آري سرعت
!نه عجله
مشمول كارگاههاي از بيمهاي بازرسي ضوابط
شد بازنگري اجتماعي تامين قانون
:انصاري مجيد
فناست به محكوم همواره دين با مبارزه
شد پلمب عمومي افكار پژوهش ملي موسسه دفتر
رفت دادگاه به اصلاحات نداي هفتهنامه مسئول مدير
:بهزيستي سازمان رئيس
است غلط خانواده از سالمند جدايي
كميسيون در دادگستري وكيل شش شكايت
شد بررسي اصل 90
!فرهنگ سراي تهران ،
گرفتند انتشار مجوز روزنامه دو
آري سرعت
!نه عجله
شهر در ما كه است واجب پس است ، مدنيت و تمدن علامت داشتن خوش روي و مهرباني اگر يك
در برعكس اما.كنيم سلام يكديگر به;ميكنيم برخورد (غريبه ولو) يكديگر با وقت نيزهر
نميشود تقديم ديدار اولين در ديگري چيز تلخ برخوردهاي و عبوس قيافههاي جز شهرها
كه اين آن و كند انكار را آن نميتواند كس هيچ و دارند اذعان دشمن و دوست را نكته يك
نيز نكته اين اما.است برخوردار ارزشمندي و قديمي تمدن از كه است سرزميني "زمين ايران"
از بسياري كه باستاني تمدن اين وارثان ما نيز اكنون آيا كه است بررسي و تحقيق شايسته
به نيز هنوز آسايش و سلامتي اصيل معيارهاي براساس ;هستند ما وامدار متمدن نوپايان
نه؟ يا وفاداريم خود قواعد
بار روزيك در بايد كه بودم شنيده بودم ، آموخته را كردن سلام تازه كه كودكي سالهاي از
!روستاها در مگر ;نميكنند سلام يكديگر به ناآشنايان كه ديدم تعجب با و كرد سلام
واجب پس است ، مدنيت و تمدن علامت داشتن خوش روي و مهرباني اگر كه پرسيدم خودم از بارها
سلام يكديگر به;ميكنيم برخورد (غريبه ولو) يكديگر با وقت هر نيز شهر در ما كه است
ديدار اولين در ديگري چيز تلخ برخوردهاي و عبوس قيافههاي جز شهرها در برعكس اما.كنيم
.نميشود تقديم
به اروپا در قضا از كه افتاد غربي شهر يك به گذارم تا گذراندم سوال اين با را سالها
همان با اينجا در دوباره كه بود اين جالب ;دارد خاصي اعتبار دانشگاهي قطب يك عنوان
!شدم روبهرو خودمان روستايي پيدرپي سلامهاي
.دارند سلام از ديگري انواع نيز شب و بعدازظهر ظهر ، براي ميگويند ، سلام نوع يك صبح براي
قلم هشت هفت شامل احوالپرسي ما ديار در كه ميگفت كرمانشاهي دوست يك كه ميآيد يادم
و بچه و زن و مكالمه طرف خود از پرسوجو بر علاوه آنها ديار در كه ميگفت.پرسوجوست
.ميشود پرسش و سوال نيز نزديك و دور سفركردههاي از ;غيره و برادر و خواهر و مادر و پدر
دادهايم؟ دست از آنهارا ما اكنون كه نبودهاند تمدن شاخصههاي آيا محبت همه اين
پيش !باشي خوشاشتها بگويد كه است موظف ميخورد ، غذا ديگري ميبيند كه كسي هر اينجا در
بخت يكديگر براي خاص مواقع در;ميكنند آرزو خوب هفتهاي آخر هم براي همه تعطيلات از
يكديگر به (غريبه و آشنا) همه نو سال حدود.ميكنند آرزو غيره و خوب و كافي شجاعت !خوش
.ميكنند آرزو سلامتي هم براي همه.ميگويند مبارك نو سال
برديم؟ ياد از را آنها خود و آموختيم ديگران به را داشتيم آنچه:بگويم كه است درست آيا
مجرا بهترين و كرد تلاش زندگي براي بايد نيز شرايط بدترين در زيرا ;نكنيم دليلتراشي
