باندها تيررس در رئيسجمهور يك ;الجزاير
ميكند عصبي را مشرف دموكراتيك روشهاي
ديدگاه
سياستمدار نگاه
باندها تيررس در رئيسجمهور يك ;الجزاير
.ميدهد قرار هدف را رئيسجمهور كه است حملاتي لحن تشديد از حاكي الجزاير كنوني وضعيت
ميدهد نشان دستهجمعي قتلهاي تكرار صورت به را خود امنيتي ، جهت از مسئله اين
شريف داوود
عسگري محمدعلي:ترجمه
طريق از كه است گرفته قرار غيرمستقيم حملاتي معرض در الجزاير جمهور رئيس روزها ، اين
پيش را پرسش اين و داده قرار هدف مورد را او شخص اول درجه در اطرافيان ، با برخورد
ماجرا اين ابتداي چيست؟ هدفشان و دارند قرار روند اين پشت در كساني يا كسي چه كه ميكشد
مسئول مقام يك كه برميگردد كشور اين استقلال سال چهلمين يادبود و پيش روز چند به
در شود فاش نامش نخواست كه وي.كرد منفجر را بمبي خود اظهارات با نظامي بلندپايه
در ارتش كرد تاكيد ميشود منتشر فرانسه زبان به كه الجزايري روزنامه يك با گفتوگو
سياسي محافل از بسياري !داشت را شانس كمترين كه كرد حمايت نامزدي از سال 1999 انتخابات
سوءتفاهم هنوز بوتفليقه و ارتش بين ميدهد نشان كه كردند تلقي اشارهاي را توصيف اين
.است كرده رد را آن بارها بوتفليقه كه مسئلهاي.دارد وجود زيادي
و نهاد اين بين روابط ارتش ستاد فرمانده تاريخي ، - مطبوعاتي همايش يك در بعد روز چند
است زود هنوز كه كرد تاكيد حال عين در اما كرد توصيف مطلوب شكل بهترين به را رئيسجمهور
و رفته فراتر هم اين از حتي وي.بپذيرند كشور راهبرد در را آنها مسئوليت سياستمداران تا
تا بگذارد بعدي نسلهاي اختيار در را فرصت و كند استراحت است مايل البته گفت تلويحا
مانعي ارتش اينكه اعلام با و طرح الحماري سرگرد را بعدي نكته.كنند تقبل را مسئوليتها
موضوع همان دوباره شود ، گذاشته غيرنظامي شخص يك عهده بر دفاع وزارت پست كه نميبيند
طرفهاي بعضيداد قرار خبرها ويترين در را جمهوري رياست و ارتش بين اختلاف پيشين
است اميدوار ارتش و است رئيسجمهور زمين در توپ اكنون كه ميكنند تصور چنين دستاندركار
.بود نگفته صريح را آن الحماري كه مسئلهاي.كند تعيين را دفاع وزير وي كه
جنگ آن خاطر به "سوايديه" افسر از پاريس از بازگشت در رئيسجمهور وقتي ديگر سوي از
داشت اظهار و منفجر را ديگري بمب نزار خالد بازنشسته ژنرال ناگهان ميكرد ، شكايت كثيف
اين از را پا حتي و ميگردد طرحريزي داخل در ميشود متحمل بيرون از ارتش كه را حملاتي
آن با همراهي نيز و بحران با اشتباه برخورد به را كشور امنيتي بحران علل و گذاشت فراتر
وي.شد توصيف حطاب آقاي به تروريست حطاب حسان چگونه كه زد مثال باره اين در و داد ارجاع
به سال 1991 ، انتخابات روند توقف كه داشت ابراز نكته اين از را خود شديد رنجش همچنين
طي كه بود بوتفليقه به غيرواضح اشارهاي اين و بود شده توصيف خشونتآميز اقدام نخستين
را جديد بن شاذلي استعفاي پي در قانوني انتخابات نتايج كردن باطل جمهوري رياست تبليغات
.بود كرده توصيف خشونتآميز عملياتي
بحران راهحل بود گفته كشور اين بحران شروع هنگام الجزاير اسبق نخستوزير غزالي احمد
در را قدرت مستقيم طور به ارتش و رفته كنار كاملا كنوني دولت كه است اين در كشور اين
در بوتفليقه به كمك از را خود تاسف نيز ورزش و جوانان سابق وزير عسلاوي ليليگيرد دست
