مادرانه دنياي با چالش
كتيبه
نابرابري كهنترين
زنان دانستنيهاي
بالا سنين در حتي شدن مادر به تمايل
مادرانه دنياي با چالش
فداكار ، مهربان فرهنگشرق در مادر دارد معنوي و عميق مفهومي شرق فرهنگ در "مادر"
است كرده كودك مامور را او خداوند كه فرشتهاي فرشتهاست نماد و دوستداشتني
مجوزي پاكسيما
او توسط تنها كه ميبيند شكننده و نحيف موجودي برابر در را خود شدن مادر از پس زن ،
ميكند نحيف موجود اين نثار پاداشي بيهيچ را موهبتهايش تمامي زن پس دارد بقا توانايي
.مينامند مادر را او كه اينجاست در و
ميفرستيد ، زمين به مرا شما فردا ميگويند":پرسيد خداوند از بود ، تولد آماده كه كودكي
"بروم؟ آنجا به زندگي براي ميتوانم چگونه كمكي هيچ بدون و كوچكي اين به من اما
.گرفتهام نظر در تو براي را يكي من فرشتگان ، از بسياري تعداد ميان از":داد پاسخ خداوند
".كرد خواهد نگهداري تو از و توست انتظار در او
.نه يا برود ميخواهد كه نبود مطمئن هنوز كودك اما
من شادي براي اينها و ندارم خواندن آواز و خنديدن جز كاري هيچ من بهشت ، در اينجا اما -
.هستند كافي
.زد خواهد لبخند تو به روز هر و خواند ، خواهد آواز برايت تو فرشته":زد لبخند خداوند
".بود خواهي شاد و كرد خواهي احساس را او عشق تو
نميدانم؟ را آنها زبان وقتي ميگويند چه مردم بفهمم ميتوانم چطور من":داد ادامه كودك
ممكن كه را واژههايي شيرينترين و زيباترين تو ، فرشته":گفت و كرد نوازش را او خداوند
چگونه كه داد خواهد ياد تو به صبوري و دقت با و كرد خواهد زمزمه تو گوش در بشنوي است
".كني صحبت
"كنم؟ چه كنم ، صحبت شما با ميخواهم وقتي":گفت ناراحتي با كودك
خواهد قرار هم كنار در را دستهايت فرشتهات":داشت پاسخي هم سوال اين براي خدا اما
".كني دعا چگونه كه ميدهد ياد تو به و داد
.ميكنند زندگي هم بدي انسانهاي زمين در كه شنيدهام":پرسيد و برگرداند را سرش كودك
"كرد؟ خواهد محافظت من از كسي چه
.شود تمام جانش قيمت به اگر حتي كرد ، خواهد تومحافظت از فرشتهات -
ببينم ، را شما نميتوانم ديگر كه دليل اين به هميشه من اما":داد ادامه نگراني با كودك
".بود خواهم ناراحت
راه تو به و كرد خواهد صحبت تو با من درباره هميشه فرشتهات":گفت و زد لبخند خداوند
".بود خواهم تو كنار در هميشه من گرچه آموخت ، خواهد را من نزد بازگشت
به بايد كه ميدانست كودك.ميشد شنيده زمين از صداهايي اما بود آرام بهشت هنگام آن در
بايد من اگر !خدايا":پرسيد خداوند از ديگر سوال يك آرامي به او.كند آغاز را سفرش زودي
".بگوييد من به را فرشتهام نام لطفا بروم ، حالا همين
راحتي به.ندارد اهميتي فرشتهات نام":داد پاسخ و كرد نوازش را او شانه خداوند
x".كني صدا مادر را او ميتواني
روح ميشود ، زاده كودكي هر و ميگيرد شكل زني هر وجود در نطفه شدن بسته راز كه زماني
اين ميشود ساخته مادر بطن در كه هستي حقيقت برترين و ميشود بدل انسان به كه است خدايي
