كنيم چه فراغت اوقات همه اين با
نيست تعطيل تابستان
همسايه جوان
كنيم چه فراغت اوقات همه اين با
مدت‌هاست كه كرده‌ايم پيشرفت درك و شعور و فهم لحاظ از قدر آن جوانان ما
فهميده‌ايم
كرد بازي فوتبال نمي‌توان متر عرض 5 با كوچه‌هاي در
مريم‌خورسند
دوست براي بهانه‌اي هيچ ديگر حالا.شد تمام هم كه جهاني جام !روشن چشمتان آقا
كه داشتيم مدنظر را پزشكان توصيه اين هميشه كه ما.ندارد وجود تلويزيون داشتن
فقط و فقط همين براي مي‌گذارد اثر اعصاب و بينايي هوش ، روي تلويزيون زياد تماشاي
.برديم بهره فوتبال جهاني جام مسابقات تماشاي براي تلويزيون از
را چيزي چه مثلا كه كرديد تومان جذاب ، 700 فوق فيلم‌هاي آن با هم را سينما بليت
سالن‌هاي در را وقتمان و عمر كه نداريم اضافه وقت آنقدر ما البته !كنيد؟ ثابت
يك قيمت اندازه به تومان وگرنه 700 است وقت كمي مشكل ما ، مشكلدهيم هدر سينما
تلاش آهنگساز و هنرپيشه و كارگردان همه اين.ندارد قابلي اصلا كه است "چيزبرگر"
جسارت جرات كه ما !كنيم شكوه سينما بليت توماني قيمت 700 از ما وقت آن مي‌كنند
دو بليت‌هاي خاطر به نمي‌رويم تئاتر هم اگر ضمن در نداريم را گروه اين به كردن
به شب هفت تئاترها معمولا كه است اين مسئله.نيست توماني‌اش هزار و 5 توماني هزار
به برگشت هنگام وقت آن مي‌كنند ، پيدا ادامه شب الي 30/9 تا 9 و مي‌شوند شروع بعد
منزل به تاكسي با اينكه جاي به اشتباهي و بيايد پيش سوءتفاهم كمي است ممكن خانه
از دليل همين به.ببريم تشريف ديگري جاي اشتباهي و شويم لندكروز سوار برويم ،
كه جوانان از عده‌اي به و كنند اجرا زود صبح را تئاترها تا خواهشمنديم امر مسئولان
تئاتر بليت خريد هزينه كمك و وام هستند بوم و مرز اين تئاتر چاك سينه عاشقان از
تئاتر از ايراني هر سهم كه نزنند تيتر "بي‌خبر جا همه از مطبوعات" وقت آن تا بدهند
.است ريال چند
ناباب آدم تا چند مسير طول در است ممكن چون.نمي‌رويم هم كوه دلايلي به ما البته
و آينده و خانواده آبروي حفظ براي هم ما. كنند نفوذ جلدمان در شيطان مثل نااهل و
منظور همين به.كشيده‌ايم خط را كردن ورزش و تفريح و رفتن كوه دور خودمان جواني
.داده‌ايم هديه اتاقمان ديوار به قاب عنوان به را خود كوه كفش‌هاي
.نيست خور - اتوبوس مسيرش چون نمي‌آيد خوشمان خيلي هم انقلاب ورزشي مجتمع از
تهويه‌اش ، دستگاه نكردن كار درست خاطر به كه ديگر ورزشي مجتمع تا چند مي‌ماند
بليتش پول بحث اصلا وگرنه كرده‌اند قدغن جوانان براي را اماكن اين به رفتن دكترها
.است دست كف چرك عين ما براي كه پول.نيست ميان در
به دارد جرات جواني كدام.طرف يك انقلاب ميدان هواي آلودگي طرف ، يك اينها همه
و دادن گاز حال در مداوم طور به كه اتوبوس همه آن و ميدان هواي آلودگي خاطر