از توانستند مسلح گروههاي توابين آن موجب به كه برنامهاي.داشت ابراز ملي آشتي برنامه
از يكي تفاصيل تكرار با و رفته تاسف ابراز اين از فراتر حتي وي.شوند برخوردار عفو
از بود ، آن در شهود از يكي نيز بوتفليقه كه عمومي اموال قاچاق به مربوط محاكمات
.كرد انتقاد رئيسجمهور
در را مهمي نقش كه است موضوعاتي همان سهگانه شخصيتهاي اين سوي از شده مطرح مطالب
به بنجديد يعني مستعفي رئيسجمهور از را قدرت و كرده ايفا سال 1991 انتخابات روند توقف
جريان به موسوم عناصر دعاوي مهمترين يعني داد انتقال بوضياف رياست به دولت عالي شوراي
كشور اين بحران براي را امنيتي راهحل و نفي را مسلح گروههاي با گفتوگو كه ريشهكني
.دارند نظر در
مصري شركت عليه را شديدي تبليغاتي حمله الجزاير داخل زبان فرانسوي روزنامههاي
با همراه تلفنهاي مناقصه در شركت اين پيروزي كه كردند ادعا و انداخته راه به اوراسكوم
دخالت به دادند ارائه را بهتري پيشنهادهاي كه مشهورتري و بزرگتر شركتهاي وجود
موفقيت منابع اين اعتقاد بهميبرد سود آن طريق از كه برميگردد بوتفليقه رئيسجمهور
به معروف و اماراتي فردي كه آن شركاي از يكي كه بود رابطهاي خاطر به شركت اين مدير
مسئول رسمي دستگاههاي دخالت رغم به شده ياد بحرانداشته جمهور رئيس با است الشرفاء
ندارد ، ابهامي هيچ مذكور مناقصه اينكه بر مبني آن اول مقام تاكيد و مراقبت و كنترل
شركت تبليغاتي ، حمله اين كه باورند اين بر ديگري محافل مقابل در.دارد ادامه همچنان
است گرفته هدف را رئيسجمهور آن از بيشتر بلكه نداده قرار هدف را الشرفاء يا و اوراسكوم
به برداشته در هم را عملي نتايجي كه او اصلاحطلبانه برنامههاي تا ميشود تلاش و
.بكشاند تعطيلي
سلسله از حلقه يك جز چيزي واقع در شد ، شايع الجزاير در كه الشرفاء به موسوم قضيه قطعا
.شود كشانده شكست به عربي كشورهاي و الجزاير بين همكاري تا ميشود تلاش كه نيست اقداماتي
شرايط كردن هموار به علاقهمند ادارات بعضي سطح در و دولت داخل در كساني كه حالي در
از يكي كه شد آشكارتر وقتي بحران اين.بودند الجزاير در عربي كشورهاي سرمايهگذاري
انصراف الجزاير بزرگ شهرهاي در هتل چند تاسيس براي برنامهاي اجراي از ليبيايي شركتهاي
شاهزاده طلال وليدبن انصراف خانه ، صدها تاسيس انجام در عرب پيمانكاران ناكامي.داد
در جديد شهر يك تاسيس طرح كردن منتفي مهمتر همه از و الجزاير بازار به ورود از سعودي
در صنعتي و تجاري منطقه يك ايجاد برنامه به پرداختن عوض در و دبي سبك به كشور مركز
ميدهد نشان كه است اموري همه و همه پاريس ، (لاديوانس) شيشهاي شهر سبك به پايتخت اطراف
هرگونه ميكنند سعي بيپروا كه ميبرند رنج نامريي باندهايي از الجزاير ملت و دولت
.كنند قطع اسلامي و عربي كشورهاي با را الجزاير ارتباط
با چنداني تفاوت شيوه نظر از ميافتد ، اتفاق بوتفليقه مورد در روزها اين را آنچه
و ساده تفاوت يك با.افتاد اتفاق زروال امين سابق رئيسجمهور دوران در كه ندارد حوادثي
ميشد ، حمله بتشين حمد ژنرال صميمياش دوست و خاص مشاور به زروال به حمله براي اينكه آن
زمان آن در آنها قصدكشاندند دادگاه به را او حتي و كردند وارد او به را اتهامي نوع هر
فورا و كرد درك را پيام اين سرعت به هم زروال و بشنود ديوار تا بگويند در به بودكه اين
رياست انتخابات در كه كرد اعلام مقرر موعد از پيش علنا و آمد كوتاه خود مواضع از
