از پرهيز بر رهبري معظم مقام تاكيد
اسلامي فرقههاي بين شكاف
ايران عليه جديد تبليغاتي جنجال
را آمريكايي كشتيگيران خطري :دولت سخنگوي
نميكرد تهديد
عراق و ايران مورد در انگليس خارجه وزارت مواضع
جمهوري رئيس حضور با مهر بانوي جشن برگزاري
حركت لازمه صديق ياران
بيحاصل تجربههاي از پس اقتدار
رسانهها با هفته يك
ميگويد "شريعتمداري حسين" از كيهان مسئول مدير
كرد بايد چه
سياسي جرم طلسم
ديپلماتيك نگاه
از پرهيز بر رهبري معظم مقام تاكيد
اسلامي فرقههاي بين شكاف
(ع) بيت اهل مداحان و شاعران از جمعي (س) زهرا فاطمه حضرت عالم دو بانوي ميلاد سالروز در
اشعار قرائت و مولوديخواني به اسلامي ، انقلاب معظم رهبر حضور در مراسمي در امروز صبح
.پرداختند (س) كبري صديقه حضرت مدح در خود
نوراني ميلاد تبريك با مراسم اين پايان در خامنهاي آيتالله حضرت ايسنا ، گزارش به
و عصمت بيت اهل مداحان ،(رض) خميني امام ميلاد سالروز همچنين و (س)اطهر زهراي حضرت
توصيه مداحيها ، و اشعار در (ع) بيت اهل رفتاري و علمي فضيلتهاي ترويج به را طهارت
.كردند
در:افزودند و خواندند فضيلت و حقيقت ستايشگري را بيت اهل مداحي رهبري ، معظم مقام
بر علاوه بايد معصومين ديگر و (ع) سيدالشهدا ،(س) زهرا فاطمه حضرت مداحي و اشعار
اين عملي و رفتاري فضيلتهاي عاطفي ، پيوندهاي تعميق و معنوي مضامين از استفاده
جوان ، پسران و دختران و مرد و زن از اعم مردم آحاد تا شود گنجانده نيز بزرگواران
.دهند قرار خود اجتماعي و فردي رفتار و اخلاق الگوي را اسوهها اين بتوانند
با ميتوان:كردند تصريح رفتاري صحيح الگوهاي به بشري جامعه نياز به اشاره با ايشان
ملتهاي به عملي ، الگوهاي بهعنوان را طهارت و عصمت بيت اهل عميق ، و لطيف هنري كارهاي
.كرد معرفي معرفت تشنه
بين شكاف ايجاد براي را تلاشها و تحركات برخي افزايش همچنين خامنهاي آيتالله حضرت
و استعماري مراكز اصل ، در كه خبيث دستهاي اين:افزودند و شدند يادآور مسلمان فرقههاي
اهداف مقابل در بايد و دشمنند اسلامي فرقههاي همه با ميكنند ، هدايت را آنها استكباري ،
.بود هوشيار كاملا آنها
ايران عليه جديد تبليغاتي جنجال
ندارد صهيونيستي رژيم با ارتباطي هيچگونه ايران:خارجه امور وزارت سخنگوي
را جهان عمومي افكار اسرائيل كه است اين نشانگر رژيم اين تبليغات استمرار و
ميداند سادهلوح
كشتي يك گمركهامبورگ كه كرد ادعا خود اخير شماره در اشپيگل مجله
ضبط شود روانه ايران مقصد به بود قرار كه را تانكاسرائيلي زنجير به مربوط قطعات حامل
است كرده
مربوط قطعات كانتينر دو حاوي كشتي يك هامبورگ گمرك:نوشت خود اخير شماره در اشپيگل مجله
است بوده قرار محموله اين مدعياند آلمان گمركي مقامات.است كرده ضبط را تانك زنجير به
.گردد ايران تحويل
دولت بايد ابتدا گردد ، ايران روانه محموله اين باشد قرار اگر آلمان گمرك اعلام بر بنا
محموله اين انتقال آلمان اقتصاد وزارت كه آنجايي از اما.نمايد صادر را آن مجوز آلمان
به مجددا بوده اسرائيل به متعلق مجله اين ادعاي به كه تانك قطعات نپذيرفته را ايران به
مسير در هماكنون مذكور محموله مجله اين اعلام بنابر.ميشوند فرستاده پس اسرائيل
.دارد قرار اسرائيل به بازگشت
بر مبني را صهيونيستي رژيم جنگ وزارت ادعاي خارجه امور وزارت سخنگوي زمينه همين در
دنباله" را آن و كرد رد شدت به است بوده ايران مقصد به نظامي تجهيزات اين اينكه
تلاش خواندن مضحك با آصفي حميدرضا دكتر.كرد توصيف "اسرائيل شكستخورده سناريوهاي
توسعهطلبانه سياستهاي با مخالفت در ايران حقطلبانه مواضع در شبهه ايجاد براي اسرائيل
و ندارد صهيونيستي رژيم با ارتباطي هيچگونه ايران اسلامي جمهوري":گفت صهيونيستي رژيم
.ميپندارد سادهلوح را جهان عمومي افكار اسرائيل كه است اين نشانگر تبليغات اين استمرار
نميتواند هياهو و فرافكني با صهيونيستي رژيم" كرد خاطرنشان خارجه امور وزارت سخنگوي
".بگذارد سرپوش خود داخلي نابساماني و عجز به
را آمريكايي كشتيگيران خطري :دولت سخنگوي
نميكرد تهديد
آمريكا اتباع از برايانگشتنگاري ايران متقابل اقدام بهخاطر آمريكا كشتي تيم نيامدن
است بوده
كشور اين كشتيگيران براي جاني خطر وجود مورد در آمريكاييها ادعاي رد با دولت سخنگوي
مورد در تهديدي هيچگونه و است برقرار كامل امنيت ايران در:كرد اعلام تهران در
پنجشنبه روز "رمضانزاده عبدالله" ايرنا ، گزارش به.ندارد وجود آمريكايي كشتيگيران
فقط آمريكايي كشتيگيران براي ايران در خطر وجود ادعاي:گفت خبرنگاران با گفتوگو در
كرديم اعلام ما:افزود وي.بود تهران جهاني مسابقههاي در نكردن شركت براي بهانهاي
ما ميگيرند قرار انگشتنگاري مورد آمريكا به سفر هنگام به ما كشتيگيران كه همانگونه
خاطر اين به احتمالا آمريكا كشتي تيم نيامدن و كرد خواهيم آنها با را اقدام همان نيز
.است بوده
كه نيست لازم و دارند اطمينان ايران در كامل امنيت وجود به دنيا همه:كرد تاكيد وي
.باشند معترف ايران در موجود واقعيتهاي به آمريكاييها
و مذاكره اهل كه است امكانپذير طرفي با گفتوگو:گفت آمريكا و ايران مذاكره درخصوص وي
.باشد گفتوگو
را پيششرطي و برداشت تهديد و اهانت فشار ، زور ، اعمال از دست هرگاه آمريكا وي ، گفته به
.شد خواهد تصميمگيري مذاكره زمينه در نكرد ، مطرح
رئيسجمهوري اختيارات لايحه:گفت رئيسجمهوري اختيارات افزايش لايحه ارائه درباره وي
.است بوده دولت نظر از جامعه ضروريات از يكي
افزايش و كردن قانونمند با خدمت ادامه است شده باعث عملكردها برخي نحوه:داشت اظهار وي
.باشد اساسي قانون در مصرح اختيارات
اساسي قانون نص جمهوري رئيس اختيارات كرد ، اشاره "خاتمي" كه همانطور:كرد تصريح وي
ارائه علت درخصوص وي.آورد نخواهد پيش مشكلي و نيست شرع و قانون خلاف مسئلهاي و است
نخواهند ، اختيار خودشان براي كه بود اين خاتمي بناي:گفت زماني مقطع اين در لايحه اين
.نمايند عمل خود وظايف به ميتوانند تذكر و گفتوگو با ميكردند فكر
كه رسيد نتيجه اين به دولت نشد ، واقع موثر اينكه علت به سياست اين:افزود دولت سخنگوي
.كند ارائه را لايحه اين
عراق و ايران مورد در انگليس خارجه وزارت مواضع
امور كميته كتبي گزارش به بيانيهاي انتشار با پنجشنبه روز انگليس خارجه امور وزارت
.داد پاسخ عراق و ايران درخصوص كشور اين عوام مجلس خارجه
آن در كه بود كرده دولت تقديم را گزارشي پيشتر انگليس عوام مجلس خارجه امور كميته
حمله انگليس ، در تروريستي تخريبهاي از پيشگيري سياستهاي تروريسم ، نظير مسائلي درخصوص
.بود شده اظهارنظر ديگر موضوع چند و ايران با همكاري عراق ، به
تاكيد احتمال اين روي بر عراق مورد در انگليس خارجه امور وزارت صفحهاي بيانيه 16 در
اختيار در را كامل فعاليت امكان آن براساس تا شود داده بغداد به جديدي مهلت كه شده
.دهد قرار ملل سازمان ويژه بازرسان
فوت بدون كه ميكند موظف را عراق ملل سازمان جاري قطعنامههاي:است آمده بيانيه اين در
در هرچند.دهد فعاليت اجازه كشور آن در تسليحات كنترل براي ملل سازمان بازرسان به وقت
حسين صدام بدون عراق" كه است شده تصريح انگليس خارجه وزارت صفحهاي بيانيه 16 از بخشي
نگرفته صورت بيانيه در كشور اين در رژيم تغيير براي توصيهاي ولي "بود خواهد بهتر مكاني
.است
از عوام مجلس نمايندگان درخواست به پاسخ در خود بيانيه از بخشي در انگليس خارجه وزارت
از وزارتخانه اين كه است كرده تصريح ايران با "ساختاري گفتوگوهاي" ادامه براي دولت
.ميكند استقبال تهران با انتقادي گفتوگوهاي ادامه سياست از عوام مجلس حمايت
گفتوگوهاي ادامه كنار در ايران در اصلاحات از حمايت انگليس دولت هدف:مينويسد بيانيه
