سايههايپشتقابلمههايخالي
مجازي جهان راه كردن سد
غريب اتفاق
11 دهه دو بازيگران
4 پورزند و طبري قضيه
![](../imgs/bar.jpg)
سايههايپشتقابلمههايخالي
مصحفي محسن
(قبل ماه چند) كارگر روز مناسبت محجوببه چهره از تصويري كهبا پلاكاردهايي هنوز
است نشده شهروندانمحو خاطر از بود راپوشانده تهران شهر دروديوار
پنهاني مناسبات از ميگيردناشي خود به امنيتي و ابعادسياسي كارگران تجمع كه اين علت
است كارگري جامعه با سياسي نيروهاي برخي
همجوار ساختمان دو مقابل در كردند ، گذر آزادي خيابان از كه عابراني تيرماه روز 25
يك برگزاري براي كه شدند مواجه كارگراني انبوه با تاميناجتماعي سازمان و كار وزارت
.بودند آمده گردهم كارگري تجمع
اتفاق كارگري ، فراگير و گسترده اعتصابات يا تجمعات مشاهده غربي كشورهاي در اگر
مييابد را شانس اين واقعهاي هر كه جايي دنيا ، سوي اين در نميشود ، محسوب غيرمنتظرهاي
ممتد صداي شنيدن رهگذرانبا.است متفاوت كمي اوضاع كند پيدا سياست با ارتباطي كه
ميكردند مرور ذهن در را كارگران مطالبات احتمالا كارگران غذاخوري ظرف به قاشق برخورد
خالي قابلمههاي اين.است افزوده آنها انباشتگي بر است مدتي اقتصادي نامساعد شرايط كه
.يافتند شنيدنيتر ماجرايي زودي به
ميشد ، برگزار كار موجود قانون از حمايت در و قانون اصلاح احتمال به اعتراض در تجمع اين
تجمع ، در كارگران حضور زمينه كردن فراهم جهت كارگر خانه سوي از پيشتر كه نامهاي در اما
بر كارگري جامعه تاكيد تجمع برگزاري از هدف بود ، شده ارسال كارفرمايان و مديران براي
از پس روز چند.بود گرديده عنوان زيانآور ، و سخت مشاغل بازنشستگي قانون سريع اجراي
و مطلع مقام يك يافت ، پايان پليس با معترض كارگران برخي شدن درگير با كه شده ياد تجمع
بين خالي قابلمههاي توزيع و تجمع برگزاري براي كارگري _ سياسي تشكل يك تمهيد از برجسته
.داد خبر كارگران
كار وزارت كار روابط معاون كه گرفت صورت حالي در "احتمال" يك تنها به نسبت اعتراض
به نياز كار قانون و نشده پيشبيني كار قانون اصلاح توسعه سوم برنامه در بود كرده اعلام
از متشكل) جانبه سه كميته:بود كرده اضافه او.دارد خود كنار در جانبي حمايتي قوانين
.هستند كار قانون حمايتي آييننامه بررسي حال در (كار وزارت و كارفرمايان كارگران ،
داراي (كارفرما و كارگر) آن طرف دو كه مذاكراتي در دولت نمايندگان حضور كه شرايطي در
تعادلبخش ، عاملي عنوان به ميتواند بيطرف منظري از هستند متضاد حتي و متفاوت منافع
بود كرده تاكيد شده ياد تجمع در كار اسلامي شوراهاي عالي كانون رئيس شود ، ارزيابي مثبت
و كارگران نمايندگان بين دوجانبهگرايي قالب در كه ميپذيرند را اصلاحاتي كارگران
.باشد نداشته دخالتي آن در دولت و باشد كارفرمايان
انگشت كشور در سرمايهگذاري توسعه موانع تحليل در كارشناسان از بسياري كه است مدتها
جذب براي مانعي كار ، قانون اگر ترتيب اين به مينهند ، كار فعلي برقانون تاكيد
قشر ميرسد نظر به ;گردد خمودگي و ركود دچار اقتصاد آن تبع به و باشد سرمايهگذاري
.شوند متضرر سرمايهداران و سرمايهگذاران از بيش كارگران مانند آسيبپذيري و زحمتكش
در گاه آن سازد فراهم را اشتغال توليد ايجاد براي اوليه شرايط بايد ابتدا كار قانون
عنوان تجمع نهايي قطعنامه در.بينديشد كارگران حقوق احقاق به رونق و كار و توليد بستر
توسط آن به تعرض گونه هر لذا است كارگران اساسي قانون منزله به كار قانون:شد
را اجتماعي تنشهاي زمينه و نبوده تحمل قابل كارگري جامعه سوي از دولت و كارفرمايان
