كنند چه او با نميدانند
شد هلاك شد ، لخت كه آن
زنان كدام پيشروي
مرده اصلاحگر و طالبان
كنند چه او با نميدانند
سناريو يك پنهان نيمه
روح محمدجواد
خبري كنفرانس از پس ماه يك فاصله در
هيچ محافظهكاران با خاتمي روابط اينك
مورد اينك رئيسجمهور ندارد قبل با شباهتي
است مخالفان نزد در اصلاحطلب چهره انتقادترين |
|
.داد بروز خود از را فرد به منحصر عملكردي ديگر بار "كيهان" ماه ، مهر هشتم دوشنبه عصر
در و داد خبر "حاكميت از خروج اجرايي طرح رفتن لو" از مفصلي مطلب انتشار با روزنامه اين
را رسيده روزنامه به اصلاحطلبان از طيفي جلسات از ميكرد ادعا كه را گزارشي آن ، توضيح
.داشت شباهت خواندني داستان يك به چيز هر از بيش كه ميكرد منتشر
جبهه در حاضر افراطي عناصر از نفر به 20 نزديك پيش ماه دو حدود" داستان ، اين براساس
بحهاي بار نخستين براي احزاب ، از يكي ساختمان محل در محفلي جلسهاي طي اصلاحات
مكانيزم" اين به توسل ضرورت بر آنان بيشتر و كرده مطرح حاكميت از خروج درباره جديتري
".كردند تاكيد !"نظام عليه تهاجمي
از يكي سوي از مضمون اين با پيشنهادي تاريكخانهاي محفل اين در":است افزوده كيهان
مياني عالي ، مدير هزار حداقل 4 جمعي دسته استعفاي":شد مطرح مشاركت مدعي تندرو چهرههاي
همين در واكنشهايي با پيشنهاد اين"معين روز يك در خفقان به اعتراض در كشور سطحي و
در حاضر افراد از را نقلقولهايي خود مطلب ادامه در روزنامه اين".شد مواجه محفل
آنجا تا ميپردازد جلسه در آنها جزيي حركات توصيف به حتي و ميدهد ارائه ادعا مورد جلسه
اشاره صحبت حين در سخنرانان از يكي توسط "سبابه انگشت وسيله به شست انگشت ماليدن" به كه
ادبيات كه چرا.باشد مفرح و جالب روزنامه يك مخاطبان براي ميتوانست مطلبي چنين.ميكند
.بود "اكشن" عبارتي ، به و معمول مقالات و اخبار از جذابتر آن ، نگارش سبك و
و تحولات از ناشي عمومي عرصه در گزارشي چنين انتشار كه معتقدند تحليلگران حال ، اين با
تريبون كه روزنامه اين اخير هفتههاي در آنكه ويژه به.است سياست مات پرده پشت در حواد
لايحه دو از صريح انتقاد به ميشود ، محسوب سياسي عرصه در تاثيرگذار و مقتدر گرايشي
نه كه صريح چنان آن نقدهايي.بود پرداخته رئيسجمهوري اختيارات و انتخابات اصلاحقانون
.برانگيخت نيز را مجلس رئيس و رئيسجمهوري بلكه اصلاحطلب سياسي فعالان واكنش تنها
رئيس خواست را استصوابي نظارت حذف انتخابات قانون اصلاح لايحه از انتقاد در كيهان
اين.كرد اعتراض خواست اين با خاتمي دولت همراهي به و دانست (سيا) آمريكا جاسوسي سازمان
چه هر مگر":گفت او.داشت دنبال به علني جلسه در را مجلس رئيس "كروبي مهدي" واكنش مطلب ،
كه شد يادآور وي"است؟ همسويي نشانگر آن ، با همراهي و است بد كرد ، حمايت آن از آمريكا
براي نگهبان شوراي استصوابي نظارت صافي از چپ جناح فعالان كه زمان آن دهه 70 ، آغاز در
.كردند استقبال مسئله اين از غربي كشورهاي ساير و آمريكا نگذشتند ، چهارم مجلس انتخابات
با آنان نزديكي از و ميدانستند ايران در سرمايهداري حاكميت منتقد را چپ جريان كه چرا
اعمال زمان آن ما كه بود درست آيا":پرسيد كروبي.داشتند خبر نيز خميني امام انديشههاي
"ميناميديم؟ آمريكايي اقدامي را نگهبان شوراي توسط استصوابي نظارت
را استصوابي نظارت حذف انتخابات ، قانون اصلاح لايحه بر خود نقد در همچنين كيهان
از بخش اين.دانست ملت خانه به منافقين و ضدانقلاب فراماسونرها ، ورود زمينهساز
واكنش شد ، تكرار نيز راست جناح سخنگويان و روزنامهها ساير توسط كه كيهان انتقادهاي