و تروريسم خاورميانه ، صلح گفتوگوهاي روند كشتارجمعي ، سلاحهاي نظير مسائلي درخصوص قاطع
.است كشور اين با بشر حقوق
جمهوري رئيس حضور با مهر بانوي جشن برگزاري
بزرگ جشن ،(س)زهرا فاطمه حضرت اسلام مكرم نبي دخت باسعادت ولادت سالروز با همزمان
مجموعه در ايران اسلامي جمهوري رئيس خاتمي سيدمحمد حضور با شب چهارشنبه "مهر بانوي"
.شد برگزار انقلاب ورزشي
رئيس توسط تقدير لوح اهدا با مختلف ، عرصههاي در كشور نمونه زنان از مراسم اين در
.آمد عمل به قدرداني جمهوري ،
حضرت باسعادت ولادت سالروز رسيدن فرا تبريك ضمن مراسم ، اين در سخناني طي جمهوري رئيس
همه براي الگويي و خدا مژده و هديه (س)زهرا حضرت:گفت ايران ملت همه به (س)اطهر زهراي
.انسانهاست
همه در ميتوانند خداوندي سروش اين دادن قرار الگو با ما مسلمان زنان:افزود وي
.بردارند موثري قدمهاي عرصهها ،
حركت لازمه صديق ياران
خوشنويس حسين
نام كه است سياستمداراني جمله از خاتمي سيدمحمد كه كرد ادعا ميتوان ترديدي كمترين بدون
.است روشن و واضح البته نيز ادعا اين دلايل.شد خواهد ماندگار سرزمين اين تاريخ در او
بالاترين و "درانداخت نو طرحي" خرداد 76 دوم در سياستمدار ، يك عنوان به وي اولا كه چرا
مقامي عنوان به ميشود ، محسوب نظام شخصيت دومين اساسي قانون در كه را كشور اجرايي مقام
از را "زبانها لكنت" نهتنها اينكه دوم و شناساند مردم به است "كردن نقد قابل" كه
مبناي و حركتها تمام مدار و محور ،"مردم" آن براساس كه را انديشهاي بلكه برداشت ميان
.ساخت جاري و ساري جامعه در ميشود ، محسوب حكومت مشروعيت اساسي
بهويژه و مردم كه ساخت مطرح را مسائلي و موارد خود اخير گفتوگوي در خاتمي سيدمحمد
"اساسي قانون پاسدار" زبان از موارد آن شنيدن منتظر مدتها مطبوعاتي و سياسي فعالان
.بودند
مخالفين طيف جانب از اخير سالهاي طي كه را مختلفي تنشهاي خوبي به جامعه حافظه
.همينطور نيز را خاتمي آقاي سكوت و دارند و داشته ياد به آمده وجود به خاتمي انديشههاي
غيرسياسي ، حتي و سياسي فعالان بازداشت مطبوعات ، فلهاي توقيف سياسي ، و مطبوعاتي محاكمات
ديگر موارد از خيلي و دانشجويي جنبش ساختن منفعل ملت ، نمايندگان محاكمه و بازداشت
موجب اعتدال و آرامش مشي بر تاكيد و ملاحظات شايد.بشكند را خاتمي سيدمحمد سكوت نتوانست
طرف يك از سكوت اين اما.دهد ترجيح شدن ميدان وارد بر را سكوت جمهوري رئيس تا بود شده
ميان اين در و داشت دنبال به را خاتمي حاميان انتقادات ديگر سوي از و طيف يك بيشتر تجري
.مينواختند آن بر گروه دو هر كه بود شده هدفي به مبدل جمهوري رئيس
گرفت نيك فال به بايد را مصداقها از پارهاي بيان و خاتمي اخير صريح و روشن اظهارات
كه را آنچه و ميشد گود وارد تنشها برخي بروز هنگام به جمهوري رئيس اگر شايد كه هرچند
به.نمييافت ظهور و بروز مجال هرگز مسائل از برخي شايد ميگفت ، راند ، زبان بر امروز
به تبديل و شد عدهاي محدوديت و روزنامه يك شدن بسته موجب كه اطلاعيهاي نمونه ، عنوان
اصلا كه شد مشخص بردند ، بهره خود مقاصد به رسيدن براي آن از عدهاي كه شد "گزليكي"
.است نداشته خارجي وجود
قانون از پاسداري راه در كه ميداند هركس از بهتر خود جمهوري محترم رياست ترديد بدون
طاقتفرسايي مشكلات چه با "انساني حقوق و حرمت" از "شهروندان همه" بهرهمندي و اساسي
نبوده طرحي مسلما زمينه اين در لايحه ارائه و بيشتر اختيارات براي درخواست.روبهروست
اجرايي دستگاه بر خاتمي رياست از سال پنج.باشد آمده پديد خلقالساعه و ناپخته كه است
و گذاشته سر پشت را بحران يك روز ، هر 9 گذشت با كه جمهوري رئيس مسلما و ميگذرد كشور
خوبي به است ، شده روبهرو مخاطبان بابيمهري اساسي قانون نقضكنندگان به او تذكرات
مجري كه رئيسجمهوري" است واضح.دارد لازم اختياراتي چه مشكلات رفع براي كه ميداند
".باشد داشته را اساسي قانون اجرايي امكان بايد است ، اساسي قانون
بحث متوجه را خود حملات تيز لبه امروز همين از مسلما خاتمي شخص و اصلاحات مخالفان
برخورد براي لازم ابزار رئيسجمهور وقتي كه چرا كرد خواهند جمهوري رئيس اختيارات افزايش
ديگر باشد داشته را _ باشند كه مقامي و منصب هر در _ اساسي قانون نقضكنندگان با
ميان اين در "ندارد وجود نيز سياسي مجرم پس نشده تعريف سياسي جرم چون" كه گفت نميتوان
دو نيازمند اساسي قانون صحيح اجراي براي محترم رئيسجمهور.است لازم نيز نكته يك بيان
.خرداد دوم آرمانهاي به وفادار ياراني و ملت همدلي و همراهي:است چيز
صدايي با ايشان انديشههاي و خاتمي شخص از را خود قاطع پشتيباني صحنهها تمام در مردم
چه؟ آرمانها به وفادار و صديق ياران اما كردهاند فرياد رسا
است كرده جمع اساسي قانون اجراي براي را ياراني خود ذكاوت و هوش با خاتمي آقاي مسلما
ملاحظه ، بدون بايد باشند نداشته همراهي براي لازم قدرت اگر اما وفادارند و صديق كه
دارند خرداد دوم آرمانهاي رساندن ظهور منصه به براي بيشتري آمادگي كه كساني با جايشان
.شود عوض
.بود نخواهد زيادي زمان مسلما مانده باقي سهسال
بيحاصل تجربههاي از پس اقتدار
با اساسي قانون اجرايي مسئول بهعنوان خود اختيارات اعمال مقام در رئيسجمهور اگر
انجام بايد كه مسئوليتي پاسخگوي نهادها برخي كه است علت اين به دقيقا است مواجه بنبست
نيستند دهند ،
ديداري اكرم
با تفاوتي او انديشه رويكرد و ماهيت دليل به هرچند خاتمي سيدمحمد رسانهاي گفتوگوي
تامل قابل تاسفانگيز ، سخن يك لحاظ به اما ندارد گذشته سال پنج طي گفتوگوهايش ديگر
با توام صراحت با اساسي قانون حافظ و اجرايي مقام عاليترين مسند در كه آنجا مينمايد ،
".ندارد اساسي قانون اجراي مسئوليت اعمال براي را حداقلي امكانات" كه ميدارد اعلام تاسف
سياسي ، مسائل صاحبنظران از بسياري زعم به و نظر تبادل و تفاهم كدخدامنشي ، ملايمت ،
تجربه كشور اجرايي مديريت سال پنج طي خاتمي كه است روشهايي فراوان ، مداراي و تسامح
متاسف خاتمي.است نشده منجر عملي نتيجه هيچ به نيز او خود زعم به كه تجربهاي است ، كرده
تذكرات كه اينكه از است متاسف.است نشده عايد پيشرفتي هيچ زمينهها اين در اينكه از است
از است متاسفتر و است گرفته قرار بياعتنايي مورد اساسي قانون نقض مورد در او متعدد
تعيين او براي اساسي قانون نص به كه رئيسجمهور مسلم حق ميشود تلاش اخيرا حتي اينكه
.گيرد قرار ترديد مورد شده ،
با بتواند آن چارچوب در تا كرد خواهد ارائه مجلس به و تنظيم را لايحهاي زودي به خاتمي
.كند عمل نيست ، ملت خواست و شرع و اساسي قانون از خارج ذرهاي كه وظيفهاي به بيشتر قدرت
اساسي قانون نقض در رئيسجمهوري تاسف موجب امروز كه آنچه همه و محدوديتها همه آيا اما
خاتمي كه است راهي آغازين پله اقدام اين بيشك شد؟ خواهد زدوده اقدام اين با است ،
تاريكي در پلههاي مابقي تا ميرود اوست ، آگاهي زاييده كه مسئوليتش و تعهد براساس
و پله اين در گذاشتن قدم حتي كه داشت نبايد ترديد ذرهاي اما.نمايد روشن را فرورفته
طبق كه است قدرت اركان ديگر همراهي و همدلي مستلزم دوم ، پله به رفتن براي آمادهسازي
.هستند مردم مطالبات و خواست به پاسخگويي به موظف نيز آنها اساسي قانون
اعتقاد اين بر اسلامي شوراي مجلس در اساسي قانون اصل 90 كميسيون رئيس انصاريراد حسين
را خود رسمي ، قدرت مجموعه از مراكز و نهادها برخي كشور ، مديريت كلان ساختار در" كه است
وي ".ندارند كافي توجه آنان مطالبات و عمومي افكار به و نميدانند پاسخگو مردم برابر در
نه قضاييه قوه به رئيسجمهور اساسي قانون اخطار مورد دو _ يكي كه ديديم همه":ميگويد
در كه رئيسجمهور اساسي قانون اخطار پذيرفتن جاي به بلكه نكرده پيدا درخور جوابي تنها
اين تا شد احاله نگهبان شوراي به موضوع بود ، شده عنوان غيرعلني صورت به موارد از بسياري
