اسلامي انديشه در آزادي و عقل
عراق در معاصر اصلاحگر روحانيون
دانشگاه
29_ نبود؟ احمق ميتوان چگونه
اسلامي انديشه در آزادي و عقل
تاون جورج دانشگاه در سروش عبدالكريم سخنراني
CSID سالانه كنفرانس دومين در سروش عبدالكريم سخنراني از گزيدهاي ترجمه حاضر نوشتار
عقل" كنفرانس اين عنوان.شد برگزار تاون جورج دانشگاه در آوريل 2001 تاريخ 7 در كه است
كنفرانس دبير و CSID مدير باترورث جلسه ابتداي در.بود "اسلامي انديشه در آزادي و
.پرداخت سخنراني ايراد به سروش دكتر سپس و راند سخن سروش عبدالكريم جايگاه پيرامون
تيموري اميرحسين:ترجمه
آمد ، ميان به جديد كتب از سخن كه اكنون.متشكرم حضار ساير و شما از !ورث باتر دكتر
[اسلام در دموكراسي و آزادي خرد ، ] عنوان تحت انگليسي به كه جديدم كتاب دهيد اجازه
در.كنم معرفي شما به را شده آراسته طبع زيور به (Reason , Freedon Democracy in Islam)
قصد امروز كه نكاتي بيشتر.راندهام ميان به سخن دموكراسي و اسلام رابطه از كتاب اين
ايران از من كه آنجايي از آمدهاند اثر اين در بيشتر جزييات با دارم را آن درباره صحبت
ايدههاي دارنده دربر كه فلسفي ايدههاي معرفي براي سترگي مجال ميآيم شيعي سنت يك از و
را بزرگي متافيزيكي فلاسفه و داشته خاصي قرابت فلسفه با شيعي اسلام.دارم دينياند برون
ايران دانشگاههاي و حوزهها در است ، رايج ايران در امروزه كه آيين اين.است داده پرورش
بغرنج بسيار وضع ميكند ، توجه دموكراسي و اسلام مفهوم به آدمي وقتي.ميشود داده تعليم
متفكران فلاسفه ، توسط و دارد باستان يونان در ريشه دموكراسي سو يك از.ميشود پيچيده و
به بيگانه ايده يك مسلمانان براي نتيجه در و شده معرفي ما براي غربي رهبران و سياسي
نص و دين از خود ويژه تفسير همچنين و خود خاص اسلامي سنن ما ديگر سوي از.ميآيد شمار
گذشته در.شود محسوب عبث و شبههانگيز عملي ميتواند دو اين دادن آشتي.داريم را
سنت همواره ايشان توجه مركز و نميشدند مواجه سكولار سنت با عموما مسلمان متفكرين
مسلمانان حال اين بابود...و بوديسم هندويسم ، مسيحيت ، نظير اديان ساير يا اسلامي
مثل بزرگ تمدن يك با را خودشان مجبورند كه دارند قرار تاريخ از جديدي مرحله در اكنون
و تئوريها از گوناگوني اقسام.دهند وفق نيست استوار دين مبناي بر كه غرب مدرن تمدن
مدرن دنياي چالش مهمترين.گيرند قرار توجه مورد بايد كه دارند وجود سكولار ايدههاي
با شايد شما از بسياري.است غيرمذهبي ايدههاي اين با اخير دوران ارتباط مسلمانان ، براي
آشنا ديگران و ابوزيد حامد نصر و حنفي حسن اركون ، محمد همچون اسلام جهان برجسته متفكران
كه طور همان.مشغولاند اسلام جهان در تسنن مذهب در معتزله تجربه احياي به ايشانباشيد
.دارد وجود اشاعره مكتب و معتزله مكتب يعني رقيب كلامي مكتب دو تسنن مذهب در ميدانيد
شعرا ، اشاعره ، مكتبشدند رانده حاشيه به مسلمان جوامع در ايشان معتزليان ، شكست خاطر به
.برخاستهاند مكتب اين درون از اندكي فيلسوفان اما داده پرورش را بزرگي متكلمان و عرفا
و ندارد وجود بيرونياي و ابژكتيو ارزش هيچ كه است اين اشاعره مكتب اساسي اصول از يكي