خدايمان از ما وگرنه.شود پيدايشان كتابفروشي‌ها طرف هستند هوا كردن آلوده‌تر
هم تا بدهيم پول تومان هزار چهار حداقل صفحه‌اي كتاب 300 جلد هر براي كه است
كرنا و بوق در مغرض آدم عده يك بعدا.شود كمك فرهنگ اهل به هم برود بالا سوادمان
كنيد كم را ميدان هواي آلودگي شما.نيستند مطالعه و كتاب اهل جوانان كه مي‌كنند
جلد پشت قيمت‌هاي اصلا ما مشكل كه گفتم وگرنه نشد برابر هزار مطالعه آمار اگر
.نيست كتاب
.نيست فراغت اوقات كردن پر براي خوبي جاي اصلا كافي‌شاپ.نكنيد اصرار !نه نه
و 600 نسكافه فنجان يك توماني قيمت‌هاي 700 اصلا ما مشكل نيايد پيش سوءتفاهم
بستني خوردن مشغول وقتي كه است اين ما نگراني همه.نيست پرتقال آب ليوان يك توماني
محصولات ساير همراه به ما و ببندند را كافي‌شاپ در مرتبه هستيم‌يك توماني 1200
مادرمان و پدر خاطر به مي‌كنيم خواهش ندارد اعتبار !نه نهشويم مدفون آنجا غذايي
.نكنيد توصيه جواني هيچ به را شاپ كافي به رفتن شده كه هم
به استخرها از برخي در كه شده شايعهنزنيد را حرفش اصلا !استخر؟ !فرموديد چي
آن بودن بهداشتي به اگر.مي‌كنند استفاده وايتكس بهداشتي خيلي محلول از كلر ، جاي
از استفاده ساعت هر براي تومان وگرنه 2500.نبود مشكلي كه داشتيم اطمينان استخر
.ندارد را حرف‌ها اين كه وايتكس مقداري با همراه استخر
آلوهاي كه است دليل اين به نمي‌رويم فرحزاد و دربند دركه ، تفريحي مراكز به هم اگر
مشكل كردم عرض خدمتتان هم قبلا وگرنهنيست بهداشتي چندان مغازه‌داران وحشي قرمز
از حال هر بهنيست توماني گردوي 1500 فال‌هاي و توماني هزار كبابهاي اصلا ما
.واجباست جوانان بر بزرگ‌ترها حال رعايت گفته‌اند قديم
را خيابان رفاقت روي از دوستان از خيلي شده ، گران بنزين كه هم وقتي از راستي
كه هم ما نمي‌كنند پر مادرانشان اتومبيل با را خود فراغت اوقات ديگر و كردند تحريم
آنها با همراهي به مي‌رفتيم خيابان آسفالت روي لاستيكشان ترمز خط جاي تماشاي براي
.است بهتر همزباني از همدلي گفته‌اند قديم از.كرديم تحريم را همه
مدت‌هاست كه كرده‌ايم پيشرفت درك و شعور و فهم لحاظ از قدر آن جوانان ما
خوب بسيار ما چون.كرد بازي فوتبال نمي‌توان متر عرض 5 با كوچه‌هاي در فهميده‌ايم
كشيدن نفس جاي دارد ، قرار واحدي آپارتمان 8 تا كوچه 18 يك در وقتي كه فهميده‌ايم
جوانان ما براي نه البتهدارد خرج هم فوتبال.ندارد وجود هم رفتن راه جاي هيچ ، كه
ممكن قدر چه امر مسئولان كه مي‌دانيم ما چون و دارد خرج مملكت مسئولان براي بلكه
مي‌كنيم بزرگواري هميشه مثل همين براي شوند مواجه بودجه كسري با سال انتهاي در است
.باشيم ديگران فوتبال تماشاگر فقط مي‌دهيم ترجيح و
فوتبال كلاس ماه دو براي تومان هزار مي‌توانيم 90 ندارد ، كاري كه ما براي وگرنه
.خلاص و كنيم پرداخت باشگاه فلان در
