پيشوند و پسوند بدون زني
زنان دانستنيهاي
واگويه
پيشوند و پسوند بدون زني
درخشنده گفتوگوباپوران ايراندر سينماي در زن جايگاه
مجوزي پاكسيما:گفتوگو
دارم دوست انسان يك عنوان به باشد خودش كه درخشندهاي پوران من
ولي ميسنجند آنها رابا زن كه هستند مواردي هميشه بودن مادر يا همسر زيرا
نميكنند نگاه تنهايي به را زن وقت هيچ
حضور نزديكتر كمي و فرخزاد فروغ فيلم جشنواره در درخشنده پوران مستند آثار از تجليل
بود خوبي بهانه (شد برگزار شهركرد در تازگي به كه) سينما و زن جشنواره نخستين در او
.ايران سينماي در زن جايگاه خصوص در وي ، با گو و گفت براي
مشكلات و مسائل خصوص در قسمتي سريال 26 ساخت براي درخشنده پژوهش و مطالعه اين ، از غير
در را زنان مشكلات از يك كدام زن ، كارگردان يك كه ميكرد طرح ذهن در را سوال اين زنان ،
كه درخشنده پوران.ميكند آن از فيلمي ساختن به تصميم نهايت در و ميدهد قرار اولويت
;چون فيلمهايي خود كاري كارنامه در است ، داشته حضور مستند فيلمهاي ساخت در بيشتر
در زن جايگاه درخصوص او سخن اما.دارد نيز را..و مرز بدون عشق خوشبختي ، كوچك پرنده
جمله از جنسيت نه انساني هويت به نهادن ارج و زن به جامعه نگاه تلويزيون ، و سينما
.ميخوانيم هم با كه شدند مطرح گو و گفت اين در كه است مسائلي
زن يك سوقدادن باعث زنانهاي ، انگيزه چه كه كرد سوال زن كارگردان يك از بتوان شايد &
ميشود؟ كارگرداني احيانا و سينما سوي به
كه زماني.انساني انگيزههاي بگوييم كه باشد بهتر شايد زنانه ، انگيزههاي گفت نميشود
چون.نبود آسان چندان هم انتخابش و ميرسيد نظر به خاص خيلي من براي شدم ، حرفه اين وارد
ارزش اول رشته شايد.ميكردم انتخاب را يكي بودم شده قبول كه رشتهاي دو بين بايد
و نكردم انتخاب را پزشكي تفاصيل اين تمام با ولي داشت مردم توده ديد از بيشتري اجتماعي
دغدغه نوعي به من.بود هدفمند نيز حرفه اين به آمدنم طبيعتا و آمدم كارگرداني رشته به
روز هر كه را مسائلي ميخواستم كنم برقرار ارتباط جامعه با ميخواست دلم داشتم ، فرهنگي
.باشم داشته ارتباط مردم با و كنم منعكس ميبينم جامعه در
شما كه شد باعث ديگري انگيزه چه اجتماع در مشكلات و مسائل بيان و فرهنگي دغدغه از غير &
شويد؟ فيلمساز نهايتا
داشتم دوست كودكي از.نميدانم بود ، من در كه غريبي حس همان يا و بود كودكانهام روياي
ميتوانم كه كردم كشف و كردم پيدا هنر در را آنان با ارتباط حس اين و كنم كمك مردم به
جامعه سطح در را مشكلات از برخي نميتوانند كه كساني و مردم به (هنر) طريق اين از
هر اتفاقاتي چنين شما اطراف در كه بگويم و كرده افشا را مسائل آن و دهم نشان ببينند
.آنهاست گلوي در كه باشم بغضي تركيدن صداي يا.ميدهد رخ روزه
تقسيمبندي چگونه را اجتماعي مشكلات شما كه بپرسم ميخواهم رسيديم مقطع اين به كه حال &
خير؟ يا ميكنيد نگاه دوم جنس عنوان به سينما در زن ، به شما آيا و ميكنيد
زنانه؟ موضوعات طرح يا و است فيلمساز عوامل عنوان به زنان حضور از شما منظور
يك يا و كارگردان زن يك مثال طور به است سينما عوامل و دستاندركاران عنوان به بيشتر &
بازيگر؟ زن
