هزارهها نويس داستان
منتقد + خواننده + نويسنده
بومي هويت جستوجوي در
رخ نيم
فرويد زيگموند بازخواني
ميكنند چه ناشران
فرهنگي نشريات
هزارهها نويس داستان
كالوينو ايتالو آثار و زندگي به نگاهي
جوانيش دوران مهم كتابهاي خواني دوباره براي را زماني بايد بزرگسالي در شخصي هر
است شده دستخوشتغيير شخص مطمئنا باشند نكرده تغييري آنها چه اگر زيرا دهد اختصاص
عزيزي پروانه:مترجم
افسانههاي كه مبتكر نويسندهاي رماننويس ، كوتاه ، داستانهاي نويسنده روزنامهنگار ،
بيستم قرن ايتاليايي داستاننويس نويسندگان مهمترين از يكي رده در را او تخيلياش
اين را زندگينامهاش داشت ، گسترش دهه تقريبا 4 نويسنده ، يك عنوان به حرفهاش و قرارداد
يعني فلكي برجهاي از برج هفتمين در من كه اين گفتن با ميكنم شروع":ميكند آغاز طور
را يكديگر زيادهرويهاي نامتوازني ، و توازن شخصيتم در بنابراين آمدهام دنيا به ميزان
در اقامت سالها از پس والدينم كه آمدم دنيا به هنگامي من.ميكنند اصلاح متقابلا
باقي طور اين من در جغرافيايي ناپايداري بنابراين بودند وطن به بازگشت حال در كاريبين ،
.باشم ديگر جايي در داشتم آرزو هميشه كه ماند
در را جمعيت از انبوهي كه كوچكي شهرشدم بزرگ ريويرا در شهري در جواني تا كودكي از
احساس من به كشيدهاش فلك سربه كوههاي هم و خليج در محصور درياي هم.بود داده جاي خود
و بود ساحل موازات به كه باريكي جاده وسيله به ايتاليا از.ميبخشيدند اطمينان و ايمني
به برايم آنجا كردن تركبودم شده جدا بود ، نزديكيمان در كه مرز وسيله به دنيا بقيه از
.كنم درك را آن ميتوانم الان فقط كه بود تولدم لحظه شوك مثابه
الان شدم ، روبهرو جنگ با سربازي سن در و بزرگ ديكتاتوري حكومت دوران در كه آنجايي از
بنابراين.بود شده دريغ من از كه است كوچكي خوششانسي آزادي و آرامش در زيستن كه معتقدم
امور به پرداختن جواني دوره در من ذهني اشتغالات قسمت بيشترين جنگ ، آتش شروع به توجه با
.بود سياسي
و است ايالتيام ريشههاي از قويتر بزرگ شهر نداي كردم احساس جنگ ، گرفتن پايان محض به
و داشته را خودش دلايل حتما تورين انتخاب.بودم مردد ميلان و تورين در اقامت بين مدتي
فراموش را پيامدهايش آن هم و دلايل آن هم من ، حالا ولي است نبوده هم نتيجه بدون همچنين
متفاوت چيز همه بودم كرده انتخاب را ميلان اگر كه ميگفتم خودم به سالها اما كردهام
.بود
مورد هم سرعت به و بود آسان بسيار برايم انتشارآوردم رو نوشتن هنر به زود خيلي من
كردم متقاعد را خودم و شدم متوجه تا كشيد طول زيادي بسيار زمان اما شدم واقع درك و لطف
ساعات بيشترين نشر ، خانههاي از يكي در كار اين با.نبود محض شانس جز چيزي همه ، آن كه
معتقدم زيرا نيستم هم متاسف كار اين از و ميگذشت ديگر نويسندگان آثار مطالعه به روزم
و تمام انرژي بايد هستند مفيد زندگي در حرفهاي پيشبرد در كه چيزهايي آن تمام براي
.شود گذاشته كمالي
از بيشتر كه بود شهرهايي از يكي رم.رفتم رم به است ، غمناك ولي بزرگ كه شهري تورين ، از
مطلوبترين.باشم پرسيده را دليلش خودم از حتي كه اين بدون كردم زندگي آن در جايي هر
بنابراين باشد داشته عادي زندگي آن در بتواند بيگانه تبعه يك كه است جايي من براي مكان
يك هم همسرم.كردم بزرگ را دخترم و گزيدم منزل كردم ، پيدا را همسرم كه است شهري پاريس
من.ميكرديم صحبت متفاوت زبان سه به بوديم ، هم با ما سه هر كه هنگامي و بود خارجي تبعه
مثل ميكند حمل خودش با كس هر كه زباني از غير به كند تغيير ميتواند چيز همه معتقدم
.است داشته مادرش رحم در كس هر كه فردي به منحصر دنياي
آن از كه اين مثل گفتم را زندگيم فصلهاي سر عمدتا من زندگينامه ، اين در ميكنم فكر
عقب به ميخواهم حالا.شود گفته نوزاد كردن باز چشم لحظه از فقط تولد ، از پيش مراحل همه
بيشتر در كه است مشكلي همان اين ولي.بگويم پيشزاديام دنياي از عبارتي به و برگردم
كه هنگامي و گفت نياكانش از اول كه شندي ترايسترام مثل درست ميآيد پيش زندگينامهها
".نداشت گفتن براي چيزي كند ، مرور را زندگيش و برود مطلب اصل سر ميخواست
(ادبيات فوائد كتاب از)
همراه به جواني در اما شد متولد لاسوگاس سانتياگوي در سال 1923 در كالوينو ايتالو
بين وي.گذراند رومئو سن در را جوانيش ابتداي سالهاي و رفت ايتاليا به خانوادهاش
در رويال دانشگاه در نيز سال 1943 در آن ، بين و تورين دانشگاه در تا 1947 سالهاي 1941
و شد فراخوانده نظام خدمت به سال 1940 در دوم ، جهاني جنگ طي.بود تحصيل مشغول فلورانس
به پناهگاه جستوجوي در و كرد ترك را آنها زودي به اما ميكرد خدمت فاشيستها به
از جنگ ، از پس.پيوست ليگورين كوههاي در كمونيست مقاومت گروه به و شد روانه آلپ كوههاي
كمونيست روزنامه براي خبرنگار عنوان به سال 1945 در و شد فارغالتحصيل تورين دانشگاه
فعاليت "اينودي" نشر خانه در نيز تا 1984 سالهاي 1948 بين.كرد كار به شروع "لونيتا"
ايل لانوسترالوتا ، لونيتا ، :جمله از كرد كار نشريه چندين براي زندگيش طول در او.ميكرد
با تا 1967 سال 1959 از.لاريپابليكا و كانتمپورانو دموكرازيا ، وسدلا گاريبالدينو ،
به سال 1952 در.رساند چاپ به را "لتراچرا دي منابو ايل" مجله ويتوريني اليو همكاري
سال در بوده متحده ايالات در تا 1960 سالهاي 1959 بين و كرد مسافرت شوروي جماهير اتحاد
رم به سال 1979 در سپس و پاريس به سال 1967 در و كرد ازدواج خواننده جوديت استر با 1964
.رفت
سال در.گذاشت چزارهپاوزه پاي جاي پا توريني ، ناشران با قراردادي امضاء با كالوينو
مورد كالوينو بودند ، محض تخيل و تمثيل بين چيزي كه خيالي داستانهاي انتشار با 1950
قرن در ايتاليا تخيلي نويسندگان مهمترين از يكي عنوان به شهرتش و شد واقع جهاني تحسين
را خود داستاننويسي ، از بيشتر ايتاليا ، كمونيست حزب ترك از پس او.رسيد ثبت به بيستم
و بود اندوهگين و پريشان عميقا گرفت كناره حزب از كه هنگامي.كرد روزنامهنگاري وقف
سن در و بزرگ ديكتاتوري حكومت دوران در كه آنجايي از":است مطلب همين گوياي خودش جملات
است كوچكي خوششانسي آزادي و آرامش در زيستن كه معتقدم الان شدم ، روبهرو جنگ با سربازي
".بود شده دريغ من از كه
