سازي توانمندي :بهزيستي سازمان معاون
است ضروري اقتصادي دربخش جامعه
تهران ترافيك مشكل كاري موازي
روزنامهنگاران با شهردار گفتوگوي
است شده برابر زندانيان 30 جمعيت
توماني ميليون كفالت 20 قرار با باقي و گنجي
آمدند مرخصي به
عمومي افكار هدايت در مطبوعات نقش
سازي توانمندي :بهزيستي سازمان معاون
است ضروري اقتصادي دربخش جامعه
اصلي مسائل از را شاهرود ، فقر در بهزيستي سازمان اجتماعي امور معاون:اجتماعي گروه
از دارند را درآمد كمترين جامعهكه فقير دهك:وگفت كرد عنوان جامعه امروز
را خود كه ندارند آنرا امكان و بازمانده اجتماعي و اقتصادي فرهنگي ، سياسي ، توسعه
.كنند همراه جامعه بقيه با
اين اگر:گفت و دانست ضروري را اقتصادي بخش در بويژه جامعه توانمندسازي وي
.بكشاند چالش به را دولت برنامههاي ميتواند فقير قشر نشود محقق قضيه
و ميپيوندند آنها به هم جامعه فقراي شورش ، و اعتراض وقوع صورت در:افزود طالبي
را آنها رفته رفته ميتواند حركات اين تكرار كه ميدهند شكل را بيرهبر حركات
.كند نظاممند
به مجبور آينده در نباشيم مسئله اين در مداخله فكر به اكنون اگر:گفت وي
.داشت خواهد بالايي هزينه مقابله اين يقينا كه شد خواهيم مقابله
فقر خطر آستانه در كه نيز جامعه افراد بعدي دهك:گفت خود سخنان از بخشي در وي
و بريزند پاييني دهك به است ممكن مرور به ايمني ، تور نكردن پهن دليل به هستند
.شود افزوده فقرا جمعيت
و مانند لوزي و اعتدالي انقلاب اول در كه كشور اقتصاد هندسي شكل:افزود طالبي دكتر
اكنون داشتند جاي آن دل در جامعه طبقات اغلب و بود دايره به شكل نزديكترين
.است شده تبديل مثلث به
و ميگيرند قرار پاييني قاعده در جامعه افراد اكثر مثلثي ، اقتصاد در وي گفته به
اعلاي حد به غنا و فقر شكاف كه اينجاست و ميمانند هرم راس در اندكي درصد فقط
.ميرسد خود
ضريب وغنا ، فقر زياد شكاف و بيعدالتي:افزود و دانست جامعه حيات شرط را عدالت وي
توفنده لشكر اينكه از قبل بايد سياستمداران و ميدهد كاهش بشدت را جامعه تحمل
.بكنند كاري درنوردد را درشت و ريز فقر
كنوني مشكلات ديگر از را حاشيهنشيني و مهاجرت بهزيستي ، سازمان اجتماعي امور معاون
. كرد عنوان جامعه
تهران ترافيك مشكل كاري موازي
:كرد تصريح ايران اسلامي جمهوري انتظامي نيروي رانندگي و راهنمايي معاون:اجتماعي گروه
در هماهنگي براي و دارد وجود موازيكاري و مديريتي چندگانگي ترافيك ساماندهي مسئله در
.است لازم و ضروري وزارتخانه يك از فراتر ترافيك عالي شوراي ايجاد راستا اين
ديروز نامگذاري به اشاره با خبر شبكه خبر و صبح برنامه با مصاحبه انصاريدر سردار
و حمل:گفت و كرد توصيف مهم اقتصادي توسعه در را ترافيك مسئله ترافيك ، روز به (يكشنبه)
محسوب كشوري هر اجتماعي و اقتصادي زيرساختهاي توسعه در موضوعها اساسيترين از يكي نقل
كشور:افزود كشور نقل و حمل شبكه به خودرو هزار سالانه 500 ورود به اشاره با وي.ميشود
عقبماندگي از ارتباطي راههاي بهخصوص و ترابري ناوگان توسعه نقل ، و حمل زمينه در ما
مشهودي ناهمگوني اقتصادي توسعه ديگر موارد با مقايسه در زمينه اين در و ميبرد رنج نسبي