همين شايد و است خارج اختيارش از زن وجود بطن در موجودي چنين پرورش كه است واقعه
كه معني بدين ميآورد ارمغان به مادران براي متضاد حس دو با را ابهامي بودن ، غيرارادي
وجود به فكر قبال در را خود اعجاب و بود خواهد قهرماني فرزندش ميكند تصور مادري هر
.ميدهد تجلي ناخودآگاهش ضمير در آورده
مسرور ضرورت اين از و است ضروري فردي ميكند احساس كه زني است ، عاشق زن يك مانند مادر ،
آن اما ميكند ، توجيه را او دارد ، عهده بر را آنها پاسخگويي مادر كه توقعهايي.ميشود
زيرا نيست ، تقابل متضمن عشق ، اين كه است اين ميشود سبب را مادري عشق عظمت و دشواري چه
پيكري در غرق كوچك ، ضميري با بلكه ندارد آرماني و قهرماني مردي ، خود برابر در زن ،
.ميبيند تنها كودك برابر در را خود زن كه اينجاست در و است روبرو متحمل ، و شكننده
بي را موهبتهايش تمامي زن پس دارد بقا توانايي او توسط تنها كه شكننده و نحيف موجودي
كه مادري مينامند ، مادر را او كه اينجاست در و ميكند نحيف موجود اين نثار پاداشي هيچ
.ميكند فداكاري فرزندش براي
جهان نقاط از بسياري در ميشود ، كامل شدن مادر از پس زن كه اعتقاد و باور اين
شرايط يكسري شدن ، مادر براي خود درون طبيعي اميال وجود از غير زن زيرا.دارد طرفداراني
تجربه را شدن مادر بارداري ، دوران از زن.است آن فاقد مرد كه داراست نيز را خاص فيزيكي
او در نوجواني دوران اضطرابهاي و فرد كودكانه روياهاي كه است دوران همان در ميكند ،
در تجربه به امر اين دارد ، خودش و شوهرش مادرش ، با زن كه روابطي به بسته و ميگيرد شدت
.ميآيد
زيرا ميشوند ، تقسيم دسته چند به شدن مادر آستانه در زنان ، كه است معتقد دوبووار سيمون
زنان براي امر همين و ميكند اشغال داشته مادرش كه را جايي نوعي ، به شدن ، مادر هنگام زن
.است كامل رهايي مثابه به
خواهان صادقانه و بودهاند خشنود خود بارداري بابت از كه زناني تقسيمبندي اين در
ديگران ، از كمك بدون كه داشت خواهند را آن جرات و بود خواهند شاد بسيار هستند ، بارداري
.كنند هدايت را بارداريشان
خواهد مادرش دست به را خود دهد ، رضايت نيز امر اين به و باشد سلطه تحت زني اگر اما
و.خودش ثمره تا بود خواهد خواهر و برادر مشابه بيشتر او براي نوزاد صورت اين در و سپرد
جاي به كودك كه داشت خواهد بيم اين از برهاند ، را خود نميكند جرات كه زني نهايت در
.كند بند و قيد گرفتار را او رهاندنش ،
به زنان براي وقت تمام مشغلهاي بودن مادر كه دارد وجود عمومي تصور اين ديگر سوي از
انجامش از و ميآيند بر آن عهده از طبيعي طور به زنان كه ميشود تصور و ميآيد شمار
.ميبرند وافر لذت
تمام پيشينهاي را بودن مادر است بسته نقش ما ذهن در كه مادر و زن آرماني تصوير شايد
تلقي مشغوليتي و ميشود تعريف مادري و همسري مقام در زنان اصلي هويتميكند معرفي وقت
.كنند آورده بر را خود عاطفي نيازهاي ميدهد امكان آنان به كه ميشود
از آل ايده اين" ;كه ميكنند نشان خاطر و ميدهند سخن داد فمينيستها كه اينجاست در
