مظلوم پولدارهاي بچه
موتورسواري است عشق
همسايه جوان
كامپيوتر از آلماني دانشآموز هر سهام
الهيات رشته و زبان آلماني پژوهان دانش
مرگ به علاقه
ايراني جوان
مظلوم پولدارهاي بچه
ظهيري نسرين
شلوار تومان ، هزار حدود 45 رنگ مشكي چسبان تيشرت تومان ، هزار از 95 بيشتر عينك قيمت
كه است جواني مشخصات اين بيشتر ، تومان از 150 كتاني كفش تومان ، شده 70هزار شسته جين
.است كرده صورت سايه را نقابدارش كلاه و داده لم خود قرمز ماكسيماي به پارك روبهروي
ميكند ، سير ديگري جاهاي در ميگويند چشمهايش و ميكند برانداز را چهرهها بيهدف
دغدغههايي چه ميانديشند ، چه به وقتها اينجور پولدارها بچه بدانم تا شدم كنجكاو
.است كنجكاوي اين ماحصل زير گفتوگوي.ميبينند رنگي چه را روزگار و دارند
ميكني؟ احساس را قشنگي اين خودت داري ، قشنگي ماشين &
.نميشوم متوجه را بودنش راحت كردم ، عادت خيلي ، نه
شدي؟ سوار راحت و قشنگ ماشين عمر همه اينكه خاطر به شايد&
را ماشين اين راحتي تا ميشدم سوار قراضه پيكان يك بايد كه است اين شما منظور شايد ،
.بفهمم
.تقريبا &
تا كند نگاه بالادستيها به دارد عادت آدم اما باشد ، شما با حق شايد نميدانم ،
.پاييندستيها
هستند؟ كساني چه ميزني ، حرف آنها از تو كه بالادستيهايي اين &
.پولدارترند من مادر و پدر از كه آنهايي شايد نميدانم ،(ميخندد)
تشخيص قابل هم از خيلي بگذرد سقفي يك از وقتي دارد ، حدي هم داشتن پول من نظر به اما &
.نميكنند تفاوتي هم با و نيستند
هم ككش ميكردم ، تصادف ماشينش با اگر كه داشت پول آنقدر پدرم كه دارم دوست من مثلا
باشم مواظب مثلا كه ميكنند سفارش هميشه مادرم و پدر نيست ، اينطور الان ولي نميگزيد
.نكنم تصادف يا و ندزدند را آن كه
بپرسم؟ خصوصيتر سوال تا چند ميتوانم &
.باشد سوالي چه تا
ميگيري؟ توجيبي پول ماهانه چقدر&
.تومان صدهزار
ميكني؟ چيزهايي چه خرج را هزارتومان صد اين&
.دوستانمهستم با كه ميشود خوراكي و خورد خرج فقط
و كارمندها بيشتر كه است پولي اندازه و است من حقوق اندازه تقريبا هزارتومان صد ولي&
.ميكنند دريافت ماهانه مملكت اين كارگرهاي
.بودم نكرده فكر قبلا مسئله اين به (مياندازد بالا را شانههايش)
ميكني؟ فكر آن به كردم ، يادآوري من كه الان خوب
پول چون داريد انتظار نيست ، ساخته من دست از كاري ميبينم ميكنم ، را فكرش كه حالا
من بگوييد شما نكنم ، خرج يا نگيرم ، پدرم از را كارمندهاست ، آن مثلا حقوق نصف من توجيبي
.كنم چيكار بايد
ميكني؟ فكر موضوع اين به چقدر بدانم ميخواستم فقط بدهي ، انجام كاري نيست لازم&
نابخشودني گناه مملكت اين در بودن پولدار كه اينجاست كار عيب كجاست ، كار عيب ميدانيد
و راديو و روزنامهها توي و هستند هميشگي مظنونين جزء بچهپولدارها شما ، قول به است ،
.دارند بيشتري مشكلات پولدارها كه درحالي ميشوند ، سرزنش تلويزيون
قرمزيها؟ خط مشكلات همان از مثلا&
