بريل خط گذار پايه ايرانيان
ميبينند خواب هم نابينايان
اصلاح از بهتر مطبوعات جديد قانون تدوين
است آن
مطبوعاتي فعاليت آسيبشناسي ميزگرد در
:شد عنوان
به دادن ميدان مطبوعات كردن محدود
است خارجي سازمانهاي
سنگر قصههاي
يافت نام تغيير "نو ياس" به "نو روز" روزنامه
شرقي آذربايجان نگاران روزنامه صنفي انجمن
شد تشكيل
شد منتشر درمان و دارو
بريل خط پايهگذار ايرانيان
شد آغاز ايران در برجسته نوشتههاي بهكارگيري در ابتكار نخستين
بريل لوييس درگذشت سال يكصدوپنجاهمين بهانه به
قادر سايرين همانند نيز نابينايان روزي كه ميرسيد نظر به غيرممكن پيش سال پنجاه يكصدو
شد محروم بينايي داشتن از خود حيات دوره در كه بريل لوييس اما باشند ، نوشتن و خواندن به
تنها نه وي ابتكار.رسيد ثبت به وي خود نام به بعدها كه زد عملي ابتكار به دست
مدارج كسب به را آنان از عدهاي حتي بلكه كرد ، نوشتن و خواندن به قادر را نابينايان
ميتوان جرات به كه شاهكاري رساند ، بالا شغلي موقعيتهاي به نيز و علمي و تحصيلي عالي
.كرد دوچندان آنان در را حيات به ميل و دگرگون را آنان زندگي گفت
و بريل خط به مسلط نابينا افراد از چهارم يك فقط آلمان ، نابينايان انجمن اعلام براساس
نقص وجود يكي ، است ، نكته دو مويد كم تعداد اين هستند ، خط اين به نوشتن و خواندن به قادر
نابينا افراد از دستهاي محض تنبلي ديگري و نابينايان از تعدادي در دستها ناحيه از عضو
از را خود بينايي زندگي دوران طول در كه است افرادي به مربوط تنها تنبلي اين البتهاست
با كامپيوتري و تجهيزاتصوتي طريق از را خود نيازهاي ميدهند ترجيح و دادهاند دست
.كنند برطرف مهارتهايشان به توجه
حس به بينايي حس انتقال در نابينايان اكثر بريل ، خط الفباي فراگيري بودن آسان عليرغم
با.كنند درك ميكنند لمس كه را چيزي آن نيستند قادر راحتي به و مشكلاند دچار لامسه
قرار نابينايان دسترس در كه است امكاني بهترين بريل الفباي معتقدند كارشناسان همه ، اين
.كنند رفع را خود نوشتن و خواندن نيازهاي حداقل بتوانند تا است گرفته
فراگيري مانع كه را ديگري عامل كمبينا ، كامپيوتر كاربران دوستي گروه كارشناس بريس پيتر
آموزش براي محدوديتهايي مساله اين كه ميداند شنوايي ناحيه نقص وجود ميشود نابينايان
.ميكند ايجاد دهندگان
در ميلادي چهاردهم قرن در نابينايان برجسته نوشتههاي كارگيري به در ابتكار نخستين
مدرسه اولين (18221745) فرانسوي"هوي والنتين" آن از پس سال چهارصد و شد آغاز ايران
برجسته حروفي با ابتدايي و ساده بسيار كلماتي آن در كه كرد تاسيس پاريس در را نابينايان
براي بسياري مشكلات همه ، اين با ميشد ، داده آموزش نابينايان به و چاپ كاغذ روي
خواندن به قادر تنها روش اين با آنان و آمد پديد بودند كافي مهارت فاقد كه نابيناياني
.بنويسند بتوانند كه آن بدون بودند
موازي ستون دو در نقطه شش آن براساس كه شد روشي ابداع به موفق"بريل لوييس" نهايت در
زبان هيچ نابينايان انجمن گفته به و بودند وعلامت عدد حرف ، بيانگر 63 افقي خط سه روي
.نيست خود زبان در روش اين اجراي به قادر شود مدعي كه نيست دنيا در شده شناخته
در تيز شيء برخورد اثر در سالگي سه سن در.شد متولد فرانسه شمال در سال 1809 بريل لوييس