رئيسه هيات اعضاي جمع در سخناني طي جمهوري رئيس.داشت دنبال به را خاتمي مستقيم
چرا.داشت نخواهد بر در نتيجهاي چنين لايحه ، اين كه كرد تاكيد مجلس خرداد دوم فراكسيون
به اعتقاد با نيز خميني امام كه هستند درستي سياسي بينش و آگاهي داراي ايران مردم كه
شبيه نظارتي اعمال براي ايشان حيات دوران در كه شد زمزمههايي شدن عملي از مانع همان ،
است قرار اگر" كه بود گفته هم را نكته اين جلسه آن در خاتمي.داشت وجود استصوابي نظارت
دهند ، ترجيح ما بر را ضدانقلابها و فراماسونرها مردم دموكراتيك ، و آزاد انتخاب يك در
"ايستادهايم؟ چه براي ديگر
صورت متفاوت زاويهاي از رئيسجمهوري اختيارات قانون اصلاح لايحه به كيهان نقد اما
كاهش و انتخابات در آزاد فضاي وجود روزنامه اين پيشين ، لايحه نقد در اگر.گرفت
از دفاع زاويه از كيهان اخير ، لايحه مورد در ميداد ، قرار انتقاد مورد را محدوديتها
تا زمينه اين در كيهان سرمقاله.شد عمل وارد "ديكتاتوري احياي" به نسبت هشدار و آزادي
وي قدرت شدن "مطلقه" به كه را لايحه از بخشهايي خود خاتمي شد مدعي كه رفت پيش آنجا
.ندارد قبول ميانجامد ،
|
|
|
رسالت نويسنده محبيان
مسالمت بربرخورد همچنان
دارد تاكيد خاتمي با آميز |
كل دبير اولادي عسگر
قدرت از كنارهگيري موتلفه
ناميد حاكميت بر خروج را |
داستان گزارشي در كيهان
اجرايي طرح رفتن لو از مانند
داد خبر حاكميت از خروج |
حمايت" درباره كنايههايي كه آن ضمن آنها.بود صريح انتقاد اين به اصلاحطلبان پاسخ
جمهور رئيس اختيار در" و جمهوري رياست دوره "بودن موقت" ميكردند ، مطرح "آزادي از كيهان
رئيس تبديل از مانع كه كردند ذكر عواملي جمله از را "ديكتاتوري اصلي اهرمهاي نبودن
از كه تاجزاده مصطفي سخنان.ميشود ديكتاتور يك به اسلامي جمهوري نظام چارچوب در جمهور
به اصلاحطلبان پاسخ عصاره شد ، داده پوشش گسترده طور به خاتمي هوادار روزنامههاي سوي
داد ، رخ سياست علني عرصه در كه مسايل اين پرتو در.بود كيهان آزاديخواهانه ظاهرا نقد
پيش اتفاقات اين.كرد ارائه است ، افتاده اتفاق پرده پشت در كه چه آن از تحليلي ميتوان
نقطه خبري ، كنفرانس اين كه ميدانست تحليلگري هر.بود شده آغاز خاتمي خبري كنفرانس از
آستانه در.بود خواهد وي نزديك همپيمانان حتي و اصلاحطلبان با خاتمي روابط در عطفي
اوجگيري.بود گرفته بالا جمهوري رئيس سكون و سكوت از اصلاحطلبان انتقاد كنفرانس ، اين
.ميساخت شديدتر و صريحتر را نقدها اين براصلاحطلبان مخالف جريان فشارهاي
.ميكردند انتقاد همپيمانانش با برخورد برابر در خاتمي سكوت از آشكارا اصلاحطلبان
مطرح را احتمال اين نداشتند ، خاتمي به اميدي ابتدا ، از يا بودند بدبينتر كه آنان
دانشجويان ميان در تحليل اين.است كرده "سازش" محافظهكاران با او كه ميكردند
هواداران ميكند ، نمايندگي را آن از بخشي وحدت تحكيم دفتر اكثريت طيف كه اصلاحطلب
دانشجويان ، جمع در خاتمي سخنان جريان در و گذشته ماه دي از كه همانهايي.داشت زيادي
.بودند شده قدرت از او كنارهگيري خواستار
براي موثري راهبرد و ميكرد سكوت برخوردها اين به نسبت خود خبري كنفرانس در خاتمي اگر
نميداد ، ارائه كردهاند ، پهن آنان براي محافظهكاران كه دامي از اصلاحطلبان خروج
يارانش و جمهور رئيس ميان شكاف شدن ژرف كم دست يا و خاتمي از اصلاحطلبان جدايي احتمال
از پيش.ميپسنديدند محافظهكاران كه بود سناريويي همان اين ، .مييافت افزايش شدت به
اجرا ميكردند فكر كه نمايشنامهاي از بردن لذت براي را خود آنان كنفرانس برگزاري
روزنامههاي كنفرانس ، برپايي از قبل هفته دو يكي از.بودند كرده آماده ميشود ،