شهر اين در توجه جالب ديگر نكات ازاست تمدن بهتر ، زندگي و رفاه آوردن دست به براي
.است مردم اين تاني و صبر و آرامش
ديگر نفر هشت هفت ، سر پشت شما.گرفتهايد قرار بزرگ فروشگاه يك صندوق پشت بگيريد نظر در
در است بقيه از جلوتر كه آن.است نمانده نيز فروشگاه كار ساعت پايان به چيزي و هستيد
بعدازقرار ميدهد ، قرار خود نظر مورد كيسههاي درون را خود اجناس تكتك خونسردي نهايت
كه ميكند تلاش كوچك كيف يك از متصدي با كردن خوشوبش حال در تازه ;اجناس تكتك دادن
كلمهاي اثنا اين در كس هيچ !طمانينه با و دانه دانه بياورد ، بيرون سكه و اسكناس
لحظه يك.نميكند "داشتن عجله" حتي يا عصبانيت بر دال حركتي هيچ حتي هيچكس نميگويد ،
به را كاري نميخواهد هيچكس.ندارند زندگي و كار اينها نكند كه ميشود مشتبه ما بر امر
!دهد انجام سرعت
به گردش براي چپي ;است مستقيم حركت براي وسطي بگيريد ، نظر در باند سه با را خيابان يك
اين از يكي در يكديگر پشت اتومبيل سي كه ميآيد پيش گاه ;راست به گردش براي چپ ، راستي
منطقي و مطلوب البته كه) جابهجايي در سرعت تامين براي هيچكدام ولي دارند قرار خطوط
تلقي سرعت تامين عادي ، روند و روال از تجاوز اينگونه اينجا.نميرود ديگر خط به (است
.ميگيرد نام عجله و نميشود
!است شيطان كار عجله كه ميافتيم خودمان فرهنگي پيام ياد به ايرانيان ما كه اينجاست
داريم؟ عقيده فرهنگي اندرز اين به خود ما آيا
روي ;است شده تعيين لحظه در حركت و دقت دنياي كه اينجا هستيم ، اتوبوس ايستگاه يك در
نفر چهار سه.ميرسد ما نظر مورد اتوبوس ساعت 1216 كه است نوشته ايستگاه تابلوي
.ميرسد ساعت1816 اتوبوس منتظرند نفر ده ديگر حالا ميگذرد مقرر وقت از ساعت.منتظرند
روي اتوبوس رسيدن تا ساعت 0016 از انتظار مدت تمامي در آرامي به نفر يك فاصله اين در
يا موزون) بيهدف ريتم يك پايش با نهندارد اضافي حركت هيچ.است نشسته نيمكت يك
!ميكند بازي انگشتانش با نه ميكند ، دنبال را (ناموزون
سرد نيز هوا.ايستادهاند آمدهاند بار اول كه نقطه همان در درست مدت تمام در سايرين
خود همراه با صحبت مشغول اگر.نميخورند تكان نيز شدن گرم براي لااقل يك هيچ اما است
.ايستادهاند خود سرجاي هستند تنها اگر دارند ، عادي و يكنواخت ونواي ريتم يك هستند ،
كفري هيچكس.بود نكردني باور برايم حوصله و صبر و آرامش همه اين واقعا اول روزهاي
ميشود ، شنيده مكررا كه چيزي.نميگويد ناسزا بلند بلند يا زباني زير كس هيچنميشود
يك آرام تنه يك كه ميشوند رد هم كنار از حوصله با و آرام آنقدر.است "ببخشيد مرا"
اتفاقي چه كه ميشود مبهوت خودش اولا مقصر و ميافتد اتفاق ندرتا كه است "فاجعه"
.ميكند پوزشخواهي هم بعد !!است كرده چنين كه بوده بدحال خيلي حتما ;افتاده
ريز را خلالها هيچكس نميكند ، خلال را پرتقالها پوست هيچكس ميشوند جمع هم دور وقتي
خود ، سبيل خود ، رشتههاي موي حلقههاي با كس هيچ !نميكند ذرهذره را نميكند ، ريزهها
!نميكند بازي خود ناخن گوشه
حرف ميان به".ميدهند گوش را او حرف آرامي به ديگران و ميزند حرف نفر يك معمولا