است مشكلي فهم براي حياتي نكتهاي اين.شوند آشكار الهي وحي وسيله به بايد ارزشها تمام
دموكراتيك ارزشهاي چه اگر.است دموكراسي و اسلام تضاد آن و مواجهيم آن با ما اكنون كه
وجود رسمي سطح يك در دموكراسي و اسلام بين تعارضي هيچ چند هر و دارند وجود اسلام دين در
معيار و دموكراسي ارزشهايهستند آفرين مسئله بسيار دموكراسي تئوريك مباني اما ندارد ،
و تحقيق و ميكنند رد را آن اشعري متكلمان خاطر همين به كه دينياند برون ارزشهايي آن
سكولار ارزشي سيستم يك از دموكراسي چون.ميسازند مشكل بسيار را موضوع اين باب در تتبع
به.درآيد آشتي در از است دموكراتيك اصول از تهي كه اسلامي با نميتواند است برخوردار
و دين دادن آشتي اسلام ، دين چارچوب در دموكراتيك اصول و ارزشها وجود بدون ديگر عبارت
در آن جهت در تسنن جهان در اصلاحطلب متفكران اكثر كه آنچه.است عبث كاري دموكراسي
محيط در عقلانيت دهند نشان كه است اين ايشان هدف.است معتزله فكري مكتب احياي تلاشند
دين مبناي بر كه هنگامي حتي است ، پذيرفتني و قبول قابل اسلام جهان اجتماعي - فرهنگي
دارند وجود ارزشهايي بگويند كه ميكنند تلاش مطلب اين تفهيم جهت در آنها.نباشد استوار
جريان اين اگر.خشنودم بسيار تحولات اين خاطر به.شوند استخراج دين از نيست لازم كه
فيلسوفان ، گذشته در ما.شد خواهد نزديك معقول و مناسب حل راه يك به تسنن جهان يابد ادامه
باشند اسلام از مستقل ميتوانند ايدهها داشتند اعتقاد كه داشتيم متكلماني و فقيهان
در دوباره تدريجا انديشمندان اين بركت پر كار امروز و باشند آن با مغاير اينكه بدون
.ميشود آزموده اسلام جهان كنار و گوشه
متعددي سختيهاي و انتقادها با نوشتم مطالبي ايران در موضوع اين باب در من اينكه از پس
و وسيع مخاطبان كه بود واقعيت اين بود من دلگرمي مايه كه چيزي اما.شدم مواجه
مكتب در اندكي معرفتشناختي موانع كه همچنان.دارند وجود ايدهها اين باب در علاقهمندي
دارد وجود جزمانديش سنتگرايان جانب از ضديتي البتهدارد وجود پروژه اين باب در تشيع
عقلانيت و معتبر و حقيقي فلسفي مسائل طرح واسطه به متفكران با و ميهراسند تغيير از كه
نتيجه در نيستند ، موافق جزمانديشان ديدگاههاي با ايران جامعه اكثريت امامخالفند
محافل و علميه حوزههاي ميان در و ايران در پرنشاط فلسفي مباحث و شوقانگيز گفتوگوهاي
.است رايج آكادميك
مبارزه جريان در.كنيد مقايسه مصر در ابوزيد حامد نصر دكتر دوستم قضيه با مرا وضع حال
دكتر جرم.شد حمايت اندك بسيار همقطارانش جانب از او و دانستند مرتد را او وي عليه
.بپردازد قرآن تفسير به معتزله سنت با ميخواهد آن در كه است كتابي تاليف ابوزيد
با - ميداند اثرش مهمترين عنوان به را آن ابوزيد دكتر كه - كتاب اين اعتزالي ايدههاي
.درنيامد جور مصر مذهبي علماي اشعريگراي حساسيتهاي
و دين از مستقل كه دارند وجود دينياي برون ارزشهاي كنيم اذعان كه نشده آن وقت آيا
توسط تنها بنده عرض اين كنيم ، رجوع خود عقل به كه هستيم آن نيازمند تنها ما و مذهباند
بيان نيز مسلمانها اسلاف توسط بلكه نشده بيان سكولارها يا و ليبرالها غيرمسلمانان ،