و جمهوري رئيس از حمايت به سو ، يك از آنان.برگزيدند را توجهي جالب خطمشي محافظهكار
خرداد دوم جبهه پيشرو گروههاي و احزاب ديگر ، سوي از و پرداختند او از تمجيد و تعريف
و انتقادها شديدترين مورد را آنها اعضاي و انقلاب مجاهدين سازمان مشاركت ، جبهه يعني
موتلفه كل دبير "عسگراولادي حبيبالله" كه كشيد آنجا به كار.دادند قرار تهديدها گاه
از نوشت ، خود همتاي "خاتمي رضا محمد" به مشاركت جبهه سوم كنگره مناسبت به كه نامهاي در
با مشاركت جبهه همراهي خواستار و كرد انتقاد جمهوري رئيس خطمشي با حزب اين گرفتن فاصله
.نشد واقع محافظهكاران موردپسند وجه هيچ به خاتمي خبري كنفرانس حال ، اين با.شد خاتمي
سكوت اصلاحطلبان عليه موجود فشارهاي به نسبت تنها نه خود صحبتهاي در خاتمي كه چرا
سياسي فعالان غيرعلني محاكمات و روزنامهها توقيف به نسبت را روشني انتقادهاي و نكرد
دو كه اين اعلام با خاتمي.افتاد محافظهكاران براي دردناكتري اتفاق بلكه داشت ، بيان
مجلس به آينده روزهاي طي را جمهوري رئيس اختيارات و انتخابات قانون اصلاح لايحه
نزد در كه داد بروز اصلاحات مسير در خود از را استراتژيك و روشن حركتي ميفرستد ،
روابط در عطفي نقطه اقدام ، اينشد ياد "عمل به معطوف اراده" به وي هواداران
هر.شد يكديگر با آنان بيشتر پيوند و نزديكي باع كه اقدامي.بود خاتمي و اصلاحطلبان
.كنند باور را آن نميخواستند محافظهكاران اما بود آشكار و روشن بسيار رويداد ، اين چند
بودند ، كرده باور را كنفرانس از پيش خاتمي از خود تمجيدهاي و تعريف گويي كه آنان از برخي
سخنان از پس نخست روزهاي در رو ، اين از.است افتاده اتفاقي چه كه بپذيرند نميتوانستند
دلخوش وي سخنان غيراستراتژيك بخشهاي به و دادند ادامه او از حمايت به هم باز خاتمي ،
.بود خوانده اقتصادي و معيشتي را مردم مطالبات اصليترين كه كردند
گفت ، روزها همان در مشاركت جبهه سياسي دفتر عضو "تابش وفا" كه طور همان تاكتيك اين
آنها":گفت خاتمي سخنان به محافظهكاران رويكرد به اشاره با او.بود اشتباه آشكارا
ديگر و كشور وزارت از انتقاد حال عين در و رئيسجمهور از حمايت با كه اميدوارند
نميدانند آنان.كنند ترديد دچار مجلس به آنها ارائه در را خاتمي لوايح ، اين نويسندگان
نشان را خود درستي زود ، خيلي تابش تحليل ".است جدي لايحه دو اين تصوير در حد چه تا او
از قبل خاتمي و رفت مجلس به انتخابات قانون اصلاح يعني لايحه نخستين كه زماني.داد
لوايح كه دارد تاكيد نكته اين روي همچنين او.پرداخت آن منتقدان پاسخگويي به كشور وزارت
در همهپرسي از استفاده امكان كه حالي در.ندارد اساسي قانون و شرع با مغايرتي هيچ دولت
.نميكند رد را نگهبان شوراي سوي از لوايح رد صورت
با شباهتي هيچ محافظهكاران با خاتمي روابط اينك خبري ، كنفرانس از پس ماه يك فاصله در
با.است مخالفان نزد در اصلاحطلب چهره انتقادترين مورد اينك رئيسجمهوري.ندارد قبل
تقديم از قبل كه آنان.هستند دوگانه احساسي دچار خاتمي به نسبت محافظهكاران حال ، اين
مجاهدين سازمان سياسي دفتر رئيس گفته به رئيسجمهوري ، اختيارات قانون اصلاح لايحه
عين در و كند خودداري لايحه تقديم از تا ميدادند خاتمي به پيامهايي اسلامي ، انقلاب
ديگر" كه ندارند اين در شكي هيچ لايحه ارائه از پس دارد ، دريافت بيشتري اختيارات حال ،
".آمد كنار او با نميتوان
گفتوگوي شيوه و لحن بلكه يافته افزايش خاتمي به نسبت انتقادها تنها نه رو ، اين از
دارند را دغدغه اين آنها از برخي وجود اين با.است كرده تغيير نيز رئيسجمهوري با آنان
ميان شكاف نگهبان ، شوراي سوي از لوايح رد نيز و انتقادها حد از بيش شدن تند صورت در كه