و جر هم با (!جوانان راديويي درمكالمههاي مگر)نميشود ديده تقريبا "پريدن ديگران
اين همه اما.دارند هم غيره و بايكوت و تنبيه و قهر ;ميكنند هم دعوا ميكنند ، بحث
.است توام فيزيكي عمليات و صوتي حجم حداقل با معمولا روندها
ما سلامت به ميآيند شمار به نيز تمدن شاخصهاي جزو كه انساني رفتارهاي از بسياري
گفت او به نميتوان ندارد ، فكر تمركز اضطراب اثر در كسي وقتي كه ميدانيم.بازميگردند
ناخوشي علامت تبدار بيمار نه ، !شو سرد بگوييم دارد تب كه كسي به كه اين مثل!كن تمركز
را درماني دوره يك بايد او تشخيص به و برسد پزشك يك معاينه به بايد اواست داده نشان
اما.است خستگي اثر در اينچنيني علامتهاي و تبها بسياري كه ميكنيم قبول.بگذراند
را واحه اين پياده كه اين جز نداريم چارهاي هيچ و هستيم بياباني راه كوره يك در وقتي
آورد؟ آسمان از استر و شتر بيابان در ميتوان آيا كنيم؟ چه كرديم تب اگر بگذرانيم ،
تامين را ما توفيق و سلامتي تخصصي ، نظر پذيرفتن و استراحت اندكي نيز آنجا مسلما
.ميكند
بدنه در را افسردگي و اضطراب علامتهاي وضوح به بياندازيم نظري خود در دقت به اگر
.ميكنيم مشاهده اجتماع
زياد گشتوگذار به نياز آن كردن پيدا كه نيست چيزي خودآزاري و آزاري يكديگر و كمحوصلگي
.باشد داشته
باجه يك در چه ;باشيم درخت زير چه.صادق و باشيم ساده.باشيم روراست خودمان با بياييم
بايد.نميبخشد بهبود را انساني جامعه يا انسان خود حال اندرز و پند كه بپذيريم و !بانك
.پرسيد آنها از را علاج راه و شد جويا را امر متخصصين نظر
;ندارد وجود اصلاح براي ميانبري راه هيچ كه اين داشتن نظر در با و حال عين در
سرعت با عجله كه بياييم كنار خودمان با اول.شويم كار به دست نيز خودمان ميتوانيم
در.رفت پيش ميشود ، روزآمد گاه به گاه البته كه برنامهريزي يك با ميتوان.است متفاوت
چند هر كه كنيم پيدا ميتوانيم را نفر چند كه ببينيم و بياندازيم نظري خود اطراف زندگي
چند كه كنيم پيدا ميتوانيم را نفر چند.بگوييم آنها به را خودمان دل دردهاي بار يك وقت
.بزنيم دوستانه گپي و بنشينيم هم دور يكبار وقت
را زماني فرزندمان و زن خودمان ، براي.كنيم نگاه كردن شادي و زندگي امكانات به دقت به
آستين در دست آنچنان نه و كنيم دراز پا گليممان اندازه از زيادتر نه.بگذاريم كنار
.بدهيم دست از را زندگي ادامه به ميل يا شويم ، تندخو زماني اندك از پس كه كنيم
فرزندان ما اولا.نبازيم را خود است ، هجرت;راهحل تنها كه هستيم گمان اين اگربر
تاريخ مبدا را آن ;خود هجرت اهميت به نظر و كردند هجرت بارها حضرت آن و هستيم رسولالله
.دادند قرار اسلامي
حسرت غربيها كه داريم زيادي بسيار چيزهاي مملكت همين در كه كنيم باور حال عين در اما
چه كه ميبينيد بزنيد ، مرزها خارج به سري طرفتر آن قدم چند اگر !ميبرند را آن
!ميكنيم جستجو را آب كه كردهايم زندگي آب در آنقدر و داريم خود كشور در امتيازاتي
بتواند كه كنيم پيدا را كسي.آوريم بهدست را راهحلي خود رضايت براي و كنيم اراده
كسي چنين اگر.بگنجاند جدولي در را راهحلها و كند دستهبندي را ما آرزوهاي و توانها