و احزاب كه اقدامي.رهاند دردسر از را خود ترتيب اين به و كرد نخواهد شركت آينده جمهوري
به كه كنند انتخاب را كسي شدند مجبور و گذاشت غيرمنتظره حيرتي در را فشار گروههاي
دوره آن در زروال براي بهتر جانشيني را بوتفليقه كه همانها آيا.بود بد كمتر نظرشان
با همراهي از كنوني رئيسجمهور آيا نيفتادهاند؟ راه به دوباره دادند تشخيص انتقالي
نشاط و امنيتي ثبات تحقق در اينكه يا است؟ شده ناتوان سياسي باندهاي اين خواستههاي
كه باشد كساني منافع تهديدكننده ميتواند كه آورده دست به را موفقيتهايي كشور اقتصادي
است؟ بحراني چنين استمرار آنها تلاش تمام و ميبرند سود كشور اين در موجود بحران از
.ميدهد قرار هدف را رئيسجمهور كه است حملاتي لحن تشديد از حاكي الجزاير كنوني وضعيت
در و ميدهد نشان دستهجمعي قتلهاي تكرار صورت به را خود امنيتي ، جهت از مسئله اين
به ملي آشتي براي شده صرف تلاش اينكه بر مبني ميشود ابلاغ پيامي وسيله اين به واقع
معتقدند برخي كه بربرهاست منطقه به مربوط مسائل اين ديگري ، جهت از.است انجاميده شكست
كه الشرفاء مسئله يا.ميدهد قرار خطر معرض در را كشور وحدت آنان خواستههاي به توجه
كليه.ميكند رد قاطعانه را اسلامي و عربي كشورهاي و مشرق سمت به الجزاير رويكرد هرگونه
برنامهريزي باشد كه قيمتي هر به رئيسجمهور كردن ساقط براي كساني ميدهد نشان امور اين
او به كه آورد پديد اساسي قانون در را اصلاحاتي دارد قصد بوتفليقه كه حالي در.ميكنند
اما كند ، كار بيشتر خود جمهوري رياست دوم دوره در بتواند تا شود واگذار بيشتري اختيارات
و درايت كه هست واقعيتهايي شد؟ خواهد موفق كرده شروع كه پروژهاي تكميل در او آيا
آن امكان همچنينآيد فائق مشكلات بر بتواند ميرود انتظار و ميدهند نشان را وي تجربه
همان از بارها چنانكه گويد ترك را صحنه ببيند ، بسته را راه وقتي كه دارد وجود نيز
خانهاش به دوباره نكند پيدا را مناسبي فضاي اگر كه كرده اعلام جمهورياش رياست ابتداي
سوال اين آنگاه و است شده تكرار زروال با گذشته تجربه همان شود چنين اگر.گشت بازخواهد
ميراند؟ حكم عملا الجزاير بر كسي چه پس كه ميشود مطرح
روزگاري.است روبهرو مشكلاتي چه با و ميگذرد چه اطرافش در ميداند خوبي به بوتفليقه
او تخت به آتش شعلههاي اكنون كه ميداند آيا اما است نشسته تيغزاري بر كه بود گفته
كه است شعلههايي خاطر به بلكه تابستان ، گرماي خاطر به نه آتش اين گرماي و رسيده
انداختهاند؟ راه به او ضد بر خاص اقتصادي و سياسي باندهاي
العربي القدس:منبع
ميكند عصبي را مشرف دموكراتيك روشهاي
همه اسلامآباد همكاري جلب براي نبايد كشور اين اما دارد ، نياز پاكستان به آمريكا گرچه
كند اختيار سكوت آنها برابر در يا و
داده قرار تاييد مورد را نظاميان حكومت اعمال
جياكومو كارول
جماليان شهرام:ترجمه
كه پاكستان رئيسجمهور مشرف پرويز ژنرال از آمريكا رئيسجمهور بوش جورج رضايت و خشنودي
را عقيده اين است بخشيده استحكام را خود قدرت پايههاي گام به گام گذشته ماه چند طي
سالار ، مردم حكومتهاي از حمايت بر مبني آمريكا ادعاي وجود با كه است كرده زنده دوباره
قرباني ترحم بدون را دموكراسي واشنگتن باشد ، ميان در استراتژيك منافع پاي كه هنگامي
كشور اين اما دارد ، نياز پاكستان به آمريكا گرچه كه دارند عقيده تحليلگرانكرد خواهد