.دارد وجود
را ترافيك مسئله در ديگر مشكل رانندگي و راهنمايي معاون و ناجا مشاورين گروه رئيس
.كرد عنوان مديريتي چندگانگي
روزنامهنگاران با شهردار گفتوگوي
انجام فردا تهران شهردار ملكمدني محمدحسن با روزنامهنگاران گفتوگوي:اجتماعي گروه
با تهران شهردار انجمن اين محل در روزنامهنگاران ، فردا صنفي انجمن گزارش به.ميشود
ساعت30/10 فردا ميتوانند علاقهمند روزنامهنگاران.داشت خواهند روياروي وگوي گفت خبرنگاران
.رسانند بهم حضور انجمن محل در
است شده برابر زندانيان 30 جمعيت
آمار:گفت سمنان استان تربيتي و تاميني اقدامات كل اداره فرهنگي معاون:اجتماعي گروه
.است رسيده نفر هزار رقم 170 به و شده برابر انقلاب 30 اول به نسبت كشور زندانيان
كارشناسان و معاونان مديران ، گردهمايي در يكشنبه روز "قدرتي محمدحسين" حجتالاسلام
مواد جرائم خصوص در زندانيان اين از نفر هزار افزود100 سمنان استان اجتماعي و فرهنگي
.شدهاند محبوس مخدر
و سرقت آنان ارتكابي جرم بيشترين كه هستند جوانان ما زندانيان از درصد كرد27 اضافه وي
.است مخدر مواد سپس
و ما جوانان انحراف:گفت كردهايم تفريط امروز و افراط انقلاب اول كه اين ادعاي با وي
اسلام كه ماندهاند مردم ماست ، عملكرد اين محصول وضعيت ، اين به خانوادهها بيتفاوتي
.ميگوييم امروز كه اين يا كرديم معرفي انقلاب اول كه بود آن واقعي
توماني ميليون كفالت 20 قرار با باقي و گنجي
آمدند مرخصي به
دو باقي عمادالدين و گنجي اكبر مرخصي با:كرد اعلام منبعخبري يك:اجتماعي گروه
.شد موافقت اوين زندان از روزنامهنگار ،
ريال ميليون روزنامهنگار 200 دو اين از يك هر براي مرتضوي قاضي ايرنا گزارش به
.كردهاست صادر كفالت قرار
فروردين از 14.بردند بسر مرخصي در روز مدت 10 به جاري سال ابتداي در باقي و گنجي
.نشد موافقت روزنامهنگار دو اين مرخصي تاكنون ، با جاري سال ماه
ولي شدهاست اعلام هفته يك باقي و گنجي مرخصي زمان منبعخبري ، اين گفته به
تمديد آنها مرخصي مدت است ممكن زندان ، در آنها حضور زمان شدن طولاني به توجه با
نوري ، عبدالله مسئولي مدير به خرداد شده موقت توقيف روزنامه در باقي ، و گنجي.شود
با زندان از شدن مرخص از پس يكشنبه روز روزنامهنگار دو اين.ميكردند فعاليت
.كردند گو و گفت ايرنا
"ميرسد؟ پايان به زماني چه شما محكوميت زمان" كه پرسش اين به پاسخ در باقي
.شوم آزاد بايد امسال ماه بهمن نشود ، باز جديدي پرونده اگر:گفت
بود كرده محكوم حبس نيم و سال هفت تحمل به را باقي عمادالدين بدوي ، دادگاه
.يافت كاهش سال سه به نظر تجديد دادگاه در حكم اين كه
ماه بهمن همسرم 15 بايد كه هرچند:گفت ما خبرنگار به خصوص اين در نيز باقي همسر
.ندارد وجود زمينه اين در چنداني اميد ولي شود آزاد زندان از
و شد صادر بهمنماه نيزبخشنامهايدر 22 قبلا:كرد اضافه "احمدسرايي كمالي فاطمه"
ميشدند آزاد بودند كرده تحمل را خود حبس مدت سوم يك كه زندانياني آن اساس بر
وي.نيستيم اميدوار چندان بنابراينما نشد ، باقي آقاي حال شامل بخشنامه اين كه
در او اتهامات به رسيدگي مراحل از باقي خانواده شكايت مورد به 50 اشاره با