تشكيلات هدايتگرانه نقش به توجه با":شد گفته همچنين قطعنامه در.آورد خواهد فراهم
را سياسي جمعيتهاي و گروهها احزاب ، ناحيه از تشكيلات اين به تعرض گونه هر كارگر خانه
".ميكنيم محكوم
صنفي مطالبات تحقق هدف با كه تجمعي در كارگري _ سياسي تشكل يك نقش بر تاكيد و حمايت
از پس":نوشت تجمع اين از تحليلي در همشهري روزنامه.است تاملي قابل نكته ميشود برگزار
داعيهدار سياسي حزب يك سازندگي آغاز و جنگ دوره طي از پس و اسلامي انقلاب پيروزي
در كنوني مسائل آغازين نقطه كارگري ، مسائل صاحبنظران اعتقاد به كه شد كارگري مطالبات
گزارش اين در (مرداد 81 هفتگي 7 ضميمه همشهري) ".برميگردد موضوع اين به كارگري حوزه
بر گذشته سال حداقل 12 طي كه جريان يك:بود آمده كارگري مسايل كارشناس يك از نقل به
فكر بازوي عنوان به را كارگري صنفي تشكلهاي عملا شده ، حاكم اجتماعي امور و كار وزارت
خود به امنيتي و سياسي ابعاد كارگران تجمع كه اين علت و است داده قرار خود سياسي
ادامه در گزارش اين.است كارگري جامعه با سياسي نيروهاي برخي مناسبات از ناشي ميگيرد
بحث يك اجتماعي تامين سازمان به مربوط مسايل و قانونكار اصلاح به اعتراض:ميافزايد
در رانت مراكز به صنفي ، خواستههاي اهرم با سالها نهادياست انحرافي شايد و دوم درجه
اجتماعي تامين حسابهاي در ارقام و اعداد و بوده متصل كار وزارت و اجتماعي تامين سازمان
بن توزيع چون مختلف عناوين تحت تومان ميلياردها كه است واقعيت اين نشاندهنده..و
نهادي حساب به غيره و مراسم برگزاري هزينه اهداي بلاعوض ، كمكهاي وام ، بگيران ، مستمري
و اجتماعي تامين سازمان سوي از آن محدودشدن يا رانتها اين قطع به اعتراض كه شده پرداخت
چالش كه زماني پيشتر ، .است گرفته جاي كارگري شعارهاي سايه در كه است واقعيتي كار وزارت
برخي گرفت ، بالا كارگر خانه حزب و (ستاريفر دكتر) تاميناجتماعي سازمان مديرسابق ميان
چالش اصلي عامل كارگر ، خانه مجراي از مستمريبگيران بن توزيع ساختن متوقف بودند ، معتقد
كميسيون از را خود فعاليت مجوز تاريخ 15/1/1370 در كه حزبي عنوان به كارگر خانه.است
به علاقهمند همواره انقلاب از پس سالهاي در كرده دريافت كشور وزارت در احزاب ماده 10
.است بوده كارگري مسائل در محوري نقشي ايفاي
رسمي مجوز دريافت از قبل سالها به حزب اين فعاليت سابقه كه است روشن ترتيب اين به
كارگران توسط كارخانهها در كارگري كميتههاي انقلاب كوران در.برميگردد فعاليت
صنعتي دانشگاه در كميتهها اين گردهمآيي اولين و شدند كارگري سنديكاهاي جايگزين
به جمع اين كوتاهي فاصله به.شد برگزار مسلمان دانشجويان از تعدادي همكاري با اميركبير
.پيوستند اسلامي جمهوري حزب كارگري شاخه به سپس و مطهري شهيد عالي مدرسه
ماركسيست نيروهاي كه ميشد ناشي جا آن از انقلاب پيروزي اوايل در كارگري مسائل حساسيت
روزهاي در.داشتند حضور فعالانه كارگري محيطهاي در سياسي گروههاي ديگر هواداران و
قرار ماركسيستها اختيار در داشت خود بر كارگر خانه نام كه ساختماني انقلاب از پس اوليه
نظام برپايههاي استقرار براي مسلمان انقلابيون كه شرايطي در است روشن.بود گرفته
دقت با نيز را ماركسيستي گرايش با كارگري فعاليتهاي و تحولات ميكردند ، تلاش انقلابي
به بنا گرفت ، تصميم جمهوري حزب كارگري واحد ترتيب اين به.داشتند زيرنظر فراوان
خانه اقدام اين دنبال به.كند خارج ماركسيستها تسلط از را كارگر خانه زماني ، ضرورتهاي
كمالي ، حسين ربيعي ، علي زمان آن در.گرفت شكل جديد رويكردي با جمهورياسلامي كارگر
.بودند كارگر خانه مركزي شوراي اصلي اعضاي از محجوب عليرضا و سرحديزاده ابوالقاسم