ما براي و زدهاند گستردهاي پژوهش به دست حوزه اين در تاكنون معتزلي متفكران.است شده
نيازمند امروز ما دموكراسي ، در.كردهاند فراهم مشكلاتمان از بسياري حل جهت در وسايلي
برخورد مدرن ايدههاي با خردمندانه و بهتدريج تا هستيم نوين شناختي معرفت مبناي يك
نه شويم پذيرا باز آغوشي با را مدرن دموكراتيك ايدههاي اين كه هستيم آن نيازمند كنيم ،
آنها ميتوانيم.بشماريم مردود را آنها اسلام ، برابر در بيگانه ايدههاي مثابه به اينكه
غيرنقادانه بايد كه نميگويم.نيستند غرب خصوصي ملك ايدهها اين ;سازيم خود آن از را
.شوند بررسي خودمان دين و سنت پرتو در بايد ايدهها تمام بلكه بپذيريم ، را غربي ايدههاي
Reinrenting) "معتزلي تجربه بازشناسي" عنوان تحت من الانتشار قريب كتاب درواقع
اسلام جهان كه باورم اين بر.است مرتبط كنونيام گفتارهاي به (tazilite ExperimentشMu
بررسي به علاقهمند اركون محمد مثلا.است معتزله سنت بازانديشي و بازشناسي نيازمند
و ميبخشد وجههاي نهضتها اين به وي.است اسلام جهان خورده شكست فلسفي جنبشهاي دوباره
بررسي اين اركون.ميشدند شمرده مردود گذشته در آنها كه صورتي در ميكند ، توجه آنها به
.دارد دنبال به ميمون پيامدي وي كار معالوصفميدهد انجام مدرن پست ديدگاه يك از را
بر آن گرفتن قرار و دموكراتيك حكومت يك داشتن بين تضادي روي هيچ به اسلامي محيط يك در
جهان در داد ، رخ مسيحيت در كه آنچنان دولت و كليسا بين جدايي.نيست مذهبي فرايض مبناي
و دقايق نبوده ، برخوردار حكومت از خاصي شكل از اسلام كه آنجايي از.ندارد وجود اسلام
اينكه باب در حكمي هيچ (ص)اسلام پيامبر.است شده سپرده مردم به حكومت و حكمراني ظرايف
نه يا شود اداره رهبري اشكال ساير يا وزير نخست جمهور ، رئيس توسط بايد جامعه يك آيا
اينكه مهمتر مطلب.بگيريم تصميم مقولات اين باب در كه است ما وظيفه.است نكرده تعيين
اينكه خاطر به را تلاش اين ما آيا چيست؟ سياسي قدرت به رسيدن جهت در تلاش از ما انگيزه
شما اگر است؟ عرفيمان مسئوليت اينكه خاطر به يا ميدهيم انجام است مذهبيمان وظيفه
وظيفه و فريضه يك دموكراتيك حكومتي سيستم داشتن كه كنيد مجاب را مردمتان تا شويد موفق
و سكولار حكومت بين تمايز و شد خواهيد پرسش و مسئله اين حل به موفق شما است ، مذهبي
در مسلمان متفكران.ميدهد رخ ايران در تدريج به فرآيند اين.ميشود مرتفع مذهبي حكومت
كه - مردم توده به هم و روحاني مسئولين به هم - كنند ثابت جامعه به تا تلاشند در ايران
آنچه برخلاف.نميكنند تضعيف اسلام به نسبت را مردم ايمان يا و نيستند مرتد اصلاحطلبان
دينيشان وظايف اجراي يادآوري با را مومنين ايمان واقع به اصلاحطلبان ميشود ، گفته
.است دموكراتيك سياسي سيستم داشتن وظايف اين از يكي ;ميكنند تقويت
احسان و است اخلاق زيربناي عدالت.باشند عدالت شيفتگان بايد مسلمانان اينكه نهايتا
اگر.است شده واقع احسان و عدالت محدوده دو مابين اخلاق كه گفت ميتوان چنين.آن روبناي
با بايد مسلمانان.بكوشيم جامعه در عدالت تحقق براي حداقل برسيم احسان به نتوانيم
از بسياري توجه كانون عدالت ;شوند آشنا دارند درازي سابقه كه عدالت تئوريهاي