مراجع در شكايتها اين طرح رغم به:گفت بوده زندان در كه مدتي همچنين و دادگاه
.نشدهاست رسيدگي آن به تاكنون ذيصلاح ،
:گفت "زندانباشيد؟ در بايد كي تا شما" كه ما خبرنگار پرسش اين به پاسخ در نيز گنجي
.ديگر سال چهار به نزديك
حبس سال تحمل 6 به اوميبرد بسر زندان در سال 79 ماه ارديبهشت از گنجي اكبر
.شدهاست محكوم
امكان نداشتن از گلايه ضمن بود يافته حضور اوين زندان محل در كه نيز گنجي همسر
به نزديك الان:گفت خانوادههايشان ، با زنداني روزنامهنگار دو اين تلفني ارتباط
قطع باخانوادههايشان باقي و گنجي آقايان تلفني ارتباط امكان كه است سال دو
.شدهاست
زندانيانديگر كه حالي در:افزود ايرنا خبرنگار با گو و گفت در "شفيعي معصومه"
نظر از باقي و گنجي جرم نميدانم دارند ، را خانوادههايشان با تلفني ارتباط امكان
.قطعكردهاند سال79 ماه شهريور از را ارتباط اين كه است وحشتناك چقدر آقايان
مسئولان به تقنيني دستگاه مسئولان از يكي كه قولي دليل به گفتند باقي و گنجي
.هستند معذور خبرنگاران با بيشتر گوي و گفت از دادهاست قضايي دستگاه
عمومي افكار هدايت در مطبوعات نقش
در بخصوص گوناگون كاركردهاي با و تاريخ طول در خود تدريجي تكامل طي جمعي ارتباط وسايل
جوامع فرهنگي و اقتصادي سياسي ، اجتماعي ، تحولات به منجر عمومي ، افكار تبادل زمينه
.شدهاند
از اجتماعي ، -سياسي نظامهاي تحول بحرانها ، ناامني ، شهرنشيني ، زندگي جمعيت ، ازدياد
افزايش زندگي محيط جاري وقايع از آگاهي به را انسان نياز روز هر كه هستند عواملي
جامعه سطح در را مردم نياز مورد اطلاعات و اخبار پيامها ، نيز جمعي رسانههايميدهند
درباره تصميمگيري و وظايف انجام براي را آنها و ميدهند انتشار بينالملل سطح در و
.ميكنند آماده روز مسائل
چند هرداشتهاند نقش عمومي افكار بر همواره خود ، طولاني سابقه به توجه با مطبوعات
رقباي بزرگترين به را غيرهآنها و تلويزيون و راديو:مانند الكترونيكي رسانههاي گسترش
و گروهها در كه است شده موجب مطبوعات ويژگيهاي از برخي اما است ، كرده تبديل مطبوعات
.كنند نفوذ جامعه مختلف طبقات
بيشتر رسانهها از دسته اين به نسبت موارد اغلب در مردم اطمينان و اعتماد ديگر سوي از
باقي تفسير و خبر منبع مهمترين عنوان به هنوز مطبوعات صنعتي ، كشورهاي در حداقل و است
اهميت مطبوعات انواع به ديكتاتوري ، و دموكراسي رژيمهاي در جهت همين بهاست مانده
كه است شده سعي مقاله اين در نوشتاري رسانههاي اهميت دليل به.ميدهند فوقالعادهاي
قبل اما گيرد ، قرار بررسي مورد مختلف جوامع در آن عملكرد و عمومي افكار بر مطبوعات نقش
.شود پرداخته عمومي افكار تعريف به است لازم چيز هر از
است ميسر مطبوعات ، در مسائلجامعه درباره مختلف ارزيابيهاي و تفسيرها يافتن *
ميشوند دولت خطمشيهاي از برخي تغيير موجب عمومي افكار هدايت طريق از جرايد*
ايفا عمومي افكار هدايت در مثبتي نقش ميتوانند دموكراتيك و آزاد نظام يك در مطبوعات*
كنند
برقرار ارتباط حكومتي ، دستاندركاران و سياسي رهبران و مردم توده ميان روزنامهها*