قلعه" كتاب در.كند تقويت را نوآورانهاش گرايشات تا رفت پاريس به سال 1964 در
تشكيل فالگيري ورق دست دو را الهامش منبع كه شد متوجه"(1973)غيرمنتظره سرنوشتهاي
.است داده
تحت مقالههايش آخرين.درگذشت "سينا" در مغزي خونريزي از سپتامبر 1985 در 19 كالوينو
آفتابي جگوار يك زير" داستان مجموعه از.شد منتشر مرگش از پس "آمريكايي لژيون" عنوان
هرگز لامسه و بينايي حس دو شده ، نامگذاري پنجگانه حواس از يكي با داستانش هر كه "(1991)
بررسي و بحث مورد را خوب داستان يك اصلي خصوصيت پنج داستان مجموعه اين در او.نشد كامل
بزرگسالي در شخصي هر كه است كرده اشاره "(1980) ادبيات فوائد" كتاب در.است داده قرار
چه اگر زيرا دهد اختصاص جوانيش دوران مهم كتابهاي خواني دوباره براي را زماني بايد
نيز تلقياش طرز بنابراين است ، شده تغيير دستخوش شخص مطمئنا باشند نكرده تغييري آنها
.بود خواهد جديد كاملا
رسيد چاپ به سال 1947 در "عنكبوتها آشيانه سوي به راهي" نامه به كالوينو رمان اولين
"عنكبوتها آشيانه سوي به راهي".است پرداخته مقاومت جنبش شرح به نوواقعبيني شيوه به كه
با نه و سياستمدار يك عنوان به نه را پارتيزانها ميكوشد كه است پيكارسك رمان يك
ارائه ميدهند وفق جديد محيط به را خود كه انسانهايي عنوان به بلكه فرصتطلب يك عنوان
.است كالوينو ايتالو آثار درخشانترين از يكي "(1957) درختنشين بارون" رمان.دهد
عليه و ساله دوازده روندوي دو پيواسكو ، كوزيمو.ميشود آغاز ژوئن 1767 در 15 داستان
توسط كه ميكند ترسناكي غذاهاي خوردن به مجبور را او كه بيعدالتياش و پدر اقتدار
.ميدهد نشان واكنش شده ، تهيه باتيستا خواهرش
اجتماع ، نظم عليه شورش و اجتماعي كهنه سنتهاي از فرار براي مردم ، از نفرتي هيچ بدون او
درختان بالاي و ميكند رها را زمين او.ميكند انتخاب را آزادي و فرد به منحصر زندگي
او.ميگذراند درختان بالاي را زندگيش دوران تمام و ميدهد قرار خود اصلي جايگاه را
كه ميدهد توضيح كوزيمو.دارد شدن دگرگون به نياز اجتماع دهد نشان انسانها به ميخواهد
او.ببيند ميافتد ، اتفاق آن روي آنچه و زمين ميتواند واضحتر و بهتر او درختان روي از
قاچاقچيان ، همراه به است بينش فاقد زندگي بر حاكم كه خستهكننده روزمره امور از رها
براي نيز كافي وقت البته و ميپردازد جالبي ماجراجوييهاي به جاسوسان و زنان دزدان ،
ژان و ديدرو نظير بزرگي مردان با وي.دارد خود زمان مسائل به راجع عميق تفكر و خواندن
و ميكند نظامي برنامهريزيهاي و ميشود جنگ كارشناس يك ميكند ، نامهنگاري روسو ژاك
.ميبرد رو از را ناپلئون
به را دوران آن زندگي و هجدهم قرن كه است طنزهايي خلاقترين از يكي پرشكوه رمان اين
تصوير به اجتماع كهنه سنتهاي از را انسانها شكاف كتاب اين در كالوينو.ميكشد تصوير
روي كردن زندگي.ميسازد ممكن را ناممكن احتمالات تمام خارقالعاده نحوي به و ميكشد
سال در "ناموجود شواليه"ميكند ممكن را آن كتاب اشرافي قهرمان كه است ناممكني درخت
ترديدهاي و سوالها داستانها ، مفرح پودهاي و تار وراي كتاب اين در.رسيد چاپ به 1959
.ميشود ديده تاريخ مقوله و انسانها باطن بين ارتباط مورد در كالوينو
بر حقيقت "تماشاگر" در.است بلند داستان سه شامل "(1952) داستانها بقيه و تماشاگر"
.ميآيد بيرون حقيقت از اوهام شالوده كتاب اين ديگر داستان دو در.است غالب اوهام
در آلودهكننده مواد از ناشي نگرانيهاي پيشبيني به شد ، نوشته سال 1958 در كه "مهدود"
لحن با كه مستمر ترس يك از است شاهكاري "آرژانتيني مورچه".ميپردازد رواني بيماران
به كه دشمني ميكشد ، تصوير به دشمن يك برابر در را انسان شكست و ميشود گفته خندهدار
.كرد غلبه آن بر نميتوان كه است فراوان و كوچك قدري
طرح با است رمان ده بلكه نيست رمان يك (1976) "مسافري زمستان شبهاي از شبي اگر"
بدون.ميشوند گشوده فصل يك با ابتدا در كدام هر كه مختلف سبكهاي و هوا و حال نويسنده ،
را داستانهايي طرح مذكر ، ديگري و مونث يكي خواننده ، دو آن در كه است تويي هزار شك
"كيهاني 1965 كمديهاي" كتاب در كالوينو. ميكند متحير و گيج را آنها كه ميكنند دنبال
اين.است گرفته پيش در رئاليستي سوسيال شيوه اندكي صنعتي ، جامعه گرفتن سخره به براي
را جهان تكامل تئوريهاي كه خارقالعادهاي و صريح عقيده خلقت ، در است اوهامي صحنه كتاب
شخصيت سلولي ساده ساختار و رياضي كليشهاي عبارتهاي به و برميگرداند داستان صورت به
مكان ، و زمان بين ماهرانه كيهاني ، كمدي دمدمي قهرمان "(1967) تيزرو" در.ميبخشد
داستانها اين به جديدي ابعاد و ميكند حركت شناختي زمين دورانهاي و شمسي منظومه
.ميبخشد
مورد در كه متعارفي درونمايههاي با را كالوينو شكاف "(1952) شده شقه ويكنت" رمان
تركها و مسيحيت جنگ طي كه است مردي به راجع كتاب اين.ميدهد نشان بود ، جنگ تجربههاي
حزب واقعگرايي مناظرات رمان اين انتشار.بود شده نيم دو به توپ گلوله اصابت اثر بر
.زد دامن را ايتاليا كمونيست
سرگرم براي ماركوپولو آن در كه است شگفتانگيز تخيل يك "(1972) نامريي شهرهاي" كتاب
استعارهاي قوبيلايخان هزارتوي امپراتوري.ميكند بنا رويايي شهرهاي قوبيلايخان ، كردن
.كرد خود آن از را فلرينلي پرميو جايزه كتاب اين با كالوينودنيا براي است
منتقد + خواننده + نويسنده
پسند مردم رمان جاودانگي باب در
* پيهله اولين
فخرطاولي كوروش:ترجمه
زمان ديگر.باشد ميان در سخن "مردم" از آنها در كه ميشوند پيدا نادري معاصر رمانهاي
تصوير به را جامعه فرودست طبقه زندگي صحنههاي پاريس1 اسرار" رمان مثلا كه گذشته آن
پي در مهم اين البته و رسيده ما دوران به قرنها از عبور با آثار گونه اين.ميكشيد
.است شده حاصل مردم با نويسنده ويژه كاملا برخورد
انكارناپذير مردمپسند و محبوب اثر چند فرانسه ، ادبي دارايي به نگاهي با بود قرار اگر
سيرانو حتي يا "تفنگدار سه" يا "بينوايان" چون آثاري فراوان احتمال به كنيم ، انتخاب را
.برميگزيديم را [روستان ادمون اثر] دوبرژوراك
ادبي تحولات رسمي تاريخ در عطفي نقطه خودشان زمان در شده ياد آثار احوال اين همه با
دوما يا ميكرد ، ريشخند را "بينوايان" چگونه فلوبر كه بياوريم ياد به ;نبودهاند فرانسه