مكان و زمان با عدالت كه كنيم فراموش نبايد اما.است بوده افلاطون زمان از انديشمندان
شرايط تحت و مدرن دوران در عدالت به چگونه كه بفهميم و دهيم تشخيص بايد.ميكند تغيير
عادل حاكم يك وجود بر انحصارا سياسي تئوري توجه مركز گذشته در.يابيم دست مدرن زندگي
عادل حاكم يك رهبري و شخصيت از منتج قطعا عادل جامعه يك كه ميشد فرض چنين.بود متمركز
جامعه به نسبت ديدگاه اين.نبود نياز ديگري چيز هيچ فرد اين به رهبري اعطاي سواي ;است
.است رايج جوامع برخي در است استوار شخصي عدالت مبناي بر كه
.بازگرديم شخصي عدالت به نميتوانيم ما و ندارد وجود ساختاري عدالت براي جايگزيني هيچ
و نوشته بسيار مطالب آزادي فقدان باب درهستيم آزادي فقدان به مبتلا ما سوم جهان در
ما عدالت.دهيم اهميت عدالت انديشه به تا است آن وقت اكنون.نمودهايم فراوان گلايههاي
- شود بنا سابق شكستخورده سنن برپايه ميتواند كه - ساختاري عدالت با.است آزادي در
.شويم نائل بهتر سياسي سيستم يك سرانجام و آزادي به ميتوانيم
عراق در معاصر اصلاحگر روحانيون
صدر نوآوريهاي
تسخيري محمدهادي
محاصره در صدر شهيد كه زماني:ميگويد خود خاطرات از ديگري جاي در نعماني شيخ همچنين
با را خشك نان مقداري ايشان خانواده يافت ، شدت خانهاش در گرسنگي و بود بعث رژيم كامل
غذا اين":ميگفت خشك نان اين خوردن هنگام ايشان دادند ، صدر شهيد به و كردند خيس گرم آب
".است بزرگ خداي راه در كه زيرا خوردهام زندگيام در كه است غذايي خوشمزهترين
:رفتار و گفتار مطابقت _ 2
عملش و قول هيچگاه و كند عمل داشت ، عقيده كه آنچه به تا داشت اهتمام و تلاش هميشه صدر
از ميكرد سعي مثلا باشد ، فقرا مانند زندگياش سطح ميكرد تلاش.نداشت مغايرت هم با
اكنون":ميگفت و بخرند ميوه بتوانند مردم همه تا كند ممانعت خانوادهاش براي ميوه خريد
.كنم زندگي عادي طلبه يك زندگي همسان كه است واجب من بر گرفتهام قرار مرجعيت موضع در كه
شرايط بدترين در كه هنگامي صدر كه است شده نقل نعماني آقاي خاطرات از ديگري جاي در و "
منزل از فرار فكر به رهايي براي كه كردم پيشنهاد وي به بود خود شخصي منزل در محاصره
اين و نميكنم فرار من بشكند را محاصره بعث ، حزب اگر حتي":گفت جواب در شهيدصدرباشيم
در كنم فرار خود و بخوانم نظام با مبارزه و رودررويي به را مردم كه حالي در نيست سزاوار
سالگي نود از سنش كه مبشر سيدقاسم مرحوم شهيد امثال كهنسال پيرمرد و رعنا جوان كه حالي
".ميكنند راه اين تقديم را جانشان است ، گذشته نيز
:صدر محمدباقر اصلاحي حركت
قرار غربي افكار خصوص به مختلف افكار هجوم مورد اسلامي انديشه بيستم قرن دوم نيمه در
وضعيت اينگرديد منحصر اسلامي مفاهيم توجيه و پاسخگويي به فقط اسلامگرايان تلاش و گرفت
نبوي شريف سنت و كريم قرآن از استفاده با كه اسلامي بزرگ انديشمندان و متفكران ظهور با
اين از يكي كه كرد تغيير پرداختند اسلام عاليه تعاليم بيان به اسلامي ميراث و
فكر اصالت از استفاده با كه بود انديشمنداني از يكي وي.بود صدر محمدباقر انديشمندان