ميكشانند مجامع و محافل به را داغ بحثهاي گوناگون ، مطالب چاپ طريق از و ميكنند
چيست؟ عمومي افكار
.است شده ارائه مختلفي برداشتهاي و تعاريف عمومي افكار درباره
درباره مردم داوريهاي از مجموعهاي را عمومي افكار فرانسوي ، انديشمند تارد گابريل
.باشد گرفته قرار آنان بيشتر پذيرش مورد كه ميداند روز مسائل
به نسبت خودآگاه گروهي به مربوط اجتماعي قضاوتي عمومي ، افكار كه معتقدند نيز برخي
قبولي قابل و عمومي گفتوگوهاي موضوع ، آن مورد در كه اين از پس است ، پراهميت موضوعي
.باشد گرفته صورت
انحا از نحوي به و ميگذرد قومي سرزمين از خارج دنياي در آنچه" صفوي حسن دكتر گفته به
.شد خواهد ناميده همگان امور احتمالا ميشود ، مربوط قوم افراد اعمال يا رفتار به
عمومي افكار ميگردد ، ايجاد قوم افراد فكر در شخص با ارتباط در جريانات از كه تصويري
بايد زد ، خواهد سر رهبر يا قوم جانب از تصاوير اين وجود سبب كه را اعمالي و است قوم آن
.ناميد عمومي افكار
را عمومي افكار دانشگاه ، استاد و اجتماعي ارتباطات علوم كارشناس دادگران ، محمد سيد دكتر
و باهوشترين نظرات عمومي افكار":است معتقد و ميكند معرفي اجتماعي -رواني پديده
و همگاني موضوع يك سر بر مردم داوري عمومي ، افكار درواقع.است جامعه افراد زيركترين
.درميآيد عمومي فكر يك صورت به كه است گروهي و فردي نظرهاي ميان تعامل و اختلاف مورد
وحدت اين حاصل.ميآيد بهوجود نظر وحدت و ميشود جابجا جامعه طبقات در عمومي فكر اين
رو اين از.ميكند تحميل حكومتها بر را خود و ميگيرد قرار جامعه هرم بالاي در فكري
".است تغييرپذير و ميكند توليد را آن جامعه كه است اجتماعي توليد يك پديده اين
افكار":كه اين از عبارت است ، داده ارائه عمومي افكار تحقيق جهاني انجمن كه تعريفي
موضوع آن درباره افراد آن كه است موضوع يك به نسبت جامعه يك افراد عقايد مجموعه عمومي ،
".هستند مشترك علائق و منافع داراي
مطبوعات گوناگون نقشهاي
آموزشي ، خبري ، گوناگون كاركردهاي و نقشها داراي مطبوعات ارتباطات ، محققان اعتقاد به
:اينكه جمله هستند ، از تفريحي و مشاركتي و آگاهسازي
موجب و شكوفا را استعدادها ميبخشند ، وسعت را جهاننگريها و ديدگاهها مطبوعات -
.ميشوند مردم توقعات و خواستهها سطح افزايش
جنگهاي تا محلي جنايت و جرم از ميتواند وفاق.ميگردند اجتماعي آگاهي و وفاق موجب -
.بكاهد خصوصي و دولتي بخشهاي در انحراف و ارتشاء اشتباهات ، كردن برملا و خارجي و داخلي
گزارشهاي و مقالهها با و ميكنند چاپ را مردم نيازهاي و انتظارات خواستها ، جرايد -
.ميسازند خبر با عمومي وافكار عقايد چگونگي از را مسئولان خود ،
مفسران ، و ميگيرد قرار مردم ارزيابي و قضاوت معرض در دولتها عملكرد مطبوعات ، طريق از -
تضارب و جمعبندي از و ميپردازند نظر اظهار به خود سهم به يك هر مردم ، توده و مخالفان
.ميشود حاصل واحد نظر يك افكار ،
و سياسي گردانندگان خاطر همين به گذارند ، تاثير اندازهاي تا عمومي انتخابات در -
.ميكنند تلاش مطبوعات پشتيباني جلب براي كانديداها
برخي تغيير يا شكلگيري موجب عمومي ، افكار هدايت طريق از گاه رسانهها ، از دسته اين -