پاسخ اصلاحطلبان "حاكميت از خروج" طرح به او كه شود گسترده چنان محافظهكاران و خاتمي
همين.نيست محافظهكاران مطلوب اصلا كه وضعيتيكنارهگيرد قدرت ، از و دهد مثبت
برخي موضعگيري به نسبت "رسالت" سرمقاله در "محبيان امير" ميشود موجب كه است نگراني
كه كند گلايه "كيهان" از يا كند انتقاد وي درباره ديكتاتوري موضوع طرح و خاتمي مخالفان
انجام كاري كنوني اختيارات با اگر" كه داده اختصاص جمله اين به را خود نخست تيتر چرا
محافظهكاران اردوگاه در شكاف شكلگيري ".نميكند حل را مشكلي اختيارات ، افزايش نشده ،
به.است يافته توجهي قابل انسجام خاتمي ، سخنان از پس خرداد دوم جبهه كه است شرايطي در
دادن پوشش و خاتمي لوايح از حمايت در خردادي دوم مختلف روزنامههاي انسجام مثال ، عنوان
خالي جاي كمتر اخير ، روزهاي در كه است گونهاي به زمينه اين در اصلاحطلبان مواضع به
"نعيميپور محمد" كه است زاويه همين از.ميشود حس اصلاحات جريان پيشرو روزنامههاي
و اصلاحطلبان بر محدوديتها افزايش" كه ميكند تاكيد مجلس در مشاركت فراكسيون رئيس
دارد كه حاصلي تنها مجلس ، مصوبات با قانوني شبه برخوردهاي و غيرحقوقي تفسيرهاي ارائه
گامي اخير ، لوايح كه است نهايي و قاطع اقدام انجام جهت در خرداد دوم نيروهاي شدن منسجم
".ميشود محسوب آن جهت در
بايد شود ، ارائه اخير لوايح قبال در سياسي نيروهاي آرايش از تصويري باشد قرار اگر شايد
در لوايح اين نهايي تصويب آماده توجه قابل انسجامي با اصلاحطلبان سو ، يك از كه گفت
نظر به كه چند هر.است باره اين در نگهبان شوراي تصميم آنها ، نگراني تنها و هستند مجلس
دوم جبهه مختلف گروههاي همراهي كه لوايح اين از خاتمي صريح حمايت به توجه با ميرسد
تشخيص مجمع و نگهبان شوراي سوي از لوايح رد صورت در دارد ، دنبال به نيز را وي با خرداد
وجود زمينه اين در همهپرسي به رجوع جهت مجلس در لازم آراي كسب براي چنداني مشكل مصلحت ،
.باشد نداشته
مورد در كه شكافي كنار در.است ديگر گونهاي به وضعيت محافظهكاران اردوگاه در اما
دغدغه ، يك در آنان ميخورد ، چشم به رئيسجمهوري منتقدان نزد در "خاتمي با برخورد"
صورت در مبادا كه اينجاست در محافظهكاران مشترك نگراني.دارند اتفاقنظر و اشتراك
مورد در اما.بپيوندد حاكميت از خروج طرفداران صف به او خاتمي ، خواست مقابل در مقاومت
كمتر افراد اگر.ميشود ارائه متفاوتي راهبردهاي هم باز دغدغه ، اين با مقابله تاكتيك
تا ميكنند تاكيد خاتمي مقابل در مسالمتجويي و نرمخويي بر همچنان محبيان ، نظير موثري
پشت گفتوگوهاي به همچنان ديگر ، برخي و نشود آزردهخاطر محافظهكاران از اين از بيش او ،
اميدوار خرداد دوم جبهه شيوخ برخي و خاتمي به پنهان و آشكار پيغامهاي ارسال و پرده
به ميكنند ، منعكس را آنها برنامه و خواست "كيهان" روزنامههاي كه ديگر طيفي اما هستند ،
.بستهاند دل "حاكميت از خروج هزينه افزايش" تاكتيك
صراحتا كه موتلفه كل دبير سخنان كنار شد ، در چاپ كيهان در دوشنبه روز كه داستاني
طرفدار اصلاحطلبان با برخورد احتمال ناميد ، "حاكميت بر خروج" را قدرت از كنارهگيري
شدگان خارج كه هستند ميان اين در تئوريپردازاني آنكه ويژه به.ميكند تقويت را تز اين
سهشنبه شماره درشت تيتر.ميكنند صورتبندي "محارب" و "خوارج" جزو را حاكميت از
:ميدهد خبر روزنامه اين كه آنجا.ميكند تقويت را تحليل اين نيز "جامجم" روزنامه
طيف با رئيسجمهوري ميان مرزبندي آشكارا كه تيتري ".داد نخواهد استعفا هرگز خاتمي"
تاثيرگذار و مقتدر جريان ميرسد ، نظر به.ميكند تعقيب را اصلاحطلبان از تاثيرگذاري