و داده قرار تاييد مورد را نظاميان حكومت اعمال همه اسلامآباد همكاري جلب براي نبايد
.كند اختيار سكوت آنها برابر در يا
مشرف و (راست) آرميتاژ
كشورهاي و تروريسم حامي كشورهاي بين را مشخصي خط بوش سپتامبر ، يازدهم رويداد از پس
و اطمينان قابل مردي را مشرف آمريكا رئيسجمهور ميان اين در و كرد ترسيم ضدتروريسم
در تغييراتي ايجاد با مشرف آنكه از پس هفته يك.است كرده ارزيابي تروريسم عليه مبارز
رئيسجمهور":گفت سخناني طي بوش افزود ، خود اختيارات و قدرت به كشور اساسي قانون
به را ما قدرداني موضوع اين و دارد قرار ما كنار در تروريسم عليه جنگ در هنوز پاكستان
".كنيم تعقيب پيوسته را القاعده بايد ما كه ميكند درك خوبي به اوداشت خواهد دنبال
ميان به سخني هيچ پاكستان در دموكراسي وضعيت از آمريكا رئيسجمهور انتظار ، برخلاف اما
.نياورد
نخستوزيران مشاور عنوان به سالها براي كه پاكستان سياستمداران از يكي حقاني حسين
بزرگ اشتباه يك مشرف قبال در بوش سياست كه است باور اين بر ميكرد فعاليت كشور اين سابق
.داشت خواهد دنبال به را هولناكي نتايج پاكستان كشور نه و مشرف بر واشنگتن تمركز و است
رئيسجمهور ماركوس فرديناند اخراج انقلاب 1979 ، در ايران شاه سرنگوني به اشاره با وي
كه ميكند تاكيد پاكستان سابق رهبر ضياءالحق ژنرال سياسي مشكلات و كشور از فيليپين سابق
بين شكاف وي ، دموكراتيك غير اعمال گرفتن ناديده و مشرف از حمايت بر سفيد كاخ اصرار
افتاد اتفاق ايران در كه آنچه است ممكن و كرد خواهد عميقتر را پاكستان مردم و آمريكا
.شود تكرار نيز پاكستان در
بوش اگر كه عقيدهاند اين بر پاكستاني سياستمداران از ديگر بسياري و وي ميگويد حقاني
دموكراسي اوليه اصول كردن پايمال دليل به را او پاكستان رئيسجمهور از تمجيد جاي به
احتمال اين ميكرد ، گوشزد وي به را اقدامات اين از ناشي عواقب و ميداد قرار شماتت مورد
.ميكرد نظر تجديد خود دموكراتيك غير اعمال در مشرف كه داشت وجود
مورد مشرف از نامعقولانهاش حمايت خاطر به را بوش نيز ژورنال والاستريت روزنامه
يك با همكاري جاي به آمريكا نبود بهتر آيا":نوشت روزنامه اين.است داده قرار انتقاد
تقويت تروريسم عليه اتحاد امنيت كار اين با آيا ;ميگرفت را مردمي دولت يك جانب شخص ،
"نميشد؟
تا داد قول و گرفت دست در را قدرت خونريزي بدون كودتاي يك در سال 1999 در مشرف
رياست دوره تا است كرده سعي وي آن جاي به اما كند ، حاكم كشور در ديگر بار را دموكراسي
حال در.دهد افزايش را دموكراتيك نهادهاي بر خود كنترل و كند طولانيتر را خود جمهوري
ميداند لازم كه زمان هر خود تشخيص به تا يافته را قدرت اين پاكستان جمهور رئيس حاضر
وي.كند اعلام منحل را ميشوند برگزيده مردم مستقيم راي با آن اعضاي كه كشور پارلمان
نخستوزيران شريف نواز و بوتو بينظير شركت راه سخت ، گزينشي معيارهاي تحميل با همچنين
.است كرده مسدود را نخستوزيري مقام مجدد احراز براي كشور سابق
به را اجازه اين ميتواند بوش اگر كه ميكند مطرح را سوال اين سپس ژورنال استريت وال
براي آزاد انتخاباتي خواهان و داده جلوه مشروع غير را فلسطينيها رهبر كه بدهد خود
به و نميدهد انجام پاكستان ديكتاتور مورد در را كار اين چرا شود ، جديد رهبري تعيين
نميشتابد؟ كشور اين مردم ياري