پل چون ادبي غولي مقابل در كه روستان و ميشد محسوب "جوانان نويسنده" خودش عصر در كه
بگذارند ، جاي بر تاريخ و اذهان در اثري نويسندگان اين آنكه از بيش.مينمود ناچيز كلودل
معروف ملي افسانههاي نوعي به كردهاند تعريف كه ماجراهايي و داستانها ميرسد نظر به
اوج در هنوز كه افتاده آثار اين در اتفاقي چه.شدهاند تبديل مرزها از خارج در فرانسه
ميشوند؟ محسوب فرانسه مردم فرهنگ از بخشي اساسا و ميبرند سر به محبوبيت
و تيره پاريس يكي:گرفت نظر در را "تفنگدار سه" و "بينوايان" ميتوان منظور اين براي
.را هفدهم قرن درخشان و آفتابي پاريس ديگري ميكشد ، تصوير به را نوزدهم قرن غمناك و تار
اما.روايت شيوه البته و مكاني لوازم و شرايط لحاظ به متضاد اما محبوب ، همچنان رمان دو
كه كنيم يادي "پاريس اسرار" از دوباره بايد بپردازيم ، هوگو "بينوايان" به آنكه از قبل
كتابخواني فرهنگ بر فوقالعادهاي تاثير خودش عصر در و است بوده پاورقي _ رمان پيشگام
نوزدهم قرن درخشان رمانتيك شاعر گوتيه ، تئوفيل كه جايي تا ;گذاشت جاي بر فرانسه در
;".بميرند پاريس اسرار پايان با تا كردند صبر دممرگ بيماران" كه نوشت جايي در فرانسه ،
ميان از قهرمانانش كه بود اين كرد تضمين را آن جذابيت كه رمان اين مورد در مهم نكته
و نميشد تعيين اجتماعي طبقه و معيار براساس بدشان و خوب ميآمدند ، فرودست طبقه مردم
.داشت خود در درونمايه بهعنوان را اجتماعي معضلات داستان
رويكردي با اما ميكند ، رعايت را چارچوب همين "بينوايان" در هوگو ويكتور بعد ، سال بيست
در ميشود ، تعيين مهربان و عادل ارباب لطف به كارگر آينده "پاريس اسرار" در اگر:متفاوت
.ميشود چارهساز تاريخي بزرگ حوادث البته و فردي مبارزه و هملت اينجا
باز خوبي به را زمانه شرايط كه است اين در "بينوايان" چون آثاري تاريخي حيات ادامه رمز
حتي.ميخورد پيوند داستان ايده آورنده وجود به محيطي عناصر با درستي به و ميتاباند
اما نيست ، ملموس و آشنا خواننده براي امروز روزگار ، آن معيارهاي و سازوكارها برخي اگر
"بينوايان" اگرميبرد ديروز فضاي به خود با نيز را امروزي خواننده مهارت با نويسنده
ما مورد دو هر در كه است علت بدان مانده ، محبوب و بوده محبوب "پاريس اسرار" اندازه به
روسپيگري و زندان و تعليق و اشك ميشنويم ، را بازار و كوچه زبان ميكنيم ، كشف را پاريس
.را مرگ واسطه به عروج و ميبينيم را
از قبل آن بودن مردمپسند و محبوبيت علت كه ميكنيم بسنده اين به "بينوايان" مورد در
ما به و بكشد تصوير به رمان در _ را مردم عامه _ را مردم توانسته هوگو كه است آن چيز هر
...هستند تاريخ خود واقع در و تاريخ جوهره مردم كه شود يادآور
اثري.نميشود رهنمون "تفنگدار سه" بودن مردمپسند علل سوي به را ما خوانشي چنين اما
جهان بادارتانيان ، :شود خوانده نوجواني و جواني حال و حس با بايد نيز امروز حتي كه
مبارزه داريم اعتقاد آن به كه هدفي براي بايد جهان اين در ;است شاد و پويا سرخوش ، ساده ،
روياهاي "تفنگدار سه".ببريم هجوم او سوي به است كافي است ، معلوم و مشخص دشمن ;كنيم
و است بهتر جامعهاي روياي در كه ميكشد تصوير به را مطلقه سلطنت دوره از قبل جامعهاي
يك تصوير "تفنگدار سه" است ، مردم و جامعه خود "بينوايان" اگر.ميشود محقق رمان در تنها
.ميشود محسوب فريبنده هويتي و خيالي جامعه
آيا ميكنيم؟ دنبال را مقصودي چه "تفنگدار سه" با "بينوايان" مقايسه طريق از ما
(Populaire) مردمپسند رمان براي تعريفي جهان ادبيات سترگ اثر دو اين به اتكا با ميتوان
داد؟ ارائه
ساخت؟ معلوم تاريخ طول در را آثار گونه اين كاميابانه حيات ادامه اساسي علت ميتوان آيا
است ممكن.دارد تفاوت (Populacire) عامهپسند با (Populaire) مردمپسند كه نيست ترديدي
طول در و مردم همه استقبال مورد اثر اما باشند ، مطرح _ فرودست مردم _ مردم عامه اثري در
از بخشي يا را خودشان مردم كه باشد اثري ميتواند مردمپسند اثر ;گيرد قرار قرنها
فرديت به آنچه در يا "بينوايان" ببينند آن در را خودشان گذشته از بخشي يا را خودشان
زمانه طول در را افراد روياي كه است اثري مردمپسند اثر.ميشود مربوط جامعه
واقعيت كه "بينوايان" با مقايسه در) ميگويد را تاريخ حقيقت كه است خيالي بازميتاباند ،
در انسان كه را آنچه يعني را ، آن حقيقي حقيقت "تفنگدار سه" ميكند ، منعكس را تاريخ
.(مينمايد بيان است ، آرزويش
روزنامهنگار و نويسنده *
در را سو اوژن شهرت البته و شد چاپ پاورقي صورت به نخست كه (1842_ 43) سو اوژن اثر _ 1
.م.داشت پي
بومي هويت جستوجوي در
پوست سرخ نويسنده و شاعر آلكسي ، شرمن با گفتوگو
وقفيپور شهريار:ترجمه
شعر مجموعه اين.شد منتشر _ "رقاصي حرفه" _ آلكسي شرمن شعر مجموعه اولين سال 1992 ، در
قبيله از سرخپوستي _ آلكسي بعد ، به تاريخ آن از.گرفت نام تايمز نيويورك شايسته كتاب
بر علاوه آلكسي.است شده شناخته حرفهاي و پركار شاعري و نويسنده عنوان به _ اسپوكان
شخصي ، روابط قلمرو آلكسي اشعار و داستانها.است كرده منتشر رمان دو شعر ، مجموعه شماري
قرار كشف و جستوجو مورد را قبايل و اردوگاهها در زندگي و آمريكا كنوني پاپ فرهنگ
داستانش مجموعه آخرين.بيفتد مسلكي كلبي يا احساساتيگرايي دام به كه آن بدون ميدهد ،
موقعيتهاي چيرهدستانه "...و تنها نگهبان" كتاب نظير نيز "جهان پوست سرخ سختترين"
.ميكند تركيب يكديگر با را طنزآميز و سوررئال
.است بوده پسر و پدر روابط و قبيلهاي زندگي بر داستانهايتان در شما تمركز تاكنون&
ميپردازد ، تنشها به و است داده جهت تغيير تمركز اين داستانتان مجموعه جديدترين در گويا
و شهري سرخپوستهاي بين شخصي ، روابط در سرخپوستها و سفيدپوستها بين تنش
بهتر و كرده تغيير هم قصهها هواي و حال.ميكنند زندگي قبيله در هنوز كه سرخپوستهايي
قبلا كه آنهايي با قصهها اين ميكنيد فكر آيا.است عصبي كمتر و اميدوار:است شده
مضمون؟ يا لحن در حداقل متفاوتاند ، نوشتهايد ،
.كردهام فكر بسيار آمدهاند ، مجموعه اين در كه شهرنشين ، سرخپوستهاي مورد در
چيزي آنان مورد در كس هيچ اما ميكنند ، زندگي شهري فضاهاي در سرخپوستان شصتدرصد
تعداد كه است اين طنزآميز مسئله و نميآيند چشم به كه هستند جمعيتي اينهانمينويسد