عمل هم موفق و ميخورند چشم به سينما عرصههاي همه در ما زنان حاضر حال در ببينيد ،
بازيگري ، كارگرداني ، از سينما متفاوت حوزههاي در را زيادي زنان ميتوانيد شما كردند
.كنيد مشاهده فيلمنامهنويسي و تهيهكنندگي تا گرفته...و صدابرداري فيلمبرداري ،
كنم اشاره آن به بايد كه نكتهاي اما ندارد ، معنايي من نزد در دوم جنس واژه بنابراين
زن دليل به زن و ميسازد دوم جنس زن ، از كه باشد جامعه و عرف نگاه اين شايد است اين
ميشود روبهرو مشكلاتي و مسائل با ميكند زندگي مردسالار جامعه يك در كه اين و بودنش
(مردسالار) نگاه اين وقتي زيرا.است سينما در مشغول زنان به مختص فقط گفت نميتوان كه
فرقي ديگر و ميشوند ناميده دوم جنس جامعه ، آن زنان تمامي باشد ، داشته وجود جامعهاي در
تلاش با تنها زن يك جامعهاي چنين در بنابراين.نيست شاغل يا و خانهدار زن يك بين
باقي آن در و كند حفظ كند ، پيدا را خودش واقعي جايگاه ميتواند ميدهد انجام كه مضاعفي
.هستند جامعه قشرهاي آسيبپذيرترين از زنان كه چرا.بماند
موانعي كه معنا اين به "شيشهاي سقف" نام به ميرسيم اصطلاحي به سوال اين ادامه در &
آيا كه بدانم ميخواستم ميشود ، مديريتي پستهاي در زنان حضور از مانع كه دارد وجود قوي
خودش ميتواند راحتتر مرد ، كارگردان يك و ميخورد چشم به هم ايران سينماي در سقف ، اين
زن؟ كارگردان يك تا كند تثبيت را
تواناييهاي اين هنر ، بحث در ;بدهم مختصر توضيح يك است بهتر سوال اين به پاسخ از قبل
نگاه با را اصيل هنري اثر يك نميتوان و ميرساند تثبيت به را هنرمند يك كه است فردي
به متعلق كه يكي آن و است بهتر است مرد كارگردان اثر يك اين چون گفت و كرد نگاه جنسيت
نمود هنري اثر يك در كه است انديشه برتري اين و ;بالعكس يا و ضعيف است زن كارگردان
.جنسيت نه سنجيد آن انساني بعد از را هنري اثر يك ميتوان بنابراين ميكند ، پيدا چشمگيري
به هميشه ما جامعه در و دارد وجود سقف اين هم سينما در بله شيشهاي ، سقف خصوص در اما
تمام در را خصوصيت اين و باشد مردان دست در مهم تصميمگيريهاي همه كه بوده شكل اين
مشكلات و شدند قرباني زنان از خيلي جنگها در مثال طور به.باشيم شاهد ميتوانيم دنيا
هيچ و ندارند حضور زنها هرگز صلح در كه ميبينيد ولي آمد وجود به برايشان زيادي
آنان بود ، پرده پشت هميشه زنان فعاليت من نظر به.است نكرده امضا زني را صلحي عهدنامه
.ندارند نقش نهايي تصميمگيريهاي در خودشان ولي هستند تصميمگيريها زمينهساز معمولا
نفر هميشه ميگيرد ، قرار حاشيه در هميشه زن.است چيزي همچنين زنها خود باور در البته
.هستند "مردان" جهان نقشهاي تمام اول نفر و است بعدي
كه حقوقي آن تمام به هنوز ولي ميدهند تشكيل زنان را جهان كل جمعيت از نيمي كه اين با
و نگرانيها تمام و است چيز همه ستون كه است زن اين كه حالي در.نكردند پيدا دست بايد
كنار هميشه را او ولي كند بازي را نقش هزاران بايد روز در و است زن يك دوش روي دغدغهها
است ، فلاني مادر كه زني ميگويند ، مثلا.ميدهند نسبتش مرد يك به جوري يك و ميگذارند
.نميكنند بيان را خودش شخصيت و هويت مطلق عنوان به وقت هيچ ، است فلاني همسر كه زني
نظمش و ميشود پاشيده هم از خانه آن اصلا نباشد خانه در زن روز ، يك اگر كنيد نگاه شما