برسد قرمزي خط برنامهسازان اين به دستم اگر كه نذاريد دلم روي دست قرمز ، خط گفتيد آه ،
.شدهاند گرفته مسخره به مملكت اين جوانهاي سريال اين توي.است تمام كار
؟ پولدارها جوان مخصوصا&
واقع مظلوم پولدارها بچه كشور اين در اما بيايد ، مسخره شايد شما نظر به بله ، بله ،
.شدهاند
واقعا؟&
وقتها بعضي داشتن پول دردسرهاي بدهم ، توضيح شما براي چطوري را موضوع نميدانم ببينيد ،
.است بيشتر نداشتن پول از
مثلا؟&
سوار ماشيني هر نميتوانيد بپوشيد ، را لباسي هر نميتوانيد پولداريد وقتي شما مثلا
مامانم قول به ميكنند وآمد رفت پولدارها با پولدارها !ميشويد متوجه را منظورم شويد ،
.باشيم نداشته خانه توي جكوزي و استخر و سونا كه است شان كسر ما براي
كنند ، بازي كوچيك گل كوچه توي ميتوانند راحت خيلي شهري جنوب جوانهاي مثلا
ملي تيم و آزادي استاديوم بروند راحتي به ميتوانند بزنند ، حرف و بايستند سركوچههايشان
شيوه به بايد.دهد انجام را كارها اين نميتواند پولدار جوان يك اما كنند ، تشويق را
ما براي كردن تفريح.ميكنند معين را شيوه اين كه هستند پدرومادرها اين كند ، زندگي خاصي
ماست ، زندگي لازمه مسئله اين كنيم ، خرج پول بايد مدام.نيست هم سادگيها اين به
ميگويم؟ چه ميكنيد درك نميدانم
ميكنيد؟ تفريح چطوري شما مثلا&
ما اما نميگذرد ، خوش جا آن بگويم نميخواهم برويم ، مهماني به را شب دو يكي بايد حتما
سالي بايد شده كه هم خانواده پرستيژ براي.هستيم رفتن اين به مجبور ناخودآگاه بهطور
حفظ خانواده آبروي تا كيش جزيره برويم بار لااقل 4 و برويم ، اروپا سفر به بار يك حداقل
.است شاخش روي كه هم انگليسي زبان و موسيقي گرفتن ياد.شود
نيست؟ بد كه آخري دوتاي اين &
دلخواه به است ، سخت باشد اجباري كاري وقتي اما است ، خوب هم خيلي است ، بد كه نگفتم من
.نميكنيد درك را من منظور شما چرا نيست ، آدم
از پر ظهر وسط خيابون ، توي كه شده ديگر ، سوال يك ولي باشم ، شده حرفهايت متوجه كن فرض &
كولر ماشينشان كه ميآورد مردمي سر بر چه گرما بفهمي و بكشي پايين را ماشينت شيشه گرما
گرم خيابانهاي توي قراضه پيكان يك با گرما اين توي نان لقمه يك براي كه مردهايي ندارد ،
هستند؟ رانندگي به مجبور
اين دارد ، آموزش و مهارت كسب به نياز چيزها بعضي به كردن فكر نه ، بخواهيد را راستش
تازه است ، عادي من براي مسائل اين ديدن.ندادهاند آموزش من به مادرم و پدر را مهارت
نوع آن وجود هم شايد دارند ، كم چيزي خيابانها كه ميكنم فكر وقت آن نباشد ، اگر
.ميآيد چشم به پولدارها ماشين قشنگي كه ماشينهاست
چيست؟ زندگيات اصلي دغدغه الان &
.نشدم سوالتان متوجه دغدغه ،
تا ولي بدهي انجام ميخواستهاي كه است كاري چه داري ، آرزويي چه كه است اين منظورم&
نشدهاي؟ آن انجام به موفق حالا
دارم راحتترم ، اينجا من اما طرف ، آن بفرستند را من ميخواهند زور به مادرم و پدر
كارخانه توي جا همين كه درحالي كنم ، كار بايد بروم كه جا آن ميدانم ميكنم ، مقاومت