"نه؟ يا است حقي چنين صاحب رئيسجمهور آيا كه كند تاييد نهاد
:ميكند اضافه "جمهوري رئيس واضح و روشن بسيار اخطار رد و منفي پاسخ" از انتقاد با وي
اجرايي مسئول بهعنوان خود اختيارات اعمال مقام در رئيسجمهور كه ميكنيم ملاحظه اگر"
كه نقشي پاسخگوي نهادها برخي كه است علت اين به دقيقا است مواجه بنبست با اساسي قانون
بياعتنايي و قدرت موضع از و نيستند دهند ، انجام بايد كه مسئوليتي يا كنند ايفا بايد
اساسي قانون با منطبق را موضعگيريها اين كشور حقوقي جامعه كه طوري بهميكنند برخورد
".نميداند كشور مصالح با مطابق را آن نيز سياسي جامعه و نميداند
و تصميمگيري حيطه در رئيسجمهور" كه ميكند مطرح را انتقاد اين حال عين در انصاريراد
اعمال كافي اندازه به دارد را آن اختيار كه خود مديريت تحت زيرمجموعه در نصب و عزل
قانون اجراي يا كه است شده آن نتيجه حد ، از بيش انعطاف با و است نكرده قدرت و حاكميت
".شود ناكارآمد و ناقص دستگاهها عملكرد يا شود تعطيل اساسي
به نسبت مجريه قوه تشكيلات" كه ميدهد توضيح اساسي قانون اصل 90 كميسيون رئيس
دچار موارد از بسياري در و است آگاهي و اطلاعات ضعف گرفتار موارد برخي در خود زيرمجموعه
".است حكومت اعمال و اجرا در تصميمگيري و اراده ضعف
بررسي مورد قطعا شدن نهايي صورت در داده خبر آن تنظيم و تدوين از خاتمي كه لايحهاي
تا كميسيون اين اعضاي نگاه صورت اين در گرفت خواهد قرار نيز مجلس قضايي و حقوقي كميسيون
شوراي مجلس در كميسيون اين عضو قرباني موسي.زند رقم را لايحه اين سرنوشت ميتواند حدي
و است كرده مشخص را رئيسجمهور اختيارات حيطه اساسي قانون" كه است معتقد اسلامي
".شود اختيار خواستار كرده ، معين اساسي قانون آنچه از فراتر نميتواند رئيسجمهور
قانون از فراتر چيزي رئيسجمهور نظر مورد لايحه اگر" كه ميكند تصريح حال عين در وي
تا آنكه ضمن.است خوبي كار باشد ، اختيارات تدوين حوزه در آن رويكرد و نباشد اساسي
".گفت سخن آن به راجع نميتوان نشده ، ارجاع لايحه كه زماني
باور اين بر نيز اسلامي شوراي مجلس خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون عضو يوسفيان رضا
تدوين فكر به بايد يابد ، افزايش رئيسجمهور اختيارات دامنه آنكه از بيش و پيش" كه است
اختيارات براي داريم نياز ما":ميدارد اظهار وي ".بود اختيارات اين براي اجرايي ضمانت
براي لازم ابزار تا كنيم تبيين اجرايي و عملي راهكارهاي اساسي قانون در شده تعيين
".باشد داشته وجود نميدهند ، اساسي قانون اجراي به تن كه افرادي يا مراكز با برخورد
در اجرايي ضمانت پشتوانه با رئيسجمهور اختيار افزايش قطعا":ميكند اضافه يوسفيان
در كه اختياري از بايد رئيسجمهور همه از قبل اما است موثر مردم خواست و اصلاحات پيشبرد
.كند استفاده دولت مجموعه در اساسي اصلاحات ايجاد براي دارد ، مجريه قوه رياست مقام
اما شد رد نگهبان شوراي ازسوي گزينش ساختار اصلاح لايحه كه است درست نمونه بهعنوان
يا نصب و عزل موضوع ، اين امر تحت مجموعه در كه دارد را اختيار و توان اين رئيسجمهور
."نميبينيم را تغييراتي چنين عمل در متاسفانه اما آورد پديد را اصلاحاتي
خاتمي" اسلامي ، ايران مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو شكوريراد علي تحليل به بنا
كند ، اصلاح را كشور نابسامان وضعيت رئيسجمهور ، قانوني اقتدار از استفاده با ميخواهد
كه درآيد روالي به نظام امور تا است درصدد و دارد را كنوني اوضاع اصلاح براي جدي عزم او
قدرت اركان مواجهه نوع بيترديد ".برود ميان از كشور ، سياسي فضاي بر حاكم ياس و نااميدي
.زد خواهد رقم را رئيسجمهوري اختيارات ميزان سرنوشت اقتدار ، اين با تصميمگيري و
رسانهها با هفته يك
بسته درهاي پشت مهاجراني
اظهار جمهوري رياست انتخابات براي مهاجراني نامزدي درباره خود هفتگي تحليل در جوان اميد
انتخابات در كه سال 84 جمهوري رياست انتخابات در نه اصلاحات سرنوشت كه است كرده عقيده
يا شدن نامزد خاطر همين به و ميخورد رقم سال يك همين رفتارهاي در و آينده سال پارلماني
كه است اين پرسش مينويسد جوان اميد.ميگيرد قرار اهميت دوم مرتبه در مهاجراني نشدن
توانست؟ خواهد چگونه ديگري نتواند ، منحصربهفرد ويژگيهاي و پشتوانه اين با خاتمي اگر
با ارتباط در محافظهكاران كه ميزند حدس ميشود ، منتشر يكشنبهها كه هفتهنامه اين
رياست نامزد او كه گذاشت نخواهند ترتيب اين به و رفت خواهند پيش تكفير مرز تا مهاجراني
روزنامه با مصاحبه درباره مهاجراني توضيحات چاپ ضمن يالثارات هفتهنامه.شود جمهوري
گذشته "فرصتطلب؟ يا تجديدنظرطلب مهاجراني" عنوان زير خود ، هفته يادداشت در اعتماد ،
در پيش چندي كه كرده متهم را وي و برده سوال زير انقلاب از پيش دوره از را مهاجراني
اولين در و كرده ملاقات آمريكايي ديپلمات ايندايك مارتين با بسته درهاي پشت مراكش
نامزدي براي را خود آمادگي و خوانده برادركشي را مقدس دفاع ديدار ، اين از پس مصاحبه
كرده نتيجهگيري چنين خود يادداشت پايان در هفتهنامه اين.است كرده اعلام جمهوري رياست
نامزدي ، اعلام هنگام به خاتمي چون كرد ، نخواهد تكرار را خاتمي تجربه مهاجراني كه است
بازي به را ملي افتخارات و نكرد چك آمريكايي ديپلمات با بسته درهاي پشت را خود شعارهاي
شرط اولين كه كرده فراموش او.است كرده آغاز بدي نقطه از مهاجراني امانگرفت مسخره و
و اصول و نظام به التزام و اعتقاد ايران ، اسلامي جمهوري رياست نامزدي براي پذيرش
آن سخن روي كه يادداشتي در راست جناح به وابسته حريم هفتهنامهاست آن مسلم ارزشهاي
اعتبار كه است كرده پيشنهاد نوشتند ، را ايران ملت به خطاب نامه كه است نمايندهاي با 5
تنظيم در كه نمايندگاني از گروه آن تا شود بررسي دوباره ششم مجلس نمايندگان نامههاي
خائن را نمايندگان اين حريم ، .شوند خلع نمايندگي از دارند دخالت نامهها اينگونه
حريم كند؟ رد را ملت به خائنين قبيل اين اعتبارنامه نبايد مجلس آيا است پرسيده و خوانده
است كرده تاكيد و كرده خون را ملت دل نفري يك و پنجاه و يكصد نامه انتشار كه است نوشته
وصيت طبق نبود ، ولايت شامخ مقام نظام مصالح اشاره و تدبير انگشت ملاحظه اگر مطمئنا" كه
با كه همانگونه ميكردند مشخص را خائنين اين تكليف خود رهبري و امام ياران راحل امام
".كردند مجلس در او هوادار طيف و بنيصدر
ميگويد "شريعتمداري حسين" از كيهان مسئول مدير
رفتند وحي با الهي انبياي كه را راهي است ، اين حرفش بازرگان آقاي "شده طي راه" كتاب
شد بشر راه انبياء راه مقاله همان منافقين ايدئولوژيكي مباني از يكي كرد طي عقل با بشر
ريشه سازمان در قبل از عمدهاش انحرافات لكن داشت را انحرافات اين ابتدا سازمان اگرچه
داشت
به حزبالله انصار اينترنتي پايگاه با تازگي كيهانبه مديرمسئول شريعتمداري ، حسين
و ياران از برخي و خود مبارزاتي خاطرات از گفتوگو اين در وي.است نشسته گفتوگو
اينكه و اسلامي انقلاب تاريخ از دوره اين اهميت به توجه با كه ميگويد سخن همفكرانش
اين در آقايشريعتمداري.است توجه جالب ميدهد مصاحبههايي چنين به تن كمتر نامبرده
.است كرده بازگو نيز را خود زندان خاطرات از پارهاي گفتوگو
مكاني و زماني مقطع قيد با خيلي شدم مبارزه عرضه وارد زماني چه در و چگونه دقيقا اينكه
بنا و شدم متولد مذهبي خانوادهاي در كه كنم عرض ميتوانم آنقدر فقط نيست بيان قابل آن
از و بود مجتهد يك شريعتمداري سيفالله شيخ حاج پدربزرگم مرحوم اينكه جمله از دلايلي به
بودم نديده را ايشان من اينكه با بنابراين بود ، نوري فضلالله شيخ حاج مرحوم همدرسان
ايشان از كه مكتوباتي طريق از و پدرم مرحوم طريق از را ايشان نظرات و ديدگاهها ولي