است اسلامي شوراي مجلس در تهران نماينده نيز و حزب اين كل دبير امروز كه محجوب عليرضا
با كه پلاكاردهايي هنوز.است بوده كارگري عرصههاي فعالين از گذشته سالهاي طول در
پوشانده را تهران شهر دروديوار (قبل ماه چند) كارگر روز مناسبت به او چهره از تصويري
اين از عكسي چاپ با كيهان روزنامه زمان آن در.است نشده محو شهروندان خاطر از بود
با پلاكاردهايي از شهر دروديوار كارگر ، روز مناسبت به روزها اين:نوشت پلاكاردهايي
تصوير كه ميرسد نظر به اول نگاه در.است شده پر معمولي جملهاي كنار در آقا يك تصوير
مجلس در تهران مردم نماينده محجوب آقاي عكس شناسايي اما.است نمونه كارگر به مربوط
اين مشاهده با مردم:بود نوشته ادامه در كيهان.ندارد قوي هوش و حافظه به نيازي
خيل و بوده مواجه مشكل با توليدي واحدهاي برخي كه حالي در ميپرسند خود از پلاكاردها
روزنامه.دارد معنايي چه شخصي تبليغات گونه اين ميبرند سر به بيكاري در جوانان عظيم
.محجوب روز:نوشت عكسي درج با نيز ابرار
و سرپرستي توليدي ، واحدهاي از بسيار شدن ملي دليل به كه انقلاب از پس اوليه سالهاي در
و دولت منتخب مديران ميان چالش ميشد ، انجام انقلابي نهادهاي و دولت توسط آنها اداره
دولت مشكلات جديترين از بودند كارگر خانه با مرتبط عمدتا كه كارگران نمايندگان
اجتماعي امور و كار وزارت براي را فردي داد ترجيح موسوي ، ميرحسين نهايتا.بود انقلابي
داريوش از پس ترتيب اين به باشد داشته كارگر خانه با بيشتري هماهنگي كه كند ، انتخاب
كرسي بر سرحديزاده ابوالقاسم توكلي ، احمد و صادقي ميرمحمد...نعمتزاده ، ...فروهر ،
دست به خانه وزارت در كليدي نقش كارگر خانه او وزارت دوران در و زد تكيه كار ، وزارت
ضعيف اقشار بر فشارها از عمدهاي حجم طبيعي شكل به كه اقتصادي سخت سالهاي در.آورد
.گرفت قرار كارگران خواستههاي از كاستن مدار در كارگر خانه ميشود ، وارد جامعه
اين خصلت به توجه با و ميشد اجرا اقتصادي تعديل سياستهاي كه بعد سالها همچنين
خود از توجهي قابل تحرك تشكل اين" دارد همراه به نيز را اشتغال كندي كه اقتصادي برنامه
".نداد نشان
افراد ساله حضور 15 دليل به كه گرفته قرار شرايطي در كارگري _ سياسي تشكل اين امروز
كارگري و صنفي محوري تشكل يك قامت در را خود كه مييابد را آن امكان كار وزارت بر خود
اين.آورد دست به كشور كار اسلامي شوراهاي عالي كانون در فراواني نفوذ و كند معرفي
آن از پس و صنعتي واحدهاي سطح در كار اسلامي شوراهاي برآيند كه است عالي نهاد يك كانون
.است استان و شهرستان
واحد در كارگري شوراي يك ميتوانند صنعتي و توليدي واحدهاي كارگران كار ، قانون براساس
تشكيل كشور كار شوراهاي عالي كانون نهايتا آنها مجموع برآيند از كه باشند داشته خود
يعني شده تعبيه كارگران مطالبات انعكاس براي قانوني مجراي اين كه است روشن.ميشود
.باشد كارگران واقعي نماينده كه دموكراتيك و نيرومند نهادي
اعضا از دريافتي عضويت حق از بخشي كه موظفند كشور سراسر در كار اسلامي شوراهاي امروز
شوراهاي كه ميگيرد صورت اساسنامهاي به استناد با كار اين.بپردازند كارگر خانه به را
.مييابند رسميت آن چارچوب در تنها كار اسلامي
شركت از نميتوان را كس هيچ..:دارد تاكيد اساسي قانون اصل 26 كه است حالي در اين
در شركت به يا كرد منع (..و صنعتي و سياسي انجمنهاي جمعيتها ، احزاب ، ) آنها در
شخص تهديد و اجبار با كه كساني براي نيز كار قانون ماده 178.ساخت مجبور آنها از يكي
و نقدي جريمه كنند كارفرمايي يا كارگري تشكلهاي در عضويت به وادار را اشخاصي يا