از زيادي عده كه شده باعث فلسطين در دموكراتيك اصلاحات ايجاد براي بوش لجوجانه اصرار
منتقدان.كنند تنفر احساس واشنگتن دوگانه سياستهاي قبال در جهان سياستمداران و مردم
آنان همكاري به آمريكا كه ديگري مستبد دولتهاي تحمل دليل به را بوش سياسي ، مسائل
حمايت با آمريكا كه هستند نگران اين از آنان.دادهاند قرار خود حملات مورد دارد احتياج
اين دارد ، غيردموكراتيك دولتي و است مجهز هستهاي سلاح به كه پاكستان مانند كشورهايي از
عاري و دموكراتيك حكومتي داشتن آمريكا با نزديكي شرط كه ميدهد كشورها ساير به را پيام
به را ارمغان اين آمريكا سياستهاي با "بودن همسو" بلكه نيست ، هستهاي سلاحهاي از بودن
.داشت خواهد دنبال
آورده وجود به كشور اساسي قانون در را تغييراتي مشرف اينكه از آمريكا خارجه وزارت
.است دانسته پاكستان در دموكراسي تقويت راه در عقب به گامي را آن و كرده نگراني ابراز
قرار بوش سخنان تحتالشعاع شده ابراز خارجه وزارت سخنگوي معاون توسط كه هشدار اين اما
.است گرفته
خصوصي طور به آباد اسلام از خود ديدار در نيز آمريكا خارجه وزير معاون آرميتاژ ريچارد
كه دارند تاكيد آمريكايي مقامات و بازگردد دموكراسي سوي به كه بود كرده ترغيب را مشرف
در دموكراسي استقرار به است مصمم واشنگتن و گرفته صورت مصالحي بنابر مشرف از بوش تمجيد
گروههاي بر غلبه و دولت حفظ راه تنها اين آنان نظر به بنا زيرا كند كمك پاكستان
.تندگراست
هنوز كشور اين در دموكراسي آنكه بر مبني پاكستان نظاميان گله با بوش دولت حال اين با
.ميكند همسويي و همدردي احساس شد ، خواهد فراگير فساد آن استقرار صورت در و نشده شكوفا
اقدامات اين مشرف نميكنم فكر":است گفته مورد اين در آمريكايي مقامات از يكي
دوست او.باشد داده انجام خود شخصي خواستههاي به يافتن دست منظور به را [غيردموكراتيك]
عصبي را وي دموكراتيك روشهاي به بازگشتن فكر اما.بماند باقي دائمالعمر حاكمي ندارد
كشور اين ثروتمند و سياستمدار طبقه.دارد موضوع اين براي خوبي دلايل هم حق به و ميكند
".ندارند را دموكراسي پذيرش ظرفيت هنوز
كشور ، استقلال از سال گذشت 54 با كه عقيدهاند اين بر پاكستاني سياستمداران از برخي
نكرده پيدا را پاكستان حكومتي و اجتماعي ساختارهاي در دوانيدن ريشه شانس هنوز دموكراسي
سال چند هر كشور اين ارتش كه ميشود ناشي آنجا از بزرگ مشكل كه باورند اين بر آنها.است
به ميكند فكر ارتش آنان عقيده به.ميزند كنار را مردمي رهبران و نهاده پيش قدم يكبار
.داد تغيير و كرده بازنگري را آن اصول بار يك وقت چند هر بايد دموكراسي تمرين جاي
رويتر:منبع
ديدگاه
برنميگردند راه ميانه از آمريكاييها
قنواتي زارعي اردشير
نامتجانسي دادههاي از ناشي آن حول گمانهزنيهاي و آمريكا - عراق روابط در اخير تحولات
اين حركتي سير مجموع درميدهند بروز خود از عراق به حمله مخالفان و موافقان كه است
كشورهاي مخالفت شدن فعال با.نيست نظامي تهاجم گزينه نفع به كنوني شرايط در وضعيت
و حمله با مخالفت در روسيه موضعگيري و مانور تهاجم ، با همراهي عدم اعلام و عراق همسايه
خواست تحقق عدم فعال ، و اقتصادي كلان قراردادهاي عقد قالب در بغداد با رابطه تعميق
حاكم ساختار اجزاي بين شكاف همه از مهمتر و عراق ، عليه جهاني ائتلاف تشكيل براي آمريكا