تفكر با بود ، نوشته ايشان به نوري فضلالله شيخ حاج كه نامههايي با و بود مانده باقي
غاصب حكومت را شاه حكومت مذهبيون ، تمام هم موقع آن در كنم عرض بايستي و شديم آشنا ايشان
براي همچنين.ميدانستند ديني مبارزه يك نيز را آن با مبارزه و دانسته فاسدي و
آشكارش وابستگي در هم و حجاب كشف مسئله در هم داشتند رضاخان از كه تجربهاي بزرگترها
بود مانده باقي مردم اذهان در كه بود چيزهايي عمومي ، اموال فراوان غارت و انگليسيها به
و بود زده كنار كمكم را داشت چهره بر كه نقابهايي ميداد ، انجام شاه كه هم اقداماتي و
يك در.گيرند قرار شاه مقابل در متدينين و مومنين كه ميشد باعث شرايط اين تمام لذا
با هم زمان آن در من دبيرستان ، محيط در.شدم جرگه اين وارد هم من كه بود فضايي چنين
تبليغات با هم و ميشدند شناخته توده حزب بهعنوان و بودند فعال شدت به كه ماركسيستها
را ما فعاليتهاي بيشتر فكري و عقيدتي شكل به درگيري اين.بودم درگير شاه نادرست و سوء
چنين يك در تقريبا.ميشديم تهديد هم ساواك سوي از حال همان در و بود كرده جلب خود به
كه هست ذهنم در زمان آن از هم خاطرهاي يك.شدم جرگه اين وارد ميكنم احساس هوايي و حال
بيسرپرست كه كرديم احساس مسلمان مردم همه مثل نيز ما افتاد ، اتفاق خرداد پانزدهم وقتي
نقطههاي صورت به و ميپذيرفت صورت شاه رژيم مقابل در كه ديني مقاومتهاي و نيستيم
اين موقع آن از.ميشدند تبديل خط يك به و ميكردند پيدا را همديگر كمكم بود پراكنده
همانطور بود ، گرفته وزيدن كه نسيمي اين تعالي و تبارك خداوند لطف به كه آمد پديد انسجام
.آمد هم دوستانمان و ما سوي و سمت به ميگرفت بر در را همه كه
اين در نميكرد اقتضا سنم موقع آن در اساسا و نبودم سياسي جريان يا و گروه هيچ در من
يك من.ميشدم جريان اين جذب طبيعي بهطور بهتدريج ولي باشم ، داشته حضور دستهجات گونه
من سال 1343 ماه ارديبهشت در.ميكنم عرض خدمتتان كه دارم دوران آن از خاطرهاي
زندان به اينكه از بعد تعاليعليه رضوانالله امام حضرت.بودم دبيرستان دانشآموز
.شدند تبعيد تركيه به نيز آن از پس كه شدند آزاد زندان از مدتي براي موقع آن افتادند ،
از يكي بهعنوان امروزه كه منزلشان همان در رفتند ، قم به آمدند ، زندان از ايشان كه وقتي
فضاي ابعاد كه اين برايرفتيم آنجا به ما حال هر در ميشود ، حفظ تاريخي ماندگار آثار
همه در معمولا ما كه ميگويم خدمتتان را خاطره اين.كنيم درك را زمان آن بر حاكم
منزل و قم سمت به كه افتاد راه هياتي يك نيز مسجدها از زمان آن.ميكرديم شركت هياتها
آن كه هم پدرم مرحوم.باشم هيات اين همراه كه بودم مشتاق خيلي هم من.برود امام حضرت
.گذاشت من اختيار در بود سفر هزينه كه تومان بيست موقع آن ديد ، من در را سفر شوق موقع
تعيينكننده و راهگشا هم و داشت روحاني و ملكوتي جذبه يك هم آنجا در حضور اصلا !ببينيد
امام حضرت خدمت كه وقتي.بودم كوچكتر همه از جمع آن در من شديم قم وارد ما كه وقتي.بود
كه بودند كرده درست صف يك هم عدهاي و بود جمعيت از مملو ايشان منزل حياط و كوچه رسيديم
بيرون را مباركشان دست امام حضرت پنجره آن از كه ميرسيد امام حضرت اتاق پنجره به
حضرت دست آمدم ، جمعيت همراه هم من.ميرفت و ميبوسيد ميآمد كه هركس كه بودند گذاشته
نرفتم جمعيت همراه ديگر بودم سال و كمسن و كوچك حال هر به چون منتها بوسيدم را امام
مسجد پيشنماز.آمدم پنجره نزديك دوم بار براي و رفتم بيرون جمعيت لاي از مجددا.بيرون
بودند ، نشسته امام حضرت كنار اتاق داخل كند رحمتشان خداوند كه مجد آيتالله مرحوم ما
آن از ميتوانم كه كردند من به اشارهاي چشم با آمدهام دوم بار براي من ديدند كه وقتي
الهي موهبت يك را آن من و است خاطرهانگيز خيلي ماجرا اين من براي.شوم اتاق وارد طرف
آورده چاي امام حضرت براينشستم امام حضرت كنار همانجا شدم وارد وقتي.ميكنم تلقي
من ، بود مانده باقي استكان ته هم كمي و بود نوشيده را چاي از مقداري امام حضرت بودند ،
كار همين البته و بخورم تبرك بهعنوان را ايشان چاي باقيمانده كه ميكردم دقيقهشماري
براي وقتي من.كشيدند من سر بر هم دستي يك و گرفت خندهشان هم امام حضرت كه كردم هم را
چنيني اين فضاي يك.بودند موقعيت اين مشتاق همه كه ميديدم كردم ، تعريف هم دوستانم ديگر
.بود آبان 1354 نوزدهم در دستگيريام اولين.بود شده ايجاد مردم و امام حضرت بين
جز به ماهه چند مدت اين طي و شدم بازجويي خرابكاري ضد مشترك كميته به موسوم كميته در
.شدم محكوم ابد حبس به سپس و گذراندم انفرادي سلول در را آن بقيه هفته ، يك
تنهايي به خودم من كه را آنهايي است ، شده گفته زيادي مطالب ساواك شكنجههاي درباره
ترتيب اين به را ناخن.كشيدند را دستم ناخن دوبار كه است مورد چند اين بودم شاهد
بود بسته چشمانمان اينكه دليل به را وسيله اين ما كه داشتند وسيلهاي يك كه ميكشيدند
ابزارآلات سياسي ، زندان بچههاي انقلاب پيروزي از پس بعدها ميكرديم حس ولي نميديديم
.كردند پيدا را شكنجه
تيزي نوك چيز يك بعد ميگرفت را ناخن روي كه بود قاشق يك صورت به وسيله اين بالاي قسمت
.بود دردناك بسيار كه ميكشيدند دفعه يك را ناخن و ميشود وارد ناخن زير از
وقتي كه ميشود گفته دليل اين به آپولو.بود آپولو شكنجههايشان اصليترين از يكي
تا ميآمد زنداني سر به كاسكت كلاه شبيه كلاهي يك ميبستند ، شكنجه تخت به را زنداني
.ميگفتند آپولو آن به بچهها دليل اين به و بپيچد گوشش در صداها
!ببينيد.باشد مفيد روزها اين ميكنم فكر كه بگويم زندان جمعهاي از ميخواهم خاطره يك
اينكه نمونهاش يك مثلا و ميرسيدند خودشان به شدت به زندان در منافقين و ماركسيستها
معمولا نبود ، خوردني معمولا كه زندان غذاي بر علاوه بچهها عيدها شب مثل وقتها بعضي
غذايي يك يا و ميآوردند خانوادهها يا بودند خريده زندان فروشگاههاي از كه چيزهايي
ما بچههاي هم بود ، نوروز نزديك كه شبها اين از يكيميخوردند و ميكردند درست خودشان
بود چپيها كمون مسئول و بود سرخي گل پرونده هم سماكار ، عباس.كردند درست غذا آنها هم و
.بود هم منافقين كمون مسئول مشتركا و
كه ديدم بزنم ، سر بچهها به آشپزخانه بودم رفته من.بودم خودمان كمون طرف از هم من !خب
درست عجيبي چيز يك آنها كه ديدم كردم نگاه بعد بودند ، كرده درست سبزي كوكو ما بچههاي
سرخ بعد بودند ، پخته اول را مرغها آن بودند ، آورده خانوادهها كه مرغهاييبودند كرده
عباس به من !ميريختند شكلات ژله هم آن روي و بودند ريخته مغزپسته شكمش در و كرده
شدند ، منافق دو هر كه بود آنجا هم صفت خدايي علي برادر خدايي ، مهدي - گفتم سماكار
شما گفتم بعد.كشيد خجالت كم يك !ميكنيد؟ درست جت سوخت - بود آنجا هم سعادتي محمدرضا
بايد ما ولي است درست البته:گفت ميخورند؟ غذاها اين از بيرون مردم ميكنيد فكر واقعا
مبارزه آماده و بسازيد را خودتان خوب:گفتم.كنيم حفظ مبارزه براي را خودمان زندان در
يك اين حالا.باشد مردم همراه و همخوان بايد مبارز يك كه نميكنيد فكر شما چي؟ كه كنيد
زندان در.ميكردند زندگي گري اشرافي به خلقي اصطلاح به گروههاي اغلب لذا.بود نمونه
آنها به كه ميكردند زندگي منفردا هم عده يك ;ميكردند زندگي جمعي صورت به افراد عمومي
يك بودند ، دسته دو باز ميكردند زندگي تكي كه هم آنها كه بگويم اولتكيها ميگفتند
واقعا كه بريدهاند مبارزه از كه دهند نشان ساواك به ميخواستند كه بودند آنهايي دسته
افرادي هم عده يك دهند ، نشان را خودشان پشيماني ميخواستند شكل اين به و بودند بريده هم
زندان در را جمعها.داشتند جدايي زندگي آمدي ، ناكار دليل به و بودند پيرمرد كه بودند
در عمدتا.داشت خودش درون در هم خاص تشكيلات يك و داشت مسئول يك كمون كه ميگفتند كمون