.باشم قسمتي مدير ميتوانم پدرم
.نميخورد شدن رئيس و مدير به سالت و سن نميكني فكر &
توي هم آن شوم معمولي كارگر يا كارمند يك بروم نداريد انتظار كه شما اما نخورد ، شايد
.پدرم كارخانه
.دارد كافي مهارت و تجربه به نياز شدن مدير.نيست بجا هم چندان تو انتظار ولي &
آن را من ميخواهد زور به و نميكند قبول را من شرايط پدرم كه است دليل همين به شايد
.گريبانيم به دست بدبختيهايي چه با پولدارها بچه شما قول به ما ميبينيد بفرستد ، طرف
.بفهمم ميكنم سعي &
موتورسواري است عشق
كريمي سروش
موتور يك داشتن هوس و باشي جوان نميشود كردن ، جواني يعني موتورسواري ميگويند بعضيها
شب ، هم شبت و نميشود روز روزت نشوي موتورسوار و باشي جوان اگر اصلا.نباشد سرت در
!موتورسواري است عشق ميگويند آنها اينكه خلاصه
سخت كه نگذاريد دلمان روي دست بابا ، اي ميگويند بعضيها.كيميايي فيلمهاي مثل درست
توي خون انگار ميآوريم كه را اسمش الله ، بسم مادرها و پدر و است جن موتور نام است ، خون
.ميشود جمع آنها چشم
موتور اصلا دارد بدآموزي كه نياور را اسمش دامانتان ، به دستمان ميگويند پدرومادرها و
خوش كه بيندازي ، ما جوانهاي كله توي را آن داشتن عشق موقعي يك نكند.است خطرناكي كلمه
روزگارمان جوانها كه بنويسيد موتورسيكلت از استفاده مزاياي از روزنامه در نكند.نداريم
در جان گذاشتن يعني تهران مثل شهري در داشتن موتور كه نميدانند ديگر ميكنند ، سياه را
!ساكت هيس ، .آن خيرات و دست كف
آمارها اما.ميشوند دوچرخهسوار و ميگذرند موتور داشتن خير از برخي كه ميشود اين و
.ميگويند ديگري چيز
نه گردد ، برمي سنگين ترافيكهاي به سرش يك بزرگ شهرهاي در موتورسواران تعداد افزايش
ماشين خودشان براي نتوانستهاند و گذاشتهاند سن به پا كه آنهايي بلكه جوانترها تنها
كساني جزء ميشوند مدتي از بعد و ميافتند موتور يك خريدن فكر به كنند ، تهيه قراضهاي
در ميآيند و ميشوند رد زور به و ميدهند ويراژ قرمز چراغ پشت ماشينهاي ميان از كه
.ميايستند صف جلو
اگر شهر اين در كه كنند فكر و بخندند قيمت گران ماشينهاي صاحبان به دلشان در هم شايد
ميآيد كارت به كوچكتري نقليه وسيله بلكه نميخورد دردت به لوكس ماشين برسي زود بخواهي
.است موتور همانا كه
.ميكند پيدا افزايش روز هر موتور با تصادفات تعداد.نيست هم سادگيها همين به كار اما
كه بود دليل همين به شايد.است بالاتر بسيار تصادفات نوع اين در خطرمرگومير همچنين
گرچه شد كشيده هم جريمه به كار و شدند كاسكت كلاه پوشيدن به مجبور موتورسواران قبل مدتي
.نشد رو روبه استقبال با موتورسواران طرف از ايمني كمربند از استفاده طرح مانند طرح اين
راه معطلي ، بي سرعت ، با تومان موتور 500 دربست ، تاكسي كرايه نصف با موتور موتور ، "
"!موتور ميانبر ،
تعجب خيلي ميشنيد سهراهجمهوري وسط در را فريادي چنين كسي اگر پيش سال چند شايد