اين 90هزار پرداخت قيد همين براي مي‌كنيم فكر توسعه به ما گفتيم خدمتتان اما
مي هم ما از بعضي تازه.مي‌زنيم توسعه و رشد و ملي پس‌انداز به كمك براي را تومان
بر خانه به" برنامه و نگرفته جدي روز در ساعت يك براي را پزشكان توصيه توانيم
.كنيم تماشا پزشكي و آشپزشكي علم توسعه و رشد براي را"مي‌گرديم
و مجسمه‌سازي و نقاشي كلاس و فرانسه و انگليسي زبان و كامپيوتر كلاس هم اگر
و است تومان موسيقي 3هزار كلاس جلسه هر كه است خاطر اين به نه نمي‌رويم موسيقي
خودمان ، جان به نه باشيم ، داشته منزل در را سيستم بايد حتما كامپيوتر يادگيري براي
رفت نقاشي كلاس پيكاسو مگرباشيم خودكفا بايد به‌اينكه.مي‌كنيم فكر توسعه به ما
كنيد باور.شد استاد تا رفت آزاد موسيقي كلاس‌هاي مگر صبا استاد يا و برويم ما كه
همه متاسفانه.است وقت كمي فقط ما مشكل گفتم هم ابتدا همان.نيست پولش حرف اصلا
باقي وقتي اصلا امور اين انجام براي همين براي مي‌شود كردن جواني صرف ما وقت
.نمي‌ماند
كمي هم ما تا است لازم كردن جواني همه اين ميان.هستيم موافق كاملا شما با بله ،
.است مناسبي جاي بسيار كار اين براي پارك و باشيم داشته استراحت و فراغت اوقات
مراجعه بوستان‌ها و پارك‌ها به استراحت و هواخوري براي خانواده‌ها از بسياري
آنها و شود حفظ خانواده‌ها حرمت اينكه براي دليل همين بهميبرند لذت و مي‌كنند
خودمان ببرند ، استفاده بوستان‌ها و پارك‌ها سالم و پاك محيط از راحتي به بتوانند
چه را جوان‌ها.خانواده‌هاست با اولويت حق چون.كرده‌ايم قدغن را پارك‌ها به رفتن
آلودگي نه شوند خانواده‌ها مزاحم نه كه بروند مراكزي به بايد آنها.رفتن پارك به
و سلامت نه و باشد داشته وجود نااهل آدم‌هاي حضور احتمال نه كند اذيتشان هوا
.منزل‌است ديوار چهار ما جوانان براي مكان بهترين.گيرد قرار خدشه مورد بهداشتشان
خطر هر از شدن دور براي ما باشد قرار اگر.حل‌نشدني مشكل يك با مانده‌ايم ما حالا
باور.كنيم خرج چگونه را پول‌هايمان پس باشيم داشته تشريف منزل در گناهي و
آدم هم ما آدم ، حضرت بزرگوارمان جد استناد به حداقل هستيم آدم هم ما بفرماييد
.هستيم
و تفريح و فراغت اوقات امكانات و شرايط همه اين ميان بگوييد ما به مي‌كنيم خواهش
.چشم روي":مي‌گويم هميشه مثل بگوييد چه هر.بكنيم چه مي‌رود بالا پارو از كه پولي
نيست تعطيل تابستان
تيرماه شنبه 1
كافي اندازه به حالا شدم راحت هم امتحانات شر از رسيد ، راه از تابستان بالاخره
دست آرزوي تحصيلي سال طول در آنها دادن انجام كه كارهايي همه تا دارم فرصت
كه آنقدر بخواهم ، ظهر لنگ تا مي‌توانم اينكه اولبدهم انجام بود ، شده نيافتني‌ام
آمدن نگران اينكه بدون زدن غلت رختخواب ميان دارد كيفي چه دربيايد ، مامان صداي