و54 سالهاي 53 مقطع در ميگويم كه اين.است بررسي قابل جريان سه گفت ميتوان نگاه يك
نيروهاي جريان يكي:بودند سالها اين طول در شناسايي قابل عمدتا جريان سه.تاآخر است
جمع يك.نداشتند قبول را (منافقين) مجاهدين سازمان كه كساني هاست ، مسلمان و مذهبي
بود مشترك صنفي لحاظ از چپيها و منافقين جمع.بودند چپيها هم جمع يك و منافقين سازمان
داراي آنها چپيها ، جمع درون.ميكردند را كار اين مسلمانها بچه لج از هم مقدار يك و
كنفدراسيونيها ، و مائوئيستها يا و بودند فداييها و تودهايها بودند ، متفاوت گروههاي
.بودند جمع يك در منتها
مبارزات داخل اينها ديگر بعدا بودند ، زندان در اينها از تعدادي دهه 40 در تقريبا
ميبينيد ، اگر هم را افرادي.نميبينيد گونه اين طيفهاي زندان در شما.نبودند چنيني اين
شاه رژيم با جدي خيلي چالش مليگراها و ليبرالها چون هستند ، زندان در ديگري دليل به
ابزار يك عنوان به اينها از و ميشود ديده جاسوسي لانه اسناد در كه همانطور و نداشتند
منتقل مليگرا جريانات به امام حضرت از را نهضت رهبري اينكه باري ميشود ، استفاده
.ميكند
آن كه بودند تودهايها يكي بودند ، ماركسيستها جمع در زندان در كه طيفهايي عمدهترين
بعدا بودند ، فداييان شاخه هم ديگر شاخه يك.بود خورده ضربه شان تهران تشكيلات به موقع
محكوم زندانيان و بودند هم به متصل بندهاي كه شش و پنج و چهار بند - زندان از بخش يك در
.گرفت شكل هم ميثمي گروه -بودند آنجا در ابد حبس به
اصطلاح به چون و بود شش و پنج و چهار بند در كه بود سازمان اعضاي از يكي ميثمي !ببينيد
بند آن در كه اتفاقي دليل به بعدا ولي بود كمون مسئول مدتي بود ، سازمان اعضاي ارشد
شكل اين به ماجرا.آمد پيش جديدي تغييرات يك بود ، پربركتي آغاز نقطه من نظر به و افتاد
رضا بجنوردي ، كاظم سرحديزاده ، ابوالقاسم آقايان همچون بچهها از تعدادي و ما كه بود
مهدي تهراني ، خسرو منصوري ، رضا منصوري ، احمد منصوري ، جواد كاشاني ، احمد واليزاده ،
صادقي ، حسن صفت ، خدايي علي لطيفي ، دكتر رضوي ، محمود تجريشي ، آقا حاج و حقاني شهيد نيكدل ،
باشيم اينها با مشتركي جمع يك در كه دارد دليلي چه كه رسيديم نتيجه اين به بقايي ، علي
مطرح و آمديم و شويم جدا گرفتيم تصميم.بود مشترك هم با جمعها اين موقع آن تا چون
ما:نهايتاگفتيم و كرديم اعتراض و باشيد غالب هژموني شماها كه ندارد دليلي كه كرديم
كشيد درازا به دعوا اين كنيد ، اداره را آن ميخواهيد شما كه باشيم جمعي در نيستيم حاضر
.شد غالب ماها نظر هم نهايتا و
گران سازمان براي را حركت اين و نميپسنديدند را حركت اين دوستانش از عده يك و ميثمي
ديگر در وضع همين.ميكردند تهديد و ميفرستادند پيغام ملاقاتيها طريق از.ميديدند
اين.ببيند را اوضاع فرستاد را سعادتي محمدرضا سازمان ، .ميشد انجام هم زندان بندهاي
طور همين و دهند پاسخ نتوانستند سازمان بچههاي موقع همان كه بود برانگيز سوال حركت
بود ساواك و سازمان بين رابطهاي چه كه رفتند طفره سوال اين به دادن پاسخ از هم بعدها
قصر شش و پنج و چهار بند به اوين از ميگيرد تصميم ساواك را سعادتي محمدرضا راحتي به كه
همان با آمد سعادتي محمدرضا كه بعد.ميدهد رخ اتفاق اين هفته چند مدت ظرف بفرستد ،
پذيرفتند اصل يك شكل به را ما اعتراضات تمام داشتند ، سازمان در كه ديكتاتوري روشهاي
آنها بر كه دست اين از ديگر مسائلي يا و بودن آنها كنار و ماركسيستها با همزيستي مثلا
.داشتند تاكيد
در بايستي شما كه گفت را ديگر عده يك و كرد جمع را گروهش بچههاي از سري يك بعد
كودتا را ما حركت اين آنها.داديد كودتا آن به تن شما داشت ادعا كه چرا باشيد قرنطينه
قرنطينه در بايستي مدتي نداديد ، نشان مقاومت كودتا اين برابر در شما چون كه ميگفتند
.نداشت سازمان به انتقادي هيچ ميثمي.كرد تعيين قرنطينه روز چهل كدام هر براي و باشيد
خودش از پايينتر خيلي رده در سعادتي محمدرضا حال هر به كه بود اين ميثمي حرف عمده
.برود او بار زير نميخواست بنابراين ميديد
خيلي.ميديد گران را اين ميثمي و شود قرنطينه بايد ميثمي كه داشت اصرار هم سعادتي
خطا اين از كه كردند اصرار و بيايند قرنطينه بدون كه كردند اصرار همفكرانش و ميثمي
كه نبود طور اين و گرفتند فاصله كمكم دوستانش و ميثمي بنابراين نپذيرفتند منتها بگذرند
با شدند طرد اينكه از بعد اينها باشند ، شده جدا هم از ايدئولوژيك اختلاف دليل به اينها
.ساختند هم ايدئولوژي خودشان راي
سازمان آرام ، تظاهراتها در همفكرانش و ميثمي شدن آزاد از پس اينها بعدا.بود قدرت جنگ
.بود اينچنين ميثمي قبال در وضعيت لذا بردند بالا را مجاهدين
آقاي از زندان در من را نكته اين.بگويم ميثمي خصوص در ميخواهم هم را نكتهاي يك من
!ببينيد.است بوده مطرح هميشه سوال اين.نشنيدم كنندهاي قانع جواب البته و پرسيدم ميثمي
- ماركسيسم شاخه يكي و مذهبيها شاخه يكي ميشود ، تبديل شاخه دو به سازمان وقتي
هم خودشان را اينبود سازمان نهيليسم - ماركسيسم شاخه در ميثمي آقاي بود نهيليسم ،
آقاي كه است اين ميكند تاييد را نكته اين كه ديگري انكار غيرقابل دليل.نميكنند انكار
سر كه شهرام تقي و بهمنآرا و صالحي سيمين با كه است هنگامي ميشود دستگير وقتي ميثمي
تهران هادي شيخ خيابان در تيمي خانه در اتفاق به بودهاند نهيليسم - ماركسيسم شاخههاي
چشمهاي و ميشوند مجروح دو هر صالحي سيمين و ميثمي ميشود ، منفجر بمب ميساختند ، بمب
- ماركسيسم شاخه در ميثمي آقاي بنابراين ميشود ، قطع دستش و ميرود دست از ايشان
.نيست ترديد قابل و است بوده شاخه بالاي ردههاي در شاخه اين در و است بوده نهيليسم
اين حالااست كرده شهيد را واقفي شهيد شاخه همين ميكند ، شهيد را لباف صمديه شاخه همين
در شما داريد؟ پاسخي چه رويداد اين قبال در شما كه پرسيدم ايشان از من است مطرح سوال
اين بالاي رده در و كرده آغشته مسلمانها بچه خون به را دستش شاخه اين كه بوديد شاخهاي
جرم به فقط كه عزيز دو اين خون به شما دست كه دارد دليلي چه بنابراين بوديد ، شاخه
است روشن خيلي آن مستندات و سوال مباني حال هر به.نباشد آلوده شدند ، شهيد بودن مسلمان
شدند دستگير شاخه اين در چون نبودند شاخه اين در كه كنند انكار نميتوانند ايشان كه چرا
در آن ردههاي بالاترين با چون بودند پايين ردههاي در كه كنند هم انكار نميتوانند و
.بودند بمب ساخت حال
اين.است كرده شهيد را لباف صمديه و واقفي شهيد شاخه همين كه نيست انكار قابل هم اين
كه داشته تعجب جاي خيلي من براي هم همين براي است ، مانده پاسخ بي امروز به تا سوال
اين از بحثهايي و امام حمد سوره از صحبت انداخت ، راه را مجاهد راه اينكه از پس ايشان
.است آور تعجب خيلي كه دارند قبيل
شهيد علامه معظم استاد را كتاب اين كه "شده طي راه" نام به داشت كتابي يك بازرگان آقاي
.كردند نقد مبسوطي طور به رئاليسم روش و فلسفه اصول كتاب مقدمه در مطهري
با بشر رفتند ، وحي با (ع) الهي انبياي كه را راهي كه است اين حرفش شده ، طي راه كتاب كل
را نكته همين كه بشر راه - انبياء راه بنام دارند بخش يك كتاب اين در ايشان.كرد طي عقل
.ميدهند توضيح آن در
بشر راه - انبياء راه مقاله همان منافقين ايدئولوژيكي مباني از يكي و اينجاست بحث حالا
سازمان در قبل از عمدهاش انحرافات لكن داشت را انحرافات اين ابتدا سازمان چه اگر.شد
مشكلشان شدند ، جدا آن از پس و بريدند امام راه و جمع از كه كساني بنابراين.داشت ريشه
طي ميتوانيم خودمان را انبيا راه همان ما كه حالا است اين حرفشان يعني است وحي راه
.ميشود ايجاد جريانات از يكسري جدايي حلقه كه اينجاست از !است؟ وحي به نيازي چه كنيم