و همه ميگيرد جهت نظامي حمله مخالفين نفع به كه كشور آن عمومي افكار و متحده ايالات در
.است برده بالا را تصميمگيري ريسك عملا و داده افزايش را عراق مسئله حول ابهام همه
پارامترهاي و دادهها به صرف اتكاي با و كنيم نگاه مسئله به مكانيكي طور به چنانچه
پنهاني واقعيات اما ديد ، خواهيم دور بسيار را تهاجم افق بيشك كنيم قضاوت بخواهيم موجود
.ميكند دنبال را موضوع كردن عملياتي موجود تحولات ديالكتيك برخلاف كه دارند وجود نيز
و سياسي گزينه به برگشت راه كه نهاده قدم نظامي حمله گزينه و جنگ راه در آنگونه بوش
بعد آمريكا يافته تدوين استراتژي اصولا.است بسته رقيب بر و خود بر را مسالمتجويانه
پيامدهاي آن از عدول ديگر كه است يكسويهنگرانه و مطلق آنچنان سپتامبر حوادث 11 از
واقعيات كه است منطقي و درست مسئله اينميآورد همراه به آمريكا براي را ويرانگري
نحوه اما باشد جهاني جامعه اعضاي و گروهها ساختارها ، تمامي براي راهبردها تعيينكننده
راهبرد گردد ، قلمداد سير اين نقضكننده ميتواند مواقع بسياري در منافع پيگيري
دستيابي توضيح واقع در "ماست دشمن نيست ما با كس هر" بر مبني متحده ايالات يكسونگرانه
خود درون در را معاصر جهان واقعيات با تعارض اصولا كه شعاري است بهايي هر به منافع به
اول مرحله.ميگيرد شكل اساس همين بر آمريكا اقدامات و سناريوها تمامي كه حالي در.دارد
نظر به شمالي كره و ايران عراق ، خواندن شرارت محور با و شد پياده افغانستان در آن
.است يافته ادامه ميرسد
از 11 پس آمريكاي عمومي افكار در بوش جورج مشروعيت و اعتبار علت اصليترين و مهمترين
را راهبرد اين بخواهد گزينهاي چه چنان حال.است اقتدارگرايي همين به متكي سپتامبر
.شد خواهد مواجه مقاومت حداكثر با نمايد ، مخدوش
حسين صدام سرنگوني و عراق به نظامي حمله به تاكيد واسطه به اخير ماههاي در آمريكاييان
منطقه بخصوص و اروپا روسيه ، با آنان روابط و دادهاند قرار جهاني جامعه مقابل در را خود
در آمريكا سنتي متحدين كه بدانجا تا است گرديده مواجه بزرگي چالشهاي با خاورميانه حساس
عمومي افكار و كشاندهاند روابط در اختلال مرز به نيز را عربستان و مصر همچون منطقه
كنوني شرايط در پسكردهاند بسيج خود عليه نيز را خاورميانه مردم و جهاني
آن به و كند ايجاد خود براي را منفي تبعات اين آمريكا ميكنيم فكر كه است سادهانگارانه
.دهد مثبت پاسخ نظامي حمله مخالفان به راه ميانه در و نرسد نيز شده اعلام اهداف
ما با هركس" اقتدارگرايانه شعار دليل به كه ميدانند كسي هر از بهتر آمريكاييان مسلما
همين."است خورده شكست برگردد راه ميانه از هركس" كه باشد اين ميتواند "ماست دشمن نيست
.شود قلمداد او اطراف افراطي جناح و بوش بلندپروازيهاي بر پاياني ميتواند
وجود دليلي بدانيم آمريكا دغدغههاي مهمترين از يكي را انرژي چنانچه ديگر طرف از
به) خزر درياي حوزه معادلات به خود منافع حفظ براي روسها كه شرايطي در داشت نخواهد
حوزه اين در را آمريكا آينده اهداف دليل همين به و مينگرند (اوپك جايگزين و بديل عنوان
رها خود حال به را فعلي بحرانزده و نفتخيز خاورميانه آمريكاييها كشيدهاند ، چالش به
نيروي تحركات تشديد.نمايند عقبنشيني خود مواضع از شده اعلام اهداف به نيل بدون و كنند
مناطق و تاسيسات بمباران و اواكس جاسوسي هواپيماهاي گشتهاي عراق فراز بر آمريكا هوايي