گرم رختخواب نمي‌رسد ، گرم هواي به زورش كولر انگار است ، گرم هوا.باشي مدرسه سرويس
مي‌كنم بلند آسمان به را دست‌هايم كافيه ، امروز براي خواب مي‌زنم ، كنار را
روزهاي از و كردن برنامه‌ريزي زنده‌باد فراغت ، اوقات زنده‌باد تعطيلي ، زنده‌باد
كنم پا و دست خودم براي فراغتي اوقات چنان مي‌دهم قول مامان به بردن ، لذت تعطيلي
.كند كيف كه
تيرماه يكشنبه2
برنامه‌هاي اولويت در را كلاس‌ها اين در ثبت‌نام كردم را فكرهايم ديشب
فعلا خوب استخر ، و تنبك و سنتور كلاس و بدن‌سازي كلاس داده‌ام ، قرار تابستاني‌ام
.نمي‌آيد خاطرم به بيشتري چيز
خيره ، چشم‌هايش و مي‌شود سياه رنگش مي‌گويم ، مامان به را بدن‌سازي كلاس ماجراي
از فرياد با كه چرايي مقابل در و مي‌گويد بزرگ نه يك باشد ، آمده جوش خونش انگار
روزنامه مگر ندارد ، امكان بدن‌سازي ، كلاس مي‌زند ، داد مي‌شود ، خارج گلويم
را كلاس اين به رفتن خيال.نمي‌خورد ما خانواده درد به كلاس‌ها اين‌جور نمي‌خواني ،
.دارم حساسيت نيار ، من جلوي هم را اسمش كن ، بيرون سرت از
وقتي مي‌كنم ، باز را نفسم راه شير قلپ يك با مي‌كنه ، گير گلويم توي صبحانه لقمه
.است بي‌فايده هم كردن اصرار نه ، يعني نه ، مي‌گويد مامان
.كامپيوتر كلاس كنكور ، كلاس زبان ، كلاس مي‌گذارد ، جلويم را بلندي ليست مامان
را اسمت من ، با تابستون برنامه‌ريزي بودم ، فكرت به خودم من نكن ، ناراحت را خودت"
بود ، شده پر خوب كلاس‌هاي همه آوردم ، گير جا زحمت با نوشتم ، كلاس‌ها اين توي
يك برات خودم مي‌كني ، فكر بدن‌سازي كلاس به تو كنكورند ، فكر به مردم جوان‌هاي
".مي‌بيني حالا نگو ، كه كنم جور فراغتي اوقات
تيرماه دوشنبه3
ساعت حتما نيست ، تابستان مگر چرا ، نمي‌دانم مي‌زند ، زنگ ساعت.صبح ساعت 7
ساعت زبان كلاس بري بايد امروز شو ، بلند مي‌شود ، بلند مامان صداي شده ، كوك اشتباهي
.شد دير شو بلند صبح ، 8
درست آمده ، بند نفسم مي‌كنم ، روشن را كولر و مي‌خيزم بر است ، بي‌مورد كردن بحث
.مي‌شوم زبان كلاس راهي و زيربغل كتاب و دفتر مي‌خورم صبحانه مدرسه ، روزهاي مثل
درست شنيدن مانع كولر صداي مي‌آورد بند را كشيدنم نفس راه همچنان گرم هواي
غافلگير اينكه مثل بچه‌ها همه مي‌كشند ، خميازه همه مي‌شود ، زبان دبير حرف‌هاي
.بيرون مي‌دهند هل زور به را خودشان همه مي‌شود تمام كه كلاس شده‌اند ،
مي‌ريزم عرق مي‌كند ، بلندتر را خانه به برگشت راه تيرماه بعدازظهر ساعت 12 گرماي
.مي‌فرستم لعنت است تابستان هرچه به و
تيرماه سه‌شنبه 4
درست چشم‌هايم.است چسبانده را روزانه‌اي برنامه خواب اتاق در پشت مامان
كلاس بعدازظهر تا 2 ساعت 9 مي‌كنم پيدا را سه‌شنبه روز زحمت به اما نمي‌بينند
دست از پيش روز چند همين مي‌رود ، گيج سرم.جديد رياضي و تحليلي هندسه كنكور ،