دقيق نگاهي با صدرپرداخت اسلامي علوم بناي تجديد به آن ريشههاي به بازگشت و اسلامي
و جديد افكار و آرا و اسلامي متون عميق مطالعه با و پرداخت اسلامي امت مشكلات بررسي به
را فلسفه موضوع لذا و كرد مطرح بود زمان مقتضيات و درخواستها با مناسب كه مبتكرانهاي
و كند ، بيان اجتماعي ، زندگي با نرا آ ارتباط كرد سعي و ساخت خارج صرف نظري بحث يك از
كه بود او مهم كار اولين كه كرد ملاحظه ميتوان "فلسفتنا" كتاب در كه است چيزي همان اين
.شد منتشر ميلادي سال 1959 در
و فلسفه و فقه اصول تفسير ، كلام ، علم مانند مختلف دانشهاي در نوآوريهايي صدر شهيد
معاصر اصلاحي حركت اين در مهمي نقش وي نوآوريهاي اين از هريك كه آورد وجود به منطق
للقرآن الموضوعي التفسير] ،"الواضحه الفتاوي" كتاب مقدمه مانند او تاليفات.كرد ايفا
المعالم و الاصول علم في دروس و الاصول علم في الفكر غاي ،[(التاريخ سنن) الكريم
ياد علوم در ابداع و نوآوري اين بارز نمونه هريك...فلسفتنا و الاصول علم في الجديد
.ميباشد شده
دانشگاه
دانشگاهي آموزش نظام دامهاي
طولاني قاسم:ترجمه
دانشگاهي آموزش نظامهاي ضعفهاي به كه است اشپيگل نشريه از مقالهاي ميخوانيد آنچه
صفحه همين در نيز را آن بعدي بخشهاي و ميپردازد آلمان دانشگاههاي ويژه به و اروپا
دغدغه كه كساني براي ميكند اشاره آن به گفتار اين كه مواردي.كنيد دنبال ميتوانيد
.است جالب دارند را آموزشي نظامهاي كلي آسيبپذيريهاي يافتن
****
دادهاند ، دست از جهان در را خود برتر جايگاه پيش مدتها از آلمان بزرگ دانشگاههاي
اين امااست كشور اين دانشگاههاي ساختار در اصلاحاتي انديشه در آلمان دولت هماكنون
بيشتري عمل آزادي از بايد دانشگاهها كارشناسان اعتقاد به.ميرود پيش كندي به اصلاحات
رقابت هم با بتوانند دانشگاهها كه آورد فراهم را شرايطي بايد همچنينباشند برخوردار
مناسب استادان گزينش دانشگاهها موفقيت عدم يا موفقيت در ديگر مهم بسيار مسئله.كنند
استادان ارزيابي در دانشجويان نقطهنظرات و پيشنهادها از استفاده ميرسد ، نظر بهاست
.دارد دانشگاه يك در آموزش كيفيت رفتن بالا در زيادي بسيار تاثير دانشگاه
دانشگاهها اين رو اين از.پذيرفتهاند دانشجو خود ظرفيت از بيش آلمان دانشگاههاي
بيابيد ميتوانيد آلمان در را دانشگاهي كمتر.دادهاند دست از را خود پويايي و كارآيي
آلماني دانشگاههاي ميان در اصلاحات به ميل همچنين.باشد جهان سطح در رقابت به قادر كه
دانشگاههاي اسفبار وضعيت با را ما حدودي تا ميتواند شد ، گفته آنچه.است اندك بسيار
.سازد آشنا آلمان
دانشگاه گشايش مراسم در خود سخنراني از بخشي در آلمان پيشين صدراعظم اشميت هلموت
جهان سطح در بتواند كه ندارد وجود هم آلماني دانشگاه يك حتي":گفت چنين برمن بينالمللي
جمهوري دوران در و اول جهاني جنگ از پيش آلمان دانشگاههاي كه گيرد قرار جايگاهي در
".بودند يافته دست بدان وايمار
منحصربهفرد ويژگيهاي از نشاني آلماني دانشگاههاي ميان در نميتوان ديگر امروزه
ميان دوستانهاي بسيار و تنگاتنگ روابط گذشته دريافت نوزدهم قرن در آلمان دانشگاههاي
اما.داشت آموزش روند بر سازندهاي بسيار تاثير كه ميگرفت شكل دانشجويان و استادان