...است گرفته نظر در زندان به محكوميت
صنفي انجمنهاي عالي كانون تا شد باعث دست اين از مسائلي باب در نظر اختلاف پيش چندي
.نيابد تشكيل امكان كارگران
شوراي گزينه سه ميان از ميتوانند واحد يك كارگران كار ، قانون ماده 131 تبصره 4 براساس
.كنند انتخاب را يكي كارگران ، نماينده يا صنفي انجمن كار ، اسلامي
.دارند عالي تشكل يك يك ، هر قانون براساس صنفي انجمنهاي و كار اسلامي شوراهاي
دموكراتيك خصلت آنها بر حاكم روند.دارند باسنديكاها بيشتري تشابه صنفي انجمنهاي
(شوراها قانون ماده 22 موضوع هيات نام به) شورايي كه حالي در مثال عنوان به دارد بيشتري
براساس ;ميكند تاييد يا رد را آن و بررسي را كار شوراي در عضويت كانديداهاي صلاحيت
عالي كانون ترتيب اين به.نميشود اعمال صنفي انجمنهاي انتخابات در نظارتي چنين قانون
كار جهاني سازمان سوي از شدن تشكيل صورت در كه دارد را شانس اين كشور صنفي انجمنهاي
بر ILo ظاهرا.شود شناخته رسميت به سنديكاها و كارگران واقعي نماينده عنوان به (ILo)
ميشود ، كار اسلامي شوراهاي عالي كانون تشكيل به منجر كه كار اسلامي شوراهاي انتخابات
.نميداند كارگران واقعي نمايندگان را آنها گويا و دارد انتقاداتي
به هنوز رو آن از صنفي انجمنهاي عالي كانون به بخشيدن شكل براي متوالي جلسات اما
از) صنوف ديگر انجمنهاي و كارگر خانه حزب بين اختلافنظر كه است نينجاميده نتيجهاي
اساسنامه در داشت اصرار كارگر خانهماند باقي لاينحل (روزنامهنگاران صنفي انجمن جمله
معرفي عالي كانون اقامت محل عنوان به كارگر خانه _ شود10 گنجانده موارد اين عالي كانون
اجرايي هيات در كانون دبير - باشد30 كارگر خانه عهده به كانون دبير تعيين - شود20
و تشكيلات توسعه بابت كانون درآمد از درصد 55- باشد40 داشته عضويت لزوما كارگر خانه
كانديداهاي صلاحيت تعيين و تاييد - شود60 پرداخت كارگر خانه به بيكاران از حمايت صندوق
معتقد كارشناسان از بسياري.باشد كارگر خانه با صنفي انجمنهاي عالي كانون در عضويت
عالي كانون عملا كارگر خانه حزب نظر تامين براي فوق موارد كردن لحاظ صورت در بودند
.داد خواهد دست از خودرا ويژه امتياز
كارگري شاخههاي فعاليتهاي و انقلاب از پس ويژه شرايط لحاظ به كه كارگر خانه واقع در
تا يافت فرصت نبودند ، انقلابي دولت آرمانهاي با همگام لزوما كه مختلف گرايش و گروهها
.شود تبديل كارگري فعاليتهاي براي مركزيتي به
نتيجه اين به امروز نيز كارگري _ صنفي مستقل تشكلهاي و كارگران ميرسد نظر به
ماهيت لحاظ به كه حزبي سياسي تمايلات با كارگري و صنفي مطالبات امتزاج كه رسيدهاند
كاملا طور به !ندارد را قدرت روابط بر حاكم معادلات به شدن وارد از پرهيز توان سياسي
.مياندازد تاخير به را صنفي مطالبات تحقق انتظار ، قابل و طبيعي
مجازي جهان راه كردن سد
مقالهايچنين ايراندر در اينترنت نقش درباره سايتونگ دويچه زود آلماني روزنامه
نيروهاي با دولت مخالف نيروهاي رويارويي از عرصهاي به بدل ايران در اينترنت:است نوشته
از مانع نيستند قادر كار محافظه نيروهاي كه است آمده مقاله اين در.است شده محافظهكار
.شوند ايران در اينترنت رشد
بهسادگي ايران در مستقل روزنامههاي:مينويسد ادامه در سايتونگ دويچه زود روزنامه
روزنامهها اينشد نوروز و بنيان روزنامههاي گريبانگير بار آخرين بد ، فال.ميميرند
خاتمي محمد كشور ، جمهور رئيس اصلاحطلبانه سياستهاي از كه بودهاند رسانههايي شمار در
روز به روز ميگيرند بهره اينترنت از كه ايرانياني شمار اينترنت در.ميكردند جانبداري