.انجاميد وي نابينايي به كه شد چشمها ناحيه از آسيب دچار پدرش يراقسازي و كارگاهزين
در مادر و پدر حمايت با و رساند اتمام به خود روستاي عادي مدارس در را دبستان دوران وي
.شد نيز موسيقي آلت چندين فراگيري به موفق بالقوهاش ، استعدادهاي شناخت
اولين "باربر چارلز ماري نيكلاس" نام به ارتش افسر يك با آشنايي پي در سالگي سن 11 در
پيامهاي جنگ دوران در كه بود كسي ارتشي افسر اين.برداشت خود روش ابداع جهت در را گام
از بتوانند آنان تا ميرساند سربازان به كاغذ روي برجسته نقطههايي صورت به را خود سري
خود تجربيات بعدها وي.كنند دريافت را دستورها و پيامها شب ، تاريكي در حتي آن لمس طريق
پنج بريل.كرد استفاده آنها از نيز بريل و گذاشت پاريس نابينايان موسسه اختيار در را
اوج كه اين بدون اما شد خود نقطهاي شش زبان ابداع به موفق سالگي سن 16 در بعد سال
.بست دنيافرو از ديده سل بيماري اثر بر سالگي سن 43 در كند لمس را خود پيروزي و موفقيت
پرتغالمورد در او روش و شد فراگير فرانسه در بريل شهرت (سال 1854) بعد سال دو
.گرفت قرار استفاده
جهت صفحه و 4600 بخش در 32 بريل خط به انجيل جلدي پنج كتاب اولين ترجمه سال 1866 در
"نابينايان انجمن" "كريستوفل ارنست پاستور" سال 1908 در.رسيد چاپ به آلمان در نابينايان
نيز و چشمپزشكي و پزشكي تاسيسكلينيكهاي جمله از طرح هزاران اجراي به كمك هدف با را
.كرد تاسيس سوم جهان كشور در 108 آموزشي مراكز
و خود پيرامون محيط با نابينايان بيشتر چه هر سازگاري ايجاد انجمن ، اين اهداف ديگر از
خدمات ارائه نياز صورت در و دستها يافتن مهارت براي توانبخشي برنامههاي خانوادهشان ،
;بودند دستها ناحيه از آسيب دچار كه نابيناياني از دسته آن براي دارويي و درماني
.برد نام ميتوان
براي آن فراگيري و است استفاده مورد بشري دانشهاي انواع انتقال براي بريل خط امروزه
خط به عادي متون بازنويسي براي اكنون.است امكانپذير يكسان ، به عادي ، مردم و محققين
كودكان كشورها ، بسيارياز در و ميشود استفاده الكترونيكي مدرن دستگاههاي از بريل
متون ساير و لغتنامهها درسي ، كتابهاي.ميپردازند تحصيل به بينا كودكان كنار در نابينا
آنان براي مجلات و كتب تهيه به مخصوصي موسسات و ميگيرد قرار آنان اختيار در بريل خط به
با كه است وانتشاراتي چاپي موسسه تنها "رودكي مجتمع" ايران ما كشور در دارند ، اشتغال
روزنامه نيز و بريل خط به كتابهايي چاپ به اقدام اندك ، چه اگر امكانات تجهيزاتو
توسط شده منتشر كتابهاي جمله از.ميكند نابينايان مخصوص روزنامه تنها ،"سپيد ايران"
.است شده چاپ بريل خط به صفحه جلد 200 هر و جلد در 13 كه است"مثنوي" كتاب موسسه ، اين
در را دارو بستههاي روي شده نوشته لازم نكات داروسازي ، شركتهاي كشورها ، اكثر در امروزه
.بيابند را آن از استفاده امكان نابينايان تا مينويسند نيز بريل خط به عادي خط كنار
قدرت و آن فراگيري سادگي به تا بياموزيد را آن الفباي است كافي بريل ، خط خواندن براي
حيثيت نابينا نابغه اين"بريل لوييس".ببريد پي نابينايان زندگي دگرگوني در شگفتانگيزش