ميرفت ، تعميق روبه خاتمي خبري كنفرانس آستانه در كه شكافي تا ميكوشد محافظهكار جبهه
آرزو اين هوادارانش به حمله و خاتمي از حمايت با تا ميشد تلاش زمان ، آن اگر.كند احيا
برخوردبا طريق از را شكاف اين محافظهكاران امروز ، كه ميرسد نظر به بپوشد ، عمل جامه
...كنند چه خاتمي شخص با نميدانند كه چند هر.ميكنند تعقيب اصلاحات جبهه پيشروي طيف
شد هلاك شد ، لخت كه آن
برلين كنفرانس جريان در اعتراضات
برگزاري جريان در كه مردي شدن كشته از لرستان در سخناني طي اخيرا نظامي فرمانده يك
.داد خبر بود ، شده برهنه بهار 79 در برلين در اصلاحطلبان كنفرانس
اظهارات به نسبت حضار برخي اعتراضهاي كه زماني در و كنفرانس برگزاري جريان در مرد اين
كه وي اقدام.شد برهنه پا تا سر اعتراض علامت به بود ، گرفته بالا ايراني اصلاحطلبان
جريان در كه زني همراه به است ، بوده كارگري كمونيست حزب وابستگان از شد گفته بعدها
در فيلمي پخش با آنان.گرفت قرار ايران داخل در برخي بهرهبرداري مورد رقصيد ، كنفرانس
در كه بود حالي در اين.دادند نشان را صحنهها اين تلويزيون ، اول شبكه از پرمخاطب ساعات
سانسور با ايران تلويزيون از مسئلهتر كم مراتب به صحنههايي پخش انقلاب ، از پس سالهاي
عليه صريح اعتراض به ;ناميدند "شده مونتاژ" را شده پخش فيلم اصلاحطلبان.ميشد مواجه
"سناريو" و "تصويري كودتاي" را اقدام اين كه رفتند پيش آنجا تا و پرداختند سيما و صدا
.خواندند
از اخيرا جنوب عملياتي قرارگاه فرمانده حيدري سرتيپ امير حواد آن از پس نيم و سال دو
.است داده خبر مرد اين شدن كشته
در وي كرده ، منتشر خود اخير شماره در خرمآباد چاپ "رشيد" هفتهنامه كه خبري به بنا
گفته مرزي مناطق در لشكر اين ماموريت خواندن مثبت با لشكر 84 رزمندگان از تجليل مراسم
لشكر 84 كه بودند كرده اعلام اسلامي جمهوري سرنگوني سال را و 79 سال 78 منافقين":است
خاك به را منافقين پوزه عمليات ، مورد از 173 بيش با حساس مرزي مناطق در خود حضور با
".ماليدند
هلاكت به عملياتها اين طي منافقين از زيادي عده" اينكه بيان با حيدري سرتيپ امير
بود "هجرتي محمدعلي" نام به منافقي شخص كشتهشدگان اين جمله از" كه خبرداده ،"رسيدهاند
شدن برهنه با برلين كنفرانس در كه است كسي همان وي اطلاعاتي ، اسناد و گزارشات برابر كه
".بود كرده اهانت و توهين اسلامي جمهوري به نسبت خود ،
زنان كدام پيشروي
نمازيخواه سحر
همراه حقيقت در ما..هستيم رهبري و امام خط پيروان جبهه عضو تشكل از 15 يكي ما"
اسلامي ، موتلفه جمعيت انتخاباتبا در ميكنيم سعي ما...هستيم مبارز روحانيت جامعه
هم تشكلهاي تمامي و بازار و اصناف اسلامي انجمنهاي اتحاديه مهندسان ، اسلامي جامعه
چنين با"..ما...كنيم عمل هماهنگ رهبري و امام خط پيروان جبهه عضو و عقيده
دل در نوباوهاي.كرد چين راست را "زينب جامعه" راحتي به ميتوان صريحي مواضعي اعلام
توقف.ميكند معرفي اسلامي انقلاب از پس زنان سياسي حزب قديميترين را خود كه راست جناح
به فقط بود ، حزبي تك ايران قطب انقلاب نخستين سالهاي كه اسلامي ، جمهوري حزب فعاليت
جمهوري ، حزب خواهران واحد مسئول عباسي ، زهرا بلكه نينجاميد مردانه سياسي احزاب شدن متنوع
حاميان از معتضدي شمسي و نوبخت منيره جمهوري ، حزب دانشآموزي شاخه عضو فياضبخش ، نفيسه
دوره پنجمين و چهارمين انتخابات.كشاند "زينب جامعه" تاسيس سوي به نيز را جمهوري حزب
زنان از مبارز روحانيت جامعه و اسلامي موتلفه جمعيت علني حمايت اوج اسلامي شوراي مجلس
زينب حضرت تولد سالروز در بار يك سال دو هر.كشيد تصوير به را زينب جامعه عضو كانديداي