اين با ميآورد ، وجود به خانه در را آرامش فضاي همان آن معنوي حضور ولي ميرود بين از
بايد كه كردند باور انگار و هستند غافل خودشان واقعي جايگاه از هنوز زنان از خيلي همه
در كه زناني هستيم ، شاهد اما امروزه.بدهند بالارفتن اجازه مردان به و بايستند كنار
معناي به اگر كه صورتي در.كردند عمل موثر و موفق خوب بسيار دارند قرار مديريتي پستهاي
خيلي شاهد ميتوانيم كليشهاي ، و شعاري شكل به فقط نه شود برداشته شيشهاي سقف واقعي
آن فعال زنان حضور را توسعهيافتگي شاخصههاي از يكي جهان در امروزهباشيم جدي تغييرات
فعال آن در زنان ولي باشد دلار هزار 35UAE مثل كشوري درآمدسرانه اگر حتي ميدانند كشور
.نيست توسعهيافته نباشند
برخوردارند؟ شغلي امنيت از اندازه چه تا سينما در زنان &
هر در ثبات كه دارد وجود زماني شغلي امنيت زيرا.شود گرفته جديتر خيلي بايد موضوع اين
اين بتوانيم اگر بنابراينهست هم امنيت حتما باشد ثبات اگر و باشد داشته وجود چيزي
خواهند برخوردار امنيت از نيز زنان مسلما كنيم عملي زمينهها تمام در را امنيت و ثبات
.شد
باشد؟ مطبوعات از بهتر بايد سينما امنيت واقع در پس &
در رسانهها چون.دارند امنيت به نياز جمعي رسانههاي تمام نميكند ، فرقي من نظر به
رسيدهام نتيجه اين به كه است اين كنم اشاره آن به بايد كه نكتهاي.هستند مردم خدمت
شايد ;افتادهايم عقب ما و ميكنند حركت جامعه اقليت بخش و هنرمندان ما از جلوتر مردم
كنيم ، مطرح بايد كه طور آن را واقعيتها نميخواهيم كه است اين عقبافتادگي اين دليل
نميتوان بنابراين.است شغلي امنيت نبود خاطر به بيان عدم اين شايد و نكرديم را تلاشمان
.است مطبوعات از كمتر يا و بيشتر سينما شغلي امنيت كه گفت
ما كشور در است پرداخته زنان موضوع به كه سينمايي ميكنم مطرح شكل اين به را سوالم&
است؟ بوده قوي آيا كرده عمل چگونه
به نتوانستيم كه اين يعني.نبوديم فعال خيلي زنان ، موضوعات با خصوص در كه ميكنم فكر
در مثلا.بسته نقش كجا در واقعا ريشهاش ببينيم و كنيم برخورد مسائل با ريشهاي طور
ناپسندي و زشت خيلي تصوير جز دهيم نشان خانهدار زن يك از درستي تصوير توانستهايم كجا
سر پشت يا ميكند ، غيبت يا ميكند غرغر يا است ، نظافت حال در يا خانهدار زن يك كه
زن از كه مخرب تصاوير همه اين...و ميشوراند زنش عليه را پسرش يا ميگويد ، بد عروسش
روحي ، مشكلات چيست؟ زن اين دغدغههاي كه دهيم نشان توانستيم آيا چه؟ يعني ميدهيم ارائه
كجا در خودش هويت پس است زندگياش و بچهها فكر در هميشه دارد؟ جاي كجا در روانياش
در هم كمكي اگر و ميشود تلقي او وظيفه خانه كارهاي همه كه كرديم اشاره ميشود؟ تعريف
زن اين زحمات از چقدر كه كنيم اشاره خواستيم.است سرش بر منتي هميشه شود منزل نظافت
خستهنباشي و رضايتآميز لبخند يك با كه طوري به است پايين چقدر توقعاتش و ميشود تشكر
ميشود؟ شاد
هم اخير كارهاي اين ميكنم فكر كنيم ، مطرح را موضوعات اين توانستيم چقدر ما شما نظر به
.است بوده ناچيز و كم خيلي
نظر به ميكنيم مشاهده زياد سيما و صدا در ما كرديد اشاره آن به شما كه مسائلي اين &