او نقطهاي الفباي ;گفت ميتوان جرات به و بازگردانيد آنان به نابينايانرا انساني
.ميكند پرفروغ و روشن را آنان تاريك دنياي كه است خورشيدي
زايتونگ الگمانيه فرانكفورتر:منبع
رشيدي سايه:مترجم
ميبينند خواب هم نابينايان
است شما سوال به پاسخ در گزارش اين
ميكند خطور ذهنشان به نابينايان با برخورد در بينا اشخاص كه مسائلي عجيبترين از يكي
.است نابينايان خواب
خواب ميبينيد خواب شما اگر ميپرسد ديگري ميبينند؟ خواب نابينايان آيا ميپرسد دوستي
قبلا كه شخصي آيا ميپرسد عابري ميبينيد؟ هم را رنگها خواب در شما آيا است؟ چگونه شما
علاقهاش مورد اشخاص تصوير است داده دست از را بينايياش تدريج به ولي است داشته بينايي
خير؟ يا ميبيند خواب در را
ميبينند؟ خواب چطور مطلق نابينايان
:ميگويد سلامي.ميشويم جويا را مساله اين آنها از و ميرويم مطلق نابينايان سراغ به
ادراكات و حسي تجارب انسان ديگر عبارت به است انساني هر موجود وضعيت از انعكاسي خواب
در و دارند قوي شنوايي حس و لامسه حس مطلق نابينايان.ميكند مشاهده خواب در را خود
اتفاقات و صحنهها همه ميكنند لمس را اشياء و ميشنوند را انسانها صداهاي بيشتر خواب
به.نميكنند مشاهده صحنهها اين از تصويري ولي ميافتد اتفاق نابينايان براي خواب در
حس را تاريكي و روشنايي همان هم خواب در ميكنم حس را تاريكي و روشنايي من مثال طور
.نيست خارقالعادهاي مساله نابينايان خواب بيشتر ، نه ميكنم
نابينايان خواب از غلطي تصورات مردم از بسياري است معتقد روانشناسي دانشجوي حسيني سهيلا
همه و ميشوند خارج نابينايي حالت از خواب هنگام در نابينايان ميكنند تصور آنهادارند
نابينايان.نيست چنين واقع در ولي ميكنند مشاهده خواب در جزئياتش با را صحنهها و اشيا
بعد.محروماند بينايي حس از بيداري در زيرا ندارند خواب در بصري ادراكات هيچگونه مطلق
تجربه كه "نابيناياني دير از" سوالاتمان از برخي پاسخ براي مطلق نابينايان با گفتگو از
را تصورش هرگز كه رسيديم پاسخهايي به و شديم جويا را مساله اين داشتهاند بينايي
است داده دست از را بينايياش سالگي در 18 كه نابينا دير دوستان از يكي.نميكرديم
خواب قبلا كه شكلي همان به يعني ميبينم خواب بينا يك مانند دقيقا من:ميگويد
حتي ميبينم خواب در نديدهام هرگز كه را جديدي محيطهاي من: ميگويد او.ميديدم
.است شده قويتر گذشته به نسبت بصريام ادراكات
قراردادي رنگها:ميكند اظهار ميبينيد هم را رنگها شما آيا كه سوال اين به پاسخ در او
دادهام دست از را بيناييام كه حاضر حال در ميديدهام را رنگها سالگي تا 18 من.هستند
چهره ميتواند حتي او كه ميكند اشاره جالب نكته اين به او.ميبينم رنگي را اشياء
.دهد تشخيص خواب در را اشخاص
اينكه وجود با:ميكند اظهار است داشته بينايي سالگي سن 28 تا كه كامپيوتر مربي كيهاني
اوقات گاهي حتي و ميكنم مشاهده را اشخاص چهره خواب در ولي هستم نابينا است سال 20
.ميبينم پيرتر را آشنايانم برخي سيماي
خوانده خود سوي به را او حضرت آن و ديده را رضا حضرت خواب شب يك كه ميكند اشاره كيهاني
در كرده مشاهده خواب در واضح شكلي به را حضرت آن سيماي او كه اينجاست جالب نكتهاست
.بود نديده را حضرت اصلا كه حالي