عادي ميگردند مشتري دنبال شهر تجاري مراكز در كه موتورسواراني انبوه اكنون اما ميكرد ،
غير تهران مثل شهرهايي ابر براي مساله اين كه ميگويند شهري علوم دانشوران.است شده
.است اجتناب قابل
مسافركشي باموتور ندارند ، را مسافركشي ماشين يك خريد پول كه جوانهايي هرحال به
.دردسرهايش هم و است كمتر هزينههايش هم كار اين مجتبي قول به و ميكنند
همه از باقري مجتبي.هستند سهراهجمهوري در دادوفرياد مشغول كه موتورسواراني ميان از
تا سه و است بلند موهايش ميزند فرياد و ميريزد عرق تهران صبح ده گرماي دراست جوانتر
بسته تركش به يخ قمقمه يك دارد ، نويي تقريبا موتوراست انگشتهايش به بزرگ خيلي انگشتر
و ميكند خالي ندارد ژل ديگر حالا كه موهايش روي را يخ آب يكبار وقت چند هر و است
تابستان براي بايد":ميگويد.ميسازد تحملپذير خودش براي را تابستان گرماي اينطوري
دوستم نكردم پيدا كار وقتي زدم ، در آن و در اين خيلي ميكردم ، پا و دست خودم براي كاري
پدرم نبود ، سادگيها همين به موتور خريدن البته كنم ، مسافركشي موتور با كه كرد پيشنهاد
بيكاري از بهتر بالاخره است ، راضي درآمدم از الان اما نميداد ، كار اين به تن اصلا
"نيست
است؟ چقدر كرايهات&
هم تومان دوهزار به گاهي ميشود شروع تومان از 500 دارد مسيرها شلوغي و مسافت به بستگي
.ميرسد
نه؟ يا ميكنند استقبال مسافرها&
از ثانيا باشند ، داشته عجله خيلي اولا كه ميدهند شدن موتورسوار به تن آنهايي
كار تجاري محلهاي در مشتريها اين پيداكردن باشند ، هم تنها ضمن در نيايد خوششان ترافيك
.نيست سختي
؟ چقدراست ماهانه طور به درآمدت&
.نميرسد تومان صدهزار به
ميكني؟ فكر مشتريها رسيدن زود به يافقط ميكني رعايت را مقررات &
به باشد ، داشته را رسيدن موقع به انتظار هم مشتريات سنگين ، هم ترافيك و باشد گرم هوا
كرد؟ رارعايت مقررات وقتها بعضي ميشود شما نظر
نداري؟ كه هم كاسكت كلاه&
و باشد گرم هوا اگر بگوييد شما نكردند پيگيري خيلي بعدا اما شد اجباري روزهايي يك
بگذاري؟ چيزي سرت روي حاضري باشد ، سنگين هم كلاه
رعايت هم را مقررات كني ، موتورسواري هم سرعت با و باشد ترافيك پر خيابان اگر خوب &
نكني؟ تصادف ميشود نكني ،
.ميكنم را خودم اماسعي.نميشود نه (ميخندد)
در كه دريافتهاند امر متصديان لابد.ميگويم را موتورسوار اورژانس آمدن باشد ، مبارك
موقع است بهتر راهم اورژانس آمبولانس نيست ساخته كاري هم امداد هليكوپتر از شهر اين
دانشوران.است حسابي و درست موتور يك خريدن براي خوبي بهانه هم اين.كنيم فراموش حادثه
حاليكه در است شده شهري رايج فرهنگ جزء موتورسواري ميگويند هم باز شهري علوم
دوچرخهسواري مسيرهاي ياد نميدانم.ندارد را فرهنگ اين توسعه آمادگي ما خيابانهاي
حاليكه در شده كشيده ما پهناي كم خيابانهاي ميان لازم بررسيهاي بدون كه افتادم
مسيرهاي اين كاش ميگويند بعضيها.ندارد عموميت ما جوانان بين هم هنوز سوارشدن دوچرخه
.كنند موتورسواري دغدغه بدون بتوانند جوانها تا ميشد تعبيه موتورسوارها براي مخصوص