كودكان است ، دشواري كار كردن مادري كه خاطر اين به شايد ".دارد بسيار فاصلهاي واقعيت
.ميشود انجام زنانه تنهايي در عموما كار و دارند نياز دايم مراقبت و توجه به
اجتماعي نقش و شدن بچهدار طبيعي قابليت ميان بايد كه كردهاند نشان خاطر فمينيستها
.كرد خواهند هم بچهداري ميزايند بچه چون زنان كه است اين بر فرض.شد قائل تمايز مادر
:ديويد ميريام قول به اما
پدر.ميشناسد رسميت به ندرت به را شدن پدر كه حالي در است اجتماعي مفهومي شدن مادر"
".ميشود اطلاق گذاري نطفه عمل تنها بودن
نيز تاريخي نظر از بلكه است اجتماع پرداخته و ساخته مفهومي تنها نه شدن مادر بنابراين
همين از.است شده پنداشته زن عمده مشغوليت و اصلي هويت كه معنا بدين دارد ويژه مفهومي
بچه كه است آن از ناشي زنان دستي فرو و استثمار فمينيستها از بسياري نظر به كه روست
انقياد به را زنان است داده امكان مردان به كه است شناختي زيست واقعيت همين و ميزايند
بر فمينيستي افراطيون از برخي.گيرند قرار مردان حمايت سايه در نوعي به زنان و بكشند
برهانند مردان كنترل از را خود ميتوانند زماني فقط زنان كه ميكنند فشاري پا عقيده اين
.باشند شده آزاد مثل توليد قيد از كه
زايش در زنان ، زندگي از مهمي جنبه كه بست انكارناپذير واقعيت اين بر چشم نميتوان اما
بچهدار بايد ميكند ازدواج زني هر كه دارند عقيده عموما و ميشود صرف فرزند پرورش و
ولي.ميكنند جلوه طبيعي غير و عجيب ميگزينند بر را اين جز شيوهاي كه زناني و شود ،
شدن بچهدار منكر كه آنان حتي است ، زني هر نهاني آرزوي شدن ، مادر كه كرد فراموش نبايد
.هستند
مهربان ، فداكار ، شرق ، فرهنگ در مادر ، دارد معنوي و عميق مفهومي شرق فرهنگ در "مادر"
كودكي.است كرده كودك مامور را او خداوند كه فرشتهاي.است فرشته نماد و دوستداشتني
همين براي.ميگيرد نيرو و ميشود بزرگ او تيمار و نگهداري با كه ناتوان و نحيف
در چند هر دادند تعلق آسماني موجود اين به را روز يك جهان تمامي در كه است ويژگيها
از تشكر آن و است يكي ماهيتاش و اصل اما كرد نظاره را تفاوتهايي ميتوان روزها تاريخ
به را روز اين و ميكند خود از نحيفتر و كوچكتر موجودي صرف را خود كه است موجودي
.ميگوييم تبريك جهان و ايران مادران تمامي
:پينوشت
.ناشناس نويسندگان از كوتاه كوتاه داستان هفده *
كتيبه
ديميتر
زمين مادر
.ميدانند مادر نماد و غلات بانوي خدا اورا كه است يونان الهههاي از ديگر يكي ديميتر ،
مشتق آن از حبوبات معناي به سرآل انگليسي واژه كه ميشناختند "سرس" نام به را او روميها
و...زيبا گيسوان با حيرتانگيز بانوي خدا آن" را او "ديميتر نيايش" در هومر.است شده
ردايي و طلايي گيسوان با زيبا زني هيئت در غالبا ديميتر.است كرده توصيف "طلائيش غلاف
از بخشي ميرسد نظر به.است شده ديده نشسته مادري حالت به مجسمه قالب در بيشتر يا و آبي
.است "مادر" معناي به ميتر يعني ديميتر ، نام
