخواني
عملكرد بررسي است گرفته قرار توجه مورد كمتر كه نكتهاي:ميكند اضافه سليماني
قضيه در موضوع اين آثار كه است گروه اين با قضايي دستگاه برخورد تاثير و فشار گروه
با قضايي برخورد عدم حجاريان ترور ريشههاي از يكي درواقع.بود مشهود حجاريان ترور
.است كوي حادثه زمان در فشار گروه
طرف از احضاريه:ميگويد و ميدهد خبر قضايي دستگاه به خود تازه احضار از وي
كه ميباشد اينجانب تبرئه خصوص در نظري فرهاد قبلي شكايت خصوص در تجديدنظر دادگاه
.كنم معرفي دادگاه به را خود آينده روز چند ظرف بايد
پيامد مهمترين":است معتقد نيز مجلس دانشجويي فراكسيون ديگر عضو حقيقتجو فاطمه
ظهور و بروز شخصيها ، لباس مسئله به كامل قضايي رسيدگي عدم به توجه با كوي حادثه
".ميباشد نظام به نسبت دانشجويان بياعتمادي
عاملان و آمران خصوص در ملي امنيت عالي شوراي گزارش صراحت عليرغم:ميافزايد وي
انتظامي نيروي نقش خصوص در و نشد رسيدگي اصلا موضوع وجه اين متاسفانه كوي ، حادثه
در.دارد بسيار فاصله عمومي افكار انتظارات با شده صادر كه حكمي نيز ماجرا اين در
آزادي و زنداني دانشجويان وضعيت به رسيدگي لزوم بر نيز تاجرنيا علي همينارتباط
.كرد تاكيد آنان
حمله درباره رهبري معظم مقام سخنان خلاصه
چرا نكردند گوش چرا :تهران دانشگاه كوي به
جريحهداركرد مرا قلب حادثه اين نميكنند گوش
گرماگرم در ماه تير دوشنبه 21 روز رهبري معظم مقام خامنهاي الله آيت حضرت
در.بيانكردند را خود ديدگاههاي شهروندان از جمعي با ديدار در دانشجويي تظاهرات
اين....ميدهند پايان خود تحصن به كه كردند اعلام دانشجويان سخنان اين پي
...بود اسلامي جمهوري در قبولي غيرقابل حادثه كرد ، جريحهدار مرا قلب تلخ ، حادثه
هر...و هستند من فرزندان _ دانشجويان غير چه و دانشجويان چه _ كشور اين جوانان
نظام در كه كساني.آن غير در چه انتظامي نيروي لباس در چه نميكند ، فرق بوده ، كسي
يا نفر صد اينكه..بشود برخورد آنان با بايد ميكنند ، تخلف اسلامي جمهوري
و بهانه دادند ، شعارهايي و زدند حرفهايي و شدند خارج دانشگاه كوي از نفر دويست
و بشوند ، محيط آن وارد نامي ، هر يا و لباس هر در كساني ، اينكه براي نميشود مجوزي
ميان در انتظامي نيروي مقدس نام كه وقتي خصوص به بدهند انجام ناروايي كارهاي
آن يا..ميشود سخت قضيه بشود ، نام بد انتظامي نيروي بشود موجب كه عملي ميآيد ،
اتاق وارد "زهرا يا" و "حسين يا" مقدس نام آوردن با بعضي كردهاند ، نقل كه طوري
طور آن يا بياورند ، بيرون خواب از را او و بشوند جانباز دانشجوي و بسيجي دانشجوي
...ميفشارد مرا قلب اينها است؟ درست اين آيا بياورند ، وجود به را حوادثي
غفلت دشمن شناسايي از مبادا..باشيد دشمن مراقب كه است اين دانشجويان به من حرف
را اينها ميكنند ، داخل جا همه در خودي لباس در را خود كه غريبههايي...كنيد
دانشجو...نميشود ستايش غفلت خاطر به كس هيچ ببينيد ، را پنهان دستهاي بشناسيد ،