امسال تير كه 25 آن ، دوره پنجمين در كه مجمعي.ميشود برگزار زينب جامعه عمومي مجمع
زهرا يعني موسس عضو پنج همچنان و شدند انتخاب مركزي شوراي پنجمين عضو شد ، 17 برگزار
بلاانفصال حضور بهروزي ، زعفران مريم و معتضدي شمسي نوبخت ، منيره فياضبخش ، نفيسه عباسي ،
ديدار براي آنها فرصت بهترين عمومي مجمع برگزاري روزهاي.كردند حفظ شورا اين در را خود
هر قوه سه روساي تمامي با زينب جامعه گذشته ، دوره پنج طي كه چنان.است قوه سه روساي با
.است گرفته ديدار وقت (خاتمي محمد سيد جز به البته) دوره
.است محمديزدي آيتالله تلاشهاي يادگار است زينب جامعه اختيار در امروز كه ساختماني
با يزدي محمد تا شد موجب نوشت امام حضرت به مالي كمك استمداد براي تشكل اين كه نامهاي
سال از 17 پس.دهد اختصاص زينب جامعه به مكاني امام سهم از استفاده با (ره)امام دستور
فعاليت فرهنگي و تبليغاتي _ سياسي زمينه در كه شده نصب تشكل اين تابلوي شهر در 35
از.است تشكل اين زيرمجموعه هم تهران سردار آب چهارراه در خواهران علميه حوزه.ميكند
حوزههاي مديريت مركز تاييد مورد و مصوب آنها شده تربيت طلبههاي مدرك گذشته سال يك
جامعه قرضالحسنه صندوق و علميه حوزه همين از" موسس عضو يك گفته به.است خواهران علميه
زينب جامعه امروز ".ميشود تامين زينب جامعه هزينههاي خيرين كمك و عضويتها حق و زينب
را احزاب خانه مركزي شوراي در نمايندهاش راي حق و احزاب كميسيون در را خود حضور
ناموفقيتي انديشيده ، راهكارها به رو پيش انتخابات براي".ميداند خود براي مهم امتيازي
جبهه عضو ديگر تشكل همچون 15 و "كرده بررسي گذشته سال شش انتخابات در را راست جناح
دوباره كه است روزي روياي در.است دوخته چشم پيشرو انتخابات به رهبري و امام خط پيروان
.كند كشور تصميمگيري حوزههاي وارد راست خط از را تشكلش زنان
اتهام فرهنگيان اسلامي جامعه و زينب جامعه موسس عضو مجرد ، متولد 1329 ، نوبخت ، منيره
در نوري ناطق اكبر علي به اعتماد راي دادن براي زنان جلب در را زينب جامعه توفيق عدم
جامعه" ميكند تاكيد او."ميداند روز سياسي فضاي و شرايط بر مترتب و" كرده رد خرداد 76
تجمع مختلف شهرهاي در و كرديم كار بسيار.نداشت كاري كم جمهوري رياست انتخابات در زينب
شعارهاي با جديد گروههاينينجاميد ما موفقيت به روز آن شرايط اما كرديم برگزار زنان
مهمي عامل گروهها آن جديد حرفهاي و برنامهها همان كه شدند رقابت عرصه وارد نو و جديد
علل ديگر زينب جامعه دوره دو كل دبير ".بود خاتمي آقاي از حمايت در موفقيتشان براي
فكر كنوني خطمشي ادامه با آيا كه پرسش اين به پاسخ در اما ميگذارد ناگفته را شكست
انتخابات در":ميگويد بماند محدود همچنان كشور امروز نسل از شما حاميان تعداد نميكنيد
تمايلي ".داشت وجود ناطق آقاي حاميان و ما عليه سنگيني جو جمهوري رياست هفتم دوره
ناطق آقاي براي":ميدهد ادامه و كند صحبت راست جناح اندك تاثيرگذاري ميزان از ندارد
عمدهاي بخش راي ميليون همين 9 از.نيست كمي راي اين و داشتيم راي ميليون ما 9 هم نوري
فعاليت خوب انتخابات در زينب جامعه ميگويم باز كه اين ضمن.داشت اختصاص خانمها به
اداره زنان حقيقتا را زينب جامعه كه است كافي ما براي امتياز و شاخصه همين.ميكند
به ايران پيوستن با تشكل اين مخالفت به مطبوعات در زينب جامعه حضور آخرين".ميكنند
خود اوج به بهمن 80 در كه مخالفت اين مورد در نوبخت.بود زنان عليه تبعيض رفع كنوانسيون
انجام كنوانسيون روي لازم كارشناسي كار معتقديم.داريم حرف.هستيم مخالف":ميگويد رسيد