تغذيه نيز و بارداري طريق از پرورش و زايش به ميل مظهر او است مادر نمونه كهن ديميتر
را زن زندگي مسير است ، قادر قدرتمند نمونه كهن اين.است ديگران رواني و روحي جسمي ،
براي غريزه و ميل اين چنانچه و بگذارد اطرافيانش و او زندگي به مهمي اثر كرده ، تعيين
ديميتر كه مادر نمونه كهن.ميافتد افسردگي چنگال در راحتي به زن گردد ، طرد ايثار و زايش
و روحانيت حافظ و دهنده روزي مادر ، :داشت عهده بر اساسي نقش سه بود ، المپ كوه در آن مظهر
.تقدس
اينكه محض به و است شدن مادر آرزوي در دارد ، خود در را قدرتمند نمونه كهن اين كه زني
بودن مادر باشد ، زن روان در غالب نمونه كهن ديميتر وقتي.مييابد خاطر رضايت شد ، مادر
ميل برانگيزنده زنان در مادر نمونه كهن.ميشود مهمتر زندگي در وظيفهاي و نقش هر از
خاطر رضايت ديگران به خدمت و مهرورزي با آنها.است ايثار و بخشايش مهرباني ، مهرورزي ، به
آموزش ، نظير خدماتي مشاغل واسطه به مادر نمونه كهن از بخش اين ترتيب بدين.ميجويند
و است ديگران به رساندن ياري بر مبتني كه ديگر حرفههاي از بسياري يا مشاوره پرستاري ،
نمونه ديميتر.مييابد تحقق فرصت دارد ، دهنده پرورش نقش كه زني شخصي روابط طريق از نيز
كه است داشتن بچه و شدن باردار به وافر ميل همان عبارتي به آن ، جسمي بعد در مادري غريزه
شدن باردار براي انگيزش نيروي ديميتر نمونه كهن.دارد وجود زنان از بسياري در همواره
اين تحقق زمان هوشيارانه و آگاهند خوبي به خود در غريزه اين شدت از زنان از برخي.است
ميدهد ، نشان واكنشي چه خود از حاملگي از پس زني اينكه.ميكنند انتخاب را قلبي آرزوي
براي حتي ديگران ، فرزندان از مراقبت و دايگي.اوست وجود در نمونه كهن اين قدرت نشان
مهر ابراز براي فرصتي نيز كردهاند ترك را خانه و شده بزرگ فرزندانشان كه مادراني
.است مادرانه
مهمانان و خانواده افراد براي غذا تهيه.ميبرد جانانه لذتي خود كودك به دادن شير از او
ور غوطه مادري حس دلپذير گرماي در شود ، صرف لذت با غذايش اگر و ميپذيرد خشنودي با را
.است ديميتر ديگر ويژگي مادرانه استقامت.ميگردد
در ديميتر.نميشوند تسليم ميكند ، ايجاب فرزندان مصلحت كه جايي در ديميتري مادران
خود طريق سه اين با ديميتري مادران.بود بانو خدا بخشايندهترين خود ، به مربوط اسطوره
.وابستهاند مادر به خود جسمي نيازهاي براي ابتدا كودكان.ميكنند فرزندانشان نثار را
كوچههاي پس كوچه در سرانجام و ميآورند روي او به فكري و عاطفي حمايت براي بعدها
آنها بخش الهام كه است مادر مقدس دانايي زندگي ، معنويت جستجوي در و اندوه و نااميدي
.ميگردد
به را كارهايش.است استوار و مطمئن او.دارد را "زمين مادر" هواي و حال ديميتري زن
بر زمين از" انگار كه ميبخشد را حس اين ديگران به و ميدهد انجام صميميت با و راحتي
اهداف به دستيابي يا و مردان خاطر به هرگز ديميتري زنان ".است استوار زمين بر و آمده