ميسازند؟ را فيلمها و سريالها نوع اين كه هستند كساني چه شما
پيرامونمان اتفاقات به متعادلي نگاه ما كه كنيم عنوان طور اين را مسئله است بهتر
.نميآيد پيش مشكلي ديگر باشد عدالت كه كنيم توجه مسئلهاي به است قرار اگر يعني.نداريم
نياز داريم ، احتياج آن به ما كه است نيازي زمينهها تمام و مرد زن ، مورد در عدالت
و قانوني فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، خانوادگي ، زمينههاي تمام در است عدالت ما جامعه
درستي ميدهيم نشان او از كه تصويري بايد كند رشد ما زن ميخواهيم اگر بنابراين.حقوقي
.بيفتد جا عدالت و درست به فرهنگ اين تا باشد حقيقي و
خصوص به اجتماعي موضوعات به نسبت ما سينماي كه بوديم شاهد سال 1376 خرداد دوم از بعد &
ارزيابي چگونه را مسير اين كارگردان يك عنوان به شما بپرسم ميخواستم شد فعالتر زنان
خير؟ يا بوده مثبت نظرتان به و ميكنيد
به توجه و فعاليت و كار براي فضا خرداد 76 از 2 بعد كه اين دليل به بوده ، مثبت صددرصد
تحول هم سينما زمينه در و است انكارناپذير واقعيت يك اين و شد بيشتر مختلف مضامين
فيلمهاي و بردارند قدم دلخواه مورد عرصههاي در توانستند همكارانم كه شد ايجاد چشمگيري
هميشه محدوديت زيرا شد ، خواهند ماندگار آنها از خيلي كه فيلمهاييبسازند هم مطرحي
كه علايقي از چشمپوشي و است خودسانسوري آنها از يكي كه دارد دنبال به را خودش عواقب
شايد و بايد كه طور آن هم شده ايجاد فضاي اين از البته.بودهاند دغدغهات نوعي به
به كه منظور بدين "ديگ توي افتادند حليم هول" از معروف قول به هم خيليها و نشده انتقاد
ظواهر به و نكردند مطرح ريشهاي مسائل يا نبود ما جامعه مشكل كه پرداختند موضوعاتي
.پرداختند
وجودي واقعيت آن كه شد ساخته فيلمهايي كه بودم شاهد جوانان ، بحث خصوص در مثال طور به
مسائل اين تمامي.همينطور نيز زنان مسائل خصوص در و كند ترسيم بود نتوانسته را ما جوان
كنار در اميدوارم و داريم فرهنگي كار به احتياج اينها از بيشتر خيلي ما كه ميدهد نشان
منجر فرهنگي توسعه و سازندگي به نهايت در تا آيد وجود به هم آگاهي فرهنگي ، باز فضاي اين
.شود
دو مطبوعات و سينما بود ، معتقد كه افتادم كارشناسي سخن ياد به سوال اين ادامه در &
است توانسته سينما آيا شما نظر به داشتند ، نقش مردم آگاهي بالابردن در كه بودند عنصري
باشد؟ داشته مثبتي نقش حقوقشان به نسبت زنان آگاهي بالابردن در
بيتاثير هم سينما البته است ، كرده عمل سينما از سازندهتر و موثرتر مطبوعات من نظر به
روزنامهها مخاطبان تعداد به نگاهي با و پوشيد چشم نميتوان مطبوعات نقش از اما نبوده
حفظ پيش از بيشتر را خودش جايگاه مطبوعات كه اميدوارم فقط.فهميد را نكته اين ميتوان
گرايشهاي نوع هر از دور به باشند مردم خواستههاي و مردم كنار در اگر كه بدانند و كند
مخاطبانشان به آگاهيدادن جهت در و كنند حفظ را خودشان موقعيت ميتوانند سياسي و جناحي
.باشند داشته سازماندهي نقش
در ميدهيد ترجيح كه مشكلي اولين بپردازد زنان مسائل به كه بسازيد فيلمي بخواهيد اگر &
چيست؟ بسازيد فيلم موردش
و رواني اجتماعي ، مسائل به بسازم زنان مشكلات خصوص در فيلمي باشد قرار اگر من نظر به