.است فزوني حال در
دو از بيش به ايران در اينترنت از استفادهكنندگان شماره حاضر حال در كه ميشود گفته
امكان و مييابند دست نشده سانسور اطلاعات به طريق اين از افراد اين.ميرسد نفر ميليون
دولت مخالف گروههاي و سازمانها نظرگاه از ساخته ، فراهم را ملاقاتها قرار تعيين
اين بر كنترل ايجاد از حاكميت تاكنون.ميپردازند هجويات به حتي يا و مييابند آگاهي
كشور در اينترنتي خدمات عرضهكننده يكهزار به قريباست بوده ناتوان ارتباطي راهكار
نخستين.است فزون هزار يك از نيز تهران در تنها اينترنتي كافههاي تعداد.دارند فعاليت
بهار در هستند ، مجوز فاقد كافهها اين كه آن بهخاطر اينترنتي كافههاي بستن تلاشبراي
مجوز تحصيل به اقدام كافهها اين همه هفته چند ظرف تنها.شد منجر شكست به سال 2001
.گرفتند سر از را خود فعاليت و نمودند
خدمات عرضه امر كه بود گرفته تصميم پيش سال تابستان در فرهنگي انقلاب عالي شوراي
.حاصلنشد چنداني چيز نيز پروژه اين از اما.آورد در دولت انحصار به را اينترنتي
آنند خواهان محافظهكار نيروهاي كه مينويسد ادامه در" ،"سايتونگ دويچه زود" روزنامه
.كنند سد را اينترنت شبكه همان يعني مجازي ، جهان سوي به اصلاحطلبان راه تا
غريب اتفاق
ليك.اليجي
بهفرد سينا
به مسير اين در [آمريكاييها] ما.است داده رخ غريبي اتفاق عراق ، با جنگ مسير در
خبري زرهپوش و تانك با جنگ از البته فعلا !كردهايم جنگ اعلام هم ايران به ناگهان
ژوئيه سخنراني 12 از قبل(...) است ميان در لفظي جنگ يك بيشتر بلكه (...) نيست
خارجه امور وزارت شد ، گفته سخن ايران حكومت مخالفان با همبستگي از آن در كه بوش پرزيدنت
در برخي.بيندازد خطر به را آنها مبادا تا زد باز سر مخالفان درباره رسمي نظر اعلام از
بالقوه همكاري و افغانستان ، در همكاري به حمايتهايي چنين كه ميترسند اين از ايران
عليرغم.است جريان حال در ماجرا اين عكس درست ظاهرا اما.بزند لطمه عراق درباره
بوش وي آن طي كه [انقلاب رهبر] خامنهاي آيتالله [حضرت] [قبل هفته دو] سهشنبه سخنراني
...ميكند همكاري عراق ، پرونده در ضمني بهطور ايران دولت كرد ، مقايسه هم با را هيتلر و
با واشنگتن در كه تحليلگراني و مشاوران كه است اين دارد ، تعجب جاي ماجرا اين در آنچه
ايران قبال در سختگيرانهتر رفتاري اتخاذ از اينك موافقند ، عراق عليه نظامي اقدام
رفتار توجيه لحاظ به كشور دو شرايط كه دارند عقيده افراد اين (...) ميكنند حمايت
از بعد متحده ايالات كه نيست معنا بدان اينها همه البته (...) است يكي سختگيرانه ،
موهن سخنان آيا كه ميماند باقي نكته اين فقط.ميكند ديگري اقدام عراق ، آزادسازي
.كرد نخواهد تضعيف را عراق بر حاكم رژيم سرنگوني براي ايران احتمالي حمايت بوش ، پرزيدنت
تايمز لسآنجلس:منبع
نيست روزنامه ديدگاه مقاله اين *
11 دهه دو بازيگران
قمي آذري استدلالهاي
قزويني حميد
ميكنند محكوم خبرگانرا انتخابات برگزاري نمايندگانينحوه":كند مي اضافه قمي آذري
- 1:از عبارتند دارند قبول را آن كه كساني اماشدهاند محروم مجلس آن به ورود از كه
قبول مورد و صديق ياران از كه محترم جمهوري رئيس -امت 2 امام جانشين خامنهاي آيتالله
- هستند 4 فعلي رهبري و امام تاييد مورد كه نگهبان شوراي عادل مجتهد فقهاي - است 3 امام
و استانها جمعه ائمه - مبارز 6 روحانيت جامعه - قم 5 علميه حوزه مدرسين محترم جامعه
.تهران حزبالله از بسياري - مجلس 9 نمايندگان از بسياري - امام 8 يادگار - شهرستانها 7
علميه حوزه - شهرستانها 11 و استانها در امام عاشقان و حزبالله از بسياري - 1000