.بود نجاتبخش و شفابخش نسخه ميكنند مطرح امام حضرت كه نسخهاي اينجا
كرد بايد چه
ماهان محمود
كشور وضعيت از نگراني ابراز ضمن انصاري مجيد با ديدار در رفسنجاني هاشمي آيتالله
جمهوري پرچم در "الله" رنگ تغيير طرح داده هشدار اصلاحطلبان و اصلاحات آينده درباره
است شده رد آن از استقبال عليرغم بود شده داده دولت هيات به كه ايران اسلامي
رد احتمال از كشور وزير لاري موسوي عبدالواحد مجلس ، انتخابات به مانده روز 545
.است كرده نگراني اظهار هفتم مجلس انتخابات در گسترده صلاحيتهاي
مركز رئيس الهام ، غلامحسين پيش چندي كه است شده ابراز اين از پس كشور وزير نگراني
بر مبنا آينده انتخابات در كه بود گفته سمنان در اظهاراتي در نگهبان شوراي تحقيقات
انتخابات در شركت متقاضي افراد ترتيب اين به:صلاحيت عدم احراز نه و است صلاحيت احراز
."نيستند" صلاحيت عدم شرايط شامل كه كنند ثابت بايد مجلس آتي
نگاه بدبينانه ايران مردم به نبايد كه است گفته سخنان اين به پاسخ در نيز كشور وزير
نمايندگان از يكي محمدخاتمي مطبوعاتي مصاحبه آستانه در كه بود حالي در همه اينكنيم
به وي شفاف پاسخگويي خواستار جمهور ، رئيس به خطاب سرگشاده نامهاي انتشار با ايران مجلس
.است شده جامعه در تبعيض وجود و اساسي قانون مواد برخي نشدن اجرا دلايل
خاتمي به خود نامه مجلس ، كرد نمايندگان مجمع عضو و سنندج مردم نماينده ادب بهاءالدين
.است ملت وكيل يك نظر ميخوانيد نامه اين در آنچه" كه است كرده آغاز جمله اين با را
".دادهاند راي شما به دوبار آرزو و اميد هزار با كه ملتي
مسايل با مواجهه در خاتمي اعتدالجويانه شيوه از ظريف انتقادي با سپس مجلس نماينده اين
خود منتخب از را بودن غيرمنصف و خشونت توقع كس هيچ كه است نوشته خود نامه در مشكلات و
نوشته نامه اين ادامه در ادب.نميپسندند نيز را ملت حقوق از قوي دفاع عدم اما ندارد
سپس و هشدار و تذكر گفتمان ، با اول درجه كه است طبيعي ملت ، حقوق از دفاع راه كه است
بود؟ نظارهگر و ايستاد بايد آيا كرد؟ بايد چه نشد حاصل نتيجهاي اگر اما است اخطار
وكلاي از نفر يك عنوان به":مينويسد خاتمي به خطاب خود نامه ادامه در ادب بهاءالدين
چه شد؟ چه زنجيرهاي قتلهاي پرونده سرانجام كه ميكنم سوال عالي حضرت شخص از ملت
چگونه عامه حقوق مدافع عنوان به حاكميت نشود؟ تكرار فاجعه اين كه دارد وجود تضميني
بازگرداند؟ جامعه به را خاطر امنيت ميخواهد
ايران در تسنن اهل حقوق رعايت عدم به نسبت خود نامه ادامه در مذهب سني نماينده اين
اعلام ملت حقوق از دفاع جهت در تا است خواسته جمهور رئيس از خاتمه در و كرده اعتراض
در خود كار دفتر در سنندج مردم نماينده كه هنگامهاي در.بزند اقدام به دست و كرده موضع
نيز ملت خانه در بود جمهور رئيس به خطاب خود نامه نگارش مشغول تهران بهارستان ميدان
زوجين از يك هر پس اين از مجلس نمايندگان اكثريت تصميم.ميرسيد گوش به ديگري خبرهاي
كه شد خواهد محقق حالي در امر اين البته.كند طلاق تقاضاي دادگاه به مراجعه با ميتواند
زمينه در بلند گام يك اصلاحات مجلس شود چنين اگربپذيرد را طرح اين كليات نگهبان شوراي
از كه بودند مردان تنها اسلامي انقلاب پيروزي از پس كه چرا برداشته زنان اجتماعي حقوقي
حق اين از ميتوانستند ميكردند اراده گاه هر و بودند برخوردار خود همسران طلاق حق
.كنند استفاده
شرايط گرفتن نظر در و قانون اين اصلاح با سال 1373 در زنان حقوق از تبعيض رفع و حق اين
اما.شد تبديل حدودي تا مسئله اين طلاق ، تقاضاي داشتن صورت در خانمها براي حرج و عسر
كل طور به كه برآمدند درصدد نمايندگان اصلاحات مجلس عنوان به ششم مجلس كار به آغاز با
.دهند تغيير ميداد مردان به را طلاق حق صرفا كه را مدني قانون ماده 1133
به ابتدا در يافت تحقق مجلس به مدني قانون از موادي اصلاح طرح ارائه با كه اقدام اين
قانون در مقرر شرايط رعايت با ميتواند نيز زن كه محتوا اين با تبصره يك شدن اضافه صورت
در مجلس حقوقي و قضايي كميسيون اصلاح با همه اين با.بود نمايد ، طلاق تقاضاي دادگاه از
زوجين از يك هر كه صورت اين به و شد حذف مذكور تبصره و تغيير ماده 1133 مضمون دوم شور
.درآمد نمايند طلاق تقاضاي دادگاه به مراجعه با ميتوانند
آييننامهاي تذكري طي نيز مجلس در درگز مردم نماينده مهرپرور رسول نيز روز همين در
.شد خراسان استان تقسيم لايحه سريعتر چه هر تكليف تعيين خواستار
شده لايحه اين به فوري رسيدگي خواستار كه نمايندگان از تن نامه 50 به اشاره با وي
ما و شد چه خراسان استان تقسيم مسئله كه ميپرسند ما از خراسان مردم كه گفت بودند
بدهيم؟ جوابي چه آنها به كه ماندهايم
تعويق به لايحه اين به رسيدگي مجلس در طرف يك از اينكه بيان با ادامه در درگز نماينده
جناحين آقايان شنيدهايم كه افزود ميكنند مخالفت آن با مديران ديگر سوي از و ميافتد
اگر حال و شدهاند منصرف خراسان استان تقسيم مخالفان از چندصدنفر راهپيمايي دليل به
.است آنها متانت نشانه اين نميكنند راهپيمايي خراسان استان تقسيم موافقان
اميني ، ابراهيم كه چرا بود شكنجه منع طرح شدن مطرح روز اين در مجلس خبرهاي ديگر از اما
كميسيون اين داد ، خبر نگهبان شوراي با قضايي كميسيون مكاتبه از مجلس رئيسه هيات عضو
كه كرد تصويب شكنجه منع طرح خصوص در شده ايجاد ابهامات برخي رفع منظور به پيش چندي
بر لذا و باشند داشته جلسهاي زمينه اين در نگهبان شوراي اعضاي با خود اعضاي از تعدادي
موافقت جلسهاي چنين برگزاري با كه خواست نگهبان شوراي از نامهاي طي مستقيما اساس اين
يكي حضور وجود با كه شده متذكر نامه اين در نگهبان شوراي كه ميدهد خبر اما امينيكند
انتقال جهت به شورا اين نماينده عنوان به كميسيونها جلسات در نگهبان شوراي اعضاي از
جلسهاي چنين برگزاري مجلس ، مصوبات به شده گرفته ايرادات بررسي هنگام در آنها نظرات
.ندارد ضرورت
غيرعلني نشست يك طي نمايندگان گذشته ، هفته در مجلس علني جلسه روز نخستين در همچنين
عليخاني الله قدرت.كردند انتخاب آينده سال براي 2 را بينالمجالس اجرايي شوراي اعضاي
سلامي ابراهيمباي سازگارنژاد ، تابش ، محمدرضا آرمين ، محسن مجلس ، اقليت فراكسيون اعضاي از
در خبري كه رسيد پايان به حالي در يكشنبه روز.هستند شده انتخاب نمايندگان جمله از
.ميرسيد گوش به نوري عبدالله آزادي براي شاخص چهرههاي از جمعي درخواست بر مبني راهروها
كه چنان.داشت ادامه دوشنبه روز نامهنگاري با كارها پيگيري و بازي كاغذ ادامه
علي به خطاب نامهاي در صداوسيما از تفحص و تحقيق كميته رئيس شجاعپوريان وليالله
اين در.داد تذكر را شده هيات اين قانوني وظايف ماندن معطل موجب كه را مواردي لاريجاني
عمل به حضوري مذاكرات و مكرر پيگيريهاي از پس تفحص و تحقيق هيات كه شده نوشته نامه
انجام به نسبت عضو نمايندگان حضور با سازمان خواسته بنابر تاريخ 31/4/1381 از آمده
در كه بخشهايي عملكرد رسيدگي و مراجعه براي تاريخ همين از و اقدام خود قانوني وظايف
مشكلات با ليكن داشته اصرار بوده سازمان درآمد اعظم بخش وصول عهدهدار اخير سالهاي
از بيش به مربوط سال 1378 قراردادهاي از فقره تعداد 9 جمله از گرديده مواجه عديدهاي
بازنشستگي صندوق به مراجعه براي و نشده ارائه درآمدها اصلي قسمت شامل ميليارد 330
ايجاد مانع نيز داشته ، اختيار در را بعد به سال 1379 درآمدهاي وصول منحصرا كه سازمان
موارد انضمام به سازمان به مراجعهكننده عضو نمايندگان توسط كرارا ، را مراتب كه گرديده
وجود با بهمن 1380 سيزدهم تاريخ از كه آمده نامه اين ادامه در.است گرديده ايفاد ديگر
و اداري معاون و نيامده عمل به آنها با همكاري گونه هيچ سازمان به كارشناسان مراجعه