.است فرزند نداشتن آنها در حسادت انگيزه تنها.نميآيند بر ديگر زنان با رقابت در خود
داشته گرايش آنها مادرانه جنبه به كه ميكنند جلب خود به را مرداني زنان ، گونه اين
حتي و ميگويد پاسخ مرد نيازهاي به صرفا و نيست انتخابگر خود واقعي ديميتري زن.باشند
زيادي انتظارات خود مرد از ديميتري زن.ميشود كشيده او سوي به ترحم سر از اوقات گاهي
.ميبيند "بچه پسر" چشم به را مردان اغلب و ندارد
آوردن بچه ازدواج براي او اصلي انگيزه.ندارد زيادي اهميت كردن ازدواج زن ، اين براي
.است
براي مناسب محيطي آوردن فراهم و شدن بچهدار سوي به گامي مثابه ازدواج به ديميتري زن
اساسي و عميق نيازي ديميتري زن براي شدن مادر و زايش به نياز.مينگرد كودكانش پرورش
را خودشان آنان.باشد او پرستار خود و آورد دنيا به را فرزندش خود ميخواهد او.است
اما ندارند ، سر در ديگري سوداي فرزند خوش عاقبت جز كه مادراني ميدانند ، نمونه مادراني
هم و توانا بسيار مادراني ميتوانند هم ديميتري زنان فرزندانشان ، با رفتار ديدگاه از
همچنين و باشد محتاج او به بايد فرزند كه خواسته اين بنابراين ، .باشند افراطگرا بسيار
مادر براي ديميتري زن بالاي ظرفيت "شود دور چشمش جلوي" از كودك مبادا اينكه از هراس
به زني چنين.ميآورد بار خود به وابسته را فرزندش ترتيب اين بهميكند تضعيف را بودن
فرسودگي احساس شايد نتيجه درميرود مسئوليت بار زير ديگران تمنيات رد در ناتواني خاطر
.شود انزجار و خشم دچار اينكه يا و كند بيعلاقگي و
گفتن نه مشكل نيز و مادرانه رفتار نمونه قادرند راحتي به ديميتري زنان اينكه آخر در و
مشكل با ديگران به نسبت خود منفي رفتار و احساسات درك در اما دهند ، تشخيص خود در را
زن تحول و رشد يابد ، تغيير بايد منفي رفتار و احساسات همين كه آنجا از.ميشوند مواجه
ديميتري زنان زيرا.است خود از كامل تصويري داشتن و آنها از آگاهي به مشروط ديميتري
.است آميخته در بودن خوب مادري براي نيازشان با كه دارند پاك نيتي
نابرابري كهنترين
كبيرنتاج فاطمه
مختلف ، فرهنگهاي در مردان و زنان به مربوط نقشهاي در ملاحظه قابل تفاوتهاي وجود با
.ندارد وجود باشند مردان از قدرتمندتر زنان آن در كه جامعهاي از شده شناخته مورد هيچ
حال.دارند كار و سر خانه امور به رسيدگي و كودكان پرورش با اساسا زنان كلي طور به
است10 مردانه آشكارا جا همه در نظامي و سياسي فعاليتهاي آنكه
بر و ندارند فرزندان پرورش و نگهداري براي اساسي مسئوليت مردان دنيا از نقطهاي هيچ در
- سياسي مختلف زمينههاي در جامعه امور اداره اصلي مسئول عنوان به را زن فرهنگي هيچ عكس
جوامع از كمتر مرد و زن ميان كار تقسيم صنعتي ، جوامع در.نميداند اجتماعي و اقتصادي
زنان از هنوز نفوذ و قدرت قلمروهاي همه در مردان تعداد اما.ميدهد نشان صنعتي غير
خاص فكري تواناييهاي يا و فيزيكي برتر نيروي دليل به نه نفوذ و تسلط اين و.است بيشتر
مراقبت و پي در پي بارداري دليل به تاريخ طول در و همواره زنان كه است علت اين به بلكه