شدهاند ، بزرگ قبيله در ميناميم ، آمريكايي بومي نويسندگان كه را آنهايي از كمي بسيار
در نه ، .خستهام موضوع اين ازاست قبيلهاي زندگي و اردوگاه مورد در آثارشان بيشتر ولي
.شدهام فرسوده واقع
خاطر "فريزير ايان" اثر "Jn the Rez" كتاب نقد در "تايمز آنجلس لوس" مجله در شما&
گونهاي به بايد كه معتقدند من ، خود جمله از سرخپوستان ، از بسياري" كه كرديد نشان
بود؟ چه منظورتان "...يابد تسري مذهب و فرهنگ به قبيلهاي ، خودمختاري مفهوم منطقي
نويسندههاي آن نكردهايم ، تثبيت را سبكمان و صدا سرخپوستها ما خود وقتي تا
متوقف را ما مورد در نوشتن پوستها غيرسرخ اگر...مينويسند ما مورد در غيرسرخپوست
.كنند چاپ را ما كارهاي عوض در ميشوند مجبور انتشاراتيها وقت آن كنند ،
همه شما استدلال كه گفت و داد نشان واكنش شما نقد به مقالهاي در مايلز جوناتان&
زنها مثلا ميدارد ، باز مردم گروههاي يا ديگري فرهنگ مورد در نوشتن از را خارجيها
دست راهبرد اين".سرخپوستها مورد در سفيدپوستها يا بنويسند مردها مورد در نبايد
راهبرد اين...دارند نيت حسن كه را خارجيها آن دست حتي ميبندد ، را نويسندهها
همين شما قصد آيا ".ميدهد قرار فرهنگ آن خود گويندگان انحصار در را فرهنگ يك قصههاي
بوده؟
پس است ، استعماري كشور اين با سرخپوستان روابط هنوزه كه هنوز كه است اين حقيقي مسئله
چه آن.است استعماري ادبياتي آن حاصل مينويسند ، ما مورد در غيرسرخپوستان كه هم وقتي
حرف طوري كتاب اين مورد در همه كه بود اين كرد ، خاطر آزرده مرا فريزير ايان اثر در
اشتباهاتي اثر اين.بود معمولي كتابي بلكه ;نبود طور اين و است شاهكار انگار كه ميزدند
به كس هر چرانپسنديدم اصلا را ديدش زاويه داشت تاريخي خطاي پنجاه حداقل داشت ، فاحش
باشد نداشته جرات اما بنويسد ، سرخپوستها مورد در را چيزها طور اين ميدهد حق خودش
همين از ;دارند ناچيزي قدرت سياسي نظر از سرخپوستان بكند؟ گروهها بقيه با را كار همين
.است شده نازل ما سر بر هميشه كه است چيزي اين دارند ، هم اندكي فرهنگي و اجتماعي قدرت رو
جان ،"اردوگاه غصههاي" در جونيور مثل شخصيتهايي.است شايع مضموني شما آثار در "هويت"&
معناي با تجربياتشان با "جهان سرخپوست سختترين" در خبرنگار آن و "سرخ قاتل" در اسميت
سرخپوست چرا كه گريباناند به دست مشكل اين با آنها.هستند نزاع حال در بودن سرخپوست
ديگر به هم و سفيدپوستها به هم دهند ، نشان سرخپوست را خودشان چگونه و ميشوند ناميده
است؟ شايع امري آمريكايي ، سرخپوستان تجربه در تزلزل و منازعه اين آيا.سرخپوستان
طبقهبندي گونه هر از گذشته ادبيات ، .هستيم مشكل دچار هويتمان با ما همه ميكنم فكر من
سعي همه مهاجر آسيايي ، سفيد ، سياه ، نيويوركي ، جنوبي ، .است هويت جستوجوي حديث قومي ،
مرد خبرنگار آن ،"پوست سرخ سختترين" كتاب در.برسند "داشتن تعلق" از مفهومي به دارند
.ميدانست هويتاش مورد در چيزي او نكنم فكر.نيست گريبان به دست قومياش هويت با اول از
ميكنم فكر.است ما وجود از بخشي تنها بودن سرخپوست كه است اين قصه مضامين از يكي
همين از هستند ، كشور اين بومي پوستها سرخ كه است اين سرخپوستي ادبيات تفاوت بزرگترين
بسيار مهاجر هويت جستوجوياست مهاجرت ادبيات احتمالا پوست ، غيرسرخ ادبيات تمامي رو
و باشيد جايي بومي شما اگر كه ميكنم فكر بنابراين ;است بومي هويت جستوجوي از متفاوت
.است كنايي و طنزآميز امر اين باشيد ، خودتان هويت يافتن جستوجوي در هنوز
رخ نيم
آلبركامو زندگي به نگاهي
مرگ به محكوم شورشي انسان يك
رشيديان مهيار
باب غرب بازاري منتقدين كه اصطلاحات قبيل اين از و ابزورد نهيليسم ، چون واژگاني كاربرد
مورد در ابزورد واژه مثلا.است غلط بس بكت يا كافكا چون نويسندگي مورد در كردهاند ،
اين كه زماني و شد نقشريزي اسلين مارتين توسط ابتدا كه يونسكو و بكت نمايشي آثار
جهان و توسعه حال در كشورهاي فرهنگي محافل ديگر شد ، گرفته پس اسلين خود طرف از اصطلاح
.بودند سپرده آن سخت هضم به تن سوم
را او بسياري.شد واقع مكتبي ترور مورد مرگش از بعد كه است نويسندهاي از صحبت حالا
و.زدهاند رقم ابزورد قلمرو در را نمايشياش آثار ديگر گروهي و خوانده اگزيستانسياليست
ميان مانده و بحرانزده زمين.زمين به ميشود ، ختم ماترياليستي سرچشمه يك به همه اينها
را نسل چند ارتعاشش كه شدتي.ميكند تشديد را اروپا مردم بحران جهاني دوم جنگ.جنگ دو
جامعهاي چنين در.ميكند خفه را اميد روزنههاي و كورسو حتي كه بحراني.ميگيرد بر در
روزها آنبود روزنهها اين از يكي كامو آلبر.ميكنند بازي روشنفكران را روزنهها نقش
اين و ميشود آغاز مرگش از بعد كامو زيستن.مانده جوان هم امروز تا و بود ، جوان كامو
طاعون كاليگولا ، چون آثاري ;مانده جوان و بكر هنوز نسل چند از گذر از بعد كه است آثارش
كامو كه كرد اين به قانع را منتقدان اعتقاد كه اثري."بيگانه" جدياش اثر اولين همان يا
در":ميگويد "بيگانه" درباره كامو رود ، فراتر آن از نتوانسته آثارش از هيچكدام در
كه ميآورد خطر اين معرض در را خودش نگريد ، مادرش خاكسپاري در كه آدمي هر ما جامعه
عكس روندي آب ميل برخلاف كه همان.است شورشي انساني حديث اين و "شود مرگ به محكوم
با كه اثري.است بيگانه عصرش مردم از پس.شود خلاصه انزوا در انتهايش تا ميكند اختيار
براي بسيار آوازهاي هيتلري ، جنگ بحبوحه آن در برفي 1942 ، و سرد زمستان در تولدش
.آورد ارمغان به گمنامش و جوان نويسنده
اثري.ميكند رمان اين نوشتن به شروع پاريس ، شهر در در 1939 ، الجزاير ، متولد نويسنده
زندگي تجربههاي از اثر.بود جنگ مقوله به نپرداختن روزگارش در آن شهرت دلايل از يكي كه
ياس ، .درست غلط ، .بد خوب ، است ، نقيض از پر كه زندگياي.ميگيرد سرچشمه نويسنده شخصي
"بيگانه".است برده سر به جنگ دو ميان دلشورهوار هواي و حال در كه نسلي حديث و.اميد
به شروع سال 1914 همان در شايد كه دركي ;دانست شرايط اين از كامو درك گواه ميتوان را
.ميكند شكلگيري
و دانشگاه از خبر كه وقتي ميكرد ، دانشجويي دوران گذران پارهوقت كارهاي با كه زماني
تنها ميكند ياد سالها اين از كه بعدها و ميخواند فلسفه و يونان تاريخ تنها نبود ، كار