ميكنند سعي است سال چند.است گرفته هدف را دانشجو دشمن ، .است باارزشي و فاخر قشر
اين از بعد نشدند ، موفق اما بدهند ، قرار نظام مقابل در را دانشجويان بتوانند بلكه
...شد نخواهند موفق هم
فصل دانشجويي ، امتحانات فصل _ سال فصل اين مثل حساسي فصل و موقعيت چنين يك در
را خودشان همت همه ميشود ، كه فصل اين دارند ، جواني كه خانوادههايي همه كه كنكور ،
آن.بشود موفق كنكور در يا امتحان در بتواند و باشد جمع حواسش جوانشان ميگذراند
طور اين كه است مملكت اين دانشگاه و مملكت اين آينده دشمن كدام آن است ، دستي كدام
اين به ميكند تشويق ميكند ، درست سرگرمي و ميكشاند انحرافي سمت يك به را جوانان
هوشيارانه بايد اينجا كه كسي اول كنيد؟ اجتماع نرويد ، امتحان سراغ و درس سراغ كه
.دانشجوست خود بگيرد ، تصميم و كند باز را خود چشم
پيدا پنجرهاي هر.است نفوذ درصدد دشمن...:ميكنم عرض هم ايران ملت به...
گرفته هدف را ما ملي امنيت دشمن.كنيد بيشتر را هوشياريتان ;شد خواهد وارد كند ،
هيچ نباشد ، ملي امنيت اگر.است واجبتر چيز همه از ملت ، يك براي ملي امنيتاست
...كند كار نميتواند دولتي
همه در بايستي مملكت جوان كه معتقدم من ميكنم ، تكرار هم باز گفتهام ، بارها
ملاحظه كه حركاتي اينگونه.انضباط با منتها باشد ، داشته آمادگي و حضور ميدانها
بگيرد ، انجام نامي هر با.است بيانضباطي از ناشي كنند حمله دانشگاه به كساني شد
هيچ مخالفند ، كه كساني اجتماعات در كه نگفتهام بارها من مگر..است محكوم و غلط
ما بارها.ميكند خوشحال را دشمن اين ، چون باشد ، داشته خشونتآميز رفتار نبايد كس
شما خون كه چيزي يك اگر حتي نميكنند؟ گوش چرا نكردند؟ گوش چرا گفتيم ، را حرف اين
سكوت و صبر بايد هم باز _ كردند رهبري به اهانت كنيد فرض مثلا _ ميآورد جوش به را
حالا والا..كنيد سكوت بايد كردند ، پاره يا و زدند آتش هم را من عكس اگركنيد
اشكالي چه كرد ، كاري و زد حرفي هم فريبخوردهاي دانشجوي يك يا جواني ، يك كنيم فرض
...ميكنم صرفنظر او از من دارد؟
...هستند قضايا اين طراحان جاسوسي ، سازمانهاي در ما اصلي دشمنان
اين به برسيد حالا.هستند سياسي گرايشهاي و سياسي خطوط سردمداران كه آقاياني
درگير هم با طور اين بيهوده قضاياي سر وقتي خوديها شماميگوييم ما كه حرفي
چگونه دشمن ديديد..نمونه يك اين بفرماييد ، .ميكند سوءاستفاده دشمن ميشويد ،
نداريم اصرار ما البته.بگذاريد كنار را سياسي و سليقهاي اختلافات زد؟ را خود نيش
و بشويد قايل حدي سياسي ، درگيري و سياسي كار يك براي اما.كنند فكر طور يك همه كه
ديگر ، گوناگون قضاياي سر مطبوعات ، قانون قضاياي اين سر...بگذاريد قرمزي خط يك
يك اينكه براي چه؟ براي !خطوط و خط مسائل همهاش !افتاد راه دعوايي چه و جنجالي چه
.نميكنم اشاره خاص سياسي جريان به من..!ميشود تصويب مجلس در دارد قانوني
است ، "الف" خط به متعلق كس فلان كه نميكند فرقي من براي..است همه به من خطاب
.باشيد هوشيار هم شما ميكنم ، عرض همه به من است "ب" خط به متعلق كس فلان