واكنشها ، اينگونه با نميكنيد فكر آيا" كه اين بر مبني صريح پرسشي مقابل در او."نشده
نسل دانشجويان و دختران داده ، قرار اصلي محور را زن حقوق كه تشكلي جايگاه در هم آن
"بگيريد اخير سال پنج انتخابات مثل نتايجي هم باز و ميكنيد دور خود تشكل از را امروز
كنوانسيون مورد در دانشجو دختران با كه جلساتي در اتفاقا":ميگويد صريح واكنشي با
رسيده ، بست بن به و رفته غرب كه را راهي دهيم اجازه نبايد چرا كه داديم توضيح داشتيم
سياسي تشكل براي راي تعداد داشتن كه است درست":ميكند اضافه و ".كنند تكرار ما زنان
بر خود تكليف از دست امتياز اين خاطر به ما ولي ميشود محسوب امتياز و سرمايه يك
".نميداريم
برنامهريزي آتي انتخابات براي آيا" بپرسيد عريان گوي و گفت اين پايان در است كافي
.بله -:بشنويد تا "ميكنيد ائتلاف رهبري خط پيروان جبهه با هم باز آيا و داريد؟ مشخصي
بررسي هم را قبلي موفقيتهاي عدم و انديشيدهايم راهكارها به پيشرو انتخابات براي
.ميكنيم هماهنگ جبهه با هم انتخاباتي فهرست ارائه براي.كردهايم
مرده اصلاحگر و طالبان
دهقاني سيدجلال دكتر
قرون واپسگراي و نادان قوم اين تحجر و جهل حدي زيبا ، هنرهاي دانشكده رئيس كه وقتي _ 3
به فتوا فقاهت ، و اسلام از ناروا قرائت و تفسير اثر در چگونه كه ميكرد روايت را وسطايي
اما.يافتند اغراقآميز را وي سخنان بعضي شايد دادهاند ، دانشكده اين تخريب و سوزاندن
بين از را امكانات و آلات و ابزار همه خشك متحجران كه ديدند خود چشمان با كه زماني
حدي آن كه دريافتند سوزاندهاند ، آتش در و نكرده رحم نيز ساختمانها به حتي و بردهاند
دانشكده در حيات آثار مجددا تباهكار قوم آن هزيمت با.مفصل جنايات اين از بود مجملي
نقاشي گروه دانشجويان نقاشي تابلوهاي سيماني ، كف و چوبي سقف با اتاقي در.است شده ظاهر
افغانستان جوان تصويرگران كه اصلي موضوع.ميشد آماده كابل در نمايشگاهي در نمايش براي
و هنر با آنان ضدفرهنگي رفتار و طالبان زشت چهره كشيدن تصوير به بودند ، پرداخته آن به
اسلحه مرد چند.ميكرد خودنمايي تصاوير ساير از بيش تصوير يك ميان اين در.بود هنرمندان
گرم بودند برافروخته كتابها سوزاندن از كه آتشي دور زمستاني هوايي در كه دوش به
ضاله و گمراهكننده كتاب و هنر كه ظاهربينان آيين در و سبكمغزان مرام در آري.ميشدند
غرفهاي در !كشت بايد را كتابخوان و هنرمند و سوزاند بايد را كتاب ميشود ، پنداشته
با لاغراندامي مرد.ميرسيد گوش به سهتاري آواز از ناصواب انديشه اين بطلان ديگر
خوششانس چه.ميآموخت سهتار نواختن هنرجويي به هنرمند ، سرانگشتاني و خندان چهرهاي
از يكي كه اوبودند مانده امان در جانش و ساز طالبان جور و جهل از كه او بود مردي
مظلوميت از استادانه و برگرفت شاگرد دست از را ساز بود ، سهتار نوازنده بنام اساتيد
.كرد شكايت طالبان ظلم از و حكايت هنرمندان
.است شده نوشته كابل دانشگاه از ديگر گوشهاي در طالبان فرهنگستيزي از ديگري برگ _ 4
كه است برافراشته قد مرتفعي نسبتا سنگي بناي دانشگاه ، محوطه درختان لابهلاي در
مصلح آرامگاه اينجا آري ، .است آرميده آن درون در سترگ نوانديشي و بزرگ اصلاحگري
مقدس ساحت از خرافهزدايي و ديني اصلاح كه مردي.است سيدجمالالدين مشرقزمين بلندآوازه
.بست كمر مسلمين و اسلام عظمت و مجد احياي به و داد قرار خود همت وجهه را اسلام مبين دين
طالباني اسلام با سازگاري و سنخيت هيچ ميكرد ترويج و تعريف او كه اسلامي ترديد بدون
و عقده كنند ، دار سر بر منصور چون كه نيافتند حيات در را وي كه طالبان رو اين ازنداشت
زبان به كه لوحهاي و بودند شكسته را وي قبر سنگ.كردند خالي او مزار سر بر را خود كينه