حقوق همچون پرطرفداري رشتههاي در كه چرا است ، غيرممكن عملا رابطهاي چنين وجود امروزه
فرا گوش استاد سخنان به و دارند حضور درس كلاس در دانشجو هزار حدود گاهي مديريت يا
بتوانند استادان و دانشجويان كه داشت انتظار ميتوان چگونه شرايطي چنين در.ميدهند
.كنند برقرار هم با نزديكي روابط
و علمي آموزههاي ميان كه كرد فراهم را شرايطي بايد آموزشي امور كارشناسان اعتقاد به
بسيار اصل اين ساختن عملي كنوني شرايط در آيا شود ، ايجاد اتحاد و همگرايي نوعي تحقيقات
عادتهاي بتواند دانشجو يك تا ميكشد طول سالها كه است آن واقعيت است؟ امكانپذير مهم
آشنا علمي آزمايشهاي و تحقيقات با بار اولين براي و كرده فراموش را دبيرستان آموزشي
هستند مزاحمي عوامل حد در تنها دانشجويان دانشگاهها ، استادان از بسياري نظر از و شود
ميكنند ، فكر استادانميشوند ظاهر دانشگاهها در جانبي پديده يك بهعنوان كه
يعني اصليشان وظيفه از را آنها كه ميآيند ، دانشگاه به دليل اين به تنها دانشجويان
.بازدارند تحقيقات
برلين دانشگاه مسئوليت آلماني شهير دانشمند هومبولت ، فون ويلهلم نوزدهم قرن اوايل در
در امروزه.داشت دانشجو تنها 256 خود فعاليت اوايل در دانشگاه اين.داشت برعهده را
با دانشجو پنج گذشته در.هستند تحصيل سرگرم دانشجو هزار حدود 38 برلين هومبولت دانشگاه
امكان شرايطي چنين در !ميدادند فرا گوش او سخنان به و مينشستند كلاس يك در خود استاد
شمار شديد افزايش با اما.داشت وجود درسي مشكلات و مسائل درباره دوطرفه گفتوگوي و بحث
.است رفته ميان از عملا دانشجو و استاد ميان نزديكي روابط چنين برقراري امكان دانشجويان
خود نظر مورد آموزشي اهداف به بتوانند دانشگاهها كه داشت انتظار نميتوان ترتيب بدين
هيچ دانشگاهها ديگر گذشته برخلاف داشت ، توجه واقعيت اين به بايد البته.يابند دست
تربيت گذشته در كه حالي در ;ندارند شهروندان از متخصص بسيار نسلي تربيت به علاقهاي
اين از و بود سودمند بسيار هم دانشگاه خود براي حتي كارآمد و ماهر بسيار انساني نيروي
تخصص از بالايي سطح به دانشجويان تا ميگرفتند ، كار به را خود تلاش تمام دانشگاهها رو
.يابند دست
از بيشتر مراتب به جهان كشورهاي همه شده جهاني علمي جامعه عصر در كه است حالي در اين
نيروهاي كمك با تنها امروز جهان در واقع در.دارند نياز كارآمد و ماهر نيروهاي به گذشته
برخوردارند ، مزيتي چنين از كه كشورهايي و بود موفق جهاني رقابت عرصه در ميتوان متخصص
كه جامع مطالعه يك در.بگيرند فاصله كشورها ديگر از زدن برهم چشم يك در بود خواهند قادر
وضعيت شده ، گرفته صورت توسعه و اقتصادي همكاريهاي سازمان عضو كشورهاي ميان در
از پس كارشناسان.است گرفته قرار ارزيابي مورد كشورها اين آموزش سيستم و دانشگاهها
نتيجه اين به توسعه و اقتصادي همكاريهاي سازمان عضو كشورهاي در دانشگاهها وضعيت بررسي
مستقيمي رابطه مختلف عرصههاي در توسعه و رشد و آموزشي نظام كيفيت ميان كه رسيدهاند
.دارد وجود
بسيار وضعيت از آلمان توسعه ، و اقتصادي همكاريهاي سازمان عضو كشورهاي ميان در