خوب خواندن چگونه اين و آموخت خواندنش چگونه كه مردي.ميماند زبانش به گرينه ژان نام
فوقليسانس مقطع تا كه شد باعث همين و داشت تدريس به عجيب عشقي كامو.همين بود ، خواندن
.شود فارغالتحصيل آگوستين قديس و پلونيتوس فيالحال رسالهاي با و بخواند آكادميك درس
گشت لااقل.دارد جهانگردي هوس او.كند باز سر ديگر آرزويي آرزو ، اين به رسيدن از بعد و ،
صورت به رسيدن شايد و گوناگون آدمهاي ديدن.است بشر انگيزهاش تنها و اروپا در كوتاهي
ايتاليا ، بعد و ميگيرد پيش در را اسپانيا ، مادرياش ، سرزمين راه پسبشر واحد مسئله
.پاريس نهايت در و پرگ وين ،
همان.خفتهاند خلاقهاش الهههاي كه آنجا.بود يونان از ديدارش مهمترين سفر اين در
.شد نقض نازيسم چكمههاي رژه زير آتشبس كه سال 1939 همان در.مديترانهاي تمدن نماد
به هرگز بيگمان كه دارم آهنگ دراز پيوندي الجزاير با" ،:نوشت سفر اين پايان در كامو
;ميشود آثارش بهترين از يكي رخدادگاه نهايت در كه است الجزاير همين و ".نميرسد سر
آفريقا ، سبز جنگلهاي در پرشيب خانههايي با.شده بنا دريا حاشيه در كه بندري.بيگانه
به رمان ، خداي سروانتس ، كه همانجا.آفريقايي اعراب رودگاه و زاد آن:"قصبه" پيرامون
.بود درآمده مردمانش اسارت
بعد و كرد اشاره 1933- سالهاي 34 در نوشتههايي بريده به ميتوان اوليهاش آثار از
بعد سال سه و شد چاپ عروسي در 1936 ، ."رو و پشت" عنوان با مقالههايش از كوچكي مجلد
كه دغدغهاي.شد تئاتر وقف بعد و.سپرد چاپخانهها به را "وهران توقفگاه يا مينوتور"
رمان از برگرفته نمايشنامهاي او.نازي با جنگ براي ابزاريبود فراگرفته را وجودش تمام
با بعد و برد صحنه به و نوشت را "خواري روزگار" نام به مالرو آندره نازيستيز
.شد ظاهر "آستورياس در شورش" نام به اصيل نمايشنامهاي
چگونه مرگ با رويارويي زندگي ، به مهر با قوي مردي براي حالا و گرفت ريه سل در 1937 كامو
در فلسفي جستاري كاليگولا ، چون آثاري و ميشود نوشتن صرف وقتش تمام پس ، اين از است؟
نوشتن به شروع ميشود آگاه سل به ابتلا از كه سالي همان ميكند خلق را سيسوفوس اسطوره
براي.ميزند روزنامهنگاري به دست پاريس شهر در 1939- سال 1940 از و.ميكند بيگانه
چون كساني آثار كه است گمان اين بر خود او.برميگردد الجزاير به بيگانه تكميل
تكنيك و "انسان وضع" به ديدگاهش شكلگيري بر همينگوي و مالرو كافكا ، ملويل ، داستايفسكي ،
تا مقاله صدها از بيش در 1947 ، طاعون ، چاپ از بعد كامو.بوده تاثيرگذار رماننويسياش
بسيار همچون او.رسيد پايان به زمينياش عمر ژانويه 1960 ، در 4 نهايت در و نوشت 1958
.نيافت زمين بر ما وجود براي دليلي هيچ ديگر نويسندههاي
فرويد زيگموند بازخواني
شفتي شجاع سعيد دكتر با گفتوگو
و شخصيتي و دروني تمايلات برحسب بعدها لذا آموخت ، فرويد از را روانكاوي يونگ حال هر به
ساخت وارد روانكاوي جنبههاي از برخي در را تعديلهايي و تغيير شخصياش ، تجارب هم شايد
با بود ، كرده بيان (پراتيك) وعملگرايانه ساده زباني به فرويد كه را آنچه نهايت در و
داشت ابراز عامهپسند حال عين در و فلسفي پيچيده ، زباني
اين سال از 150 بيش گذشت از بعد هنوز اما.آشناست نامي ايرانيها براي فرويد زيگموند
در پيگيرش كوشش با دارد قصد شفتي شجاع سعيداست دوستي و دوري حد در هم هنوز آشنايي
.كردهايم كو و گفت او با.بدهد عمق آشنايي اين به فرويد آثار ترجمه
محمودي هادي:گو و گفت
ترجمه فرويد از نيز ديگر كتاب سه اين از پيش شما اينكه به توجه با ;شجاع دكتر جناب&
روانكاوي در آزاد تداعي كاربرد يعني خود كتاب چهارمين درباره ميخواستم كردهايد
نوشتههاي از است برگزيدهاي آثارتان ديگر چون نيز كتاب اين ظاهرا.دهيد توضيح برايمان
.فرويد
عبارتي به.داد قرار بررسي مورد و دانست قبلي اثر سه مكمل را كتاب اين بايستي بله ،
از) آثار سلسله اين پايان نقطه هم و اوج نقطه هم بايد را "..آزاد تداعي" كتاب بهتر
...شده تهيه جلدي چهار مجموعه يك صورت به نهايت در كه دانست (فرويد
مجلد حدود 24 مجموعهاي در او مرگ از پس فرويد آثار دارم خاطر به من كه آنجايي تا&
ترجمه و برگزيده را مقالاتي جلدي مجموعه 24 اين كل از شما ديگر طرف از.شده منتشر
و نظريات كل ميتوان آيا بيشتر نه و جلد چهار در چرا كه است اين من سوال حال.كردهايد
سه نيچه فريدريش و ماركس كارل كنار در كه) فرويد چون تاثيرگذاري انديشمند تجربههاي
يك صحيحتر عبارتي به و ميدهد تشكيل را نوزدهم قرن در دنيا و آلمان فرهنگي عظيم محصول
كرد؟ خلاصه جلد چهار در را (مدرن انديشه مثلث راس سه از راس
از كه كنم اشاره نكتهاي به بايد بگويم پاسخ شما سوال به آنكه از پيش اما.نه طبعا
سه با فرويد آثار مجموعه در ما.است برخوردار سوال اين به پاسخگويي در بسزايي اهميت
تئوريك ، تا دارند كاربردي جنبه بيشتر كه مقالاتي و كتابها.هستيم مواجه عمده رويكرد
كه آثاري سرانجام و (هستند فرويد عمر آخر دستنوشتههاي و آثار شامل كه) تئوريك كتابهاي
را فرويد آثار از دسته اين نام من و دارند عملي يا كاربردي جنبه هم و تئوريك جنبه هم
فرويد كتاب عنوان ميان 24 از را عنصر چهار اين چرا اما و ميگذارم كاربردي - تئوري
آن اجراي شيوه و روانكاوي تكنيك معرفي چيز هر از بيشتر من سعي.كردهام ترجمه و برگزيده
.بود (جز به جزء و دقيق تفصيل و شرح با)
از كه را روانكاوي تكنيكهاي تكوين و ظهور مختلف مراحل تفصيل به جلدي چهار مجموعه اين
بيان شده ختم كلاسيك روانكاوي و افكار آزاد تداعي به و شروع (رواني پالايش) كاتارزيس
.ميكند
اين كه كرديد اشاره نيز نكته اين به سخنانتان ابتداي در و گفتيد سخن مجموعه مورد در&
مورد در ميخواستم.است قبلي كتاب سه اوج و پايان نقطه (..آزاد تداعي كاربرد) كتاب
چيست؟ قبلي آثار به نسبت كتاب اين مميزه وجه.بدهيد بيشتري توضيح مسئله اين
زيرا.است بيماران نوع و تحليلها پيچيدگي فزوني در قبلي آثار به نسبت كتاب اين تفاوت
(Fobia) فوبيا مورد يك - (Hysteria) هيستري دچار اكثرا درمان تحت بيماران قبلي آثار در
.آزاد تداعي كاربرد كتاب در آنكه حال بودند - همجنسخواه نيز مورد يك و مرضي ترس همان يا
تحت (Schizophrenia) اسكيزوفرنيا به مبتلا بيمار مورد يك و وسواسي بيمار مورد دو.