كه كرد مطرح را مسائلي كارشناسان صلاحيت به نسبت سازمان اختيارات و وظايف از خارج مالي ،
از پس ولي كرد اقدام باره اين در خويشتنداري و تامل با نيت حسن ابراز منظور به هيات
به رسيدگي درخواست و مراجعه نمايندگان حضور با تفحص و تحقيق انجام به هيات موافقت
نمايندگان مكرر پيگيريهاي وجود با كه كردند ابلاغ را سازمان بازنشستگي صندوق عملكرد
از ميداند خصوصي را سازمان بازنشستگي صندوق كه مالي و اداري معاون نظر لحاظ به صرفا
جلوگيري تبليغات و آگهي درآمد وصول و پذيرش و جذب مجاري و مبادي به هيات قانوني رسيدگي
.است آمده عمل به
مورد تاكنون 20 ششم مجلس ابتداي از كه رسيد لاريجاني علي دست به حالي در نامه اين
ياك 40 درباره تفحص و تحقيق تنها همه اين از كه شده مطرح مجلس در تفحص و تحقيق تقاضاي
.است شده منجر كامل نتيجه ارائه به
قوه به ارائه آماده تفحص و تحقيق اين گزارش و نتيجه گناباد نماينده آزادمنش گفته به
.كنند رسيدگي كردند انگاري سهل خود وظايف در كه كساني تخلف به آنها تا است قضاييه
.كنند پيگيري را آن نيز قضاييه قوه در نمايندگان ميخواهد مجلس كه ميگويد آزادمنش
هرگز آن گزارش ولي ميشود آغاز زيادي انگيزه با تفحصها و تحقيق كه است معتقد آزادمنش
از و ميبرد پيش قضاييه قوه ديواره تا را خود تفحص و تحقيق مجلس كه چرا نميشود اعلام
كه نمايند تصميمگيري پرونده مسائل مورد در بايد و است آنها اختيار در موضوع بعد به آن
ديدار سوي آن در نميدانم كه چرا است رسيده نتيجه به كمتر تفحصها و تحقيق وضع اين با
.گذشت خواهد چه دارد قرار قضاييه قوه كه مجلس
سربازي مدت كاهش طرح با دفاع وزارت مخالفت هفته اين در مجلس مهم خبرهاي ديگر از اما
مجلس اجتماعي كميسيون در نمايندگان ولي ميشود عنوان اضافه سرباز نداشتن نيز علت كه بود
سربازي و خدمت براي انگيزه سربازي زمان مدت كاهش با كه معتقدند و ندارند اعتقادي چنين
قوه رئيس به خطاب نامهاي در اصل 90 كميسيون رئيس همچنين.ميشود اضافه جوانان رفتن
مرداد تاريخ 9 در كه مذهبي ملي متهمين و فعالين از تن نامه 15 بررسي خواستار قضاييه ،
آخرين در نيز نابارور زوجين به جنين اهداي طرح.بود شده ، نوشته قوه سه سران براي ماه
كه تكاليفي و حقوق تمامي رعايت آن براساس كه رسيد تصويب به هفته اين در مجلس كاري ساعات
.است الزامي جنين گيرنده زوجين بر دارد پدرومادر بر فرزند
به پاسخ براي كشور وزير ششم مجلس كاري هفته شانزدهمين حدود در يعني آينده هفته
براي خرازي كمال كه چنان ميرود مجلس به شرقي مرزهاي انسداد درباره خراسان نمايندگان
رفع كنوانسيون به ايران الحاق لايحه درباره تا رفت خواهد مجلس به كروبي مهدي با ديدار
.شود بررسي و بحث زنان حقوق از تبعيض
.شد خواهد بررسي مجلس علني صحن در آينده هفته نيز شوراها قانون اصلاح طرح
سرگذاشت پشت را خانواده و اجتماعي زمينه در بيشتر كاري ترم يك مجلس گذشت كه هفتهاي در
اما بود ، خواهد آهسته بسيار چند هر اصلاحي گام شود همراه نگهبان شوراي تاييد با اگر كه
ديدار در رفسنجاني هاشمي آيتالله كه بود اين هفته اين در مجلس به مربوط جالب نكات از
اصلاحطلبان و اصلاحات آينده درباره كشور وضعيت از نگراني ابراز ضمن انصاري مجيد با
دولت هيات به كه ايران اسلامي جمهوري پرچم در "الله" رنگ تغيير طرح اما است داده هشدار
قرمز رنگ طرح اين اساس بر بود قرار.است شده رد آن از استقبال عليرغم بود شده داده
علت به طرح اين كه باشد برداشته در آزادي و صلح پيام بيشتر پرچم تا شود سبز "الله"
.است شده رد هزينهزايي
بهاءالدين قول از و كنيم دوباره مروري را گزارش اين مقدمه بايد كه است هنگام اين در
كرد؟ بايد چه بگوييم ادب
سياسي جرم طلسم
كه گرفت قرار جدي توجه مورد هنگامي سياسي جرم از تعريفي ارائه لزوم بينالمللي سطح در
رسيد قتل به "گورگلف" دست به سال 1932 در فرانسه وقت رئيسجمهور "دومر پل"
دهقان سعيد
تصويب به سياسي جرم قانون اسلامي ، انقلاب پيروزي از سال دو و بيست گذشت از پس وقتي
شكستني نيز سياسي جرم طلسم كه رسيدند باور اين به صاحبنظران از بسياري رسيد ، ششم مجلس
نگهبان شوراي و مجلس بين بار پنج قانون ، اين لايحه كه گذشته سال سه طول در اما است ،
جرم طلسم جاي به كه دريافتند صاحبنظران همان برگشت ، و رفت تعبيري به يا و ماند معلق
.شكست كمرش سياسي ،
از سياسي علوم و حقوق دانشكده در لنگرودي جعفري دكتر وقتي دهه 50 ، آغازين سالهاي در
اين كه نميكرد تصور هرگز شايد ميآورد ، ميان به سخن زمانه اجتماعي مصلحتهاي و قانون
و بنابراعتقاد امروزه ، اما.شود تبديل حقوقدانان ميان مسلم قاعده به تدريج به او سخن
تابع اجتماعي مصالح نه است ، اجتماعي مصالح تابع قانون" اينكه بر مبني حقوقي جامعه تاكيد
سياسي جرم لايحه تصويب آنچه بيگمان كه باشد سخت نميتواند موضوع اين پذيرش ديگر "قانون
دوره انتخابات از بعد وقايع از ناشي اجتماعي مصلحتهاي مينمود ، ضروري و اهميت با را
شرايط قلم ، و بيان آزادي خرداد 76 ، دوم از بعد سياسي باز فضاي بود جمهوري رياست هفتم
كلان بخشهاي و سطح در اصلاحات "قطار" گرفتن سرعت سرانجام و وگفتمان نقد بازي مناسب
.بود كرده چندان دو را متناسب و محكم جديد ، "ريل" به نياز جامعه ،
تعريفي ارائه براي سياسي جرم لايحه بررسي و تحقيق سال ، سه گذشت از بعد و حال اين با
و حساسيتها تمام با جرم اين كه آنجا از چرا؟:نميرسد قطعي نتيجه به هنوز مشخص
دنيا سياسي نظامهاي تمامي در و نبوده جديدالتاسيس و سابقه بدون دارد ، كه پيچيدگيهايي
جاي در ميبايست را معمول غير تاخير اين راز ميرسد نظر به است ، شده تعريف روشني به نيز
.كرد جستجو ديگري
گرفت قرار جدي توجه مورد هنگامي سياسي جرم از تعريفي ارائه لزوم نيز بينالمللي سطح در
دولت و رسيد قتل به "گورگلف" دست به سال 1932 در فرانسه وقت رئيسجمهور "دومر پل" كه
.كند مامور سياسي جرائم تشخيص و تعريف جهت را كميسيوني تا خواست ملل جامعه از فرانسه
نظام يك يا حكومت يك اركان با اجتنابناپذير اصطكاكهاي دليل به سياسي جرم ماهيت چه اگر
انتقادها و ايرادها شديدترين با شود ارائه آن از تعريفي هر كه است گونهاي به سياسي
يا و احتمالي انتقادهاي بهانه به نميتوان اينكه است ، مسلم آنچه اما شد ، خواهد مواجه
با مرتبط جرايم صورت آن در كه چرا كرد ، پاك را مساله صورت مرتبط ، غير نظرهاي تحميل حتي
اعمال توجيه براي و بيجهت عادي مجرمان يا آنكه ، نتيجه و ميماند بلاتكليف سياسي جرايم
راه در خالصانه انگيزهاي راستي به كه كساني يا و ميكنند مطرح را سياسي خودانگيزههاي
كه است حالي در اين.ميشوند محكوم فرسا طاقت و سخت مجازاتهاي به دارند ، حكومت جدي نقد
افكار و اخلاقي نظر از كه ميرود شمار به سياسي جرم صورتي در سياسي ، جرم با مرتبط جرايم
آدمكشي مرتكب سياسي ، جرم ارتكاب مقام در كسي اگر ولي نباشد ، سرزنش و ملامت قابل عمومي
قابل عمومي افكار نظر از مجرمانه اعمال اينگونه بزند ، مشابه جنايتهاي به دست يا و شده
موسسه را موضوع اين.شد نخواهد بهرهمند سياسي جرايم امتيازات از و بوده سرزنش و توبيخ
افكار جرم ، تشخيص ضابطه" كه ميكند تاكيد و كرده تاييد سال 1982 در نيز تطبيقي حقوق
احساسات تحريك باعث و است عمومي تنفر مورد مزبور عمل چون كه معنا اين به است ، عمومي
".ميشود تلقي عمومي جرمي شد خواهد مجرمان عليه مردم قاطبه
مجرمان براي را تخفيفهايي غربي ، مدون قوانين از تاسي به ايران حقوق مشروطيت ، زمان در
شمار به عادي جرايم عداد در سياسي جرايم مصاديق عمل ، مقام در اما گرفت ، نظر در سياسي
سياسي مجرمان درباره (نظامي دادگاههاي در خصوص به) سختي مجازاتهاي نتيجه در و آمده
.ميشد اعمال