نتايج جمعبندي به خودمان و كنيم جستوجو الگويي چنين با را نفر چند نكرديم ، پيدا را
.برسيم آنها عقايد
ببينيم ، را آنها عيبهاي كه قصد اين به نه بار اين اما بياندازيم ژرف نظري خود اطراف در
رسيدهاند؟ توفيق به آنها چگونه.ببينيم را آنها توفيقات بلكه
نمينويسم منظور آن به.شدهاند موفق و كردهاند پيدا را كار راه خاك و آب همين در آنها
ما اراده به اين.شود ختم جايي هر به ميتواند چيز همه ميشود ، ختم ايران به چيز همه كه
.دارد بستگي
به ;عجلهواميدارد و شتاب رابه ما كه بيمارگونه پيامهاي گرفتن جدي وبدون آرامش با
.برسيم رشد پايدار و آرام روند يك
!رود پيوسته و آهسته كه است آن رهرو:است گفته ما فرهنگ كه آوريم ياد به
را خود !ماندهاند عقب لاكپشتها از كه خرگوشها چه.است توقف مستلزم حركت در شتاب
هر.است نياز روش و اصول دانش ، به توفيق براي.كنيم نگاه ليوان پر نيمه به.ندهيم آزار
.ميشود باز خاص قلق يك با يا روش يك به گرهي
باور و ايمان تاريخ ، گواهي به انسان تكيهگاه آخرين و اولينندهيم دست از را ايمان
راراضي شما كه بيابيد چيزي در را ايمان اما باشيد ، هستيد كه دين و ملت هر اهل.اوست
توانستن خواستن:كنيد تكرار را فرهنگي باور اين هميشه.باشيد روراست خودتان با.ميكند
!است
مجيدموحدخواه-كانادا گرونبل
مشمول كارگاههاي از بيمهاي بازرسي ضوابط
شد بازنگري اجتماعي تامين قانون
با اجتماعي تامين قانون مشمول كارگاههاي از بيمهاي بازرسي ضوابط بازنگري:اجتماعي گروه
حقوق تضييع از جلوگيري نيز و اجتماعي تامين سازمان و كارفرمايان بين اعتمادسازي هدف
.گرفت انجام قانون اين مشمول كارگاههاي در شاغل بيمهشدگان
جديد ضوابط در اجتماعي ، تامين سازمان بينالملل امور و عمومي روابط كل اداره گزارش به
كه شدهاند تقسيم گروه به 5 كارگاهها اين اجتماعي ، قانون مشمول كارگاههاي از بازرسي
حقوق و مزد صورت كه ،(كارگر نفر بالاي 50) بزرگ ، كارگاههاي و كارخانجات:شامل اول گروه
پيمانكاري فعاليتهاي و دولتي سازمانهاي و موسسات مينمايند ، ارسال را بيمهشدگان
بازرسي انجام به نياز نيز كارگاهها از گروه اين ،(قانون ماده 38 مشمول قراردادهاي)
از 50 بيشتر است ممكن ماهها از برخي در كه آجرپزي كورههاي مانند فصلي كارگاههاي.ندارد
.هستند بازرسي انجام مشمول و بوده استثناء موارد جزء باشند داشته كارگر نفر
.مينمايند ارسال را بيمهشدگان حقوق و مزد صورت كه كارگر داراي كارگاههاي:دوم گروه
سازمان ، به ارسالي حقوق و مزد صورت در مندرج افراد به توجه با كارگاهها اين از بازرسي
ولي هستند شاغل كارگاه در كه افرادي اسامي فقط و ميگيرد انجام ارسالي ليست آخرين طبق
.ميگردد درج بازرسي گزارش در نميدارد ارسال سازمان به را آنها حقوق و مزد صورت كارفرما
ارسال سازمان به را خود كارگران حقوق و مزد صورت كه كارگر داراي كارگاههاي:سوم گروه
درج بازرسي گزارش در شاغل افراد كليه مشخصات و اسامي كارگاهها اين مورد در.نميكنند
.ميشود
سابقه و مطالباتي پرونده داراي شعبه در كه كارگر فاقد يا تعطيل كارگاههاي:چهارم گروه