همسايه جوان
وظيفه خدمت به نسبت اعتراض
دارد نظر در (آلمان قضايي مرجع بالاترين) كارلسروحه شهر در فدرال اساسي قانون دادگاه
طي كه بحثي به ترتيب بدين و كرده رد را وظيفه خدمت انجام عليه اعتراض آينده هفته در
.دهد خاتمه شده پا به اينباره در اخير هفتههاي
دلايل به وظيفه خدمت كه بود شده ارجاع دادگاه به جواني مرد جانب از قانوني اعتراض
.بود خوانده اساسي قانون صريح نص مخالف نتيجه در و توجيه غيرقابل را امنيتي سياسي
حاضر و كنند واگذار دولت به را اينباره در تصميم دارند نظر در كارلسروحه دادگاه قضات
.سازند بحران دچار را آلمان نظامي سياست خود راي با نيستند
فرانسه و آمريكا چون غربي كشورهاي از بسياري برخلاف پرچم زير خدمت انجام آلمان كشور در
بگير حقوق سربازان كه است گرفته در زمينه اين در سختي بحث پيش مدتي از.است اجباري
.شوند وظيفه افراد جايگزين
كامپيوتر از آلماني دانشآموز هر سهام
طور به كشور اين مدارس در.ناقصند و عقبافتاده بسيار آلمان در كامپيوتري تجهيزات
از استفاده راه بتوانند تا ميگيرد قرار دانشآموز اختيار 40 در كامپيوتر يك متوسط
امكان اين از دانشآموز چهار هر دانمارك مدارس در آلمان برخلاف.بياموزند را اينترنت
مدارس اروپا اتحاديه سطح در.شوند اينترنت شبكه وارد متناوب طور به كه هستند برخوردار
نظر در اينترنت شبكه به ورود قابليت با كامپيوتر يك دانشآموز هشت هر براي متوسط طور به
.گرفتهاند
آلمان اقتصاد موسسه گزارش به نيست ، كامپيوتر فقدان تنها اساسي مشكل آلمان مدارس در
يك آنها اغلب البته نيستند برخوردار كامپيوتر از استفاده براي كافي آگاهي از نيز معلمان
توانايي آنها اما.متصلند اينترنت شبكه به بيشتر آنها دوسوم و دارند خانه در رايانه
اطلاعرساني سيستمهاي با را دانشآموزان نيستند قادر و ندارند را رشته اين تدريس
.كنند آشنا الكترونيكي
از بيش و كرده شركت رايانه آموزش كلاس در نفر يك دبير دو هر از اروپا اتحاديه سطح در
متوسط حد اين برخلاف.برخوردارند كافي اطلاعات از نيز اينترنت زمينه در آنها يكسوم
.نگذراندهاند را كامپيوتر دوره معلمان از دوسوم آلمان در اروپايي
الهيات رشته و
زبان آلماني پژوهان دانش
دانشجويان فزاينده كاهش از زبان آلماني كشورهاي الهيات رشته كاتوليك اساتيد و اسقفها
.كردهاند ناخرسندي ابراز رشته اين
ماينس شهر در كه دانشگاهها الهيات رشته اساتيد و اسقفها اجلاس ششمين و بيست پايان در
هشدار الهيات رشته كاتوليك دانشجويان فزاينده كاهش پيامدهاي به نسبت شد ، برگزار آلمان
باعث زبان آلماني دانشپژوهان سوي از مذهبي رشتههاي در تحصيل از استقبال عدم.شد داده
آلمان ، ) كشور اين دولتي دانشگاههاي در الهيات رشتههاي به لازم بودجه اختصاص كاهش
الهيات ، رشتههاي در دانشگاهي اساتيد براي شغلي فرصتهاي رفتن بين از و (سوئيس اتريش ،
.است شده ديني علوم و فلسفه