اوقات يك"شده پر مامان صداي از كلهامشدم خلاص جديد رياضي و تحليلي هندسه
".كنم جور برايت فراغتي
درحالي هم ديگر خيلي‌هاي اتوبوس توي مي‌كند ، خراب را حالم كلمه اين فراغت ، اوقات
بوي فراغت‌اند ، اوقات كلاس‌هاي به رفتن مشغول شده‌اند ، اتوبوس ميله‌هاي آويزان كه
.مي‌دهد آزار را مشام عرق تند
اتوبوس سازشان صداي و مي‌آيند بالا نوجوان پسر دو مي‌ايستد ، ايستگاهي در اتوبوس
تنبك حسرت با.مي‌كند تحمل‌تر قابل را هوا گرماي قديمي آهنگ يك مي‌كند ، پر را
حالم مي‌كنم ، نگاه را مي‌كند آمد و رفت آن روي پسرك چرك و سياه دست‌هاي كه كوچكي
خدا مي‌شوم ، فراغتم اوقات گذراندن مشغول بعدازظهر تا 2 صبح از 9 شده ، بهتر كمي
.بدهد شانس
تيرماه چهارشنبه 5
دلم كنم ، نگاه حسابي و درست فوتبال يك و تلويزيون جلوي بشوم دراز مي‌خواهد دلم
بازي اسكيت مي‌خواهد دلم بزنم ، حسابي شطرنج يك دوستم با بروم امروز عصر مي‌خواهد
.كنم
باشد ، نداشته اعتراض فرصت تا مي‌گويم ، مامان به متوالي جمله چند در را اينها همه
است ، هم كنار رياضي معادله‌هاي چيدن مشغول انگار نمي‌زند ، حرف و مي‌دهد گوش مامان
.كند يكسره را كار مي‌خواهد
كه كامپيوتر به كامپيوتر ، كلاس بروي است قرار امروز خوب":مي‌گويد نرمتر لحني با
به.نكن معطل بلندشو ، بخر ، كامپيوتر يك برام مي‌گفتي هميشه خودت داري ، علاقه
گيج سرم دارم ، تهوع احساس شده‌ام ، متنفر آموزشي نوع هر از من مي‌كنم ، فكر كامپيوتر
كلاف‌هايي مثل كامپيوتر و زبان و رياضي مي‌پيچد ، گوشم توي كولر صداي مي‌رود ،
آدرس مي‌كند ، بيرونم زور به تقريبا مادرم است ، شده قاطي ذهنم توي برهم پيچيده
مي‌شوم اتوبوس سوار من اما.بالاتر خيابان تا دو.است نوشته ورقه‌اي توي را كلاس
"...استخر" نوشته رويش كه بزرگي تابلوي جلوي.مي‌رود پايين‌تر خيابان تا دو كه
مي‌كنم فرو آب توي را سرم.است نشسته پوستم روي خنك آب.شده‌ام سرحال‌تر كمي حالا
.مي‌كنم پخش آب توي را زبان سخت كلمه‌هاي و رياضي معادلات همه و
آب سطح روي انگار مي‌بيند تار چشم‌هايم.كارند همين مشغول هم ديگر جوان‌هاي انگار
آب توي كامپيوتر كلاس زمان مدت اندازه به.مي‌شود رياضي و زبان اضافات از پر
.مي‌كنم فكر لذت‌بخش فراغت اوقات گذران به و مي‌مانم
تيرماه پنج‌شنبه 6
اوقات نگران بدجوري انگار مامان ولي روشن ، كاملا وضعيتم و است خوب حالم امروز
.باشم مشغول هم پنج‌شنبه‌ها كه نياورده گير را كلاسي هيچ است ، من بيكاري
.مي‌زنم بيرون خانه از مي‌رود ، كلنجار خودش با مي‌دهد انجام را خانه كار كه درحالي
با مامان ".بدهم سروسامان خطم به مي‌خواهم خط كلاس رفته‌ام" كجا ، مي‌پرسد مامان
.مي‌كند صادر را خروج اجازه نگراني
.مي‌ريزم عرق و مي‌كنم ورزش هستم ، دمبل با تمرين مشغول الان
تيرماه جمعه 7