...عزيز دانشجويان از بسياري - عظام 12 مراجع و
تضعيف و خبرگان انتخابات خواندن رسوا و مسئله تعقيب جز آنان صلاحيت عدم براي دليلي اگر
پاسخهاي و پرسش) ".بود كافي مقدار همين نباشد ، - است فرموده تاييد را آن كه - رهبر
(ص 59 مذهبي
چگونه كه بود اين آنها سوال ميكردند عنوان ديگري مطالب منتقدان كه بود حالي در اين
يا و شود صلاحيت رد دوم دوره در بوده خبرگان نماينده اول دوره در كه فردي است ممكن
گرديد كار اين مسئول نگهبان شوراي و شد منتفي تقليد مراجع توسط اجتهاد تاييد چرا اينكه
سوي از.بودند انتخابات نامزدهاي از بعضي سطح هم و همدوره آن اعضاي از برخي اساسا كه
داشتند عهده به را انتخابات بر نظارت و صلاحيتها بررسي كار كه نگهبان شوراي اعضاي ديگر
صلاحيت به بتواند نگهبان شوراي است ممكن چگونه همچنين.بودند انتخابات نامزد خود
كند؟ رسيدگي دارند عهده بر را رهبر انتخاب و نظارت وظيفه كه رهبري خبرگان نامزدهاي
نخستوزير نامزدي مدعي كس هيچ و ميشد مطرح منتقدان توسط كه بود اشكالاتي مهمترين اينها
.نبود او مانند افرادي يا و
او همفكران گسترده استقبال با طرح از پس قمي آذري آيتالله استدلالهاي حال هر به
.ميشد مواجه
چهارم مجلس انتخابات در شد تجربه خبرگان انتخابات در كه آنچه ميرسيد نظر به حال هر به
و حذف از ممانعت هدف با داشت اختيار در سوم مجلس در را اكثريت كه چپ طيف.شود تكرار نيز
قانون اصلاح براي را طرحي نگهبان شوراي سوي از خود حمايت مورد نامزدهاي صلاحيت رد
و اسلام به عملي التزام قيد اصلاحيه مواد از يكي در.داد قرار كار دستور در انتخابات
مقابل جناح خشم اقدام ايننشود صلاحيت رد كسي آن به استناد با تا شد حذف اسلامي جمهوري
به حتي او كند كتمان را خود ناراحتي نميتوانست نيز قمي آذري طبيعتا و برانگيخت را
به افشاگرانه اقدام يك طي شود فاش نامشان نيستند مايل اصلاحيه اين طراحان اينكه تصور
(ص 46 مذهبي پاسخهاي و پرسش).ورزيد مبادرت آنان اسامي انتشار
نحوه پيرامون":ميگفت و ميدانست تعبدي را آن بود انتخابات مدافع كه حال عين در او
مردم وظيفه كه دارد وجود تعبدي راه يك اسلامي شوراي مجلس آينده دوره نمايندگان انتخاب
روشن را مردم تكليف و بوده ملاك و شاخص رهبري مسئله اكنون..ميكند روشن و مشخص را
رهبر رضايت مورد هيچكدام شده برداشته مدت اين در طرف آن از كه قدمهايي و است كرده
كنار ندارد ، نظام و اسلام به تعهد كه را كسي نگهبان شوراي اگر فرضا و است نبوده انقلاب
(شماره 2 سفير مجله) ".است حقش بگذارد
و دروغ به توسل و نظام مصلحت رعايت عدم به متهم را مقابل جناح صريحا مقطع همين در وي
(شماره 2 سفير مجله)ميدانست نظام ضرر به را آنها اعتقادات و ميكرد حقايق قلب و افترا
خود ديدگاههاي دعوا طرف يك عنوان به و ميشد وارد نيز دانشجويي مسايل در بعضا آذري
تحكيم دفتر عضو دانشجويان توسط ساله همه آبان مراسم 13 مثال عنوان به ميكرد مطرح را
برآمد درصدد اسلامي تبليغات هماهنگي شوراي امام حضرت رحلت از پس اما ميشد برگزار وحدت
شديد اعتراض موجب تبليغات هماهنگي شوراي اقدام اين شود عهدهدار مستقيما خود را آن تا
اداره اگر":گفت و كرد مخالفت دانشجويان نظر با قمي آذري آيتالله اما.شد دانشجويان
را مسايل طوري كردند اثبات عمل در كه همانطوري بگذارند ، آنها اختيار در كاملا را مراسم
و سزاوار آيا عملكردي و نشانهها و وضعيت چنين يك باشود محكوم نظام كه ميكنند مطرح
".بدهد آنها دست به را اختيار كه است نظام صلاح به
انحرافي بود ، اين از غير گذشته سالهاي هم اگر":افزود قبل سالهاي به اشاره ضمن او