و _ لمان كاردينال _ آلمان اسقفهاي كنفرانس رئيس دعوت به و بار دو ساليانه اجلاس اين
و مذهبي دروس دانشگاهي اساتيد و سوئيس اتريش ، آلمان ، كاتوليك مذهب مجمع اعضاي حضور با
كه است آمده اجلاس اين پاياني اطلاعيه درميگردد برگزار آلمان ماينس شهر در الهيات
و ديني علوم رشتههاي تدريس از حمايت دانشگاهي رشتههاي ساير اساتيد از ما انتظار
تاكيد اطلاعيه اين در همچنيندانشگاههاست در تجربي علوم ساير تدريس موازات به الهيات
اين در و ميشود محسوب الهيات رشته از جداناپذير بخش يك عنوان به فلسفه رشته كه است شده
.سپرد فراموشي دست به را نوين فلسفههاي ساير و وسطي گذشته ، قرون فلسفه نبايد چارچوب
صرفهجويانه سياستهاي به نسبت را خود نگراني همچنين اجلاس اين در شركتكنندگان
.داشتند ابراز شده منجر دانشكدهها در فلسفه رشته شدن كمرنگ به كه دولتي مسئولين
مرگ به علاقه
تا بميرند ميدهند ترجيح آنها است گرفته صورت انگلستان مردم درصد ده از كه تحقيقي طبق
و احترام آنان براي كار محل و منزل در ميكنند احساس آنان از بسياري.بمانند زنده آنكه
رو زندگيشان ميكنند فكر نيز مردم از بسياري ناراضياند وضع اين از و نيستند قائل ارزشي
هستند نگران شوند مبتلا رواني خطرناك بيماري به اينكه از مردم از پنجم يك.است اتمام به
از دوسوم و هستند مدرسه تكاليف و كارها نگران مردم از بسياري.ندارند آينده به اميدي و
جوانان از قابلتوجهي رقم.ميباشند خود وزن شدن اضافه نگران سال تا 15 بين 10 دختران
سوي از عاطفي نظر از كه گفتهاند مردان از درصد آخر 10 در و آوردهاند اعتياد به رو
.گرفتهاند قرار سوءاستفاده مورد زنان
ايراني جوان
تحصيل از دختران محروميت
است امسال سراسري كنكور در دختر شركتكنندگان تعداد افزايش از حاكي خبرها كه حالي در
و هرمزگان بويراحمد ، و كهكيلويه مثل كشور محروم استانهاي در نظرسنجيها از برخي
ابتدايي آموزش به حتي دختران دسترسي براي بسياري موانع هم هنوز كه ميدهد نشان كردستان
.دارد وجود
تحصيل كه دارند اعتقاد نميفرستند ، مدرسه رابه خود دختران كه خانوادههايي از درصد 25
اين از درصد ندارد170 تاثيري همسر و مادر عنوان به آنان نهايي نقش ايفاي در دختران
تعهدات و اعتقادات شدن سست باعث دختران تحصيل كه دارند بيم هستند ، بيسواد خود والدين
.شود دختران ديني
گمارند همت پسران تحصيل به دختران تحصيل جاي به است بهتر كه ميكنند احساس درصد 12
دختران كه حالي در كرد ، خواهند كمك آن درآمد به و ميكنند زندگي خانواده با پسران زيرا
الگويي زيرا ميدارند ، نگه خانه در را خود دختران درصد رفت180 خواهند خود همسر خانه به
درصد وحدود 8.شود داده نشان دختران تحصيل لزوم تا ندارند مقابل در كرده تحصيل زن يك از
مدرسه و خانه بين فاصله كه زماني خصوص به دارند اشاره زمينه اين در جامعه فشار به
ميكنند عنوان مدرسه به خود دختران نفرستادن دليل را اقتصادي فقر درصد است 34 طولاني