و ازدواج مسئله به.ميدهم زن حقوقي مسائل به را اولويت اماميكنم توجه زنان حقوقي
به مجبور نهايت در و ميسازد زندگي بدبختيهاي تمام با كه زني زيرا.بچهها حضانت طلاق ،
با هم آن ميكشد؟ انتظار را سرنوشتي چه جامعه در دربهدري و پناهي بيسر جز ميشود طلاق
زنان مسئله كه اواخر اين در خصوص به.دارد منفي كاملا نگاه مطلقه زن يك به كه جامعهاي
.است رسيده حادي درجه به
هم به روحيام اوضاع قدر آن اوقات بعضي ميدهم ، انجام زنان براي دارم كه كاري خصوص در
جا اين به بايد چرا ميكنم فكر خودم با و ميشوم تعارض دچار حتي ميشوم داغون و ميريزد
مسائل و زنان به نسبت ملي و دولتي جانبه همه تلاش يك با كه هستيم شرايطي در الان.برسد
و هستند همينها اولويتها من نظر به.كرد كمك آنان به ميتوان جوانان و دختران
در لرزه به را آگاهي انسان هر دل كه تلخي واقعيتهاي ميدهد ، رخ روز هر كه اتفاقاتي
.ميآورد
از هستيد روبهرو مشكلاتي چه با شما زنان خصوص در آسيبشناسانه فيلم يك ساختن براي &
فيلم؟ اكران تا گرفته سوژه
بروم زندان كه اين براي مثال طور به.است تلخ واقعيت يك اين و است زياد خيلي مشكلات
ميخواهم اگر.است مردم به خدمت واقعا من هدف كه حالي در.منتظرم كه است ماه يك حدود
گرفتن.دارم مدنظر كه است والايي ارزشهاي آن به رسيدن جهت در كنم مطرح را معضلي يك
براي كرد كار نميتوان يا و ميتوان موضوعاتي چه روي كه است كار بعدي مرحله ساخت مجوز
اين گرفتن مجوز براي دويدم را روز تا 365 دو "باد در شمعي" نام به داشتم فيلمي مثال
ساخته موضوع همين با فيلمهايي كه حالي در بسازم را آن نشدم موفق متاسفانه كه فيلمنامه
ولي باشد داشته استقلال ميخواست جامعه در كه بود بيوهاي زن بيپناهي آن موضوعشدند
.كرد پرتاب مشكل و آسيب طرف به را او كه بود گونهاي به جامعه شرايط
شدند ساخته موضوع همين خصوص در كه ديديم را فيلمهايي نگرفتن ، مجوز از بعد كه حالي در &
ميان از بايد كه است موانعي اينها.نداشتند را ريشهاي تحليل اين ولي.آمدند بيرون و
.شود برداشته
و بگيرد مرا تعهد جلوي نبودن قانونمند دليل به اگر و ميدهم بها خيلي هزينه به من زيرا
.نيست منصفانه كند واگذار ديگر گروه به را كار
شناخته مردم بين در موفق زن يك عنوان به تا كند طي بايد را مراحلي چه زن كارگردان يك &
شود؟
نسبت كه آگاهياياست و شناخت مهمندارد فرقي هيچ مرد كارگردان يك با زن كارگردان يك
با همراه و باشد مردم درد كردن مطرح كنار در آگاهي و شناخت آن اگر و دارند كارشان به
نشان را معضلات بزند ، را مردم حرف نوعي به و باشد نيز جانبه همه شناخت و اطلاعاتي بار
ماندگار بالطبع و كند عمل موفق ميتواند كه است چيزي كند نزديك مردم به را خودش دهد ،
.شود
كارگردان ، درخشنده پوران داريد ، دوست بيشتر را نقش كدام شما كه ، اين سوال آخرين و &
همسر؟ يا و مادر
مادر يا همسر زيرا.دارم دوست انسان يك عنوان به باشد ، خودش كه درخشندهاي پوران من
نگاه تنهايي به را زن وقت هيچ ولي ميسنجند آنها با را زن كه هستند مواردي هميشه بودن
كند ، پيدا معنا ديگران با فقط كه اين نه شود ديده دارد نياز زن كه صورتي در.نميكنند