دوم گروههاي كارگاههاي جزء كه مادامي كارگاهها اين (نيمهفعال و راكد پروندههاي) هستند
پروانه صدور يا تمديد جهت گواهي صدور.ندارند بازرسي انجام به نيازي نگيرند قرار سوم و
.بود خواهد بلامانع مطالباتي پرونده طبق بدهي وصول با كارگاه انتقال و نقل و كسب
كارفرمايان و هستند سابقه و مطالباتي پرونده فاقد شعبه در كه كارگاههايي:پنجم گروه
پروانه تمديد يا و صدور يا و صنفي كسب جواز تمديد يا صدور جهت گواهي درخواست آنها
را كارگاه نقلوانتقال جهت (دفترخانه استعلام) مفاصاحساب درخواست يا و بهرهبرداري
.دارند
سيستم طريق از جديد ضوابط مجموعه براساس كارگاهها از بازرسي گزارش اين بر بنا
از قبل نميتوانند بازرسان و ميشود انجام تعيينشده مقررات براساس و شعب نرمافزاري
نوبتهاي در كه كارگاههايي از.دارد قرار بازرسي نوبت در كه كارگاهي از بازرسي انجام
.كنند بازرسي دارند ، قرار بعدي
:انصاري مجيد
فناست به محكوم همواره دين با مبارزه
آيين در اسلامي شوراي مجلس در تهران مردم نماينده:اسلامي جمهوري خبرگزاري
دينداري و الهي اديان با مبارزه:گفت توحيدي هفتهاديان نخستين اختتاميه
.است بوده فنا به محكوم تاريخ در همواره
:گفت الهي اديان پيروان از جمعزيادي در "انصاري مجيد" والمسلمين حجتالاسلام
الگويي تواند مي جهان و ايران مقيم اديان پيروان همه ميان علمي همكارهاي گسترش
.باشد توحيدي اديان ميان يكپارچگي و اتحاد ايجاد در مسالمتآميز همزيستي براي مناسب
انسانها سرنوشت به دينداري و دين به نسبت مسئوليت احساس:داشت اظهار انصاري
.ميكردند مبارزه ستيزي دين با توحيدي اديان و اسلام همواره و داشته بستگي
بشريت براي را واعتقادي علمي بعد دو توحيدي اديان اينكه به اشاره با وي
مبعوث خداوند طرف از كه پيامبراني همه:كرد خاطرنشان دادهاند ، قرار سرلوحه
نظام مصلحت مجمعتشخيص عضو.داشتهاند تاكيد بعد دو اين به همواره شدهاند ،
كه است اين خاطر به بشريت تمدن در ستيزيها هاوظلم دشمني همه ريشه:كرد تصريح
.بودهاند آزاديها از بعضي قرباني خود انسانها
سال هشت طول در توحيدي اديان شهداي نقش از انصاري والمسلمين حجتالاسلام
در حضور با مقدس دفاع دوران در اديان اين:داشت اظهار و كرد تجليل مقدس دفاع
.گذاشتند نمايش به را ايران سرزمين و وطن به عشق اوج باطل عليه حق جبهههاي
فرهنگي مجموعه در مهرماه هشتم تا دوم از توحيدي اديان فرهنگي هفته نخستين
.شد برگزار نياوران تاريخي
شد پلمب عمومي افكار پژوهش ملي موسسه دفتر
از يكي كه ارشاد وزارت به وابسته عمومي افكار پژوهش ملي موسسه دفتر:ايرنا
ديشب ساعت 22 بود ، كرده تهيه را آمريكا با رابطه به مربوط اخير نظرسنجيهاي
.شد پلمب
:افزود مطلب اين اعلام با ايرنا با گفتگو در سهشنبه روز خبري منبعموثق يك
.است كرده صادر را دفتر اين پلمب دستور مرتضوي سعيد قاضي
و دوشنبه نيز موسسه اين رئيس "گرانپايه بهروز" منبعخبري ، اين گفته به
حضور دادگاه در است قرار نيز امروز و شد احضار دادگاه به مرتضوي قاضي توسط سهشنبه
.يابد
مراحل و كار روال درباره دادگاه ، جلسات در گرانپايه ، منبع اين گفته به