.ميشوند دولتي خطمشيهاي از
برقرار ارتباط حكومتي ، دستاندركاران و سياسي رهبران و مردم توده ميان روزنامهها -
بحثهاي دارند ، خود تفسيرهاي و مقاله نوشتن براي كافي فرصت كه آن دليل به و ميكنند
را داغ بحثهاي گوناگون ، مطالب چاپ طريق از و ميكنند مطرح را گستردهاي و عميق دقيق ،
.ميكشانند مجامع و محافل به
شركت احساس كه مردمي جهت وبدين ميدهند سوق سياسي مشاركت سوي به را ، مردم جرايد -
.ميدهند نشان بيشتري تمايل آموزش و اطلاعات دريافت به ميكنند جامعه در فعالانهتري
شمار به استادان و دانشجويان پژوهشي و تحقيقاتي كارهاي براي مناسبي منبع مطبوعات -
.ميروند
سهولت به ميتواند تلويزيون و راديو مثل رسانهها ديگر پيام كه حقيقت اين به توجه با -
مشكلاتجامعه درباره متنوع ارزيابيهاي و تفسيرها گيرد ، يافتن قرار قدرت ساخت كنترل تحت
.است ميسر مطبوعات نهاد در
مختلف جوامع در مطبوعات كاركرد
اين آيا كه است مطرح سوال اين عمومي ، افكار شكلگيري و هدايت در مطبوعات نقش به توجه با
علل نه ميكنند؟اگر ايفا را يكساني نقش حكومتي ، نظام يا جامعه هر در رسانهها از دسته
چيست؟ آن
عوامل به امر اين و است متناوب مختلف ، كشورهاي در جرايد نقش كارشناسان ، گفته به بنا
ملت زبان مطبوعات كه معتقدند برخيدارد بستگي دموكراسي و آزادي وجود جمله از متعددي
و كنند زندگي كامل دموكراسي اصول با مردمش باشد ، داشته آزادي زبان كه اماملتي هستند ،
و منعكسكننده ميتوانند ، مطبوعات باز ، و آزاد سيستم يك در بنابراين.كند حكومت آنها راي
.باشند عمومي افكار هدايتكننده
را قدرت مسالمتآميز طور به ميتوانند آنهامقتدرند دموكراتيك ، سيستم يك در مردم
انتخابات طريق از تنها كار اين.كنند بركنار را آن يا سركار را دولتي كنند ، جابهجا
.ميشود انجام عمومي افكار وسيله به بلكه نميگيرد ، صورت
خبر وقتي زيرا است ، شده ناميده آزادي نخستين دموكراسي ، كشورهاي اغلب در مطبوعات آزادي
موقعي روزنامه يك.مييابد افزايش آن ارزش آنگاه شود ، وتوام تحليل و تجزيه در آزادي با
منعكس را متفاوت و متضاد عقايد و افكار كه است حقيقت جستوجوي در كه كند ادعا ميتواند
بر دليل نشريه يك هميشگي انتشار و چاپ وجود بنابراين.بگذارد عمومي قضاوت معرض در و كند
.نيست آزادي
منتشر مردم براي كه هستند مدعي دموكراسي و ديكتاتوري كشورهاي در جرايد از بسياري
.دارد ديگري مفهوم و معني زمامدارانش و كشورها از يك هر براي آزادي اين اما ميشوند ،
سنجش براي ميزاني را مطبوعات كنترل (1966)مطبوعات آزادي درباره تحقيقي در لووستين
آن در كه است سيستمي آزاد ، مطبوعاتي سيستم يك":ميگويد وي.ميدهد قرار سياسي دموكراسي
و كامل استقلال ;كتابها و تلويزيون و راديو خبري ، آژانسهاي مجلهها ، روزنامهها ،
يا اقتصادي واحدهاي و متمركز مالكيت وجه هيچ به مطبوعات دارند ، انتقاد توانايي
يا استقلال هيچگونه كه است سيستمي شده ، كنترل سيستم يك اما ندارند ، ويژه آييننامههاي
دولت وسيله به كاملا غيره و مجلات روزنامهها ، سيستم اين تحت.ندارد انتقاد توانايي
".هستند متمركز مالكيت و تنظيمي نهادهاي داراي و ميشود كنترل