(شماره 2 سفير مجله) ".است نبوده درست هم همان يعني بوده
او به متعدد موارد در تا شد باعث صريحاللهجه روحاني اين ديدگاههاي و مواضع حال هر به
مسجد به وي سال 70 خردادماه درشود همراه تشنج با سخنرانياش حتي و شده اعتراض
كار جلسه اواسط در اما كند ايراد را سخناني تا بود شده دعوت گرگان مقيم آذربايجانيهاي
توسط وي به حمله معتقدند عدهاي البته.گرديد ويمضروب و شد كشيده تشنج و درگيري به
هواداران با معترضين از جمعي حال عين در.است گرفته صورت اصلي معترضين از غير افرادي
در سعي ديگر تند شعارهاي دادن سر با معترضين.كردند مضروب را يكديگر و شده درگير آذري
ديده خطرناك را وضع كه آذري محافظين شرايطي چنين در.داشتند وي سخنراني گذاشتن ناتمام
كه بود مدعي آذري.درآورند خود كنترل در را اوضاع كه كردند سعي هوايي شليك با بودند
.شدهاند هوايي تيراندازي به ناچار محافظين كه داشته حمله قصد چاقو با كسي گويا
كه بود كشور روحانيون مطرحترين و برجستهترين از سالها آن در قمي آذري حال هر به
.همراهداشت به فراواني منفي و مثبت بازتابهاي همواره او اظهارات
4 پورزند و طبري قضيه
مصاحبه اصالت نظريه
صديقي نادر
خط" تز اعتبار با پورزند سيامك اعترافات اعتبار كيهان خود تصريح مطابق و ديگر عبارت به
:پيشگفته مقاله همان مطابق هم باز و.است همارز "جديد نفاق پديده" يا و "نفاق جديد
است انكار قابل غير و مستند بود ، آمده هويت برنامه در آنچه مانند نيز پورزند اعترافات"
5.هست نيز رسواكننده و افشاكننده برنامه ، همان مانند دقيقا و
بودن "استدلالي" و بودن "مستند" آورديم مقال اين فصل سر در كه همچنان اينكه ، بالاخره و
شاهد طبري توسط "ماركسيسم نقد" در كه است "مشابهي ماجراي" همانند درست پورزند اعترافات
قابل غير مدرك و سند" و "شاهد" همچون پورزند سيامك قضيه كل ترتيب اين به.بوديم آن
در و ميشود گرفته كار به "جديد نفاق خط" تز نام به پيشين تئوري يك اثبات براي "انكار
سيامك اعترافات پي در گروهها و افراد برخي اضطراب و نگراني) مذكور مقاله كه آنچه مقابل
و تئوريسينها شده بارز ولي نشده اعلام خوشحالي و شعف نوعي شاهد مينامد "پورزند
.هستيم "نفاق" به مربوط امور متخصصين
سترون را "جديد نفاق خط" تئوري "اثبات" به مربوط تغزلي شعارهاي و شعر كه آنچه اما
همان به دقيقا مينمايد مخدوش و مغشوش را تئوريسينها آن گفتار آهنگ و ميسازد
براساس و روشنتر عبارت بهبرميگردد پورزند سيامك اعترافات با "همارز گزارههاي"
آن به پورزند اعترافات قضيه از مستقل كاملا ميتوانيم راحتي به ما پيشگفته مقاله تصريح
"مستندسازي" براي "سندي" و "شاهدي" اخير اعترافات گويا كه بپردازيم پيشين تئوريهاي
.است قبلي تئوري همان
و "جديد نفاق" تز ميزان و صحت با پورزند اعترافات اصالت و صحت وقتي ترتيب اين به
"اثبات" براي نكند كه مينمايد رخ سوال اين ميشود زده گره "هويت برنامههاي" تئوريهاي
و ندارد وجود اثبات براي ديگري راه آيا است؟و بوده پيشين تئوري يك ساختن "مستند" و
چالش معرض در را نظريهها مطبوعاتي يا و تلويزيوني آزاد مباحثه طريق از نميشد آيا مثلا
نيفكند؟ تعصب و رنج به را خود گزاف هزينههاي صرف با همه اين و جامعه عمومي سپهر نقادي و
كاملا مذكور سوال به پاسخ كنيم توجه آن تاريخي ملموس پيكره در "نفاق" پديده خود به اگر
عنوان درستي به مطهري شهيد جمله آن از و مسلمان انقلابيون كه پديدهاي آن.است روشن
نميتوانست اساسا خود نفاقآلود گوهر همين دليل به ميكردند ، اطلاق آن بر را "نفاق"