نيز گذشته روز.است كرده ارائه دادگاه به را توضيحاتي شده انجام نظرسنجي
منتشره خبر با ارتباط در مدعيالعموم شكايت پي در ايرنا مديرعامل "ناصري عبدالله"
تهران عمومي دادگاه شعبه1410 به ايرنا ، خروجي روي بر نظرسنجي يك درباره
.شد فراخوانده
رفت دادگاه به اصلاحات نداي هفتهنامه مسئول مدير
دادگاه شعبه 1410 در ديروز اصلاحات ، صبح نداي هفتهنامه مسئول مدير:اجتماعي گروه
نشريه 36 شماره از 12 ظاهرا:گفت ايسنا حقوقي خبرنگار به نبوي احمد سيد.شد بازجويي
.است اخير شماره به 5 متعلق آنها از مورد كه 31 است شده شكايت مورد
آينده هفته تا داد مهلت هفته يك قاضي دادگاه ، در حضور ساعت از 4 بعد:داد ادامه نبوي
.گيرد قرار بررسي مورد شكايتها موضوع دادگاه در دوباره
:بهزيستي سازمان رئيس
است غلط خانواده از سالمند جدايي
و جامعه و خانواده از سالمند جدايي نگرش امروز:گفت بهزيستي سازمان رئيس:اجتماعي گروه
در سالمند فعال مشاركت راهكار بايد و است مردود كلي به آسايشگاهها در آنها نگهداري
.شود مردود نگرش اين جايگزين جامعه و خانواده
در سالمندي مسائل بررسي كنگره در كشور بهزيستي سازمان رئيس ايسنا ، خبرنگار گزارش به
بوده نفر ميليون بر 350 بالغ سال 1975 در جهان سالمندي جمعيت:داشت اظهار جهان و ايران
يك از بيش به ميلادي سال 2020 تا ميشود پيشبيني و رسيده ميليون به 590 سال 2000 در كه
جهان سالمندي جمعيت توسعه ولي برابر دو جهان جمعيت رشد يابد ، يعني افزايش نفر ميليارد
.بود خواهد برابر 3
از ناشي مير و مرگ ميان كاهش دليل به جهان در سالمندي پديده امروزه:كرد تصريح وي
كنترل زندگي ، به اميد نرخ افزايش آموزشي ، و بهداشتي مراقبتهاي و پزشكي علوم پيشرفت
مطرح آن روي پيش فراوان چالشهاي با نوين پديده يك عنوان به عمر طول افزايش و جمعيت
.است
كميسيون در دادگستري وكيل شش شكايت
شد بررسي اصل 90
گزارش خود ، سهشنبه روز درجلسه اسلامي شوراي مجلس اصل 90 كميسيون:اجتماعي گروه
.كرد تصويب را دادگستري وكيلان از تن شش شكايت به رسيدگي
پارلماني خبرنگار به شنبه سه روز مجلس اصل 90 كميسيون رئيس راد ، انصاري حسين
اين پرونده به رسيدگي مقررات و قوانين كه شده تاكيد گزارش اين در:گفت ايرنا
عديدهاي تخلفات ها ، پرونده اين به رسيدگي در و نكرده طي را قضايي سير افراد ،
مجلس ، اصل 90 كميسيون به شكايت با دادگستري وكيلان از تن شش.است گرفته صورت
.كردند اعتراض خود ، قضايي پرونده به رسيدگي نحوه و قضايي احكام صدور به نسبت
به سلطاني عبدالفتاح وكالت ، از محروميت سال و 5 حبس ماه به 4 زاده سيف محمد
ده و حبس ماه به 6 دادخواه محمدعلي وكالت ، از محروميت سال سه و حبس ماه 4
حبس ماه به 15 كدام هر نيز رهامي محسن و عبادي شيرين وكالت ، از محروميت سال
.شدهاند محكوم وكالت از محروميت سال و 5 تعليقي
.است مفتوح قضايي دستگاه در هماكنون نيز فروغي جداري محمدعلي پرونده
به ويژه ابلاغ از وكلا شكايت مورد در:كرد خاطرنشان مجلس اصل 90 كميسيون رئيس
كميسيون هستند ، قضايي مختلف واحدهاي در سمتهايي داراي همزمان كه قضات برخي