.ميگيرند قرار روانكاوانه تحليل و درمان
حدي چه تا مسائل اين.بگوييد برايمان كتاب اين در شده مطرح مسائل و مباحث پيرامون&
گيرد؟ قرار روانپزشكان و روانكاوان استناد و استفاده مورد ميتواند
معروفترين عنوان به - مرد گرگ - (Wolfman) ولفمن درماني مراحل و سرگذشت ذكر هم هنوز
- او معالج پزشك و بيمار مرگ از قرن يك به قريب گذشت عليرغم) روانكاوي تاريخ بيمار
رشته اين به علاقهمند عادي مردمي حتي و پژوهشگران روانكاوان ، جدي توجه مورد (- فرويد
رتمن ولفمن ، به مربوط سرگذشت سه گزارش جز به البته.است بوده (پيشين دهههاي در بخصوص)
خود قبلي آثار همچون نيز را پيوستهايي بنده شرير ، دكتر يا و مرد موش همان يا (Ratman)
:شدهاند نگاشته مقولهها اين توضيح در اساسا كه افزودهام كتاب انتهاي به
رفتاري علوم حوزه در ديدگاهها ساير سوي از شده مطرح انتقادات از پارهاي به پاسخ:1
روانپويايي مكتب عنوان تحت كه آن از منشعب روانشناسي سيستم و روانكاوي به نسبت
.ميشود شناخته (Psychodynamic school)
مرگش از قبل (فرويد) روانكاوي بنيادگذار نظرات نقطه آخرين از پارهاي اجمالي بيان:2
.نشدهاند ترجمه فارسي زبان به تاكنون كه
اين وضعيت پيشبيني و درماني روان شيوههاي ساير و روانكاوي بين مقايسههايي انجام:3
.يكم و بيست قرن در دو
تبيين راستاي در (Neoroscience) اعصاب علم دستاوردهاي و تحقيقات از پارهاي ذكر:4
علمي روانكاوي عنوان تحت نويني ديدگاه حيطه به نهايتا كه روانكاوي مفاهيم از برخي
Neuro) روانكاوانه عصبشناسي امروزيتر بيان به يا (Scietific Psychoanalysis)
.ميگذارد قدم (Psychoanalysis
برجسته روانشناسان از بسياري امروزه كه بگوييم بايد سوالتان بعدي بخش به پاسخ در اما
رفتاري روانشناسي روانپويايي ، عمده ديدگاه سه به را روانشناسي (آيزنگ ميشل همچون) دنيا
از درصد حدود 30 چيزي تقسيمبندي بنابراين ميكنند تقسيم (Humanistic) انسانگرايانه و
.دارد اختصاص(Saico dinamic) روانپويايي به مباحث ، كل
يكسان ابعاد و حجم لحاظ از را رويكرد سه اين ما كه است تخمين قابل زماني اين البته&
.كنيم قلمداد
علاقهمندي سرانجام و تجارب و شواهد ميزان و آثار حجم قدمت ، نظر از وگرنه.قطعا
روانپويايي انحصار محدوده دنيا ، نقاط اقصي در (باليني روانشناسان ويژه به) روانشناسان
پاسخگويي نهايت در و موضوع هضم و تسهيل براي من)ميكند تجاوز هم درصد از 30 راحتي به
كل از درصد حداقل 30 فرضي ، سهم همان احتساب با اما (شدم قائل را برابري اين شما سوال به
محور حول غيرمستقيم يا مستقيم طور به روانشناسي دانشجوي يا روانشناس يك معلومات
( معلوماتش كل از ثلث يك حدود چيزي).ميگيرد شكل روانپويايي
در كه معتبري و اصيل منابع به بايستي يا باره اين در اطلاعات كسب براي دانشجويي چنين
نقلقولهاي و جزوات به يا و كند مراجعه باشد نظريه آن مستقيم و واقعي جوهره برگيرنده
.كتاب آن يا اين از برگرفته غيرمستقيم
.برخوردارند بيشتري اصالت از منابع كه است اول شق برگزيدن راه بهترين ظاهرا
مستقيما كه جلدي چهار مجموعه اين كلي طور به و حاضر كتاب شود برگزيده اول شق چنانچه
با شدهاند ترجمه و گزينش جمعآوري (فرويد) نظريه اين مبتكر مهم و كليدي آثار روي از
فقط آن با مرتبط مجموعه و كتاب اين البتهميشوند محسوب زمينه اين در منبع ارزشترين
حقيقت در اينان زيرا نشده تدوين روانشناسي رشته علاقهمندان به پاسخگويي منظور به
.روانكاوياند شيوههاي اجراي نحوه آموزشي جزوات
به توجه با بهتر عبارتي به يا قرارداد بررسي مورد ميتوان جهت چند در را كتاب اين&
كرد؟ اثر اين از ميتوان استفادههايي نوع چه شده طرح موضوعات و مطالب گستردگي
جهت سه در روانكاوي شيوه يعني سوژه خود همچون "كلاسيك روانكاوي در آزاد تداعي كاربرد"
شيوه به رواني امراض درمان جهت آموزشي جزوه يك عنوان به:اول.است بهرهبرداري قابل
روانپزشكان ، از بسياري حرفهاي و جدي استفاده مورد ميتواند خصوص اين در كه روانكاوي
.گيرد قرار باليني روانشناسان و پزشكان
روانپويايي مكتب مفاهيم دقيقتر لمس و اطلاعات كسب براي اصيل منبع يك عنوان به:دوم
.روانشناختي تئوريهاي چارچوب در نظري بحثهاي حيطه به علاقهمند روانشناسان توسط
انسان دروني نيات و انگيزهها درباره تفحص جهت خود ، دقيق و عيني شيوه خاطر به:سوم و
از يا و ميگوييم كه آنچه زيربناي از عميقتر بينشي كسب و ناخودآگاه يا خودآگاه از اعم
.درميآوريم فعل به قوه
قرار ديگر رشتههاي پژوهشگران از بسياري استفاده مورد ميتواند سوم كاركرد ظاهرا&
.گيرد
انسانشناسان ، استفاده مورد ميتواند برشمردم كتاب براي كه سومي كاركرد بله
سرگذشت اين ، بر علاوه.گيرد قرار انساني علوم به علاقهمندان ديگر و جامعهشناسان
قرار تحليل و تجزيه و معالجه مورد جلدي چهار مجموعه اين در و كتاب اين در كه بيماراني
موارد بسياري در و برخوردار ويژهاي جذابيت از سرانجام ، و سير خط نظر از خود گرفتهاند
.هستند هيجانانگيز و سرگرمكننده
دارد؟ كاربردي جنبه نيز بيماران سرگذشت مطالعه آيا&
جمله از (آمده مجموعه اين در كه) فرويد بيمار ده همين حال شرح دقيق مطالعه بله ،
.ميشود محسوب (روانكاوي كارآموزان براي) جهان در روانكاوي آموزش مراكز الزامات
با مقايسه در يونگ آثار به نسبت ايرانيان بيشتر علاقه اصلي علت جنابعالي عقيده به&
و محدود فرويد نظريههاي از ما تصور تاكنون كه است حالي در اين البته بوده؟ چه در فرويد
داشت؟ همراه به نيز مخربي اثرات كه بود شده تحريف گاه و پراكنده شعار يكسري به معطوف
حتما و پراكنده شعارهاي اين مخرب اثرات كه كنم تصحيح گونه اين را شما جمله بگذاريد
اروتيسم ، يا سكس و ناخودآگاه مقوله دو.بود ظاهرياش فوايد از بيشتر مراتب به شده تحريف
اولي.ميشد محسوب فرويد نظريهپردازيهاي ماحصل و روانكاوي فرضيات كل از ما دانش تنها
لزوم بر دال عقيدهاي به دومي و تلهپاتي به نهايت در و ششم حس به موارد برخي در