شهروندان از نفر دهها شدن زخمي و شدن كشته به منجر كه گذشته روزهاي طي در بصره مسكوني
آمريكا متحد آسيبپذيرترين و نزديكترين عنوان به شارون قاطع اظهارات با وقتي گشت عراقي
هميشه كه عراق كردهاي و ميگردد مصادف عراق به حمله بودن قريبالوقوع بر مبني منطقه در
به خود منطقه فرودگاههاي گذاشتن اختيار در و تهاجم با همراهي از و انتقامجويي از
.كند تقويت را عراق به حمله گزينه بودن يقين به قريب ميتواند همگي ميگويند سخن آمريكا
آن و دارد وجود فرضي چنين تاييد در نيز روانشناختي مسئله يك شده گفته مسائل از جدا
با كه آمريكا جامعه درون در مخالفت رشد بخصوص و جهاني مخالفتهاي تعميق روبه روند اينكه
شود تبديل قدرتمند جنبشي به تا ميرود موضوع به آمريكايي ذينفوذ و مطرح شخصيتهاي ورود
فرمان تا واميدارد را بوش جورج بزند ، رقم سفيد كاخ افراطيون زيان به را توازن سطوح و
.كند صادر شود دير آنكه از قبل را حمله
غيرقابل و خاص شرايطي در و نيست مطلق امر يك هم باز عراق به حمله اصل پذيرش شك بدون
باشد مربوط آمريكاييان به آنچه از بيش شرايط اين البته.گردد نقض ميتواند پيشبيني
دست مهم اين به ميتوانند صورت دو در آنان و بود خواهد عراقيها بعدي حركت به بسته
فرضي كه گردد آمريكا با پنهان معامله يك وارد بنيادين گردش يك در عراق اينكه يكي:يابند
با عراقيها شود دير آنكه از قبل و آينده روزهاي در اينكه ديگر و بود خواهد بعيد بسيار
اتحاديه ملل ، سازمان جهاني ، جامعه با و صادقانه مشروع ، قبول ، مورد تازه ، پيشنهادهاي طرح
و سازنده تعامل يك وارد تاثيرگذار و بينالمللي نهادهاي ديگر و اسلامي كنفرانس اروپايي ،
آمريكاييها براي عراق به حمله بر اصرار ادامه شرايطي چنين در.گردند بازدارنده همكاري
.بود خواهد گرانتر
سياستمدار نگاه
ميزبان سه بيانيه
عبادتي عليرضا:ترجمه
.نيستند بينهايت اقيانوسها در ماهيهانيست بيپايان زمين بخشش بذلو و گشادهدستي
حيات ما به كه زمين.نميگردد باز ديگر شد ، ويران آز و حرص دست به روزگاري كه آنچه هر
سوءاستفاده مورد تجاوزكارانه امروز ميسازد برطرف را ما نيازهاي منابعش از و ميدهد ،
.است بعدي نسلهاي در ما فرزندان سهم ميكنيم مصرف مسرفانه ما امروز چه آن ميگيرد ، قرار
در.ميآيند دنيا به بزرگانشان پدر و پدر سنگيني بدهيهاي ميراث با ما فرزندان
گزارش در كه طور هماناست مانده باقي راه يك فقط ندارد وجود گزينهاي مقابلمان
برخورد زمين با طوري امروزمان نيازهاي رفع براي ما":است آمده سال 1987 در برانتلند
رفع به ميتوانند چگونه بعدمان نسلهاي باشيم داشته توجه اين به آنكه بدون ميكنيم
".بپردازند خود نيازهاي
و استكلهم در زيست محيط و انسان زمينه در متحد ملل سازمان كنفرانس اولين از بعد سال سي
از 26 اجلاس اين امسال توسعه و زيست محيط مورد در ژانيرو ريودو اجلاس از بعد سال ده
برگزار ژوهانسبورگ در پايدار توسعه جهاني اجلاس عنوان تحت سپتامبر چهارم تا آگوست
نقطه به ژوهانسبورگ اجلاس ;ميزند گره با 2002 تاريخي لحاظ از را و 1992 و 1972 ميشود
.گشت خواهد تبديل جهاني مسائل و زيست محيط زمينه در بينالمللي هوشياري ايجاد در عطفي
از كه دغدغههايي است؟ ساخته آماده را خود دارد پيش در كه نويي چالش براي جهان آيا
.شد استكهلم در تاريخي 1972 كنفرانس طراحي باعث بود شده ايجاد زيست محيط ويراني و تخريب