قرار ارزيابي مورد پيشوند و پسوند هيچگونه بدون انسان يك همانند تنهايي ، به خودش بلكه
.گيرد
.شوم ديده انسان يك عنوان به دارم دوست و انسانم يك هستم ، زن يك من
و دختران مسائل و زنان به نسبت ملي و دولتي جانبه همه تلاش يك با هستيمكه شرايطي در
كرد كمك آنان به ميتوان جوانان
زنان دانستنيهاي
حاملگي و سيگار درباره
بسياري و ميشود بدن در خطرناك شيميايي مواد شدن آزاد موجب كشيدن سيگار كه ميدانيد هيچ
دود در سمي گاز اثر بر است باردار كه زني زيرا.كنند عبور جفت از ميتوانند مواد اين از
كودك اختيار در كمتري اكسيژن كه معناست بدان اين و ميآيد پايين خونش اكسيژن سيگار ،
از برخي زيرا.ندارد امنيتي و حفاظت سيگار دود برابر در جنين بنابراين.ميگيرد قرار
مواد اين وقتي.شوند كودك خون جريان وارد و كنند عبور جفت از ميتوانند خطرناك مواد
.كنند ايجاد اختلال كودك رشد در ميتوانند شدند كودك خون جريان وارد
و جنين سقط:از عبارتند ميدهد رخ بارداري دوران طي كشيدن سيگار اثر بر كه ضررهايي
ناگهاني مرگ سندرم شديد ، خونريزي زودرس ، زايمان كودك ، وزن بودن پايين مردهزايي ،
.نوزادان
كنند خودداري نيز مخدر مواد و الكلي مشروبات مصرف از بايد باردار زنان اين ، از غير
.ميشود كودك براي ناراحتيها ساير يا مغزي آسيب مادرزادي ، معلوليت باعث زيرا
مناسب تغذيه.است بيشتر فرزندتان سلامتي شانس كنيد ترك را سيگار زودتر هرچه بنابراين
از قبل و كنيد ورزش منظم بهطور كنيد ، مصرف املاح و ويتامين كافي قدر به و باشيد داشته
سلامتي حفظ به سيگار ترك با و كنيد مشورت خود ماماي يا پزشك با ورزشي برنامه يك شروع
!بپردازيد خودتان و فرزند
يائسگي درباره
ماهيانه عادت كه است زندگي از دورهاي يائسگي ;بدانند را يائسگي معناي زنان همگي شايد
كه نيستند باروري به قادر ديگر شدن يائسه از پس زنان كه معني بدين.ميشود قطع زنان در
.ميكشد طول سال تا 5 شدن 3 يائسه معمولا.است زندگي در جديد دوره يك شروع معناي به اين
.باشيد نداشته ماهيانه عادت تمام سال يك كه ميشود محسوب كامل هنگامي يائسگي
در 50 يائسگي چون ، غلطي ، اطلاعات.دارد وجود يائسگي از زيادي نادرست تصورات متاسفانه
.است نادرست و غلط آنان بيشتر كه...و ميگردد افسردگي موجب ميشود ، شروع سالگي
استروژن ميزان كاهش كه بدانند است بهتر شوند آشنا يائسگي علائم با مايلند كه زناني اما
نامرتب ، قاعدگي مثل ميآورند وجود به را عمدهاي علائم بدن بخشهاي از بسياري در
.خواب در اختلال يا بيخوابي و پوست برافروختگي ادرار ، مجراي تغييرات
بهطور ورزش كلسيم ، زيادي مقدار مصرف سالم ، غذايي برنامه يك با ميتوانند زنان اما
.دهند تخفيف را يائسگي علايم دخانيات ، مصرف عدم و منظم
از كردن صحبت صريح با و باشند داشته مثبت نگرش مقوله اين به كه كنند سعي اين از غير
از طبيعي بخش يك اين زيرا بكاهند آن رواني فشار از ميتوانند خانواده و دوستان سوي
در هنوز زندگي بهترين كه باشند داشته خاطر به بايد زنان خجالتتان مايه نه شماست ، زندگي
!است رو پيش
است كمين در استخوان پوكي
را استخوان پوكي يائسگي شروع معمولا ميشوند ، استخوان پوكي دچار مردان از بيشتر زنان