اين دوي هر كه است بديهي و ميشد ختم تحديدش و كنترل جلوگيري و جنسي بيبندوباري
به بحث اين البته.است بوده روانكاوان ساير و فرويد باور از دور به و غلط نتيجهگيريها
.ميطلبد ديگري فرصت و دارد نياز بيشتري تفصيل
آيا اينكه بگويم بايد فرويد با مقايسه در يونگ آثار به ايرانيان علاقهمندي درباره اما
يا دارند علاقه فرويد از بيش يونگ آثار به ايرانيان مستند بررسي يك مبناي بر و واقعا
.نيست مشخص من براي چندان خير
نظريهپردازانه و تئوريك آثار و دستنوشته در بايستي را تفاوت اين باشد چنين هم اگر اما
در آموزشي و تكنيكي آثار فاقد يونگ اساسا زيرا تكنيكيشان آثار نه كرد جستوجو دو اين
.است فرويد حد
ذكر (روانكاوي) مقوله يك به دو اين رويكرد حيث از ميتوان را اساسي و اصلي تفاوت چند
بروز در مهم عامل يك عنوان به جنسي غريزه نفي به يونگ تمايل به تفاوت اولين:كرد
عرفان با روانكاوي امتزاج به يونگ بسيار تمايل ديگري و است رواني بيماريهاي از پارهاي
.فلسفه و
انگيزههاي حوزه به پژوهشگر يك قالب در بخواهد چنانچه روانكاو يك كه بود معتقد فرويد
و تجارب بيطرفانه و دقيق ثبت به بايستي شود ، وارد (علمي قواعد براساس و) انساني
ابراز يا خوشايند از نظر صرف را كار اين كه شرطي به البته نمايد اقدام خود استنباطهاي
.دهد انجام (خودش حتي و) ديگران انزجار
شخصيتي و دروني تمايلات برحسب بعدها لذا آموخت ، فرويد از را روانكاوي يونگ ، حال هر به
وارد روانكاوي جنبههاي از برخي در را تعديلهايي و تغيير شخصياش ، تجارب هم شايد و
بود ، كرده بيان (پراتيك) عملگرايانه و ساده زباني به فرويد كه را آنچه نهايت در و ساخت
بر وي كه تاييدآميزي مقدمه.داشت ابراز عامهپسند حال عين در و فلسفي پيچيده ، زباني با
فرويد كه كاري اوست ، خاص تفكر طرز معرف خود نوشته چيني طالعبيني و فالگيري كتاب يك
نبود حاضر حتي و داشت اعتقاد مقولات ساير از روانكاوي تفكيك به زيرا نداد ، انجام هرگز
ميبايست روانكاوي كه بود معتقد بلكه بداند فلسفه حتي يا جهانبيني نوعي را روانكاوي كه
از يكي عنوان به و علم فلسفه چارچوب در امثالهم و نجوم شيمي ، زيستشناسي ، مانند به
.كند حركت آن اجزاي
دو اين ديگر جنبههاي و باشد مفصلتر بسيار ميتوانست بخش اين در ما گفتوگوي اين &
ديگر مجالي و حوصله مباحث اين متاسفانه اما دهد قرار بررسي و بحث مورد را رويكرد
گذاشتيد اختيارم در (داشتند كه زيادي مشغله وجود با) كه فرصتي از حال هر به.ميطلبد
.بفرماييد داريد صحبتي و حرفي اگر آخر سخن عنوان به سپاسگزارم
ما كشور در متاسفانه كه چرا.كنم سپاسگزاري شما زحمات از كه ميدانم لازم اينجا در
را فرصتها اين بايد من اعتقاد به و است خالي روانكاوي حوزه در جدي مباحث جاي هنوز
.متشكرم.شمرد مغتنم
ميكنند چه ناشران
فصل كتابنامه
اين سيزدهم دوره اول شمارهاست ايران اسلامي جمهوري ملي كتابخانه نشريه كتاب فصلنامه
بر و دارد نام پژوهش در تساهل فصلنامه دبير سرمقاله.است شده منتشر صفحه در 179 فصلنامه
است كرده خاطرنشان و كرده تاكيد تحقيقها بررسي و ارزيابي در مداوم پيگيري و جديت ضرورت
كاري ، وجدان علمي ، وسواس و دقت عملي ، آموزش ماندگار پژوهشهاي به رسيدن راه تنها كه
نيازهاي اين كه است پژوهشي "ايراني موسيقيدانان اطلاعاتي نيازهاي".است..و روشمندي
به مكتوب منابع از موسيقيدانان استفاده كه داده نشان و است كرده بررسي را اطلاعاتي
صوتي نوار از درصد ميزان 4/25 به غيرمكتوب منابع ميان در و كتاب به درصد ميزان 6/26
موسيقي كار در عملي فعاليت او بررسي مورد جامعه اعضاي درصد اينكه 8/38 جالب.است بوده
دادخواه پروانه كار پژوهش اين.كردهاند ذكر اطلاعاتي منابع مطالعه براي اصلي انگيزه را
در اطلاعرساني شبكه ايجاد امكانسنجي از عبارتند فصلنامه اين مقالات ساير.است
ايران ، اسلامي جمهوري ملي كتابخانه خارجي منابع درخشان استعدادهاي مراكز ، كتابخانههاي
در تعاملي ديدگاههاي اينترنتي ، منابع ارزيابي معيارهاي پزشكي ، تاريخ در شيعه طب متون
ابرپايگاههاي ايران ، نوين كتابداري و ابرامي هوشنگ اطلاعات ، بازيابي نظامهاي طراحي
و علوم منطقهاي كتابخانه فارسي اطلاعرساني نظام شبيهسازي وب ، جهاني شبكه در اطلاعاتي
و ايفلا عمومي همايش هفتمين و شصت از گزارشي نشريه انتهاي در...و شيراز تكنولوژي
.است شده درج كتاب به مربوط خبرهاي همراه به نيز كتاب چند معرفي
"هفت" فيلم
اين.بودهاند آن دوبله اكران شاهد و است آشنا فيلمي ايراني بينندگان براي "هفت" فيلم
ذهن در مدتها تا تاثيرگذارش صحنههاي با نيز و خود فلسفي قوي درونمايههاي با فيلم
كرده منتشر خود فيلمنامههاي مجموعه در نشرساقي كه كتابي آخرين.ميماند آن بينندگان
كرده ترجمه زكريا ميلاد را فيلمنامه اين.است واكر كوين اندرو قلم به اثر همين فيلمنامه
.ديدهايم او از را سالينجر اثر "زويي و فراني" از ترجمهاي انتشار اين از پيش كه است
انتشار كار پيگير و رسانده پايان به را كوتاه داستان مجموعه دو ترجمه هماكنون زكريا
كه نوشته كتاب اين بر مقدمهاي سينمايي منتقد و روزنامهنگار معززينيا حسين.است آنها
:ميخوانيم را آن از قسمتهايي
اهميتش و شده تبديل نود دهه نمونهاي و فرهنگساز فيلمهاي از يكي به ديگر حالا هفت"
قرار تاثير تحت شديدا را تماشاگرانش كه پيچيده و ترسناك جنايي فيلم يك محدوده از
به فيلم اين با و ميشوند محسوب فيلم اصلي سازندگان كه جواني گروه ;رفته فراتر ميدهد
ديگر محتوا ، و فرم در جسورانهشان تجربيات و دارند بينالمللي اعتباري حالا رسيدند شهرت
.است داده قرار نفوذ تحت را فيلمها
بعدي فعاليتهاي تماشاي و فيلم نمايش و توليد از سال چند گذشت با حاضر حال در كه آنچه
.است فيلم اين سناريوي و داستان جزئيات چشمگير اهميت ميرسد ، نظر به قطعي سازندگانش
و صحنه طراحي تدوين ، موسيقي ، بازيگري ، فيلمبرداري ، كارگرداني ، مثل جنبهها اغلب در هفت