درصد كنند260 تهيه كافي پول نتوانستهاند پسر فرزندان تحصيل هزينه تامين براي هرچند
كوچكتر بچههاي نگهداري و خانهداري به كمك جمله از خانه در دختران كار به كه گفتهاند
مدرسه به نميتوانند دختران كه داشتهاند اظهار درصد دارند250 نياز آب و هيزم آوردن يا
ساير و قاليبافي به يا هستند گله مواظب ميكنند ، كار خانوادگي مزرعه در چون بروند
.دارند اشتغال دستي كارهاي
يا و بخوانند درس خوبي به بودند نتوانسته مدرسه از محروم دختران از درصد تقريبا 15
مدرسه نميكردند تدريس مدرسه در زن آموزگاران اينكه دليل به درصد بودند130 شده مردود
با و پيگيري را آنان غيبت تا نبود كسي اينكه دليل به نيز درصد كردند130 ترك را
خود دختران والدين از درصد نيافتند ، 12 را مدرسه به بازگشت امكان كند صحبت والدينشان
نزديك در دبيرستان يا و راهنمايي مدارس نبودن دليل به زيرا آوردند بيرون مدرسه از را
در شديد انضباط درصد نميديدند100 دختران ابتدايي تحصيل ادامه در فايدهاي خود خانه
علت را مدرسه از نفرت نتيجه در و باتجربه معلمان نبودن يا بدني تنبيه جمله از مدارس
دختران دليل اين به كه گفتند والدين از كردند100درصد عنوان ابتدايي دوره گذاشتن ناتمام
مدارس در بزرگترشان دختران دهند اجازه نميتوانستند كه آوردند بيرون مدرسه از را خود
.بخوانند درس مختلط
از نوجوان با 90 كه نظرخواهي يك نتايج با كنيم مقايسه را بالا آمار ميتوانيم سادگي به
.است گرفته انجام تهران در اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ، مختلف قشرهاي
پيشنهادها و شكايات صندوق مدارس":كه است اين گفتهاند آنها كه آنچه از خلاصهاي
".نميكنند آنها به توجهي هيچ مدرسه مسئولان اما دارند ،
".نشوند ناراحت انتقاد از و باشند داشته را انتقاد شنيدن آمادگي بايد معلمان"
نحوه براي دستورالعمل نوعي بايدميكند زباني و بدني تنبيه را ما گاهي مدرسه مدير"
".باشد داشته وجود رفتارشان
به كاري دولتي مدارس معلمان بعضي نميدهند ، تدريس به اهميتي معلمان دولتي ، مدارس در"
بعد بس ، و همين ميآورند هم را درس سروته آنها ميرسد نظر به ندارند ، بچهها كار
".ميكنند بخواهند كاري هر بچهها و مينشينند
جواب از و ندارد كلاس درس به ربطي ميگويند ميشود سوالي آنها از وقتي معلمها بعضي"
كنند منتقل ميدانند كه را چيزي نميخواهد دلشان ميرسد نظر به ميروند ، طفره دادن
".ميكنند تلف را وقتشان مدرسه در تدريس با كه ميكنند احساس واقعا انگار
و كنيد تكرار و بخوانيد رو از بار چهار سه را مطلب هر و بنشينيد كلاس در آنكه جاي به"
.شوند فعال همه شاگردان تا بياوريد كلاس به را گفتگو و بحث بگيريد امتحان بچهها از سپس
بچهها از و هست هم رياضي معلم معمولا هنر معلم يك نميشود ، هنر به زيادي توجه مثلا"
زمينه در مربيان.كنند حاضر درس و بياورند هنر كلاس به را رياضياتشان دفترچه ميخواهد
".نديدهاند آموزش هنر
ميرسيد؟ نتيجهاي چه به كنيد مقايسه هم با را نظرسنجي نوع دو اين شما
|