نيمي زنان آنكه وجود با.ميكرد وابسته مردان به معيشت تامين براي را آنان كودكان ، از
زنان.است شده انگاشته ناديده اقتصاد در آنان نقش و سهم ميدهند ، تشكيل را بشر نوع از
يقينا كه شدهاند متمركز هستند كمي دستمزد داراي كه معمولي مشاغل در عمدتا امروز شاغل
شغلي زندگي بر كه عمدهاي عوامل از يكي.است بوده موثر امر اين در جنسي نقش غالبي تصور
مرتبه در كار زن ، كارمندان براي كه است ، مردانه نگرش و ادراك اين ميگذارد تاثير زنان
را مديراني نظرات بريتانيا در اخير مطالعات از يكيدارد قرار شدن بچهدار از بعد دوم
مورد ميكردند مصاحبه بهداشتي خدمات مراكز در فني كادر مشاغل براي زن متقاضيان با كه
ميكردند سوال زنان از هميشه كنندگان مصاحبه كه دريافتند محققان.است داده قرار بررسي
اين هرگز كه صورتي در شوند؟ بچهدار دارند نظر در آيا و نه يا هستند فرزند داراي آيا كه
مشخص پاسخ دو شدند جويا را علت آنها از كه هنگامينميشد پرسيده مردان از سوالها
:ميشد مطرح هميشه
.هستند بيشتري تعطيلات نيازمند فرزند بيماري يا مدارس تعطيلات درايام زنانبچهدار الف ،
پدر مساله تا ميشود گرفته نظر در مادر مساله عنوان به بيشتر كودك از مراقبت مسئوليت ب ،
اطميناني قابل همكار ميتواند اندازه چه تا زن متقاضي يك ساده بسيار عبارت به مادر ، و
ميگيرد20 قرار ارزيابي مورد باشد آينده در
زنان تطبيقي بررسي يك.ميكند خودنمايي نيز زنان عالي آموزش مورد در نابرابريها اين
متوسط طور به زنان كشور دو هر در كه ساخت آشكار متحده ايالات و بريتانيا در دانشگاهي
بالاتر دورههاي تدريس در كمتر و داشته مرد همكاران به نسبت بيشتري آموزشي مسئوليتهاي
و كتب انتشار و تحقيق فرصت است ممكن آموزشي سنگين مسئوليتهاي.دارند دخالت ليسانس از
در دخالت ميزان و شده منتشر كتابهاي يا مقالهها تعداد كه آن حال.دهد كاهش را مقالات
شغلي پيشترفت و ترفيع براي مهمي معيارهاي ليسانس از بالاتر دورههاي در دانشجويان هدايت
بشري جوامع تمامي در عملا و بوده اجتماعي مناسبات مولود زنان عليه تبعيض هستند30
مناسبات و نيروها اينكه نهايت.است داشته وجود مذهبي و فرهنگي تفاوتهاي عليرغم
بردن پيش براي نيز مذهب از آوردهاند پديد تاريخ طول در را زنان عليه نگرش كه اجتماعي
- بودايي - يهودي - مسيحي جوامع در زنان عليه تبعيض.كردهاند بهرهبرداري خواستههايشان
از او خلق تصوير زن ، آفرينش تصوير.است رنگ پر و ريشهدار بيدين و پرستي بت - هندو
ساختار درمردان آفريده است موجودي زن مسيحيت مانند بودا آيين در يا و.است مرد دنده
.ميشود پنداشته ناقص و نامقدس بيقدرت ، - ديني غير اساسا زنانه چيز هر قدرت آيين اين
اين امادارد وجود شرقي و غربي از اعم جوامع تمامي در زنان عليه تبعيض ديديم كه چنان
تبعيضها اين آيا.شود بررسي و تحليل درستي به بايد چيست آن پيدايش مبناي و اساس كه
اجتماعي مناسبات معلول تبعيضها اين آيا است؟ فيزيولوژيكي و طبيعي تفاوتهاي از برگرفته