بستر واكر كوين اندرو سناريوي بيترديد اما است ، درخشاني فيلم صدا طراحي حتي و لباس
كارش كه است جواني نويسنده او.است فيلم جنبه توجهترين قابل و قابليتها اين ظهور اصلي
عجيب داستانهاي به دلبستگي نوشتههايش اولين همان در و كرده آغاز نود دهه اوايل از را
از سناريو دو داده ، انجام كه پراكندهاي فعاليتهاي از گذشته.است داده نشان را غريب و
دو هر كه شده تبديل فيلم به و 95 سالهاي 94 در Hideaway و Brain Scan نامهاي به او
امروزش شهرت.نشدند تبديل مهمي فيلمهاي به اما بودند ، نامتعارف و غيرعادي داستانهايي
...مانده باقي اثرش بهترين امروز به تا كه است هفت سناريوي مديون
در شده موفق يكسو از ;دارد متفاوت جنبه دو سناريو اين پرداخت در نويسنده هوشمندي
قاتلين درباره متعددي فيلمهاي برهها سكوت موفقيت از تاثيرپذير با كه سالهايي
عجيبتر قاتلي درميآمد ، نمايش به جنايت تداوم در شگفتآورشان انگيزههاي و زنجيرهاي
به.ميكند موعظه جنايت ، بر علاوه كه كند طراحي تكاندهندهتر انگيزهاي با آنها همه از
سوي از اما.كردهاند پيدا نو و متفاوت ابعادي داستان ، جنايي ويژگيهاي كليه دليل همين
دليل به او عجيب داستان:يابد دست برانگيزتر تحسين دستاوردي به شده موفق او ديگر ،
به ;شده باورپذير و منطقي مختلف ، رخدادهاي براي قبول قابل فضاي ايجاد و درست زمينهسازي
منطقي گسترش براي و يابد خلاصي عجيبش و نو ايده اوليه جذابيت از توانسته او ديگر عبارت
"...كند صرف كافي نيروي تاثيرگذار ، البته و متقاعدكننده بستري در ايده اين
فرهنگي نشريات
زيرآماتور توزيع تخصصي فوق نشريه
به بيشماري مشكلات ميشوند منتشر كشور ، دانشكدههاي نظر تحت كه آكادميكي نشريات انتشار
ترتيب مطالب ، انتخاب براي كه دارند وجود پاگيري و دست قواعد و قوانين.دارد همراه
بدتر همه از.ميكند ايجاد محدوديت ديگر موضوع هزار و صفحهآرايي نحوه آنها ، انتشار
تصميمگيرندگان ، و متوليان ميرسد ، چاپ به دردسر و مكافات هزار با مجلهاي وقتي اينكه
يا را نسخهها تمام و ميگويند هم به نباشيدي خسته است ، رسيده پايان به كار كه گويا
در كه است معلوم خوب.ميكنند ارسال طلب رايگان مشتريان براي يا و ميكنند انبار روانه
چنداني اهميت آورندگانش پديده نزد آن محتواي و صورت و مجله شمايل و شكل وضعيتي چنين
.داشت نخواهد
مجله سه و دو شماره و كرده عادت خرق بار اين تهران دانشگاه ادبيات دانشكده فلسفه گروه
و قيد همه با حرفهاي ، تخصصي مجله يك صورت به را سال 80 زمستان و پاييز ويژه "فلسفه"
هيات عنوان به اساتيد تمام از بلندبالايي ليست كه شماره ، اين در.است كرده منتشر بندها ،
از مقالاتي است ، آن جبين بر تخصصي تحريريه هيات و تحريريه هيات و داوري و مشاوره عالي
شهرام غفاري ، حسين نبوي ، لطفالله نوالي ، محمود خوانساري ، محمد مجتهدي ، كريم چون افرادي
.است شده منتشر پايا علي و لاريجاني علي پازوكي ،
سلسله دارد قصد كه او.است نگاشته را شماره اين توجه جالب مقالات از يكي غفاري ، حسين
اين در كند منتشر نشريه اين در را "مسلمانان فلسفه يا اسلامي فلسفه" عنوان تحت مقالاتي
اين در او ".است پيامبر سقراط" كه دارد برانگيز جنجال عنوان اين با مقالهاي شماره
استفاده با سپس و كرده احصا را فرد يك پيامبري اثبات براي نياز مورد شرايط ابتدا مقاله
شرايط همه كه كرده خاطرنشان سقراط از شده ذكر قولهاي نقل و مانده برجا نوشتههاي از
.است صادق او پيامبري ادعاي لذا و است جمع سقراط شخصيت در نبوت
كرده بيان را مضمون همين با مطالبي نيز "وگو گفت پيامبر سقراط" سمينار در بار يك غفاري
به نيز استهزا رنگ بعضا كه برانگيخت را متفاوتي و فراوان عكسالعملهاي او سخنراني.بود
نامتعارف آيا چيست؟ آن مدعيات كذب و صدق بررسي و مقاله اين با مواجهه روش اما.گرفت خود
يك نداشتن عملي فايده شرايط بدترين در آيا يا و است؟ آن كذب بر دليلي ادعا يك بودن
چنين.است آن بودن بيمعنا يا بودن نادرست بر دليلي خاص مكاني و زماني ظرف يك در مقاله
دو بر بايد دارند را مدعا اين كذب و صدق بررسي قصد كه آنگاه منتقدان.نميرسد نظر به
دوم و هستند مانع و جامع نگارنده ، توسط شده احصا شرايط آيا اينكه اول.كنند تامل نكته
.نه يا است آورده فراهم خود در را صفات اين مجموعه يوناني ، سقراط آيا اينكه
كواين ، يعني گذشته ، در تازه تحليلي فيلسوف سه به اختصاص شماره اين مقالات از ديگر يكي
و پرداخته فيلسوف سه اين فعاليتهاي اهم به مقالهاي در پايا علي.دارد لوئيس و آنسكومب
.است كرده ذكر آنان زندگي و شخصيت درباره نيز را نكاتي
.است نشريه اين دقيق و جذاب ولي كوتاه مقالات از يكي مصنوعي هوش و ذهن كامپيوتري مدل
و است كرده اشاره كامپيوتر و ذهن همساني نظريه از صورت دو به نوشته اين در خاتمي محمود
ماشيني گرايي كاركرد طرفداران كه ميدهد نشان ديدگاه ، اين به وارد انتقادات ذكر از پس
.كنند دفاع موجود انتقادات از شده ارائه روايتهاي برابر در خود از ميتوانند
اين در تامل به مقاله اين در پازوكي.دارد نام "چيست مسيحي فلسفه" پازوكي شهرام مقاله
يا دارد وجود مستقل معناي و هويت با مسيحي فلسفه نام به مفهومي آيا كه است پرداخته نكته
بريه ، اميل نظرات مقالهاش در او.است اضافي تركيب يك تنها مسيحيت و فلسفه جمع اينكه
.است كرده ذكر نيز را زمينه اين در..و شووان فريتهوف ژيلسون ، اتين
كلي انتقاد يك دارد ، مشابه نشريات به نسبت كه برتريهايي همه با نشريه ، اين به اما
تنها كه است گونهاي به نيست ، آشكار هم چندان كه دليلي هر به نشريه ، توزيع.است وارد
اگر.باشند ارتباط در آن متوليان با مستقيما كه دارند را آن خريد توانايي دانشجوياني
از بسياري شبيه هم آن سرنوشت مطمئنا نكند نشريه اين مناسب توزيع حال به فكري دانشكده
شبيهاند جهت هر به باري سفارشي بولتن يك به بيشتر كه شد خواهد تخصصياي نشريات و مجلات
.شوند بازيافت و بروند بين از تا ميشوند منتشر و
|