استخوانهايي داراي كه زناني تخمدانهاست ، در استروژن توقف دليل به هم آن ميكند تسريع
پوكي بروز به كمتر ، استخواني توده وجود خاطر به هستند ، لاغر و كوتاهقد يا بوده كوچك
بعضي و كليه تيروئيد ، نظير بيماريها برخي است ذكر به لازم و مستعدترند استخوان
.شوند منتهي استخوان پوكي به است ممكن سرطانها
معمولا آن درمان باشيد استخوان پوكي دچار كه صورتي در زيرا نباشيد ، نگران زياد اما
:از است عبارت
ميليگرم تا 1500 روزانه 1000 كلسيم مصرف افزايش _1
D ويتامين و كلسيم كافي مقدار مصرف و دكتر به منظم مراجعه با سلامتي حفظ _2
خوردن زمين از پيشگيري _3
پزشك مشورت با منظم و مداوم ورزش _4
دارودرماني _5
ماست و پنير شير ، نظير لبنيات مصرف كلسيم جذب راه بهترين كه بدانيد است بهتر اما
.كنيد مصرف دارند آساني هضم كه لبني غذاهاي بخوريد ، شير نميتوانيد اگر و است كمچرب
سالم هميشه تا كنيد محافظت استخوان پوكي برابر در خود سلامتي از است بهتر بنابراين
!باشيد
واگويه
خاطرات دفتر ازيك تكهاي
ژانويه 27
هم خوردن غذا اشتهاي حتي ميكنم مراجعت خانه به وقتي غروب هستم ، خسته خيلي است روز چند
مرتب مثل كنم ، مرتب را آن است لازم كه رسيده مرحلهاي به برايم زندگي ميبينم ندارم ،
.باشد نشده رسيدگي آن به مدتها كه كشويي كردن
(شوهرم) ميشل به را موضوع اين نميكنم جرات هرگز ولي باشم تنها دارم احتياج اوقات گاهي
خدمتكار.باشم داشته خودم براي مخصوص اتاق دارم آرزو ولي شود ناراحت ميترسم كنم ، گوشزد
را اين حق و خير به شب:ميگويد شب رسيدن فرا با كند كار يكريز شب تا صبح از اگر حتي
هرگز اين وجود با هستم ، قانع هم خانه صندوق يك به حتي من.ببرد پناه اتاقي به كه دارد
نوشتن صرف را وقتم از دمي بتوانم تا بزنم خوابم از بايد و باشم تنها دمي نميشوم موفق
.كنم دفترچه اين
دست خواندن از رختخواب در شبها يا و كنم متوقف هستم آن انجام مشغول كه را كاري اگر
فكر چه به:بپرسد من از تا هست كسي هميشه بيندازم ، ديگري جاي به را نگاهم و بردارم
ميكني؟
بايد هميشه حال هر به.ميكنم فكر حسابهايم و اداره به كه ميدهم جواب دروغ به هم من
سياسي يا مذهبي يا معنوي مشكلي به بگويم اگر.ميدهد شكنجه مرا تظاهر همين و كنم تظاهر
داشته يادداشتي دفترچه دارم حق هم من گفتم كه شبي همان مثل و بخندند شايد ميكنم فكر
پارهاي روي اينكه بدون انسان است ممكن چطور ولي بيندازند ، دست و كرده مسخره مرا باشم
كند؟ حلشان ميشود روبهرو آنها با وقتي كند فكر مشكلات
موزيك به و مينشيند مبلي روي ميشود ، خواندن روزنامه مشغول و برميگردد اداره از ميشل
ميكنم مراجعت اداره از وقتي برعكس من كند ، فكر ميتواند بخواهد دلش اگر و ميكند گوش
هستم كردن كار مشغول عجله با كه طور همان اوقات گاهي بروم ، آشپزخانه به راست يك بايد
در.ميكنم تشكر و كرده رد را او كمك كنم؟ كمك تو به ميخواهي است؟ حاضر ناهار:ميپرسد
او گرچه ميكشم ، خجالت كند كمك من به آشپزي مثلا زنانه وظايف در بخواهد او اگر حقيقت
ناراحت كند كمك او به معاش تامين براي پول تهيه و "مردانه وظايف" در كسي اينكه از هرگز
.نميشود
كه ميداد نشان صحنه يك در بود آمريكايي فيلم يك بوديم ، رفته سينما به قبل شب چند