عنوان به چنانچه هستند ، عمومي افكار بر مثبت نقش داراي كه قدر همان مطبوعات لحاظ بدين
ازآنها زيرا.ميكنند ايفا كننده گمراه نقش گيرند ، قرار طلب قدرت افراد دست در ابزاري
منفي كاركرد پاي رد گاه البته.ميشود استفاده خاص گروهي وايدئولوژيهاي مصلحت جهت
مطالب برخي انتشار سرمايهداران ، استيلاي و نفوذ در ميتوان را مطبوعات از تعدادي
.كرد جستوجو آنها صاحبان سودجويي راستاي در مستهجن و غيرضروري عاميانه ،
را مختلف كشورهاي در مطبوعات تاثيرگذاري و رشد تفاوت وفرناندترو ، پيرآلبر ديگر سوي از
در را تكنيكي و اجتماعي عوامل از گروه چهار دانسته ، غرب جهان عمومي تحولات تاثير تحت
:برميشمارند باره اين
زمينههاي افزايش و وسعت پارلمانتاريسم ، پيشرفت:مانند سياسي و اجتماعي عوامل (الف
.شهرنشيني رشد و آموزش تعميم سياسي ، امور به مردم وسيع توجه و انتخاباتي
مطبوعات تهيه و توليد روشهاي شدن صنعتي مثل اقتصادي عوامل(ب
انتقال و دريافت نقل ، و حمل چاپ ، صنعت تكنيكهاي در تحول قبيل از تكنيكي عوامل (ج
اطلاعات
خبري آژانسهاي و خبرگزاري تولد (د
كاركردها اقتصادي و صنعتي اجتماعي ، شرايط حكومتها ، نوع تاثير تحت مطبوعات كه آن نتيجه
امكان دليل به است حاكم دموكراسي آنها در كه كشورهايي.ميكنند پيدا متفاوتي نقشهاي و
از مطبوعات احزاب ، فعاليت و واجتماعي سياسي مشاركتهاي آزادي ، وجود عقايد ، ابراز
همچنين.برخوردارند مسئولان و دولت عملكرد بر نظارت حقايق ، انعكاس براي بيشتري توانايي
شده ، منتشر گوناگون مجراهاي از اخبار و اطلاعات تا ميگردد باعث جرايد تعدد و تكثر
خاطر همين به.شود مطرح صاحبنظران و مردم جانب از مختلف نظرات و تحليلها ديدگاهها ،
داراي كه جوامعي در اما.درميآيند حركت به و ميپذيرند تاثير مطبوعات از عمومي افكار
كاهش عمومي افكار شكلدهي در مطبوعات نقش و قدرت هستند ، غيردموكراسي و غيرمردمي نظام
و ضعفها برملاكردن حكومت ، ساختار از انتقاد براي چنداني امكان رسانهها اين و مييابد
به مردم عموم مشاركت و آراء و عقايد تضارب و سياسيندارند زمينه در خصوص به مسائل
.ميرسد خود حد كمترين
خاطر به مطبوعات برخي لذا است ، دوسويه مردم و رسانهها ميان ارتباط كه آنجايي از البته
بياعتمادي مورد تدريج به و زمان مرور به مردم ، خواستهاي و نيازها مسير در نگرفتن قرار
.ميشوند آنها جايگزين ديگر خبري منابع و ميشوند كشيده حاشيه به گرفته قرار اكثريت
هاشمي فرحناز
:منابع
سروش ، 1371:تهران.ارتباطات و عمومي افكار.علي اسدي ، -
فيروزه ، 1374:تهران.جمعي ارتباط مباني.دادگران ، سيدمحمد -
جمعي13510 ارتباطات دانشكده:تهران.عمومي افكار.حسين صفوي ، -
ابنسينا ، 1349:تهران.مطبوعات زبان عبدالرحمن فرامرزي ، -
.طباطبايي ، 1379 علامه دانشگاه:تهران.جمعي ارتباط وسايل.كاظم معتمدنژاد ، -
مبتكران ، 1370:تهران.ارتباطات و عمومي روابط.علي ميرسعيدقاضي ، -
آموزشي13730 يكم ش.پنجم س.رسانه فصلنامه -
يكم13760 ش.هشتم.رسانه فصلنامه -
سوم13760 ش.هشتم س.رسانه فصلنامه -
پانزدهم ، 1348 ش.روزنامهنگاري تحقيقات -
|