ضبطصوت.مي‌خواهد خنك سرخ هندوانه يك دلم تابستاني ، جمعه اولين است جمعه امروز
و بالا مي‌خواهد دلم.مي‌شود پخش فضا توي پرسروصدا و شلوغ آهنگي مي‌كنم ، روشن را
مشغول تمام تاب و آب با تلويزيون مجري مي‌كنم ، روشن را تلويزيون.بپرم پايين
مي‌كند ، بازي دست‌هايش با مدام چرا نمي‌دانم است ، فراغت اوقات باب در سخنراني
احساس مثلا و بزنند حرف جوان‌ها با بخواهند وقت هر تلويزيون مجريان انگار
مخصوص برنامه مي‌گيرند كار به را دست‌هايشان باشند داشته بيننده با خودماني‌تري
.مي‌شناسم كمتر من كه زباني.مي‌زنند حرف عرفان و شعر و آيينه و آب از جوان‌هاست ،
تابستاني برنامه از هم اين خوب دريابيد را جوان‌ها لطفا:مي‌گويد تلويزيون مجري
.هستند جوان‌ها دريافتن مشغول همه لابد تلويزيون ،
نه؟ چيزيه ، خوب هم فراغت اوقات گذشته ، خوش تعطيلي هفته يك پسرم خوب:مي‌پرسد پدر
شليك بعد و مي‌گوييم چيزي مي‌گذرد سركوچه از كه هركسي.مي‌ماند بي‌جواب پدر سوال
.است مرتب و معلوم كاملا آينده‌ام هفته برنامه ديگر حالا مي‌شود ، بلند خنده
همسايه جوان
مي‌خوانند انگليسي چيني‌ها
بخصوص و چين مردم آگاهي افزايش با و جهاني تجارت سازمان به چين پيوستن از پس
يك آموزش به آنان آوردن روي و بين‌المللي زبان يك داشتن اهميت به نسبت چيني جوانان
تنها گذشته سال در.است شده تبديل پردرآمدي شغل به انگليسي زبان آموزش خارجي ، زبان
انگليسي زبان آموزش دوره‌هاي تشكيل براي (دلار ميليون 84) يوان ميليون پكن 700 در
.است شده هزينه داوطلب نفر هزار دويست سوي از
مكالمه‌اي آموزش دوره‌هاي برگزاري طريق از گذشته سال در پكن شرق زبان‌هاي مدرسه
.است كرده كسب درآمد (دلار ميليون از 10 بيش) يوان ميليون از 90 بيش انگليسي ، زبان
كه حالي در كردند شركت امتحانات اين در چيني جوان نفر هزار از 40 بيش سال 2001 در
به جاري سال در مي‌شود پيش‌بيني كه رسيد نفر هزار به 20 تنها رقم اين سال 2000 در
.برسد نفر هزار 80
گسترش حال در سرعت به نيز پكن وال‌استريت زبان مدرسه و شرق انگليسي خدمات موسسه
كه است كرده داير مركز پكن 4 در كرد اعلام شرق انگليسي خدمات موسسه مسئول.هستند
.دارند درآمد دلار هزار معادل 60 يوان هزار پانصد ماهانه كدام هر
شانگهاي شهر دارد داغي بازار آنجا در انگليسي زبان آموزش كه شهرهايي از ديگر يكي
كه معلم ازهزار بيش شهر اين در شعبه‌هايي تاسيس براي استريت وال زبان موسسه.است
.است كرده جذب تدريس براي را هستند خارجي اغلب
چيني‌ها كه شده موجب جهاني تجارت سازمان به چين ورود است معتقد كارشناسان از يكي
چين آزادتر چه هر بازار در مي‌تواند انگليسي زبان به تكلم در توانايي كه دريابند
.شود موجب را بيشتري موفقيت آينده در
در شاغلين دايره از انگليسي زبان يادگيري كه مي‌دهد گزارش پكن عصر خبري روزنامه