وارد آلماني دانشآموزان از درصد شانزده تنها كه طوري به ;است برخوردار نامطلوبي
.ميرسانند پايان به را خود دانشگاهي تحصيلات و شده دانشگاه
در اصلاحاتي بايد كه رسيدهاند نتيجه اين به آموزشي كارشناسان پيش مدتها از البته
به اصلاحات اين كه است اين واقعيت اما.داد صورت دانشگاهي آموزشي نظام و دانشگاهها
حركت هرگونه برابر در همچنان دانشگاهها در موجود بوروكراسي كه چرا.ميرود پيش كندي
.ميكند مقاومت اصلاحي
يكسان قوانيني براساس جملگي كه كشور ، سراسر در يكدست دانشگاههاي وجود است ، مسلم آنچه
و تصميمگيري در را دانشگاهها بايد.كند تامين را آموزشي اهداف نميتواند ميكنند ، عمل
.گذاشت آزاد كاملا آموزش روشهاي انتخاب
29_ نبود؟ احمق ميتوان چگونه
نيست گردو هرگردي
پاپر رايموند كارل و راسل برتراند به احترام با
موسويان سيدنصير
ميخواهم امروز گفتيم ، سخن استدلالها "فرم" و "محتوا" تمايز درباره قبلي نوبت در
در زيادي بسيار كاربرد اما است نادرست گرچه كه كنم صحبت استدلال از فرمي درباره
را "نيست گردو گردي هر" مهم البته و ساده جمله ما همه شايد.دارد ما روزانه گفتوگوهاي
.باشيم نكرده دقت دارد قرار آن پس در كه اساسي نكته به حال به تا اما باشيم شنيده
گردوها همه تقريبي ، طور به كنيم ، فرض كنيم شروع قبلتر كمي از را داستان بدهيد اجازه
نميكنم گمانباشد درست موارد تمام در است گرد گردويي هر كه جمله اين يعني باشند گرد
يعني نميباشد درست آن برعكس اما است درست جمله اين خود چند هر كه باشد داشته شك كسي
.است گردو گردي هر گفت نميتوان
به نباشد ، آشنا حد بدين تا كه دهيم ادامه ديگري مثال با را كارمان باشيد موافق اگر
:كنيد دقت است شده ايراد احزاب مديران از يكي توسط مثلا كه فرضي سخنراني يك از بخشهايي
و ارتقاءآزادي و رشد مديران و اعضا هدف تنها حزب ، اين در كه ميدانيم ما تمام"
و هستند روبهرو سياسي و مالي فراوان مشكلات با صادق و درستكار احزاب همه و است عدالت
فشار ميشود ، بيشتر روزبهروز مالي مشكلات هستيد ، ما فراوان مشكلات شاهد شما خود
نميتوانيم را رسمي پرسنل و كاركنان حقوق حتي ميشود وارد حزب به فوقالعادهاي اقتصادي
درستي و صداقت ميتواند مشكلات اين از بهتر دليلي چه كنيد ، قضاوت خودتان كنيم ، پرداخت
دهد؟ نشان را حزب اين عملكرد
حزب اين اعضاي من نظر به اما برسد نظر به قانعكننده سخنراني اين اول نگاه در شايد
اين هم واقعا اگر حتي حداقل است ، صادقانه و درست حزب عملكرد كه شدهاند قانع زود خيلي
در ديگر عبارت به.دهد نشان را مسئله اين نميتواند وجه هيچ به مذكور سخنراني باشد ، طور
اساس.است پذيرفته صورت "است گردو گردي هر" مشابه دقيقا اشتباهي ، صحبتها ، اين
درست و صادقانه كه احزابي و گروهها تمامي كه است نكته اين بر مبتني حزب مدير استدلال
وجود از گاه آن و هستند روبهرو غيرمالي ، چه و مالي چه فراواني ، مشكلات با ميكنند كار
كنيد دقت.بود گرفته نتيجه را حزب درست عملكرد و حقانيت حزب ، اقتصادي فراوان مشكلات
گردويي هر كه اين از ما اول حالت در.باشد نشده روشن اشتباه دو اين مشابهت هنوز شايد