معتقد طباطبايي علامه دانشگاه روانشناسي دانشكده علمي هيات عضو دولتآبادي دكتر خانم
آنچه و دارد نابينا افراد بيداري و خواب الگوي در بسزايي نقش بينايي معلوليت درجات است
.ميكنند طي را واحد شبانهروزي سيكل يك بينا افراد همانند نابينا افراد است اهميت حائز
جايگزينهايي با نابينا در رويا محتواي بدون يا محتوا متناقضبا خواب ميكنم فكر من
عدالت و خوبي شرافت ، همچون مفاهيمينيستند ذهني تصويرسازي جايگزينها اين و است همراه
اين.مييابد تبلور رويا در مفاهيم همين و مييابد تجسم ثابتي شكل به نابينايان ذهن در
ندارند مشكلي انتزاعي مفاهيم ساخت در نابينايان.بصري تجسم نه هستند فرامفهومي مفاهيم
.ببينند خواب تا بود خواهند قادر بصري ابعاد بدون تجسم طريق از نابينايان نتيجه در
در خواب:ميگويد نابينايان خواب درباره طباطبايي علامه دانشگاه مدرس درآمدي شريفي دكتر
و اشخاص يا اشيا درباره شنيدهها از خواب اول شكل در ميگيرد صورت شكل دو به نابينايان
شخص يك يا و شيء يك قالب در را شنيدهها همان نابينا شخص و ميگيرد صورت محيط لمس يا
.ميكند احساس
خاصي تغييرات رابا خاص دوره يك شب طول در انسان مغز فيزيولوژي كه است اين دوم ديدگاه
ديدن به نياز لزوما ميبيند خواب در را آنچه نابينا شخص يك نظر به بنابراين.ميكند طي
شخص يك مغز فرآيندهاي و تغييرات براساس نتيجتا.ندارد روز طول در شيء يا صحنه آن
به پاسخ در درآمدي شريفي دكتر.نمايد احساس را شخص يك يا شيء يك بود خواهد قادر نابينا
كسي صورت است قادر است داشته بينايي تجربه قبلا كه ديرنابينا شخص يك چگونه كه سوال اين
خواب در شبيهسازي طريق از عمل اين:ميگويد ببيند خواب در است نديده قبلا كه را
در اشخاص سيماي از كه تصاويري نابينا اشخاص ديگر عبارت به ميگيرد ، صورت نابينايان
و كرده هماهنگ هم با شنيدهاند نابينايي هنگام در كه اشخاصي صداي با ديدهاند گذشته
.ميكنند شبيهسازي خواب در خاص بهگونهاي
شاهوردي حاجي اميرحسين
اصلاح از بهتر مطبوعات جديد قانون تدوين
است آن
.است آن اصلاح از مناسبتر مطبوعات جديد قانون تدوين:گفت وكلا كانون رئيس:اجتماعي گروه
و تدوين تعجيل و شتاب با شرايط تحت دو هر آن اخير اصلاح و مطبوعات اوليه قانون چون
آن براي اصلاح ظرفيت شدن قائل از بهتر جديد قانون تدوين ميرسد نظر به است شده تصويب
.است
كه مطلب اين بيان با ايسنا با گفتوگو در مركز دادگستري وكلاي كانون رئيس كشاورز ، بهمن
اظهار مطبوعات منصفه هيات خصوص در باشد ، شده برطرف بدوا موجود موانع بايد منظور اين به
دستاندركاران همه و مطبوعاتي جرم اجزاء كليه به بايد منصفه هيات حضور با رسيدگي:داشت
طبق و است جامعه عمومي وجدان نماينده منصفه هيات زيرا شود ، داده تسري استثناء بدون آن
مورد اين در استثنايي باشد ، آن حضور با بايد مطبوعاتي جرم به رسيدگي اساسي قانون
.شد قايل نميتوان
و تبعيض بدون و قرعه قيد به باسواد ، افراد ميان از منصفه هيات اعضاي است بهتر:افزود وي
از غرض زيرا شوند انتخاب خاصي طبقات و قشرها به منصفه هيات در حضور حق كردن منحصر
آوردن دست به نه است ، مطلب يك به نسبت عمومي نظر دريافتن منصفه ، هيات حضور با رسيدگي
بدانيم مشورتي فقط را منصفه هيات نظر اينكه:كرد تصريح كشاورز.جامعه از خاصي قشر قضاوت