و اقتصادي مناسبات مولود اينكه يا دارند عهده بر جامعه بقاء در كه است نقشي لازمه و
طول در بشر مردسالارانه فرهنگ پرداخته و ساخته آيا بالاخره و ميباشد؟ توليدي روابط
به را ذيل اقدامات ميبايست زنان عليه تبعيض رفع براي است مسلم كه آنچه اما ، است؟ تاريخ
:رساند انجام
شاغل زنان براي مطلوب شرايط و امكانات تسهيلات ، ايجاد.1
و اقتصادي - اجتماعي - سياسي ابعاد تمام در زنان مشاركت بردن بالا جهت در تلاش.2
فرهنگي
باشد زنان نفع به كه تصميماتي و مقررات و قوانين تصويب.3
اين از استفاده با زنان تا زنان به نسبت جامعه در مثبت تبعيضهاي آوردن وجود به.4
.بيابند را انساني حقوق در برابري به دستيابي امكان مثبت تبعيضهاي
:پينوشت
ص 187_ 1373 نشرني_ تهران _ منوچهرصبوري_جامعهشناسي _ آنتوني_ گيدنز_ 1
ص 191_ همان _ 2
ص 469_ همان _ 3
زنان دانستنيهاي
جهان سراسر در مادر روز
موجودي مادر كه دليل اين به شايدميشود برگزار دنيا تمام در كه است رسمي مادر ، روز
نام كه فردي هر و است پاك و مقدس مادر ، نام تداعي جهان تمامي در و است زحمتكش و دلسوز
مادر اين زيرا.ميكند بيان را فداكاري و عشق محبت ، هزاران نام ميآورد زبان به را مادر
همين به و ميكند نگهداري و مراقبت دل ، و جان از و زحمت هزاران با را خود كودك كه است
ياد به هم دست در دست مردم تمامي تا ميدهند اختصاص او به را روز يك دنيا تمام در علت
.باشند مادرانشان
.ميگيرند جشن را مادر روز كشور ، آن خاص رسوم و آداب فرهنگ ، به بنا كشوري هر در البته
در يا و ميشود اعلام مادر روز (س) زهرا فاطمه حضرت تولد روز ما كشور در مثال طور به
زنان مقدسي و پاكي به مادر ميدهد ، نشان نكات همين.مريم حضرت تولد روز اروپايي كشورهاي
.است الهي
اين در زيرا است ، ارزش با خيلي هستند دور آنها از مادرانشان كه كساني براي مادر روز
.باشند داشته دستهجمعي جشن خانواده با همراه و گيرند قرار آنان كنار در ميتوانند روز
كشور در آن منشاء و برميگردد قديم خيلي دوران به مادر روز داستان ميگويند ، قدما اما
هر و افتاد جا دنيا كل در آهسته آهسته كه اين تا بود رايج جا آن در فرهنگ اين و است مصر
.ميگيرند جشن را روز اين رسوم ، و آداب و مذهب دين ، به توجه با كشور
براي خدمتكار عنوان به هستند فقير كه كساني مادر روز در انگليس ، در مثال طور به
بتوانند روز اين در تا ميكنند استخدام را آنان نيز پولداران و ميكنند كار پولدارها
انجام مثبت و نيك كارهاي بايد روز اين در كه معتقدند آنان زيرا كنند تهيه را هديه مخارج
مادرانشان كنار در تا ميگيرند مرخصي را مادر روز مردم اروپايي ، كشورهاي در يا و داد
در يا و ميكنند استفاده نيز مخصوص شيرينيهاي و كيك از و باشند شاد و گيرند جشن
كودكها ، مهد در كه بود شاهد ميتوان و است مهم بسيار مادر روز هم اسلامي كشورهاي
شادي موجب كه ميكنند درست و طراحي مادرشان براي مخصوصي نقاشيهاي و كارتها بچهها