بودايي معابد زن مانك‌هاي جمله از اجتماعي قشرهاي ديگر و رفته فراتر اقتصادي بخش
به مي‌كنند ديدار معابد اين از كه خارجياني با كردن برقرار ارتباط براي نيز
.آورده‌اند روي انگليسي زبان يادگيري
و آموزش مسئولين و يافته گسترش نيز اينترنت از استفاده انگليسي زبان فراگيري با
رو اين از كرده‌اند اينترنت كامپيوتر به چيني مدارس تجهيز به اقدام چين پرورش
همتايان ديگر با مي‌توانند پس اين از چين ابتدايي و متوسطه مدرسه دانش‌آموزان 200
از استفاده با آنان.باشند داشته اطلاع‌رساني تبادل شهر اين ديگر مدارس در خود
مي‌دهد پيوند ديگر مدارس با را آنان كه اطلاع‌رساني شبكه به مي‌توانند اينترنت
و آموزش شبكه مدير (Zhong Hong Bo) "بو هونگ جانگ" گفته به.كنند برقرار ارتباط
كامپيوتر دستگاه حدود 7500 سال 2001 در محلي دولت پكن ، اطلاع‌رساني مركز پرورش
هر 10 براي مدارس از بعضي در ترتيب اين به و داده اختصاص مدرسه صدها براي
.دارد وجود كامپيوتر يك دانش‌آموز
با اطلاع‌رساني برنامه‌ريزي مركز ايجاد 19 براي دلار هزار و 400 ميليون مجموعا 8
راه اينترنت در سالم غير برنامه به مشتركان نمي‌دهد اجازه كه خاص نرم‌افزارهاي
.است شده داده اختصاص يابند ،
دبيرستان‌هاي نياز مورد رشته‌هاي از يكي حاضر حال در اطلاع‌رساني فناوري رشته
.حسابمي‌آيد به چيني
.شود افزوده نيز فوق‌ليسانس دوره در تحصيل داوطلبان تعداد بر شده باعث امر همين
آزمون در شركت داوطلبان شمار چين ، پرورش و آموزش وزارت سوي از منتشره اطلاعات طبق
سال 2001 ، به نسبت رقم اين كه رسيده نفر هزار به 624 سال 2002 در فوق‌ليسانس دوره
از امسال كه هستند داوطلباني نفر هزار رقم 273 اين از است ، يافته افزايش درصد 6/35
كه 72 مي‌دهند تشكيل را داوطلبين مجموع درصد و 7/43 مي‌شوند فارغ‌التحصيل دانشگاه
كه هستند نفر هزار سال ، 612 زير 35 داوطلبان.است بيشتر سال 2001 به نسبت نفر هزار
.مي‌دهند تشكيل را درصد 1/98
و سي‌چوان شندونگ ، گواندونگ ، ليائونينگ ، شيان‌سي ، خه‌بي ، جيانگ‌سو ، شانگهاي ، پكن ،
،MBA رشته‌هاي.داشته‌اند را داوطلبان بيشترين استان‌ها و شهرها ساير به نسبت هونان
بوده داوطلبان علاقه و توجه مورد بيشتر پزشكي و اقتصاد كامپيوتر ، تكنولوژي ، حقوق ،
.است
/كه 5 رسيد نفر به 1828 جاري سال در تايوان و ماكائو هنگ‌كنگ ، مناطق داوطلبان شمار
.است داشته افزايش سال 2001 به نسبت درصد 71
پذيرش را جديد فوق‌ليسانس دانشجوي نفر جمعا 196550 چين دانشگاه‌هاي جاري سال در
و ژانويه تاريخ8226 در چين اصلي سرزمين داوطلبان اوليه امتحانات.مي‌كنند
آوريل روزهاي1413 در تايوان و ماكائو هنگ‌كنگ ، مناطق داوطلبان اوليه امتحانات
.شد خواهد برگزار
ديلي چاينا روزنامه:منبع
|