كه كند مي حكم سالارانه مردم رفتار
ببخشيم
بيرجندي فاضلي
واكنشهاي سياسي رويدادهاي و حوادث سياسي گروههاي و جناحها كه شرايطي در
در سياسي گروههاي از هركدام و برميانگيخت را سياسي مختلف گروههاي و جناحها
را سياسي بهرهبرداري نيز بيشتر سياسي رويداد يا حادثه يك وقوع از تا بودند تلاش
اميني آيتالله حضرت گيرند ، بهره جناحي و حزبي منافع پيشبرد جهت در آن از و كرده
مهم سخناني در قم استان اداري شوراي جلسه در قم علميه حوزه مدرسين جامعه شاخص چهره
.پرداختند موجود وضع از انتقاد به
مسئولان از بسياري تا شد موجب اميني ، آيتالله حضرت صريح و شفاف نقدهاي و اظهارات
بر در نيز را واكنشهايي اظهارات اين كه هرچند بنامند جامعه هر واقعيت را آن سياسي
.داشت
تاريخ 26 به منتشره روزنامههاي بعضي در اميني آيتالله ارجمند سخنان - اول
آنچه.خواندهاند و ديده كشور خارج و داخل هموطنان از بسياري را جاري ماه ارديبهشت
هم هنوز و بوده سالها اين در مردم از بسياري حرف شده جاري اميني آيتالله زبان از
و حقطلبي از ناشي و است مملكت اتباع از كدام هر حق احوال ، و اوضاع از انتقاد.هست
هنوز اگرچه است فساد و ركود با مغاير و پيشرفت و ترقي بر ناظر امري و آزاديخواهي
نصيحتگو ، بين عيب منتقد جاي به و نيست جايگاهي ما اجتماع در را منتقد شده كه هم
تشويق به متهم و ميبيند مكافات منتقد شده كه هم هنوز.ميپسنديم را ثناگو مداح
پناه در را خود طيبه حيات و گرفته خو مدح شنيدن به كه اذهاني گويي.ميشود اذهان
را خود يافتههاي گاه آن و ميشوند مشوش انتقاد شنيدن از ميجويند ثنا و مدح آرامش
تلقي اجتماعي تشويش را وجودشان بر شده مستولي تشويش داده ، تسري اجتماع كل به
شده صادر اميني آيتالله جناب از كه حكيمانه سخنان همين اگر را ، واقعيت.ميكنند
برايش سرنوشتي چه مييافت صدور ديگري سخنران زبان از يا نويسندهاي قلم از
كه شود قدرداني اميني آيتالله سخنان از دارد جا بگذريم كه اينها از.رقمميخورد
با اميني ، جناب كه حال.دارد رسا زباني و محكم انديشهاي و بينا چشماني از نشان
ايشان محضر از ميداند خود بر كرده بيان را اجتماع دردهاي از گوشههايي خود سخنان
اسلامي جمهوري نظام وهن و اذهان تشويش موجب سخنان اين آيا كه بپرسد بزرگان ديگر و
اميني آيتالله نداشت امكان بود ميان در چنين اين شائبهاي هم اندكي اگر ميشود؟
و دهها تكليف كه پرسيد دردمندانه بايد صورت اين درگردند سخنان اين بيان وارد
و بيست اين خلال در نداشته منصب و مقام سوداي كه (قلم اين صاحب جمله از) نفر صدها
گوش جاي به اما بوده انتقاد مقام در بدان نسبت و ديده را كاستيها همواره ساله چند
محروميت و آبرو هتك و پروندهسازي با همواره كند استقبال آنها كلام از كه شنوايي
آيتالله حضرت كه گونه همان راستي به چيست؟ شدهاند روبهرو اجتماعي حقوق از
با بود شده ترسيم ما براي اسلامي حكومت از قبل دهههاي در كه چهرهاي فرمودهاند