.بودند بسته گلوله به ميكرد معرفي را او فارسي
دانشگاه از را فارسي ادبيات رشته در خود دكتراي كه افغانستان فرهنگ و اطلاعات وزير _ 5
.كرد بازگو را طالبان گروه ضدفرهنگي اقدامات از ديگري ناگفتههاي است گرفته تهران
اين با طالبان.دارند ياد به را طالبان نيروهاي توسط بودا عظيم تنديسهاي تخريب جهانيان
فرهنگپرور و مترقي دين تاسف كمال با و گذاشت نمايش به را خود قشريگري و سطحينگري عمل
اين از گستردهتر و فراگيرتر بسيار آنان فرهنگسوز عملكرد اما.كرد بدنام را اسلام
آثار كليه نابودي به دست طالبان داد ، توضيح فرهنگ وزير كه گونه همان.بود نمادين اقدام
مشتي به و شكستند را باستاني مجسمههاي كه گونهاي به زدند افغانستان باستاني و فرهنگي
.كردند تبديل خاك
دانشگاه و علم به نسبت طالبان جنايات از هرات دانشگاه اساتيد از يكي روايت _ 6
كنترل آنان و افتاد طالبان دست به هرات آنكه از پس.بود تاسفبارتر و شگفتانگيزتر
اشك كه حالي در او.نكردند فروگذار جنايتي هيچ از گرفتند دست به را ولايت اين دانشگاه
هرآنچه شدند دانشگاه آزمايشگاه وارد وقتي طالبان نيروهاي:گفت بود زده حلقه چشمانش در
با سپس سوزاندند ، و شكستند نديدند ارزش با كه را آنچه و بردند غارت به يافتند قيمتي را
از بيش دانش و علم با آنان دشمني و خصومت اما.ساختند منفجر را آن نارنجك چند انفجار
.بريدند اره با را مانده جاي بر آلات و ابزار و بازگشتند لذا بود اين
فرايض جمله از را دانشاندوزي و علمآموزي كه اسلام ، دين نام به كه گروهي چرا _ 7
هنرمندان و عالمان با و ميورزيدند خصومت دانش و علم با ميكرد حكومت است ، كرده قلمداد
سلفيگري و اسلام از آنان قشري و سطحي برداشت در بايد را سوال اين جواب داشتند؟ جنگ سر
و رايج آسيب و عارضه كه دين بواطن از ماندن دور و ظواهر به را تمسك كرد جستوجو آنان
دوران در طالبان كه ميكند دچار سرنوشتي به را دين است ، اديان كليه پيروان در شايعي
.كرد وسطي قرون در كليسا و معاصر
افغانستان و ايران وصل حلقه:فارسي زبان
روابط در نظر دو از زبان.است فرهنگ اصلي خاصههاي و عناصر مهمترين از يكي زبان _ 1
از انسانها كه است وسيلهاي اساسيترين اينكه اول.دارد اهميت تمدنها و فرهنگها بين
بيان براي است ابزاري دوم و ميكنند منتقل ديگران به را خود انديشههاي و افكار آن طريق
اين ، از فراتر.مذهب و جهانبيني ايدئولوژي ، مانند فرهنگ معنوي عناصر ساير انتقال و
و انساني از اعم) طبيعت آن طريق از كه است جهان و انسان ميان واسطه و ميانجي زبان
به اجتماعي زندگي در زبان اهميت.ميكند تعيين و تعريف را واقعيت و (غيرانساني
اين بر بلكه قائلند آن بر را واسطهاي نقش تنها نه امروزه بسياري كه است اندازهاي
صرفا كه نميكند عمل شفاف مجراي يك صورت به فقط واسطهگري اين در زبان كه اعتقادند
دارد كدر و مات ماهيتي زبان برعكس ، .دهد انتقال شناسايي فاعل و سوژه به را عيني واقعيت
و ميكند اضافه را مهم بسيار و حياتي چيز يك معين ، با سوژه ارتباط فرآيند در كه
.است زباني سازه يك حقيقت و واقعيت اساس ، اين بر.ميكنند توليد را معنا زباني رويههاي
ميانجي زبان پس ، .نمايد باز را آن اينكه نه ميسازد را واقعيت كه است زبان اين حقيقت در
بنابراين ، منظر ، اين ازدارد مقوم ماهيتي و سازنده سرشتي كه است واقعيت و تجربه ميان
ساختارهاي و ارزشها.ندارد وجود زبان وراي يا خارج ايدهاي يا اجتماعي معناي هيچگونه
به اسم تبديل معناي به تعريف اين در زبان.هستند معاني نظام پرداخته و ساخته اجتماعي
.ميباشد "دادن انجام" يعني گفتن سخن و است فعل
|