را مادرانشان تا دهند هم دست به دست مردم تمامي كه است قرار گويي.ميشوند مادرانشان
."مبارك روزت مادر":بگويند همصدا تا كنند خوشحال
بالا سنين در حتي شدن مادر به تمايل
بچه از نگهداري به تمايل مردان از بيشتر زنان ميدهند نشان كه آماري دادههاي از غير
.دانست نيز زنان شكيبايي و صبر و فيزيكي شرايط خاطر به را امر اين دليل ميتوان دارند ،
مشاهده نكردند ازدواج اصلا يا كردند ازدواج دير كه زناني در مادرانه حس اين زيرا
و تربيت را آن و بياورند بچه پرورشگاه از كه مايلند نياز اين جبران براي آنان و ميشود
.كنند بزرگ
دست نتايج اين به آماري دادههاي به توجه با كه دارد قرار قسمت اين در جالبي نكته
و بزرگ خانوادهها بودند ، شدن بچهدار به مايل بيشتر گذشته زمانهاي در زنان كه يافتيم
اما.داشتند بودند پرجمعيت كه فرزندانشان قبال در را بيشتري مسئوليت زنان و بود پرجمعيت
دليل.ندارند بارداري به تمايل هم سالگي سن 40 تا حتي زنان كه هستيم شاهد سالها اين در
براي كم فرزند ميكنند فكر آنان كه برميگردد جا اين به مثبت نگاهي با قضيه اين
و سخت كار روزها اين در فرزند اين كردن بزرگ زيرا.است مناسبتر بسيار خانوادهها
.نشوند بچهدار كه ميدهند ترجيح آنان و است طاقتفرسايي
.ميشود ديده هم بالا سنين در حتي كه است "مادرشدن غريزه" ميماند باقي كه چيزي ولي
زنان كه كرد مشاهده ميتوان شده ، گرفته (اروپا) پرورشگاههاي از كه آماري به توجه با
پزشكان از بسياري.ميكنند مراجعه پرورشگاه به جوان زنان از بيشتر خيلي بالا سن با
به تمايل هم خيلي و كنند تحمل را بارداري سخت دوره نيستند مايل زناني چنين كه معتقدند
پيدا كاهش قبل به نسبت باردار زنان تعداد كه است علت اين به شايد ندارند ، شدن دار بچه
.است كرده
.بود سال زنان 17 شدن مادر و بارداري سن دهه 1924 در كه ديد ميتوان تاريخي مقايسه در
سال به 30 باردار زنان سن سال 2001 در و رسيد سال به 25 دهه 1970 در سن اين كه حالي در
شاهد كه رفت بالا جا آن تا سني رشد اين تا 2002 سالهاي 2001 فاصله در و كرد رشد هم
بالا سن در كه واقفند مسئله اين بر آنان كه چند هر.ميشوند باردار ساله زنان 40 هستيم
.ميشوند باردار آنان و نميشود مانع آنان شدن مادر خواست و غريزه ولي شد باردار نبايد
براي بيماريها از خيلي مادر بالاي سن در زيرا كردند نگراني ابراز خصوص اين در پزشكان
كودك روي سوءزيادي اثرات كه هورموني و ژني بيماريهاي خصوص به.ميآيد وجود به كودك
بالاتر يا و سالگي سن 40 در نبايد كه است چنين زنان از دسته اين به پزشكان توصيه.دارد
.بياورند پرورشگاه از را فرزندي خود ، غريزه اين ارضاء براي ميتوانند آنان.شوند باردار
فرزند ، داشتن با ميتواند او و ميدهد آرامش احساس زن به كه است غريزهاي مادري ، حس زيرا
يك زن ، در مادرشدن غريزه بنابراين.دهد بروز را خود پنهان و ناشناخته احساسات و عواطف
.است حياتي و مهم بسيار مسئله
|