است؟ بوده يكسان نمودهاند ما به اسلامي حكومت از ساله چند و بيست اين در كه آنچه
جواب كه شد خواهد پيدا كسي روزي آيا كجا؟ نابردباري همه اين و كجا رحماني چهره آن
كند؟ دفاع آن از و بدهد را بادرفته بر حيثيتهاي
شكايت به اجتماع شئون و امور در ايرادي مشاهده محض به قلم اين صاحب امثال كه روزي
(...و خيانت و بيگانه مزدوري و بودن اجنبي به متهم بلافاصله و) ميگشودند
بود جزيي و پراكنده ايرادات ما اجتماعي موقعيت حسب بر شده مشاهده ايرادات ميشوند
آيتالله جناب كه امروز ميرسد نظر به اما.گردد رفع تلاشهايي مختصر با ميشد كه
موضع به بسته هم ايشان سخن ميرانند سخن انفجار شرف در جامعهاي مشاهده از اميني
و تباهي گرفتار نابساماني ، حال در را كليتي و مييابد صدور بالايي جايگاه از ايشان
اين امثال بين ناقص چشم به كه مختصر عيوب روزها آن اگر.ديدهاند انفجار شرف در
ديده انفجار حال در كليتي كه امروز بود رفع قابل اقداماتي مختصر به ميآمد بنده
از بسياري و سامانمند اقدامات از بسياري به انفجار آن از پيشگيري براي كه شايد شده
آيتالله كه آنچه يا شده ديده همه اين تدارك آيا.باشد نياز هزينهها و نيروها
به اجتماعي تحولات شتابان سير در ميفرمايند خبرگان مجلس رئيس نايب مقام در اميني
.شد خواهد سپرده فراموشي
از مردم اين و مملكت اين نجات براي بايد شده كه هم هنوز قلم اين صاحب نظر از
بسيار چه اگر.كرد كار است قريبالوقوع اميني آيتالله تعبير به كه انفجاري
خلال در كه نيست مهم.نباشد دير كار براي گاه هيچ شايد اما رفته دست از فرصتها
حقوق به و شده داده باد به بيجهت مملكت اين اتباع از بسياري حقوق سالها اين
فراموش و ببخشيم كه ميكند حكم مردمسالارانه رفتاراست شده بياعتنايي هم مملكت
.بينديشيم ايران به.كنند فراموش و ببخشند هم حكومت ارباب كه است آن مهم.كنيم
جمعه نگاه
قضاييه و مجريه قوه روساي از ابراهيمنژاد افسانه درخواست
و شناسايي پرونده ابراهيمنژاد ، عزت شهادت و تير واقعه 18 از سال سه گذشت با
.است مانده راكد دانشجو اين قاتل محاكمه
:افزود فوق مطلب بيان با جمعه همشهري خبرنگار با گفتوگويي در ابراهيمنژاد افسانه
ديدار هم خاتمي آقاي با و نوشتيم رهبري معظم مقام دفتر به را سالنامهاي همان
كه دادند قول و بردند كار به ابراهيمنژاد عزت براي را "شهيد" عنوان ايشان و كرديم
كدام هيچ اما شود اعلام شهيد برادرمان ، رسمي بهطور يا كنند معرفي را او قاتل يا
.نشد عملي اينها از
كروبي آقاي با وحدت تحكيم دفتر اعضاي از برخي اتفاق به نيز گذشته سال:گفت وي
معرفي خواستار و داشتيم ملاقات هم شاهرودي هاشمي آقاي با همچنينداشتيم ديدار
برادر كه ديديم نهايت در و نگرفتيم جوابي هم جا اين از اما.شديم برادرمان قاتل
.سنگپراكنيكردند به متهم را شدهمان مرحوم
و فرستاديم اسلامي بشر حقوق كميسيون به نامهاي نيز پيش ماه دو:كرد اضافه وي
.شود بازگشايي و فعال برادرمان قاتل محاكمه و شناسايي پرونده تا شديم آن خواستار