و جهاني اولويتهاي و سرفصلها در زيست محيط گرفتن قرار استكهلم ، اجلاس دائمي نتيجه
.بود موضوع اين به مردم هوشياري افزايش و زيست محيط چندجانبه و جهاني حفاظت عصر آغاز
وجود "فردگرا آينده" كه بود اين شد ، شناخته رسميت به اجلاس آن در كه حقيقتي مهمترين
و شريف اصيل ، تلاشي زيست محيط از حفاظت ".هستيم سهيم زمين يك در همه ما" ندارد
بقاي اساس و استراتژيك پايه زيست ، محيط بقاي كه اينجاست نكته اما.است تحسينبرانگيز
به دوش بايد زمين از حفاظت.است انسانها رفاه و تامين از صحبت اساسا اينجا.است انسان
درهم زيست محيط و توسعه.برود پيش انسان كرامت و امنيت بهبود و فقر با مبارزه دوش
است تشنگي از مردن حال در كودكش كه مادري از كه ميرسد نظر به زيادي توقع.تنيدهاند
كه پدري از اگر است زيادي توقع.باشد نگران باتلاقي زمينهاي سلامت مورد در بخواهيم
فكر بيرويه ماهيگيري زيستمحيطي عواقب مورد در بخواهيم ميدهند جان گرسنگي از فرزندانش
.كند
غذا پختن به نياز گرسنهاش خانواده كردن سير براي كه زني از است زيادي توقع واقعا
.باشد زمين گرمايش تغييرات و جنگلها فكر به بخواهيم دارد ،
ميليارد از 1/1 بيش.ميكنند سقوط فقرا دسته به انسان ميليون ده سال هر سال 1990 از
در كافي آب كه ميكنند زندگي مناطقي در مردم از نفر ميليارد دارند 5/1 سوءتغذيه انسان
پيشرفت كيلومتر ده بيابان سال هر آفريقا از بخشهايي در ميدانيم ما و ندارد وجود آن
.ميكند
از بيسابقهاي سطح به جهان كه زماني در درست هم آن ميشود عميقتر غني و فقير شكاف
نيروهاي مديون لجامگسيخته توليدات اين و است رسيده ثروت انباشت و جهاني توليد
.گذشتهاند دهه يك در جهانيسازي
ميشود عميقتر [اطلاعاتي] دانشي و ثروتي شكاف بنشينيم فقر گسترش تماشاي به منفعل اگر
.دارد انسانيت و اخلاق اضمحلال از نشان كه مييابد ادامه زيست محيط ويراني و تخريب و
بهخصوص منابع كلان و هنگفت رفتن هدر زيست ، محيط ويراني و شكاف شدن عميقتر ادامه
جاي چيز هيچ شرايطي ، چنين در.است پايدار توسعه در عامل مهمترين عنوان به انساني منابع
از [gender perpective] جنسيتي ديدگاه پايدار توسعه براي و نميگيرد را زنان نقش تقويت
.نيست هيچكس نفع به وضعي چنين ادامه.است حياتي اجزاي
نميشود محسوب اضافي بار نهتنها پايدار توسعه پيشبرد و سياستگذاري سرمايهگذاري ،
.است گذاشته انسان اختيار در استثنايي فرصت يك بلكه
به حاشيه از را مردم اجتماعي لحاظ از ميسازد ، جديد مشاغل و بازار اقتصادي لحاظ از
كاهش را انساني و طبيعي منابع سر بر موجود تنشهاي نيز سياسي لحاظ از ميكشاند ، صحنه
.گرفت خواهد را خشونتها بروز جلوي و داد خواهد
محيط از حفاظت چراي و بيچون ربط مورد در اجماع به رسيدن سال 1992 در ريو اجلاس دستاورد
.شد آغاز و مطرح ريو اجلاس از پايدار توسعه اصولبود اجتماعي _ اقتصادي توسعه و زيست
و ملي سطح در آن ابزارهاي و مفاهيم بايد و كند پيدا بيشتري عملي جنبه بايد ارتباطي چنين
پايدار ، توسعه پيشبرد زمينه در جهاني اجماع ايجاد باعث ريو اجلاس روح.شود پيگيري جهاني
چندجانبه زيستمحيطي توافقهاي نيز اجلاس آن از بعد.شد تنوعزيستي و گرمايشي تغييرات
موفقيتآميز موارد بعضي در و گرفت قرار كار دستور در نبود آساني كار آن به يافتن دست كه
.بود
دارد ادامه
|