.است نداشته نظري همچنين اساسي قانون قانونگذار و است مغاير آن وجودي علت و فلسفه با
مطبوعاتي فعاليت آسيبشناسي ميزگرد در
:شد عنوان
دادن ميدان مطبوعات كردن محدود
است خارجي سازمانهاي به
.شد برگزار "مطبوعاتي فعاليت آسيبشناسي" موضوع با ايسنا مطبوعاتي ميزگرد:اجتماعي گروه
مدرن جهان تعريف:گفت ميزگرد اين در مطبوعات آزادي از دفاع انجمن سخنگوي شمسالواعظين
چراكه نظام ، مشروعيت مايه و است دموكراسي چهارم ركن مقوله اين كه است آن مطبوعات از
به را عمومي افكار مباني نميتوانست ديگري ركن هيچ و هستند حكومتي قواي سهگانه قواي
جوامع در قدرت اركان دموكراسي ، چهارم ركن رواج با اينكه بيان با وي.كند منتقل حكومت
است ، سهگانه قدرت اركان كه جوامعي در:گفت درآمدهاند ، پايدار چهارپايه يك شكل به مدرن
.است مشهود كمبودهايي
يك نفر هر61 براي ايراني جامعه:گفت مطبوعات آزادي از دفاع انجمن سخنگوي
اطلاعات انفجار عصر در اينكه اما دارد ، وجود (روزنامه نفر 3 يك هر درژاپن) روزنامه
نقطه ايران سياسي نظام هنوز كه است اين نمايانگر آن توقيف و مطبوعات كردن محدود هستيم ،
.است نكرده درك امروز جهان سياسي جغرافياي در را استقرارش
از مجموعهاي.نيست مشخص ايران در رسانهها با برخورد تكليف هنوز كه شد يادآور وي
معرض در و خاصاند قوانين فاقد تلويزيون و راديو جمله از غيرمكتوب و تصويري رسانههاي
نوعي با هستند خاصي جناحهاي متوجه كه نيز مكتوبي نشريات.نميگيرند قرار حقوقي دعاوي
توسعه شاخص مطبوعات تيراژ بودن بالا اينكه بيان با شمسالواعظين.ميشوند مواجه تسامح
لحاظ به يونسكو نظر از كشور چهارمين و صدوشصت رده در خرداد دوم از پيش ايران:گفت است
نزول ديگر بار توقيفمطبوعات ، با ولي آمد رده 153 به آن از پس و بود مطبوعات توسعه
.كردهايم
دانشگاه مطبوعات ، :گفت رسالت روزنامه سردبيري شوراي عضو انبارلويي ميزگرد اين ادامه در
و اروپايي چارچوب در تاكنون مشروطيت زمان از كه هستند مدرن نهادهاي از سياسي احزاب و
يا و استبداد تاثير تحت يا اخير سال در 150 ما مطبوعات عمدتا و كردهاند عمل آمريكايي
.بودهاند دين مخالف و سكولار عناصر دست در
مشخص را خود منظور بايد ميگوييم سخن مطبوعات آزادي از وقتي ما:كرد بيان انبارلويي
رضايت آيا است ، ..و روزنامهنگاران سرمايهداران ، آزادي آزادي ، اين از منظور آيا.كنيم
آيا اينكه آخر نكته و است؟ گرفته قرار توجه مورد آزادي از تعريف در مخاطبين اطلاعاتي
خير؟ يا است شده لحاظ مطبوعات از آزادي تعريف در رسانهها محتواي از سودمندي در مردم حق
به بارها ما:گفت مطبوعات با دوگانه برخوردهاي علل درباره پرسشي به پاسخ در انبارلويي
.شدهايم محكوم دادگاه جلسات از برخي در حتي و نميكنيم جنجال ولي رفتهايم دادگاه
اهانت مقدسات و دين به ما.دارد تفاوت خردادي دوم مطبوعات جرايم با ما جرم نوع البته
.شود توقيف روزنامهمان تا نميكنيم
سنگر قصههاي
شليك پيدرپي صداي ميكرد ، نفوذ داخل به سنگر ديواره از آرام آرام باران قطرههاي
رزمنده چند كانال داخل در آنسوتر ، .بود آميخته درهم باران قطرات ريزش صداي با گلولهها ،