كه نميدانيم هنوز ما:گفت برادرش شدن كشته نحوه خصوص در ابراهيمنژاد عزت خواهر
ساعت چهار سه را عزت كه ميگفتند او اصلي دوستان.است شده كشته چگونه برادرمان
روبهروي دانشگاه اصلي در جلوي در كه ميگفتند هم دانشجويان از برخي بودند ، نديده
پس ساعت سه دو ، و بردند شريعتي بيمارستان به را او آنجا از و است شده شليك مهدكودك
ما براي موضوع اصل و است گفتهها اين ميدانيم ما آنچهاست شده مرحوم جراحي از
.روشننيست دقيقا
:افزود ديدهاند ، قضيه اين از مادرش و پدر كه فراواني روحي آسيب به اشاره با وي
در روحي لحاظ به دارد ، سال كه 73 هم پدرم و شد فلج مادرم عزت ، شدن كشته از پس
بلكه نشد دلجويي ما از تنها نه حال عين در شد كشته ناحق به عزت.نيست مناسبي وضعيت
.زدند عزت درباره آن از پس زيادي حرفهاي
از دفاع و اصلاحات از دفاع خاطر به ما برادر:گفت ابراهيمنژاد عزت مرحوم خواهر
است اين شاهرودي آقاي و خاتمي آقاي از ما انتظارشد كشته دانشگاه و دانشجو حرمت
و كنند اعاده را برادرمان شده پايمال حق و آورند بيرون بلاتكليفي از را ما كه
.بيندازند جريان به را او قاتل مانده راكد پرونده
شرطها تمام وزن به شرطي
حامدشمس
سازمان رئيس نيازي ، محمد مناظره درخواست به پاسخ در اطلاعات ، وزير يونسي علي
قتلهاي متهمان متخلف بازجويان حكم درآمدن اجرا به از مسلح ، نيروهاي قضايي
.كرد ياد مناظره گونه هر پيششرط عنوان به زنجيرهاي
رسمي موضع را خصوص اين در يونسي علي شرط نيز او پارلماني معاون بعد ، روز چند
مذاكره انجام پيششرط "تنها" عنوان به را آن ديگر بار و خواند متبوعش وزارتخانه
.كرد1 قلمداد
توجه مورد بين اين در ميتواند كه آنچه مناظره ، اين نبودن يا بودن عملي از فراتر
حكم تاييد زمان شدن نزديك به توجه با كه است يونسي علي پيششرط گيرد ، قرار
ميرساند ذهن به را سوال اين و مينماياند تامل قابل پيش از بيش بازجويان تجديدنظر
"ترديددارد؟ حكم اين درآمدن اجرا به از اطلاعات وزير آيا" كه
همچنين و اصلاحطلبان از ديگر تعدادي و حجاريان سعيد اظهارات به نظر حال هر به
به مهم چندان دو يونسي علي موضع اين مناظره ، اين نشدن عملي خصوص در دولت سخنگوي
اينچنين بالاي بسيار هزينه اقدام ، اين با درعمل اطلاعات وزير كه زيرا:ميرسد نظر
پذيرفته داشت خواهد بر در را مهمي اسرار از برداشتن پرده بيگمان كه را مناظرهاي
در يونسي چند هر است احكام اين درآمدن اجرا به پذيرش اين نتيجه سادهترين.است
.ميداند ابهام از هالهاي در را احكام اين درآمدن اجرا به لفافه
:ميگويد پيششرط اين خصوص در سوالي به پاسخ در اطلاعات وزير پارلماني معاون
هر از جهت اين از و شود برخورد تخلف عوامل با كه است مهم اطلاعات وزارت براي"
هر از و استقبال شده ، صادر متهمان اين مورد در كه حكمي شدن اجرايي براي امكاني
شد مطمئن ميتوان اظهارنظر اين با 2.ميكند استفاده منظور اين اعلام براي فرصتي
.ندارد شك احكام آن نيامدن در اجرا به در يونسي علي كه
تير 81 13- نوروز روزنامه (2) و (1)
|