سياسي مجرمان به نسبت قانونگذار مثبت نگاه و انديشي دور اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس
مشاهده اسلامي جمهوري اساسي قانون اصل 168 واژه واژه حتي و مفاد در وضوح به ميتوان را
محاكمه جلسات معتقدند عدهاي كه است اين گرفته قرار اختلاف مورد آنچه حال ، اين با.كرد
ميشود ، برگزار عمومي محاكم در منصفه هيات حضور با و علني بايد سياسي متهمان و فعالان
جرم تا دارند اعتقاد هم برخي اما است ، شده انجام اساسي قانون خلاف صورت ، اين غير در
قانون اصل 168 به نميتواند قاضي نشود ، نوشته رابطه اين در قانوني و نشده تعريف سياسي
.كند استناد اساسي
به را سياسي متهمان پرونده انقلاب ، دادگاههاي بخصوص قضائي ، مختلف محاكم سو يك از وقتي
از و ميكنند رسيدگي منصفه هيات غياب ودر علني غير طور به سياسي جرم نشدن تعريف خاطر
و اصلاح بارها كه) سياسي جرم از اسلامي شوراي مجلس مختلف تعاريف نگهبان شوراي ديگر ، سوي
قرارداد يك گوئي كه ميشود ايجاد شائبه اين آگاه ناخود ميكند ، رد را (شده تعديل و جرح
اصل 168 در مندرج ويژه شرايط از نميبايست سياسي متهم آن ، اساس بر كه دارد وجود نانوشته
اسير اندازه آن به سياسي ، جرم نه صورت ، اين غير در كه چرا شود ، بهرهمند اساسي قانون
سوي از شده ارائه تعاريف نه و كرد تعريف را آن نتوان كه است شده حقوق تئوري پيچيدگيهاي
وقتي جرم ، همه ، اين با.كرد تاييدش و خواند ذهن ، از دور آنقدر اسلامي ، شوراي مجلس
و نتيجه حصول قصد به طور همين و سياسي انگيزه داشتن با مرتكب كه ميشود تلقي سياسي
شكل تغيير براي توطئه مانند نمايد ، كشور سياسي نظم مخالف عملي به اقدام سياسي ، مقصود
سكوت بهانه به نبايد و نميتواند اساسي قانون اصول از اصلي هيچ اينكه مضافا.حكومت
اساسي قانون اصل 168 كنار در زيرا شود ، تلقي "شده فراموش" يا مانده معطل عادي ، قوانين
ميداند ، قانوني دادگستري ، محاكم در و منصفه هيات حضور با را سياسي جرايم به رسيدگي كه
قوانين فقدان صورت در و كند كوشش تا كرده موظف را قاضي كه هست نيز نام 167 به محكمي اصل
كه چرا كند ، صادر معتبر فتاوي يا اسلامي معتبر منابع به استناد با را دعوا هر حكم مدون ،
.نكند صادر حكمي اجمال ، و نقص سكوت ، بهانه به نميتواند قاضي اصل ، همين استناد به
بنابراين.دارد را حكم همين نيز دادگستري محاكم از غير محاكمي طريق از حكم صدور
فعالان و متهمان نشده ، تعريف مدون قوانين در "سياسي جرم" كه توجيه اين با صرفا نميتوان
عمومي محاكم از غير محاكمي در و منصفه هيات حضور بدون علني ، غير طور به را سياسي
.كرد محاكمه دادگستري
را سياسي جرم شالوده كه نميشناسد رسميت به را "سياسي مجرم" شرايطي در قضايي ، دستگاه
صادره احكام اكثر در "ملي منافع" تركيبي واژه از و كرده تعريف مملكت امنيت ضد بر جرايم
از صرفنظر كه نيست مشخصي عيني حقيقت "ملي منافع" كه حالي در ميكند ، استفاده كرات به
از مجموعهاي بلكه باشد ، داشته خارجي وجود كشور ، يك مردم وسيله به آن درك عدم يا درك
باري ، .ميكند تغيير مردم ، نيازهاي و آرزوها تغييرات با همراه كه است ذهني ترجيحات
يا و ميشود ارائه تعريفي چه "ملي منافع" از سياسي متهمان محاكم در اينكه از صرفنظر
كه است آن ميماند بيپاسخ كه تنهاپرسشي خير ، يا ميشود استناد مكررا تعريف ، بدون اساسا
از سياسي مجرمان وضع اين با ميگيرد صورت هدفي چه با "سياسي جرم" تاييد تاخير آيا
دستگاه صلاحيت در فقط آن ، پاسخ با كه است پرسشي ايننميباشند تفكيك قابل عادي مجرمان
.است نگهبان شوراي و قضائي
ديپلماتيك نگاه
1_ ميكند تغيير خزر ژئوپلتيك
طولاني قاسم :ترجمه
اعراب نفت به وابستگي از را خود كه است تلاش در قدرت تمام با آمريكا متحده ايالات
در خطرناك بسيار ماجراجويي يك كه است ، شده موجب آمريكاييها جديد سياست اين.برهاند
به آنكه براي آمريكاييها.گيرد شكل تدريج به خزر درياي حوزه در و ايران شمالي مرزهاي
اين در آنها ميدانند ، جايز خود براي را اقدامي هر يابند دست منطقه نفتي ذخاير و منابع
را تازهاي شرايط و كرده حمايت منطقه در مستبد ديكتاتورهاي و بزرگ نفتخواران از چارچوب
مورد در را مطالبي سلسله داريم ، قصد شماره اين از.ميزنند رقم خزر درياي حساس منطقه در
اقتصادي و سياسي منافع به دستيابي براي جهاني كنسرسيومهاي و كشورها شانه به شانه رقابت
.كنيم گرامي خوانندگان تقديم خزر منطقه در نظامي قدرت تحكيم نيز و
براي ميانه آسياي و خزر درياي حساس منطقه در اقتصادي و نظامي سياسي ، تحولات ترديد بدون
كردن دنبال رو اين از و است برخوردار بسيار اهميتي از ايران ويژه به و منطقه كشورهاي
:است ضروري بسيار جهاني و منطقهاي نوين معادلات از شدن آگاه براي منطقه تحولات
را نفتي مردان ميتوان شهر اين كنار و گوشه در ميرسد ، مشام به نفت بوي باكو سراسر در
كشانده سابق شوروي اتحاد آذربايجان جمهوري پايتخت به را آنها نفتي دلارهاي بوي كه ديد
بنابراين.درآورد گردش به را "وحشي غرب" صنعت چرخهاي آينده در است قرار خزر نفت.است
آسياي و خزر درياي منطقه در گسترده تحولاتي سرمنشا ميتواند ، مهم حد اين تا مادهاي
به دستيابي براي غربيها ترتيب بدين و دارد نياز نفت به همچنان غرب كه چرا.باشد ميانه
بزرگترين كه هستيم آن شاهد روزها اين ازاينرو.هستند كاري هر انجام به حاضر آن
محسوس حضوري باكو شهر در ويژه به و خزر درياي اطراف مناطق در نفت جهاني كنسرسيومهاي
جهان گاز و نفت نخورده دست منابع بزرگترين به دستيابي پي در بزرگ نفتخواران.دارند
كشورهاي در جهان نفتي بزرگ كنسرسيومهاي كاركنان و كارشناسان حضور ترتيب بدين.هستند
.داشت خواهد ادامه سالها تا خزر منطقه
تاريخ نفت جويندگان آخرين
در نفت بخش بودن انحصاري و فارس خليج عرب كشورهاي در دولتي اقتصاد كه است آن واقعيت
خليج حاشيه نفتي مناطق در كه ميدهد را اجازه اين كمتر غربي شركتهاي به كشورها اين
مناطق شرايطي چنين در است ، ناامن غربيها براي همچنان نيز روسيه.كنند اندام عرض فارس
اقتصادي منافع.ميآورد فراهم غربيها يكهتازي براي را فرصت بهترين خزر درياي اطراف
شدهاند ، حاضر آنها كه است اغواكننده و توجه قابل آنچنان غربيها براي خزر منطقه در حضور
پا بر منطقه اين در ديكتاتوري حكومتهاي اكنون هم كه سابق كمونيستهاي با حتي
باشند ، ميان در اقتصاديشان منافع پاي كه زماني غربيها.شوند معامله وارد داشتهاند ،
از غربي دولتهاي حمايت.بگيرند ناديده هم را دموكراسي و بشر حقوق حتي چيز ، همه حاضرند
دوگانه برخورد نمونه بارزترين شوروي اتحاد از مانده جاي بر جمهوريهاي خودكامه رژيمهاي
دلار ميليارد سي از بيش غربي شركتهاي اكنون تااست مقولهها اين با غربي قدرتهاي
انتظار ;كردهاند سرمايهگذاري خزر منطقه در نفت استخراج تجهيزات و مراكز ايجاد براي
.يابد افزايش دلار ميليارد يكصد به سرمايهگذاريها اين ميزان ميلادي سال 2015 تا ميرود
تدريج به منطقه اين كه است آن از حاكي خزر منطقه در سرمايهگذاري از حجم اين شك بدون
انرژي تامين نظر از فارس خليج منطقه ترتيب بدينميشود تبديل غرب استراتژيك عمق به
لشكركشي كه است اين ديگر مهم مسئله.شد خواهد برخوردار كمتري اهميت از غربيها براي
مشترك اقدام از مورد آخرين فراوان احتمال به خزر منطقه به غربي شركتهاي چشمگير
علاوه خزر و ميانه آسياي منطقه به غرب آوردن روي.بود خواهد تاريخ طول در نفت جويندگان
بسيار نيز ژئوپلتيك و سياسي عرصههاي در دارد ، اهميت بسيار اقتصادي نظر از اينكه بر
كلان سرمايهگذاري كه هستند باور اين بر كارشناسان از برخي.بود خواهد تاثيرگذار
.ساخت خواهد متمول نيز را منطقه اين سياسي نقشه حتي خزر منطقه در غرب نفتي شركتهاي
|