جز و باشد قائل همگاني نظارت از دور و بسته فضاهاي جز به حقيقت اثبات براي ديگري فضاي
نبود چيزي پيشگفته مشخص و شده شناخته منافقين ديد از حقيقتنميكرد تغذيه تاريكي از
يا و علني مطبوعات نظير اجتماعي عرصههاي بارزترين در آزاد بحث طريق از را آن بتوان كه
بسته در و تاريك فضاهاي كه بود چيزي حقيقت بلكه كرد كشف حقوق برابر و رودررو مباحثات
.بودند آن "تكثير" و "توليد" نشاءگاه
"تشابه" و همارزي به و كرده رها موقتا را "جديد نفاق خط" و "هويت برنامه" همارز گزاره
طبري مرحوم توسط "ماركسيسم نقد" گزاره و پورزند قضيه بين كيهان روزنامه ادعايي
يك حالت آورديم ، مقال اين فصل سر در كه همچنان طبري قضيه روايت نحوه:ميپردازيم
سرويسهاي" قضيه طرف يك در گويي كه آنچنان دارد ، را "مصاحبه فيلم" يك يا و "مصاحبه"
طبري مصاحبه از "پورزند اعترافات مضطربين" مثل درست كه دارند قرار "بيگانه اطلاعاتي
خود قضيه ديگر سوي در و مينمايند ، تاكيد مصاحبه بودن ساختگي بر و شده شوك دچار
زده پوزخندي مضحك داستان اين شنيدن از پس" كه گرفته قرار طبري احسان يعني مصاحبهكننده
سرويسهاي به مربوط سخنان كه خبرنگاري حداقل يا و اطلاعاتي سرويسهاي] آنان به خطاب و
اصالت از دفاع در را خود سخنان "[ ميپرسد را او نظر و ميكند نقل طبري براي را بيگانه
.ميآورد زبان بر خود نقادي يا و مصاحبه
كه ميآورد پيش را سوال اين طبري قضيه فيلميك روايت يعني قضيه بيان شكل همين درست
دارد؟ حقيقت فيلم اين آيا آورد؟ زبان بر را سخنان آن و "زد پوزخند" كجا و كي نامبرده
و پورزند اعترافات "انكارناپذير مدارك و اسناد" از كيهان سرمقالهنويس كه همچنان آيا
چند و كيهان سرمقاله "از غير ديگري نشانه و مدرك و سند هيچ" ميگويد سخن اعترافات ديگر
زبان بر را سخنان اين طبري كه دارد وجود شده ذكر آن در طبري داستان كه مشابه سرمقاله
نقد" كيهان روزنامه نويسنده ديدگاه از اساسا آيا اينكه مهمتر سوال و باشد؟ آورده
آن طي كه است بازجويي و محاكمه قضيه مثل درست (ماركسيسم مثلا) انديشه يك "استدلالي
كه بوده طور اين طبري قضيه اساسا آيا و ميشود ارائه "انكار غيرقابل اسناد و شواهد"
چون و داشته ماركسيسم درباره نظريات و تئوريها سلسله يك اسلامي جمهوري مثلا
مدارك و اسناد" خلال از تا ميكند بازداشت را طبري ناچار كند اثبات را آنها نميتوانسته
رقابت و مقابله بهانه به بايد آيا !نمايد اثبات را خود پيشين تئوريهاي "انكار قابل غير
ساخت؟ مخدوش چنين اين را گذشته و آموخت جوان نسل به اينگونه را تاريخ رقيب با
مورد سخنان آن تنها نه بدهم نشان ميخواهم و است منفي مذكور سوالات همه به من پاسخ
به نيازي هيچ كه بوده مستدل آنچنان هم طبري خود سخنان بلكه نبوده طبري به متعلق ادعا
مقابله به نميتوان كمكاعتراف به اساسا و نداشته "انكارناپذير مدارك" سلسله يك الحاق
از خود نقادي در هم طبري و رفت (باشد باطل ماركسيسم مثل انديشه آن كه چند هر) انديشه يك
كه همچنان برآميخت ، پورزند قضيه با نميتوان را طبري قضيه اساسا و است نرفته راه اين
غيرقابل اسناد و جنايي مدارك" مقوله با نميتوان را "نقد" مقوله و آزاد استدلال و بحث
گفت بايد باشيم داشته را "مدارك و اسناد" دغدغه بخواهيم واقعا اگر اما.برآميخت "انكار
اسكندري ايرج اين (بازجويي و قضايي اسناد نه و مطبوعاتي اسناد) "اسناد" از يكي مطابق كه
آن و.آورده زبان بر "اعتراف آمپول" درباره را سخنان آن كه بوده توده حزب اسبق كل دبير
.خود رفقاي به پاسخ در بلكه "غرب جاسوسي رسانههاي" به پاسخگويي حين در نه هم
: نوشت پي
.ص 2 مرداد 81 ، 9;كيهان روزنامه _5
|