قطرات.بود شده خيره باراني آسمان به گندمگون چهرهاي با قاسم.ميكردند ناله زخمي
را عكاسي دوربين او ميكرد ، شره باندها لابلاي از خونخيساند را زخمهايش باند باران
.ميفشرد را شاتر دكمه يكريز و بود گرفته رزمندهها سوي به
توي هم اون آوردي ، گير وقت كه هم تو !بابا:گفت و انداخت او به نگاهي رزمندهها از يكي
نفس بريد ، را امانش جانكاه دردي اما شد نيمخيز قاسمنداشت تمامي باران...معركه اين
از تفنگ قنداق كمك با سپس كرد ، محكم را خورده خيس باندهاي گره دستهايش با و كشيد عميقي
زير شكافته فرقي با نوجواني بسيجي.بود كرده پر را كانال داخل خونابه.خزيد بيرون سنگر
با همچنان او ميگرفت ، عكس صحنهها اين از هيجانزده قاسم ميكرد ، نجوا را جملاتي لب
.ميگرفت عكس كانال داخل منظرههاي از و ميرفت پيش زخمي پاي
پاك را آن لنز چفيه با كرد سعي بود ، شده خيس باران قطرههاي شتك با عكاسي دوربين لنز
فيلم برنده جلو دستگيره لحظهاي كرد ، سرخگون را دوربين رنگي غشاي خون ، لكههاي اما كند
تكاني دستگيره رفت ، ور دوربين دستگيره با كمي بود ، كرده قفل عكاسي دوربين گويي كشيد ، را
نگاه را كانال انتهاي تا كرد راست كمر ميشد ، شنيده كانال خم از گلوله شليك صداي خورد ،
لحظهاي.بود ايستاده مقابلش گلي لباسهاي با بلندقامتي سيهچرده عراقي سرباز كند ،
دوربين شاتر و گلوله شليك صداي.فشرد عكاسي دوربين شاتر دكمه روي را انگشت نكرد ، درنگ
صدفي هوشنگ.بود گرفته را عكس آخرين قاسمآميخت هم با
يافت نام تغيير "نو ياس" به "نو روز" روزنامه
انتشار 45 با خود جلسه هشتمين و چهل در دوشنبه روز مطبوعات بر نظارت هيات:اجتماعي گروه
.كرد موافقت نشريه انتشار 8 وضعيت تغيير و نشريه
و 2 فصلنامه ماهنامه ، 28 هفتهنامه ، 4 دو روزنامه ، 8هفتهنامه ، 2 يك شامل نشريات اين
و صاحبامتيازي به آشتي فرهنگ روزنامه انتشار با جلسه اين در نظارت هيات.است دوفصلنامه
"ياسنو" به "روزنو" نشريه نام تغيير با همچنين.كرد موافقت شمشيريان مهدي مسئولي مدير
.شد موافقت
شرقي آذربايجان نگاران روزنامه صنفي انجمن
شد تشكيل
مشكلات به رسيدگي باهدف شرقي آذربايجان روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
.شد تشكيل تبريز در آنان حقوق از دفاع و روزنامهنگاران
اين:گفت ايرنا خبرنگار با گفتوگو در دوشنبه روز انجمن اين موسس اعضاي از يكي
برنامههاي و خبرنگار جايگاه تبيين روزنامهنگاري ، فعاليتهاي ساماندهي در انجمن
.كرد خواهد فعاليت قشر اين صنفي و آموزشي
از را آنان شغلي امنيت تامين و استان خبرنگاري حرفه كردن تخصصي باديران احمد
.كرد ذكر انجمن اين آينده برنامههاي
با محلي روزنامهنگاران اطلاعات و دانش ارتقاي هدف با انجمن اين:گفت وي
و مدت كوتاه كلاسهاي شرقي آذربايجان استان اسلامي ارشاد و فرهنگ اداره همكاري
.كرد خواهد برگزار خبرنگاران براي بلندمدت
شد منتشر درمان و دارو
وساخت طراحي تكنولوژي چون شمارهمطالبي اين در.شد منتشر درمان و شمارهدارو هفدهمين
به سازماندهي براي اصولي رويكرد ميشود ، تشكيل علمي انجمنهاي مجمع ايران ، پزشكي جامعه
چاپ به نيستند حل راه كه راهحلهايي "او.بي.ان" و پزشكي نظام سازمان پزشكي ، جامعه
.است رسيده
|