.دارد منافات قضائيه قوه مقررات با امر اين كه كرد تاكيد
در قضايي سير اينكه از وكلا ، شكايت دوم محور مورد در:افزود نيشابور مردم نماينده
اعتراض كميسيون است ، نشده طي "دادگستري وكيل" عنوان به تخلفاتشان به رسيدگي
.دانست وارد را آنان
و شكات به نخست ، وهله در مورد ، اين در كميسيون گزارش:گفت راد انصاري
صورتگيرد ، آن روي ديگري اقدام كه مورد اين در ولي ميشود داده مربوطه مسئولان
تصميمي شود ، قرائت مجلس علني صحن در يا و احاله قضات انتظامي دادگاه به يعني
.نشد گرفته
!فرهنگ سراي تهران ،
(3) خياباني كودكان
زم علي محمد
نهاد "بازسازي" و "فقرزدايي".است پيشگيري "خياباني كودكان" معضل رفع راهحل بهترين
.كند جلوگيري آسيبي چنين بروز از ميتواند كه است راههايي خانواده
مراكز در !بازيافتشان و جمعآوري يا و آنها كردن زنداني و دستگيري مانند روشهايي اتخاذ
ساماني و سر وبي سرگشتگي بر تنها شرايط ، بهترين در حتي بازپروري
.افزود خواهد آنها
از كه كانوني در مييابد ، تحقق خانوادهشان ميان در و كودكي در جامعه افراد "هويت"
شود ، وارد "هويت" اين به خدشهاي اگر.است گرفته شكل "پدري اقتدار" و "مادري مهر" تلفيق
.شد نخواهد آن جايگزين مادياي ثروت و تمكن هيچ
انديشيد ، آنان براي "هويتسازي" و "يابي هويت" به بايد "خياباني كودكان" معضل حل براي
به را آنان بايد كند ، تحميل ما به بازپروريشان و نگهداري از بيش هزينههايي اگر حتي
گرم كانون" اين آنها ، بازگرداندن از پيش كه است بديهي اما.بازگرداند خانواده كانون
اصلي عناصر فاقد كه بازپروري مراكز در آنان نگهداريباشد داشته وجود بايد "خانواده
و شكل كاستي ،"پدري اقتدار" و "مادري مهر" همان يعني هستند ، كودكان در شخصيت شكلگيري
فاقد افرادي مراكز ، اين "دستپخت" نوجوانان و جوانان.كرد نخواهد جبران آنان در را هويت
اينان.بود نخواهد مصون آنان تعرض از هيچگاه جامعه كه شد خواهند "هويت" و "عاطفه"
تحويل جامعه به را "خيابانيتري" كودكان كه فردايند خانوادههاي بيهويت سرپرستان
بيشتر روز به روز را نظام و جامعه سامان افزوده هم بر "بيتعادلي" اين و داد خواهند
نخواهد جامعه به موثري كمك دولتي "بازپروري" مراكز توسعه و راهاندازي.كرد خواهد تهديد
بتوانند كه است مردمي و عمومي اقتصادي و علمي نهادهاي راهاندازي در كار چاره كرد ،
باز آغوش با كه كنند تبديل گرمي كانونهاي به را خياباني كودكان آسيبديده خانوادههاي
راهي هيچباشند داشته را آنان نگهداري توان و بوده خود فراري فرزندان انتظار در
.نيست خياباني كودكان معضل حل براي شيوه اين از عقلانيتر و كمهزينهتر
گرفتند انتشار مجوز روزنامه دو
دو انتشار با خود جلسه نهمين و چهل در دوشنبه روز مطبوعات بر نظارت هيات:اجتماعي گروه
و صاحبامتيازي به "اقتصاد و هدف" روزنامه هيات ، اين مصوبه براساس.كرد موافقت روزنامه
و منتجبنيا رسول صاحبامتيازي به "صبا نسيم" روزنامه و ملاسعيدي سيداصغر مديرمسئولي
.كردند دريافت انتشار مجوز فيضآبادي قاسمي مجيد مديرمسئولي
|