هم من كه كنم اعتراف بايد.ميخنديدند همه ميكند ، كمك ظروف شستن در زنش به شوهر چگونه
كاركنان به جدي خيلي و است كار مشغول اداره در زن ميداد نشان بعد بخندم ، ميخواست دلم
قادر بيشتر زنها ميشود معلوم گفتم من.نميخنديد كسي ديگر اينجا در ولي.ميدهد دستور
بغض با وقت آن ميشوم خسته وقتي.شد ناراحت حرفم از ميشل.هستند مختلف كارهاي انجام به
ميدهند ، وفق جديد وضع با را خود زودتر زنها شايد.ميكنم فكر موضوعها اين به كينه و
ميشل.ميكنند قبول مطالعه بدون را چيز همه نتيجه در و ميكنند فكر كمتر معمولا شايد
هميشه داشته ، فرق حالا با چيز همه كه آمده دنيا به دورهاي در دارد ، سال نه و چهل
هيچ برعكس ، (پسرم) ريكاردو.ميشود ناراحت بگيرد بغل زير را بستهاي اينكه از ميگويد
در اگر يا و ميكند كمك من به بياختيار اوقات گاهي و نميكشد خجالت بابت اين از وقت
و مادر يك بين كه رابطهاي هميشه ميكنيم ، صحبت هم با و ميايستد من پيش باشم آشپزخانه
.باشد داشته دخترش با ميتواند مادر كه است رابطهاي از محكمتر ميآيد وجود به پسر
هستند ديگري جنس از كدام هر چون شايد ميرسد ، نظر به طبيعي موضوع اين خلاف ظاهرا گرچه
يكديگر با خوشايندي نسبت هيچ كنند حس كه هنگامي و ميآيد وجود به كاملتري آشنايي
حقيقت در ميشناسند خوب را يكديگر زنها.ميآيد وجود به نيز بيشتري صميميت ندارند
او نگران اصلا پدرش كه حالي در ميكند ناراحت مرا هميشه (دخترم) ميرلا مشكلات و اخلاق
.نميشود
ژانويه 28
به.بودم شنيده صدايي در نزديك از زيرا برداشتم نوشتن از دست ناگهان پيش دقيقه چند
نميدانستم دستپاچگي شدت از.ميكند باز كليد با را در دارد نفر يك كه رسيد نظرم
بلورين نظرم به جا همه و چيز همه اما كردم نگاه را اطرافم كنم ، پنهان كجا را دفترچهام
.پيداست بگذارم كجا هر كه ميديدم.ميرسيد
پهلويي آپارتمان از صدا فهميدم بالاخره تا ميرفتم طرف آن و طرف اين دست به دفترچه
باز آنكه از پيش.خنديدم خودم بيهوده وحشت و ترس به كردم پيدا اطمينان وقتي.ميآيد
بگويم ميتوانم بپرسند هم را دليلش اگرانداختم را در پشت زنجير رفتم بنويسم و بنشينم
هميشه كه من.داد نشانم چه برانگيخت ، وحشتي من در حركت همين اما.است بوده پرتي حواس از
حتي دادهام دروغگويي به تن آساني به حالا ميپنداشتم راستگويي و درست زن را خود
من به مهارت با قبل شب چند كه ميرلا پيش رفت فكرم.كردهام پيدا خود براي هم دستاويزي
نگفته من به كه دروغها چه هم آن از قبل ميداند خدا.دارد ملاقات قرار جوانان با گفت
آنكه حال خريدهام كتاب گفت پدرش از بيشتر پول گرفتن براي كه ريكاردو ، طور همين و !است
طور همان ميگويد ، دروغ هم ميشل لابد كه ميكنم سوال خود از.نداشت صحت چيزي چنين اصلا
.كردم گريه به شروع افكار اين در غرق كمكم.ميگويم دروغ دفترچه اين نوشتن براي من كه
دوست كه را كساني همه ميكردم فكر و بودم تنها يكشنبه روز سكوت در خالي ، خانه اين در
خودم ميديدم حتي ميكردم ، تصور هميشه من كه آنند از كسانيغير.دادهام دست از دارم
.راميكنند تصورش آنها كه آنم از غير هم
فرزانه بهمن ترجمه پدس ، آلبادسس نوشته ممنوع ، دفترچه كتاب ازx
|