در و (است غلط حتما استدلال اين كه) است گردو هم گردي هر كه ميگرفتيم نتيجه است گرد
ميخواهيم است رو روبه فراوان مشكلات با درستي و صادق حزب هر كه اين از هم حالت اين
و است درستكاري و صادق حزب است ، روبهرو فراوان مشكلات با كه حزبي هر كه بگيريم نتيجه
حزب هر واقعا آيا كه نداريم كاري مسئله اين به ما.است نادرست الزاما نيز استدلال اين
اگر ، حتي باشد ، درست ادعا اين ميكنيم فرض نه ، يا هست روبهرو فراواني مشكلات با درستي
نشاندهنده وجه هيچ به اقتصادي ، مشكلات وجود يعني نيست درست آن برعكس هم باز باشد چنين
در درستكار و صادق احزاب جامعهاي در است ممكن بله ، .نيست حزب مديران صادقانه عملكرد
يك زياد مالي مشكلات وجود از هم ، جامعه همان در حتي اما باشند داشته قرار اقتصادي فشار
عمل صادقانه نهتنها حزبي بسا چه گرفت ، نتيجه را عملكردش صداقت و درستكاري نميتوان حزب
.باشد شده اقتصادي مشكلات دچار اعضايش ، مالي استفاده سوء خاطر به دقيقا بلكه است نكرده
هر".بياوريم هم ديگر ساده نمونه چند بدهيد اجازه نيستند ، كم مثالها دست اين از
بالاترين از كه من نباشم موفق من چرا پس است ، بالايي نفس به اعتماد داراي موفقي ، انسان
كه است درست ;است داده رخ اشتباه همان باز هم فوق مثال در ".برخوردارم نفس به اعتماد
كه كس هر كه گرفت نتيجه نميتوان اين از اما دارد بالايي نفس به اعتماد موفقي انسان هر
پشت نفس ، به اعتماد بر علاوه موفقيت براي است ، موفقي انسان دارد ، بالايي نفس به اعتماد
نظر در را ديگري نمونه حالاباشد لازم ديگر چيزهاي بسياري شايد و مناسب شرايط كار ،
اصرار آن روي چقدر ولي باشد درست حرفتان شايد هستيد ، آدمي عجب شما كه واقعا":بگيريد
نشان شما اصرار همين ميكنند پافشاري شديدا حرفشان روي لجباز ، آدمهاي همه ميكنيد ،
"...هستيد لجبازي آدم حد چه تا كه ميدهد
حرفشان روي لجباز آدمهاي همه كه اين از است ، شده تكرار اشتباه همان هم ، بالا نمونه در
لجبازي آدم ميكند ، پافشاري حرفش روي كه كسي هر كه گرفت نتيجه نميتوان ميكنند پافشاري
چيزي درستي به قانعكننده دلايل داشتن خاطر به كسي كه نيز مواردي در واقع ، در است ،
حرفخودمان روي اصرار يعني لجبازي به ربطي هيچ و ميكند پافشاري آن روي بر است مطمئن
است ب الف هر شكل به جملاتي از كه ، اين كلام پايانندارد استدلال ، و دليل بدون
معروف مثال در عاميانهاش صورت در اشتباه اين است ، الف هم ب هر كه گرفت نتيجه نميتوان
ميتوان نتايجي چه است ب الف هر از كه اين.ميدهد نشان را خود "نيست گردو گردي هر"
غلط نتيجهگيري چنان دهم نشان كه بود آن من قصد تنها ندارد ، ربطي ما امروز بحث به گرفت
استدلالهاي چنين از بهرهگيري با كه كساني درباره اما.دارد وسيعي كاربرد چند هر است ،
ناآگاهانه ، يا آگاهانه بگويم ، بايد دارند ، خود مخاطب به ادعايي قبولاندن در سعي نادرستي ،
گفتوگو براي ساده راه و افتاد خواهند آن دام به زود يا دير خود كه ميكنند حفر چاهي
فرم بگيريم ، نتيجه را آن برعكس عبارتي از ميخواهيم وقتي كه است آن دلايلي چنين درباره
!نيست گردو گردي هر كه باشيم داشته ياد به را مثل اين كلي
|